تنها یک دقیقه

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

جنگ دائمی اسلام و دشمنانش

الفتنة اکبر من القتل و لایزالون یقاتلونکم حتی یردّوکم عن دینکم إن استطاعوا - بقره / 217

امام خمینی (ره): نکتۀ مهمی که همۀ ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم ، این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همۀ هویت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند. به گفتۀ قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمی دارند مگر اینکه شما را از دین تان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیست ها و آمریکا و شوروی در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبی مان را لکه دار نمایند. آری اگر ملت ایران از همۀ اصول و  موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانۀ عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین - علیهم السلام- را با دست های خود ویران نماید ، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر ، آنها ابر قدرت باشند ما ضعیف ، آنها ولی و قیّم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها ، نه یک ایران با هویت ایرانی - اسلامی بلکه ایرانی که شناسنامه اش را آمریکا و شوروی صادر کند ، ایرانی که ارابۀ سیاست آمریکا یا شوروی را بکشد… . - صحیفۀ امام ، ج 21 ، ص 90 و91

بلوتوث های شیطانی

09 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

 کافی است همین الان «بلوتوث‌» گوشی‌ تلفن همراه‌تان را در اتوبوس، مترو یا هر مکان عمومی و شلوغ دیگری که هستید روشن کنید. مطمئناً به محض روشن کردن، تصاویر، کلیپ‌ها و فایل‌هایی به دستتان خواهد رسید که 85 درصدشان شامل محتواهایی هستند که شاید فکرش را هم نمی کنید.  

با وجود گذشت چندین سال از ورود این فن‌آوری به جامعه، فرهنگ این پدیده هنوز به درستی در میان مردم جا نیفتاده است و عمده فایل‌هایی که دست به دست می‌شود، محتواهای چندان پسندیده‌ای ندارند. فن‌آوری‌ها هر روز در حال ارتقا و توسعه هستند و این باعث متحول شدن جهان ارتباطی انسان‌ها شده است که گریزی از آنها نیست.
تلفن همراه از جمله این فن‌آوری‌های جدید به شمار می‌آید که از پدیده‌های نوظهور عصر الکترونیک و دنیای دیجیتال است و به ویژه دردهه اخیر به شدت جای خود را در افراد جامعه ایرانی و به ویژه جوانان باز کرده است. با وجود آنکه در سال‌های اخیر نیز تلاش‌هایی درباره فرهنگسازی و آسیب‌شناسی این پدیده شده است اما همچنان مخاطبان این رسانه محتواهای نامناسبی را با هم رد و بدل می‌کنند.

 در کمین فکر تو اند
دکتر مجید ابهری، رفتارشناس  این موضوع را تایید و به استفاده نادرست از بلوتوث اشاره می‌کند؛ «ورود هر فن‌آوری اگر بدون بسترسازی فکری و فرهنگی در جامعه صورت پذیرد به خاطر تقابل فرهنگی و نهادینه نشدن کاربرد ابزار فن‌آوری باعث بروز ناهنجاری‌های مختلف و متعددی خواهد گردید.

آپارتمان، خودرو، موبایل و اینترنت از شکل‌های مختلف و ابزارهای متفاوت فن‌آوری هستند که با هدف‌های مختلفی طراحی و وارد کشور شده‌اند. استفاده از این وسایل به دلیل عدم بسترسازی فکری و فرهنگی به کوره راه استفاده نادرست یا سوءاستفاده کشیده شده‌اند. یکی از مطرح‌ترین ابزارهای فن‌آوری‌های نوین همین بلوتوث است.

این فرآیند جهت انتقال سریع اطلاعات در شکل‌های تصویری، نوشتاری و موسیقایی به کار می‌رود. متاسفانه این ابزار هم مثل پدیده‌های نوین در کشور ما دچار سرنوشت بدی شده است. ممکن است از این فرآیند استفاده‌های علمی، فرهنگی و هنری نیز به عمل آید اما کل این ابعاد ۱۵ درصد بیشتر نیست.

۸۵درصد کاربری بلوتوث در ارسال موسیقی، تبلیغات، فیلم‌ها و تصاویری به کار می‌روند که جنبه سرگرمی داشته و در زندگی روزمره و درابعاد اقتصادی، فکری و فرهنگی هیچ گونه برآیندی ندارد.» این کارشناس نتایج یک پژوهش را مطرح و در ادامه از سهم عوامل مختلف اجتماعی و فرهنگی در این رابطه حرف می‌زند؛ «در یک پژوهش میدانی در ایستگاه‌های مرکزی مترو مثل صادقیه در طول نیم ساعت حدود ۴۷ موضوع توسط بلوتوث‌های مختلف دریافت گردید. اکثریت این مطالب آدرس‌ عرفان‌های دروغین، شیطان پرستان، تصاویر غیراخلاقی یا بد اخلاقی زیان‌آور فرهنگی بودند. از نگاه رفتارشناسی و جامعه شناسی مقصر اصلی نهادهای فرهنگی و اجتماعی همچون خانواده‌ها و رسانه‌ها و به ویژه صدا و سیماست چرا که کاربرد اصولی، منطقی و عقلی فن‌آوری‌ها برای تسهیل امور روزمره و تعاملات منطقی و فرهنگی است. اما امروزه با آمارگیری سرانگشتی می‌توان به این واقعیت پی برد که بسیاری از نقل و انتقالات غیرمنطقی به‌وسیله بلوتوث انجام می‌گیرد.»

دکتر ابهری محتواهای این بلوتوث‌ها را در چند دسته تقسیم بندی می‌کند؛ «در ارزیابی محتوای پیام‌های بلوتوثی به محورهای زیادی برخورد می‌کنیم. اول اینکه عکس‌ها، فیلم‌ها و کلیپ‌هایی که اکثریت آنها دارای جنبه‌های منفی هستند و افکار جوانان را به سمت انحراف سوق می‌دهند. در مورد دوم آدرس‌ها و تبلیغات عرفان‌های دروغین به ویژه شیطان پرستان است که اجازه تبلیغات علنی در جامعه ندارند. دسته سوم شایعات، لطیفه‌ها و شعارهای زننده‌ و غیراخلاقی است که توسط شبکه‌های ضد انقلاب  تولید و تکثیر می‌شود. دسته آخر هم پیام‌های تبلیغاتی مجازی است که از سمت سازمان‌ها و شرکت‌های مختلف برای مخاطبان ارسال می‌شود. متاسفانه امروز نهادهای متولی ابزارهای جایگزین تدارک ندیده‌اند و هنوز پدیده‌ای مثل بلوتوث در دست کسانی است که استفاده‌های غیرمنطقی و ضداخلاقی انجام می‌دهند.»
 
خشونت دست به دست می شود
دسته دیگر از موضوعاتی که در بلوتوث‌های رد و بدل شده چند وقت اخیر مشاهده می‌شود، فیلم‌ها و تصاویری است که از صحنه‌های خشونت آمیزی همانند درگیری‌ها و تصادفات بین مخاطبان توزیع می‌شود. ابهری درباره تبعات منفی این موضوع هم هشدار می‌دهد؛ «توزیع کلیپ‌های بعضی از حوادث و موضوعات به وسیله بلوتوث با حمایت شبکه‌های ایجاد شایعه و هراس اجتماعی و التقاط فکری در جامعه روی می‌دهد. عدم دریافت و مقابله با ارسال این گونه فیلم‌ها و فایل‌ها باید در دستور کار همه قرار بگیرد و فیلم‌هایی مثل حادثه سعادت‌آباد یا جنازه بعضی از مقتولان دست به دست نشود. چراکه عوارض ناشی از دست به دست شدن این موارد نه تنها زیان‌های موقت دارد بلکه در طولانی مدت باعث آسیب‌های شدید اجتماعی می‌شود.»

بچه ها در خطرند
رئیس انجمن مددکاری ایران نیز دلایل رواج  بلوتوث‌ها در میان قشر جوان را تخلیه نامناسب هیجانات و انرژی، کم کاری در حوزه‌های فرهنگی و اعتقادی وجذابیت‌های کاذب این فن‌آوری می‌داند: «نبود اطلاع رسانی درست درباره استفاده مناسب از بلوتوث و یک سری بی‌توجهی خانواده‌ها باعث این مسئله شده است. به عنوان مثال وقتی گوشی تلفن همراه در اختیار نوجوان راهنمایی و دبستانی قرار می‌گیرد، بی‌گمان به دلیل ناآگاهی و تاثیر گروه همسالان به سمت و سوی رد و بدل بلوتوث‌های غیراخلاقی می‌رود. علاوه بر این که وقتی تبلیغات نصف قیمت بودن ارسال پیامک در نیمه شب در صدا و سیما پخش می‌شود عده‌ای با هدف سوء از آن استفاده می‌کنند و بی‌گمان همه این پیامک‌ها برای مسائل کاری در نیمه شب زمان مناسبی نخواهد بود اما سود در این میان حرف اول را می‌زند و کسی به دنبال آسیب‌های اجتماعی ناشی از آن نیست.»

موسوی با اشاره به نتایج اجتماعی این بلوتوث‌های غیراخلاقی می‌گوید: «مهم‌ترین پیامد آن وابستگی روانی فرد به این بلوتوث‌ها و اختلالات روانی در فرد است علاوه بر این که این بلوتوث‌ها به تضعیف ارزش‌های دینی و اعتقادی در نوجوانان و جوانان منجر می‌شود. بررسی‌ها حاکی از آن است که آثار مخرب بلوتوث‌های غیراخلاقی تشویق و ترغیب و راهنمایی قشر نوجوان و جوان به سمت بی‌بندوباری و فساد اخلاقی و در نهایت گسترش آسیب‌های اجتماعی در جامعه است.»

برگرفته از پایگاه خبری سیتنا

 1 نظر

منتقد سر خود!

08 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

 راستش زماني كه مطلب اسطوره اي به نام شيطان را مي نوشتم متوجه شدم، نمادهايي كه اهالي(صهيونيستي) هاليوود در فيلم هايشان از آنها بهره مي گيرند يكي- دوتا نيست، پس چه بهتر كه اين نمادها را بشناسيم تا با ديدي موشكافانه تر به فيلمها نگاه كنيم و به راحتي اي كه آنها مي خواهند سرمان كلاه نرود، به قولي «خودمان يكپا منتقد شويم!»:

اسطوره مادر

مادر در تمام فرهنگ ها مقدس و محترم است. در فلم های هالیوودی که تحت تاثیر تفکر یهودی-صهیونیستی ساخته می شود،با نظر به کتاب مقدس و فرهنگ یهود،نقش ویژه ای به مادر داده می شود: مادر یادآور سرزمین مادری است که زادگاه نیاکان یهودیان،«ارض موعود» است.

بررسی های انجام گرفته در زمینه تعامل سینمای یهودی و ژاپنی نشان می دهد که تکرار مضامین تفکر صهیونیستی و غربی در آثار ژاپنی بسیار تأمل برانگیز است، البته مشخص است که ما تمام آثار سینمای ژاپن را صهیونیستی نمیدانیم، اما وقتی که در سینمای ژاپن عناصری چون سرزمین موعود، قوم برگزیده، آوارگی و سپس رسیدن به دامان مادر و … که مضامینی کاملاً غربی و صهیونیستی هستند، در کنارهم و با ترکیب خاصی تکرار می شوند، باید مطمئن شد که این آثار به صورت سفارشی ساخته شده اند.

فیلم شناسی: هاچ زنبور عسل، چوبین، حنا دختری در مزرعه، باخانمان، دختری به نام نل، بل و سباستین، بنر و… نمونه هایی از داستانهایی است که یا کودکی به دنبال مادرش می گردد یا بی مادر است. شایان ذکر است که بسیاری از این پویا نمایی ها در کمپانی های ژاپنی ساخته شده اند. فیلم هایی چون تک شاخ، هوش مصنوعی، هری پاتر و … نیز فیلمهایی اند که عنصر مادر در آنها به عنوان نماد حضور دارند.

اسطوره سرزمین بدون مردم، برای مردم بدون سرزمین!

یهودیان رها شده از بند نازیسم در مرز روسیه آواره اند. پلیس روسی از اشترن (سر دسته یهودیان) می پرسد: چرا اینجا نشسته اید؟ وقتی جواب می شنود: چون جایی برای زندگی نداریم! او به سرزمینی بدون شهروند و سبز و خرم اشاره می کند. که در ادامه جمعیت سرگردان آواز خوان به سمت سرزمین جدید می روند!

قسمتی که خواندید یکی از سکانس های تاثیر گذار فیلم فهرست شیندلر اثر اسپیلبرگ است. در این فیلم و فیلمهایی ازین دست همچون ده فرمان، فرار مرغی و … شاهد سکانس هایی هستیم که سرزمینی بدون ساکن در جهان را متعلق به گروهی بی سرزمین یعنی قوم یهود می داند. سرزمینهایی بهشت گونه که آرمانشهر یهودیان می شود. بر اساس این اسطوره گلدامایر، صهیونیست باسابقه، در توهینی آشکار به ملت فلسطین گفته بود.

خلق فلسطین وجود ندارد … این طور نیست که ما آمده باشیم که آنها را پشت در بگذاریم و زمین هایشان را از آنان بگیریم، ایشان وجود ندارند.

دستگاه های تبلیغلتی صهیونیسم نیز این اسطوره دروغ را با توانایی هر چه بیشتر اشاعه داده اند و آنرا به امری درونی برای مردمشان تبدیل کرده اند.

خدای ناتوان

خدا در کتابهای مقدس تحریف شده یهود، جسمانی، ناتوان و انسان گونه تصویر می شود، و به گونه ای است که انسان ها میتوانند به مقام خدایی برسند و خداوند با خطوط سیمای یهودیان، خود را بر روی زمین آشکار می سازد.

در بسیاری از آثار امروزی هالیوود- صهیونیستی، دیگر خدایی وجود ندارد و بشر غربی، با رهبری دانشمند یا کارشناس یا یک ابر قهرمان یهودی، جهان یا سرزمین ویژه ای را نجات می دهد، برای نمونه در سه گانه ماتریکس، نئو بدون حضور خدا و تنها با تکیه بر توانایی های فردی توانست شهر زایان را نجات دهد. بی قدرتی خدا و این تصاویر در فیلمهای بسیار دیگری چون جنگ ستارگان، ارباب حلقه ها، هری پاتر، مریخی ها حمله می کنند، آرمگدون، طالع نحس، کنستانتین، 2012، آگاه، نارنیا و … نیز وجود دارد که یا خدا وجود ندارد و یا قدرتش در برابر شیطان بسیار کم است!

منابع:
کتاب اسطوره های صهیونیستی سینما، محمد حسین فرج نژاد، نشر هلال
مجله همشهری جوان شماره 97

 3 نظر

رقابت خرگوش و لاک پشت

08 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

 بیستمین شبکه تلویزیونی نیز با عنوان تماشا مدتی است راه اندازی شد. شبکه ای در آن قرار است فقط سریال پخش شود و مخاطبان این امکان را دارند که یک سریال را با سه مرتبه تکرار در ساعات مختلف روز تماشا کنند!
از دو سال پیش که مسئولان صدا و سیما با وعده راه اندازی شبکه های جدید از جریان سازی و تنوع بخشی به برنامه گفتند، خیلی ها منتظر بودند ببینند شبکه های تازه تاسیس که تنها از طریق آنتن های دیجیتال قابل دریافت بود، چه محتوایی را قرار است به مخاطب منتقل کند؟

انتظارها بالاخره با راه اندازی شبکه های مستند، شما، نمایش، آی فیلم، پویا، بازار، ورزش، سلامت و تماشا به سر رسید تا مخاطبان هر چند ماه یکبار دستگاه های دیجیتال خود را برای دریافت شبکه جدید تنظیم مجدد کنند.

اتفاقی که در ابتدای راه اندازی این شبکه ها مخاطبان با آن رو به رو شدند، پخش فیلمها و سریالهای قدیمی  و به اصطلاح نوستالژیکی بود که مخاطبان را با خود به خاطرات می برد. امری که در ابتدا برای ما ایرانی ها که به خاطره بازی هم معروف هستیم جذاب به نظر می رسید اما هرچه جلوتر رفت و شبکه های جدیدتر ایجاد شدند، شاهد تکثیر این تکرار در شبکه های مختلف بودیم، تا جایی که فیلمی که چند هفته قبل در شبکه آی فیلم پخش می شد، اکنون در شبکه نمایش پخش می شود و البته لازم به ذکر نیست که همان برنامه بارها در شبکه های 1و2و3و4و5 پخش شده بود!

شبکه تماشا نیز این دور را تکمیل کرد و با عنوان شبکه سریال، باز هم سراغ سریالهای قدیمی تلویزیون رفت و باز هم این مخاطب بود که باید با گذشته ها و خاطراتش، آن هم نه برای یکبار که برای چندمین بار روبه رو شود تا جایی که این امر به نوعی سوژه مسخره کردن و حتی اعتراض بسیاری شود که «چه خبر است؟! چرا اینهمه تکرار؟»
حال باید دید سریالها و فیلم های سینمایی چند بار تکرار این 20 شبکه کدام محتوای اخلاقی و اسلامی و متناسب با فرهنگ و جامعه مان را منتقل می کنند؟ اگر جم تی وی، من و تو، فارسی وان و 120 شبکه ماهواره ای فارسی زبان دیگر که هر روز بیشتر و بیشتر رشد می کنند، هدف خود را پخش سریال و تکرار آن قرار می دهند، پشت سرشان اهدافی خوابیده که سرگرم سازی همراه با القا و تغییر سبک زندگی و ذائقه ایرانی یکی از آنهاست، اما کدام هدف پشت سر تکرار سریالهای قدیمی ما که بسیاریشان به لحاظ محتوایی تاریخ گذشته اند قرار دارد؟

به قول دکتر حسام الدین آشنا استاد ارتباطات این برنامه ها مخاطبان کدام شبکه ها را کاهش داده اند؟ شبکه های ماهواره ای یا مخاطبان شبکه 1و2و3و4؟ جواب احتمالا روشن است.

باور کنیم هرچقدر هم بار نوستالژیک برنامه های شبکه های تازه تاسیس بالا باشد، باز هم نمی تواند در مقابل جذابیت، سوژه های جدید و مبتلابه جامعه رقابت متعادلی داشته باشد. رقابت خرگوش و لاک پشت مسلما اینبار به برد لاک پشت ختم نخواهد شد چون خرگوش های این مسابقه خواب نیستند!

نویسنده: مریم محبی

 نظر دهید »

نگاهي به ابعاد سلطه يهوديان بر صنعت مد

08 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

صنعت پوشاك به دليل سهم بالاي خود در اقتصاد كشورهاي دنيا (كه همواره جزء 5 صنعت پول‌ساز اول كشورهاي پيشرفته مي‌باشد)، از لحاظ فرهنگي، اجتماعي و هنري نيز تأثيرات زيادي بر جوامع ما دارد. نويسنده با نگاهي به سلطه تدريجي و تمام عيار يهوديان بر صنعت مد و همچنين عرضه كالاهاي لوكس ديگري نظير جواهر، عطريات و ساعت، يادآوري مي‌نمايد، اين ابرشركت‌هاي صنعت پول‌ساز مد، براي فروش بيشتر، از تبليغات شرم‌آوري بهره مي‌برند كه همواره با اعتراضات گسترده مردمي روبه‌رو بوده است. همچنين استفاده از سياست‌هايي غيراخلاقي نظير دستكاري قيمت‌ها، پرداخت رشوه، جنگ‌هاي تجاري ظاهري، پولشويي و قاچاق موادمخدر، تلفيق سكس و خشونت در تبليغات كالاهايشان، از ديگر نقاط سياه فعاليت يهوديان در اين صنعت مي‌باشد. كمك‌هاي هنگفت اين يهوديان به دولت اسراييل و برگزيدن نام‌هايي جعلي براي خود از سوي آنان، اين پرسش را مطرح مي‌كند كه اين افراد تا چه زماني مي‌توانند خود را در پشت اين محصولات شيك و لوكس مخفي نمايند؟

جويل كوتكين نويسنده مشهور در كتابش مي‌نويسد: “در سال 1885 ميلادي، يهوديان به ويژه تبعه‌هاي آلماني، 97 % كل كارخانجات پوشاك را در اختيار داشتند. در سال‌هاي ابتدايي قرن بيستم هم، آنان در ايالات متحده، بر كل بخش‌هاي اين صنعت پول ساز، سلطه‌اي تمام عيار داشتند. در سال 1915 ميلادي، تجارت پوشاك پس از دو بخش فولاد و نفت، سومين صنعت بزرگ ايالات متحده محسوب مي‌گرديد. بدين ترتيب آنان توانستند عرضه پوشاك خانگي و كارگاهي را تقريباً‌ به صورت كامل نابود كنند.”

از سوي ديگر، ميلتون پليسور مي‌گويد: “اگرچه هم اينك يهوديان بر صنعت توليد پوشاك سلطه‌اي تمام‌عيار دارند، اما در سال‌هاي دهه بيست، آنان تنها 20 % اين صنعت و در سال‌هاي مياني اين قرن، مالك 28 % آن بودند. به عنوان مثال، سوتين‌هاي مدرن و سكس، يكي از ابداعات و ابتكارات بازاريابي يهوديان به شمار مي‌رود كه از سوي شركت “مايدن فورم برازير” كه از سوي ويليام و ايدا روزنتال و ايند بيست در سال 1923 ميلادي بنيان گذاري شده بود، طراحي گرديد. به علاوه، لباس‌هاي شركت “هاتي كارنگ” هم به شكل‌گيري يك امپراتوري مد منجر گرديد كه براي سه دهه، بر صنعت مد ايالات متحده سلطه‌اي مطلق يافت.

در عصر جديد هم، يهوديان با سلطه‌اي تمام عيار بر صنعت مد، مارك‌هاي مشهوري نظير “گس"، “گيتانو"، “كالوين كلين” و لباس‌هاي جين “لوي استراوس” و حتي مواد آرايشي “رالف لاورن” را به بازار عرضه نمودند. نكته جالب در اين مورد اين است كه دو شركت “جارداچ” و گس كه هر دو از سوي يهوديان مهاجر به ايالات متحده تأسيس گرديده، همواره به جنگ تجاري با هم مشغولند و بارها از يكديگر به مراجع قضايي شكايت نموده‌اند. البته اقدامات غيرقانوني تجاري اين شركت‌ها به ويژه دستكاري در قيمت‌ها، مدت‌هاست كه در محافل مختلف مطرح مي‌گردد.

از سوي ديگر، در سال 1985، يكي از برادران ناكامش با معرفي به عنوان مدير افتخاري يك مركز آموزشي كودكان در بيت‌المقدس، خبرساز شد. وي در اين مورد مي‌گويد: “پيام اين انتصاب را بايد در انگيزه ما در بهبود جايگاه آينده اسراييل دانست. به علاوه، همه ما نسبت به سرنوشت سرزمين خويش مسئوليم.”

به علاوه روبرت‌هاس در حالي در سال 1982 ميلادي به مديريت شركت “لويس - استراوس” برگزيده شد كه وي پنجمين مدير از خانواده‌اي است كه به اين سمت برگزيده مي‌شود. البته اين شركت هم اينك به عنوان بزرگ‌ترين توليدكننده صنعت پوشاك دنيا شناخته مي‌شود.

همچنين به فهرست طولاني اين اسامي، بايد نام موريكا بيدرمن (و يا در اصل موريس زيلبربرگ) را هم بيافزاييم كه با داشتن 13 هزار كارگر در 34 كارخانه خود، توليدكننده كت و شلوارهاي پييركاردين و يويس ساينت لورنت در كارخانجات خود در فرانسه، ايالات متحده و هنگ‌كنگ است. به علاوه گفته مي‌شود كه اين شركت همه ساله، 200 ميليون دلار در طراحي لباس‌هاي توليدي خويش، سرمايه‌گذاري مي‌كند.

 از سوي ديگر در سال 1995 ميلادي، يكي ديگر از غول‌هاي يهودي اين صنعت يعني شركت كالوين كلين به قاچاق گسترده كوكايين در سال‌هاي طولاني گذشته متهم گرديد. به علاوه، مديران اين شركت به دليل استفاده از تصاوير استفاده شده توسط ميشل بر روي لباس‌ها، سال‌هاست كه از سوي فعالان اجتماعي و والدين، مورد سرزنش قرار مي‌گيرند. چرا كه وي به قول هنري گيروكس، مدت‌هاست كه از مدل‌هاي كاملاً برهنه در حالات مختلف براي ارائه لذت جنسي به مخاطبان و موضوع فانتزي سكس در دسترس عموم، بهره مي‌گيرد. به علاوه، منتقدان عصباني، اين تصاوير مستهجن را نابودكننده و شرم‌آور خوانده و شركت كلوين كلين را هم براي استفاده از كودكان به عنوان كالاهايي سكسي، سرزنش مي‌نمايند. تعدادي از منتقدان نيز اعلام نموده‌اند كه چنين تبليغاتي، با صنعت شرم‌آور پورنوگرافي كودكان، ارتباطي نزديك دارد. البته سابقه چنين فعاليت‌هايي به سال‌هاي دورتر هم بازمي‌گردد، چرا كه به عنوان مثال، سه دهه پيش هم، يكي از گروه‌هاي اجتماعي فعال با عنوان زنان مبارز با پورنوگرافي، از فعاليت‌هاي تبليغاتي اين شركت به عنوان يك فاجعه و كابوس براي زنان نام برده بود.

البته شركت بزرگ گس هم سال‌هاست كه براي فروش لباس‌هاي جين خود از همين تبليغات براي لذت‌جويي جنسي بهره مي‌گيرد و به همين دليل هم تاكنون چند گروه غيردولتي اجتماعي خواهان تحريم توليدات اين شركت به دليل تحقير زنان در تبليغات تجاري به همراه تلفيق سكس و خشونت براي فروش بيشتر شده‌اند و به اسامي اين ليست بلند بالا بايد اسامي ديگري نظير استل سومرس بنيان گذار شركت “كاپزيو” توليدكننده لباس‌هاي رقص، شركت‌هاي اسحاق ميزراهي و تامي هيلفيگر به عنوان دو شركت معروف يهودي صنعت مد و همچنين غول ايراني - يهودي عطريات و محصولات آرايشي يعني بيژن (پاكزاي) كه عنوان گران‌ترين پوشاك دنيا را با خود يدك مي‌كشد، بيافزاييم. البته در فهرست طراحان يهودي پوشاك هم نام افراد شناخته شده‌اي نظير رودي گرنريچ، جان ويتز، آرنولد اسكاسي (كه برگردان اسحاق است)، كنت كول و جودي ليبر را بايد بيافزاييم.

در سال‌هاي اخير، يهوديان دامنه فعاليت‌هاي خود را به خاك كانادا نيز كشانده‌اند. روزنامه (National Post) در مقاله‌اي خاطرنشان نموده كه در شهر مونترال كانادا، يهوديان قلب بازار پوشاك اين شهر يعني خيابان شابنل را به تسخير فروشگاه‌هاي خويش درآورده‌اند. البته در اين مقاله از پرداخت رشوه به فروشندگان در جهت عرضه انحصاري كالاهاي يهوديان، پرده برداشته شده است و اين راز كثيف صنعت پوشاك و مد، از اين جمله معروف يهوديان سرچشمه مي‌گيرد كه معتقدند: “بدون پرداخت رشوه، هيچ كاري انجام نخواهد شد.”

از ديگر سو، يهوديان با حضور در بخش‌هاي ديگري از بازار مد، عرضه كالاهايي گران‌قيمت و انحصاري نظير ساعت‌هاي ورزشي “فيلا” و ساعت‌هاي “گوكي” را هم برعهده دارند. اين كالاها كه عموماً بين 225 تا 000/14 دلار قيمت دارند، در سراسر دنيا به مشتريان ثروتمند عرضه مي‌گردند.

 غول فرانسوي صنعت جواهر يعني “كاريتر” هم يك شركت يهودي به حساب مي‌آيد. مالك اين شركت يعني آلاين دومنيك در بازديد خود از اسراييل در سال 1996 ميلادي چنين گفته بود: “من قصد دارم كه 10 ميليون دلار از منافع فروش جواهرات شركت خود را به سازمان بين‌المللي صهيونيست‌هاي جهان (WIZO) اهدا كنم.” همچنين از سال‌هاي دهه سي ميلادي تاكنون، اكثر لباس‌هاي هنرپيشه‌هاي فيلم‌هاي‌هاليوودي، توسط شركت‌هاي يهودي طراحي و توليد مي‌گردد. شركت چنل (Chanel) هم كه به عرضه گران‌قيمت ترين عطريات دنيا مشهور است، اگرچه توسط يك غيريهودي به نام كوكوچنل تأسيس شده، اما خيلي زود توسط برادران ورزاماير خريداري گرديد.

همچنين يهوديان در صنايع آرايشي و عطريات هم حضوري فعال و گسترده دارند. به عنوان مثال، امپراتور صنعت مد و عطريات يعني شركت “استانلي كوهلنبرگ” كه توسط ديان سيمون‌هالفين يهودي بنيان نهاده شده است، در صنعت عرضه عطريات از موفقيت‌هاي زيادي برخوردار مي‌باشد. همچنين شركت “فابرگ” هم با توليد رژهاي لب با ماندگاري طولاني و ريمل‌هاي ضدآب سهم زيادي در بازار يافته است، چرا كه آنان با تأسيس صدها آرايشگاه، فروشگاه و باشگاه زيبايي، تقريباً همه مدل‌ها، بازيگران زن و عكاسان لندني فعال در عرصه مد و بازيگري و عكاسي را در آرايشگاه‌هاي ساسون گرد آورده‌اند. حقيقتي كه خانم گريس ميرابلا نيز كه 17 سال سردبيري نشريه Vogue (ويژه مد و پوشاك) را برعهده داشته، به آن اذعان نموده است.

همچنين از سال‌هاي دهه 30 ميلادي، يهوديان در بخش‌هاي خلاقيت شركت‌هاي تبليغاتي هم حضوري چشم گير داشته و در مشاغلي نظير پژوهشگر تبليغات، پژوهشگري انگيزش و روان‌شناسي مصرف، فعاليت مي‌نموده‌اند. به علاوه تغيير فاميلي‌هاي آنان به اسامي مترادف انگليسي و يا برگزيدن نام‌هايي كاملاً جديد نيز در ميان اين افراد، كاري كاملاً عادي به حساب مي‌آيد و تعدادي از آنان هم عضويت افتخاري ارتش اسراييل را پذيرفته‌اند. اما آيا اين يهوديان مي‌توانند هويت واقعي خود را نيز در فراسوي اين محصولات شيك و پرفروش و اسامي جعلي پنهان نمايند؟

ماهنامه سياحت غرب، شماره 56

 نظر دهید »

بهانه ای به نام کلاه گیس

08 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

چند وقت پیش بود که در مترو، یکی از دستفروشان، کلاه گیسهایی تزئینی را تبلیغ می کرد و می گفت: این مو مشکل خانم هایی هم دغدغه حجاب دارند حل می کند.درست مثل بازیگرها که موی مصنوعی شان را از روسری بیرون می گذارند شما هم با این کار هم زیبا تر می شوید و هم حجابتان کامل است.
قصدم ازین متن بررسی جایز بودن یا نبودن چنین عملی نیست که همه مان خوب می دانیم مجاز به انجام این کار نیستیم و استفتائات مراجع نیز در این خصوص کاملاً مشخص واضح است. بحث اصلی این متن، جمله شاید ساده و کوتاه زن فروشنده بود. همان که اشاره ای به بازیگران زن سینما داشت که البته مد و ظاهرشان رفته رفته طیف گسترده ای را به خود جذب می کند و حتی الگو دهی می کند.

سالها قبل به خصوص در فیلمهایی که رنگ و بوی تاریخی داشتند، و بخشی از موی زنان پیدا بود، بازیگران از موی مصنوعی استفاده می کردند مثل فیلم امیر کبیر. البته در سالهای اخیر این امر با استفاده از ترفندهایی مثل کلاه های تزئینی برطرف شده است.

 
اما مدتی است با ورود انواع موهای مصنوعی به داخل کشور، استفاده از موی مصنوعی در فیلمهای سینمایی از حالت ضرورت تاریخی خارج شد و کلاه گیس این اجازه را به زنان داد که با فراغ بال، گستره بیشتری از موهای خود را(هرچند مصنوعی) نمایان کنند.
در این حالت بخش زیادی از موهای مصنوعی از زیر روسری و یا شال و یا حتی کلاه نمایان می شود. بخشی که آراستگی و جذابیت لازم و دلخواه را برای زن بازیگر و البته تماشاگر به ارمغان آورده و به اسم اینکه “مو مصنوعی است” همه چیز به اصطلاح حل بوده و مشکلی وجود ندارد.

اما موضوع به اینجا ختم نشده مدتی است دیده می شود، گاهی، در برخی آثار سینمایی، کلاه گیس به تنهایی نقش زینتی یا فانتزی را برای زنان ایفا کرده و به شوخی و یا جدی مورد استفاده قرار می گیرد. برای مثال در فیلم هایی چون عروسک شاهدیم که از کلاه گیس در صحنه هایی توسط بازیگر فیلم به راحتی مورد استفاده قرار می گیرد یا در فیلم دایره زنگی همین خانم بازیگر بعد از استفاده از کلاه گیس در صحنه های مختلف فیلم، به یکباره و در صحنه ای که با پلیس رو به رو می شود مخاطب را ازین نکته آگاه می کند که این موی بیرون از روسری، کلاه گیس است نه موی خودش! و به این ترتیب سعی در مبرا کردن خود دارد.
 
این مسئله شاید حالا چندان جدی نباشد و در صحنه ای بصورت نمایشی مورد استفاده قرار گرفته باشد، اما با توجه به سیری که استفاده از موی مصنوعی از ابتدا تا حال داشته است، بیم آن می رود که اینکار رفته رفته و پس از مشاهده سکوت همگانی، به یک عادت و روال عادی در کارهای نمایشی تبدیل شود .
کلاه گیس به طور حتم استفاده های مناسب و کاربریهایی دارد، اما شکی نیست که کشف حجاب به شکلی خاص و خودنمایی در ملاء عام و یا نمایش عمومی، در میان آنها هیچ جایی ندارد، چراکه اساساً پوشش هایی که به جلب توجه می انجامد، با اصل و فلسفه حجاب مغایر است و خوب می دانیم که حجاب بدون عفاف هیچ تأثیری در سلامت فردی و اجتماعی ندارد.
 
ماجرا زمانی برای ما دردناک تر می شود که می بینیم در کشوری چون ترکیه که حکومت غیر اسلامی اش سعی در کشف حجاب بانوان دارد، برخی دختران مسلمان برای حفظ پوشش اسلامی، از کلاه گیس بر روی پوشش سر خود استفاده کردند تا به این وسیله حجاب را حفظ و رعایت کنند.
 

برگرفته از مقاله استفاده نابجا از کلاه‌گیس در سینمای ایران، خبرگزاری مهر

 2 نظر

اندر مسائل فارسی وان!!

08 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

اينكه ويكتوريا با دوست پسر جوانش به كجا رسيده‎اند يا شوهر ويكتوريا و دوست دختر جوانش با بچه نامشروع‎شان چه كرده‌اند، آيا همسر رسمي مونوس از وجود همسر غيررسمي و فرزند نامشروع‌اش اطلاع پيدا كرده و يا اينكه رئيس مونوس كه در حال خيانت به همسر خود است توانسته اين ماجرا را پنهان نگاه دارد يا نه و…

 یک سال بعد از واقعه برج های دوقلوی نیویورک و چند ماه بعد از آنکه نیروهای ناتو به افغانستان یورش بردند و زمانی که غرب در هراس از آنچه به زعمش بنیادگرایی محسوب می شد، دست به هر کاری می زد، بنیامین نتانیاهو که در آن موقع هنوز مجدداً نخست وزیر رژیم صهیونیستی نشده بود، برای آمریکایی ها نسخه ای پیچید که پیش از آن در سرزمین اشغالی به کار گرفته بود. رهبر حزب راستگرای لیکود پیشنهاد داد برای مسلمانان ساکن سرزمین های اشغالی فیلم هایی پخش شود که آنها را از حال و هوای مقاومت دور کند و رویکردشان را به مسائل جالب و بی خطری همچون زندگی آزاد سوق دهد. و در ادامه در تاریخ 12 سپتامبر 2002(21 شهریور 1381) یونایتد پرس می نویسد:« نتانیاهو:آمریکا باید با تلویزیون به ایران حمله کند.»

وی گفته بود ورود جریان فرهنگ عامیانه غربی به داخل ایران می تواند منجر به براندازی جمهوری اسلامی شود و به کمیته اصلاح دولتی(یک نهاد دولتی آمریکا) پیشنهاد داده بود که آمریکا با استفاده از شبکه فاکس می تواند سریالهایی پخش کند که زندگی های مادی گرایانه و فریبنده ای را در لوای برهنگی و زرق و برق های تصویری به مخاطب القا کند.

چند سریال با یک مضمون

 اينكه ويكتوريا با دوست پسر جوانش به كجا رسيده‎اند يا شوهر ويكتوريا و دوست دختر جوانش با بچه نامشروع‎شان چه كرده‌اند، آيا همسر رسمي مونوس از وجود همسر غيررسمي و فرزند نامشروع‌اش اطلاع پيدا كرده و يا اينكه رئيس مونوس كه در حال خيانت به همسر خود است توانسته اين ماجرا را پنهان نگاه دارد يا نه و… تقريبا مضمون همه سريال‌هايي كه در اين شبكه پخش مي‌شود همين است، هرچند كه سريال‌هاي كره‎ای (آسيايي) اين شبكه به ظاهر قدري اخلاقي‎تر به‌نظر مي‎رسند و لايه‎هاي سنتي فرهنگ آسيايي آن براي مخاطب ايراني ملموس و جذب‌كننده به‌نظر مي‎رسد اما در خلال آن، حضور فرهنگ غرب در زندگي آنها تأثير خود را بر تماشاگر ايراني مي‎گذارد.

حتی اگر شبکه فارسی وان را داروی تجویز شده صهیونیستی ندانیم، باز هم خام اندیشی است که بپذیریم، دیگران برای نوع دوستی یا حتی منافع مالی حاصل از تبلیغات تلویزیونی حاضر شده اند هزینه کنند و شبکه ای راه بیندازند و سریالهایش را ولو با بدترین شکل به فارسی برگردانند تا در این سوی دنیا، مردم ایران بدون پرداخت یک ریال، آسوده به تماشایش بنشینند. اینجاست که باید شک کرد چرا آنها دست به چنین کاری زده اند و اساسا هدفشان از راه اندازی این نوع برنامه ها چیست؟

نگاهی به محتوای برنامه ها تاحدی روشن کننده هدف گردانندگان فارسی وان است. تقریبا در همه محصولات پخش شده از این شبکه ماهواره ای با رویکردی خاله زنکی رابطه های ناسالم و غیر اخلاقی چند شخصیت داستانی به تصویر در می آید. شاید آنچه ما به عنوان خیانت در زندگی خانوادگی می شناسیم در فرهنگ دیگران امری آنچنان مذموم نباشد اما چرا قصه قریب به اتفاق این سریالها چنین دستمایه ای دارد؟ آیا مشابهت محتوایی سریالها از کلمبیایی گرفته تا کره ای از سر تصادف است؟

«آدمی فربه شود از راه گوش» و البته چشم!

اگر در دنیای کهن، مولانا فربهی آدمیزاد را از راه گوش می دانست امروزه با گسترش این همه ابزار رسانه ای دیداری و شنیداری چه باید گفت؟

سالهاست که علمای ارتباطات می گویند و می نویسند که آنچه مخاطب می بیند و می شنود تاثیری ژرف بر ضمیر ناخودآگاهش می گذارد و صد البته تکرار آن در ظواهر مختلف تاثیری عمیق تر. با این حساب، بپذیریم که چکش مداوم و دارکوب وار پیامهای ترویج بی اخلاقی سریالهای فارسی وان بر هر لوح محکمی همچون فرهنگ اسلامی ایرانی ما نیز اثر می گذارد تا در دراز مدت نسبت به آنچه پیش از این حساسیت داشتیم، بی تفاوت شویم.

عرفی کردن بی اخلاقی

با اندک درایتی می توان فهمید که هدف برنامه های فارسی وان عرفی کردن بی اخلاقی در جامعه ماست. تکرار برهنگی و مدام دیده شدنش مسلماً از ارزش مستوری می کاهد و به یقین مداومت در رویت بی بند و باری اگرچه مربوط به افرادی باشند که چندان نمی شناسیم شان از وجاهت حیا می کاهد. اگر باور داریم حدیث نبوی را که فرمود:«لا ایمان لمن لا حیاء له»( ایمان ندارد، آنکه بی حیاست) یا « الحیاء شعبه من الایمان» (حیا از ایمان است) بپذیریم که دیدن بی شرمی دیگران، آن را برای ما نیز عادی می کند.

وقتی غیرت و حیا و ایمان از فرهنگ ما رخت ببندد، دیگر خطری کسانی را که نگاه ناپاک بر این مرز و بوم دارند، تهدید نمی کند. خلع سلاح فرهنگی بهترین ابزار برای دیگران است تا در دراز مدت به اهداف خود برسند. می توان همه اینها را شعار دانست اما بد نیست یک بار هم که شده فقط به آینده بچه هایی فکر کنیم که صرفاً برای سرگرمی، « ویکتوریا» را انتخاب کرده اند.

برگرفته از روزنامه همشهری، 5 خرداد 1389، علی عمادی

 1 نظر

ضد مسیح اسلامی

08 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

در کتاب ضد مسیح اسلامی به عنوان یک مشی کلی، نویسنده­ کتاب سعی کرده است تا آخرالزمان را از دیدگاه انجیل و اسلام بیان کرده و با هم مقایسه کند. در این راه از روایات اسلامی و آیات  انجیل بهره گرفته است و البته بیشتر به روایات اهل تسنن تکیه کرده است. نکته­ کلیدی که این کتاب در سیر هوشمندانه­ ضد اسلامی خود سعی در القای آن دارد، تطابق ضد مسیح انجیلی(Antichrist)با منجی آخرالزمانی اسلام یا همان مهدی(عج) موعود است. استفاده­ بجا و هدفمند از متون اسلامی و مطالب (تحریف شده) مسیحی نشان از تسلط نویسنده­ کتاب بر این حیطه دارد.

کتاب ضد مسیح اسلامی

او زیرکانه با وارونه جلوه دادن حقایق، سعی دارد مخاطب خود را متقاعد کند که دیدگاه آخرالزمانی اسلام نه تنها برای مسیحیان و یهودیان بلکه برای خود مسلمانان هم خطرناک است. همچنین اصرار دارد که چهره­ای خشن و خونریز از منجی مسلمانان ارائه دهد و نهضت او را یک حرکت ضدبشری و افراطی قلمداد کند. در این رهگذر، حتی به عیسی مسیح هم رحم نکرده و مسیح معرفی شده در روایات اسلامی را پیامبر دروغین می­ خواند. البته شواهد و دلایل آنچنان استادانه کنار هم قرار می­ گیرند که به خوبی برای خواننده­ و حتی مسلمان می تواند ایجاد شبهه کنند. در ادامه به بررسی اجمالی بخش­های مختلف کتاب می­ پردازیم. در سه فصل ابتدایی، کلیاتی در مورد اسلام و متون اسلامی با رویکردی مخرب ارائه شده است. نویسنده با ذکر برخی اتفاقات معاصر و تحلیل شخصی، ایدئولوژی آخرالزمانی اسلام را هدف حمله قرار می­ دهد و سعی می کند مخاطب را از این _به قول خودش_ تهدید بزرگ! آگاه کند. فصل بعدی به معرفی منجی مسلمانان، مهدی، می ­پردازد و با نگاهی هدفدار و یک جانبه به روایات، چهره­ای از حضرت می­ سازد که در فصل بعد بتواند آنرا با ضد مسیح و خصوصیات او مقایسه کند. فصل پنجم کتاب یکی از مهمترین بخش هاست که در آن مخاطب متقاعد می ­شود که مهدی اسلام همان ضد مسیح است، که در انجیل از او به بدی یاد شده و محور شرارت و خونریزی در آخرالزمان است. در دو فصل بعدی، حضرت مسیح در دیدگاه اسلام بررسی شده و ادعا می­شود که مسیحی که پشت سر مهدی(عج) حرکت کرده و او را حمایت می کند، در حقیقت همان “پیامبری دروغین” است که انجیل از او به عنوان حامی ضد مسیح در آخرالزمان یاد می­کند. در ادامه­ کتاب، شخصیت دیگری از آخرالزمان بررسی می­شود. “دجال” که به عنوان شخصیتی منفی در متون اسلامی معرفی می­شود، به طور بی­شرمانه­ ای سعی می­شود تا صرف نظر از ابعاد منفی این شخصیت و تکیه بر برخی حقایق از جمله اینکه، دجال ادعای پیغمبری می­کند، از او به عنوان عیسی مسیح واقعی! یاد شود.

در حقیقت تا اینجای کتاب، در یک سیر به ظاهر منطقی و منصفانه، اما در حقیقت شیطانی و منحرف، سعی شده تا شخصیت­ هایی که از منظر اسلام ستوده و الهی هستند، ضد خدا و بشریت جلوه داده شوند و بر عکس شخصیت دجال، از دیدگاه مسلمانان، به عنوان پیامبر الهی و منجی انسان­ها معرفی شود. و نیز باید گفت که نویسنده تمام تلاشش را می ­کند که مفاهیم مشترک میان آخرالزمان مسلمانان و مسیحیان را وارونه نشان دهد، تا این دو دین بزرگ الهی در آخرالزمان را کاملا در برابر هم ترسیم نماید. مسیح از دیدگاه مسلمانان را پیامبر دروغین انجیل می­خواند، ضد مسیح در دیدگاه اسلام را معادل مسیح اهل کتاب می­داند و از همه عجیب­تر مهدی(عج) را ضد مسیح موصوف انجیل می­ خواند.

در ادامه­ در فصلی تحت عنوان “ذات تاریک وحی­ های محمد” بی­شرمانه ­ترین ادعاها را بر علیه پیامبر اسلام مطرح می­ کند تا جایی که می­ گوید:"…و محمد در آن غار (حرا) دچار جن زدگی شد و نیز مبتلا به صرع بود و خیال می­ کرد که خداوند به او وحی می­ کند، حال آنکه ….” او از این رهگذر استفاده می­ کند و در فصل بعد از ماهیت شیطانی و “ضد مسیح” اسلام سخن می­ گوید. او با دست گذاشتن روی اختلافات اسلام و مسیحیت، از جمله قبول نداشتن تثلیث، اسلام را کاملا در مقابل مسیحیت قرار می­ دهد. وی این تقابل را در فصل بعد بین مسلمانان و یهودیان مطرح می­کند و از نفرت تاریخی مسلمانان از یهودیان سخن می­گوید. نفرتی که باعث قتل عام قوم یهود در پایان دوران می­ شود. اینجاست که با کمی دقت در ماورای ظاهرمسیحی­ گرای کتاب، پی به ذات یهودی نویسنده و عمق تلاش وی در دفاع از قوم یهود می بریم. گویی این همه دلسوزی برای مسیحیان و استفاده­ی ابزاری از کتاب مقدس آنها، تنها برای همراه کردن آنها و فدا کردن مکتب آنها برای قوم یهود است. امری که یهودیان بارها در طول تاریخ دشمنی خود با اسلام، آنرا نشان داده­ اند. این مطلب جایی آشکارتر می ­شود که در ادامه­ کتاب بارها و بارها از تصرف اسرائیل بدست مسلمانان و کشتار یهودیان اظهار نگرانی می­ شود.

در ادامه­ تخریب اسلام ومسلمانان، از جهاد به عنوان اعتقادی افراطی و از مسلمانان به عنوان تروریست یاد می­ شود. تروریست­های بیچاره­ ای که به قصد تقرب به خدا آدم می­کشند! در فصل هجدهم کتاب، شاهد حمله­ ی نهایی نویسنده به فکر مخاطب خود هستیم. مخاطبی که تا اینجا به اندازه­ ی نیاز به تهدید اسلام و منجی آن پی برده است و روحیه­ ی اسلام ستیزی در او القا شده است. در این فصل به شکل زیرکانه­ ای همان ادعاهای قبلی بطور خلاصه و تیتروار در ذهن خواننده طبقه بندی می­ شود. به طوری که در انتهای فصل، خواننده تمامی القائات کتاب را به عنوان استدلال­های منطقی ذهن خود می ­پذیرد. در پنج فصل انتهایی بعدی، نویسنده سعی کرده در فضایی به ظاهر منصفانه، اصل اسلام را از دایره­ ی نیاز بشری خارج کند و البته در کمال لطف!! نقاط مثبتی از جمله هنر و معماری را هم برای اسلام برمی­ شمارد. وی راهکارهایی را هم برای مقابله و پیشگیری از  تهدیدهایی که تا اینجا القا کرده ارائه می­ دهد که در نوع خود جالب است اما از حوصله­ ی این نوشتار خارج است. انشا الله به زودی ترجمه کامل فصول منتخب این کتاب صرفا جهت استفاده اساتید و پژوهشگران، به امید پاسخگویی اساتید محترم به این دست تفکرات عرضه خواهد شد.

آشنایی با جوئل ریچاردسون، نویسنده کتاب ضد مسیح اسلامی

در این نوشتار قصد داریم به معرفی مختصری از نویسنده کتاب ضد مسیح اسلامی، آقای جوئل ریچاردسون، بپردازیم. هدف اصلی در اینجا معرفی طیف و گستره فعالیت­های این شخص است. شخصی که قصد داریم به زودی ترجمه فارسی کتاب وی را در این سایت منتشر کنیم.

نام و نام خانوادگی او جوئل ریچاردسون (Joel Richardson) است. البته وی در نامه سرگشاده ای که به رییس جمهور ایران آقای دکتر احمدی نژاد در سال ٢٠٠٦ نوشته است، اذعان کرده است که این نام مستعار اوست زیرا وی واهمه دارد که مسلمانان او و خانواده اش را به قتل برسانند!و احتمالا، با توجه به همین مساله، اطلاعات خاصی از زندگینامه آقای ریچاردسون در دسترس نیست! اما ظاهرا زمینه اصلی فعالیت های وی آموزش الهیات و یهودیت است. وی بیشتر وقتش را به برنامه¬های آموزشی و سخنرانی ها و پژوهش ها معطوف کرده است. سخنرانی هایی که بیشتر در جهت تحکیم مبانی مسیحیت، مسیحیت صهیونیستی،  و نیز تخریب چهره اسلام و امام زمان (عج) است.

Joel Richardson

حجم زیاد فعالیت های وی جایگاه نسبتا ویژه ایی برای آقای ریچاردسون به وجود آورده است، به طوری که در ادامه می توانید به لیست تنها  برخی از رسانه های تصویری، رادیویی و مکتوبی که وی با آنها در ارتباط است و عموما در آن ها سخنرانی می کند را مشاهده نمایید.

  • Glenn Beck Show (a Fox News talk show),
  • The Mike Huckabee Show (a private radio station),
  • The New York Daily News,
  • WND site,
  • The Gordon Liddy Show,
  • The Dennis Miller Show,
  • Chicago Public Radio,
  • The Steve Malzberg Show,
  • The Sid Roth Show,
  • Jewish Voice Today,
  • Janet Folger, Jan Markell,
  • Janet Parshal,
  • Kirby Anderson’s Point of View,
  • The Blaze,
  • Front Page Magazine

به فهرست بالا  درگاه اینترنتی پربازدید شخصی وی و نیز جلسات عمومی او در سراسر آمریکا را نیز می بایست اضافه کرد.

کتاب های انتشار یافته توسط آقای ریچاردسون به قرار زیر هستند:

  •  هیولای خاورمیانه: توضیحات  کتب مقدس درباره ضد مسیح اسلامی
  • ضد مسیح اسلامی: حقیقتی تکان دهنده  درباره ذات هیولا
  • جنگ­ خدا علیه ترور: اسلام، پیشگویی و کتاب مقدس
  • چرا ما از اسلام برگشتیم: سخنان مسلمانان از دین اسلام برگشته

صرفا با توجه به عناوین کتاب های آقای جوئل ریچاردسون می توان به جهت گیری فکری و دیدگاه این به اصطلاح پژوهشگر پی برد. همچنین، اکثر مقاله های ایشان نیز پیرامون مسایل آخرالزمان، بازگشت مسیح، دروغین بودن اسلام، ضد مسیح بودن امام زمان (عج) و موضوعاتی از این دست می باشد.

یکی از جنجالی ترین کتاب­های وی، چرا ما از اسلام برگشتیم ، می­باشد که با همکاری فرد دیگری نوشته شده و به گفته خودشان بزرگترین مخاطره زندگی آن­ها بوده است . در این کتاب، وی با ٢٣ نفر از کسانی که از اسلام برگشته اند به گفتگو پرداخته و نظر آنها را نسبت به اسلام و چرایی خروج آنان از اسلام شرح داده است . البته پیرامون این کتاب و صحت مطالب انتشار یافته در آن بحث­های فراوانی وجود دارد.

نمایی از کتابهای آقای جوئل ریچاردسون

برخی از موضوعات اصلی  که وی در سخنرانی هایش و برنامه هایش مورد توجه قرار میدهد شامل موارد زیر است.            

  • حقیقت آن حکومت
  •  روز خداوند
  •  مواضع اسلام درباره پیشگویی های کتاب مقدس
  •  معرفی جهان بینی اسلامی
  • معرفی عقاید آخرالزمانی اسلامی
  • مواضع اسلام درباره حقوق مدنی، حقوق بشر، و مردم سالاری
  • مدافعه استدلالى از مسيحيت درمقابل اسلام
  • عشق و مددرسانی به مسلمانان با استعانت از انجیل
  • کلیسای سیاهپوستان امریکایی و اسلام
  • عدالت و آخرالزمان
  • جنبش توسعه بعهده گرفتن فرزند بی سرپرست درمقابل رواج سقط جنین
  • عدالت انجیلی در مقایسه با جنبش عدالت به اصطلاح اجتماعی
  • جنبش جهانی نیایش و ارتباط ان با آخرالزمان و روز خداوند
  • افشای ریشه های غیر انجیلی عقیده برخی از گرایش ها در مسیحیت مبنی بر وقوع آخرالزمان در گذشته

یکی از پروژه­های مهم وی، پیگیری برنامه MINISTRIEست. وی این پروژه جهانی را در درگاه اینترنتی خودش به صورت زیر شرح می ­دهد:

برنامه  MINISTRIES  برنامه ای بوده که بنده آن را با سفرهایم و سخنرانی هایم در طول چند سال گذشته و با سفر های داخل و خارج از کشور آن را پیگیری می کرده ام­.هدف من در تمام این مدت  فراهم آوردن هر آنچه مسیحیان  برای هدایت و جذب مسلمانان نیاز خواهند داشت بوده است.

i2  MINISTRIES

این برنامه که اکنون در قالب یک دانشگاه بزرگ برای مسلمانان بنام Mission Muslim World University  است، با کلمه اختصاریMMWU  اکنون منسجم تر پیگیری خواهد شد، که در آن بنده هدف اصلی و بزرگترین علاقه ام را پیگیریی می کنم. این هدف مهم آموزش به مسیحیان جهت ارتباط گیری با مسلمانان و شناختن آنان و نیز دعوت آنان به مسیحیت است.

در حال حاضر این امکان فراهم شده است که در قالب این برنامه (MMWU) بتوان به مسیحیان با استفاده از منابع انجیلی و اسلامی در یک سری کلاسهای چند سطحی، آموزش­ها را منسجم تر و حرفه ایی­تر ارائه کرد.

این برنامه در قالب بیش از ٣٥ درس به وسیله افراد مجرب آموزش داده می­شود. داوطلبان پس از گذاراندن درس مقدماتی “موضوعات اسلامی: دستور کارها و ماموریت بزرگ” در طی هشت جلسه می توانند موضوعات تخصصی خود را انتخاب کنند و ادامه دهند. هفت درس نمونه در ادامه معرفی شده اند:

  • موضوعات اسلامی: دستورکارها و ماموریت بزرگ توسط   Joshua Lingel
  • دفاع استدلالی مسیحیت در برابر اسلام توسط Joshua Lingel
  • اوانجلیسم افراطی توسط Jay Smith
  • موضوعات تئوری اسلام و مسیحیت توسط Sasan Tavassoli
  • خدا را دوست داشتن با تمام ذهن توسط J.P. Moreland
  • شواهدی که منتج به قضاوت می­شود توسط Josh McDowell
  • طرح اساسی اوانجلیست­ها توسط Robert Coleman

در این نوشتار سعی شد به اختصار به سوابق و فعالیت­های آقای جوئل ریچاردسون اشاره گردد. هدف از این کار آشنایی بیشتر با نویسنده کتابی بود که در آینده قصد انتشار ترجمه کتابش را داریم. کتابی که به گفته خودش در بین مسیحیان ایرانی به شدت طرفدار پیدا کرده است!

گروه ترجمه کانون مهدویت دانشگاه فردوسی مشهد


 نظر دهید »

آهای اهالی فیسبوک! بیدارید؟

08 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

چندسال پیش با انتشار فیلمی که گفته می شد متعلق به یکی از بازیگران است بحث تجاوز به حریم خصوصی افراد مطرح شد. به فاصله زمانی کمی از این اتفاق فیلم های عروسی و مهمانی های شخصی افراد مشهور یکی پس از دیگری با قیمتی پایین دست به دست می شد. این ماجرا که به موجی از سرک کشیدن ها در زندگی خصوصی افراد تبدیل شده بود در همین جا متوقف نشد بلکه کسانی که چندان شهرتی هم نداشتند از این اتفاق مصون نماندند. انتشار فیلم مهمانی فارغ التحصیلی چند دختر خوابگاهی که با خودکشی چند نفر از آنها به تلخی پایان یافت یکی از این موارد بود.
این اتفاقات پی در پی باعث شد خیلی از افراد و خانواده ها به فکر محکم تر کردن درهای حریم خصوصی خود بیفتند که جدا از احساس ناامنی که برای جامعه داشت، چندان اتفاق بدی هم محسوب نمی شد. اما حالا می بینیم که با رواج شبکه های اجتماعی مجازی دوباره داستان افشا شدن اطلاعات خصوصی افراد دارد به موجی تبدیل می شود که بعید به نظر می رسد این بار با پادرمانی نیروی انتظامی و دقت بیشتر خانواده ها آرام بگیرد.چیزی که جالب به نظر می رسد این است که خطری که در این مورد سلامت روانی جامعه و حریم خصوصی افراد را تهدید می کند از جنس چیزی که همه ما می شناسیم نیست.
دکتر رحمان علوی، مدرس مدیریت رسانه و روابط عمومی می گوید: «به نظر من خطری که در مورد شبکه های اجتماعی مجازی به ویژه آنهایی که محل تبادل اطلاعات شخصی هستند افراد را تهدید می کند بیشتر از سبک سنتی انتشار اطلاعات حریم خصوصی افراد است. زیرا در این مورد دو نکته اهمیت دارد یکی اینکه با ورود و همه گیری این شبکه ها اساسا مفهوم حریم خصوصی در حال تغییر است یعنی جوانان ما بدون این که خودآگاهشان با خبر باشد دارند نسبت به دسترسی دیگران به اطلاعاتشان سهل گیرتر می شوند یعنی در گذشته حتی کسی که اعتقادات مذهبی قوی هم نداشت اجازه نمی داد که غریبه ها به اطلاعات شخصی اش مثل عکس و فیلم دسترسی داشته باشند اما حالا می بینیم که این فرهنگ حفظ حریم خصوصی در حال تغییر است و جوانان از این موضوع غافل هستند. وقتی ما به آنها این هشدار را می دهیم که ممکن است فرد دیگری به اطلاعات شما دسترسی داشته باشد بعضا با بی تفاوتی می گویند مگر چه اتفاقی می افتد، یعنی نسبت به عواقب این موضوع بی تفاوت شده اند. در حالیکه سوء استفاده از عکس ها، فیلم ها و سایر اطلاعات شخصی با توجه به اقتضائات فرهنگی ما کمترین ضرر این کار است.
دکتر علوی ادامه می دهد: «خیلی از کسانی که عضو این شبکه ها هستند به دلیل نا آشنایی با زبان انگلیسی و عدم دقت کافی نمی دانند که هنگام امضای الکترونیکی ابتدای عضویت چه اجازه هایی به مسئولان سایت مورد نظر می دهند به عنوان مثال: فیس بوک، ثبت نام اعضا را منوط به قبول کردن شرایط از جانب متقاضی کرده است و یکی از آن شرایط همین حق دسترسی به اطلاعات خصوصی افراد است.خیلی ها می پرسند اطلاعات شخصی ما به چه کار مسئولان فیس بوک می آید در جواب باید به دو نکته اشاره کنم اول اینکه ما با دادن اطلاعات خود به آنها اجازه می دهیم از ذائقه ما با خبر باشند و با دادن این اطلاعات به بنگاه های تجاری سودهای کلان به جیب بزنند نکته دیگر در این باره این است که آنها با داشتن اطلاعات از ما می توانند برای ما برنامه ریزی کنند. بسیاری از کارشناسان که بسیار دقیق تر و آینده نگرانه تر به این موضوع توجه می کنند اعتقاد دارند این اطلاعات می تواند پایه های برنامه ریزی های کلان دولت های غربی برای کشورهای جهان سوم باشد، مسئله دیگر این است که ممکن است جوانی که الان 22-23 سال دارد برایش مهم نباشد چه اطلاعاتی از او در اختیار دیگران است اما معلوم نیست همین فرد وقتی در سنین بالاتر و مراتب اجتماعی متفاوت تر قرار گرفت هم همین نظر را داشته باشد.»
دکتر علوی ضمن اشاره به این که حجم اطلاعات رد و بدل شده و همچنین دسترسی همیشگی به این اطلاعات با گذشته قابل مقایسه نیست گفت: «در گذشته شاید یک عکس یا یک فیلم از کسی لو می رفت اما حالا باید نگران حجم بالایی از اطلاعات باشیم که حتی با حذف و پاک کردن آنها باز هم نمی توانیم مطمئن باشیم که دسترسی دیگران به آنها متوقف شده است.»
شاید برایتان جالب باشد بدانید که یک دانشجوی اتریشی به نام ماکس شرِمز به دنبال جواب این سوال گشت که سطح اطلاعاتی که فیس بوک از ما به دست می آورد و حفظ می کند چقدر است.
او بسیار غافلگیر شد وقتی فیس بوک قبول کرد تا 1200 داده که از او در اختیار داشت برایش بفرستد. حتی چیزهایی که مدت‌ها بود حذفشان کرده بود.
شرمز می‌گوید: «حجمی از اطلاعات بسیار حساس آنجا بود. برای مثال همه پیغام‌هایی که پاک کرده بودم، همه بود. فقط با جستجوی کلمات مجزا، می‌توانید نام تمام احزاب سیاسی موجود در اتریش را بنویسید، در یک چشم به هم زدن می‌فهمیدید من به کدام رای داده‌ام یا طرفدار کدام هستم. به خاطر اینکه خوب، معلوم است که در چت‌های خصوصی با دیگران مثلا از آخرین تحولات سیاسی حرف زده‌ایم. همه این‌ها برای سه، چهار، پنج سال نگهداری می‌شود. شاید حتی ده سال. این دیگر خیلی چیز تازه‌ای است. یک شرکت این حجم از اطلاعات را راجع به یک فرد ذخیره می‌کند. گمان می‌کنم بخش بزرگی از آن خیلی شفاف نیست و کاربر به نحوی در جریانش قرار ندارد که واقعا متوجه آن بشود.»
ریچارد آلن، مدیر حریم خصوصی فیس بوک در این باره به یورونیوز گفته است: «ما سرویسی هستیم که مردم می ‌آیند و داوطلبانه اطلاعاتی را به ما می‌ دهند. آنها با آگاهی کامل(!) از اینکه چه می‌کنند، مطالب را می‌فرستند.»
از طرف دیگر پدیده جدید ذائقه سازی و تغییر سبک زندگی افراد است. به ویژه در چند وقت اخیر شاهد مسابقاتی مثل بانوی نمونه فیس بوک هستیم که در نتیجه آن تعداد زیادی از کاربران اقدام به انتشار تصاویری از خود در فضای مجازی کرده اند که فاقد هیچ یک از شئون و تفکرات رایج مردم ماست.
البته کارشناسان نمی خواهند جوانان را از حضور در شبکه های اجتماعی که یکی از الزامات دنیای مدرن امروز است منع کنند زیرا شیوه های ارتباطات روز به روز در حال گسترش هستند و اجتناب از آنها نوعی عقب افتادن است اما باید در این مورد احتیاط را فراموش نکرد در مورد اطلاعاتی که در این فضا قرار میگیرند دقت زیادی به خرج داد.

فاطمه رجبی

 5 نظر
  • 1
  • ...
  • 68
  • 69
  • 70
  • 71
  • ...
  • 72
  • ...
  • 73
  • 74
  • 75
  • ...
  • 76
  • ...
  • 77
  • 78
  • 79
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

تنها یک دقیقه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • عرفانهای نو ظهور
  • ولایت فقیه
  • جنگ نرم
    • رسانه
    • اسباب بازی
    • فضای سایبری
  • معرفی کتاب
  • سبک زندگی
  • مناسبت ها
  • نقد فیلم


دریافت کد همین آهنگ برای وب
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس