تنها یک دقیقه

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

جنگ دائمی اسلام و دشمنانش

الفتنة اکبر من القتل و لایزالون یقاتلونکم حتی یردّوکم عن دینکم إن استطاعوا - بقره / 217

امام خمینی (ره): نکتۀ مهمی که همۀ ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم ، این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همۀ هویت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند. به گفتۀ قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمی دارند مگر اینکه شما را از دین تان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیست ها و آمریکا و شوروی در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبی مان را لکه دار نمایند. آری اگر ملت ایران از همۀ اصول و  موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانۀ عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین - علیهم السلام- را با دست های خود ویران نماید ، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر ، آنها ابر قدرت باشند ما ضعیف ، آنها ولی و قیّم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها ، نه یک ایران با هویت ایرانی - اسلامی بلکه ایرانی که شناسنامه اش را آمریکا و شوروی صادر کند ، ایرانی که ارابۀ سیاست آمریکا یا شوروی را بکشد… . - صحیفۀ امام ، ج 21 ، ص 90 و91

تعلیق غنی سازی ایران در سریالهای آمریکایی

12 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

سریال حیوانات سیاسی که قسمت اول آن به تازگی از شبکه یو اس ای پخش شد در آغاز خود مساله تعلیق غنی سازی توسط تهران و بازداشت 3 جاسوس آمریکایی در ایران را در دستور کار خود قرار داد.
داستان این سریال درمورد زنی به نام الین باریش است که پیشتر زن رئیس جمهور آمریکا و فرماندار سابق ایالت ایلینویز بوده و اکنون وزیر خارجه آمریکاست.

 در اپیزود اول این سریال ماجرای بازداشت سه جاسوس آمریکایی که ظاهرا هر سه نژاد ایرانی آمریکایی دارند و تحت عنوان روزنامه نگار در هتل لاله مستقر هستند مطرح می شود. حرکت غیر حرفه ای سریال زمانی است که اعلام می شود وزارت اطلاعات ایران اقدام به بازداشت این سه نفر کرده اما در تصویر نیروهای نظامی با آرم سپاه پاسداران مشاهده می شود.

 رئیس جمهور ایران در این سریال حاکام [HAQAM] ( که به نظر می رسد مخفف انگلیسی حاج قاسم است Haj Qasem) نامیده می شود و قصد دارد از اهرم بازداشت این سه جاسوس استفاده کند تا با آمریکا وارد مذاکره شده و بحث تعلیق کامل غنی سازی ایران را علی رغم وجود مخالفت ها در ایران پیش ببرد. وزیر خارجه آمریکا نیز پیشنهاد می دهد تا رئیس جمهور امریکا هیات دیپلماتیکی را به عمان برده و با ایران وارد مذاکره شود.رئیس جمهور آمریکا نیز با این مساله مخالفت کرده و اعلام می کند هدف از این ماجرا توافق بر سر برنامه هسته ای ایران است و اگرچه نمیخواسته اینگونه به این هدف برسد اما چاره ای ندارد و باید آن را انجام دهد.

هاکام ، رئیس جمهور ایران در این سریال

در اپیزود دوم این سریال توافق می شود رئیس جمهور اسبق آمریکا به نمایندگی از دولت این کشور با رئیس جمهور ایران در ترکیه ملاقات و در این زمینه مذاکره کند.رئیس جمهور ایران که ویلچر نشین است و چهره ای شبیه حاج قاسم سلیمانی دارد در صحنه حضور پیدا می کند و این در حالی است که یک نفر با لباس فرم سپاه پاسداران ویلچر او را می آورد. بدیهی است این صحنه وجه نمادین دارد و نشان می دهد این رئیس جمهور وابسته به سپاه است.

استفاده از آرم و لباس فرم سپاه پاسدارن در این سریال
رئیس جمهور ایران در این صحنه می گوید: من تمام قرار دادهام رو با شما محترم شمردم اما شما هیچکدام از قرار دادها رو امضا نکردید.وی تاکید می کند در صورت عدم موافقت با این قرار داد زندانیان آمریکایی اعدام خواهند شد.در پایان با ترفند مذاکره کنندگان آمریکایی رئیس جمهور ایران تسلیم خواسته های آنها می شود.

 تلاش برای تعلیق غنی سازی توسط ایران و چشم پوشی از حق خود در زمینه هسته ای غربی ها را به آرزو اندیشی (wishful thinking) در مورد این مساله وادار کرده تا انجا که آرزوی خود را به عنوان واقعیت در فیلم ها و سریالها نمایش می دهند.

 

 نظر دهید »

در سبك زندگي اسلامي-ايراني زن پرده نشين نيست؛ ولي شاغل هم نيست.

12 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

مساله اين است كه برخي تصور ميكنند صرف «عفيف بودن» زن، ساير ملاحظات حضور اجتماعي و سياسي زن برداشته مي شود. حضور عفيفانه فقط يكي از شروط و ملاحظات است. به عبارت ديگر در اين زمينه دو سوال مطرح است:
نخست آنكه واقعاً كدام فضاي اشتغال كيفيتي عفيفانه دارد و اصول عاطفي زنانه را نقض نمي كند؟
ثانياً و صرف نظر از سوال اول آيا در صورت كشف چنين محيط هايي، ساير شرايط حضور اجتماعي زنان فراهم است؟
فقط اين نيست كه زن و مرد هردو توامان و بطور مشابه در جامعه نقش هاي مشابه را برعهده ميگيرند، با اين تفاوت كه زن حضورش با پرهيز از اختلاط است. حضور اجتماعي زن شرايط ديگري هم دارد؛ ملاحظات بنيادي سبك زندگي ايراني-اسلامي از جمله فراهم نمودن محيطي آرامش بخش در خانه، تربيت نسل آينده، حمايت معنوي و عاطفي از همسر و رسيدن به كمال روحي پيش بيني شده براي زن،  از جمله ي اين ملاحظات است.
طبعاً منتقدان يادداشت پيشين كه خود از صاحب نظران مطالعات اسلامي زنان هستند، بر تفاوت هاي بنيادين زن و مرد از حيث ابعاد رواني و عاطفي و كمال مختص به آنها اذعان دارند. حال بايد به اين پرسش پاسخ دهند كه حضور اجتماعي زنان با چه كيفيتي هم ابعاد رواني و عاطفي و هم كارويژه هاي پيش بيني شده براي زنان را نقض نمي كند؟

اشتغال زنان چه با توجه به سابقه ي تاريخي آن و چه با توجه به شرايط قانوني فعلي در هيچ حالتي متناسب با ملاحظات پيش گفته نيست. درحاليكه مي توان جامعه اي را تصور كرد كه زنان تحصيلكرده و آگاهش در بزنگاه هاي اجتماعي، فرهنگي و سياسي حاضرند و نقشهايي را بر عهده مي گيرند بدون اينكه ناچار باشند ضرورت هاي بي منطق محيط اداري و مقررات متصلب بوروركراتيك را به عنوان شكنجه بر روان خود تحمل كنند و مگر اكنون كدام زن شاغلي است كه از خستگي هاي مداوم اشتغال و اثر آن بر بهداشت رواني خود و همسر و فرزندانش گلايه نداشته باشد.بنابراين اگر بپذيريم كه با وجود همه ي اين شرايط، اشتغال زنان بلامانع است در واقع پذيرفته ايم كه اشتغال زنان اصالت ندارد و تحت شرايطي قابل توصيه است. مقام معظم رهبري در بياني به همين مناسبت تاكيد مي كنند كه «اگر روی نقش مادر و حرمت مادر در درون خانواده تکیه می کند، یا روی نقش زن و تاثیر زن و حقوق زن و محدودیت های زن در داخل خانواده تکیه می کند، به هیچ وجه به معنای این نیست که زن را از شرکت در مسایل اجتماعی و دخالت در مبارزات و فعالیت های عمومی مردم منع کند»(5/5/84) هم چنين در  بيان ايشان «اسلام با کار کردن زن موافق است. نه فقط موافق است بلکه کار را تا آنجا که مزاحم با شغل اساسی و مهم ترین شغل او یعنی تربیت فرزند و حفظ خانواده نباشد، شاید لازم هم میداند»(25/9/71) لزوم حضور زنان در برخي مشاغل و با توجه به ضرورت هاي مقطعي و خاص را نيز عقل تاييد مي كند ولي شروطي كه ايشان بيان داشته اند به بياني اصالت دادن به نقش هاي اختصاصي زنان و مشروط و تبعي دانستن حضور اجتماعي و اشتغال است. چراكه در سبك زندگي ايراني اسلامي خانواده بيش و پيش از ساير نظامات اجتماعي اولويت و اوليت دارد.

البته همانطور كه پيشتر گفته شد ضرورت هايي وجود دارد كه ممكن است اصول اصلي را نقض كند. از جمله مشاغل خاص كه طبعاً بايد توسط زنان تصدي شود و يا نياز هاي فوري مالي كه زنان را همپاي مردان به كسب درآمد مجبور مي كند. در اين زمينه چند نكته ضروري است:

اولا اينكه اشتياق عمده ي دختران جوان براي اشتغال نه از سر نياز هاي مالي كه نوعي احساس استقلال طلبي و ناشي از تحول ادراك هويتي است. اين تحول ادراك هويتي نسبتي مستقيم به اشتياق بي هدف به تحصيلات دانشگاهي و سپس بالارفتن سن ازدواج دارد.
ثانياً- غالب فرصت هاي شغلي زنانه درآمدي ناچيز دارد كه بيشتر صرف رفت و آمد، لباس و آرايش هاي متناسب با كار، هزينه نگه داري از فرزندان درمهدكودك ها(در مادران شاغل) و در دراز مدت صرف هزينه هاي درمان بيماري ها و عوارض ناشي از اشتغال بر جسم آسيب پذير و روان حساس زنان شاغل مي شود.
ثالثاً- زنان شاغل در بسياري از فرصت هاي شغلي درواقع فرصت هاي درآمد زايي براي كارفرماياني هستند كه بدنبال نيروي كار ارزان، سربه زير و قابل مديريت(و حتي در برخي موارد قابل سوءاستفاده) هستند.رابعاً- حضور زنان در فرصت هاي شغلي به معناي حذف مردان از آن مشاغل است. مرد بيكار طبعاً ازدواج نخواهد كرد و يا در صورت ازدواج از درآمد پاييني برخوردار است كه مجدداً در چرخه اي آسيبش به خود زنان مي رسد؛ زناني كه يا اصلاً ازدواج نمي كنند و يا ديرهنگام ازدواج ميكنندو در نتيجه امكان مادري را از دست مي دهند و يا با زحمت به زندگي خانوادگي شان ادامه مي دهند. اين يادداشت را با ذكر بخشي از مقاله ي دوست فاضلم آقاي دكتر سوزنچي با پايان مي برم:
«بتدريج جوّ رواني‌اي پديد آمده كه اشتغال زنان موضوعيت مستقل يافته، به نحوي كه اگر زني شغل و درآمد مستقل نداشته باشد، با نوعي تحقير غيرمستقيم مواجه مي‌شود. با اين سبك زندگي، عملا پسران نيز در ازدواج، مساله اشتغال دختر و مشارکت وی در تأمین اقتصاد خانواده را مدنظر قرار مي‌دهند. از آنجا كه در سبک زندگي مدرن، مهمترين مسير اشتغال، ورود به دانشگاه قلمداد مي‌شود، گرفتن مدرك دانشگاهي از اين زاويه نيز براي دختران اهميت مي‌يابد و اين امر به نوبه خود موجب بالا رفتن سن آمادگي ازدواج دختران مي‌شود؛ و اين گونه است كه سبك زندگي مدرن، عملا سن ازدواج دختران را به بهانه رفتن به دانشگاه، و سپس به بهانه اتمام تحصيلات، و سپس به بهانه تحصيلات تكميلي دائما به عقب مي‌اندازد. تاثير اين مطلب بر تشديد روحيه فردگرايي، ترويج دوستي‌هاي بين دختران و پسران مجرد، و شيوع احساس بي‌نيازي نسبت به تشکيل خانواده بر کسي پوشيده نيست؛ و اين گونه است که افتادن در دام اين سلسله عوامل، دائما به تشديد سبک زندگي غربي و دور شدن از سبک زندگي اسلامي منجر مي‌شود.»

یامین پور

 1 نظر

چفیه، سوژه جدید شکبه من و تو

12 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

به گزارش تعامل، شبکه من و تو که هر اقدامی را در جهت تخریب فرهنگ و نوع پوشش جوانان ایرانی به کارگرفته است این بارچفیه را که نماد پوشش بسیجی است سوژه خود قرار داد.

در برنامه آکادمی موسیقی گوگوش یکی از شرکت کنندگان به هنگام مصاحبه با دوربین این برنامه چفیه ای را به گردن خود انداخته و به همراه آن جلوی دوربین شبکه من وتو رفت.

در ماه ها و سال های اخیر چفیه های تولید شده در اسراییل به شکل گسترده ای در سراسر جهان پخش شده است که بسیاری از آنها دارای علامت ستاره داود واسکلت جمجمه انسان در حاشیه های آن است که اغلب از چشم استفاده کنندگان پنهان می ماند.

در برنامه ای که مربوط به مد می باشد تبلیغ استفاده از چفیه با آرم ستاره داود را آغاز کرده است. در این برنامه ها شوهایی به نمایش در می آید که در آنها مانکن های مرد با چفیه های منقش به ستاره داود ظاهر می شوند.

همچنین برای فراگیر شدن این نماد جهاد اسلامی به عنوان دستمال مد از شخصیت های معروف بعضا یهودی و صهیونیست مانند دیوید بکهام نیز استفاده شد.

چفيه اكنون در اروپا و بويژه در اسپانيا و دانمارک به قيمت بالايى به فروش مى‌رسد. در ژاپن، چفيه‌هاي ماركدار با قيمت‌هاى نجومى عرضه مى‌شود که قيمت برخى از آنها به هزار دلار نيز مى‌رسد. در سال 2001 نيز ايالات متحده چفيه‌هايى با علامت « no war» در سراسر آن کشور توزيع كرد.

از آنجایی که چفیه به عنوان نماد مسلمانان و مبارزان فلسطینی محسوب می شود و به تدریج این نماد به فرهنگ مبارزه و جهاد اسلامی در سراسر دنیا و به ویژه در خاور میانه و ایران توسط اسلامگرایان مورد استفاده قرار می گیرد، آمریکا و صهیونیست با تولید این نماد فرهنگی و جهاد اسلامی سعی در مصادره آن برای خود دارد و با این کار به نوعی سعی در تبدیل این نماد به یک دستمال گردن ساده دارند.

شایان ذکر است که شبکه من و تو سیاست خود را برمبنای اهداف صهیونیست و دولت انگلیس پایه گذاری کرده و حتی برای ترویج فرهنگ غربی به چفیه نیز رحم نکرده و برای مصادره این نماد اسلامگرایی و جهاد از آن به عنوان مد های غربی در برنامه های خود استفاده می کند.

 

 5 نظر

همه منورالفکرهای وطن نما!

12 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

برای به حساب آمدن در جمع منورالفکر نماهای وطنی کافیست به کارهای زیر اشتغال داشته باشی:

- انواع انتقاد مخرب٬ فحش٬ توهین٬‌ اعتراض٬ تهمت و دروغ را بار نظام کنی.

- بدون هیچ دلیل منطقی با جمهوری اسلامی دشمنی کنی.

- هیچ چیز از اسلام ندانی یا اگر می دانی از آن بر ضد خود اسلام استفاده کنی.

- با هر چه که مظهر دین است مقابله کنی مثل حجاب و قصاص.

- سیگار بکشی٬‌مشروب بخوری٬ با دوستانی از جنس مخالف بگردی و برای نبود آزادی فریاد بکشی.

- کتاب های شاملو و صادق هدایت بخوانی و وبلاگی برای سردادن روزمره ی آه و فغان های آنارشیستی داشته باشی.

- از سعه ی صدر حکومت استفاده کنی و با اعوان و انصار گوگولی ات در کف خیابان پهن شوید٬ شعارها و اعمال ساختار شکنانه سر دهید.

- رای خودت و رفیقات رو باکیفیت و رای مردم روستایی رو از روی نادانی بدونی.

- تلاش کنی تا به یک بهانه هر چند بی ربط تو را به زندان بیاندازند تا دوستانت از آن بهره برداری سیاسی کنند.

- اگر توانستی از مملکت بری و بگی فرار کردی. پادویی رسانه های خارجی یا فاحشه گی فیلم های دسته چندم هالیوودی رو بکنی و همه جات رو به همه نشون بدی!

- خودت را یک هنرمند جا بزنی هرچند فقط یک دلقک باشی.

- افراط و تفریط جزء شاخصه های اصلیت باشه. یه روز توبه نصوح کنی و یه روز از فلسفه ی … تعریف کنی.

- هر هنرمندی را که مخالف نظر طایفه ی تو عمل می کند امل و بی سواد بدانی و اجازه صحبت و اظهار نظر به او را با کشیدن سوت و جیغ بنفش و زدن کف مرتب ندهی.

- در تجمعات ضد دولتی شرکت کنی و دولت را مشروع ندانی ولی از جشنواره ی همین حکومت جایزه نقدی و کریستالین بگیری.

- اگر کسی از تو انتقاد کرد سر او را به طاق بکوبی ولی در روزنامه های زنجیره ای تو یک ستون داشته باشی که به همه متلک بپرانی.

- حتی ندانی که سیاست با چه سینی نوشته می شود اما ادای سیاستمدارها را در بیاوری.

- در هر زمانی به هر بهانه ای کشف حجاب کنی و اینترنت را پر کنی از تصاویر بی حجابت.

- هرچه دلت خواست به هر کس خواستی بگویی ولی همیشه در فراغ آزادی بیان ناله ها سر دهی.

- هنرپیشه ی دیگری را بخاطر بازی در فیلمی که به مزاق تو خوش نیامده کتک بزنی ولی شعارت “ادب مرد به ز دولت اوست” باشد.

- به هیچ یک از قواعد اخلاقی و عرفی جامعه ی خودت پایبند نباشی.

- و از همه مهمتر شیفته ی غرب و بی فرهنگی آن باشی به طوری که نقاط ضعف آن را هم توجیه کنی.

- از کلمات قلمبه سلمبه و خارجکی زیاد استفاده کنی.

- در جشنواره ها شرکت کنی و در تریبون ها متلک بار حکومت کنی و خیال کنی داری مبارزه می کنی!

- خود و دوستانت را فرهیخته بدانی و دانشمند٬ و طرفداران حکومت را بی سواد و امل.

- مخالفان حکومت را هرچند اندک باشند و تو هم خود بدانی “مردم” خطاب کنی و جمع کثیر طرفداران حکومت را “مزدور".

- چیزی به اسم “منطق” را تا کنون نشنیده باشی.

- با رسانه های بیگانه مصاحبه کنی و در سیاهنمایی گوی سبقت را از دیگران بربایی.

- از هر ده جمله ات نه تاش دروغ باشه و تابلو دستت بگیری “دروغ ممنوع".

- داشت یادم می رفت: دشمنان بین المللی را به تحریم بیشتر مردمت و حتی حمله ی نظامی به وطنت تشویق کنی.

- و…

مبارک باشد٬ به جمع منورالفکرهای وطن فروش خوش آمدی!

 نظر دهید »

فیلمی برای رسوایی نااهلان

12 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

لو انزلنا هذا القرآن علی الجبل لرایته خاشعا

بهانه اي شد تا به سبب اكران نوروزي رسوايي نقدي كوتاه اما ديرهنگامي در مورد آن بنويسم رسوايي محصولي ديگري از  كار گردان  اخراجي هاي پر فروش است . كار گرداني كه بايد اورا به جهت ساختن آثاري جذاب،غير كليشه اي ، مردم پسند ستود . تفاوتي كه رسوايي با  ساير كارهاي ده نمكي داردآن است كه اين بار ده نمكي به روحانيت پرداخته وداستان زيبا وعرفاني را در مورد يك روحاني نقل مي كند علي رغم آنكه عده اي به رسوايي از باب فيلمنامه نقد دارند اما معتقدم هم شخصيت پردازي ده نمكي عالي بوده، هم داستان پردازي او كه بر گرفته از يك داستان قديميست  به هر حال  سنتي بودن داستان را فيلم  فاقد جذابيت نكرده. آنان كه منتقد ده نمكي و فيلمش هستند اين نكته را بايد توجه داشته باشندمگر يوسف پيامبر  در قرآن نبوده داستاني كه ما سالها از زبان بزرگان شنيده ايم اما فرج الله سلحشور با هنرش آن را به طور زيبا ومهيج به مردم عرضه مي كند از اين حيث نمي توان به ده نمكي اشكال گرفت .  عده اي ديگر نيزنقد شان به داستان فيلم است و عدم  امكان چنين داستاني جواب اين اشكال تراشي آن است كه چنين داستاني در تاريخ سابقه دارد (باكمي تاخير) دوما اين عده بيشتر سر جنگ شان با شخصيت روحاني داستان است وجودش در اين زمان منكر مي شوند كه جاي تعجب دارد ! اين نشان از جهل وكينه با گفتمان ارزشي دارد . عده اي نيز معتقدند اين داستان بيشتر شعاري ! ومحتوايي است و جاي آن در كتاب ها وروزنامه هاست ! مشكل اين آدم ها همان مشكل امروز ماست عدم توانايي عده اي در رساندن پيام دين به جامعه در قالب هنر هفتم است .

فیلم رسوایی

براي فهم كامل فيلم به موضوع فيلم بايد به سه كاركتر اصلي فيلم پرداخت:

 حاج يوسف

رسوايي رنگ و بويي مردمي دارد رسوايي داستانيست در مورد يك عالم وارسته ، بي ادعا كه آبرو  خود را فدا مي كند براي آنكه آبرو ديگري نرود.  ده نمكي در فضايي اين فيلم را مي سازد كه  عده اي در صدد  آن اند كه روحانيت را از جامعه كنارگير ، منزوي و مذموم نشان دهند ده نمكي خواسته تا به مردم بفهماند حاج يوسف ها هنوز هستند حاج يوسف ها در جامعه مانده و دنبال حل مشكلاتند به تعبيري حاج يوسف آن روحانيست كه همه انتظارش را دارند روحاني عارف وارسته كه هواي نفسش را در وجودش كشانده ده نمكي با هوشياري تمام سعي برآن داشته تا شخصيت اصلي روحانيت را كه زير غبارآلوده رسانه هاي غرب براي بعضي ناشناس مانده را نشان دهد از اين منظر ده نمكي اثر بديعيست . نقش حاج يوسف را اكبر عبدي بازي مي كند ابتدا زماني كه دانستم عبدي عهده دار نقش روحانيست شگفت زده شدم ! اما زماني كه بازي اكبر عبدي را ديدم او را ستودم .عبدي به تمام معنا توانسته نقش شيخ يوسف رابازي كند آن چنان زيبا بازي كرده كه هنگام ديدن فيلم فراموش كردم كه عبدي بازيگر طنر است البته طنر خواه يا ناخواه در بهتر اجرا كردن نقش اين روحاني به اكبر آقا كمك كرد!

حاج شريف رسوايي

حاج شريف فرديست متضاد حاج يوسف فردي رياكار ، هوس ران، دغل كه با پول خود وبه سبب قرضي كه از پدر افسانه دارد سعي در تصاحب دختر دارد واز هر حربه اي استفاده مي گيرد خشك ومقدس مآبي او در برخورد با يوسف نماينگر بخش كوچكيست كه به اين مرض گرفتارند البته پرداختن ده نمكي به اين موضوع در آثارش افراطيست وبه نظر من لازم نيست به آن زياد و  اين گونه برجسته پرداخته شود .

محمدرضا شريفي نيا بازهم در نقش يك فرد مقدس مآب البنته به گفته خودش اين اخرين بار است كه او در اين گونه نقش ها بازي مي كند داستان بر مي گردد به انساني مقدس مآب كه در ظاهر بر خورد به اصطلاح مقدسي دارد اما باطن چيز ديگري دارد در اين جا بايد به ده نكي نمره پاييني داد استفاده از شريفي نيا درا ين نقش كلشيه اي شده و مخاطب را در فهم داستان دچار شتابزدگي مي شود يا به تعبيري همين علت بازهم باعث مي شد تا مخاطب كل داستان را همان اول داستان حدث بزند كه اين نقد به رسوايي وارد است

شخصيت افسانه

 افسانه نماد دختر جوان اما هرزه امروزيست دختري سراسر عشوه گر كه با زيبايي خود در صدد جذب مردان هوس ران و دزدي از آن هاست افسانه در صحنه اي به شيخ يوسف بر مي خورد و شيخ يوسف را در دوراهي قرار مي دهد كه بين آبروي او وخودش آبروي او را انتخاب مي كند

در انتخاب شخصيت داستان شخصيت خوبي انتخاب شده زيرا الناز شاكردوست ثابت كرده در ميان هنرمندان زن هنر مند تر بازي طبيعي تري دارد اما مشكلي كه رسوايي دچار آن شده وهمان كه در اخراج ها هم ديده شد آن است كه ده نمكي بازهم در نشان دادن تعارض ها در دين  از چاشني ابتذال بيش از حد استفاده كرده كه براي يك كار گردان مومن و متقيد عجيب است .آرايش زننده وغير متعارف النار شاكر دوست به هيچ وجه قابل پذيرش نيست و حتي همين موضوع باعث شده تا بعضي مخالفان فيلم ده نمكي را فيلم فارسي بدانند ! كه البته بسيار غير منصفانه است

و در پايان

 ده نمكي در اين فيلم سعي در نشان دادن خود يا ساختن يك ملودرام دمده نداشته بلكه هدف ده نمكي ارتباط برقرار كردن با مردمو ساخت يك داستان جذاب ولي عبرت آموز وعرفاني بوده است .براي آقاي ده نمكي كار گردان مومن و تكليف گراي ملت آرزوي موفقيت مي كنم و رسوايي اورا همانند آثار ديگرش تحسين مي كنم اما نكته اي كه مي خواهم  به اين اشاره كنم  ايشان باتيد توجه داشت هميشه براي نشان دادن نيكي حتما نبايد همه چيز را بديد بايد بعضي موقع ها خيلي چيزها را  صاف ديد بعضي موقع ها به جاي آنكه در بيابان خاري را ببينيم وبدان دل خوش كنيم بايد در جنگل درختان را ببينيم .

رسوايي سندي است براي رسوايي نا اهلان براي آنان كه از هيچ تلاشي براي كوبيدن بر طبل جدايي مردم از روحانيت دريغ نمي كنند اين اثر نشان داد كه ادعاي اين اأم توهمي بيش نيست و پيوند مردم وروحانيت ناگسستني است.

 نظر دهید »

ترویج بی‌بند و باری به سبک دویچه‌وله

12 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

  همان طور که چندی پیش برخی از رسانه‌های ارزشی اقدام به افشاگری علیه اقدامات ضد فرهنگی و ترویج فحشا در کشور در آستانه گرم شدن هوا پرداختند و از ارتباطات تنگاتنگ فردی به نام «ف.ع» که مرتبط با سازمان‌های جاسوسی دشمن به ویژه سرویس جاسوسی آلمان و عناصر ضد انقلاب می‌باشد پرده برداشته بودند. همچنین در همان مطلب از پروپاگاندای رسانه‌ای که توسط رسانه‌ی وابسته به سازمان جاسوسی آلمان دوویچه‌وله که به تبلیغ اقدامات وی می‌پرداخت نیز خبر داده بودند در همین راستا سرویس جاسوسی آلمان توسط سفارت‌خانه خود در تهران اهداف ناتوی فرهنگی را پیش می‌برد. برای مثال همچنانکه در کتاب «هویت» اشاره شده عناصر ناتوی فرهنگی در مهمانی‌های این سفارت‌خانه شرکت می‌کردند و مأموریت‌‎های تازه را نیز از آنان دریافت می‌کردند.

سازمان جاسوسی آلمان در آخرین اقدام برای ترویج بی‌بند و باری و فحشا با استفاده از شبکه‌های اجتماعی استکبارساخته و با کمک عوامل داخلی خود اقدام به برگزاری برنامه‌ای با عنوان «سبیل به کدام دختر بیشتر می‌آید؟» کردند که توسط جاسوس ـ خبرنگاران دوویچه‌وله نیز گزارش تصویری مفصلی از این برنامه تهیه و با ذوق و شوق فروان در این رسانه منتشر شده است. این رادیو که یکی از اهداف اصلی‌اش ترویج بی‌حیایی با استفاده از برنامه‌هایی درباره مد و لباس زنان در کشور است، سعی نموده است تا با برنامه‌ای که در یکی از پارک‌های تهران و با حضور دختران و پسران برگزار شده است، ضمن پیش‌برد اهدافش به وسیله ابزار جدید که جاذبه‌های جنسی و غیر اخلاقی نیز دارد، دیگر افراد بی‌خبر را نیز مطلع کند.

پیش از این نیز دشمنان در سال 90 تلاش کردند تا با القای خطوط خود به داخل و با راه انداختن برنامه‌هایی چون «آب‌بازی، خز‌بازی و…» ضمن تست کردن فراخوان‌های مجازی محملی برای آشوب و اغتشاش تهیه کنند. بازخورد خوب این برنامه‌ها، برخی گروهک‌های ضد انقلاب و جریان فتنه را نیز وسوسه کرده بود تا از این ظرفیت استفاده کرده و اهداف شوم خود را جلو ببرند.

  خاطر نشان می‌شود که پس از پایان جنگ تحمیلی یکی از برنامه‌های ثابت دشمنان نظام اسلامی و مردم ایران، هدف گرفتن ایمان و اعتقادات آنان بوده که در همان‌ سال‌ها رهبر معظم انقلاب اسلامی با بصیرت و تیزبینی، این توطئه شوم دشمن را شناسایی کردند و با عنوان شبیخون فرهنگی و بعدها ناتوی فرهنگی به مسئولین و مردم هشدارهای لازم را فرمودند.

 1 نظر

آیا نفوذ و فرهمندی ولایت فقیه افول کرده است؟

11 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

 آیا نفوذ و فرهمندی ولایت فقیه افول کرده است؟

«ماکس وبر» گفته بود بعد از دوران کاریزماتیک، اقتدار آسمانی و نفوذ معنوی رهبر فرهمند افول می کند و رابطه عاطفی طرفدارانش به رابطه ای تقلیدی کاهش می یابد. پس از دوران تقلیدی، دوران حاکمیت عقل بوروکراتیک است و دیگر نباید از دوران فرهمندی سراغی گرفت. اصلاح طلبان ۸ سال با قاطعیت می گفتند که دوران فرهمندی ولایت فقیه به پایان رسیده است. حرف از حدود اختیارات ولی فقیه می زدند و می خواستند ولایت فقیه و سپهر سیاست را «جادو زدایی» و «افسون زدایی» کنند و او را در حدود اصول قانون اساسی و به عنوان «یک مدیر سیاسی» و نه «نائب امام زمان عج» شناسایی کنند.
امروز همه ی تحلیل گران داخل و خارج، آیت الله سید علی خامنه ای را بانفوذترین رهبر دینی جهان و رهبری فرهمند و مقتدر می دانند که قلمرو نفوذ معنوی او بسیار فراتر از مرزهای ایران است. اصلاح طلبان در جریان فتنه اعتراف کردند که چارچوب نظری ماکس وبر برای فهم منطق ولایت فقیه ظرفیت ندارد و ناقص است.
*حرف این است: فهم وبر غلط از آب درآمده است. رهبری سیدعلی خامنه ای در فرهمندترین حالت خود در ۲۳ سال گذشته قرار دارد و آفتهای دوران بوروکراتیک اصلاحات به خاطره هایی تاریخ گذشته بدل شده اند.*

نه امام راحل و نه مقام معظم رهبری هیچکدام به معنای دقیق کلمه با انکار عقلانیت سیاسی خود را در جایگاه کاریزماتیک ننشاندند. وبر وقتی از رهبری کاریزما حرف میزند با لحنی انتقادی دوران آنرا سپری شده می داند. دوران کاریزماتیک دوران سوءاستفاده از قدرت فرهمند و دور زدن عقلانیت و فراتر از قانون ایستادن است. درحالیکه امام راحل بلافاصله پس از انقلاب مجلس خبرگان قانون اساسی را تشکیل داد تا قانون مبنای مشروعیت باشد همچنین بلافاصله اصل نظام را به همه پرسی گذاشت درحالیکه همه می دانستند همگان به امر و خواست امام تمکین خواهند کرد.

نظریه ی وبر از آنجهت توانایی و ظرفیت تحلیلش را ازدست داده است که ولایت فقیه علیرغم عبور از مرحله ی انقلاب و پساانقلاب، و علیرغم قوام یافتگی قانونی و گذار به عقلانیت سیاسی، همچنان از ارتباط عاطفی عمیق با مردم و اقتدار و نفوذ معنوی  و جایگاه فرهمندش برخوردار است.

 نظر دهید »

مفهوم یابی سبک زندگی در اندیشه ی امام خمینی(ره)

11 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

سبک زندگ از نظریه نشأت می گیرد یا نظریه از سبک زندگی؟ نسبت هستی شناسی با سبک زندگی چیست؟ آیا می توان با «تزریق» یک انگاره ی وجود شناختی، آدمیان را به ساخت عالمی متناسب با آن انگاره متمایل کرد؟ آیا می توان با یک سبک از زندگی، منظومه ای هستی شناختی را در ذهن آدمیان متولد کرد؟

«سبک زندگی» هرچند مفهومی نوپدید نیست لیکن دیرزمانی نیست که جایگزین مفاهیمی چون «طبقه اجتماعی» برای جبران جاماندگی تفکر اجتماعی در توضیح تحولات متاخر شده است. سبک زندگی تا زمانی که در پارادایم علم جدید استفاده می شود، معنا و اقتضائات تاریخی اش را با خود به همراه دارد. اما زمانی که قرار است در نسبت با منطق دیگری چون منطق دینی استفاده شود، بهتر آن است که برایش معادلی در تاریخ دین یافت شود. یافتن این معادل به محقق کمک خواهد کرد تا ردّ مناسبات این مفهوم را با سایر مفاهیم دینی پیدا کند. حساسیت نسبت به مفهوم سبک زندگی در محافل علمی بخصوص از زمانی که رهبر انقلاب آنرا نرم افزار تمدّن اسلامی خواندند، بیش از گذشته شد. آنچنان که از تعریف رایج برمی آید اجزای تشکیل دهنده ی سبک زندگی که این مفهوم را توضیح می دهد از قبیل خانواده، ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، تفریحات، کسب و کار و رفتارهای فردی و اجتماعی در محیطهای مختلف ، ابعاد نوپدیدی در زندگی ما نیستند و طبعاً می توان در میان انحاء تفکر و علوم متولد شده در تاریخ فرهنگ و تفکر اسلامی، در قبال آنها مفهومی را یافت که امکان مطالعه ی آنرا در منطق و ادبیات دینی تسهیل کند. رهبر انقلاب خود اصطلاح «عقل معاش» را در مفهوم جامع خود، مترادف مفهوم سبک و فرهنگ زندگی دانستند. این بدان معناست که لازم است برای فهم درست این مفهوم و بهره بردن از مآثر فکری و تمدنی در پاسخ به مسائل مرتبط با آن، بدنبال کشف مفاهیم معادل باشیم. این نوشتار تلاشی در همین زمینه است.
در متون شاخص عرفان نظری می توان به عنوان فهم اسلامی مفهوم «سبک زندگی» زمینه ای را یافت. در فهم عرفانی، میان نشئه ی ناسوتی انسان و درک وجود شناختی او نسبت وثیقی برقرار است. توضیح آنکه در عرفان نظری انسان دارای سه حضرت، سه عالم یا سه مقام دانسته می شود. هرکدام از این عوالم تربیت مخصوص و علم مخصوص و عمل مناسب با آن مقام و نشئه را اقتضاء دارد. در نظر عرفا نشئه ی بالادستی واجد حضرت وجود شناختی است. آنرا عالم غیب، نشئه ی آخرت کبری و مقام روحانیت و عقل می دانند. به تعبیر امام راحل رضوا ن الله تعالی علیه بالاترین و شریفترین علم متکفل تربیت آدمی در این نشئه و مقام است و آن علمی است که : « تقویت و تربیت عالم و روحانیت و عقل مجرد را کند، علم به ذات مقدس حق و معرفت اوصـاف جـمـال و جـلال ، و عـلم بـه عـوالم غـیـبـیـه تـجـردیـه ، از قـبـیـل مـلائکـه و اصـنـاف آن ، از اعـلى مـراتـب جبروت اعلى و ملکوت اعلى تا اخیره ملکوت …»* با این وصف عالم جبروت یا آخرت کبری یا عقل، راجع به کمالات عقلی و وظائف روحی است و آنچنان که امام(ره) می فرمایند: «مـتـکفل این علم پس از انبیا و اولیا، علیهم السلام ، فلاسفه و اعاظم از حکما و اصحاب معرفت و عرفان هستند.(همان) دو نشئه و مقامی که ذیل این عالم شمرده می شود، اول نشئه ی برزخ یاملکوت است که عالمی بین العالمین است(حکما از این مقام به «عالم خیال» هم یاد می کنند) و دانی ترین حضرت انسانی هم دنیاست که مقام ملک و شهادت است. در نظر عرفان اسلامی علم متناسب و مقتضی عالم ملکوت(برزخ) راجع به اعمال قالبیه و وظایف آن است که بطور خاص به کیفیت حصول محاسن اخلاق می پردازد. نشئه ی شهادت و دنیا عالم اعمال قالبیه و ظاهره ی نفس است. علم ناظر بر آن در زبان دین، عام فقه و مبادی فقه گفته می شود و در زبان حکمت و فلسفه علم الاجتماع ، آداب معاشرت و تدبیر منزل و سیاست مدن خوانده می شود.(توضیح اینکه بطور سنتی متفکران و حکمای پیشین به دسته بندی علوم می پرداختند؛ رایجترین دسته بندی از ارسطو به بعد مبتنی بود بر تقسیم سه گانه ی علم به : اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مدن که در شاخه ی حکمت عملی قرار می گرفتند. فارابی نیز در احصاء العلوم از همین تقسیم بندی تبعیت می کند)
اما نکته ی مهم پس از شناسایی عوالم حقیقی وجود این است که بدانیم در عرفان اسلامی این عوالم ثلاثه نه تنها با هم مرتبط اند که کاملا منطبق بر هم اند و در تاثیر و تاثرات بر یکدیگر در واقع یک عالم یکپارچه دانسته می شوند. به عبارت دیگر سه نشئه ی اصلی عالم انسانی از وجود یک موجود به نام انسان در سه صورت و سه بعد از عالم حکایت می کند. امام (ره) در اینباره می فرمایند: « تعبیر به ارتباط نیز از ضیق مـجـال و تـنـگـى قـافیه است ، باید گفت یک حقیقت داراى مظاهر و مجالى است» و در خصوص این ارتباط بین عوالم مختلف می فرمایند: «بـایـد دانـسـت کـه هـر یـک از ایـن مـراتـب ثـلاثه انسانیه که ذکر شد به طورى به هم مـرتـبـط اسـت کـه آثـار هـر یـک بـه دیـگـرى سـرایـت مـى کـنـد، چـه در جـانـب کـمـال یـا طـرف نـقـص . مـثـلا اگر کسى قیام به وظایف عبادیه و مناسک ظاهریه ، چنانچه باید و مطابق دستورات انبیاست ، نمود، از این قیام به وظایف عبودیت تاءثیراتى در قلب و روحـش واقـع شـود کـه خـلقـش رو بـه نـیـکـویـى و عـقـایـدش رو بـه کمال گذارد. و همین طور اگر کسى مواظب تهذیب خلق و تحسین باطن شد، در دو نشئه دیگر مـؤثـر شود، چنانکه کمال ایمان و احکام عقاید تاءثیر در دو مقام دیگر مى نماید و این از شـدت ارتـبـاطـى اسـت کـه بین مقامات است».
بنابراین در تعریف عرفان اسلامی مناسک ظاهریه که راجع به اعمال ظاهری انسان، شیوه ی زندگی و ممشای او در زیست دنیایی است، زمینه ی تربیت روحی آدمی است و فساد در این مقام، به اقتضاء انطباق این عوالم بر هم، فساد عقیده و نظر را در پی خواهد داشت. امام(ره) در ادامه به نقد فهم کسانی چون شیخ اشراق می پردازد که در حکمت الاشراق، کمال علمی را بدون حصول کمال عملی ممکن می داند. ایشان این عقیده را باطل و قائلین به آن را محجوب از نشآت انسانی می دانند.
بیش از ده سال پیش زمانی که سپهر عمومی دانشگاه ها در چنبره ی تفکر عرفی و تکثرگرای یک جریان فکری بود، یکی از محققان فلسفه اسلامی نکته ای گفت که گشایش دهنده ی فهم ما در نسبت با پرسش های فوق است. ایشان گفت زمانی فکر میکردم فلان نویسنده که شریعت را در گیرودار قبض و بسط می فهمد و با تکیه بر اشعار مشکوک الدلاله ی مولای رومی، بر بسط تجربه ی نبوی اصرار می کند، مگر چه نفوذی دارد که برخی مردم کوچه و بازار هم هر از گاهی با او همزبانی می کنند! مگر مردم کوچه و بازار هم فلسفه ی دین یا کلام جدید می خوانند! اما بعدتر فهمیدم میان این مردم با آن نویسنده هرچند در ظاهر نسبتی و ارتباطی نیست امّا هر دو در یک عالم حضور دارند. آن متفلسف، زبان دریافت حضوری همین آدمیان است. او تکثرگرایی و نسبیت در فهم و حق را تئوریزه می کند و مردمان له شده در نظامات سیاسی و اقتصادی لیبرلیستی هم از ترک شریعت و نسبیت حقیقت سخن می کنند.

تمام نقل قول ها از کلام امام خمینی (ره) از کتاب چهل حدیث شرح حدیث بیست و سوم است.

وحید یامین پور

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 66
  • 67
  • 68
  • ...
  • 69
  • ...
  • 70
  • 71
  • 72
  • ...
  • 73
  • ...
  • 74
  • 75
  • 76
  • ...
  • 79
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

تنها یک دقیقه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • عرفانهای نو ظهور
  • ولایت فقیه
  • جنگ نرم
    • رسانه
    • اسباب بازی
    • فضای سایبری
  • معرفی کتاب
  • سبک زندگی
  • مناسبت ها
  • نقد فیلم


دریافت کد همین آهنگ برای وب
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس