تنها یک دقیقه

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

جنگ دائمی اسلام و دشمنانش

الفتنة اکبر من القتل و لایزالون یقاتلونکم حتی یردّوکم عن دینکم إن استطاعوا - بقره / 217

امام خمینی (ره): نکتۀ مهمی که همۀ ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم ، این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همۀ هویت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند. به گفتۀ قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمی دارند مگر اینکه شما را از دین تان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیست ها و آمریکا و شوروی در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبی مان را لکه دار نمایند. آری اگر ملت ایران از همۀ اصول و  موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانۀ عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین - علیهم السلام- را با دست های خود ویران نماید ، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر ، آنها ابر قدرت باشند ما ضعیف ، آنها ولی و قیّم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها ، نه یک ایران با هویت ایرانی - اسلامی بلکه ایرانی که شناسنامه اش را آمریکا و شوروی صادر کند ، ایرانی که ارابۀ سیاست آمریکا یا شوروی را بکشد… . - صحیفۀ امام ، ج 21 ، ص 90 و91

گوشي هاي هوشمند تهديدي جديد در آشوبهاي اجتماعي

05 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

گوشی های هوشمند ، تلفن همراه هاي پیشرفته با قابلیت های خاص و کاربردهایی نظیر کامپیوترهای شخصی هستند و يكي از مهم ترين ويژگي اين نوع گوشي ها قابلیت هایی مثل اتصال به اینترنت و ایمیل و تنظیمات مشخص ميباشد.
بنابراین تفاوت های مهم گوشی های هوشمند و گوشی های معمولی می تواند در زمینه قیمت و قابلیت های سطح بالای این گوشی ها باشد. مثلاً گوشی های هوشمند 2007 همگی دارای پشتیبانی کامل و پیشرفته ایمیل هستند.
گوشي هاي هوشمند را معمولاً می توان با یک دست کنترل کرد و همه کارها را با یک دست انجام داد.

اندرويد
اندروید در اکتبر سال 2003 در ایالت کالیفرنیای آمریکا توسط اندی رابین به وجود آمد. دوسال بعد، گوگل سیستم عامل اندروید را به دست گرفت و آن را در سال 2007 تکمیل و معرفی کرد.
بعد از یک سال بود که اولین ورژن کامل اندروید در سال 2008 معرفی شد. اولین نسخه بیشتر کارایی اینترنتی داشت و عملا توانایی رقابت با هیچ سیستم عامل دیگری را نداشت. پس از آن، اندروید 1.1 فقط برای یک گوشی آمد.در سال 2009 اندروید 1.5 به همراه کرنل 2.6.27 معرفی شد.
سیر تکاملی اندروید به نهایت سرعت خود رسید تا جایی که اندروید بر روی کامپیوتر برای تست برنامه نویسان قابل اجرا شد.
در سال 2010 اندروید 2.2 معرفی شد که از فلش 10.1 پشتیبانی میکرد و ازصفحه کلید جدید با زبان های مختلف بهره میبرد. از قابلیت های جدید به کار رفته در این نسخه، ویجت های جدید بود.


چندی نگذشت که با فرا رسیدن دسامبر 2010 نسخه جدیدی به مجموعه اندروید اضافه شد. اندروید 2.3 قابلیت استفاده از NFC و تماس اینترنتی را به کاربر میداد. این نسخه هم اکنون نیز در میان کاربران هواداران زیادی دارد. این نسخه بر پایه کرنل 2.6.35 بود.

قدم بعدی گوگل در اندروید، بازار تبلت ها بود. به همین خاطر اندروید 3.0 را معرفی نمود. این ورژن برای صفحه نمایش های بزرگتر بهینه شده بود.
در سال 2011 با ظهور پردازنده های 2 هسته و 4 هسته ای برای گوشی های هوشمند، گوگل سیستم عامل جدید وقدرتمند خود را معرفی نمود تا گوشی هایی مثل Galaxy SII علاوه برداشتن سخت افزاری خوب، سیستم عاملی پرقدرت هم داشته باشند. در این نسخه جدید قابلیت تشخیص چهره برای باز کردن قفل یا Face Unlock افزوده شد.
با توجه به رشد ساخت گوشي هاي هوشنمد در سال هاي اخير و افزايش علاقه مردم به استفاده از اين نوع گوشي ها ، آشنايي با اندرويد به عنوان مهم ترين سيستم عامل اين گوشي ها ضروري به نظر مي رسد . با تجربه اي كه پس از شروع جنبش ها در كشورهاي منطقه و كاربرد شبكه هاي اجتماعي و فضاي سايبر كسب شد ، نقش گوشي هاي هوشمند به عنوان يك سيستم رايانه اي همراه در آشوب هاي اجتماعي مي تواند بسيار پر رنگ و حساس باشد.
همانطور كه شاهد هستيم در ماههاي اخير برخي از گروههاي مخالف با جمهوري اسلامي اقدام به معرفي برنامه هاي مهمي از آنرويد كرده اند كه مي تواند به عنوان ابزارهاي كمكي به مخالفان در شدت بخشيدن به مبارزاتشان باشد. مي توان از اين مبحث با عنوان« تهديدات آندرويدي » ياد كرد


«simon » نخستين گوشي هوشمند
اولین گوشي هوشمند که Simon نام داشت، توسط IBM در سال 1992 ساخته شد. این گوشی که یک محصول مفهومی بود در آن سال در نمایشگاه محصولات کامپیوتری COMDEX در لاس وگاس به نمایش در آمد. این محصول در سال 1993 در فروشگاه های عمومی و در کنار موبایل های دیگر عرضه شد.
این گوشی دارای تقویم، دفترچه تلفن و آدرس، ساعت جهانی، ماشین حساب، برنامه Notepad، email و بازی بود. Simon هیچ دکمه فیزیکی نداشت و با استفاده از صفحه نمایش لمسی با انگشت یا قلم نوری، قابلیت شماره گیری را داشت و متن هم از طریق صفحه کلیدی که روی صفحه نمایش نمایان می شد، قابل تایپ بود. در مقایسه با گوشی های هوشمند امروزی، simon در سطح بسیار پایینی قرار داشت.



تصوير نخستين گوشي هوشمند به نام simon  كه در سال 1992 توسط IBM  ساخته شد.


