“صدای بیصدایان”، آماج هجمههای انگلیس
دولت انگلیس که وجود آزادی افکار و بیان در کشور خود را به رخ همگان میکشد، ظاهراً قادر نیست آزادی شبکه پرس تیوی در چارچوب مرزهای خود را برتابد.
از زمانی که شرکت پرس تیوی با مسئولیت محدود در انگلیس به ثبت رسید و ماهیت حقوقی پیدا کرد، همواره مورد هجمه نهادها و گروههای گوناگون این کشور قرار داشته است؛ حکومتی که به هر کس که همگام با سیاستهای آن حرکت کند حق شهروندی داده و آن را در پناه خود خواهد گرفت. پارهای از اوقات، این حکومت در بذل و بخششهای خود پا را از حد معمول فراتر نهاده و به افراد همسو با خود لقب شوالیه اعطا میکند.
به طور حتم، اعطای این گونه پاداشهای افتخاری از جانب حکومت پادشاهی انگلیس برای شبکه پرس تیوی لحاظ نخواهد شد، چرا که این شبکه استقلال و عدم وابستگی را به عنوان سرلوحه فعالیتهای خود در این کشور برگزیده است.
در عوض، انگلیس همه امکانات را برای ضربه زدن به این شبکه مورد واکاوی قرار میدهد؛ به گونهای که روزنامه “ساندیتایمز” انگلیس که متعلق به روپرت مرداک است، به صراحت شبکه پرس تیوی را “دشمن داخلی” توصیف کرد.
اکنون این پرسش در ذهن متبادر میشود که چگونه این “دشمن داخلی” خطرناک میتواند این تعداد مخاطب و بیننده را از میان مردم انگلیس به خود جلب کند و سیاستگذاران این کشور را به تکاپویی بیپایان برای یافتن راهی وادارد تا اعتبار این شبکه را خدشهدار کنند؟
پاسخ این پرسش بس آسان است! همان طور که شبکه پرس تیوی خود میگوید، این شبکه “صدای بیصدایان” است.
شاید، سیاستگذاران انگلیسی باید این پرسش را از خویش بپرسند که چرا بخش زیادی از مردم این کشور در زمره بیصدایان قرار دارند.
اما برعکس، این سیاستمداران هوچیگریهای رقتانگیز و تاسفباری را علیه شبکه پرس تیوی با هدف ساکت کردن این شبکه ترتیب دادهاند.
گروهی از افراد در سال ۲۰۰۹ میلادی از آگهی شبکه پرس تیوی در سامانه حملونقل عمومی شهر لندن که از دیدگاه آنان گمراهکننده و مغلطهآمیز به نظر میرسید، ابراز نگرانی کردند. در آن سال بنرهای تبلیغاتی بزرگی بر روی اتوبوسهای شهر لندن با این مضمون چسبانده شده بود: “پرس تیوی- بازتاب صدای بیصدایان. ۷/۲۴ صحت اخبار”.
اما بهرغم تلاشهای بیهوده آنها، این شبکه خبری نوپای ایرانی که به تازگی موضوع همهمه رسانههای انگلیسی قرار گرفته است، توانسته با موفقیت به ایجاد ارتباط بین خود و بییندگان این شبکه ادامه دهد. در واقع، این امر برای نخبگان جهانی ناامیدکننده به نظر میرسد.
اسناد وزارت خارجه امریکا که از سوی پایگاه اطلاعرسانی ویکیلیکس منتشر شده است، نشان میدهد چگونه دفتر وزارت خارجه انگلیس به سفارت امریکا در لندن گفت که این وزارتخانه به خاطر [حفظ و دفاع از] آزادی عقیده و بیان در صدد “یافتن راهی برای محدود کردن فعالیت… پرس تیوی است.”
این در حالی است که رسانههای انگلیسی همواره از شبکه پرس تیوی با عباراتی همچون شبکه “دولتی”، “سخنگوی حکومت ایران” یا شبکهای که “از سوی دولت ایران تامین مالی میشود” نام میبرند که آزادی بیان و آزادی عقیده را اعمال نمیکند و به دنبال ایجاد دشمنی و شکاف است.
آیا شبکه الجزیره بودجه مورد نیاز خود را از امیر قطر دریافت نمیکند؟ مگر نه این است که دولت انگلیس بودجه شبکه بیبیسی را تامین میکند؟ البته که چنین بوده و این امر درباره دیگر رسانهها و شبکههای خبری نیز صادق است.
عباراتی که رسانههای انگلیس برای توصیف شبکه پرس تیوی بهکار میبرند در حقیقت گویای معیار دوگانه و تعصب آنها است.
کن لیوینگاستون، شهردار سابق لندن، مسأله واقعی را مشکل سیاستمداران انگلیسی با شبکه پرس تیوی عنوان میکند.
وی گفت: “مشکل پرس تیوی این است که به احتمال زیاد تنها شبکهای است که در دسترس بیشتر مردم انگلیس قرار دارد، شبکهای که شما میتوانید ببینید موضوع فلسطین را منصفانه به تصویر میکشد و به همین دلیل گروههای ذینفوذ بسیار قدرتمند نمیخواهند شبکه پرس تیوی در دسترس عموم قرار گیرد.”
شبکه پرس تیوی به واقع “صدای بیصدایان” است. در طول جنگ سه هفتهای غزه که در سال ۲۰۰۹ روی داد، شمار بینندگان شبکه پرس تیوی افزایش یافت؛ آن هم به آن علت که این شبکه بر خلاف رقبای انگلیسی خود حوادث جنگ را به درستی و منصفانه برای عموم به نمایش میگذاشت.
افزون بر آن، شبکه پرس تیوی تظاهرات علیه مراسم پرهزینه ازدواج سلطنتی انگلیس را در آن ایام پخش میکرد، حال آن که رسانههای انگلیسی از پوشش خبری آن خودداری میکردند.
در حالی که حدود سه و نیم میلیون کودک فلسطینی در فقر بهسر میبرند و در هنگامهای که همه شبکهها و روزنامهها از مردم این کشور غفلت کرده و توجه خود را به مراسمهای مجلل خانواده سلطنتی معطوف میدارند، بسیاری از شهروندان انگلیسی به واقع احساس “بیصدایی” میکنند.
ماهاتما گاندی که سالها پیش دولت انگلیس را به چالش طلبید و بیرق مبارزه را با این دولت برافراشت، درباره سیاست و مقامات انگلیس گفت: “نخست آنها شما را نادیده میپندارند، سپس بر شما میخندند، پس از آن با شما میجنگند، در نهایت شما پیروز میشوید.”
پوریا مهاجر سلطانی