تنها یک دقیقه

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

جنگ نرم با رویکرد حقوق بشر

20 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

موضوع «حقوق بشر» مثل ابزارى در دست قدرتهاى جهانى است، تا اگر دیدند دولت با نظرات آنها مخالفت میكند، آن دولت را - و اگر لازم شد آن ملت را - متّهم كنند.(مقام معظم رهبری)
جنگ نرم علیه ایران به صورت چند وجهی و با رویکردها و ساز و کارهای مختلفی از سوی استکبار دنبال می‌شود. یکی از این رویکردها حقوق بشر است. همان طور که جنگ نرم با هدف تغییر سیاسی صورت می‌گیرد، حربه حقوق بشر نیز با هدف تغییر سیاسی رابطه معناداری دارد. با این فرض هدف از این مقاله شناخت آماج اصلی حربه حقوق بشر و کانون‌های آن از یک سو و اهداف واسطه جنگ نرم با رویکرد حقوق بشری از سوی دیگر است. نتیجه این تحقیق این است که بازیگران جنگ نرم با تصویرسازی منفی از طریق حربه حقوق بشر سعی در تخریب و فروپاشی ذهنی جامعه را داشته و از این رهگذر به دنبال زمینه سازی برای اردوکشی خیابانی علیه حاکمیت می‌باشند.
 
 جنگ نرم، تلاشی سازماندهی شده با رویکردهای چند بُعدی و چند وجهی است که تمام حوزه‌های مختلف یک نظام سیاسی را مورد آماج خود قرار می‌دهد. این جنگ آخرین حلقه از راهبردهای آمریکا و متحدین غربی آن برای تغییر سیاسی در جمهوری اسلامی ایران می‌باشد. استکبار پس از ناامیدی در راهبردهای گذشته خود، متوسل به راهبردهایی شده که به جای آماج قرار دادن فیزیک دولت، ایدئولوژی قوام بخش، اندیشه‌های سازنده، سرمایه اجتماعی و تکیه‌گاه‌های قدرت سیاسی نظام را مورد هدف قرار می‌دهد. هدف قرار دادن مراجع و موضوعات ذکر شده ازسوی استکبار با رویکردهای مختلف و به صورت چند وجهی و پیچیده صورت می‌گیرد. چنانچه رهبر معظم انقلاب فرمودند: «دشمنان انقلاب اسلامی و ملت ایران در روند مقابله با ایران اسلامی، به صورت به هم پیوسته و جبهه‌ای عمل می كنند و با نوعی تقسیم‌بندی وظایف در چارچوب یك طرح كلی، به فعالیتهای جبهه‌ای برضد انقلاب مشغولند»[1]یکی از این رویکردها توسل به حربه حقوق بشر است که به صورت هدفمند، پیوسته و جبهه‌ای بر ضد جمهوری اسلامی وارد عمل شده‌اند. نقطه عطف در این راستا،قطعنامه‌ شورای حقوق‌ بشر سازمان ملل ‌متحد است که در تاریخ 5‌ فروردین‌ ماه سال ‌جاری با 22رأی مثبت، 7 رأی منفی و 14رأی ممتنع علیه ایران تصویب و مقرر کرد برای رسیدگی به موارد نقض حقوق بشر در ایران یک گزارشگر ویژه تعیین شود. پس از این قطعنامه، اعضای اتحادیه اروپا نیز در اجلاس وزرای امور‌ خارجه این اتحادیه در لوکزامبورگ، تحریم‌های تازه‌ای را علیه ۳۲ مقام ایرانی به ‌دلیل نقض حقوق ‌بشر تصویب کردند؛ این اقدام پس از تدوین لیست 80 نفره مشابهی صورت گرفت. همچنین وزارت امور‌ خارجه آمریکا در اقدامی مشابه و البته سنتی، گزارشی 70‌ صفحه‌ای از وضعیت حقوق ‌بشر در ایران منتشر کرد. در این گزارش نیز ایران به نقض جدی حقوق شهروندان متهم شده بود. این گزارش و قطعنامه‌ها که با انتقاد و واکنش تند مقامات ایرانی مواجه شده است، نشان از تغییر رویکرد و گشودن جبهه‌ای جدید از سوی غرب در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران است؛ جبهه‌ای که با محوریت آمریکا و دنباله‌روی اروپا شکل گرفته است. اگر چه این تغییر رویکرد پس از انتخابات ریاست‌جمهوری دهم شکل گرفت اما طی ماه‌های اخیر شکل، نوع و حجم آن تفاوت محسوسی یافته است.


 1. مبانی نظری
 
رویکرد حقوق بشری برای ضدیت با جمهوری اسلامی در چارچوب نظریه تصویرسازی قابل تبیین تئوریک است. براساس این نظریه انسان بیش از آنکه با واقعیات سر و کار داشته باشد با برداشتی که از واقعیات دارد، سر و کار دارد و نهایتاً نیز براساس همین برداشت‌ها وتصاویر، تصمیم‌گیری می‌کند. به عبارتی دیگر انسان به دلیل محدودیت هایی که دارد، همیشه نه بر مبنای واقعیات صرف بلکه بر مبنای برداشت‌های خود از آن واقعیات قضاوت کرده و تصمیم‌گیری می‌کند. از آنجایی که تجربیات، دانش، علایق و گرایش‌های فردی در ایجاد تصاویر ذهنی مؤثرند، لذا افراد از یک موضوع واحد، برداشت‌های یکسان ندارند و به همین دلیل در مقابل موضوع واحد واکنش‌های متفاوتی از خود نشان می‌دهند. (مرادیان، 1385: 74)
 
با این وصف تصویر ذهنی یکی از مؤثرترین و در عین حال کم هزینه‌ترین روش‌های اداره سیستم‌ها و جامعه است. به بیان دیگر تصویر ذهنی وسیله‌ای است برای مدیریت بر باورها و ارزش‌های افراد. باورها و ارزش‌ها نیز چارچوب‌های غیر فیزیکی هستند که چگونگی تفسیر و معنا پیدا کردن حوادث پیرامون ما را مشخص می‌کنند. (همان: 82) تصویر ذهنی، نظامی از سبب‌ها را ایجاد می‌کند که با آن می‌توان مشروعیت آفرید یا مشروعیت زدود. در راستای موضوع فوق، این سؤال مهم مطرح می‌شود كه تصاویر تولید شده در چه زمانی می‌توانند مؤثر و اثرگذار حاضر شوند؟ در پاسخ به این سؤال نظریه‌های مختلفی ارائه شده است كه در مجموع، می‌توان مبنای تمام آن‌ها را الگوی «برچسب» دانست. مطابق این الگو اگر تصویر تولید شده بتواند فاصله خود را با «موضوع» كم كند و به آن متصل شود، از بیشترین میزان اثرگذاری برخوردار خواهد بود؛ برعكس هرچه این فاصله بیشتر شود، كارآمدی آن كاهش خواهد یافت. (نصر، 1380: 403ـ 420)با تأمل در نظریه‌های موجود در خصوص «تصویرسازی»، مشخص می‌شود كه عمدة تحلیل‌گران، كارآمدی تصاویر تولیدی را مدیون قوت «برنامة عامل» می‌دانند. منظور از «برنامة عامل»، مجموعة امكاناتی است كه بازیگر اصلی در مواجهه با بازیگر هدف به كار می‌گیرد تا بتواند تصویر مورد نظر خود را از «بازیگر هدف» تولید كند. این امكانات مادی، معنوی و مدیریتی است و توان تبلیغاتی، سرمایه، استخدام فناوری، و حتی دستكاری در شرایط زمینه‌ای را شامل می‌شود. (نصر، 1380: 491ـ 502) بر این اساس توفیق «تصاویر» در وضعیتی تضمین می‌شود كه «بازیگر عامل» بتواند دوگانگی «تصویرـ هدف» را مدیریت كند و تصویر را به «برچسبی» بر «واقعیت» بیرون تبدیل سازد. در این حالت بازیگر اصلی «عامل» (A) است و كارآمدی تصاویر به میزان قوت برنامة او برای تبدیل كردن آن به «برچسب» برای «كشور هدف» (B) منوط است. اما بر مبنای الگوی برچسب دو سویه تبدیل «تصاویر» به «برچسب» نیازمند دو شرط اصلی است كه نظریة برچسب یك‌سویه، فقط به یك شرط آن توجه كرده است:شرط اول، «اقدام عامل» است كه در قالب «برنامة عامل» به آن اشاره رفت. شرط دوم، «اقدام هدف» كه از آن به برنامة «پشتیبان عامل» می‌توان تعبیر كرد.«برنامة پشتیبان» در واقع بیان می‌كند كه «تصاویر» تولید شده، قابلیت التصاق به «بازیگر هدف» را دارند یا خیر. به‌عبارت دیگر، مجموع تلاش‌های عامل برای موجه جلوه دادن تصویر تولیدشده، در نهایت می‌تواند با یك مانع جدی روبه‌رو شود كه «سرمایة اجتماعی» بازیگر هدف است. این سرمایه مانع از آن می‌شود تا تصویر (هرچند هم قوی باشد) بر بازیگر هدف منطبق گردد
 
نظریة برچسب دو سویه، در تأمین شرط دوم، بازیگر هدف را وادار به ایفای نقشی می‌كند كه نتیجة آن ـ به‌‌رغم شكل ظاهری آن كه در تعارض با بازیگر عامل تعریف و اجرا شده ـ تولید یك برنامة پشتیبان به نفع «عامل» است. این برنامه از یك سو «سرمایة اجتماعی» بازیگر هدف را تضعیف می‌كند و از سوی دیگر، مؤیدات لازم را برای دعاوی بازیگر عامل ارائه می‌كند.(افتخاری، 1389) براین اساس بر چسب نقض حقوق بشر در ایران بر مبنای الگوی دوسوی موصوف، ضمن تضعیف سرمایه اجتماعی در کنار ایجاد مؤیدات ساختگی، سعی دارد التصاق حقوق بشری را بر جمهوری اسلامی باور کردنی نماید.در همین راستا، غرب ابتدا با دیپلماسی رسانه‌ای و توان تصویر‌سازی (ایمیج‌سازی) خود چهره‌ای منفی از ایران ساخت و با سیاه‌نمایی وضعیت حقوق بشر در ایران، افکار عمومی را اقناع نمود و در ذهن عوام، به یک قطعنامه غیر رسمی در حوزه حقوق بشر علیه ایران دست یافت.
 
 
2. آماج اصلی حربه حقوق بشر
 بازیگران جنگ نرم از طریق معرفی ایران به نقض حقوق بشر، در‌صدد تصویر‌سازی از چه چیزی هستند؟ به بیان دیگر آماج اصلی حربه حقوق بشر کدامند؟ از محتوای قطعنامه صادر شده اخیر در شورای حقوق بشر و موضوعاتی که سازمان‌های حقوق بشری و رسانه‌های بیگانه دنبال می‌کنند، می‌توان به پاسخ این سوال دست یافت.
 یک- ایده حاکمیت نظام جمهوری اسلامی:آنها در درجه اول سعی دارند تا ایده و اندیشه بنیادین نظام جمهوری اسلامی ایران را در تعارض با مبانی حقوق بشر معرفی نمایند. به عبارت دیگر بازیگران حقوق بشری تلاش می‌کنند تا از ایدئولوژی سازنده نظام سیاسی ایران که بر بنیاد آموزه‌های دینی پایه گذاری شده، تصویری غیر‌واقعی ارائه دهند. در واقع حربه حقوق بشر با الگوی برچسب، در صدد است که نظام دینی را نظامی بسته، عاری از آزادی و اقتدار‌گرای مستبد معرفی نمایند. از این رو به نظر می‌رسد که انتخاب احمد شهید به عنوان گزارشگر حقوق بشر در ایران کاملاً حساب شده بود، چراکه او یک مسلمان و شرقی است و بر این اساس ایران نمی تواند گزارشگر سازمان را غربی معرفی کرده و گزارش او را از موضع خصمانه قدرتهای غربی نسبت به ایران بداند.
 

دو- جامعه اسلامی:سازمان‌های حقوق بشری و رسانه‌های بیگانه با طرح مباحثی مانند؛ وضعیت زندان‌های ایران، شرایط زنان در جامعه، موقعیت مذاهب و اقوام در کشور، و… سعی دارند با تیره و تار نشان دادن فضای جامعه اسلامی، مردم را به این قضاوت بکشانند که جامعه اسلامی در ایران با جامعه دموکراتیک و آزاد فرسخ‌ها فاصله دارد.
 
سه- نهاد و کارگزاران نظام: سومین آماج تصویر‌سازی از طریق حربه حقوق بشری، کارگزاران نظام جمهوری اسلامی است. به طور کلی رویکرد جدید غرب در مساله‌سازی حقوق بشری علیه ایران، متهم سازی نهادهای سیاسی و شخصیت‌های داخلی نسبت به عدم رعایت حقوق بشر می‌باشد. در واقع در این تصویر‌سازی سعی بر این است که نهادهای سیاسی و کارگزاران را ضد ‌‌دموکراتیک و ضد‌ مردمی و نامشروع معرفی نمایند که صلاحیت تصدی مسئولیت و کارگزاری در نظام سیاسی ایران را ندارند. همچنین با این تصویر‌سازی سعی دارند تا افکار عمومی را به این قضاوت برسانند که تا زمانی که نهادهای موجود و افراد مسئول در آن حضور دارند، شرایط به تصویر کشیده شده هرگز اصلاح نخواهد شد. 
 
چهار- بازوهای امنیتی و انتظامی:چهارمین آماج تصویر سازی با توسل به متهم‌سازی نقض حقوق بشر، بازوهای امنیتی نظام هستند.آنها با متهم‌سازی شخصیت‌های نظامی، انتظامی و بسیجی به نقض حقوق بشر تلاش می‌کنند تا این نیروها را به عنوان عوامل سرکوب‌گر معرفی نمایند. در واقع با این تصویر سازی سعی دارند تا اعتبار و اعتماد آنها در نزد مردم مخدوش و زایل گردد.
 
 
کانون‌های فعال تصویرسازی نقض حقوق بشری
 
بازیگران جنگ نرم، در چارچوب کلی راهبرد فروپاشی کانون قدرت سیاسی، کانون‌های مختلفی را برای به تصویر کشاندن وضعیت حقوق بشر در ایران در اختیار گرفته یا راه‌اندازی کردند.
 
یک- راه اندازی شبکه‌های حقوق بشری داخلی:ایالات متحده در اواخر سال دهه 1370ش و بویژه از ابتدای دهه 1380ش در راستای پیشبرد استراتژی براندازی نرم درصدد ایجاد شبکه‌های حقوق بشری و جذب، حمایت و تقویت نیروهایی در داخل کشور شد که در این زمینه فعالیت می‌کردند. یکی از این شبکه‌ها، کانون مدافعان حقوق بشر می‏باشد که در سال 1381 راه اندازی شد. ریاست کانون را «شیرین عبادی» برعهده دارد و «محمد سیف زاده»، «محمد شریف»، «محمدعلی دادخواه» و «عبدالفتاح سلطانی» از جمله اعضای مؤسس آن هستند. دومین گروهی به منظور رصد دایم رویدادهای ایران و متهم نمودن جمهوری اسلامی به نقض حقوق بشر با حمایت آمریکا و هم‌پیمانان اروپایی اش در 10 اسفند 1384 توسط چند تن از دانشجویان افراطی طیف‏های غیرقانونی «تحکیم وحدت» تأسیس شده است، سومین نهادی که با حمایت آمریکا و متحدین آن راه‌اندازی شد، مجموعه‌ی فعالان حقوق بشر در ایران می‌باشد. این گروه از اسفند ماه سال ۱۳۸۴ با موضوع دفاع از مفاد مندرج در اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر در ایران شکل گرفت. چهارمین کانون حقوق بشری، کانون زنان ایرانی به­عنوان یک نشریه‌ی اینترنتی می‌باشد که به دفاع از حقوق بشر به طور کلی و به دفاع از حقوق زنان به طور خاص می‌پردازد.
 
دو- نهادهای حقوق بشری بین‌المللی:آمریکا و غرب از این نهادها به صورت هدفمند و برنامه‌ریزی شده برای مبارزه با ایران از طریق دروغ پردازی در زمینه حقوق بشر استفاده کرده‌اند. یکی از این‌ها دیده بان حقوق بشر است. در این زمینه، «شیرین عبادی» به­دنبال دریافت کمک مالی از سازمان دیده‌بان حقوق بشر به سمت نماینده‌ی داخلی این سازمان در امور ایران منصوب می‌شود. این درحالی بود که وی در حاشیه‌ی مراسم اعطای جایزه در آمریکا از دیده بان حقوق بشر به روزنامه‌ی واشنگتن پست می‌گوید: «امروز من علیه آنچه در ایران می‌گذرد مبارزه می‌کنم. امیدوارم کاری که می‌کنم چیزی را تغییر دهد.» (www.gerdab.ir)
 
سه- وزارت خارجه آمریکا و متحدین آن و گزارش‌دهی سالانه:امریکا، انگلیس، کانادا و اتحادیه اروپا سالانه بخش قابل توجهی از گزارش‌های حقوق بشری یک جانبه خود را به ایران اختصاص می‌دهند. به عنوان نمونه وزارت خارجه بریتانیا، گزارش سیصد صفحه‌ای حقوق بشر خود را در سال ٢٠١1 منتشر کرد که بخش قابل توجهی از آن را به ایران اختصاص داد. وزارت امور ‌خارجه آمریکا نیز در فروردین سال جاری، در اقدامی مشابه و البته سنتی، گزارشی 70‌ صفحه‌ای از وضعیت حقوق‌ بشر در ایران منتشر کرد. در این گزارش نیز ایران به نقض جدی حقوق شهروندان متهم شده بود.
 
چهار- رسانه‌های وابسته به غرب:یکی از کانون‌های فعال در زمینه معرفی ایران به عنوان ناقض حقوق بشر رسانه‌های غربی و ضد‌انقلاب است. در این راستا اخبار با مضامین حقوق بشر، به صورت روزانه علاوه بر زبان فارسی به زبانهای انگلیسی، فرانسه، کردی، عربی، ترکی و بلوچی در وب سایت ها، مجموعه همراه با عکس، ویدئو و فایل صوتی و اسناد متنی منتشر می‌شود. همچنین‌ رادیو فردا، فارسی وان، بی.بی.سی، شبکه VOAو سایر رادیوها و تلویزیون‌های ماهواره‌ای به طور ویژه در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران به سخن پراکنی مشغول هستند.(رک. گروه مطالعاتی، 1388: 180- 181) آنها حتی خبرگزاری هایی را مانند هرانا ارگان مجموعه فعالان حقوق‌بشر در ایران راه انداختند که تمامی اخبار دروغ در باره نقض حقوق‌بشر در ایران را به بهانه حمایت از قربانیان نقض حقوق بشر در ایران پوشش می‌دهند.
 
پنج- بنیادهای فکری و آکادمی‌های آمریکایی و غربی:به طور کلی بنیادهای مختلفی در جنگ نرم علیه ایران فعال هستند که اسامی حدود 60 مورد از این کانون‌ها و بنیادها را وزارت اطلاعات منتشر کرده است. این بنیادها بخشی از فعالیت‌های خود را به موضوع حقوق بشر اختصاص داده اند. به عنوان نمونه بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی در این مورد فعالیت ویژه دارد. این بنیاد در سال 1991. م موظف گردید تا رئوس برنامه‌های اجرایی خود را در قالب سندی استراتژیک و هر پنج سال یکبار منتشر سازد. تاکنون این بنیاد چهار سند استراتژی خود را در سال‌های 1992، 1997، 2002 و 2007 تنظیم و منتشر نموده است.این استراتژی موضوعاتی مانند حقوق بشر، آزادی‌های سیاسی، نقض قانون، حاکمیت ضعیف و دوگانه، کاهش فقر، بی عدالتی و مفاهیمی از این دست را بهانه اقدامات خود علیه کشورهای ضد آمریکایی مستقل قرار داده است.تلاش بنیاد اعانه ملی برای مداخله در ایران نیز به دهه 1980.م باز می‌گردد. در بانک اطلاعات پروژه‌های این بنیاد، اطلاعات مربوط به 22 پروژه مرتبط با ایران ارائه شده که نشان می‌دهد این بنیاد از سال 1991.م تا به امروز تحت عناوین مختلف از جمله حقوق بشر (جوانان، آموزش، رسانه‌ها و انتشارات و …) و حقوق کارگران و زنان به انجام مأموریت خود از سوی کنگره و سیا مشغول بوده است.(عبداله خانی،1385: 85) خانه آزادی یکی دیگر از این بنیادها است.خانه آزادی تلاش می‌کند تا منبع اطلاعاتی جامعی را برای فعالان حقوق بشر ایران فراهم سازد و آنها را با منابع و همکاران دیگر خود در اقصی نقاط جهان مرتبط نماید. طبق این برنامه خانه آزادی باید ماهنامه‌ای الکترونیکی و دو زبانه (فارسی-انگلیسی) طراحی و راه‌اندازی کند تا بواسطه آن فضای مناسبی را برای بحث و بررسی دموکراسی سازی و حقوق بشر البته تنها در ایران و نه در کشورهای همسو با منافع آمریکا مانند مصر و عربستان فراهم آورد. این مجله الکترونیک که «گذار» نامیده شده موظف شده است تا مجموعه‌ای از مقالات، بررسی و نقد کتاب، بررسی و نقد فیلم، گزارش‌های تصویری، نامه‌ها و بیانه‌ها، کاریکاتورهای سیاسی و … را از ایرانیان داخل و خارج با تمرکز بر روی حقوق بشر و چالش‌های دموکراسی‌سازی گرد آورد. (همان:123) از سوی دیگر در این زمینه خانه آزادی (Freedom House) و انستیتوی سیاست مترقی (Progressive Policy Institute) و اندیشکده دموکراتیک به همراه چند اندیشکده دیگر و استراتژیست‌ها و کارشناسان سیاست خارجی، ائتلافی به وجود آورده‌اند که هدف آن برجسته سازی حقوق بشر و دموکراسی در ایران است. .(مشرق،15/1/۱۳۹۰) به عنوان نمونه آکادمی علوم آمریکا، فراخوان برای اعطای بورس به ایرانیان طرفدار حقوق بشر آمریکایی داشته است.
 
شش- شورای حقوق ‌بشر سازمان ملل‌متحد:در گذشته، آمریكا و قدرت‌های غربی به دلیل ساختار سابق كمیسیون حقوق بشر در تحمیل خواسته‌های خود از شرایط و موقعیت به مراتب بهتری برخوردار بودند، با تغییر این ساختار و ایجاد شورای حقوق بشر در سازمان ملل و خروج آمریکا از شورای حقوق بشر، غرب با محدودیت‌هایی در راستای پیشبرد اهداف خود مواجه شد اما عضویت مجدد آمریکا در شورای حقوق بشر در طی دو سال گذشته دو باره وضعیت جدیدی بر این شورا حاکم شده که یکی از نتایج آن صدور قطعنامه علیه ایران و تعیین گزارشگر در 5 ‌فروردین‌ماه سال‌جاری است.
 
3. اهداف جنگ نرم با حربه حقوق بشر
 
هدف اصلی از جنگ نرم، تغییر سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران است. اما بازیگران جنگ نرم برای رسیدن به این هدف، اهداف واسطه‌ای متعددی تعریف نموده‌اند. این اهداف با سازوکارهای مختلفی دنبال می‌شود. یکی از سازوکارهای آنها حربه حقوق بشر است. ساز و کار حقوق بشر اهداف واسطه‌ای زیر را برای راهبرد کلان غرب در جنگ نرم علیه ایران دنبال می‌کند.
 
یک- حمایت از اپوزیسیون و جنبش برانداز
 
یکی از اهداف بازیگران و کانون‌های حقوق بشری حمایت از اپوزیسیون و جنبش برانداز است. روزنامه واشنگتن تایمز نوشت: هیئتی از نمایندگان جمهوری‌خواه و دموکرات آمریکا طرحی را تهیه کردند که مضمون آن حمایت بیشتر از اپوزیسیون‌های سیاسی در ایران می‌باشد.شماری از نمایندگان سنای آمریکا ازجمله “مارك كرك"، “كریستن گیلیبرند"، “رابرت دالد” و “تد دویچ"، طرحی با عنوان ارتقای حقوق بشر و دموكراسی ایران، موسوم به “H.R.1714″ ارائه كردند كه حمایت آمریكا از مخالفان ایران را افزایش دهد. پس از شکست فتنه و بازداشت سرحلقه‌های این جریان و به‌دنبال حصر خانگی «میرحسین موسوی» و «مهدی کروبی» توسط نظام و در پی آن‌که این مسأله هیچ‌گونه واکنش اجتماعی در پی نداشت، غرب را به این نتیجه رساند که با توسل به حربه حقوق بشر این وضعیت را تغییر دهند. در همین راستا یک روز پس از صدور قطع‌نامه ضد‌ ایرانی شورای حقوق بشر سازمان ملل، کاترین اشتون مسؤول سیاست خارجی و امنیت اتحادیه‌ی اروپاخواستار آزادی بی قید و شرط سران فتنه در ایران شد و گفت:«آزادی فوری وبی قید و شرط رهبران اپوزیسیون در ایران، این اعتقاد که بازداشت آنان وسیله‌ی فشار برمخالفان سیاسی در جمهوری اسلامی است را از بین خواهد برد.» هم‌چنین تأکید شورای حقوق بشر بر این مسأله که «وضعیت حقوق بشر در ایران پس از انتخابات اخیر به‌شدت رو به وخامت رفته است» به خوبی گواه این مدعاست. یا الیسون (نماینده دموکرات از ایالت مینه سوتا در مجلس نمایندگان و از طراحان اصلی قانون حمایت از مردم ایران) بازداشت سران فتنه در ایران را مستلزم اقدام بین المللی دانست و اظهار داشت ایالات متحده و متحدانش باید اطمینان حاصل کنند ایران از این مساله اطلاع دارد که ما خواستار آزادی این دو فعال حقوق بشر و دموکراسی هستیم.
 
دو- فروپاشیدن پیوندهای ملت و نظام
 
همان طور که گفته شد آماج اصلی در جنگ نرم را، ذهنیت‌ها و باور‌داشت‌های جامعه تشکیل می‌دهند. بازیگران جنگ نرم کوشش دارند تا با تخریب باورها و سرمایه اجتماعی نظام سیاسی، پیوندهای ملت و نظام را از بین ببرند. با تمرکز بر ارسال خبرها، گزارش‌ها، فیلم‌ها، مستند‌سازی‌های دروغین و صدور قطعنامه‌ها و بیانیه‌های مکرر و مستمر در زمینه نقض حقوق بشر، باور مردم نسبت خودی بودن نظام و اعتماد آنها نسبت به حاکمیت و کارگزاران نظام و اعتباری که نظام سیاسی در نزد مردم دارد، را مخدوش و تخریب نمایند.
 
سه- از بین بردن روایت‌های ایران و نظام در نزد مردم
 
سخن‌پراکنی پیرامون نقض حقوق بشر با این انگیزه صورت می‌گیرد که روایت‌های ایران در زمینه عدالت، آزادی، مردم‌سالاری دینی، دفاع از حقوق انسانی و اسلامی، مبارزه با استکبار و… را مخدوش و از بین ببرند. در واقع در عصر جدید با توجه به تکنولوژی ارتباطاتی و کوچک شدن جهان هر واحد سیاسی که روایت‌های آن در جهان و در میان افکار عمومی قوی‌تر و جذاب‌تر باشد، نافذ‌تر و قدرتمندتر هست. بر همین مبنا اندیشمندان بر این باورند که در عصر اطلاعات نبرد بر سر روایت‌ها است. تحرکات دشمن برای نفی حقوق بشر در ایران سعی دارد روایت و داستان ایران در دو سطح داخلی و خارجی مورد فرسایش و ضعف قرار دهد. زیرا با تضعیف روایت‌ها نظام، قدرت نفوذ و اطاعت‌آوری نظام نیز فروکش خواهد کرد. نظامی که روایت‌های آن در زمینه‌های عدالت، آزادی و مردم‌سالاری دینی و… مقبول نیفتد، اطاعت و حرف‌شنوی مردم از آن نظام نیز کاسته خواهد شد. توسعه و افزایش این وضعیت و تسری آن به تمام روایت‌های نظام می‌تواند آن را با فروپاشی روبرو سازد.  
 
چهار- آماده‌سازی برای ایجاد پتانسیل اعتراضی و اردوکشی خیابانی
 
نمادسازی در زمینه نقض حقوق بشر این ظرفیت را دارد که مردم و افکار عمومی را علیه یک واحد سیاسی بسیج نماید. بازیگران جنگ نرم براین باورند که اگر فضای ذهنی جامعه ایران را پر از خبرها، گزارش‌ها و مستندات نقض حقوق بشری نمایند، قادر خواهند بود تا مردم را به اعتراض علیه نظام بشورانند. در واقع سخن‌پراکنی پیرامون نقض حقوق بشر، با تصویرسازی که از نظام ایجاد می‌کند می‌تواند آستانه صبر و تحمل مردم را کاهش داده و با یک جرقه و شکی آنها را وادار به اردوکشی خیابانی جهت اعتراض نسبت به وضعیتی که برای آنها ساخته شده نمایند.
 
پنج- فرسایش اقتدار ملی بویژه رهبری، نیروهای امنیتی و مدیریتی
 
سیاست حقوق بشری غرب و بازیگران جنگ نرم به صورتی تنظیم شده که بر اساس علوم روانشناسی به صورت تدریجی مولفه‌های اقتدار نظام یعنی رهبری، نیروهای مدافع و نیروهای امنیتی و اطلاعاتی را دچار فرسایش نماید. این موضوع در خصوص نیروهای سپاه، انتظامی، بسیج و اطلاعاتی با شدت بیشتری از سوی دشمن دنبال می‌شود. اعضای اتحادیه اروپا نیز در اجلاس وزرای امور‌خارجه این اتحادیه در لوکزامبورگ، تحریم‌های تازه‌ای را علیه ۳۲ مقام ایرانی به‌دلیل نقض حقوق‌بشر تصویب کردند؛ این اقدام پس از تدوین لیست 80 نفره مشابهی صورت گرفت. قبل از آن نیز آمریکا شخصیت‌های سپاهی و بسیجی و نیروی انتظامی را به بهانه نقض حقوق بشر مورد تحریم قرار داده است. در واقع این اقدام استکبار از این اصل ریشه می‌گیرد که این نیروها تکیه گاه‌های قدرت سیاسی‌اند. چنانچه رابرت هلوی[2]در خصوص نقش نیروهای مسلح معتقد است: استفاده از نیروی نظامی برای ماندن در قدرت “برگ برنده"‌ای است در دست حکومت خودکامه که ممکن است با قوت یافتن مبارزه عاری از خشونت، توسط دولت به مقابله فرستاده شود این در حالی است که در هیچ حالتی خشونت ارتش به نفع جنبش نیست. بر همین اساس وی معتقد است زمانی که عناصر حامی اصلی به اندازه کافی سست شوند دولت و یا گروههای مخالف فرو خواهند ریخت همان‌گونه که با سست شدن پی‌های یک ساختمان، دیوارهای ساختمان فرو می‌ریزند. زیرا این نیروها توانایی دولت را در حکومت کردن فراهم می‌سازند و غالب رژیم‌ها برای حمایت شدن پیش از هر انتخابات دیگر متوسل به این عناصر حامی می‌شوند. (‌در واقع عمده ترین نیروهای پشتیبان نیروهای امنیتی و نظامی هستند) بر همین اساس وی اعلام می‌دارد، اگر نیروهای نظامی و امنیتی مدافع نظام باشند و توانایی لازم را داشته باشند براندازی امکان ندارد صورت بگیرد. (شارپ و هلوی1388: 37-34)
 
شش- ائتلاف سازی برای فشار بین المللی
 
غرب سعی دارد در کنار اعمال فشار در داخل از طریق موضوع حقوق بشری در بعد خارجی نیز کوشش ‌کند تا فضای بین‌المللی را نیز علیه ایران بسیج نماید. آنها از این رهگذر در نظر دارند تا همه دولت‌ها با این تصویر که ایران دولتی قرون وسطایی و سرکوب‌گر است آنها را با خود برای فشار بر ایران همراه سازند. چنانچه برمن معتقد است که وضعیت حقوق بشر در ایران فرصتی “برای جذب مخاطبان بیشتری در کنگره در جهت اعمال تحریم‌های بیشتر است.
 
هفت- زمینه‌سازی برای مداخله سازمان‌های ببن‌المللی
 
استکبار با شدت بخشیدن به موضوع حقوق بشر سعی دارد سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان ملل و شورای امنیت سازمان ملل را در گیر ایران نمایند. چنانچه"شیرین عبادی” اعتراف نمود که «سالها ما زحمت ‌کشیدیم تا این که کار (صدور قطعنامه شورای حقوق بشر)به این مرحله برسد»! وی همچنین اعلام کرد که «عدم تمکین ایران، این اجازه را به جامعه جهانی می‌دهد تا با استفاده از ظرفیت‌های قانونی حکومت ایران را به اتهام جنایت علیه بشریت به دادگاه بین‌المللی بکشاند.» شبیه این موضع را رسانه‌های آمریکایی از قول مقامات آمریکایی اعلام کردند که فرایند قطعنامه حقوق بشری علیه ایران و گزارش‌های گزارشگر حقوق بشر می‌تواند طرح و پیگیری پرونده حقوق بشری ایران را در شورای امنیت فراهم سازد.
 
نتیجه
 
غرب یکی از ساز‌و‌کارهایی را که برای براندازی نرم نظام جمهوری اسلامی ایران در نظر گرفته حربه حقوق بشر است. استفاده از حربه حقوق بشر از ابتدای انقلاب مورد توجه غرب استکباری بوده اما از سالهای 1380 به بعد این حربه در چارچوب یک راهبرد کلی براندازی نرم برنامه‌ریزی شده و یکی از پازل‌های متعدد ساز‌و‌کارهای بازیگران جنگ نرم را در بر می‌گیرد. این بازیگران که همان قدرت‌های استکباری هستند برای براندازی ابتدا نیاز دارند تا پیوندهای ذهنی ملت و حاکمیت را که به عنوان سرمایه اجتماعی و ضریب ایدئولوژیک نظام سیاسی محسوب می‌شود دچار گسل و گسست نموده سپس با فراهم شدن چنین زمینه ای، اقدامات عملیاتی براندازی را در چارچوب مانور خیابانی و اعتراضات مدنی آغاز نمایند. در همین راستا، طراحان جنگ نرم بر این باورند که موضوع نقض حقوق بشر کارکرد تهییج‌سازی بالایی برای بسیج آحاد مردم علیه نظام دارد، لذا باید به صورت مهندسی شده این موضوع را در کنار سایر مولفه‌های براندازی در دستور کار ویژه قرار داد.
 
 
منابع:
 
- افتخاری، اصغر(1389)«دو چهره اسلام هراسی، سلبی و ایجابی در تبلیغات غرب»، فصلنامه رسانه، سال بیستم، شماره 3.
 
- شارپ، جین و رابرت هلوی (1386) جامعه مدنی مبارزه مدنی، ترجمه مهدی کلانترزاده، تهران : انتشارات روشنگران و مطالعات زنان.
 
- عبداله خانی، علی(1385) رویکردها و طرح‌های آمریکایی در باره ایران، تهران: موسسه ابرار معاصر.
 
- گروه مطالعات دانشکده امنیت ملی(1388) تهدیدات رسانه ای، تهران: دانشگاه عالی دفاع ملی
 
- مرادیان، محسن(1385) در آمدی بر ابعاد و مظاهر تهدیدات، تهران: مرکز آموزش و پژوهش شهید سپهبد صیاد شبرازی.
 
- نصر، صلاح(1380) جنگ روانی، ترجمه محمود حقیقت کاشانی، تهران: سروش.

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: جنگ نرم لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

تنها یک دقیقه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • عرفانهای نو ظهور
  • ولایت فقیه
  • جنگ نرم
    • رسانه
    • اسباب بازی
    • فضای سایبری
  • معرفی کتاب
  • سبک زندگی
  • مناسبت ها
  • نقد فیلم


دریافت کد همین آهنگ برای وب
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس