آینده همینجا رقم میخورد
طی یک سال گذشته جهان شاهد خیزشهای مردمی در بسیاری از کشورها بوده و هر روز رسانههای دیداری و شنیداری خبرهای مختلف گاه متناقضی را از حرکتهای مردمی در نشریات، خبرگزاریها و صفحات تلویزیون منتشر میکنند. تونس، مصر، لیبی، یمن، سوریه و بحرین از جمله خبرسازترین کشورها در سال گذشته بودهاند.
به همین دلیل، اکنون نقش رسانهها از هر روز دیگری پررنگتر شده و حضور آنها باید فعالتر از زمان گذشته در این صحنهها باشد؛ البته رسانههای نظام سلطه، سعی بر این دارند که از این حرکتهای مردمی به عنوان شورش مردمی یاد کنند و سعی بر انکار این حقیقت داشته باشند که بیداری اسلامی با موج اسلامخواهی و استکبارستیزی مردم مسلمان در حال تحقق است.
از اینرو، نقش رسانهها را در دو طرف رقیب باید در نظر گرفت، رقیبی که در آن طرف قرار گرفته و نام این بیداری اسلامی را بهار عربی گذاشته و این طرف که به عنوان بیداری اسلامی، خیزشهای اسلامخواهانه را میشناسد و همین رقابتها، بسیاری از مسائل را رقم خواهد زد.
برای رسانههای آن طرف نیز این امر مهم است که وجهه ریشهای این بیداری به اعتقاد پیدا کردن به اینکه مقاومت در مقابل استکبار شدنی است، برمیگردد.
با این وجود اهداف رسانههای هژمونی نظام سلطه کمرنگ کردن نقش اسلامیت جنبشها است و میخواهند هرگونه ارتباطی را با انقلاب اسلامی ایران پاک کنند و سیاست واحد را دست کم میگیرند و چاشنی رأس اخبار بیداری اسلامی و یا بهار عربی را بحث سوریه قرار دادهاند، که با اوضاع و احوال داخل سوریه همه چیز را گلآلود کنند و با اغتشاشات داخل سوریه از شفافیت موضوع در افکار عمومی بکاهند.
از این رو در همه این اغتشاشات اصلی نیز که منجر به کارهای تروریستی با دلارهای نفتی عمال داخلی و منطقهای عربستان سعودی میشود، همه تلاشها در ابهامسازی است.
تاکتیک آنها این است که بتوانند گرداب را مبهم و پرشور کنند ولی اصل ماجرا چیز دیگری است و همانطور که اگر آخرین اخباری را که از مصر بگیریم به این نتیجه میرسیم که مردم مصر آگاه هستند و میدانند که نقش ژنرالها و نقش نظام چه چیزی است و بالاخره رودررویی باید تمام بشود و جبهه حضور آمریکا در مصر به پایان برسد.
جنبشهایی که اکنون در برخی کشورها رخ داده به این دلیل است که کشوری در مقابل استکبار ایستادگی کرد و پیروز شد و مردم متوجه شدند که میتوان در مقابل استکبار ایستاد که این باور شاید ناخودآگاه باشد و شاید حتی بسیاری از افراد نخواهند اعتراف کنند، اما این ایستادگی ۳۳ ساله کشور ایران نیز در ناخودآگاه آنها قطعا اثر دارد و به همین دلیل همزمان در ۵ کشور، دیکتاتورها تغییر میکنند و مردم ایستادگی میکنند. در این عرصه بخشهای خبری رسانههای داخل نیز باید با زبانها و راههای مختلف به خصوص طرق میدانی، آخرین اخبار و تحلیل را برای مردم دنیا منتشر کنند و در حوزه داخل نیز نباید تنها به خبر خبرگزاریهای خارجی و تحلیلهای برخی شبکهها اکتفا کرد به این دلیل که آنها نیز نسبت به این جریان موضع دارند، پس باید با حضور میدانی افرادی حاضر در صحنه از کشور خودمان اطلاعرسانی کنیم و در این زمینه مابا ضعف جدی روبهرو هستیم.
حضور خبرنگاران رسانههای معتقد به جبهه مقاومت در سوریه، مصر، یمن، بحرین، تونس، لیبی و عربستان سعودی، باید دائما همراه با گزارشهای میدانی باشد تا با ابتکار عمل، گزارش و تحلیل، از طریق اخبار جدید و دست اول و با تفسیر صحیح منتقل شود نه اینکه گزارشهای تفسیر شده توسط کشورهای دیگر را منتشر کرده و به آنها اکتفا کنیم. البته با همه کاستیها، رسانههای داخل نیز کموبیش در زمینه انعکاس موضوع بیداری اسلامی موفق بودند اما باید به این نکته مهم توجه داشت که میدان وسیع آینده همینجاست و آینده همینجا رقم میخورد.
ما یک فضای باز و تحلیل مبهمی در اوضاع منطقه داریم که تا اینجا دارای بشارت و پر از امید است اما ابهام در آن زیاد است و باید هوشیارانه منتظر بمانیم و ببینیم که با چه سرعتی تحولات بعدی صورت میگیرد وباید رسانههای داخلی نیز خود را موظف به انعکاس گزارشهای میدانی بدانند، زیرا در داخل کشور در طی یک سال اخیر گزارش مستند از مستندسازان خودمان کمتر داشتهایم.
مثلا در زمان جنگ بوسنی ما یک سریال ۱۰ قسمتی داشتیم و هنگامی که این سریال پخش شد، جنگ بوسنی هنوز ادامه داشت، اما در وضع بحرانی فعلی نه سریال و نه گزارش مبسوطی از این مساله مهم آماده نشده البته چنانچه مطلعم یک یا دو گروه اکنون در حال فعالیت در خصوص این موضوع هستند که هنوز پخش نشده و تاکنون مستندی از مستندسازان ایرانی نداشتهایم.
به هر حال، مبحث بیداری بحثی جدید در پدیدارشناسی جنبشهای معاصر است و این نو بودن جای کار زیادی را میطلبد که با تشریح جزئیات آن و بررسی دقیقتر این جنبش، میتوان در حوزه سینما نیز تولیدات بکر و قابل ارائهای در این خصوص به معرض نمایش در آورد. همچنین بیداری اسلامی سینمایی به دلیل ادامه داشتن حرکتها و جنبشها، به روز و در حال تغییر است و گذر زمان در بیداری اسلامی موجب روشنشدن وقایعی است که میتواند در آینده سوژه کارهای هنری باشد. ارتباط پدیده بیداری اسلامی با مسائل مورد بررسی در موضوع آخرالزمان، نیز از مهمترین مسایلی است که باید نسبت به آن نگاهی عمقی داشته باشیم که این مساله نیز فعالیتهای زیادی را میطلبد و باید فتح بابی در این خصوص انجام شود.
دو ماهنامه صبح قریب، شماره ۲و۳