تنها یک دقیقه

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

جنگ دائمی اسلام و دشمنانش

الفتنة اکبر من القتل و لایزالون یقاتلونکم حتی یردّوکم عن دینکم إن استطاعوا - بقره / 217

امام خمینی (ره): نکتۀ مهمی که همۀ ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم ، این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همۀ هویت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند. به گفتۀ قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمی دارند مگر اینکه شما را از دین تان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیست ها و آمریکا و شوروی در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبی مان را لکه دار نمایند. آری اگر ملت ایران از همۀ اصول و  موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانۀ عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین - علیهم السلام- را با دست های خود ویران نماید ، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر ، آنها ابر قدرت باشند ما ضعیف ، آنها ولی و قیّم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها ، نه یک ایران با هویت ایرانی - اسلامی بلکه ایرانی که شناسنامه اش را آمریکا و شوروی صادر کند ، ایرانی که ارابۀ سیاست آمریکا یا شوروی را بکشد… . - صحیفۀ امام ، ج 21 ، ص 90 و91

خداحافظ نوکیا!

16 تیر 1392 توسط میرعیسی خانی

 لارس ولف كه يكي از مديران شركت نوكياست، در گفت‌وگو با نشريه‌ي يهودي جروزالم‌پست در سال 1380، خبر از وجود «پروژه اسرائيل» با هدف گسترش سرمايه‌گذاري‌ها و حضور بيشتر در سرزمين‌هاي اشغالي داد. اين شركت حضور خود در اسرائيل را با يك سرمايه‌گذاري 500 ميليارد توماني در سال 1379 آغاز كرد و بخش عمده‌ي اين سرمايه‌ در اختيار شركت‌هاي اسرائيلي قرار گرفته‌است.
نوكيا چند مجتمع تحقيقاتي و صنعتي را در سرزمين‌هاي اشغالي راه‌اندازي كرده و بخشي از فرايند طراحي و توليد محصولاتي مانند باتري گوشي‌هاي تلفن همراه در اين مجتمع‌ها انجام مي‌شود.

 ديكشنري بابل: شركت سازنده و ناشر فرهنگ‌نامه‌ي بابل كه اين روزها نام كمابيش شناخته‌شده‌اي است، در سال 1375 در اسرائيل تاسيس شده‌است. اين شركت هم‌اكنون با به كار گيري حدود هشتاد نفر، دفاتري در سرزمين‌هاي اشغالي و آلمان دارد.
نام و نشان عجيب اين شركت يكي از نخستين عناصري است كه توجه مخاطب را به خود جلب مي‌كند. برگزيدن نام يك دولت باستاني كه روزگاري يهوديان در آن زيسته‌اند و استفاده از تصوير دو نهر آب، ياداور آرمان موهوم حکومت يهودي از نيل تا فرات است.فراموش نكنيم كه آن‌چه نشان تجاري شركت مي‌نماياند، قلمرو سرزمين همان دولتي است كه اين شركت نامش را برخود دارد. جالب آنكه كره‌ي زميني كه شركت بابل به تصوير كشيده است، به جز همين دو رود و قلمرو ميان آن هيچ جاي ديگري ندارد.
عجيب‌تر اين كه اين شركت دو پايگاه يكسان در اينترنت دارد كه در يكي از اين دو، هيچ نام و نشاني از اسرائيل پيدا نمي‌شود و به جاي آن نشاني دفاتر شركت در فلسطين، اردن و ديگر كشورهاي اسلامي نوشته‌شده‌است.
 

تهيه شده در جنبش دانشجويان جهان اسلام

 1 نظر

سارا لي در اسرائيل!

16 تیر 1392 توسط میرعیسی خانی

8 سارالی بزرگترین تولیدكننده‌ی پوشاك دنیاست. این شركت مالك بیش از چهل‌درصد سهام شركت دلتاجلیل (بزرگترین تولیدكننده‌ی پوشاك اسراییل) و مهم‌ترین شریك تجاری آن است. تولیدات این شركت با عناوین و نشان‌های مختلفی در كشورهای مختلف به فروش می‌رسد.
مدیر این شركت به پاس پشتیبانی از نظام اقتصادی اسراییل و سرمایه‌گذاری در سرزمین‌های اشغالی، جایزه‌ی جوبیلی را از بنیامین  نتانیاهو (نخست‌وزیر پیشین این رژیم) دریافت كرده است.
پایگاه رسمی سارالی در شبكه‌ی اینترنت، كاربران را تهدید كرده است كه هر اقدام مشكوك به ارتباط با مقوله‌ی تحریم اسراییل را به مقامات قضایی ایالات متحده گزارش خواهد كرد.

تيمبرلند: جفری سوارتز مدیرعامل و رییس هیات‌مدیره ی شرکت در پایان یک سفر چهارروزه به سرزمین‌های اشغالی، در گفتگو با نشریه‌ی یهودی جروزالم‌پست تاکید کرد كه اسراییل باید پیامش را به گوش جهانیان برساند.
وی که فرزند یک خانواده‌ی دوآتشه‌ی یهودی است، به دولت اسراییل توصیه کرد كه صد سرباز را به عنوان مبلّغ به میان مردم آمریکا بفرستد تا واقعیت را برای آمریکاییان توضیح دهند. او اضافه کرد كه با احساس وظیفه‌ی فراگیر کردن پیام اسراییل به کشورش بازمی‌گردد.
شرکت تیمبرلند بیش از بیست فروشگاه در سرزمین‌های اشغالی دایر کرده و یکی از تولیدکنندگان پوتین‌های سربازان ارتش رژیم اشغالگر قدس است.
این خانواده یکی از مهم‌ترین پشتیبانان مالی موسسات آموزشی یهودیان در آمریکاست.

 نظر دهید »

تروای فرهنگی در خانه های ایرانی

15 تیر 1392 توسط میرعیسی خانی

 یکی از افرادی که در این اوضاع به بالاترین قله های شهرت جهانی رسید و زرسالاران و صهیونیست ها  بارها او راتایید کردند ،پائولوکوئیلو است. کوئیلو در سپتامبر 1999 پس از سفر های طولانی به دور ترین نقاط جهان  از سرزمین های اشغالی فلسطین (اسرائیل) دیدن کرد. کتاب های او در این کشور فروش بسیار بالایی داشت و مسئولان حکومت از اندیشه ها و باور های او حمایت کردند . ناشران کتاب های او در اسرائیل  اظهار امیدواری کرده اند که روزی فرا رسد که مردم جهان برای خرید کتاب های نویسندگان اسرائیلی چون کوئیلو در اسرائیل صف بکشند.
روزگاری انسان خود را آفریننده می دید و جهان را در کنترل علم و تکنولوژی سلطه طلب خویش می پنداشت. آن عصر، عصر مدرن نام گرفت. اما بشر، ضعیف تر از آن است که می اندیشد، به نیروی جاودانه ای وابسته است که آرامشش در گرو شناخت او و فنای در اوست، عصر کنونی را عصر معنویت نامیده اند؛ زیرا پس از حدود چهار قرن دورد از معنویت و دین، چیرگی مادیات و فن آوری‌های ماشینی، زندگی بشر هر روز از آرامش دورتر شده است. آرامشی که می پنداشت در فن آوری و ماشین و صنعت آن را می یابد،ولی همین ابزار‌های فنی قدرتی برای برخی شبه انسان‌ها به ارمغان آورد که با آن در فاصله ی حدود چهل سال (1914 تا 1945 میلادی) دو جنگ خانمان سوز و ویرانگر به راه انداختند و دنیا را به نابودی نزدیک تر کردند، دو جنگ جهانی که به کام زرسالاران یهودی و صهیونیست و گاه مسیحی بود.
در این دو دوره جنگ بیش از صد میلیون انسان که بیشترشان بی گناه بودند در آتش سوختند و نابود شدند و سرمایه داران، در نتیجه ی اوضاع بحرانی جنگ  ثروتمند تر شدند. این دو جنگ به نام دین نبود، بلکه حاصل شبه تمدن مدرنیته بود. در یک سو سوسیالیست‌های ملی گرا (نازی‌های آلمانی) و فاشیست‌های ایتالیایی و ژاپنی‌های امپراتور پرست بودند و در سوی دیگر لیبرال‌های انگلیسی و کمونیست‌های شوروی و چین و پراگماتیست‌های آمریکایی و طرفداران فرانسوی حقوق بشر ! این دو نبرد شوم، بازی  کودکانه ی یهود و فراماسونری و سرمایه داری شرقی و غربی چهارصد سال، مکتب‌های مادی را جایگزین دین ساخته و جای خالی دین را با ایسم‌های پر زرق و برق، پر کرده بودند، رسوا کرد.
اما انسان‌های فهمیده پس از فاجعه‌های دوران مدرنیته دریافتند که مدرنیته و مکتب‌های متعددش،نه تنها پاسخ گوی نیازهای زندگی آنها نیستند، بشر را به جهنم بزرگ جنگ با بیش از صد میلیون کشته کشانده اند. به همین دلیل از اواخر دومین نبرد،دوران پس از تجدد  یا پست مدرن آغاز شد که اندیشه وران با حرارت و شور،مدرنیته را نقد می کردند.

قدرت طلبان و منحرف ساختن اشتیاق معنوی و دینی بشر در دوران معاصر

اما سرمایه داران و دنیا طلبان همچنان در این اندیشه بودند که برنامه ی جدیدی آغاز کنند تا باز  بر ثروتشان افزوده شود و استعمار نویی را جایگزین  سنت‌های استثماری خود کنند بهترین راه، نقد پست مدرن‌ها از یک سو و همراهی تاکتیکی با آنها از سوی دیگر بود. چنین شد که پست مدرن‌های سنت گرا مانند روژه گارودی، حامد الگار، رنه گنون  که همراهی با دین را تنها راه رهایی می دانستند، نفی و با فشار‌هایی روبه رو شدند و مکتب‌های پست مدرنی که به سمت معنا گرایی بدون دین پیش می رفتند، تقویت شدند، مانند : معنویت‌های متمایل به بودیسم و هندوئیسم و تائوئیسم و کابالیسم  و رهبانیت مسیحی.
پس از شکست شوروی در جنگ سرد و پیشتازی اروپای غربی و آمریکا در نبرد قدرت جهانی، به یکباره رسانه‌های وابسته به زرسالاران، به بودیسم تبتی (لامائیسم) و کابالیسم (تصوف یهودی) و فرقه‌های جدید و دین‌های ساختگی گرایش پیدا کردند و فیلم‌های متعددی با نام معنویت گرایی از سینمای پر قدرت‌هالیوود به تمام نقاط جهان سرازیر شد و ساده دلان چنین پنداشتند که تراست‌های هنری _تجاری‌هالیوود که بیشتر شان وابسته به صهیونیسم بودند،به سمت انسان گرایی پیش می روند. در این میان معنویت اسلامی هیچ جایگاهی در این روند نداشت. طبیعی است که نمی توان گفت: “سینما و هنر غربی را به اسلام چه کار، آنها که یهودی و مسیحی اند ” زیرا همانگونه که مسلمانان در جامعه‌ی غربی در اقلیت بودند، بودائیان و هندوها و تائوئیست‌ها از مسلمانان هم کمتر بودند. در طول تاریخ غربیان با مسلمانان اندلس و امثال ابن سینا و ابن رشد بیش از اندیشمندان شرق دور آشنا بودند و آثار آنها را به لاتین، انگلیسی، فرانسه و اسپانیولی ترجمه کرده بودند پس باید دلیل بهتری رادر این میان یافت.
کم کم معلوم شد بخشی از معنویت گرایی رسانه‌های وابسته به قدرت مداران برنامه ای حساب شده است برای کم رنگ ساختن معنویت گرایی اصیلی که در نتیجه ی شرایط نامناسب غرب در آنجا در حال رشد بود. از سوی دیگر موسسه‌های شخصیت پرداز غربی که به شدت در کنترل سرمایه داران اصلی قرار داشتند، افراد خاصی را که چندان اصیل نیستند، در کارتل‌های رسانه ای خویش به اوج رسانده اند به گونه ای که هر کوی و برزنی در جهان آنها را می شناسد. این اوضاع تردید هر انسان خردمندی را بیشتر می کند و اندیشه ی دقیق تری می طلبد.

حمایت آشکار سران صهیونیسم از پائولوکوئیلو
یکی از افرادی که در این اوضاع به بالاترین قله‌های شهرت جهانی رسید و زرسالاران و صهیونیست‌ها  بارها او راتایید کردند،پائولوکوئیلو است. کوئیلو در سپتامبر 1999 پس از سفر‌های طولانی به دور ترین نقاط جهان  از سرزمین‌های اشغالی فلسطین (اسرائیل) دیدن کرد. کتاب‌های او در این کشور فروش بسیار بالایی داشت و مسئولان حکومت از اندیشه‌ها و باور‌های او حمایت کردند. ناشران کتاب‌های او در اسرائیل  اظهار امیدواری کرده اند که روزی فرا رسد که مردم جهان برای خرید کتاب‌های نویسندگان اسرائیلی چون کوئیلو در اسرائیل صف بکشند.

کوئیلو پیش از آنکه در سال 1379 ه. ش.  به ایران  بیاید در همایش جهانی سازی “داووس” سخنرانی کرده بود.این همایش یک بار در سال برگزار می شود وتنها شخصیت‌های عالی رتبه ی کشور‌های قدرتمند سیاسی و اقتصادی در آن حضور می یابند و حتی شخصیت‌های رده دوم اجازه ی ورود به این همایش را ندارند. کوئیلو  در این نشست درباره ی آثار خود و نوع عرفانی که ترویج می کند مطالبی گفت. در آن جلسه شیمون پرز (از مسئولان عالی رتبه ی رژیم صهیونیستی) از او قدر دانی کرد و گفت: «معنویتی که شما مبلغ آن هستید در خاور میانه برای ما بسیار مفید است و ما بدین شیوه می توانیم صلح و آرامش یهودیان را در کشور خود حکم فرما کنیم.»
به راستی این چه نوع معنویتی است که روحیه ی جهاد و مبارزه را از مسلمانان فلسطینی به سود غاصبان اسرائیلی می گیرد؟ او در یکی از سفرهایش به سوئیس نیز از دست رئیس جمهور پیشین اسرائیل شیمون پرز هدیه‌هایی دریافت کرد.
بر ماست که به دور از تبلیغات جهانی آثاراین نویسنده‌ی برزیلی را به دقت بررسی کنیم. با جریان رسمی پروپاگاندای جهانی به راحتی می توان پیش بینی کرد که به زودی فیلم‌ها و آثار کمیک و هنری زیادی را از این نویسنده در‌هالیوود و دیگر رسانه‌های مرسوم شاهد خواهیم بود.

نگاهی به برخی آثار و مبانی اندیشه ی پائلوکوئیلو

کوئیلو گرایش مردم جهان به عرفان  در دنیای فعلی را خوب دریافته است و گرایش‌های شدید معنوی و عرفانی در آثارش موج می زند. اندیشه ی وی را نمی توان در عرفان مسیحی خلاصه کرد بلکه آشکارا از برخی اندیشه‌های اسرار آمیز و آمیخته با سحر عرفان سرخ پوستی تاثیر پذیرفته است.حتی مدتی برای یافتن کارلس کاستاندا،از مشاهیر معنا گرای سرخ پوستی، به چند سفر رفت.همچنین مکتب‌های معنوی شرق آسیا و یوگا،بودیسم،هندوئیسم و تائوئیسم بر او تاثیر جدی گذاشته اند. او جادوی سیاه را نیز با دوستش رائول تجربه کرده است. وی از افرادی چون خورخه لوئیس،هنری ویلر، ژورژه امادو،خیام،مولوی،یونگ و پولوس (عالم یهودی مسیحی شده که مسیحیت را به شدت تحت تاثیر خود قرار داد) الگو گرفت و سرانجام سه ازدواج ناموفق او هم در آنچه درباره ی عشق نگاشته، موثر بوده است.
ویژگی آثار او این است که محتوای اشراقی آثار خود را همچون نویسندگان اگزیستانسیالیست، در قالب رمان و داستان ارائه کرده است. او نویسنده‌ی ادبی نیست و نوعی عرفان توده ای را ترویج می کند که در آن رسیدن به مقصد آسان است و خداوند اشتباهات انسان را می بخشد همانگونه که انسان اشتباه‌های خدا را می بخشد. او خداوند را عشق مطلق می داند. کوئیلو خدایی خطاکار را باور دارد که با وجود او آسوده تر با سختی‌های زندگی و گناه کاری خود کنار می آید.در حالی که شناختن خدای کامل و حکیم  به دور از خطا،بسیار آرامش بخش تر است و رنج‌های زندگی را شیرین می کند. آرامشی که با اعتقاد به خدای خطا کار واز راه بخشش او ایجاد می شود، همچون سرابی است که دقایقی به نظر می آید و می گذرد و ماندگار نیست،او در کتاب بریدا عشق را جوهره ی آفرینش می داند.
حدود هفده کتاب او به فارسی ترجمه شده است. از مهم ترین کتاب‌های وی کیمیاگر است. او در این کتاب از داستانی در مثنوی مولوی،دفتر ششم، الهام گرفته است. داستان مولوی شرح حال مردی است که خواب می بیند در کشور مصر گنجی نهفته است و برای به دست آوردن گنج بی درنگ به راه می افتد. پس از پیمودن مسافتی زیاد از سخنان نگهبان دروازه ی شهر در می یابد که گنج در همان محل زندگی خود او پنهان شده و این مسیر را بیهوده آمده است. در داستان کیمیا گر هم ماجرا همین گونه است با این تفاوت که شخصیت اصلی داستان از کشور اسپانیا راهی کشور مصر می شود،در حالی که در داستان مثنوی شخصیت داستان از بغداد راهی مصر می شود.در کتاب کیمیا گر کوئیلو به عمد کشور اسپانیا را برگزیده تا به طور غیر مستقیم مسیحیت را رودرروی مسلمانان قرار دهد و در پایان اینگونه وانمود کند که گنج اصلی در همان کشور اسپانیا بوده و مسافر بی دلیل به گنجی مبهم در کشور‌های اسلامی دل بسته است. این اثر با اهداف استعماری هم سویی دارد و به همین دلیل ادبیات استعماری به شدت از آن پشتیبانی می کند. جالب این است که در هیچ یک از نقد‌های سفارشی، از الهام پذیری کوئیلو از مولوی صحبتی نشده است و  همه ی این موارد را به خود او نسبت داده اند البته خود او نیز در این باره چیزی نگفته است.

نقد اجمالی اندیشه‌های پائلو کوئیلو

کوئیلو می کوشد  با طرح مساله ی سحر و جادو به نبرد به نیاز‌های معنوی بشر برود. به گمان او اگر جنبه ی سحر آمیز به زندگی ببخشیم، شور و نشاط به زندگی پوچ غم زدگان تمدن غرب باز می گردد. او متاثر از معنویت سرخ پوستی است. عرفان سرخ پوستی از نوع عرفان‌های طبیعت گراست؛ به این معنا که متعلق شهود در آن وحدت روح طبیعت و فنای نهایی سالک در نیروی طبیعت است.
طبیعت گرایی از آنجا آغاز شد که انسان دعوت انبیاء را فراموش  و به اندیشه ی این جهانی خود بدون وحی تکیه کرد و کوشید تا نیاز خود را به قدسیت و پرستش ارضا کند. از این رو چون روزی و نعمت ونیز بلا و محنت زندگی خویش را در طبیعت دید،باور کرد که طبیعت نیرویی برتر، نا شناخته،رمز آلود و مستقل دارد که می توان با آن معنویت گرایی و خدا جویی فطری را پاسخ گفت. عرفان تائئی نیز نوعی از عرفان‌های طبیعت گراست که یکی شدن با روح کیهانی را شعار خود قرار داده است، ولی راه‌های رسیدن به چنین موجود نا شناسی،مبهم است و مشکلات فراونی دارد و انسان را از ادیان توحیدی دور می کند.
تاثیر  استفاده از مواد مخدر و توهم زا و شراب و مواد الکی در آثار کوئیلو نمایان است. تاثیر مارکسیستی نیز امروزه در  جهان  شکست خورده اند،نوشته‌هایش هویداست. دربارهی نگاه او به خدا و معاد و وحی  دقت  زیادی لازم  و نقد‌هایی بر آن است. او خدایی را ترسیم می کند که چون خدای تورات،گناه می کند واز کرده ی خود پشیمان می شود. در زمینه ی وحی و پیامبری،در رمان کوه پنجم  با اثر پذیری از کتاب عهد قدیم،ایلیای نبی کافر می شود و خشم ونفرت خود را آشکار می کند. سپس از آن خلاص می شود وقوم خود را از دست ملکه بت پرست نجات می دهد.
گرچه او از باور‌های  برخی عارفان مسلمان اندلسی الهام گرفته است، تفاوت‌های زیادی نیز با عرفان ناب اسلامی دارد. متاسفانه منتقدان ما کمتر به این مساله در نوشته‌های خود اشاره کرده اند و جز تعدادی اندک بقیه ی روزنامه نگاران  و نویسندگان با بی هویتی تمام،تسلیم اندیشه‌ها و آثار کوئیلو شده اند. عرفان در فرهنگ ایرانی و اسلامی، به معنای شناسایی و در اصطلاح، نام دانش الهی است که هدف آن، شناخت حق و اسماء و صفات او از راه کشف و شهود است. معیار‌های اصلی عرفان اسلامی ،توحید و نبوت، قرآن محوری و وحی گرایی، سنت و سیره محوری، پای بندی عملی و رفتاری،رعایت قوانین شریعت،طهارت ظاهری و باطنی از راه خودشناسی و خود سازی، مراقبت پیوسته از نفس و الگو قرار دادن انسان‌های وارسته واهل مراقبه، مسوولیت پذیری و تعهد پیشه گی در برابر فرد و جامعه، گریز از گوشه گیری و فرد گرایی محض، ولایت گرایی (که از ارتباط روحی و ارتباط با اهل بیت آغاز می شود تا به مقام فنای در ولایت الهیه انجامد) رعایت ادب با الله و پیدا کردن رنگ وبوی خدایی در همه حالت‌ها و رفتار‌هاست.
به هر حال راز موفقیت آثار او را می توان افزون بر حمایت رسانه‌های پر مخاطب جهانی و مراکز قدرت در چند مورد خلاصه کرد : او در جای جای آثارش با آمیزش نمادهای ادیان توحیدی با سنت‌های معنوی بودایی و تائوئی و شرقی و سرخ پوستی وجادو گرایی،نوعی هماند سازی برای مردم مناطق مختلف جهان ایجاد کرده و توانسته  با رفتن به سمت معنویتی مبهم  و ساختگی و فرادینی، در میان توده‌های ساده اندیش جهان نفوذ کند. افزون بر آن او حوادث داستان ‌هایش را از نقاط مختلف جهان آغاز کرده است که سهم به سزایی در جلب نظر خوانندگان در سراسر جهان دارد. وی مدتی مشاور ویژه ی یونسکو در برنامه ی همگرایی روحی وگفت و گوی بین فرهنگ‌ها بوده است و همین مساله نشان می دهد که او به خواسته ی سازمان ملل (که متفقین که پیروز جنگ جهانی دوم بودند آن را تشکیل دادند) مشغول ترویج اندیشه‌های التقاطی خود است.


منابع و مآخذ:

کتاب ها:
 -آفتاب و سايه ها، نگرشي بر جريان هاي نوظهور معنويت گرا، دکتر محمد تقي فعالي، نشر نجم الهدي، چاپ اول، تابستان 1386، تهران.
-پائلو کوئيلو، بريدا، ترجمه ارش حجازي و بهرام جعفري، نشر کاروان، 1384، تهران.
-پائلو کوئيلو، کوه پنجم، ترجمه ارش حجازي، نشر کاروان، 1384، تهران.
-پائلو کوئيلو، کيمياگر، ترجمه ارش حجازي، نشر کاروان، 1384، تهران.
-پائلو کوئيلو، ورونيکا تصميم مي گيرد بميرد، ترجمه ارش حجازي، نشر کاروان، 1384، تهران.
-خوان آرياس، زندگي من، ترجمه خجسته کيهان، نشرمرواريد، 1382، تهران.
- عبدالله جوادي املي، حماسه و عرفان، مرکز نشر اسراء، چاپ ششم، اسفند 1384، قم.
- محمد تقي مصباح يزدي، در جستجوي عرفان اسلامي، مرکز انتشارات موسسه آموزشي پژوهشي امام خميني(ره)، چاپ اول، تابستان 1386، قم.

مقالات:
-افسانه معنويت در ادبيات كوئيلو، حميد رضا  مظاهري سيف ، به نقل از سايت باشگاه انديشه.
-بسوي تعاليم پيامبر اعظم(نقد و بررسي آثار پائلو کوئيلو در پرتو  تعاليم پيامبر اعظم(صلي الله عليه و آله و سلم)، حميد رضا  مظاهري سيف، همان.
-تهاجم خاموش، پائلو کوئيلو در ادرس:
http://www.hajhamid.com/archives/001024.php
-جستجوي عرفان در ادبيات آمريكاي لاتين، سيد رضا  محمدي، همان-
-خود شناسي و معناي زندگي، حميد رضا  مظاهري سيف، همان.
-زنگ تفريحي براي بردگان سرمايه‌داري، حميد رضا  مظاهري سيف، همان.
-كاركردگرائى عرفان و معنويت در هزاره سوم/ محمد رضا - رودگر، به نقل از ماهنامه پگاه حوزه، شماره 103.
-مجموعه مقالات ويژه نامه فصلنامه کتاب نقد، شماره 35، تابستان 1384، ويژه عرفان هاي منهاي شريعت.
-مطالعه انتقادي پيرامون مكاتب عرفاني طبيعت گرا، عرفان سرخ پوستي، حميد رضا  مظاهري سيف، هفته نامه - پگاه حوزه - 1386 - شماره 218.


محمد حسین فرج نژاد
مجله طوبی

 1 نظر

اگر هركدام از ما..

15 تیر 1392 توسط میرعیسی خانی

 حال كه فرصت يافتم تا كلامي از سر سوز و درد براي تو بنگارم، بگذار حواشي را رها كنم و بگويم آنچه كه وجودم را به آتش كشيده است…
بارها و بارها با خود گفته و نوشته‌ام كه: اي كاش هر كس تنها يك قدم برمي‌داشت، و اين اي كاش وجودم را مي‌سوزاند.

شايد بگويي يك قدم چه اثري دارد؟ و آنگاه مي‌گويم دوباره ببين و باز بينديش… اگر من و تو و تمام موعوديان هر كدام تنها و تنها يك قدم برمي‌داشتيم، آن يك قدم‌ها ديگر تنها نبودند. هزاران و شايد ميليون‌ها قدم مي‌شدند.

اگر هر كدام ما همت كنيم تا مطلب همان كتاب را به يك دوست بياموزيم…
اگر هر كدام ما همت كنيم و تنها يكي از اعضاي خانواده را بيش از پيش با امام زمان(ع) آشنا كنيم…
اگر هر كدام ما همت كنيم و براي سامان دادن به زندگي يك خانوادة شيعه فقير تلاش كنيم…
اگر هر كدام ما همت كنيم و تنها براي آشنايي يك كودك 4 تا 10 ساله با يوسف زهرا(س) بنويسيم…
اگر هر كدام ما همت كنيم و از يكي از هواهاي نفساني خود به احترام مولا دست بشوييم…
اگر هر كدام ما همت كنيم و هر هفته يا هر ماه دو ركعت نماز توسل به ولي عصر(ع) بخوانيم و از فتن آخرالزمان به آن عزيز پناه ببريم…
اگر هر كدام ما براي برپايي يك مجلس جشن يا عزاي آل الله در طول سال وقت و نيرو صرف كنيم…
و اگر هر كدام از ما يك قدم برداريم… خيلي چيزها عوض خواهد شد.

ديگر ما همان جوان قبل نخواهيم بود…
آن زمان ديگر ارتباط با مولايمان به شكل ديگري خواهد بود…
و بيش از پيش براي او خواهيم بود…
پس بيا و همت كن… بيا تا با هم،‌ هر كدام يك قدم براي او و به سوي او برداريم… آنگاه خواهيم ديد كه ديگر قدم‌هامان در ظل عنايت و لطف او ادامه خواهد يافت.

او مهربان‌ترين مولاست… او كريم‌ترين مولاست…

قدم اول را بايد ما برداريم؛ گرچه يقين داريم كه آن قدم‌ها جز به نظر او نخواه

 نظر دهید »

من نستله نمی خرم !!!

15 تیر 1392 توسط میرعیسی خانی

 * نستله يك كمپاني تغذيه بين‌المللي است كه در سال 1866 ميلادي در سوئيس توسط هانري نستله تاسيس شد و اكنون در 100 كشور جهان، 350 شعبه دارد.

* محصولات غذايي نسكافه، سرلاك، مگي، كافي ميت و … از جمله توليدات اين شركت در سطح جهاني است.
* نستله در سال 1998 جايزه جوبيلي (Jubilee Award) را از دست نخست وزير وقت رژيم صهيونيستي (بنيامين نتانياهو) دريافت كرد. اين جايزه به بزرگترين شركت‌هاي تامين كننده اقتصاد اسرائيل اعطا شده است.
* نستله در سال 2000 ميلادي، مبلغ 6/14 ميليون دلار به صندوق غرامت هلوكاست واريز كرده است. بيانيه رسمي اين پرداخت در پايگاه اينترنتي اين شركت موجود است.
* اكنون نستله بيش از 4000 پرسنل در بيش از 10 شعبه اصلي در سرزمين‌هاي اشغالي دارد كه يكي از مهمترين شعب آن، در شهرك صهيونيستي سديروت (واقع در مناطق اشغالي نوار غزه) به مساحت 700 متر مربع مي‌باشد.
* شركت نستله مالك 1/50 درصد سهام شركت اسرائيل Osem (از بزرگترين شركت‌هاي غذايي اسرائيل) است.
* آمريكا سالانه 24 ميليون دلار را به ازاي سرمايه‌گذاري در اسرائيل به اين شركت اعطا مي‌كند.
* نام شركت نستله به دليل ارتباط وثيق اقتصادي با رژيم صهيونيستي، در ليست معتبر‌ترين نهادهاي بين‌المللي تحريم اسرائيل موجود است و تاكنون در نقاط مختلف جهان اين شركت توسط گروه‌هاي مختلف مسلمان و غيرمسلمان، به دليل كمك به رژيم صهيونيستي تحريم شده است.
* از جمله نهادهاي معتبر جهاني كه اين شركت را در محكوميت جنايات رژيم صهيونيستي تحريم كرده‌اند، يكي از بزرگترين اتحاديه‌هاي تجاري اروپا (UNSOIN) و يك نهاد مسيحي عمده به نام Christian Aid هستند كه هر دو غير مسلمان هستند.
* گروه‌ها و نهادهاي اسلامي مختلف نيز از چند سال پيش (پس از آغاز انتفاضه دوم) نستله را در ليست تحريم خود قرار داده‌اند.
ده‌ها گروه اسلامي در اروپا و آمريكا به منظور تحريم شركت‌هاي صهيونيستي، سايت اختصاصي اينترنتي تاسيس كرده‌اند كه در ليست اكثر آنها نام شركت نستله موجود است.
* از جمله نهادهاي بين‌المللي تحريم كننده نستله، اتحاديه عربي تحريم اسرائيل است كه پس از تحريم اين شركت با واكنش شديد مديرعامل نستله مواجه شد.
* در سال گذشته، جمعي از دانشجويان لبناني، با حضور فعالان بين‌المللي بايكوت اسرائيل از كشورهاي اروپايي، تجمعي در برابر دانشگاه بيروت به منظور اعلام تحريم اين شركت داشتند.
-تمامي مستندات فوق از منابع رسمي اين شركت يا طرف‌هاي قرارداد آنها از اسرائيل تهيه شده است.

 نظر دهید »

گیم و القائات عقیدتی

15 تیر 1392 توسط میرعیسی خانی

 شاوگوانگ در مقاله ای که با عنایت به القائات عقیدتی بازی های ویدئویی تهیه کرده است، می نویسد:
“بازی های ویدئویی ـ رایانه ای، در سطح گسترده ای به جای توجه به ارزشهای مثبت، بیشتر به ارزشهای منفی می پردازند و به جای واداشتن کاربران به ایفای نقش فرشتگان، آنها را وا می دارند تا نقش شیطان را ایفا کنند. تکرار مسئله اخیر، کار را به جایی می کشاند که در سطح کاربران جوان، شاهد شکل گیری ایدئولوژی و اخلاق جدیدی باشیم که شناخت ابعاد و وجوه مختلف آن، از ضرورت بسیار مهمی برخوردار است.”

هشداری که پژوهشگر اخیر می دهد هشدار جدی و مهمی است که نباید به سادگی از کنار آن عبور کرد و دقت در القائات ارزشی بازی های ویدئویی را الزامی می نماید.

اولاً در این بازیها ضد ارزشهایی مانند کشتن، سرقت، رد و بدل کردن مواد مخدر، قمار و نظایر آنها در حد گسترده و وسیعی تبلیغ می شوند و ثانیاً در برخوردِ بازیها با ادیان، ضمن طرح ادیان و مذاهب دست ساخته بشر، با ادیان الهی برخورد سخیفی صورت می گیرد.

در برخی از بازیهای ویدئویی، کوششی جدی در جهت نفی ارزشهای زیبای برخاسته از ارزشهای انسانی و الهی ملاحظه می شود. به عنوان مثال، در بازی بوگرمن، تلاش بر طرح موضوعات کثیف، در اذهان کودکان و نوجوانان مخاطب بازی است.

در آغاز این بازی، مرد شلخته و کثیفی، به سمت دستگاه خاصی می رود که با زدن شاسی آن، در دستگاه انفجار خفیفی روی داده، طی آن مرد مورد نظر، حالتی عجیب پیدا می کند؛ زیرا از آن پس نیازمند ارتزاق از فاضلاب و فضولات آنهاست و به همین دلیل گازی که از دهان او خارج می شود کشنده است. به علاوه باد روده وی نیز از حالتی انفجاری برخوردار است.

در جریان بازی، بوگرمن با پرتاب فضولات بینی اش به این سو و آن سو، دست به تخریبهایی می زند که البته ممکن است خنده کاربر را نیز در پی داشته باشد.

گذشته از آنچه از آن یاد شد، برخورد بازیها با مذهب، به همین حد خلاصه نشده، فراتر از این می رود. به این معنا که اولاً در جریان بازیها از مذاهب ساخته دست بشری، به عنوان مذهب یاد می شود و ثانیاً در برخورد با ادیان الهی، تحریف مفاهیم دینی، در اوج خودش است.

 در بازیهای زیادی به موضوع شیطان به صورت موضوع محوری بازی مطرح می شود. به عنوان نمونه، در بازی ماریو بروس 2 که یکی از پرآوازه ترین بازیهای ویدئویی است، قهرمان بازی باید سرزمین سابکن را که سرزمین دریاهاست، از دست شیطانی که وارت نامیده می شود نجات دهد. در مسیر رسیدن ماریو به وارت، وی باید شیاطین دیگری را نیز بکشد تا به وارت دست یابد.

در بازی عصر شگفتی ها، به بازیگران پیشنهاد داده می شود، برای پیشبرد اهدافشان، حتی اگر لازم بود از شیاطین نیز استفاده کنند.

در بازی کاستلوانیا نیز بازیگر باید با شیطان جنگیده او را شکست دهد و در انجام بازی، با شلاق زدن، اعضای بدن قطعه قطعه شده او را جمع آوری کند.

طرح مسائلی چون روح، آن هم در زمینه هایی بسیار خشن، تصویر مشمئز کننده ای را در اذهان بازیگران پدید می آورد. مثلاً در بازی روح غارتگر، به بازیگران دستور داده می شود “شما باید روحها را تکه تکه کنید” و وقتی بازیگر موفق می شود، سینه روحهای سم دار را با نیزه خویش بشکافد، پیروزی می شود.

طرح مسئله جادو و جادوگری، فراز مهم دیگری در مجموعه بازیهای ویدئویی به شمار می رود. در بازیهای فاکساندو، افسانه زلدا، میراث جادوگر و زلدای2، در جریان ماجراجویانه بازیها، بارها و بارها جنگ و جادو به کار گرفته می شود.

موضوع محوری بازی یولتیما را نیز جنگ، جادو، سیاه چال و اژدها، تشکیل می دهند.

در بازی تمام ماجراجوهایی که می توانید در یک شوالیه سراغ بگیرید، برای توجیه بازیگران نسبت به بازی، توضیحات زیر بر روی صفحه نمایشگر ظاهر می شود:

“وحشت همه جا را فرا می گیرد، سیلور شیطان صفت، زنان جارا را برای اهداف خائنانه اش ربوده است. شما باید کنترل را در دست گرفته، سیلور را شکست دهید. اما این مسئله کار ساده ای نیست. شما برای پیروز شدن در نبردی که فرارویتان دارید، باید با چند هم پیمان بیایید و فن شمشیر بازی و هنر جادوگری را هم بیاموزید…”

فراگیری «هنر جادوگری» توصیه طراحان بازی، برای پیروزی بازیگر در بازی مزبور است.

جادویی که دین دست به نفی و طرد آن زده است، در بازیهای ویدئویی به دین منتصب می شود تا فضای خرافاتی لازم را به دین القا کرده، با شکست آن، به شکل ظریفی شکست دین نتیجه گرفته می شود.

منبع: تلخیص از کتاب بازیهای ویدیویی ـ رایانه ای

 1 نظر

گیم و توهم

15 تیر 1392 توسط میرعیسی خانی

 بازيگران بازيهاي ويدئويي ـ رايانه اي، تحت تاثير موضوعها و مضامين طرح شده در بازي هايي كه انجام مي دهند، قرار گرفته، از آنها تاثير مي پذيرند. از سوي ديگر، با توجه به مضامين بازيهاي ويدئويي ـ رايانه اي كه در غالب مواقع، بازيگر را در حد، و شأن و اندازه خدا، فرمانرواي كهكشانها، جادوگر، قهرماني شكست ناپذير و مانند آنها، مطرح مي سازند؛ انتظار مي رود، بازيها به القاي هويتي كاذب به كاربران خود بينجامد و شدت تاثيرگذاري آنها، در كاربراني كه به شكل افراطي از بازيها استفاده مي كنند، زياد باشد.

و بالطبع تاثير اخير، در سطح كودكان خردسال كه بين تخيل و واقع، تمايز چنداني قائل نمي شوند، از شدت بيشتري برخوردار خواهد بود.

يكي از پژوهشگرانِ تحقيق، در گزارش رفتار خواهرزاده 7 ساله اش كه به شكل بالنسبه افراطي، به انجام بازيهاي ويدئويي مي پرداخت، مي نويسد:

“نويد پسر 7 ساله ايست كه وقت زيادي را در خانه، صرف بازيهاي ويدئويي مي كند. وي در حين بازي با بيان عباراتي مانند: من مي كشم، من نابود مي كنم، من تيراندازي مي كنم و نظاير آنها، در عمل نشان مي دهد كه چقدر زياد تحت تاثير بازي، قرار گرفته است. نويد به دليل برنده شدن در بازيهايي كه انجام مي دهد، رفته رفته خود را كودكي شكست ناپذير تصور مي كند و وقتي كه در كوچه يا مدرسه، در جريان بازيهاي دوستانه متحمل شكست مي شود، اين مسئله به شدت بر وي گران آمده، او را به ميزان زيادي متأثر مي كند.”

اگرچه در بازيگران بزرگسال شدت توهم زدگي، به اندازه بچه هاي كم سن و سال نيست، ولي بسته به بافت شخصيتي افراد، ميزان ساعات و مضامين مورد استفاده آنها، انجام بازيها موجب هم ذات پنداري كاربر با قهرمانهاي بازي شده، در توهم زده شدن وي مؤثر واقع مي آيد.

مصاحبه با كاربران كلوپها و گيم نتها، دلالت بر آن دارد كه در موارد سطحي تر، كاربران ممكن است در خوابهايشان، احساس كنند، در حد، شأن و اندازه قهرمانهايي كه در بازي با آنها سر و كار داشته اند، قرار دارند. اما در موارد عميق تر، گاه كاربر در جريان بازي، چنان محو شخصيتهاي بازي شده و با آنها انطباق مي يابد كه بلافاصله در محوطه كلوپ يا گيم نت يا بيرون آن، در برخورد با ساده ترين مسايلي كه رخ مي دهند، همچون قهرمان بازي، دست به پرخاشگري زده، با مشت و لگد زدن در صدد حل مسئله بر مي آيند. نمونه هايي از اظهار نظر كاربران پيش گفته، در شدت توهم زدگي ناشي از كاربري بازيهاي ويدئويي ـ رايانه اي در زير آمده است:

* من الان زياد بازي نمي كنم، ولي زماني كه خيلي بازي مي كردم، آنقدر محو بازي و هيجان مي شدم كه احساس بزرگي مي كردم و با بچه ها دعوايم مي شد. در خانه هم من سر اين كه چقدر بازي كنم، حتي با پدر و مادرم، دعوا مي كردم.

* من وقتي زياد بازي مي كنم، احساس مي كنم جاي افراد و شخصيتهاي بازي قرار گرفته ام و خود به خود دوست دارم، مثل آنها رفتار كنم.

وقتي آدم زياد بازي مي كند، فكر مي كند دنياي بيرون هم مثل دنياي بازي است، و اين مسئله آدم را دچار اشتباه مي كند.

 

منبع: تلخیص از کتاب بازیهای ویدیویی ـ رایانه ای

 1 نظر

آنها که مهدی نبودند!!!

15 تیر 1392 توسط میرعیسی خانی

یکی از مهمترین آسیب ها و چالش هایی که در مبحث انتظار با آن رو به رو هستیم مدعیان دروغینی هستند که گاهی سر بر می آورند و خود را امام زمان(عج)، فرزند، همسر یا یکی از یاران خاص او جا می‌زنند، مدعیان مهدویت تا حدود 50 نفر بلکه بیشتر شمرده شده است اما هریک دارای عوامل و انگیزه‌های متفاوتی بوده‌اند: بعضی به انگیزه ریاست طلبی و مقام، بعضی به طمع منافع مالی شیعه و بعضی به تحریک استعمارگران و دسیسه‌های سیاسی، روی کار آمده اند.
از سوی دیگر باید توجه خاصی نیز به پیروان این افراد داشت. کسانی که با جهل خود و عدم شناخت درست از امام زمان خود، دچار مرگ جاهلی قبل از اینکه بمیرند شده اند و به دلایل مختلفی به تبعیت و باور کورکورانه این افراد اقدام کرده اند.

1. کوته فکری و عدم بصیرت کافی نسبت به دین؛
2. انحرافات اخلاقی؛
3. انحرافات سیاسی؛
4. وارد شدن افراد کم دانش‌ و بی ‌دانش به عرصه مهدویت؛
5. مشکلات روحی و روانی، عقده خود کم‌ بینی؛
6. توهم و خیال‌ پردازی؛
7. هوی و هوس و خواسته‌ های دنیوی و جاه و مقام؛
8. سکوت اندیشه ‌ورزان و علما؛
9. مشکلات سیاسی، اقتصادی؛
10. عدم معرفت نسبت به جایگاه و شأن امام(ع) و جانشینی ایشان.

مهمترین دلایلی هستند که می توان برای جهل مردم در گرایش به این مدعیان بر شمرد.
مدعیان در طول تاریخ بسیار بوده اند و حتی برخی از آنها در زمان زندگی ائمه اطهار علیهم السلام ادعای خود را مطرح کردند.
کسانی چون محمد نفس زکیه و مهدی عباسی، کسانی بودند که در دوران عباسی خود را مهدی موعود معرفی کردند.

بعد از آنها نیز کسانی بودند که حتی حکومت تشکیل دادند و هواداران بسیاری داشتند. کسانی چون عبدالله بن میمون از بزرگان فرقه اسماعیلیه در خوزستان ، عبیدالله المهدی(فاطمیون) که موسس فرقه فاطمی در کشور مغرب بود از این دسته هستند.

حتی بودند تعدادی از یاران امام حسن عسکری (ع) که به دروغ ادعای نیابت حضرت حجت را داشتند. افرادی چون حسن شریعی و محمد بن نصیر نمیری و احمد بن هلال عبرتائی از این دسته بودند که مورد لعن امام نیز قرار گرفتند.

در سده های اخیر نیز تعداد کسانی که ادعای مهدویت یا نیابت یا وابستگی به حضرت حجت داشته اند کم نبوده اند که در ادامه به معرفی چند تن از این مدعیان دروغین می پردازیم.

محمد بن احمد بن عبدالله سودانی
از میان دراویش به خواری و خفت رانده شد همین برای او عقده و انگیزه ادعای مهدویت شد، در زمان آشفتگی محیط و فشار حکام ستمگر انگلیسی و مصری، مردم سودان مستعد انقلاب بودند لذا او ادعای خود را سر داد، این بود که به محض ندای قائمیت او، در آغاز قرن 14 در مدت کوتاهی عامه مردم سودان به دورش جمع شدند، نهضت او بنام مهدویّن سودان، عنوان گرفت.


غلام احمد قادیانی (قادیانیه، احمدیه)
در حدود سال 1249قمری در قادیان از شهرهای پنجاب پاکستان متولد گردید پیروانش در شهر وی و منطقه پنجاب، کشمیر، بمبئی و دیگر شهرهای آن و رنگبار زیاد شدند. او که ادعای مهدویت داشت مدتی در دستگاه انگلیسی‌ها خدمت می کرد. خود را مجدد اسلام در قرن 14 نامید، سپس خود را مهدی موعود و مسیح معهود خواند.

سیدعلی شیرازی (بابیت)
در ایران در سال 1262قمری یکی از شاگران سیدکاظم رشتی به نام سیدعلی محمد خود را نماینده امام زمان دانست، و پس از این‌که گروهی به او گرویدند، دعوی مهدویت کرد، علماء با ادعای پوچ او مخالفت نمودند و در مناظره درمانده شد لذا توبه کرد و آزاد شد اما بار دیگر دعوتش را ادامه داد و سپس دستگیر و اعدام شد. پیروانش با حمایت سفرای روسیه و انگستان در گوشه و کنار کشور شورش ضد دولتی به راه انداختند اما این شورش‌ها با هوشیاری مردم سرکوب گردید.

میرزا حسینعلی بهاء (بهایی‌گری)
(متوفای 1892میلادی) ادعا کرد که نه تنها مهدی یا امام غائب بلکه پیامبر است. او یکی از شاگردان علی محمد شیرازی بوده است، قوانین اسلام را از دور خارج کرد و نهایتاً حاکمان ایران او را تبعید کردند و نهایتاً در فلسطین ساکن شد. او پرورش یافته دست استعمار پیر روس و انگیس بودند که برای فرقه ‌سازی و ایجاد تفرقه در جامعه اسلامی دست بکار شدند.

مهدی کُرد
یکی دیگر از مدعیان مهدویت است، در قرن 11 زمان سلطان محمد چهارم، پادشاه عثمانی، جوانی یهودی بنام اسحاق خود را منجی یهود خواند، عده ‌ای از یهودیان اطرافش را گرفتند در همین وقت پسر یکی از شیوخ کردستان خود را مهدی اسلامی خواند، و چندین هزار کرد را به دور خود جمع نمود به دستور سلطان عثمانی هر دو را گرفته به دربار فرستادند، آنها با دیدن عظمت دستگاه توبه کردند و از ندیمان او شدند.

محمد بن عبدالله قحطانی (عربستان)
در سال 1979میلادی، در عربستان ادعا کرد که همان مهدی است و با چند صد نفر از پیروان خود در تلاشی نافرجام اقدام به تصرف مسجد بزرگ مکه نمود و سپس سرکوب شد.

احمد الحسن الیمانی
این‌ بار نیز فردی تحت عنوان فرقه‌ای انحرافی به عنوان «انصار المهدی» در حال بیعت گرفتن از مردم با یمانی از طریق شبکه‌های ارتباطی در اقصی نقاط عالم است، جریانی که تحت عنوان «أحمد الحسن الیمانی وصی و فرستاده امام زمان(عج)» فعالیت می‌کند. این فرقه در اواخر سال‌های حاکمیت صدام ظهور کرد. پس از سقوط صدام، احمد الحسن الیمانی با کمک برخی بازمانده‌های رژیم بعثی، تشکیلات وسیعی را در مناطقی همچون نجف، کربلا، ناصریه و بصره به راه انداخت.
 
به هر حال نیاز به ظهور یک منجی و نجات بشر شاید از جمله مهمترین مواردی است که باعث می شود جامعه با جهل به سمت این افراد گرایش پیدا کند. برای درمان هریک از اینها باید تلاش کرد و با بیدار کردن جامعه و ایجاد فضایی برای اندیشیدن صحیح و بالا بردن فرهنگ مطالعه و تحقیق و معرفی فرصت‌ طلبان و بر ملاء کردن نیات سوء آنها می ‌توان امیدوار بود که باب این گونه فرصت طلبی ها بسته شود
 
منابع:
آسیب شناسی سیاسی اجتماعی فرهنگ انتظار، شعبان‌علی رزاقی
http://www.mahdaviat-conference.com/vdcd2z0k6yt0k.a2y.html
فرزند دروغین امام زمان را بهتر بشناسیم، خبرگزاری فارس، http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910724000843


مریم محبی

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 48
  • 49
  • 50
  • ...
  • 51
  • ...
  • 52
  • 53
  • 54
  • ...
  • 55
  • ...
  • 56
  • 57
  • 58
  • ...
  • 79
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

تنها یک دقیقه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • عرفانهای نو ظهور
  • ولایت فقیه
  • جنگ نرم
    • رسانه
    • اسباب بازی
    • فضای سایبری
  • معرفی کتاب
  • سبک زندگی
  • مناسبت ها
  • نقد فیلم


دریافت کد همین آهنگ برای وب
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس