تنها یک دقیقه

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

جنگ دائمی اسلام و دشمنانش

الفتنة اکبر من القتل و لایزالون یقاتلونکم حتی یردّوکم عن دینکم إن استطاعوا - بقره / 217

امام خمینی (ره): نکتۀ مهمی که همۀ ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم ، این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همۀ هویت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند. به گفتۀ قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمی دارند مگر اینکه شما را از دین تان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیست ها و آمریکا و شوروی در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبی مان را لکه دار نمایند. آری اگر ملت ایران از همۀ اصول و  موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانۀ عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین - علیهم السلام- را با دست های خود ویران نماید ، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر ، آنها ابر قدرت باشند ما ضعیف ، آنها ولی و قیّم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها ، نه یک ایران با هویت ایرانی - اسلامی بلکه ایرانی که شناسنامه اش را آمریکا و شوروی صادر کند ، ایرانی که ارابۀ سیاست آمریکا یا شوروی را بکشد… . - صحیفۀ امام ، ج 21 ، ص 90 و91

«تفكر ترجمه‌ای»!

21 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

يك كشور گاهى به تفكّر و ذائقه ترجمه‌‌اى دچار مى‌شود! فكر هم كه مى‌كند، ترجمه‌‌اى فكر مى‌‌كند! و فرآورده‌‌هاى فكرى ديگران را مى‌گيرد. البته نه فرآورده‌‌هاى دست اوّل! فرآورده‌‌هاى دست دوم، نسخ شده، دستمالى شده و از ميدان خارج شده‌‌اى را كه آنها براى يك كشور و يك ملت لازم مى‌‌دانند و از راه تبليغاتى به آن ملت تزريق مى‌‌كنند و به عنوان فكر نو با آن ملت در ميان مى‌‌گذارند.
اين براى يك ملت از هر مصيبتى بزرگتر و سخت‌‌تر است…
(بیانات در جمع دانشجویان دانشگاه امیركبیر، 9 اسفندماه 1379)

 1 نظر

قحطی در ایران !

21 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

اوایل دهه شصت نوجوانی بیش نبودم،
اما خوب به خاطر دارم آن روزهایی را كه تنها شامپوی موجود
شامپوی خمره ای زرد رنگ داروگر بود.

تازه آن را هم باید از مسجد محل تهیه می كردیم و اگر شانس یارمان بود
و از همان شامپوها یك عدد صورتی رنگش كه رایحه سیب داشت گیرمان می آمد حسابی كیف می كردیم.
سس مایونز كالایی لوكس به حساب می آمد و پفک نمکی و ویفر شكلاتی یام یام تنها دلخوشی كودكی بود.

صف های طولانی در نیمه شب سرد زمستان برای 20 لیتر نفت!

صف های كپسول گاز كه با كامیون در محله ها توزیع می شد
خالی كردن گازوئیل با ترس و لرز در نیمه های شب

جیره بندی روغن، برنج و پودر لباسشویی …
نبود پتو در بازار ، تازه عروسان را برای تهیه جهیزیه به دردسر می انداخت
و پوشیدن كفش آدیداس یك رویا بود

همه اینها بود، بمب هم بود و موشك و شهید و …
اما كسی از قحطی صحبت نمی كرد
یادم هست با تمام سختی ها وقتی وانت برای جمع آوری كمك های مردمی وارد كوچه می شد
بسته های مواد غذایی، لباس و پتو از تمام خانه ها سرازیر بود

همسایه ها از حال هم با خبر بودند، لبخند بود، مهربانی بود،
خب درد هم بود…

و اما امروز…

امروز فروشگاه های مملو از اجناس لوكس خارجی در هر محله و گوشه كناری به چشم می خورند و هرچه بخواهید و نخواهید در آنها هست.

از انواع شكلات و تنقلات گرفته تا صابون و شامپوی خارجی، لباس و لوازم آرایش تا
موبایل و تبلت و …

داروهای لاغری تا صندلی های ماساژور، نوشابه انرژی زا و البته
بستنی با روكش طلا !


و حال ، این تن های فربه، تكیه زده بر صندلی های نرم اتومبیل های گرانقیمت
از شنیدن كلمه قحطی به لرزه افتاده به سوی بازارها هجوم می بریم.

مبادا تی شرت بنتون گیرمان نیاید!
مبادا زیتون مدیترانه ای نایاب شود!

متاسفانه اشتهایمان برای مصرف، تجمل، فخر فروشی و له كردن دیگران سیری ناپذیر شده است …!!
و بعضی چیزها را هم
بهتره نگیم


قحطی امروز که در این روزگاران آن را به وضوح لمس می کنیم :



قحطى ایمان است…
قحطی اخلاق است…
قحطی عشق و محبت است

 نظر دهید »

لطیفه ای که جای تفکر دارد!

21 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

چندی پیش جوکی به زبان انگلیسی در دنیای نت زاده شد! که نکات ارزشمندی را در خصوص سیاست های رسانه های امریکا در برداشت - ترجمه ی فارسی جوک به شکل زیر است :

مردی دارد در پارک مرکزی شهر نیویورک قدم میزند که ناگهان میبیند سگی به دختر بچه ای حمله کرده است مرد به طرف آنها میدود و با سگ درگیر میشود . سرانجام سگ را میکشد و زندگی دختربچه ای را نجات میدهد.

فردا در روزنامه ها می نویسند :
یک نیویورکی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد
اما آن مرد می گوید: من نیوریورکی نیستم

پس روزنامه های صبح می نویسند:
آمریکایی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد .
آن مرد دوباره میگوید: من امریکایی نیستم

از او میپرسند :خب پس تو کجایی هستی
من اهل کشور مصر و مسلمان هستم

فردای آن روز روزنامه ها این طور می نویسند :
یک تند روی مسلمان سگ بی گناه امریکایی را کشت

 نظر دهید »

تکنیکهای فاکس نیوز برای شستشوی مغزی

20 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

فاکس نیوز برای القای این مطالب کذب از تکنیک هایی استفاده می کند که هر چقدر شما بیشتر به این تکنیک ها آشنا باشید اثر آنها بر روی شما کمتر خواهد بود.

 برای حفظ دموکراسی هیچ چیز مهمتر از مطبوعات آزاد نیست دستیابی به اطلاعات معتبر، دقیق و همه جانبه لازمه جامعه ای است که مردم آگاه در آن فعالیت مدنی و اجتماعی دارند،بنابراین هر چقدر دستیابی به اطلاعات معتبر با موانع بیشتری مواجه باشد دموکراسی به خودی خود رو به تباهی می رود با این وجود آیا می توان آمریکا را با داشتن رسانه هایی که شبانه روز اطلاعات غیردقیق و ناموثق در اختیار مخاطبان خود قرار می دهند یک جامعه دموکراتیک نامید؟

حجم وسیع اطلاعات غلطی را در نظر بگیرند که فاکس نیوز به جای حقیقت به مخاطبان خود القاء می کند مثلاً این ادعا که صدام حسین، دیکتاتور سابق عراق دارای سلاحهای کشتار جمعی بوده و در حملات 11 سپتامبر نقش داشته است یا اینکه تغییرات هوایی واقعی نیستند یا اینکه باراک اوباما مسلمان است و در ایالات متحده آمریکا به دنیا نیامده است و یا اینکه همه اعراب مسلمان و همه مسلمانان تروریست هستند و یا هزاران ادعای دیگر که کذب محض می باشند.

فاکس نیوز برای القای این مطالب کذب از تکنیک هایی استفاده می کند که هر چقدر شما بیشتر به این تکنیک ها آشنا باشید اثر آنها بر روی شما کمتر خواهد بود 14. تکنیک تبلیغاتی که فاکس نیوز برای شستشوی مغزی مردم آمریکا از آنها استفاده می کند به قرار زیر است:

1- ایجاد رعب و وحشت:

این تکنیک یک گام فراتر از ایجاد یک ترس ساده است، در این تکنیک دیگر هیچ گریزی از ترس وجود ندارد  و مبنای آن به وحشت انداختن لحظه به لحظه مخاطبان است، وحشت از مسلمانان، آنفولانزای خوکی، رکود اقتصادی، مهاجران و هزاران مساله دیگر.

ادعای عوامل فاکس نیوز این است که اگر واکنش های مقابله یا گزیر مخاطب فعال نباشد پس او زنده نیست . به اعتقاد آنها ایجاد رعب و وحشت سریع ترین راه برای منفعل کردن مغز منطقی است به عبارت دیگر وقتی مردم می ترسند نمی توانند منطقی فکر کنند پس هر چیزی را باور می کنند.

2- ترور شخصیتی:

عوامل فاکس نیوز تمایلی به تلف کردن وقت برای بحث در مورد عقاید مختلف ندارد به جای آن آنها ترجیح می دهند راه سریعتری را برای از دور خارج کردن مخالفان خود برگزینند، آنها سعی می کنند اعتبار، انگیزه ها، اطلاعات و شخصیت و میزان عقل و شعور افراد را بشناسند و سپس حملات خود را نه تنها علیه افراد بلکه علیه تمام گروههای مردمی آغاز کنند تا با این کار عقاید هر شخص در رابطه با گروهی که به آن تعلق دارد مانند لیبرال ها یا ترقی خواهان یا غیره را بی اعتبار کنند.

این نوع بحث دیگر جایی برای بحث های حقیقی و صادقانه باقی نمی گذارد بنابراین می توان آن را غیردموکراتیک دانست.

3- القا کردن:

عوامل فاکس نیوز در این شیوه از یک تاکتیک پنهانی استفاده می کنند و سپس مخالفان خود را متهم می کنند که ابتدا آنها از این تاکتیک استفاده کرده اند. این فن در بحث مهاجرت به وفور دیده می شود مثلاً افرادی که مخالف نژادپرستی هستند خود متهم به نژادپرستی می شوند و یا در بحث تغییرات آب و هوایی که در آن افرادی که در مورد علتهای انسانی وقوع این پدیده بحث می کنند متهم به نداشتن علم و عدم آگاهی  از حقایق در این زمینه می شوند.

4- دوباره نویسی تاریخ:

در این تاکتیک تبلیغ کنندگان حقایق را مطابق با جهان بینی خود بیان می کنند اما چرا باید در مورد وقایع تاریخی دروغ گفته شود آن هم زمانی که می توان کذب بودن آنها را به راحتی ثابت کرد؟

دلیل به کارگیری این شیوه این است که متعصبان خشک اندیش انکار یک حقیق تاریخی را بسیار راحت تر از به روز کردن جهان بینی خود می دانند اگر دوباره نویسی تاریخ در خدمت منافع آنها باشد به راحتی این کار را انجام می دهند زیرا به گفته خودشان یک مخاطب بی طرف برای دانستن آنچه آنها به عنوان حقیقت از آن یاد می کنند وسوسه می شود.

5- سپربلا کردن:

این تاکتیک زمانی بهترین اثر را دارد که مردم احساس ناامنیتی و ترس کنند . این شیوه ترکیبی از شیوه های ایجاد ترس و انحراف در اذهان می باشد. ساده ترین توجیه در این تاکتیک این است که اگر شما بتوانید گروهی را در مشکلات اقتصادی و اجتماعی مقصر بدانید آنگاه می توانید هم خشونت و غیرانسانی بودن آنها را توجیه کنید و هم مسئولیت هرگونه لطمه یا صدمه که به دیگران می رسد را به گردن آنها بیندازید.

6- تلفیق خشونت با قدرت و مخالفت با خشونت از طریق ابراز ضعف:

این مورد را بیشتر می توان به جای یک تکنیک رسانه ای یک اعتقاد عمیق فراساختاری دانست که در روشهای گزارش کردن اخبار به طور متناوب مورد استفاده قرار می گیرد . به عنوان مثال اصطلاحی مانند ” نمایش قدرت ” به جای “اقدامات سرکوبگرانه “مورد استفاده قرار می گیرد و بدین ترتیب اقدامات خشونت آمیز از سوی رسانه ها توجیه می شوند .مثلاً اعمال خشونت در سیاست های آمریکا چه در جنگ ها و چه در بحث های داخلی امری اخلاقی و شجاعانه تلقی می شود و خشونت معادل قدرت، وطن پرستی و پارسایی معنا می شود.

7- اعمال زور :

این یک تکنیک مطلوب است که از سوی بسیاری از گزارشگران فاکس نیوز مورد استفاده قرار می گیرد. این گزارشگران از عدم اعتماد به نفس مردمی که برای بحث کردن درباره موضوعی با عوامل فاکس نیوز آمده اند بهره برداری می کنند، آنها را مورد نکوهش و ملامت قرار می دهند و بدین ترتیب مردم را وارد به تسلیم در برابر عقاید خود می کنند. اغلب بسیاری از مردمی که مورد ملامت قرار می گیرند احساس شرمندگی و اضطراب می کنند و سریع ترین راهی که برای پایان دادن به این وضعیت به نظرشان می رسد این است که اختیار را به شخص مقابل یا همان شخصی که می خواهد به زور عقاید خود را تحمیل کند و این فرد  وضعیت به وجدو آمده را نوعی پیروزی برای خود تعبیر و تفسیر می کند.

8- سردرگم کردن:

این تکنیک هم مانند تکنیک قبل در مورد مخاطبانی به بهترین نحو کار می کند که از اعتماد به نفس کمی برخوردار هستند شیوه اصلی از این مورد مغشوش کردن عمدی بحث و اصرار بر منطقی بودن آن و ارایه این ادعاست که هر شخصی با این بحث مخالفت کند گنگ و خشک مغز  است.

در این شیوه گزارشگران سعی می کنند با پیچیده کردن مطلب درستی ادعاهای خود را به ذهن مخاطب القا کنند.

9- پوپولیسم (توده گرایی):

این تکنیک به ویژه دردوران انتخابات مورداستفاده قرار می گیرد. گویندگان خود را به عنوان یکی از مردم و کسانی را که هدف خشم آنها قرار دارند را یکی از دشمنان مردم معرفی می کنند . یا طرف مقابل همیشه یک نخبه گرا، بروکرات یا یکی از اعضای وابسته به دولت یا هر گروه دیگری است که به هر حال از مردم نیستند .هدف از این بازی این است که به مردم نشان دهند  همه سیاست های رسانه در جهت برآورده کردن خوسته های مردم در مقابل سیاستمداران است.

10- سوء استفاده از ایمان به خدا :

این تکنیک شبیه تکنیک پوپولیسم است .مبنای شیوه بر این است که آنها خود و دوستان خود را میهن پرست می دانند و  و هر کس دیگری را که آنها را به چالش می طلبد غیرمیهن پرست می دانند بر این اساس خداوند عاشق عوامل فاکس نیوز، جمهوری خواهان و آمریکا است و از هر کسی که این سه را دوست نداشته باشد متنفر است .از آنجا که مثلاً این گوینده از جانب خدا برای سخن گفتن از جانب همه آمریکایی ها برگزیده شده هر چالشی با او غیراخلاقی تلقی می شود .این یک تکنیک آسان و کم هزینه برای توتالیترها یا خودکامگان است.

11- اشباع:

سه ویژگی مهم یک اشباع یا امتلاء موثر عبارتند از تکراری بودن، فراگیر بودن و ثابت بودن. پیام موردنظر باید به طور آشکار یا پنهان بارها و بارها در همه جا تکرار شود مثلاً اینکه صدام دارای سلاحهای کشتار جمعی است باید بارها و بارها تکرار شود. به طور قطع یک تاثیر فیزیکی بر روی افرادی که بارها و بارها در معرض یک پیام مشابه قرار می گیرند وجود دارد بدون توجه به اینکه این پیام درست است یا غلط . به اعتقاد فاکس نیوز اگر یک مطلبی به دفعات کافی با تعداد کافی از افراد بارها و بارها گفته شود مردم آن را به عنوان یک حقیقت قبول می کنند.

12- توهین به عقل گرایی:

در بسیاری از رسانه های اصلی و مشهور آمریکا مانند فاکس نیوز عدم احترام به تحصیلات و عقل گرایی وجود دارد داشتن یک معرفی نامه یا مدرک دانشگاهی برای آنها که مردم عادی هستند نشانه اعتبار نیست بلکه به معنای عدم اعتبار است در حقیقت در میان گزارشگران، داشتن مهارت و تبحر عقلانی و اطلاعاتی و تحصیلات به نشانهضد آمریکایی بودن است.
13- گناهکار دانستن به خاطر معاشرت: این یکی از تکنیکهای مورد علاقه گلن بک و آندرو بریت بارت است که هر دو از این شیوه برای کاهش دوره های کاری یا زندگی بسیاری از افراد خوب استفاده می کردند به عنوان مثال اگر همسر سابق عموی هم اتاقی پسرعموی شما در مهمانی شام خواهر دوست پسر سابق خواهرزاده گورباچف در سال 1948 شرکت کرده باشد پس شما یک کمونیست هستید که برای نابودی و یا تخریب آمریکا مامور شده اید.

14-انحراف از بحث:

در این تکنیک گزارشگران ناگهان جهت بحث را به یک سوی عجیب و غریب اما قابل پیش بینی تغییر می دهند تا از زیر بار مسئولیت آن شانه خالی کنند و هر تلاشی برای بازگرداندن بحث به اصل آن از سوی آنها نوعی انحراف و استفاده طعنه آمیز از تکنیک القاکردن تعبیر می شود.

منبع : رجا نیوز

 نظر دهید »

پشت پرده دایرةالمعارف ویکی پدیا

20 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

پشت پرده دایرةالمعارف ویکی پدیا

شبکه های اجتماعی مجازی از ابزارهای اعمال قدرت نرم هستند. آخرین آمارها از اینترنت نشان می دهد که هم اکنون بیش از ۲۰۶ میلیون وبگاه اینترنتی در حال فعالیت هستند. این عدد حاکی از حجم انبوه اطلاعات ارایه شده در فضای مجازی است. با وجود ظاهر آزاد فضای مجازی، این فراوانی اطلاعات به معنای برابری فرصت ارایه اطلاعات به کاربر نیست، چرا که کاربران عملا از حجم عظیمی از وبگاه ها، تعدادی وبگاه مشخص را انتخاب و اطلاعات خود را تکمیل می کنند.

این گزارش به بررسی بزرگ ترین دایره المعارف مجازی جهان یعنی ویکی پدیا می پردازد. ویکی پدیا دایرة المعارفی است که اطلاعات آن را کاربران ثبت، ویرایش و حذف می کنند. ویکی پدیا توانسته با معرفی خود به عنوان یک مرجع بی طرف و آزاد از هرگونه تعصب، گرایش و برنامه از پیش تعیین شده خود را به عنوان مهمترین مرجع اطلاعات فضای مجازی بدل سازد.

این بررسی بعد از معرفی ویکی پدیا و بیان مزایا و معایب این دایرةالمعارف به پشت پرده حمایت های مالی یهودیان و ارتباط اسراییل و نیز اشغال ویکی پدیا به دست گروه های اسراییلی می پردازد.

**معرفی ویکی پدیا

‘ویکی پدیا ‘ که خود را دانشنامه ای آزاد معرفی می کند، تحت نظر موسسه غیرانتفاعی بنیاد ‘ویکی‌مدیا’ مدیریت می شود. موسسان ویکی پدیا در ابتدای امر در پایگاه اطلاعاتی دیگری با عنوان ‘نوپدیا’ مشغول به فعالیت بودند که به دلیل محدودیت‌های آن، ویکی پدیا را طراحی می کنند.

سایت ‘نوپدیا’ پایگاه اطلاعاتی بود که متخصصان هر حرفه در آن قلم می زدند. ‘جیمی ویلز′ رییس و تصمیم‌گیرنده نهایی شرکت و ‘لری سانگر’ رییس بخش ویرایش و نوشتار از رهبران آن بودند که بعد ها به ویکی پدیا پیوستند. ویکی پدیا از دو کلمه ‘ویکی’ به معنای سریع در زبان هاوایی و ‘پدیا’ قسمت دوم کلمه ‘دایره المعارف’ تشکیل شده است.

ویکی پدیا، یک پایگاه اطلاعات آزاد اینترنتی است که به بیش از ۱۰۰ زبان دنیا قابل استفاده می باشد. ویکی پدیا که شروع کار خود را با زبان انگلیسی آغاز کرده است، در حال حاضر زبان های متفاوت دنیا را پشتیبانی می کند که اهم آنان به ترتیب به زبان های انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، لهستانی، ژاپنی، هلندی، ایتالیایی، پرتغالی، سوئدی و اسپانیایی است.

 

**موسس ویکی پدیا

این پایگاه اطلاعاتی کار خود را در ۱۶ ژانویه ۲۰۰۱ تنها به زبان انگلیسی آغاز کرد. سرمایه گذار و مؤسس ویکی پدیا، آقای ‘جیمی دونال ویلز′ با نام مستعار ‘جیمبو’ متولد ۷ اوت ۱۹۶۶ در ‘هانتویل ایالت آلاباما’ آمریکا است که از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ ریس بنیاد ‘ویکی‌مدیا’ بوده است.

 

**اهداف ویکی پدیا

هدف بنیاد ویکی مدیا که گرداننده ویکی پدیا است، برقراری و گسترش پروژه هایی با ‘محتوای باز′ بر مبنای فناوری ویکی و در دسترس قرار دادن محتوای این پروژه ها برای عموم مردم به صورت رایگان است.

این بنیاد دارای دو اظهاریه با عنوان ‘اظهاریه چشم انداز′ و ‘اظهاریه رسالت’ است. اظهاریه چشم انداز که در حقیقت آرمان ها، رویاها و چشم انداز آتی این بنیاد را تبیین می کند، عبارتست از: ‘دنیایی را تصور کن که در آن هر انسان می تواند در کل مجموعه دانایی مشارکت داشته باشد. این تعهد ماست.’

اظهاریه رسالت نیز به توصیف واقع بینانه تری از شرایط فعلی بنیاد می پردازد که بخشی از آن عبارتست از: ‘رسالت بنیاد ویکی مدیا قدرتمند و توانمند ساختن افراد دنیا برای جمع آوری و گسترش محتواهای آموزشی با مجوز آزاد یا در قلمروی عمومی و انتشار موثر و جهانی آن است.’

هدف ویکی پدیا، که در حقیقت اصلی ترین و مورد رجوع ترین بخش بنیاد است، این است که مجموعه ای خنثی از واقعیت های قابل تصدیق در منابع دیگر باشد. دست اندر کاران این وب سایت برآنند با ایجاد فضایی کاملا آزاد با حفظ ظاهر به عقاید کاربران، منعکس کننده نظرات مختلف باشند. جیمی ولز موسس ویکی پدیا مدعی است: ‘اصلِ مهم، قانون و معیارهای اجتماعی و احترام متقابل است، اما تا حد و مرز مشخص. اگر کسی در ایجاد مزاحمت فراتر از گلیم خویش پای نهد، باید او را طرد کرد. ایجاد چنین تجمعی با تلاشی مداوم میسر است.’، ‘«دنیایی را مجسم کن که ساکنان آن به ‌تمام دانش بشری دسترسی داشته باشند. این است تلاش ما.»

 اصولی که ویکی پدیا بر مبنای آن عمل می کند عبارتست از؛

۱- ویکی پدیا یک دایره المعارف است و نه یک لغت نامه یا روزنامه.

۲- ویکی پدیا بی طرف است.

۳- ویکی پدیا دارای محتوای آزاد است، بدین معنا که هر فردی می تواند مطالب را ایجاد و اصلاح کند، هیچ اصلاح کننده ای مالکیتی نسبت به مطالب ندارد و هر مطلب نوشته شده مورد اصلاح و بازبینی دیگران قرار می گیرد.

۴- افراد باید نسبت به یکدیگر، حتی به هنگام اختلاف نظر، رفتاری مودبانه داشته باشند.

۵- ویکی پدیا هیچ قانون محکمی غیر از این پنج اصل ندارد.

 

**پشتوانه مالی ویکی پدیا

ویکی مدیا یک سازمان غیر انتفاعی است، که کاملا به کمک های مالی داوطلبان متکی است. اغلب درآمدهای این بنیاد، در حدود ۶۰ درصد، صرف اموری چون خرید سرورها و سایر ابزارهای فنی، پهنای باند، افزایش قابلیت استفاده از نرم افزار و برنامه های ارتباط با کاربران می شود. در حدود ۴۰ درصد درآمد ها نیز صرف نظارت، مدیریت، امور حقوقی و جذب کمک های مالی می شود. طبق گزارش اول مالی بنیاد، ۲۰۰۸ - ۲۰۰۹، اخیرا ویکی مدیا گروهی را برای جمع آوری کمک های مالی برای بنیاد راه اندازی کرده است. برخی از بنیادها و سازمان های کمک کننده عبارتند ازغ بنیاد اسلوان، بنیاد استانتون، بنیاد فورد، آرکادیا و موسسه ‘اوپن سوسایتی’. اکثر حامیان مالی بنیاد، سازمان های غیردولتی می باشند که هدف شان پیشبرد دموکراسی است.

پایگاه اطلاعاتی آنلاین ویکی پدیا سال جدید میلادی را با کمک مالی ۱۶ میلیون دلاری آغاز کرده است. این مقدار سرمایه که به گفته جیمی ولز، در تاریخ انجمن غیر تجاری ویکی مدیا بی نظیر است.

به گفته ولز ‘سال ۲۰۱۱ برای ویکی پدیا سالی خارق العاده خواهد بود زیرا امسال یک دهه از آغاز به کار این وب سایت پر مخاطب می گذرد و این برای ما بسیار مهم است که با سرمایه گذاری و پشتیبانی مالی مناسب از ویکی مدیا توانسته ایم این پایگاه اطلاعاتی را به همرا دیگر پروژه های همزمان راهی دهه بعدی کنیم.’

ولز در عین حال از دریافت کمک هزینه های دیگر توسط وب سایت های موازی با ویکی پدیا خبر داده و میانگین پشتیبانی مالی از انجمن ویکی مدیا را در حدود ۲۲ میلیون دلار اعلام کرده است.

بنیاد ‘ویکی‌مدیا’ مدیر پروژه ‘ویکی پدیا’ تا ژوئیه ۲۰۰۷ در درجه اول از کمک‌های خصوصی، و نیز جوایز و هدایای کارگذارها و میزبانی وب، سرمایه جذب کرده‌است .این بنیاد کمک‌هایی از بیش از ۵۰ کشور جهان دریافت می‌کند. بیشترین کمک‌ها از کشورهای انگلیسی زبان (آمریکا، انگلستان، کانادا و استرالیا) صورت می‌گیرند که بیش از نیمی از این کمک‌ها به صورت ناشناس صورت می گیرد.

 

**اعتبار سازی برای ویکی پدیا

  • ‘تایم ۱۰۰′ که توسط ‘مجله تایم’ منتشر می شود، از سال ۲۰۰۴ هر ساله فهرستی از نام ۱۰۰ فرد تأثیرگذار در جهان را منتشر می کند. این مجله در گزارش سال ۲۰۰۶ خود در تایم ۱۰۰، جیمی ویلز، موسس ویکی پدیا، را یکی از ۱۰۰ فرد تأثیرگذار قرن، انتخاب کرد.
  • ویکی‌پدیا در ماه مه ۲۰۰۴ دو جایزه مهم را از آن خود کرد. اولین جایزه ‘گولدن نیکا’ به خاطر ‘جوامع دیجیتال’ بود که توسط ‘پاریکس آرز الکترونیا’ اعطا شد. این جایزه به همراه ۱۰ هزار یورو و دعوت از ویکی‌پدیا به جشنواره سال بعد ‘پائی سلیریتز′ اتریش بود. دومین جایزه هم ‘جاجز وبی’ به خاطر بخش «انجمن» بود.
  • در سال ۲۰۰۴ ویکی‌پدیا نامزد جایزه ‘بهترین کوشش’ از سوی ‘وبی’ و در سپتامبر ۲۰۰۴ ویکی‌پدیای ژاپنی موفق به دریافت جایزه ساخت وب از سوی انجمن تبلیغ‌کنندگان ژاپن شد.
  • در سال ۲۰۰۶ گزارش تحقیق مولتی‌اسکوپ نشان داد که ویکی‌پدیای هلندی با امتیاز ۸٫۱پس از گوگل و جی‌میل محبوبترین سایت اینترنتی به زبان هلندی بوده است. همچنین در همین سال ویکی‌پدیای روسی برنده‌ جایزه‌ای در بخش «دانش و آموزش» شد. این جایزه از طرف دولت اعطا می‌شود.
  • ویکی‌پدیا هم‌اکنون در رده‌بندی برترین وب‌سایت‌های دنیا از دید ‘الکسا’ در رده‌ی هفتم قرار دارد و در رده‌بندی ‘گوگل ‘چهارمین وب‌سایت دنیاست. ویکی‌پدیا موفق‌ترین و مشهورترین پروژه‌ی ویکی در دنیاست

 

**عدم اعتبار علمی ویکی پدیا

ویکی‌ها به‌خصوص ‘ویکی‌های عمومی’ که امکان دسترسی و ویرایش در آنها برای همه کاربران فراهم است، همواره با چالش‌های جدی در حوزه‌های مختلف مواجه بوده‌اند. یکی‌پدیا به ‌عنوان شناخته‌شده‌ترین ویکی، همواره در معرض انتقادات و حمله‌های مخالفان در مورد اعتبار مطالبش قرار داشته است به طوری که کفه منتقدان بسیار سنگین تر از کفه موافقان می باشد.

برخی آن را به خاطر پخش رایگان، ویژگی قابل ویرایش بودن، سیاست بی طرفی و گستردگی عناوین ستوده‌اند. میگ و هرینگ که دو نفر از استادان دانشگاه ایندیانا پلیس آمریکا هستند، در تحلیلی راجع به دانشنامه‌های مهم جهان، ویکی پدیا را اینطور تحلیل می‌کنند: ‘ویکی‌پدیا در قلمروهایی که توانایی بیشتری دارد، همچون فناوری و وقایع جاری، منابع اطلاعاتی سنتی را بهبود می‌بخشد.’ از سوی دیگر به خاطر آزادی ویرایش ویکی پدیا منتقدین درستی و اعتبار آن را زیر سوال برده اند. همچنین ویکی پدیا به خاطر آسیب پذیری در برابر خرابکاری، کیفیت غیریکنواخت، سوگیری نظام مند، بی ثباتی و نیز به خاطر ترجیح اجماع بر اعتبار در سبک ویرایش مقالات نقد شده‌است.

  • مخالفان ویکی پدیا می گویند از آنجایی که مطالب ویکی پدیا را نه متخصصان، بلکه کاربران عادی می نویسند، پس نمی توان مطالب آنها را چندان معتبر به حساب آورد. منتقدان بر این باورند که مدخل های این پایگاه اطلاعاتی به وسیله کاربرانی نوشته می شود که در بین آنها افراد گوناگونی با انگیزه ها و سطح تخصص و سواد متفاوت حضور دارند، پس نمی توان به مطالب ثبت شده اطمینان کافی داشت. هر لحظه امکان ویرایش مطالب با هدف دستکاری های خرابکارانه وجود دارد و می توان اطلاعات موضوع خاصی را به انحراف کشاند.
  • رابرت مک‌هنری ویرایشگر سابق بریتانیکا در مقاله‌ای تحت عنوان «دانشنامه? مورد اعتماد» ویکی‌پدیا را مورد انتقاد قرار داده‌است و می‌نویسد: «هر چند که ممکن است مقاله‌ای در ویکی‌پدیا به درجه اعتبار بالایی دست یابد ولی تا ابد در معرض تغییر دخالت‌کنندگان بی‌اطلاع یا کم‌سواد قرار خواهد داشت.»
  • منتقدین معتقدند که مجوز ویرایش همگانی، ویکی‌پدیا را غیر قابل اعتماد ساخته ‌است. فیلیپ بردلی در مصاحبه‌ای که با روزنامه گاردین در سال ۲۰۰۴ انجام داده می گوید که او هرگز از ویکی‌پدیا استفاده نمی‌کند و ‘هیچ کتابدار دیگری را نمی‌شناسد که این کار را انجام دهد. مشکل اصلی عدم وجود قدرت کنترل‌کننده در ویکی‌پدیا است. در کتب منتشر شده، ناشر باید تضمین کند که اطلاعات کتابش درست است، زیرا امرار معاش او بستگی به آن دارد. اما با وجود چیزی مثل ویکی‌پدیا همه آن بر باد می‌رود.’
  • ‘تد پاپاس′ رییس ویرایشگران دانشنامه بریتانیکا در مصاحبه‌ای با گاردین این طور می‌گوید که’ فرضیه? ویکی‌پدیا بر این استوار است که پیشرفت مداوم به کمال می‌انجامد. این فرضیه هیچگاه ثابت نشده‌ است.’ دانا بوید در سال ۲۰۰۵ در بحثی پیرامون ویکی‌پدیا به عنوان یک منبع دانشگاهی این طور می‌گوید که ‘ویکی‌پدیا هیچ‌گاه یک دانشنامه نخواهد شد، ولی حتماً در آینده تبدیل به منبع گسترده‌ای از دانش می‌شود که برای اهداف مختلف ارزش زیادی خواهند داشت.’
  • آرون کرون نیز در مقاله تکذیبیه‌ای در رد روش‌های مک‌هنری نوشته و آنها را FUD که نوعی فن تجاری به حساب می‌آید و در زبان انگلیسی مخفف سه واژه به معنای ‘ترس، عدم اطمینان و شک’ می‌باشد اطلاق کرده‌است. رییس بخش تحریریه سابق، لری سانگر در اواخر سال ۲۰۰۴، از ویکی‌پدیا به دلیل داشتن ماهیت «ضد نخبه» که باعث رد بازنگری رسمی می‌شود و در نتیجه موجب کاهش اعتبار مقاله‌های آن می‌گردد انتقاد کرد.
  • ‘حقیقت بر مبنای ویکی‌پدیا’، نام فیلم مستندی است که در سال ۲۰۰۸ به کارگردانی ‘ایسبراند فن فیلن’ ساخته شد. این فیلم را که با نام‌های ‘وارهد ویکی’ و ‘حقیقت ویکی’ نیز می‌شناسند، مستندی در مورد عدم اعتبار و قابل اطمینان بودن مطالب ویکی‌پدیا و دوگانگی‌ای میان ویرایشگران آماتور و استفاده‌کنندگان متخصص است. در این فیلم از مؤسسان ویکی‌پدیا، ‘جیمی ولز′ و ‘لری سنگر’، ‘اندرو کین’، نویسنده کتاب ‘مکتب آماتورها’، ‘تیم اُریلی’، مدیر اجرایی اُریلی‌مدیا، و ‘رابرت مک‌هنری’، سردبیر سابق دانشنامه بریتانیکا گزارش‌هایی تهیه شده ‌است.

 

**سواستفاده از ویکی پدیا

  • سال ۲۰۰۵ ویکی‌پدیا تعدادی از اعضای کنگره آمریکا را متهم کرد که در زندگینامه‌های سیاسی خود تغییراتی ایجاد کرده‌اند. زمانی که برخی زندگینامه‌های اعضای کنگره در ویکی‌پدیا با تغییر مواجه شد، پیگیری نشان داد رد این تغییرات به محل کنگره آمریکا می‌رسد. این تغییرات شامل حذف مطالبی بود که به مذاق سناتورهای آمریکایی خوش نیامده بود. ویکی‌پدیا با استفاده از سابقه تغییرات اعمال شده در هر مطلب، متوجه شد این تغییرات از کامپیوترهای مرتبط با سنای آمریکا انجام شده است. به‌عنوان یک نمونه ویکی‌پدیا اعلام کرد دفتر یک نماینده کنگره آمریکا یک پاراگراف از شرح حال وی را حذف کرده است. در این پاراگراف نوشته شده بود این نماینده به دروغ مدعی ماموریت‌های جنگی در ویتنام شده ولی بعدا ادعای خود را پس گرفته است.
  • در سال ۲۰۰۵ ‘جان سایگنتهالر’ سیاستمدار آمریکایی، با ارسال مطلبی به مطبوعات آمریکایی، ویکی‌پدیا را به خاطر مطالب غیرواقعی که در زندگی‌نامه او منتشر شده بود مورد انتقاد قرار داد. در زندگی‌نامه این سیاست‌مدار به تمسخر مطلبی اضافه شده بود که وی را به مشارکت در قتل ‘جان و رابرت کندی’ متهم می‌کرد. این مطلب چندین ماه در ویکی‌پدیا قرار داشت تا اینکه این سیاست‌مدار از آن مطلع شده و به آن اعتراض کرده بود.
  • در آگوست سال ۲۰۰۷ مرور نتایج ابزار اینترنتی «اسکنر ویکی‌پدیا» نشان داد که کارمندان شبکه کامپیوتری سازمان سیا صفحه مربوط به رییس جمهوری ایران، محمود احمدی نژاد، را تغییر داده‌اند. «اسکنر ویکی‌پدیا» را جمعی از محققان آمریکایی ابداع کرده بودند که ویرایش‌های انجام شده در ویکی‌پدیا را ردیابی و فهرست می‌کرد. با استفاده از این ابزار همچنین مشخص شد ‘واتیکان’ هم مدخل‌های مربوط به رهبر گروه ‘شین‌فین’ را به‌ نفع خود ویرایش کرده است.
  • چالش با دولت چین در سال‌های گذشته از جمله مهم‌ترین مناقشات ویکی‌پدیا بوده است. ویکی‌پدیا سه ‌بار در سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ به‌طور کامل در چین فیلتر شده و در حال حاضر هم دسترسی به برخی بخش‌هایی از آن ممکن نیست. بیشترین حساسیت درباره بخش‌های چینی و انگلیسی ویکی‌پدیا و مطالب مربوط به حوادث میدان ‘تین‌آن‌من’ و وضعیت ‘تایوان’ و ‘تبت’ وجود دارد.
  • در سال ۲۰۰۸ نسخه‌ آلمانی ویکی‌پدیا به‌دنبال شکایت یک قانون‌گذار وابسته به حزب چپ آلمان و دستور یک دادگاه ایالتی تعطیل شده بود. این سیاست‌مدار آلمانی مدعی بود اطلاعات نادرستی درباره او در ویکی‌پدیا منتشر شده است. با تصحیح مقاله‌ مورد اشاره و حذف شدن بخش‌های مورد اعتراض، این سیاستمدار آلمانی شکایت خود را پس گرفت و مسدود بودن ویکی‌پدیای آلمانی بر طرف شد.

 

**کاهش کاربران ویکی پدیا

در اوائل اوت ۲۰۱۱ ویکی‌پدیا، از قطع همکاری کاربران خبر داد و در این باره ابزار نگرانی کرد. وب سایت علمی-تحقیقاتی فیزورگ نیز در همین تاریخ در گزارش خود نوشت: ‘نحوه قرار دادن اطلاعات در این پایگاه اطلاعاتی اینترنتی به صورتی است که کاربران می‌توانند با داشتن حق ویرایش به مقاله‌ها و تعاریف موجود در این دائره‌المعارف، اطلاعاتی را اضافه کنند. اما اکنون جیمی ولز، مدیر این پایگاه اطلاعاتی می‌گوید که با کم شدن مشارکت کاربران، در حال حاضر طراحان سایت سعی می‌کنند تا هر چه می‌توانند مفاهیم پیچیده موجود را آسان‌تر کنند تا باعث جذب کاربران شود.’

جیمی ولز در گفت‌و‌گو با آسوشیتدپرس نیز اعلام کرد که این پایگاه اطلاعاتی اکنون از اساتید کشورهای هند، برزیل و چند کشور اروپایی دعوت کرده تا در ویرایش و تالیف مقاله‌ها و تعاریف تخصصی با ویکی‌پدیا همکاری کنند. البته مسئولان ویکی پدیا اعلام کردند که این پایگاه اطلاعاتی تصمیم دارد تا پایان سال ۲۰۱۵ تعداد کاربران خود را از ۴۰۰ میلیون به یک میلیارد نفر برساند، اما رسیدن به این هدف نیازمند آن است که واسط کاربری ویکی‌پدیا تغییر کند.

 

**ارتباط رژیم صهیونیستی با ویکی پدیا

  • ‘جیمی ولز′ جزء مدعوین و سخنرانان دومین همایش ریاست جمهوری رژیم صهیونیستی بود که در ماه اکتبر ۲۰۰۹ برگزار شد. این همایش با هدف بررسی راه های ایجاد آینده ای بهتر برای رژیم اسراییل و یهودیان جهان برگزار شد.
  • همچنین ولز میهمان میزگزدی بود که توسط ‘بنیاد ویکتورپینچوک’ و با حضور ‘شیمون پرز′ برگزار شد. طبق خبر وبگاه بنیاد ویکی مدیا، رییس جمهور رژیم اسراییل و موسس ویکی پدیا نقش فناوری نوین را در انقلاب دانایی، در این میزگرد بررسی کردند.
  • ماه جولای سال ۲۰۱۱ جیمی ویلز، موسس ویکی پدیا، به دعوت ر‍ژیم صهیونیستی به اسراییل سفر کرد تا در کنفرانس ریاستی این رژیم که به همت ‘شیمون پرز′ برگزار شده بود، شرکت کند. خبرگزاری فرانس پرس این خبر را در حالی اعلام کرده که ذکری از اهمیت و دلایل حضور ویلز گزارش نکرده است.
  • در سال ۲۰۱۱ ویکی پدیا هفتمین همایش سالانه خود را در حالی در اسراییل برگزار کرد که اعراب و فلسطینی ها این همایش را تحریم کردند. ‘اسراییل ولی’(Israelvalley)، سایت مشترک وزرات امور خارجه فرانسه و رژیم صهیونیستی، در گزارش خود نوشت: علیرغم بایکوت های افراط گرایان برای برگزاری همایش ویکی پدیا در شهر حیفا، این شهر در رقابت با شهرهای بزرگی همچون بارسلون، تورنتو و توکیو پیروز شد و میزبانی هفتمین همایش سالانه ویکی پدیا را بر عهده گرفت.
  • بزرگترین کنفرانس ‘ویکی مدیا’ از چهارم تا هفتم آگوست ۲۰۱۱ در شهر ‘حیفا’ برگزار ‌شد. این کنفرانس، ۱۲۵ کارگاه و میزگرد داشت که بر موضوعاتی مانند گردش آزاد اطلاعات، محتوای باز، متن باز، کپی‌رایت آنلاین، شبکه‌ها و اجتماعات وب و آموزش و فراگیری اطلاعات متمرکز بود. در این کنفرانس علاوه بر آینده ‘ویکی مدیا’ در مورد پروژه دیگری به نام ‘ویکی سورس′ که به کاربران اجازه دسترسی به متون مهم تاریخی مانند کتاب تورات را می‌دهد نیز بحث شد.

‘تومر آشور’، رییس مجمع ویکی مدیا در رژیم اسراییل به ‘جروزالم پست’ گفت: یکی از پروژه‌های جدید ویکی مدیا همکاری با نهادهای فرهنگی از قبیل گالری‌ها، کتابخانه‌ها، مراکز باستان‌شناسی و موزه‌ها است. وظیفه مهم دیگر ویکی مدیا، انتقال آن به کشورهای در حال توسعه است. پیشگام این پروژه، ‘آسف بارتوف’، عضو پیشین ویکی مدیای اسراییل، خواهد بود. بر اساس گزارش‌های منتشر شده، کنفرانس سال ۲۰۱۱، نسبت به کنفرانس‌های سال گذشته، بزرگتر و از اهمیت بیشتری برخوردار بود. کنفرانس‌های سال های گذشته در کشورهای آرژانتین، مصر، آلمان، لهستان، تایوان و آمریکا برگزار شده بودند.

 

**اشغال ویکی پدیا به دست گروه های صهیونیست

بنا بر گزارش بی بی سی عربی، ویکی پدیا به دقت از سوی صهیونیست ها رصد می شود و در میان آنها یکی از منابع پایه چمع آوری اطلاعات به شمار می رود. از این رو اخیرا دو سازمان یهودی تصمیم گرفته اند تا دوره های آموزشی ویژه ای را با هدف حفظ و توسعه اطلاعات موجود در ویکی پدیا آغاز کنند.

بی بی سی می افزاید: یکی از سازمان های طراح این اقدام ‘یسراییل شلی’ است که اهتمام ویژه ای به مسایل یهود و صهیونیسم دارد. این سازمان برای ده ها تن از نویسندگان اسراییلی دوره آموزشی، افزایش داده های ویکی پدیا با حفظ منافع اسراییل، برگزار کرده است.

‘ایلت شاکید’، یکی از اعضای سازکان صهیونیستی یسراییل شلی و طراحان دروه آموزشی داده پردازی در ویکی پدیا در مصاحبه با بی بی سی گفته است: اکثر آنچه در ویکی پدیا در مورد اسراییل نوشته می شود، مبتنی بر نظریات راست گرایان در اسراییل نیست.

 

**آماده باش افراد طرفدار صهیونیسم

  • نمونه این قضیه، ‘پژوهانه های هاسبارا’ است. این پژوهانه برنامه ای است که از سال ۲۰۰۱ و با همکاری وزارت خارجه رژیم اسراییل، راه اندازی شده است و با هدف آموزش دانشجویان برای دفاع از اسراییل بر روی پردیس های دانشگاهی تمرکز دارد. در سال ۲۰۰۷ این موسسه پژوهانه هایی را به دانشجویان یهودی می پرداخت تا در عوض آنان به فعالیت در ویکی پدیا بپردازند و باعث شوند که اسراییل عادلانه و به درستی معرفی شود.
  • مورد دیگر راه اندازی یک گوگل گروپ توسط ‘کمرا’، که سازمانی طرفدار رژیم اسراییل است، برای هماهنگی و ترغیب کاربران طرفدار این رژیم در ویکی پدیا است.
  • گروه دیگری که انعکاس مزالب مربوط به رژیم صهیونیستی را رصد می کند ‘نیروی یهودی دفاع اینترنی’ است. فعالیت این سازمان شبیه کمرا است با این تفاوت که این گروه بر روی اینترنت تمرکز دارد و نه تمامی رسانه ها. یکی از فعالیت های این سازمان معرفی کاربرانی است که اصلاحات آنها در ویکی پدیا خوشایندشان نیست، به همراه فهرست کامل مشارکت های این کاربرای در ویکی پدیا و خطاهایی که این افرا در زمینه اسرائیل مرتکب شده اند.

 

**حمایت های مالی یهودیان از بنیاد ویکی مدیا و ویکی پدیا

تعدادی از موسسه های کمک کننده به ویکی پدیا یا موسسه های صهیونیستی می باشند و یا توسط افرادی یهودی بنیان گذاری شده اند. موسسه ‘اوپن سوسایتی’ یا همان ‘بنیاد سوروس′ بنیادی است که در راستای گسترش دموکراسی، حقوق بشر، جامعه مدنی و حکومت قانون را مهم ترین اهداف خود برمی شمارند.

‘بنیاد میچل کی پور’ که متعلق به فردی یهودی است و بنیاد خانوادگی آرلین و آرنولد گلداستاین که سابقه کمک به امور مربوط به اسراییل را دارد، از دیگر حامیان مالی ویکی پدیا است. بنیاد اسلوان نیز توسط برخی منابع بنیادی صهیونیستی شناخته شده، اداره می شود.

 نکته : ویکی ها یکی از ابزارهای اینترنتی جنگ نرم می باشند.

 نظر دهید »

جنگ نرم با رویکرد حقوق بشر

20 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

موضوع «حقوق بشر» مثل ابزارى در دست قدرتهاى جهانى است، تا اگر دیدند دولت با نظرات آنها مخالفت میكند، آن دولت را - و اگر لازم شد آن ملت را - متّهم كنند.(مقام معظم رهبری)
جنگ نرم علیه ایران به صورت چند وجهی و با رویکردها و ساز و کارهای مختلفی از سوی استکبار دنبال می‌شود. یکی از این رویکردها حقوق بشر است. همان طور که جنگ نرم با هدف تغییر سیاسی صورت می‌گیرد، حربه حقوق بشر نیز با هدف تغییر سیاسی رابطه معناداری دارد. با این فرض هدف از این مقاله شناخت آماج اصلی حربه حقوق بشر و کانون‌های آن از یک سو و اهداف واسطه جنگ نرم با رویکرد حقوق بشری از سوی دیگر است. نتیجه این تحقیق این است که بازیگران جنگ نرم با تصویرسازی منفی از طریق حربه حقوق بشر سعی در تخریب و فروپاشی ذهنی جامعه را داشته و از این رهگذر به دنبال زمینه سازی برای اردوکشی خیابانی علیه حاکمیت می‌باشند.
 
 جنگ نرم، تلاشی سازماندهی شده با رویکردهای چند بُعدی و چند وجهی است که تمام حوزه‌های مختلف یک نظام سیاسی را مورد آماج خود قرار می‌دهد. این جنگ آخرین حلقه از راهبردهای آمریکا و متحدین غربی آن برای تغییر سیاسی در جمهوری اسلامی ایران می‌باشد. استکبار پس از ناامیدی در راهبردهای گذشته خود، متوسل به راهبردهایی شده که به جای آماج قرار دادن فیزیک دولت، ایدئولوژی قوام بخش، اندیشه‌های سازنده، سرمایه اجتماعی و تکیه‌گاه‌های قدرت سیاسی نظام را مورد هدف قرار می‌دهد. هدف قرار دادن مراجع و موضوعات ذکر شده ازسوی استکبار با رویکردهای مختلف و به صورت چند وجهی و پیچیده صورت می‌گیرد. چنانچه رهبر معظم انقلاب فرمودند: «دشمنان انقلاب اسلامی و ملت ایران در روند مقابله با ایران اسلامی، به صورت به هم پیوسته و جبهه‌ای عمل می كنند و با نوعی تقسیم‌بندی وظایف در چارچوب یك طرح كلی، به فعالیتهای جبهه‌ای برضد انقلاب مشغولند»[1]یکی از این رویکردها توسل به حربه حقوق بشر است که به صورت هدفمند، پیوسته و جبهه‌ای بر ضد جمهوری اسلامی وارد عمل شده‌اند. نقطه عطف در این راستا،قطعنامه‌ شورای حقوق‌ بشر سازمان ملل ‌متحد است که در تاریخ 5‌ فروردین‌ ماه سال ‌جاری با 22رأی مثبت، 7 رأی منفی و 14رأی ممتنع علیه ایران تصویب و مقرر کرد برای رسیدگی به موارد نقض حقوق بشر در ایران یک گزارشگر ویژه تعیین شود. پس از این قطعنامه، اعضای اتحادیه اروپا نیز در اجلاس وزرای امور‌ خارجه این اتحادیه در لوکزامبورگ، تحریم‌های تازه‌ای را علیه ۳۲ مقام ایرانی به ‌دلیل نقض حقوق ‌بشر تصویب کردند؛ این اقدام پس از تدوین لیست 80 نفره مشابهی صورت گرفت. همچنین وزارت امور‌ خارجه آمریکا در اقدامی مشابه و البته سنتی، گزارشی 70‌ صفحه‌ای از وضعیت حقوق ‌بشر در ایران منتشر کرد. در این گزارش نیز ایران به نقض جدی حقوق شهروندان متهم شده بود. این گزارش و قطعنامه‌ها که با انتقاد و واکنش تند مقامات ایرانی مواجه شده است، نشان از تغییر رویکرد و گشودن جبهه‌ای جدید از سوی غرب در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران است؛ جبهه‌ای که با محوریت آمریکا و دنباله‌روی اروپا شکل گرفته است. اگر چه این تغییر رویکرد پس از انتخابات ریاست‌جمهوری دهم شکل گرفت اما طی ماه‌های اخیر شکل، نوع و حجم آن تفاوت محسوسی یافته است.


 1. مبانی نظری
 
رویکرد حقوق بشری برای ضدیت با جمهوری اسلامی در چارچوب نظریه تصویرسازی قابل تبیین تئوریک است. براساس این نظریه انسان بیش از آنکه با واقعیات سر و کار داشته باشد با برداشتی که از واقعیات دارد، سر و کار دارد و نهایتاً نیز براساس همین برداشت‌ها وتصاویر، تصمیم‌گیری می‌کند. به عبارتی دیگر انسان به دلیل محدودیت هایی که دارد، همیشه نه بر مبنای واقعیات صرف بلکه بر مبنای برداشت‌های خود از آن واقعیات قضاوت کرده و تصمیم‌گیری می‌کند. از آنجایی که تجربیات، دانش، علایق و گرایش‌های فردی در ایجاد تصاویر ذهنی مؤثرند، لذا افراد از یک موضوع واحد، برداشت‌های یکسان ندارند و به همین دلیل در مقابل موضوع واحد واکنش‌های متفاوتی از خود نشان می‌دهند. (مرادیان، 1385: 74)
 
با این وصف تصویر ذهنی یکی از مؤثرترین و در عین حال کم هزینه‌ترین روش‌های اداره سیستم‌ها و جامعه است. به بیان دیگر تصویر ذهنی وسیله‌ای است برای مدیریت بر باورها و ارزش‌های افراد. باورها و ارزش‌ها نیز چارچوب‌های غیر فیزیکی هستند که چگونگی تفسیر و معنا پیدا کردن حوادث پیرامون ما را مشخص می‌کنند. (همان: 82) تصویر ذهنی، نظامی از سبب‌ها را ایجاد می‌کند که با آن می‌توان مشروعیت آفرید یا مشروعیت زدود. در راستای موضوع فوق، این سؤال مهم مطرح می‌شود كه تصاویر تولید شده در چه زمانی می‌توانند مؤثر و اثرگذار حاضر شوند؟ در پاسخ به این سؤال نظریه‌های مختلفی ارائه شده است كه در مجموع، می‌توان مبنای تمام آن‌ها را الگوی «برچسب» دانست. مطابق این الگو اگر تصویر تولید شده بتواند فاصله خود را با «موضوع» كم كند و به آن متصل شود، از بیشترین میزان اثرگذاری برخوردار خواهد بود؛ برعكس هرچه این فاصله بیشتر شود، كارآمدی آن كاهش خواهد یافت. (نصر، 1380: 403ـ 420)با تأمل در نظریه‌های موجود در خصوص «تصویرسازی»، مشخص می‌شود كه عمدة تحلیل‌گران، كارآمدی تصاویر تولیدی را مدیون قوت «برنامة عامل» می‌دانند. منظور از «برنامة عامل»، مجموعة امكاناتی است كه بازیگر اصلی در مواجهه با بازیگر هدف به كار می‌گیرد تا بتواند تصویر مورد نظر خود را از «بازیگر هدف» تولید كند. این امكانات مادی، معنوی و مدیریتی است و توان تبلیغاتی، سرمایه، استخدام فناوری، و حتی دستكاری در شرایط زمینه‌ای را شامل می‌شود. (نصر، 1380: 491ـ 502) بر این اساس توفیق «تصاویر» در وضعیتی تضمین می‌شود كه «بازیگر عامل» بتواند دوگانگی «تصویرـ هدف» را مدیریت كند و تصویر را به «برچسبی» بر «واقعیت» بیرون تبدیل سازد. در این حالت بازیگر اصلی «عامل» (A) است و كارآمدی تصاویر به میزان قوت برنامة او برای تبدیل كردن آن به «برچسب» برای «كشور هدف» (B) منوط است. اما بر مبنای الگوی برچسب دو سویه تبدیل «تصاویر» به «برچسب» نیازمند دو شرط اصلی است كه نظریة برچسب یك‌سویه، فقط به یك شرط آن توجه كرده است:شرط اول، «اقدام عامل» است كه در قالب «برنامة عامل» به آن اشاره رفت. شرط دوم، «اقدام هدف» كه از آن به برنامة «پشتیبان عامل» می‌توان تعبیر كرد.«برنامة پشتیبان» در واقع بیان می‌كند كه «تصاویر» تولید شده، قابلیت التصاق به «بازیگر هدف» را دارند یا خیر. به‌عبارت دیگر، مجموع تلاش‌های عامل برای موجه جلوه دادن تصویر تولیدشده، در نهایت می‌تواند با یك مانع جدی روبه‌رو شود كه «سرمایة اجتماعی» بازیگر هدف است. این سرمایه مانع از آن می‌شود تا تصویر (هرچند هم قوی باشد) بر بازیگر هدف منطبق گردد
 
نظریة برچسب دو سویه، در تأمین شرط دوم، بازیگر هدف را وادار به ایفای نقشی می‌كند كه نتیجة آن ـ به‌‌رغم شكل ظاهری آن كه در تعارض با بازیگر عامل تعریف و اجرا شده ـ تولید یك برنامة پشتیبان به نفع «عامل» است. این برنامه از یك سو «سرمایة اجتماعی» بازیگر هدف را تضعیف می‌كند و از سوی دیگر، مؤیدات لازم را برای دعاوی بازیگر عامل ارائه می‌كند.(افتخاری، 1389) براین اساس بر چسب نقض حقوق بشر در ایران بر مبنای الگوی دوسوی موصوف، ضمن تضعیف سرمایه اجتماعی در کنار ایجاد مؤیدات ساختگی، سعی دارد التصاق حقوق بشری را بر جمهوری اسلامی باور کردنی نماید.در همین راستا، غرب ابتدا با دیپلماسی رسانه‌ای و توان تصویر‌سازی (ایمیج‌سازی) خود چهره‌ای منفی از ایران ساخت و با سیاه‌نمایی وضعیت حقوق بشر در ایران، افکار عمومی را اقناع نمود و در ذهن عوام، به یک قطعنامه غیر رسمی در حوزه حقوق بشر علیه ایران دست یافت.
 
 
2. آماج اصلی حربه حقوق بشر
 بازیگران جنگ نرم از طریق معرفی ایران به نقض حقوق بشر، در‌صدد تصویر‌سازی از چه چیزی هستند؟ به بیان دیگر آماج اصلی حربه حقوق بشر کدامند؟ از محتوای قطعنامه صادر شده اخیر در شورای حقوق بشر و موضوعاتی که سازمان‌های حقوق بشری و رسانه‌های بیگانه دنبال می‌کنند، می‌توان به پاسخ این سوال دست یافت.
 یک- ایده حاکمیت نظام جمهوری اسلامی:آنها در درجه اول سعی دارند تا ایده و اندیشه بنیادین نظام جمهوری اسلامی ایران را در تعارض با مبانی حقوق بشر معرفی نمایند. به عبارت دیگر بازیگران حقوق بشری تلاش می‌کنند تا از ایدئولوژی سازنده نظام سیاسی ایران که بر بنیاد آموزه‌های دینی پایه گذاری شده، تصویری غیر‌واقعی ارائه دهند. در واقع حربه حقوق بشر با الگوی برچسب، در صدد است که نظام دینی را نظامی بسته، عاری از آزادی و اقتدار‌گرای مستبد معرفی نمایند. از این رو به نظر می‌رسد که انتخاب احمد شهید به عنوان گزارشگر حقوق بشر در ایران کاملاً حساب شده بود، چراکه او یک مسلمان و شرقی است و بر این اساس ایران نمی تواند گزارشگر سازمان را غربی معرفی کرده و گزارش او را از موضع خصمانه قدرتهای غربی نسبت به ایران بداند.
 

دو- جامعه اسلامی:سازمان‌های حقوق بشری و رسانه‌های بیگانه با طرح مباحثی مانند؛ وضعیت زندان‌های ایران، شرایط زنان در جامعه، موقعیت مذاهب و اقوام در کشور، و… سعی دارند با تیره و تار نشان دادن فضای جامعه اسلامی، مردم را به این قضاوت بکشانند که جامعه اسلامی در ایران با جامعه دموکراتیک و آزاد فرسخ‌ها فاصله دارد.
 
سه- نهاد و کارگزاران نظام: سومین آماج تصویر‌سازی از طریق حربه حقوق بشری، کارگزاران نظام جمهوری اسلامی است. به طور کلی رویکرد جدید غرب در مساله‌سازی حقوق بشری علیه ایران، متهم سازی نهادهای سیاسی و شخصیت‌های داخلی نسبت به عدم رعایت حقوق بشر می‌باشد. در واقع در این تصویر‌سازی سعی بر این است که نهادهای سیاسی و کارگزاران را ضد ‌‌دموکراتیک و ضد‌ مردمی و نامشروع معرفی نمایند که صلاحیت تصدی مسئولیت و کارگزاری در نظام سیاسی ایران را ندارند. همچنین با این تصویر‌سازی سعی دارند تا افکار عمومی را به این قضاوت برسانند که تا زمانی که نهادهای موجود و افراد مسئول در آن حضور دارند، شرایط به تصویر کشیده شده هرگز اصلاح نخواهد شد. 
 
چهار- بازوهای امنیتی و انتظامی:چهارمین آماج تصویر سازی با توسل به متهم‌سازی نقض حقوق بشر، بازوهای امنیتی نظام هستند.آنها با متهم‌سازی شخصیت‌های نظامی، انتظامی و بسیجی به نقض حقوق بشر تلاش می‌کنند تا این نیروها را به عنوان عوامل سرکوب‌گر معرفی نمایند. در واقع با این تصویر سازی سعی دارند تا اعتبار و اعتماد آنها در نزد مردم مخدوش و زایل گردد.
 
 
کانون‌های فعال تصویرسازی نقض حقوق بشری
 
بازیگران جنگ نرم، در چارچوب کلی راهبرد فروپاشی کانون قدرت سیاسی، کانون‌های مختلفی را برای به تصویر کشاندن وضعیت حقوق بشر در ایران در اختیار گرفته یا راه‌اندازی کردند.
 
یک- راه اندازی شبکه‌های حقوق بشری داخلی:ایالات متحده در اواخر سال دهه 1370ش و بویژه از ابتدای دهه 1380ش در راستای پیشبرد استراتژی براندازی نرم درصدد ایجاد شبکه‌های حقوق بشری و جذب، حمایت و تقویت نیروهایی در داخل کشور شد که در این زمینه فعالیت می‌کردند. یکی از این شبکه‌ها، کانون مدافعان حقوق بشر می‏باشد که در سال 1381 راه اندازی شد. ریاست کانون را «شیرین عبادی» برعهده دارد و «محمد سیف زاده»، «محمد شریف»، «محمدعلی دادخواه» و «عبدالفتاح سلطانی» از جمله اعضای مؤسس آن هستند. دومین گروهی به منظور رصد دایم رویدادهای ایران و متهم نمودن جمهوری اسلامی به نقض حقوق بشر با حمایت آمریکا و هم‌پیمانان اروپایی اش در 10 اسفند 1384 توسط چند تن از دانشجویان افراطی طیف‏های غیرقانونی «تحکیم وحدت» تأسیس شده است، سومین نهادی که با حمایت آمریکا و متحدین آن راه‌اندازی شد، مجموعه‌ی فعالان حقوق بشر در ایران می‌باشد. این گروه از اسفند ماه سال ۱۳۸۴ با موضوع دفاع از مفاد مندرج در اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر در ایران شکل گرفت. چهارمین کانون حقوق بشری، کانون زنان ایرانی به­عنوان یک نشریه‌ی اینترنتی می‌باشد که به دفاع از حقوق بشر به طور کلی و به دفاع از حقوق زنان به طور خاص می‌پردازد.
 
دو- نهادهای حقوق بشری بین‌المللی:آمریکا و غرب از این نهادها به صورت هدفمند و برنامه‌ریزی شده برای مبارزه با ایران از طریق دروغ پردازی در زمینه حقوق بشر استفاده کرده‌اند. یکی از این‌ها دیده بان حقوق بشر است. در این زمینه، «شیرین عبادی» به­دنبال دریافت کمک مالی از سازمان دیده‌بان حقوق بشر به سمت نماینده‌ی داخلی این سازمان در امور ایران منصوب می‌شود. این درحالی بود که وی در حاشیه‌ی مراسم اعطای جایزه در آمریکا از دیده بان حقوق بشر به روزنامه‌ی واشنگتن پست می‌گوید: «امروز من علیه آنچه در ایران می‌گذرد مبارزه می‌کنم. امیدوارم کاری که می‌کنم چیزی را تغییر دهد.» (www.gerdab.ir)
 
سه- وزارت خارجه آمریکا و متحدین آن و گزارش‌دهی سالانه:امریکا، انگلیس، کانادا و اتحادیه اروپا سالانه بخش قابل توجهی از گزارش‌های حقوق بشری یک جانبه خود را به ایران اختصاص می‌دهند. به عنوان نمونه وزارت خارجه بریتانیا، گزارش سیصد صفحه‌ای حقوق بشر خود را در سال ٢٠١1 منتشر کرد که بخش قابل توجهی از آن را به ایران اختصاص داد. وزارت امور ‌خارجه آمریکا نیز در فروردین سال جاری، در اقدامی مشابه و البته سنتی، گزارشی 70‌ صفحه‌ای از وضعیت حقوق‌ بشر در ایران منتشر کرد. در این گزارش نیز ایران به نقض جدی حقوق شهروندان متهم شده بود.
 
چهار- رسانه‌های وابسته به غرب:یکی از کانون‌های فعال در زمینه معرفی ایران به عنوان ناقض حقوق بشر رسانه‌های غربی و ضد‌انقلاب است. در این راستا اخبار با مضامین حقوق بشر، به صورت روزانه علاوه بر زبان فارسی به زبانهای انگلیسی، فرانسه، کردی، عربی، ترکی و بلوچی در وب سایت ها، مجموعه همراه با عکس، ویدئو و فایل صوتی و اسناد متنی منتشر می‌شود. همچنین‌ رادیو فردا، فارسی وان، بی.بی.سی، شبکه VOAو سایر رادیوها و تلویزیون‌های ماهواره‌ای به طور ویژه در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران به سخن پراکنی مشغول هستند.(رک. گروه مطالعاتی، 1388: 180- 181) آنها حتی خبرگزاری هایی را مانند هرانا ارگان مجموعه فعالان حقوق‌بشر در ایران راه انداختند که تمامی اخبار دروغ در باره نقض حقوق‌بشر در ایران را به بهانه حمایت از قربانیان نقض حقوق بشر در ایران پوشش می‌دهند.
 
پنج- بنیادهای فکری و آکادمی‌های آمریکایی و غربی:به طور کلی بنیادهای مختلفی در جنگ نرم علیه ایران فعال هستند که اسامی حدود 60 مورد از این کانون‌ها و بنیادها را وزارت اطلاعات منتشر کرده است. این بنیادها بخشی از فعالیت‌های خود را به موضوع حقوق بشر اختصاص داده اند. به عنوان نمونه بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی در این مورد فعالیت ویژه دارد. این بنیاد در سال 1991. م موظف گردید تا رئوس برنامه‌های اجرایی خود را در قالب سندی استراتژیک و هر پنج سال یکبار منتشر سازد. تاکنون این بنیاد چهار سند استراتژی خود را در سال‌های 1992، 1997، 2002 و 2007 تنظیم و منتشر نموده است.این استراتژی موضوعاتی مانند حقوق بشر، آزادی‌های سیاسی، نقض قانون، حاکمیت ضعیف و دوگانه، کاهش فقر، بی عدالتی و مفاهیمی از این دست را بهانه اقدامات خود علیه کشورهای ضد آمریکایی مستقل قرار داده است.تلاش بنیاد اعانه ملی برای مداخله در ایران نیز به دهه 1980.م باز می‌گردد. در بانک اطلاعات پروژه‌های این بنیاد، اطلاعات مربوط به 22 پروژه مرتبط با ایران ارائه شده که نشان می‌دهد این بنیاد از سال 1991.م تا به امروز تحت عناوین مختلف از جمله حقوق بشر (جوانان، آموزش، رسانه‌ها و انتشارات و …) و حقوق کارگران و زنان به انجام مأموریت خود از سوی کنگره و سیا مشغول بوده است.(عبداله خانی،1385: 85) خانه آزادی یکی دیگر از این بنیادها است.خانه آزادی تلاش می‌کند تا منبع اطلاعاتی جامعی را برای فعالان حقوق بشر ایران فراهم سازد و آنها را با منابع و همکاران دیگر خود در اقصی نقاط جهان مرتبط نماید. طبق این برنامه خانه آزادی باید ماهنامه‌ای الکترونیکی و دو زبانه (فارسی-انگلیسی) طراحی و راه‌اندازی کند تا بواسطه آن فضای مناسبی را برای بحث و بررسی دموکراسی سازی و حقوق بشر البته تنها در ایران و نه در کشورهای همسو با منافع آمریکا مانند مصر و عربستان فراهم آورد. این مجله الکترونیک که «گذار» نامیده شده موظف شده است تا مجموعه‌ای از مقالات، بررسی و نقد کتاب، بررسی و نقد فیلم، گزارش‌های تصویری، نامه‌ها و بیانه‌ها، کاریکاتورهای سیاسی و … را از ایرانیان داخل و خارج با تمرکز بر روی حقوق بشر و چالش‌های دموکراسی‌سازی گرد آورد. (همان:123) از سوی دیگر در این زمینه خانه آزادی (Freedom House) و انستیتوی سیاست مترقی (Progressive Policy Institute) و اندیشکده دموکراتیک به همراه چند اندیشکده دیگر و استراتژیست‌ها و کارشناسان سیاست خارجی، ائتلافی به وجود آورده‌اند که هدف آن برجسته سازی حقوق بشر و دموکراسی در ایران است. .(مشرق،15/1/۱۳۹۰) به عنوان نمونه آکادمی علوم آمریکا، فراخوان برای اعطای بورس به ایرانیان طرفدار حقوق بشر آمریکایی داشته است.
 
شش- شورای حقوق ‌بشر سازمان ملل‌متحد:در گذشته، آمریكا و قدرت‌های غربی به دلیل ساختار سابق كمیسیون حقوق بشر در تحمیل خواسته‌های خود از شرایط و موقعیت به مراتب بهتری برخوردار بودند، با تغییر این ساختار و ایجاد شورای حقوق بشر در سازمان ملل و خروج آمریکا از شورای حقوق بشر، غرب با محدودیت‌هایی در راستای پیشبرد اهداف خود مواجه شد اما عضویت مجدد آمریکا در شورای حقوق بشر در طی دو سال گذشته دو باره وضعیت جدیدی بر این شورا حاکم شده که یکی از نتایج آن صدور قطعنامه علیه ایران و تعیین گزارشگر در 5 ‌فروردین‌ماه سال‌جاری است.
 
3. اهداف جنگ نرم با حربه حقوق بشر
 
هدف اصلی از جنگ نرم، تغییر سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران است. اما بازیگران جنگ نرم برای رسیدن به این هدف، اهداف واسطه‌ای متعددی تعریف نموده‌اند. این اهداف با سازوکارهای مختلفی دنبال می‌شود. یکی از سازوکارهای آنها حربه حقوق بشر است. ساز و کار حقوق بشر اهداف واسطه‌ای زیر را برای راهبرد کلان غرب در جنگ نرم علیه ایران دنبال می‌کند.
 
یک- حمایت از اپوزیسیون و جنبش برانداز
 
یکی از اهداف بازیگران و کانون‌های حقوق بشری حمایت از اپوزیسیون و جنبش برانداز است. روزنامه واشنگتن تایمز نوشت: هیئتی از نمایندگان جمهوری‌خواه و دموکرات آمریکا طرحی را تهیه کردند که مضمون آن حمایت بیشتر از اپوزیسیون‌های سیاسی در ایران می‌باشد.شماری از نمایندگان سنای آمریکا ازجمله “مارك كرك"، “كریستن گیلیبرند"، “رابرت دالد” و “تد دویچ"، طرحی با عنوان ارتقای حقوق بشر و دموكراسی ایران، موسوم به “H.R.1714″ ارائه كردند كه حمایت آمریكا از مخالفان ایران را افزایش دهد. پس از شکست فتنه و بازداشت سرحلقه‌های این جریان و به‌دنبال حصر خانگی «میرحسین موسوی» و «مهدی کروبی» توسط نظام و در پی آن‌که این مسأله هیچ‌گونه واکنش اجتماعی در پی نداشت، غرب را به این نتیجه رساند که با توسل به حربه حقوق بشر این وضعیت را تغییر دهند. در همین راستا یک روز پس از صدور قطع‌نامه ضد‌ ایرانی شورای حقوق بشر سازمان ملل، کاترین اشتون مسؤول سیاست خارجی و امنیت اتحادیه‌ی اروپاخواستار آزادی بی قید و شرط سران فتنه در ایران شد و گفت:«آزادی فوری وبی قید و شرط رهبران اپوزیسیون در ایران، این اعتقاد که بازداشت آنان وسیله‌ی فشار برمخالفان سیاسی در جمهوری اسلامی است را از بین خواهد برد.» هم‌چنین تأکید شورای حقوق بشر بر این مسأله که «وضعیت حقوق بشر در ایران پس از انتخابات اخیر به‌شدت رو به وخامت رفته است» به خوبی گواه این مدعاست. یا الیسون (نماینده دموکرات از ایالت مینه سوتا در مجلس نمایندگان و از طراحان اصلی قانون حمایت از مردم ایران) بازداشت سران فتنه در ایران را مستلزم اقدام بین المللی دانست و اظهار داشت ایالات متحده و متحدانش باید اطمینان حاصل کنند ایران از این مساله اطلاع دارد که ما خواستار آزادی این دو فعال حقوق بشر و دموکراسی هستیم.
 
دو- فروپاشیدن پیوندهای ملت و نظام
 
همان طور که گفته شد آماج اصلی در جنگ نرم را، ذهنیت‌ها و باور‌داشت‌های جامعه تشکیل می‌دهند. بازیگران جنگ نرم کوشش دارند تا با تخریب باورها و سرمایه اجتماعی نظام سیاسی، پیوندهای ملت و نظام را از بین ببرند. با تمرکز بر ارسال خبرها، گزارش‌ها، فیلم‌ها، مستند‌سازی‌های دروغین و صدور قطعنامه‌ها و بیانیه‌های مکرر و مستمر در زمینه نقض حقوق بشر، باور مردم نسبت خودی بودن نظام و اعتماد آنها نسبت به حاکمیت و کارگزاران نظام و اعتباری که نظام سیاسی در نزد مردم دارد، را مخدوش و تخریب نمایند.
 
سه- از بین بردن روایت‌های ایران و نظام در نزد مردم
 
سخن‌پراکنی پیرامون نقض حقوق بشر با این انگیزه صورت می‌گیرد که روایت‌های ایران در زمینه عدالت، آزادی، مردم‌سالاری دینی، دفاع از حقوق انسانی و اسلامی، مبارزه با استکبار و… را مخدوش و از بین ببرند. در واقع در عصر جدید با توجه به تکنولوژی ارتباطاتی و کوچک شدن جهان هر واحد سیاسی که روایت‌های آن در جهان و در میان افکار عمومی قوی‌تر و جذاب‌تر باشد، نافذ‌تر و قدرتمندتر هست. بر همین مبنا اندیشمندان بر این باورند که در عصر اطلاعات نبرد بر سر روایت‌ها است. تحرکات دشمن برای نفی حقوق بشر در ایران سعی دارد روایت و داستان ایران در دو سطح داخلی و خارجی مورد فرسایش و ضعف قرار دهد. زیرا با تضعیف روایت‌ها نظام، قدرت نفوذ و اطاعت‌آوری نظام نیز فروکش خواهد کرد. نظامی که روایت‌های آن در زمینه‌های عدالت، آزادی و مردم‌سالاری دینی و… مقبول نیفتد، اطاعت و حرف‌شنوی مردم از آن نظام نیز کاسته خواهد شد. توسعه و افزایش این وضعیت و تسری آن به تمام روایت‌های نظام می‌تواند آن را با فروپاشی روبرو سازد.  
 
چهار- آماده‌سازی برای ایجاد پتانسیل اعتراضی و اردوکشی خیابانی
 
نمادسازی در زمینه نقض حقوق بشر این ظرفیت را دارد که مردم و افکار عمومی را علیه یک واحد سیاسی بسیج نماید. بازیگران جنگ نرم براین باورند که اگر فضای ذهنی جامعه ایران را پر از خبرها، گزارش‌ها و مستندات نقض حقوق بشری نمایند، قادر خواهند بود تا مردم را به اعتراض علیه نظام بشورانند. در واقع سخن‌پراکنی پیرامون نقض حقوق بشر، با تصویرسازی که از نظام ایجاد می‌کند می‌تواند آستانه صبر و تحمل مردم را کاهش داده و با یک جرقه و شکی آنها را وادار به اردوکشی خیابانی جهت اعتراض نسبت به وضعیتی که برای آنها ساخته شده نمایند.
 
پنج- فرسایش اقتدار ملی بویژه رهبری، نیروهای امنیتی و مدیریتی
 
سیاست حقوق بشری غرب و بازیگران جنگ نرم به صورتی تنظیم شده که بر اساس علوم روانشناسی به صورت تدریجی مولفه‌های اقتدار نظام یعنی رهبری، نیروهای مدافع و نیروهای امنیتی و اطلاعاتی را دچار فرسایش نماید. این موضوع در خصوص نیروهای سپاه، انتظامی، بسیج و اطلاعاتی با شدت بیشتری از سوی دشمن دنبال می‌شود. اعضای اتحادیه اروپا نیز در اجلاس وزرای امور‌خارجه این اتحادیه در لوکزامبورگ، تحریم‌های تازه‌ای را علیه ۳۲ مقام ایرانی به‌دلیل نقض حقوق‌بشر تصویب کردند؛ این اقدام پس از تدوین لیست 80 نفره مشابهی صورت گرفت. قبل از آن نیز آمریکا شخصیت‌های سپاهی و بسیجی و نیروی انتظامی را به بهانه نقض حقوق بشر مورد تحریم قرار داده است. در واقع این اقدام استکبار از این اصل ریشه می‌گیرد که این نیروها تکیه گاه‌های قدرت سیاسی‌اند. چنانچه رابرت هلوی[2]در خصوص نقش نیروهای مسلح معتقد است: استفاده از نیروی نظامی برای ماندن در قدرت “برگ برنده"‌ای است در دست حکومت خودکامه که ممکن است با قوت یافتن مبارزه عاری از خشونت، توسط دولت به مقابله فرستاده شود این در حالی است که در هیچ حالتی خشونت ارتش به نفع جنبش نیست. بر همین اساس وی معتقد است زمانی که عناصر حامی اصلی به اندازه کافی سست شوند دولت و یا گروههای مخالف فرو خواهند ریخت همان‌گونه که با سست شدن پی‌های یک ساختمان، دیوارهای ساختمان فرو می‌ریزند. زیرا این نیروها توانایی دولت را در حکومت کردن فراهم می‌سازند و غالب رژیم‌ها برای حمایت شدن پیش از هر انتخابات دیگر متوسل به این عناصر حامی می‌شوند. (‌در واقع عمده ترین نیروهای پشتیبان نیروهای امنیتی و نظامی هستند) بر همین اساس وی اعلام می‌دارد، اگر نیروهای نظامی و امنیتی مدافع نظام باشند و توانایی لازم را داشته باشند براندازی امکان ندارد صورت بگیرد. (شارپ و هلوی1388: 37-34)
 
شش- ائتلاف سازی برای فشار بین المللی
 
غرب سعی دارد در کنار اعمال فشار در داخل از طریق موضوع حقوق بشری در بعد خارجی نیز کوشش ‌کند تا فضای بین‌المللی را نیز علیه ایران بسیج نماید. آنها از این رهگذر در نظر دارند تا همه دولت‌ها با این تصویر که ایران دولتی قرون وسطایی و سرکوب‌گر است آنها را با خود برای فشار بر ایران همراه سازند. چنانچه برمن معتقد است که وضعیت حقوق بشر در ایران فرصتی “برای جذب مخاطبان بیشتری در کنگره در جهت اعمال تحریم‌های بیشتر است.
 
هفت- زمینه‌سازی برای مداخله سازمان‌های ببن‌المللی
 
استکبار با شدت بخشیدن به موضوع حقوق بشر سعی دارد سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان ملل و شورای امنیت سازمان ملل را در گیر ایران نمایند. چنانچه"شیرین عبادی” اعتراف نمود که «سالها ما زحمت ‌کشیدیم تا این که کار (صدور قطعنامه شورای حقوق بشر)به این مرحله برسد»! وی همچنین اعلام کرد که «عدم تمکین ایران، این اجازه را به جامعه جهانی می‌دهد تا با استفاده از ظرفیت‌های قانونی حکومت ایران را به اتهام جنایت علیه بشریت به دادگاه بین‌المللی بکشاند.» شبیه این موضع را رسانه‌های آمریکایی از قول مقامات آمریکایی اعلام کردند که فرایند قطعنامه حقوق بشری علیه ایران و گزارش‌های گزارشگر حقوق بشر می‌تواند طرح و پیگیری پرونده حقوق بشری ایران را در شورای امنیت فراهم سازد.
 
نتیجه
 
غرب یکی از ساز‌و‌کارهایی را که برای براندازی نرم نظام جمهوری اسلامی ایران در نظر گرفته حربه حقوق بشر است. استفاده از حربه حقوق بشر از ابتدای انقلاب مورد توجه غرب استکباری بوده اما از سالهای 1380 به بعد این حربه در چارچوب یک راهبرد کلی براندازی نرم برنامه‌ریزی شده و یکی از پازل‌های متعدد ساز‌و‌کارهای بازیگران جنگ نرم را در بر می‌گیرد. این بازیگران که همان قدرت‌های استکباری هستند برای براندازی ابتدا نیاز دارند تا پیوندهای ذهنی ملت و حاکمیت را که به عنوان سرمایه اجتماعی و ضریب ایدئولوژیک نظام سیاسی محسوب می‌شود دچار گسل و گسست نموده سپس با فراهم شدن چنین زمینه ای، اقدامات عملیاتی براندازی را در چارچوب مانور خیابانی و اعتراضات مدنی آغاز نمایند. در همین راستا، طراحان جنگ نرم بر این باورند که موضوع نقض حقوق بشر کارکرد تهییج‌سازی بالایی برای بسیج آحاد مردم علیه نظام دارد، لذا باید به صورت مهندسی شده این موضوع را در کنار سایر مولفه‌های براندازی در دستور کار ویژه قرار داد.
 
 
منابع:
 
- افتخاری، اصغر(1389)«دو چهره اسلام هراسی، سلبی و ایجابی در تبلیغات غرب»، فصلنامه رسانه، سال بیستم، شماره 3.
 
- شارپ، جین و رابرت هلوی (1386) جامعه مدنی مبارزه مدنی، ترجمه مهدی کلانترزاده، تهران : انتشارات روشنگران و مطالعات زنان.
 
- عبداله خانی، علی(1385) رویکردها و طرح‌های آمریکایی در باره ایران، تهران: موسسه ابرار معاصر.
 
- گروه مطالعات دانشکده امنیت ملی(1388) تهدیدات رسانه ای، تهران: دانشگاه عالی دفاع ملی
 
- مرادیان، محسن(1385) در آمدی بر ابعاد و مظاهر تهدیدات، تهران: مرکز آموزش و پژوهش شهید سپهبد صیاد شبرازی.
 
- نصر، صلاح(1380) جنگ روانی، ترجمه محمود حقیقت کاشانی، تهران: سروش.

 نظر دهید »

اسلام و مدگرایی

20 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

در يک نگاه کلي، اسلام با همه نوع مد، مخالف نيست. اسلام، امروزي شدن و نوگرايي در سبک و شيوه‏ لباس پوشيدن را نيز به صورت کلي پذيرفته است. آنچه اسلام با آن مخالف است، پشت پا زدن به ارزش ها (مثل: پوشش شرعي، پرهيز از اسراف و …)، رعايت نکردن اخلاق اجتماعي، آزادي مطلق در روابط دختر و پسر و همانند سازي با بيگانگان است. حال اگر اين
پديده هاي انحرافي در قالب مد به خود جوانان داده شوند و ميل فطري «نوگرايي» و نياز «امروز شدن» به لجنزار انحرافات سوق يابد، اسلام با آن مخالف است.

رسول اکرم صلي الله عليه و آله نيز فرموده است: «مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ فَهُوَ مِنْهُمْ؛ هر کس خودش را به گروه خاصي شبيه سازد، جزء آنها شمرده مي شود».

امام صادق عليه السلام مي فرمايد:

لا تَصْحَبُوا أَهْلَ الْبِدَعِ وَ لاتُجالِسُوهُمْ فَتَصيرُو عِنْدَ النّاسِ کَواحدٍ مِنْهُمْ.

با اهل بدعت همصحبت نشويد و با ايشان همنشيني نکنيد؛ زيرا نزد مردم، يکي از آنها شمرده مي شويد.

بنا براين انسان حق ندارد مقدمات متهم شدن خودش را فراهم کند.زيراانسان ها براساس آنچه مي بينند، قضاوت مي کنند.

تعدادي ازراهكار هاي مقابله با پديده مد و مد گرايي عبارتند از:

1 -آموزش فرهنگ و تاريخ آن سرزمين و كشور به شكل ادامه دار از سطح دبستان تا سطوح عالي به جوانان.

2 -فرهنگ سازي از طريق رسانه هاي گروهي و جمعي به منظور خنثي سازي تهاجم فرهنگي و مدگرايي.

3 - الگو سازي بومي به‌جاي الگوهاي بيگانه به منظور مقابله با فرهنگ كاذب مد ومد گرايي

4 - علاقه مند كردن جوانان به فرهنگ ميهني ،بومي، ديني و ايجاد حس تشخص و تفاخر در آنان.

5 - ايجاد زمينه نقد و بررسي به منظور شناساندن و هدف از رواج مد و مد گرايي در مخا طبان.

6 - معرفي اهداف سازمان ها و بنگاههاي بيگانه كه به دنبال ترويج مد و مد گرايي در جهان هستند.

7 - آسيب شناسي مد ومد گرايي با موضوعاتِي مانند، تشخص طلبي،تنوع طلبي،همانند سازي با دوستان، جلب توجه ديگران و…

جملگي مي توانند در مقابله با پديده مد و مدگرايي مقابله و آن را در بلند مدت كمرنگ و يا خنثي نمايد.

 1 نظر

فیلمی که سعی دارد به سینمای اروپا نزدیک‌تر باشد

20 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

فیلم «ملکه» یکی از بهترین فیلم‌های جشنوارة سی‌ام فجر بود و طبق روال بایست در سال گذشته نمایش داده می‌شد اما تا اکران دومِ امسال به تأخیر افتاد. در نهایت با تصمیم غیرمترقبة شورای صنفی نمایش یک هفته زودتر از موعد در یازدهم اردیبهشت، جایگزین انیمیشن تهران 1500 شد و اعتراض تهیه‌کننده را برانگیخت زیرا که هنوز برای فیلم تبلیغات نشده بود. این فیلم که در تهران به سرگروهی سینما استقلال اکران شده، در دو هفتة نخست اکران خود، فقط پنجاه میلیون تومان فروخت و تعداد سالن‌های آن به شش سینما کاهش یافت.

***خلاصة داستان
قصه در آبادان و پالایشگاه آن می‌گذرد. سیاوش (میلاد کی‌مرام) دیده‌بانی است که در کنار کارش به پرورش زنبور عسل اشتغال دارد. فرماندهان از کار او ناراضی هستند و خود او نیز به دنبال نقطه‌ای بهتر برای دیده‌بانی است. روزی با دنبال کردن یک سیم تلفن به بالای بویلر (دودکش) پالایشگاه می‌رسد و اسکلت جمشید (مصطفی زمانی) دیده‌بان قبلی را می‌یابد که دوربین‌های خود را در آنجا کار گذاشته و همانجا شهید شده است.

 او مکرراً جمشید را در رؤیای بیداری می‌بیند که راهنمایی‌اش می‌کند و سفارش‌هایی نیز دارد، از جمله اینکه «اینجا موقعیت خدا است لذا سعی کن از آن به قدر ضرورت استفاده کنی».

 اروند رود، حدّ فاصل میان نیروهای ایران و عراق است که از کنار پالایشگاه می‌گذرد. حوادث مختلفی در میان نیروهای خودی به سبب کمبود مهمات رخ می‌دهد. عیسی فرماندة ارتشی قرارگاه (هومن برق‌نورد) و سیف‌الله (حمیدرضا آذرنگ) از مخالفان او هستند و به دیده‌بانی‌های او توجه نمی‌کنند. اما سیاوش به کمک سرگرد امجد (مهدی سلطانی) و اسدالله (مالک سراج) موفق می‌شود چند گلولة توپ شلیک کند. علی‌رغم اصرار فرماندهان، سیاوش موقعیت خود را فاش نمی‌کند. کمی بعد، قطعنامه 598 پذیرفته می‌شود و عیسی سخنان این دیده‌بان را برای حملۀ قریب الوقوع دشمن باور ندارد و لذا تأخیرهای آنان به نفع دشمن تمام می‌شود. در نهایت یک تانک عراقی این برج را هدف قرار می‌دهد و همه چیز آتش می‌گیرد. در زمان حال، یک شهروند سیه‌چردة بومی، جنازۀ این دو شهید دیده‌بانی (جمشید و سیاوش) را در کنار یکدیگر پیدا می‌کند.
 
***مختصری دربارة عوامل فیلم

محمدعلی باشه آهنگر متولد 1341 دزفول است و فیلم «ملکه» پنجمین اثر اوست. دو فیلم تحسین شدۀ اخیر او یعنی فرزند خاک (1386) و بیداری رؤیاها (1388) سبک و سیاق خاصی به فیلم‌های او داده‌اند. محمدرضا گوهری متولد 1349 در سبزوار، فارغ التحصیل فیلمنامه‌نویسی از دانشکده سینما تئاتر است.

 او کار خود را در سینما با «نیمة گمشده» (1378) که نخستین فیلم باشه آهنگر بود آغاز کرد اما با فیلم یک تکه نان (1383) به شهرت رسید. گوهری نویسندة یازده فیلم سینمایی بوده است و در برخی از آنها همکار داشته است. او بیشترین فیلمنامه‌ها را برای جناب باشه آهنگر نوشته است یعنی فیلمنامة چهار فیلم از پنج فیلم این کارگردان (نیمة گمشده، فرزند خاک، بیداری رؤیاها، ملکه). سید رضا میرکریمی در رتبة بعد قرار دارد (خیلی دور خیلی نزدیک، یه حبه قند).
علیرضا زرین‌دست با فیلمبرداری زیبایش در «ملکه»، بار دیگر نگاه‌ها را متوجه خود کرد. او نامزد سیمرغ بهترین فیلمبرداری شد ولی جایزة آن به امیر کریمی فیلمبردار «روزهای زندگی» رسید.
سید ابوالقاسم حسینی که در عرصة مدیریت تولید، فعالیت داشت با فیلم ملکه نخستین و آخرین تهیه‌کنندگی خود را به ثمر رساند. او یک ماه پس از نمایش این فیلم در جشنوارة فجر، در 25 اسفند 1390 درگذشت.


 
***نقد و تحلیل
«ملکه» فی‌الواقع یک فیلم شاعرانۀ جنگی از کار درآمده است، فیلمی با موضوع دیده‌بانی در خصوص دفاع از شهر استراتژیک آبادان. قبلاً ابراهیم حاتمی‌کیا نیز دو فیلم دربارة دیده‌بان‌ها ساخته بود: دیده‌بان (1367) و برج مینو (1374).
بازی میلاد کی‌مرام در نقش اول فیلم بسیار خوب است. بازی‌های دیگر خصوصاً سیف‌الله (حمیدرضا آذرنگ) و سرگرد امجد (مهدی سلطانی) نیز چشمگیر هستند، خصوصاً که شور و حرارت سیف‌الله در مقابل خونسردی سرگرد که یک فرماندة ارتشی است قرار می‌گیرد.
شخصیت‌‌ها در فیلم پرداخت نشده‌اند. مخصوصاً سیف‌الله که رفتارها و دیالوگ‌هایش در برخی اوقات نامفهوم است. سمیر پسربچه ده سالة یکی از رانند‌ه‌ها با رنگ پوست سیاهش متفاوت از دیگر شخصیت‌ها است. سیاوش با او ارتباط خوبی گرفته و با او رازگویی دارد. احتمالاً همو است که در انتهای فیلم برج دیده‌بانی سیاوش و جمشید را کشف می‌کند. هیچ شخصیت زنی در فیلم وجود ندارد و این از محاسن فیلم است که به واقعیت وفادار است و مثل برخی فیلم‌های وطنی یا خارجی شخصیت زن را به فیلم تحمیل نکرده‌اند.


نام‌های «سیاوش» و «جمشید»، آشکارا ایرانی انتخاب شده‌اند تا به هویت ملی ما تأکید داشته باشند ولی این انتخاب، معارض با مقصود فیلمساز است که همدلی بین دو ملت ایران و عراق را مد نظر قرار داده است.

 جناب آهنگر در مصاحبه‌ای گفته است که این اسامی از نام برخی شهدا گرفته‌شده‌اند ولی آیا همه شهدای ما نام‌های ایرانی داشتند؟ «به یاد شهدا: جمشید محمودیان، موسی آقاهادی» این اولین جملة تیتراژ آخر فیلم است که در آن از دو شهید یاد شده که معلوم نیست چه نسبتی با این فیلم دارند. ما سال‌ها است در حسرت این مانده‌ایم که یک فیلم جنگی ببینیم که در ابتدای آن بنویسد «بر اساس یک داستان واقعی».

 جناب حاتمی‌کیا، شیخ‌طادی و مرحوم ملاقلی‌پور نیز در فیلم‌های خودشان بیش از آنکه به واقعیت تعهد داشته باشند به تخیل خودشان متکی بوده‌اند. تخیل فیلمساز مخاطبان فیلم را به فیلمساز ارجاع می‌دهد و «واقعیت» مردم را به خداوند حواله می‌کند.
 
فیلمنامه را جناب کارگردان با همکاری محمدرضا گوهری نوشته است. گوهری در قصه‌گویی آرام و دوری از صحنه‌های اکشن و نشان‌دادن درونیات آدم‌ها تخصص دارد. فیلمنامه‌های او با حداقل دیالوگ نوشته می‌شوند و این از محاسن نوشته‌های اوست.
طراحی صحنۀ فیلم با اینکه قصه در لوکیشن واقعی در آهن‌پاره‌های پالایشگاه آبادان می‌گذرد بسیار جالب توجه و چشم‌نواز است و کمتر به چشم می‌آید. یکی از نشانه‌های طراحی صحنة خوب آن است که در عین دیده‌شدن گل‌درشت نباشد. طراحی صحنه و لباس این فیلم در جشنوارة سی‌ام فجر سیمرغ بلورین را نصیب عباس بُلوَندی کرد.

تهیه کنندۀ فیلم بنیاد سینمایی فارابی است که برای اکران این فیلم اهمال کرده و بی‌جهت نمایش آن را به تأخیر انداخته است. با توجه به فیلم‌های موجود، به نظر می‌رسد که «ملکه» امسال از سوی ایران برای جوایز اسکار فرستاده خواهد شد.

فیلم «ملکه» به اقتضای زمانه که ما با کشور مسلمان عراق در صلح هستیم، شعارهای صلح طلبانه می‌دهد: کشتن دشمنان به قدر ضرورت و دفاع، موقعیت «دیدگاه» در واقع موقعیت خدا است (نتیجه این می‌شود که همانقدر که خداوند به دشمنانش مهلت داده است ما نیز فرصت دهیم)، سعی دیده‌بان (سیاوش) در منهدم کردن زاغۀ مهمات بدون آنکه کسی از سربازان عراقی کشته شود، «مردم عراق نیز مثل ما هستند فقط آنها یک قلدر [صدام] بالای سرشان است»، به کار گرفتن ترفندی برای جلوگیری از خودکشی فرماندۀ عراقی (همایون ارشادی) که سربازانش را از دست داده و حالا پس از قبول قطعنامه احساس دلتنگی می‌کند و…


 
به نظر ما طرح این مسائل نه‌تنها ایرادی ندارد بلکه یکی از لوازم همین صلحی است که اکنون به دست آمده است مگر اینکه اصل خود را منکر شود، که البته در مواقعی از فیلم رخ داده است. برای نمونه باید به صحنة قطعنامه در فیلم اشاره کنیم که بسیار فشرده شده است و چیزی دربارة آن گفته نمی‌شود.

خبر قبول قطعنامه و اتمام جنگ از رادیو در یک نمای ثابت پخش می‌شود، و همچون نسیم می‌آید و می‌رود بدون آنکه تأثیر واضحی بر شخصیت‌ها و فیلم بگذارد. یکی از علل این واقعه آن است که کارگردان از تصویر کردن آنچه واقعاً رخ داده، اکراه داشته است. قبول قطعنامه تأثر شدید بسیاری از رزمندگان را موجب شد، کسانی که عمدتاً برای جاماندن خودشان از غافله شهدا می‌گریستند یا برای مظلومیت امام خمینی(ره) که علی‌رغم میلش مجبور به این کار شده بود.

آنچه بیش از همه به چشم می‌آید آن است که کارگردان سعی کرده تا ساختار «ملکه» به فیلم‌های اروپایی نزدیک‌تر باشد تا فیلم‌های جبهۀ جنگ خودمان! این از جهاتی خوب است و از جهاتی نه. خوب است چون تصویر متفاوت، زیبا و شاعرانه‌ای از جبهه‌های جنگ خودمان به دست داده و زیبایی باطن رزمنده‌ها را به زیبایی ظاهری یعنی زبان سینما ترجمه کرده است. و البته بد است زیرا که اولاً در فیلم تصویری از امام خمینی یا حتی پرچم ایران نمی‌بینیم و ثانیاً فیلم‌های جنگی و تاریخی (خصوصاً تاریخ انبیاء و ائمه) باید با کمترین دخل و تصرف ساخته شوند. زیرا قهرمانان این فیلم‌ها انسان‌هایی هستند که می‌خواهند ارادة خداوند را در زمین تحقق ببخشند و ضدقهرمان‌ها نیز کسانی هستند که با ایشان مخالفت می‌کنند و به قتل آنها کمر بسته‌اند.

جناب باشه آهنگر که متولد دزفول و از رزمندگان بوده است برای این پروژه حساسیت خاصی داشته است. ایشان در نشست مطبوعاتی فیلم در جشنوارة فجر گفتند یکی از جانبازان دیده‌بان به نام غلام زرقانی در تحقیق این کار به آنها کمک کرده است و اولین هدف‌گیری سیاوش در واقع از خاطرات ایشان بوده است.

 برخی از وقایع دیگر جنگ نیز به صورت دیگری در فیلم اقتباس شده است. مثلاً نقل است که یکی از خلبانان جنگ که برای انهدام یکی از پل‌های استراتژیک عراق اعزام شده بود چرخی زده، انهدام را به تأخیر انداخت تا اتومبیلی که روی این پل در تردد بود، عبور کند. در اینجا نیز سیاوش انهدام زاغة مهمات را به تأخیر می‌اندازد تا کامیون بگذرد و کسی آسیب نبیند، گرچه بعد از فرار رانندة کامیون دستور انهدام آن را نیز می‌دهد.

سیف‌الله به ناگاه محل دیده‌بانی را پیدا کرده، از این موقعیت برای کشتن دشمن استفاده می‌کند، که سیاوش سرمی‌رسد و با پرتاب بی‌سیم و بریدن سیم تلفن ارتباط او را با توپخانه قطع می‌کند. سیف‌الله به سیاوش نهیب می‌زند که تو از دشمن کینه داری. سیف‌الله انکار می‌کند و در جواب، دفترچه‌ای به سیاوش نشان می‌دهد که بریده لباس شهدا را درآن چسبانده است. او با فریاد «من کینه ندارم» موقعیت دیده‌بانی را ترک می‌کند.
 
این واقعه مرا به یاد یکی از خاطرات نقل‌شده از مرحوم حجت الاسلام ابوترابی در دوران اسارت می‌اندازد. روزی مأموران صلیب سرخ به اردوگاه می‌آیند و از او می‌پرسند که آیا شکنجه شده است یا نه؟ او جواب نمی‌دهد و مأموران می‌روند. فرد شکنجه‌گر ایشان را می‌خواند و از علت سکوتش سؤال می‌کند. مرحوم ابوترابی جواب می‌دهد که ما دو تا مسلمانیم که در برخی مواقع با هم اختلاف داریم و نباید در حکمیت به یک کافر مراجعه کنیم. شکنجه‌گر کلاهش را بر زمین زده و خود را نوکر او می‌خواند.


فیلم «ملکه» نیز به همین مسئله تأکید دارد که ما در جنگ دفاع‌کننده بودیم و از کشتن عراقی‌ها خوشحال نمی‌شدیم و نتیجه را به خدای تعالی واگذار می‌کردیم. حقانیت امام و رزمندگان ما بود که این عزت را برای ما آورد. در تشییع امام خمینی(ره) میلیون‌ها نفر حاضر شدند و حتی برخی از مصیبت جانسوز او دق کردند و مردند. اما رهبر عراق به وضع اسفناکی در پاییز 1382 دستگیر و اعدام شد و همه از مرگ او خرسند بودند. اگر در سال‌های اخیر به کشور عراق رفته باشید احتمالاً حسینیه و تکایایی مزیّن به نام امام خمینی(ره) دیده‌اید.


 
***ایرادها و نواقص فیلم


1. ریتم فیلم واضحاً کند است. حدود بیست دقیقه طول می‌کشد تا فیلم راه بیفتد. در همین اوقات است که سیاوش سیم تلفن را می‌یابد و چهار دقیقه زمان می‌برد تا او به بالای دودکش برسد. برخی مخاطبان فیلم در این اوقات از دست می‌روند.


2. معلوم نیست که چرا سیاوش باید از طریق دنبال کردن سیم تلفن به ساختمان دودکش رهنمون شود. چرا او خود قبلاً آن برج را ندیده و به فکر استفاده از آن نیفتاده است؟

3. شخصیت‌ها پرداخت نشده‌اند، آنها مرتباً با یکدیگر در حال نزاعند و درک رفتارشان گاهی دشوار است و ما ذهنیت درستی از ایشان نداریم.

4. قطعنامه 598 سازمان ملل، در 27 تیر 1367 از سوی ایران پذیرفته شد و ماجرای فیلم «ملکه» نیز در همین اوقات می‌گذرد. اما لباس برخی بازیگران فیلم که کاپشن پوشیده‌اند تماشاگر را به اشتباه می‌اندازد که قصة فیلم در زمستان می‌گذرد. گرچه فیلم در مکان واقعی قصه (پالایشگاه آبادان) فیلمبرداری شده اما بایست برای زمان و فصل مناسب نیز چاره‌ای اندیشیده می‌شد (فیلم، در زمستان 1389 فیلمبرداری شده است).

5. فیلم «ملکه» از هر گفتار دینی و نشان دادن تصویر رایج از رزمندگان پرهیز دارد. در حالیکه جبها‌های جنگ ما انچه بیش از همه به چشم می‌آمد دین و اعتقاد بود.

6. شخصیت‌پردازی و تصاویر فیلم حکایت از آن دارد که کارگردان «ملکه» به مخاطب بین المللی بیش از هموطنانش نظر داشته است. اما فیلم برای این افق تلاشی نکرده است. مثلاً فیلم از قبول قطعنامه 598 به سرعت می‌گذرد و نتایج آن نیز در نهایت اختصار با یک مونولوگ سیاوش برگزار می‌شود که «کاش مرده بودم و قبول قطعنامه را نمی‌دیدم».

7. کسانی که در جبهة خودی کشته می‌شوند را نمی‌توان نام شهید نهاد. موسی (حسین باشه آهنگر) با انفجار یک گلولة توپ مستعمل، می‌میرد. سیف‌الله به سبب مرگ موسی روانی می‌شود و یک تریلر مهمات را به غنیمت می‌گیرد و می‌گوید گلوله‌های عمل‌نکرده به ما داده‌اند. سرگرد برای مذاکره می‌رود. نیروهای خودی سیف‌الله را می‌زنند و یکی از گلوله‌های توپ از دست او رهاشده و آن را می‌کشد. پس فرماندهان صالح و شهدای واقعی جنگ ما کجا هستند؟


 
***نمادگرایی در ملکه

در فیلم نمادگرایی چندی صورت گرفته که ما به دو مورد از آن اشاره می‌کنیم.

1. چکاندن قطرة چشم که سرگرد امجد مکرراً از آن استفاده می‌کند. سرگرد، ارتشی متعادل فیلم و یکی از حامیان سیاوش است. مقصود کارگردان این بوده که بگوید سرگرد امجد چشمانش را می‌شوید تا بتواند منظر خود را به سیاوش نزدیک کند.

2. سیاوش در کنار دیده‌بانی زنبور عسل پرورش می‌دهد. در آخرین جملات فیلم گفته می‌شود که زنبورهای عسل از خانه خود دفاع می‌کنند و حتی جانشان را بر سر این کار خواهند گذاشت. مقصود فیلمساز آن بوده که زنبورها را به سربازان ایرانی تشبیه کند که تا پای جان برای دفاع از وطن و خانه خود می‌جنگند. 

***جوایز از جشنوارة فیلم فجر

فیلم ملکه در سی‌امین جشنواره فیلم فجر نامزد سیزده جایزه بود که در نهایت سه سیمرغ و یک دیپلم نصیب آن شد: سیمرغ بهترین طراحی صحنه و لباس (عباس بُلوَندی)، سیمرغ بهترین موسیقی متن (حسین علیزاده)، سیمرغ برای فیلم برگزیدۀ تماشاگران بخش مسابقۀ بین‌الملل (سید ابوالقاسم حسینی)، و دیپلم افتخار جلوه‌های ویژۀ بصری (حسن ایزدی).

در دی ماه 1391 این فیلم در ششمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در دوازده رشته نامزد شد که توانست چهار جایزة آن را کسب کند: در رشته‌های فیلمبرداری، کارگردانی، موسیقی و بازیگری (حمیدرضا آذرنگ).

در خارج از کشور، فیلم ملکه در یازدهمین جشنوارة بین‌المللی فیلم قبرس موفق به همراه یکی فیلم یونانی دیگر موفق به اخذ جایزه ویژه داوران دانشجو شد. این فیلم در شهریور 1391 همزمان با اکران در تبریز، در دو سینمای عراق نیز نمایش داده شد. گفته می‌شود «ملکه» تنها فیلم جنگی ایران است که می‌تواند در کشور متخاصم نیز نمایش داده شود.


 
***در حاشیة جشنواره سی‌ام فیلم فجر

انتظار می‌رفت از میان سیزده مورد نامزدی، جوایز بیشتری نصیب این فیلم شود و مثلاً جایزة بهترین فیلم جشنواره را بگیرد که اینچنین نشد. شب اهدای جوایز در تالار وحدت، شب سختی برای باشه آهنگر و تهیه‌کننده‌اش بود. حسینی یک ماه بعد در سن حدود پنجاه سالگی درگذشت و احتمالاً این واقعه در مرگ او ‌اثر داشته است.

جایزۀ سیمرغ فیلمبرداری در جشنوارۀ سی‌ام، به اعتقاد بسیاری حق مسلّم علیرضا زرین‌دست بود. پس از جشنواره، جمال شورجه در مصاحبه با مشرق‌نیوز یکی از عللی که به زرین‌دست سیمرغ داده نشد را بزرگداشت او در افتاحیة جشنوارة سی‌ام دانست.

جالب توجه این است که خود جناب شورجه نیز در همین دوره از جشنواره مورد تقدیر قرار گرفته بود. به سخنان جمال شورجه توجه فرمایید:
آقاي زرين‌دست به عنوان “بهترين فيلمبردار” در جشنواره بود و تا آخرين ساعات هم بود؛ باز همانجا و به دليل همين مصلحت‌ها و براي نگاه جامع به پخش جوايز، چون توزيع است تا کمتر کسي از جوايز بي نصيب بماند، تشخيص دادند که زرين‌دست در بزرگداشت بوده و در [بخش] بين‌الملل هم جايزه گرفته، شايد بهتر باشد که جايزه به يک نفر ديگر داده شود! البته آقاي کريمي هم کارش خوب بود، يعني فاصله‌اش با آقاي زرين‌دست خيلي زياد نبود ولي نام زرين‌دست تا آخرين لحظه‌ها جلو بود.
… به نظر من، “ملکه” جا داشت که جوايز بيشتري بگيرد. من خودم نظر داشتم که بهترين فيلم “ملکه” بود ولي در جمع‌بندي [ديده نشد] و خصوصاً دقيقه نود، شتابزده که آقا زود باشيد! ماشين‌ها منتظرند و نمي‌رسيم! که حتي نرسيديم يک بيانيه بنويسيم؛ چون سر بيانيه خصوصاً مبحث “فيلمنامه” خيلي بحث داشتيم؛ اصلاً نرسيديم؛ دقيقه نود کار را جمع کرديم و رفتيم!
 
***امیر اهوارکی

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 61
  • 62
  • 63
  • ...
  • 64
  • ...
  • 65
  • 66
  • 67
  • ...
  • 68
  • ...
  • 69
  • 70
  • 71
  • ...
  • 79
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

تنها یک دقیقه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • عرفانهای نو ظهور
  • ولایت فقیه
  • جنگ نرم
    • رسانه
    • اسباب بازی
    • فضای سایبری
  • معرفی کتاب
  • سبک زندگی
  • مناسبت ها
  • نقد فیلم


دریافت کد همین آهنگ برای وب
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس