استراتژی «تخته قاپو کردن» فرقهها
پس از چند سال حركت خزنده، امّا فراگیر فرقههای نوظهور و فرقههای تجدید حیات یافته در «ایران»، درج تدریجی اخبار و مقالات در مطبوعات و سخنرانیهای مردان اهل درد و هوشیار در اقصا نقاط كشور موجب شد تا موجی فراگیر در میان گروههای اجتماعی، به ویژه جوانان متديّن، علیه این جریان خطرناك و طرّاحی شده از سوی غرب، به عنوان استراتژی انهدام از درون، علیه شیعهخانه امام زمان(عج)، به راه بیافتد. متأسّفانه، بهرغم انتشار اخبار و اطّلاعات مفصّل و حتّی وظایف تعریف شده برای بسیاری از سازمانها و نهادهای مسئول فرهنگی، اقدامات جدّی و برنامهریزی شدهای برای مقابله با این جریانات معاند و جبران مافات صورت نپذیرفته؛ امّا از پرده بیرون افتادن راز طرّاحان این پروژه، نوعی بازدارندگی مقطعی را در پی داشته است.
آنچه كه بیش از همه دل را میآزارد، دلبستگی بیش از حدّ برخی از مدیران ارشد به اقدامات و تحلیلهای كارشناسان حقوق بگیر و كارمند خود است كه همواره از ضعف اطّلاعات دقیق و به روز و تحلیلهای جامع و قدرت طرّاحی استراتژیك رنج میبرند.
حسب وقایع مشاهده شده در گوشه گوشه ایران، زمینههای تخته قاپو كردن و تمركز پیروان فرقههای سابقالذّكر در مناطق مهم، فراهم شده است. این عمل به منظور اجرای استراتژی ایجاد مجمع الجزایر فرقهها در «ایران» صورت میگیرد. نباید فراموش كرد كه عموم فرقهها ـ چه فرقههای نوظهور و چه تجدید حیات یافته، مانند بهائيّت ـ از یك آبشخور سیراب، هدایت و حمایت میشوند.
اجرای این استراتژی، كه در واقع صورت نوین محلّههای سابق یهودیان یا همان گتوها است، این امكان را به وجود میآورد تا هر یك از فرقهها در نقاط مهم و استراتژیك كشور، صاحب پایگاه شوند.
خرید زمین در شهرهای مهمّی چون «اهواز»، «اصفهان»، «مشهد»، «شیراز»، «زاهدان» و ایجاد شهركهای مسكونی، موقعيّتهای تجاری یا صنعتی و حتّی تأسیس مساجد، بیشباهت به خرید و تملّك تدریجی زمینهای ملّت «فلسطین» و تصرّف شهرها و شهركهای آنان نیست.
نتایح حاصله از تحقّق این استراتژی، عبارتند از:
1. متمركز شدن هواداران و پیروان فرقهها در مناطقی خاص و امن كه امكان ارتباط از درون را برایشان به وجود میآورد. (دالانهای به هم پیوسته خانههای یهودیان در محلّهها)؛
2. تسهیل در ایجاد جلسات و محفلها به دور از چشم مردم متديّن و عوامل امنيّتی و انتظامی و ایجاد پناهگاه متّهمان و فراریان؛
3. ایجاد نوعی حق (ادّعای ملكيّت) در انظار عمومی و مجامع جهانی مورد نظر دستگاه استعماری غربی؛
4. ایجاد امكان لازم برای جاسوسی از تأسیسات صنعتی، نظامی و …؛
5. ایجاد پایگاه امن برای خروج از كشور، نگهداری ادوات مخابراتی و حتّی اسلحه؛
6. ایجاد پایگاه برای جلب هوادار، تبلیغات مسلكی، تربیت نیروهای عمل كننده و …؛
7. بر هم زدن تعادل جمعيّتی در مناطق مهم، به ویژه مناطق مرزی و حاشیهای؛
8. اخذ برخی امتیازات (تجاری، صنعتی، تولیدی، یا واردات كالایی استراتژیك و خاص) و سوء استفاده از آن امتیازات در مواقع ضروری و حسّاس؛
9. و …
بر هیچ كس پوشیده نیست كه نحلههای ساخته و جعلی استعمار، همچون وهّابیت و بهائيّت از طریق زایشگاه و پرورشگاه خود، «انگلیس» به همزیستی مسالمتآمیزی در نظر و عمل با یهوديّت صهیونیستی رسیدهاند و از همین رو، بدل به عامل اجرای طرحها و اهداف آن جرثومه پلیدی در كشورهای اسلامی شدهاند.
خصومت آنها با جریان فكری و فرهنگی جهادی شیعی در همین راستا قابل شناسایی است. از همین رو، به هیچ وجه به عنوان یك جریان مذهبی مانند اهل تسنّن قابل شناسایی و تأیید نیستند.
ضمن آنكه عملكرد آنان از گذشته و هم اكنون نیز مؤيّد این عناد و جدایی هست.
تأسیس آشكار یا مخفیانه هر پایگاه، اعمّ از مسجد، شهرك و … از سوی فرقههای نوظهور و سابقالذّكر ـ به تبع استراتژی تخته قاپو كردن پیروان فریب خورده فرقهها ـ شیعهخانه امام عصر(عج) را با مشكلات جدّی بیشماری روبهرو خواهد ساخت.
تنها عامل بازدارنده، هوشیاری حافظان جغرافیای فرهنگی و خاكی این سرزمین در برابر طرحها و پروژههای خصم است.
نباید از نظر دور داشت كه اشتغال گسترده مدیران ارشد به امور جاری، آنان را بیش از هر زمان، نیازمند مشاوران مطّلع و هوشیار میسازد. مطالعه مستمرّ اخبار و تحلیلهای منتشر شده در شبكههای اطّلاعرسانی و مطبوعات و دستهبندی اطّلاعات و تحلیلهای ارائه شده، میتواند جلوی بسیاری از خطرات، تصمیمات عجولانه و حتّی اعلام وعدهها و صدور موافقتنامههای احتمالی را سد كند.
اسماعیل شفیعی سروستانی
دوستانی که تمایل دارند مطالب بیشتری در این مورد مطالعه کنند به کتاب زنجیره های نامرئی نوشته اسماعیل شفیعی سروستانی مراجعه کنند ( برای تهیه این کتاب از اینجا اقدام فرمائید)