برنامه «واي فاي»
قابليت اتصال به شبكه اينترنت از طريق wifi مي تواند مهم ترين مشخصه قابل سرمايه گذاري در آشوب هاي اجتماعي باشد . در هنگام وقوع يك بحران مي توان با ايجاد محدوديت در استفاده از تلفن هاي همراه و اتصال به شبكه اينترنت تا حدي ارتباطات آشوبگران را كم نموده و مانع گسترش آشوب شد .
در گوشي هاي هوشمند با فعال نمودن سيستم « واي فاي » اينترنت بي سيم گوشي چنانچه در مركزي يك ارائه كننده اينترنت پر سرعت باشد كاربران با حشور در ان محدوده و برقراري ارتباط مستقيم با آن مركز از طريق شبكه اينترنت و يا اپليكيشن هاي گوسي مي توانند ارتباطات وسيع و پر سرعتي را داشته باشند . شبيه به اين پروژه را در نا آرامي هاي سوريه شاهد هستيم .

برنامه « وايبر»
وایبر، اپلیکیشنی است که برای آی‌فون و گوشی‌های اندرویدی طراحی‌شده و به کاربران این امکان را می‌دهد تا تماس‌های تلفنی و ارسال پیام‌های رایگان را با هر کاربر دیگری که این اپلیکیشن را بر روی دستگاه خود نصب کرده باشد، تجربه کند.
در مکالمات اینترنتی از فرکانس استفاده نمي شود و در عمل با کدگذاری‌هایشان راه را برای رمز گشایی از مکالمات پرپیچ و خم تر می‌کنند. در حال حاضر به مخالفان فعال جمهوري اسلامي در كشور توصيه مي شود از اين برنامه براي ارتباطات خود استفاده نمايند.
این اپلیکیشن شبیه اسکایپ است با این تفاوت که کاربر نیازی به اضافه‌کردن آی‌دی دیگر کاربران به لیست تماس‌های خود نخواهد داشت


صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

کاریکاتور: اسنودن و افشای اطلاعات سری سیا

05 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی
[تصویر: si01Dd_535.jpg]
 نظر دهید »

«انتظار و ظهور» از منظر رهبر معظم انقلاب+اینفوگرافی

05 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

 نظر دهید »

انقلاب جنسی چه بر سر زنان آمریکا آورد +‌ آمار

05 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

آزادی جنسی که از آن به عنوان یک انقلاب یاد می شود یکی از افتخارات معاصر تمدن غرب است. انقلابی که اولین و بیشترین قربانیان آن را زنان و دختران تشکیل می دهند. گذشته از نتایج غیر مستقیم اجتماعی، مادران تنها، فرزندان رها شده، بیماری های جنسی و هرج و مرج احساسات در افراد و نیز سقط جنین گسترده از نتایج مستقیم این آزادی بوده است که بیشترین صدمه را به جسم و روح زنان به خصوص در آمریکا وارد ساخته است.


[تصویر: 42053429271792182411.jpg]

انقلاب جنسی با شعارهای فریبنده زنان را هدف قرار داده بود.

انقلاب جنسی، زن و جامعه آمریکا
آیا انقلاب جنسی برای زنان آمریکا خوب بوده است؟ به هیچ وجه. در حقیقت، اگر به واقعیت‌ها دقت کنیم آشکار خواهد شد که انقلاب جنسی برای زنان آمریکایی یک نگون بختی بزرگ بوده است. در آمریکای امروز به مردان آموزش داده می شود که به زنان همچون کالای جنسی بنگرند و جامعه به شدت بی بند و بار شده است. در نتیجه، آمریکا در میان کشورهای جهان بالاترین رتبه را در بارداری نوجوانان دارد و هر ساله 19 میلیون نفر نیز به کسانی که به بیماری های مقاربتی دچار شده اند، افزوده می شود.
بیش از نیمی از تمامی کودکانی که از زنان زیر 30 سال متولد می شوند؛ زنازاده هستند و با این حال مردم آمریکا از هم پاشیدن واحد اجتماعی خانواده را همچنان تماشا می کنند. با این وجود اگر کسی به زنان آمریکایی در مورد پوشش مناسب و پرهیز از بی بندوباری و حفظ خود برای ازدواج و زندگی مشترک تذکری دهد به شدت مورد انتقاد قرار می گیرد. در صورتی که این اصول رعایت می شد آمریکای امروز دیگر با مشکل بیماری های جنسی، بارداری نوجوانان و سقط جنین مواجه نبود.
[تصویر: 27848530058237540547.jpg]

سراب رهایی وعده داده شده از سوی انقلاب جنسی به زنان هم اکنون در جامعه آمریکا نمودار شده است.

انقلاب جنسی حدود سه دهه است که جامعه ی آمریکا را تحت تاثیر قرار داده و رفتارها و رویکردهای مربوط به روابط جنسی، خانواده و جامعه را تغییر داده است. هدف از انقلاب جنسی، ایجاد شادی و لذت از طریق رابطه جنسی بدون تعهد بود؛ اما اکنون نتیجه ای به جز ناامیدی و ناراحتی به جای نگذاشته است.
از اواسط دهه 1970، نظم اجتماعی سنتی در مورد روابط جنسی در آمریکا از میان رفت و متحول شد و روابط جنسی کنترل شده میان زن و شوهر تغییر رویه داد و راهی را در پیش گرفت که اکنون به ایدز و بیماری های مقاربتی منجر شده است. جامعه آمریکا از سنت های بسیار مورد اطمینان خود به شدت بیگانه شده و از ازدواج کردن برای زندگی، به طلاق به عنوان راهی برای زندگی رسیده است.[تصویر: 20153810572944090382.jpg]

مدافعان انقلاب جنسی سودای خام شادی و لذت بیشتر را در سر می پروراندند.

اکنون برای این جامعه سقط جنین جزو حقوق بشر و نشانه افتخارآمیز شخصیت و آزادی محسوب می شود و در حقیقت، سقط جنین به یک انتخاب بدل شده است. بنابراین در این عصر کودکان به راحتی مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند و زنان به راحتی در معرض تجاوز قرار می گیرند و از میان رفتن احساس شرم از رفتارهای نادرست جنسی موجب شده است که افراد بیشتر دست به خشونت جنسی بزنند و جامعه کمتر شاهد رفتارهای تعهدآمیز و عاشقانه باشد.
نتیجه این آموزش به زنان آمریکا که آنها باید آزاد باشند و این طرف و آن طرف بچرخند و با هر کسی که خواستند رابطه جنسی داشته باشند شرایط اسفناکی است که امروزه برای زن آمریکایی و جامعه این کشور به وجود آمده است. در ادامه به علایم این وضعیت اسفبار به وجود آمده برای زنان آمریکا می پردازیم.
صحبت از آنچه که راهکار واقعی رهایی زنان از وضعیت فعلیست؛ با چماق روشنفکری و آزادی سرکوب می شود.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

دروغهایی که زنان باور می‌کنند و حقایقی که آنها را آزاد می‌سازد

05 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

این کتاب که توسط نانسی لی‌دوموس نوشته و بوسیله پریسا پورعلمداری ترجمه شده و دفتر نشر معارف در سال ۸۷ آن را وارد بازار کتاب کرده‌است، از جمله سلسله کتابهای ” فمنیسم در ترازوی نقد” است که به تدوین کتابها و مقالاتی درباره نقد فمنیسم می‌پردازد.
نویسنده کتاب که یک زن مبلغ مسیحی است با اشاره به سر درگمی های روزانه زنان سعی کرده است به آنها کمک کند تا فریبهایی را که در نهایت به ناامیدی و استیصال ختم کشانده بشناسند. وی همچنین در تلاش است تا با استفاده از مثالهای مستند و حقیقی، خواننده را راهنمایی کند تا به سوی حقایقی باز گردد که تنها در آموزه‌های دینی قابل یافتن است.
از ظواهر کتاب گذشته، باطن آن به تجربه نشان داد که با کلمات بسیار ساده و صدالبته عمیق، می‌توان به بسیاری از حقایقی که تا به حال به آن حتی فکر هم نکرده‌اید راه پیدا کنید.
در جای جای کتاب، مطالب گوناگونی وجود دارد که به صورت مستقیم و غیرمستقیم به نقد بعضی عقاید فمنیسم پرداخته بود.
مطالب به قدری جذاب و ساده نوشته شده‌بود که هر زن کم سواد و باسواد هر جا، آن را دست من می‌دید، مشتاقانه می‌گرفت، ورق می‌زد و آدرس فروشگاهی که کتاب در آن عرضه شده‌بود را می‌پرسید.

با وجود حجم کم این کتاب(۱۳۶ صفحه)، نکات و صحبت‌های عمیق بسیاری وجود داشت که تا مدت‌ها می‌توانست در ذهن بماند و با رویارویی باورهای غلط مقاومت کند، اما نقطه‌ی عطفی که در این کتاب عامل شد تا با آن بیشتر احساس دوستی کنم، صفحه‌ی ۶۶ کتاب با عنوان « وقت کافی برای انجام کارهای که بر عهده من است ندارم» بود:
«یادم می‌آید وقتی بچه بودم با مدرم به یک نمایشگاه بین المللی با عنوان شیوه زندگی در آینده رفتیم. آن جا صحبت از این بود که استفاده از تکنولوژی پیشرفته و وسایل الکترونیکی در ساخت انواع لوازم خانگی باعث می‌شود، کارهای روزانه به حداقل برسد و افراد بتوانند راحت بنشینند، آرامش  داشته باشند و ا وقتشان برای انجام کارهای مهم تر استفاده کنند.
اکنون آن آینده این جاست. ما لوازم و وسایلی که در اختیار داریم که خلاق‌ترین ذهن‌ها، وقتی من یک دختر کوچک بودم، نمی‌توانست تصور کند. پس چرا زندگی امروز ما، اینقدر پراسترس و بدون آرامش است؟»

به راستی که حقیقت را می‌گفت و این جملات بسیار شبیه جملاتی بود که شهید سیدحسین علم الهدی در نامه به خواهر گرامی‌شان نوشته بودند.
«تمام عمر زحمت می کشیم تا استراحت کنیم و البته عمر می گذرد و راحتی و آسایش و نشستن و آرامش را لمس نمی کنیم و نمی یابیم زیرا مرتباً از طریق اجتماع به ما نیازهای جدید تلقین می شود … آیا قربانی شدن آسایش زندگی برای چه؟ برای تکامل؟ برای تعالی؟ برای رفتن به حقیقت؟ برای رسیدن به ایده‌آلهای مقدس انسانی؟ برای تقرب و نزدیکی به بهترین دوست و یار او (الله)؟ نه برای بدست آوردن وسایل آسایش زندگی. زیستن برای مصرف، مصرف برای زیستن. یک دور باطل دور حماقت، کار- استراحت- خوردن- خوابیدن، همین و بس!!!»

و خانم لی‌دوموس(نویسنده کتاب) چه زیبا پیشنهاد داده بود که: «حقیقت این است که آن چه ما واقعا باید انجام دهیم، همان کاری است که خداوند برایمان تعیین کرده است. چقدر احساس آزادی و رضایت خواهیم داشت اگر بپذیریم که برای انجام آن چه خدا در زندگی به ما محول کرده است، وقت کافی د اریم.»

درست مطابق با صحبت‌های شهید علم الهدی در همان نامه و البته چندگام جلوتر، زمانی که بسیاری از گوشه‌ای از موارد تقلید کورکورانه و مصرف‌گرایی را متذکر شده، به برخی از زیان‌های این عمل اشاره کرده‌بودند، نوشته بودند: « به سوره کهف آیه ۷ – سوره اعراف آیه ۳۱ – سوره حدید ۲۰ – سوره کهف ۲۸ – سوره قصص ۷۸ و ۷۹ – سوره احزاب ۲۸ – سوره توبه ۳۸ – سوره نسا ۷۷ – سوره آل عمران ۱۸۵ – سوره نحل ۱۱۷ – سوره یونس ۲۳ و ۷۰ – سوره رعد ۲۶ – قصص ۶۰ و ۶۱ – سوره غافر ۳۹ – سوره شورا ۳۶ – سوره زخرف ۳۵، مراجعه کنید با دقت به سخن خدا گوش کنید تا چگونگی زندگی و راه و هدف و نوع نیازها و خواستهایمان را از فرهنگ و ایدئولوژی قرآن بگیریم و به جهانیان ثابت کنیم که قرآن برای همه زمانهاست و عمل کردن آن برای همه نسلها .»

 نظر دهید »

رهبر معنوی شیعیان مصر که وهابیان در نیمه شعبان به شهادت رساندند که بود؟!

04 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

در چند پست گذشته مطلبی با عنوان «درخواست گستاخانه شبکه وهابی علیه حوزه علمیه قم» در این وبلاگ درج شد. در قسمتی از این مطلب آمده بود:« شبکه کلمه در برنامه ایی به ترور شهید حسن شهاته پرداخته و با با تحریف حقایق زندگی شهید حسن شهاته، مسائل را به گونه ای طرح کرده تا شهادت این شهید مصری که روزگاری از دانش آموختگان مشهور دانشگاه الازهر مصر بوده را نتیجه عملکرد او نشان داده و جنایتکارانی را که در روز نیمه شعبان با هجوم و یورش به خانه وی، به طرزی غیرانسانی او و یارانش را که تازه به مذهب شیعه گرویده بودند به شهات رساندند را انسان هایی حق مدار جلوه دهد».

از این رو بر خود فرض دانستم تنها مصاحبه تفصیلی این شهید را که بیان کنندۀ  دیدگاه و نحوۀ زندگی این شهید شیعه است را در این پست قرار دهم.

* لطفاً خود را معرفی و درباره زندگی و سوابق خود برای‌مان بفرمایید.

بسم‌الله الرحمن الرحیم. این بنده، از خدای متعال و پیامبر والامقام و ائمه اطهارش اجازه می‌گیرد و تأکید می‌کند که به فضل پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) بود که پس از سختی‌هایی که برای من ۵۰ سال به درازا کشید، اینجانب موفق به سوارشدن بر کشتی نجات اهل بیت(ع) شدم و با لطف و فضل الهی، به ولایت علی بن ابی‌طالب و دیگر ائمه اطهار(ع) گردن نهادم که این برای من، افتخاری غیر قابل وصف و بیان است.

بنده “حسن بن محمد بن شحاتة بن موسى العنانی” هستم و در روز دوشنبه سیزدهم ذی‌الحجة سال ۱۳۶۵ هجری قمری برابر با دهم نوامبر ۱۹۶۴ میلادی در روستای “هربیط” ار توابع “ابو کبیر” در استان “الشرقیه” مصر در خانواده‌ای متوسط و از پدری که دارای سه همسر بود، به دنیا آمدم. مادر من، آخرین همسر پدرم بود و من دومین برادر از شش برادر هستم.

دوبار ازدواج کرده‌ام و از همسر اولم صاحب سه فرزند هستم، سپس وی را طلاق دادم و اکنون از همسر دومم، صاحب یک فرزند دخترم. پدرم آموزش قرآن را از هنگامی که در شکم مادرم بودم، آغاز کرد که این موضوع را خودش به من گفته بود. پس از پایان دوره شیرخوارگی و گرفتن از شیر یعنی در سن دو سالگی، مرا به مکتب‌خانه بردند تا قرآن را به دست “شیخ عبدالله العویل” فرا بگیرم، در حالی که در آن زمان، پنج سال و شش ماه داشتم و این تاریخ را از آنچه پدرم در گوشه قرآن نوشته است، دریافته‌ام.

پس از آن، وارد دومین دوره مکتب‌خانه شدم و به دست “شیخ محمد موسى شنب” آموزش دیدم و پس از او هم “شیخ عبدالحلیم عبدالنبی اسماعیل” آموزش مرا برعهده گرفت. پس از پایان دوره تحصیلات مقدماتی که در آن، رتبه اول را به دست آوردم هم راهی الازهر شدم.

درباره تألیفاتم باید بگویم که کتاب “إحیاء علوم‌الدین” را درحالی تصحیح و منتشر کردم که هنوز به سن ۱۵ سالگی نرسیده بودم به همین دلیل آن را از هرگونه اکاذیب و دروغ‌پردازی ویرایش کردم. همچنین دارای قصاید و اشعار و رساله‌هایی همچون رساله “سراج الأمة، فی خصائص السادة الأئمه” و غیره هستم.

فعالیت مذهبی را خیلی زود آغاز کردم؛ چون پدرم همه فرزندان خود را با عشق و وفاداری به اهل بیت(ع) تربیت کرده بود و برای ما از شخصیت امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) بسیار سخن گفته بود. او به من می‌گفت: “پسرم! امیرالمؤمنین بزرگترین حامی و یاور اسلام بود؛ وقتی ایشان در کنار پیامبر(ص) راه می‌رفتند، هیچ کس جرأت آزار و اذیت پیامبر را نداشت”.

نخستین بار برای خواندن خطبه‌های نماز جمعه در حالی به منبر رفتم که هنوز به سن ۱۵ سالگی نرسیده بودم. خطبه نماز جمعه را هم خودم به دست خودم نوشته بودم اما هنگامی که از منبر بالا رفتم، نوشته‌ها را به کناری نهادم و با کمک‌خواستن از اهل بیت و به لطف برکات و عنایت‌های آنها خطبه را به پایان رساندم.

پنج سال در مسجد “الأشراف” روستای خودمان خطبه می‌خواندم و پس از آن به عنوان امام جماعت راهی مسجد “الأحراز” در روستای مجاور شدم که از برخی فتنه‌انگیزی‌ها تأثیر پذیرفته بود. دو سال امام جماعت آن مسجد بودم و در آن مدت، تمام همّ و غمّ من مقابله با دشمنان اهل‌بیت(ع) یعنی وهابی های خبیث چه در مسجد و میان مردم عامی و چه در میان اساتید دانشگاه ها و دیگر شیوخ مصر بود.

پس از آن در سال ۱۹۶۸ میلادی به خدمت نظام وظیفه اعزام شدم و عهده‌دار هدایت و ارشاد معنوی نیروهای مسلح مصر در یگان مهندسی ارتش و ایراد خطبه برای آنها شدم. در این دوره قصیده خود به نام “الدرة البهیة فی مدح العترة النورانیة” را سرودم و پژوهشی درباره “فاتحة الکتاب” نوشتم. همچنین در این دوره موفق شدم، شماری از مسیحیان را به اسلام بیاورم.

* می‌توانید مهم‌ترین مراحل زندگی خود را خلاصه کنید؟

۱– مرحله ارتش که طی آن در جنگ ماه رمضان علیه رژیم صهیونیستی مشارکت داشتم.

۲ – مرحله «الدورامون» که نام یکی از شهرهای استان «الشرقیه» است که هم دژ مستحکم إخوان‌المسلمین و هم قلعه وهابیت به شمار می‌آمد. در آنجا بود که توانستم بیش از ۹۰ درصد دانش‌آموزان را به آیین تشییع درآورم.

۳ – مرحله قاهره که از سال ۱۹۸۴ آغاز و تا سال ۱۹۹۶ میلادی ادامه یافت که اوج فعالیت‌های مذهبی‌ام را تشکیل می‌دهد و در این دوره بود که نماز جمعه را در منطقه «کوبری» ادا می‌کردم تا زمانی که از سوی نیروهای امنیتی رژیم سابق دستگیر شدم. درحالی که در آن زمان، برنامه‌هایی در رادیو قرآن کریم و رادیو مردم و همچنین همایش‌هایی در مناطق مختلف قاهره و دیگر استان‌های مصر داشتم. سپس برنامه تلویزیون هفتگی به نام “أسماء الله الحسنى” را ضبط کردم که از شبکه یک تلویزیون مصر پخش می‌شد.

* وفاداری خود به امیرالمؤمنین و ائمه اطهار(ع) را کی اعلام کردید؟

هنگامی که سینه‌ام به تنگ آمد و مشکلاتم افزایش یافتند، ولایت خود به أمیر المؤمنین (علیه السلام) را بر منابر و در تلویزیون و مطبوعات و برائتم از دشمنان اهل‌بیت(ع) را اعلام و در همه رسانه‌ها دشمنان خاندان پیامبر(ص) را لعن کردم؛ به همین دلیل در ماه ربیع‌الثانی سال ۱۴۱۶ هجری قمری برابر با سپتامبر ۱۹۹۶ میلادی بازداشت شدم. تنها اتهام من “اعلام ولایت به علی بن ابی‌طالب و ترویج و تبلیغ عشق و علاقه به ایشان” بود.

* لطفاً در این ارتباط بیشتر توضیح دهید؟

من از همان کودکی با عشق به خاندان اهل بیت(ع) و وفاداری به آنها بزرگ شدم اما پس از سال‌های طولانی، حق و حقیقت برای من آشکار شد که این امر طی سال ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۶ میلادی و به دنبال دیدن رؤیایی صادقه حاصل شد. پیامبر(ص) را بر بلندای کوهی دیدم که امیرالمؤمنین(ع) از راه رسیدند و با یکدیگر به زبانی که آن را می‌فهمیدم، به سخن گفتن پرداختند. سپس پیامبر امیرالمؤمنین(ع) را برای کاری اعزام کردند و با دست چپ خود به من اشاره کردند که به دنبال ایشان حرکت کنم؛ دنبال آن حضرت به راه افتادم و از قامت مبارک‌شان، تنها گردن ایشان را می‌دیدم که در اوج زیبایی بود و من پشت سر ایشان از کوه‌ها سرازیر می‌شدم و هرگاه که می‌خواستم بر زمین بیفتم، ایشان با حرکت و اشاره دست مبارک‌شان مانع از افتادن من بر زمین می‌شدند. از خواب که بیدار شدم، دریافتم که باید تا ابد به حق و حقیقت ایمان بیاورم و در ورای امیرالمؤمنین حرکت کنم و فهمیدم که در معرض مشکلات بسیاری قرار خواهم گرفت اما با این حال به ولایت ایشان وفادار خواهم ماند.

از آن زمان، به رغم همه مشکلات، به ریسمان سخت و محکم خداوند و صراط مستقیم چنگ زدم و ولایت و وفاداری خود به اهل بیت(ع) را اعلام کردم و دشمنان اهل بیت را در همه جا رسوا کردم. اگرچه این امر برای من بهای سنگینی به دنبال داشت، اما این کمترین چیزی است که می‌توانم آن را به مولا و سرورم أمیر المؤمنین(ع) تقدیم کنم و امیدوارم آن حضرت این اندک ناچیز را از من بپذیرند.

* پس از آن بازداشت شدید؟

بله سه ماه بازداشت شدم و سپس مرا آزاد کردند.

* آیا درست است که درباره برگزاری مجالس ذکر امام حسین(ع) می‌گفتند که این اقدام شما شبیه زمینه‌سازی برای تدارک یک انقلاب علیه رژیم است؟

بنی امیه که لعنت خداوند بر آنها باد روز عاشورا را به عنوان روز عید در کشور ما مرسوم کردند و دروغ‌هایی مانند دعوت به دید و بازدید و پوشیدن لباس‌های نو و غسل و گرفتن روزه در روز عاشورا را به پیامبر(ص) بستند و به دروغ القا کردند که عاشورا روز خوشبختی بشری است.

من تمام این یاوه‌سرایی‌ها را می‌دیدم و قلبم از همه اینها به درد می‌آمد. از اینکه می‌دیدم عامه مردم این روز را جشن می‌گیرند و در آن شیرینی مخصوصی به نام “شیرینی عاشورا” پخش می‌کردند، زجر می‌کشیدم. نتوانستم جلوی خود را بگیرم. فریاد زیادم: “مردم! چگونه می‌توانید در چنین روزی جشن بگیرید و خوشحال باشید در حالی که در چنین روزی، فرزند پیامبر(ص) و نور دیدگانش را به قتل رساندند؟” و خود شروع به برگزاری مجالس عزاداری برای امام حسین(ع) کردم. من به همراه دوستانم، روزهای محرم مراسمی به یاد آن امام بزرگ برگزار و ذکر مصبیت گرفتیم و تمام طول شب گریه می‌کردیم و لباس‌های سیاه می‌پوشیدیم و چون در کنار مقام و بارگاه مطهر آن حضرت یعنی “مسجد الإمام الحسین”(ع) بودیم رژیم ترسید که ملت مصر علیه آنها بشورد و این شد که آن مصائب و بلاها را بر سر من آوردند.

* آیا آنها واقعاً تا این اندازه از ذکر امام حسین(ع) می‌ترسیدند؟

آیا به نظر شما یاد ایشان در طول تاریخ ظالمان و طاغوت‌ها را به لرزه در نیاورده است؟

* کلاً نظر شما درباره شعائر حسینی چیست؟

شعائر حسینی نیز مانند دیگر عبادات و آداب و رسوم دینی و مذهبی است و گریه خالصانه و از روی معرفت و شناخت، در واقع سپر امان از عذاب جهنم در روز قیامت است. به همین دلیل باید یاد ائمه و روزهای ولادت و شهادت ایشان را گرامی داشت. به نظر شما آیا فرد عاقلی می‌تواند بدون ذکر نام و یاد محبوبش به زندگی خود ادامه دهد؟

من از اقدامات برخی رژیم‌ها برای فراموش‌سازی ذکر اهل بیت(ع) تعجب می‌کنم درحالی که می‌بینیم مسیحیان یاد و خاطره و آثار برجای مانده از حضرت مسیح(ع) را گرامی می‌دارند و کلیساهایی برای ایشان برپا می‌کنند یا اینکه یهود کنار دیوار بُراق می‌ایستند و برای معبد هیکل می‌گریند و هیچ کس به آنها اعتراض نمی‌کند اما اگر ما برای امام خود بگرییم به ما متعرض می‌شوند در حالی که در رثای امام حسین(ع) همه خلقت و همه موجودات گریستند.

* جایگاه اهل بیت(ع) در شریعت چیست؟

جایگاه آنها را باید جایگاه بزرگ “امامت” به شمار آورد؛ آنها اصل و ماهیت هستی و ستارگان هدایت هستند و پس از اطاعت از خداوند و پیامبرش، اطاعت از آنها بر همه واجب و ضروری است.

* برخی از فرقه‌های اهل سنت می‌گویند که برخی از همسران پیامبر(ص) هم جزء اهل‌بیت(ع) پیامبر به شمار می‌آیند، نظر شما در این باره چیست؟

اهل بیت(ع)، اهل کساء و ۹ نفر از ائمه، از سلاله حضرت حسین(ع) هستند و هیچ یک از صحابه و همسران پیامبر(ص) به این افتخار مشرف نشده‌اند و حدیث موجود در این ارتباط، بیانگر همه موضوع است.

* آیا می‌توان در میان اهل بیت(ع) فردی را بر فرد دیگر مقدم یا برتر شمرد؟

بالطبع خیر. تمام ملائکه نزدیک به بشر و همه موجودات جهان در آسمان و زمین مدح و ثنای پیامبر(ص) و آل بیت او را می‌گویند و در این بین از آل بیت(ع)، هیچ کس بر دیگری ارجحیت و اولویت ندارند.

* درباره کسانی که پیامبران(ع) را برتر از اهل بیت(ع) می‌دانند، چه نظری دارید؟

آل البیت(ع) بهترین خلق خدا پس از رسول خدا(ص) هستند و بالطبع از تمام پیامبران و فرستادگان و ملائکه برتر هستند. بنابراین از حیث مقام و مرتبه تنها پیامبر خداست که بالاتر از اهل بیت قرار دارد.

* به اعتقاد شما وظیفه امت اسلامی در برابر اهل بیت(ع) چیست؟

وظیفه سنگینی بر دوش این امت نهاده شده است. امت اسلامی باید به این امر اعتقاد کامل داشته باشند که عصمت تام و مطلق، از آنِ اهل بیت است و برای رسیدن به این باور پیش از هر چیز باید از دشمنان آنها برائت جست.

* می‌بینیم وقتی از دشمنان اهل بیت یاد می‌کنید، لحن صدای شما بسیار تند و شدید می‌شود؛ چرا؟

آنها سزاوار فراتر از اینها هستند. چون پیامبر ما بیش از تمام پیامبران الهی آزار و اذیت دیدند. پس از آن نوبت به برادر ایشان، امیرالمؤمنین(ع) رسید که در طول حیات مبارک‌شان ظلم بسیار دیدند. پس از آن بر حضرت فاطمه زهرا(ع) و نور دیدگان پیامبر(ص) شوریدند و حق ایشان را غصب کرده و با شکستن پهلو و آتش‌زدن خانه آن بزرگوار، موجب سقط جنین آن حضرت و شهادتش شدند.


خطابه‌های پرشور شهید شحاته، مردم مصر را با آموزه‌های اهل بیت(ع) آشنا کرد

* گفته می‌شود شیعیان نباید خلفا را مورد نقد قرار دهند، تا حساسیت امت اسلامی را موجب نشوند، نظر شما در این باره چیست؟

در یکی از سفرهایم به آمریکا برای سخنرانی در همایشی درباره سید و سرورم امام حسن(ع) یکی از علمای شیعه که از انگلیس به آمریکا آمده بود، از من خواست که به خاطر حفظ رابطه‌مان با اهل‌سنت از سبّ خلفا جلوگیری کنم، من به او گفتم که من هرگز به هیچ یک از خلفا ناسزا نخواهم گفت چون خلفای مشروع و بر حق کسانی جز ائمه معصومین صلوات الله علیهم نیستند و من جز آنها کسی را به عنوان خلیفه نمی‌شناسم که بخواهم اجازه سبّ او را بدهم یا ندهم.

* درباره صحابه کدام دیدگاه متعادلی هست که مسلمانان باید از آن برخوردار باشند؟

“صحابه” کلمه‌ای جعلی و اصطلاحی ابداع‌شده است که در قرآن و احادیث پیامبر(ص) ذکری از آن نیامده است. این “صحابه” چه کسانی هستند؟ آیا آنهایی هستند که در سختی‌ها و شداید به امیرالمؤمنین پناه می‌بردند؟ من حاضرم در خصوص صحابه با کسانی که از صحابه دم می‌زنند در رسانه ها مناظره کنم.

* درباره حقیقت محمدیه چه نظری دارید و دیدگاه‌تان چیست؟

بله ما به حقیقت محمدیه ایمان و باور داریم و آن را یکی از اسرار دنیوی و اخروی هستی می‌دانیم. حقیقت محمدیه بالاترین حقیقت جهان است و ما به آن ایمان داریم.

* نظرتان درباره شیعه امامیه چیست؟

شیعه امامیه اهل ایمان و اهل اصلاح و بهترین و برترین بشر روی زمین هستند و از خداوند متعال می خواهیم که ما را جزء آنها قرار دهد. تشیع، مدرسه عالی فقه اسلامی و آزادی و جوانمردی و مردانگی است. شیعیان، دست‌پروردگان امیر‌المؤمنین(ع) و سربازان ابی‌عبدالله الحسین(ع) سرور آزادگان جهان و رهروان بنیانگذار تشیع در میان بشریت، سرورمان امام جعفر بن محمد صادق(ع) و وارثان ائمه معصومین هستند اما از علمای شیعه گله‌مندم.

* چه گله‌ای؟

رکود و عدم تبلیغ آیین و دین صحیح و درست در میان مسلمانان جهان و بی‌توجهی به حملات سختی که افراد جاهل و نادان بر دوستداران اهل بیت(ع) می‌کنند و علمای ما از تمام آنها بی‌تفاوت می‌گذرند و آنها هم ما را به دلیل گریستن بر سیدالشهداء(ع) و برترین انسان‌های روی زمین سرزنش می‌کنند.

* آیا امامتِ مفضول را می‌پذیرید؟

بالطبع خیر، چون وقتی آب وجود دارد، تیمم باطل است.

* نظر شما درباره کسانی که آباء و اجداد پیامبر(ص) را (نعوذ بالله) کافر و مشرک می‌دانند، چیست؟

آباء و اجداد پیامبر(ص) از حضرت آدم، همه یکتاپرست بودند و به این موضوع در قرآن به‌صراحت اشاره شده است.

* نظرتان درباره تشیع در مصر چیست؟

ملت مصر طبیعتاً مردمی دوستدار اهل بیت(ع) هستند اما عناصری از وهابیت بر این باورند که زیارت امام حسین(ع) موجب ورود افراد به جهنم است. باید بگویم آنچه مردم مصر کم دارند، معرفت و آگاهی است؛ بدون تردید آنها اگر به راستی آل بیت(ع) را بشناسند، آنها را خواهند پذیرفت و اگر حقیقتاً دشمنان خود را بشناسند از آنها اعلام برائت می‌کنند.


پیکر آغشته به خون شهید شیخ حسن شحاته در روز نیمه شعبان

* در گذشته الازهر با مذهب امامیه محافظه‌کارانه برخورد می‌کرد اما هم‌اکنون روی به تندروی گذاشته. حتی یکی از آنها در گفت‌وگو با مجله سعودی “المجله” شیعیان را دارای ریشه‌های یهودی خوانده است. نظر شما در این باره چیست؟

در میان علمای قدیم الازهر، افرادی مانند شیخ “عبدالله الشبراوی” و شیخ “محمد عبده” و شیخ “سلیم البشری” و شیخ شلتوت وجود داشتند، اما هم‌اکنون چنین مردانی در الازهر مشاهده نمی‌شود. به همین دلیل برخی از آنها سخنانی بر زبان می‌آورند که یا جاهل هستند و نمی‌دانند و یا می‌دانند و به عمد می‌گویند.

* درباره سفرهای خود به کشورهای اسلامی و غیر اسلامی بگویید.

سفرهای بسیاری داشته‌ام که شرح و توضیح آن از حوصله این مقال خارج است. سفرهای داخل‌ام، تمام استان‌های مصر را دربر می‌گیرد. اما در خارج، شش سال تمام، ماه رمضان را در ابوظبی سپری کردم و درس‌هایی در مسجد بلال آنجا می‌دادم که از تلویزیون هم پخش می‌شد. همچنین مناقشه‌ها و مناظره‌هایی هم با شیوخ وهابی در “مسجدالحرام” و “منا” داشته‌ام. به آلمان و انگلیس و کانادا و آمریکا نیز سفر کرده و در همایش‌ها و کنفرانس‌هایی که در این کشورها برگزار می‌شد، شرکت داشته‌ام.

* چه پیامی برای مسلمانان جهان دارید؟

از مسلمانان جهان می‌خواهم به ولایت امیرالمؤمنین(ع) و ائمه اطهار متوسل شوند و از دشمنان پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) دوری کنند و همواره در اعمال خویش تعقل و تدبر کنند.

 نظر دهید »

جولان نمادهای غیراخلاقی در بازار لوازم تحریر + عکس

04 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

محمد سرشار، رئیس حوزه هنری کودک و نوجوان گفت: در حالی که نظارت بر کتاب‌ها، فیلم‌ها، پویانمایی‌ها و … با سازوکارهای مشخص قانونی اعمال می‌شود، متاسفانه بازار لوازم تحریر، به حال خود رها شده و براساس محصولات موجود در بازار می‌توان گفت عملاً نظارتی بر جنبه‌های فرهنگی لوازم تحریر نمی‌شود.

9638772

سرشار افزود: لوازم تحریر از اقلامی هستند که حامل نمادهای فرهنگ محسوب می‌شوند و به دلیل عدم نظارت بر این عرصه، شخصیت‌ها و نشانه‌های فرهنگ مهاجم غربی، بر اغلب لوازم تحریر مسلط شده‌اند. این مشکل اکنون به مرحله‌ای رسیده که بتوان آن را وضعیت بحران نامید.

235

سرشار اظهار داشت: نه تنها شخصیت‌های آثار هنری غیرمجاز، طرح جلد دفاتر مشق و جامدادی و دیگر لوازم تحریر را به تسخیر خود درآورده‌اند بلکه در مرحله‌ای هشدارآمیزتر، نشانه‌ها و نمادهای غیراخلاقی و گاه جنسی، از طریق لوازم تحریر، فضای ذهنی کودکان و نوجوانان را شکل می‌دهند.رئیس حوزه هنری کودک و نوجوان اضافه کرد: به دلیل ناآگاهی خانواده‌ها از کارکردهای مخرب این شخصیت‌ها، نشانه‌ها و نمادها در فرآیند تربیت کودک و نوجوان، لازم است در یک تلاش جمعی میان مسئولان، فعالان اقتصادی، انجمن‌های اولیا و مربیان و خانواده‌ها، به این آسیب فرهنگی در بازار لوازم تحریر، واکنش لازم نشان داده شود تا ضمن حمایت از تولیدکنندگان ایرانی که به کارکردهای فرهنگی فعالیت اقتصادی خود توجه دارند، جلو گسترش این آسیب گرفته شود.

untitled565

محمد سرشار در پایان گفت: با توجه به زمان کم باقی مانده تا آغاز تولید لوازم تحریر برای سال ۱۳۹۲، می‌توان امید داشت که با افزایش آگاهی اجتماعی در این زمینه و ایجاد حساسیت در دست‌اندرکاران بازار لوازم تحریر، روند نزولی این آسیب فرهنگی از همین سال آغاز شود.

 نظر دهید »

سبک زندگی؛ وقتی گوجه دارد گران می شود!

04 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

زیادند افرادی که هر روز با مشکلی از مشکلات جامعه روبرو می شوند و دائم غر می زنند. کم نیستند افرادی که در ذهن شان فهرست بلند بالایی از این مشکلات را هم حاضر دارند. اما زیاد نیستند کسانی که فرق «غر زدن» و «نقد کردن» را به خوبی بدانند. و در این بین، کم اند دلسوزانی که به دنبال چاره های ریشه ای برای حل این مشکلات هم باشند و تکاپوی فکری و عملی داشته باشند. و کمیاب اند کسانی که مشکلات را به درستی فهم کنند، نگاه شان سطحی نباشد، اهل عمل باشند و دست شان هم به جایی برسد. شاید گمشده این روزهای جامعه ما چنین کسانی باشند.
در سال هایی که از پیروزی انقلاب گذشته است، چیزی که به وضوح در عملکرد اکثر مسئولین جایش خالی بوده، «نگاه تربیتی» است. این نوع نگاه به ما یاد می دهد که مشکلات جامعه را نباید دست کم گرفت، از دستور و بخشنامه ای که پشتوانه فرهنگی و تربیتی نداشته باشد نباید انتظار زیادی داشت، با آرمان گرایی محض نمی توان مشکلات را از سر راه برداشت و تغییرات را باید با صبر و حوصله و پله پله و همراه با «طبقه متوسط مردم» ایجاد کرد. تجربه گرانبهایی که در طول این سال ها (و البته نه به بهایی ارزان) در مواجهه با مشکلات فرهنگی کسب شده، امروز ما را رسانیده است به مقوله ای به نام «سبک زندگی».
این روزها «سبک زندگی» را از زبان خیلی ها می شنویم. کتاب و مقاله و همایش هم با این عنوان کم نیست. «سبک زندگی» کلیدواژه این روزهای اصلاح جامعه شده است. صرف این که از سبک زندگی سخن گفته می شود، خودش گام بزرگی رو به جلو است. جا افتادن این اصطلاح به این معنا است که دیگر دوران امر به معروف و نهی از منکر به سبک دهه شصت و هفتاد گذشته است. دیگر دوران انتقاد به سبک دهه هشتاد هم گذشته است. دهه نود دهه «سبک زندگی» است. سبک زندگی روش اصلاح است. دیگر نمی توان گشت ارشاد راه انداخت و گفت خانم حجابت را درست کن. نمی توان حتی حلقه گفتگو راه انداخت و در مورد حجاب بحث و نقد کرد. به واسطه خزیدن آرام آرام فرهنگ مدرنیته در کشور، دیگر حتی به راحتی اهل گفتگویی پیدا نمی شود. امروز زمان آن است که سبک زندگی یک دختر محجبه در دنیای امروز با تمام جزئیاتش ترسیم شود.
اما نباید شتاب کرد. صورت مسئله را باید خوب فهمید. گفته اند «فهم صورت مسئله نیمی از حل آن است». سبک زندگی یعنی چه؟ شنیدم که حاج آقایی داشت روی منبری با موضوع سبک زندگی سخنرانی می کرد و از صبر و تقوای امام حسین (ع) در کربلا می گفت! گویا مسئله اشتباه تفهیم شده است! پر واضح است که سبک زندگی نشان دادن قله نیست، «زندگی در دامنه» است. این یکی از کج فهمی هایی است که دارد رایج می شود. «زندگی در دامنه» یعنی منبری و رسانه و مربی، درس ایمان ندهند، بلکه زندگی مؤمنانه امروزی را تعریف کنند. خوردن و خوابیدن و تفریح و مطالعه و عزاداری و ارتباط و مسافرت و خرید و درمان و مدیریت و گفتگو و مهمانی و ازدواج و … را یاد بدهند.
روحانی برود بالای منبر و به جای درس امام شناسی، خرید امام در بازارهای امروزی را ترسیم کند. تعریف کند که امام با گرانی امروز چطور پسرش را زن می دهد؟ کدام رسم ها را اجرا می کند و کدام را نه؟ برای دخترش از کجا مانتو می خرد که آستینش تا مچ باشد نه تا آرنج؟ وقتی گوجه دارد گران می شود مثل ما صندوقی می خرد یا مصرف خانه را مدیریت می کند؟ فروشنده که باشد جنس را به قیمت زمان خرید می فروشد یا به قیمت روز؟ مصرف داروی خانه اش مثل ما در صدر رکورد جهانی است؟ اگر جای ما باشد کالای ایرانی را می خرد یا کالای باکیفیت تر را؟ چند ساعت در روز تلویزیون می بیند و چه برنامه هایی؟ چند ساعت مطالعه می کند؟ وقتی اوضاع دلار به هم می ریزد این همه ارز خرج حج عمره می کند یا نه؟ یا اگر حج واجب رفته باشد و بقیه مردم ۱۸ سال در نوبت باشند، باز هم فیش حج می خرد؟ برای پسرش تبلت و PS می خرد یا نه؟ برای همسرش هدیه روز زن چه می گیرد؟ طلا که دارد گران می شود می رود سکه ثبت نام کند؟ سرمایه اش را می اندازد توی بورس یا خرید و فروش مسکن یا دلار؟ دست دختر و پسرش را می گیرد برود ورزشگاه والیبال نگاه کند؟ شب نیمه شعبان چطور نذری می دهد که نه ترافیک درست کند و نه صدای رفتگرهای شهرداری را دربیاورد؟ چند وقت یک بار فست فود می خورد؟ غروب سیزده بدر چقدر زباله توی پارک جا می گذارد؟ برنامه جمعه هایش چیست؟ مثل ما این قدر مصرف «یکبار مصرف» دارد؟ و …
باید باور کنیم که «گیر» جامعه ما فعلا همین چیزها است. دیگر وقت آن رسیده که منبری های ما هم به جای منبرهای تاکنونی و شعار سبک زندگی، کم کم وارد خود زندگی شوند و فرزند زمان خویشتن باشند./ والعاقبه للمتقین
سید علی ثابتی

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 35
  • 36
  • 37
  • ...
  • 38
  • ...
  • 39
  • 40
  • 41
  • ...
  • 42
  • ...
  • 43
  • 44
  • 45
  • ...
  • 79
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

تنها یک دقیقه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • عرفانهای نو ظهور
  • ولایت فقیه
  • جنگ نرم
    • رسانه
    • اسباب بازی
    • فضای سایبری
  • معرفی کتاب
  • سبک زندگی
  • مناسبت ها
  • نقد فیلم


دریافت کد همین آهنگ برای وب
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس