تنها یک دقیقه

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

شوخی جنسی؟

09 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

«کما» تنور کمدی جنسی را داغ‌تر می‌کند


این روند در سال‌های بعد با فیلم «کما» و موفقیت بالای آن در گیشه، سرعت بیشتری به خود می‌گیرد. فیلمی که معروف‌ترین سکانس آن، سکانس رقصیدن «امین حیایی» و «محمدرضا گلزار» بود. در همین سال، شوخی‌های جنسی پرتعداد فیلم «مارمولک» در سایه‌ی حواشی سیاسی پیرامون فیلم، کمتر دیده و دیالوگ‌های عجیبی مثل «اگر خدا می‌خواست ما گناه کنیم که به ما آلت گناه نمی‌داد» کمتر شنیده می‌شود. تمام سکانس‌های دو نفره‌ی پرویز پرستویی و رعنا آزادی‌ور (سکانس‌های قطار و پشت وانت که شخصیت رضا مارمولک مدام در فکر نزدیک شدن به کاراکتر زن است) در این فیلم، دارای زمینه‌های پررنگ جنسی بودند که البته «مارمولک» هیچ‌گاه از این زاویه مورد انتقاد قرار نگرفت.

با موفقیت تمام فیلم‌های مذکور در گیشه، تنور کمدی جنسی داغ‌تر و داغ‌تر می‌شود. تا جایی که «مکس» با استفاده از ساختارشکنی‌های اخلاقی، پرفروش‌ترین فیلم سال ۸۴ می‌شود. البته در همین سال‌ها نوع دیگری از کمدی هم شکل می‌گیرد که مشکل اخلاقی حاد چندانی ندارد و حتی از تلویزیون هم قابل پخش است، اما به شدت کمدی سخیف و نازلی است که نمونه آن در فیلم‌هایی چون «شاخه گلی برای عروس»، «شارلاتان»، «چپ دست» و «اسپاگتی در هشت دقیقه» دیده می‌شود. جالب آنکه در سال ۸۴، فیلم «عروس فراری» باب کپی برداری از کمدی‌های قبل انقلابی را  هم باز می‌کند و چشم سینمای ایران به جمال سری دوزی از فیلم فارسی روشن می‌شود.

در سال ۸۵، «آتش‌بس» با مضمون رقابت بین یک زن و شوهر جوان (گلزار و افشار)، رکورد فروش در سینمای ایران را در حالی جابجا می‌کند که نمونه‌ی به شدت خانوادگی‌تر این فیلم در سال‌های گذشته در سینمای ایران با عنوان «همسر» (با بازی مهدی هاشمی و سیمین معتمدآریا) تولید شده است که در آن نه خبری از برخی دیالوگ‌های غیراخلاقی است و نه شخصیت‌های عجیب و غریبی مثل شخصیت ترنس (با بازی احمد مهران‌فر). به همین ترتیب «توفیق اجباری» در سال ۸۶، بعد از «اخراجی ها» دومین فیلم پرفروش سال می‌شود تا روزهای خوش کمدی مبتذل ایرانی ادامه پیدا کند.

۸۴ تا ۸۶ اوج تولید فیلم‌های کمدی جنسی

در  حد فاصل سال ۸۴ تا ۸۶ به حدی تولید این فیلم‌ها بالا می‌رود که دیگر نمی‌توان ریز به جزییات هر یک از آنها اشاره کرد. اما با آغاز سال ۸۷ و اکران فیلم مستهجن «چارچنگولی» (سعید سهیلی) اتفاق تازه‌ای در سینمای ایران می‌افتد. اشاره‌های جنسی واضح فیلم ــ مانند سکانس جنابت کاراکتر جواد رضویان و بعد غسل کردن او در حین ذکر نام دختر خاله‌اش ــ نشان می‌دهد که چگونه سینمای ایران در عرض چند سال، در سراشیبی سقوط اخلاقی قرار گرفته است. «چارچنگولی» البته متأسفانه آن‌طور که باید و شاید با اعتراض و واکنش دین‌داران روبرو نمی‌شود که اصلی‌ترین علت آن را می‌توان در قهر این جماعت و بی‌تفاوتی آنها نسبت به سینما دانست.

حالا دیگر با چنین شرایطی، عجیب نیست که در فیلمی، مردی زنی کولی را از خیابان پیدا کرده و به اتاق خواب خانه‌اش بیاورد و لباسی را که همیشه دوست داشته زنش را در آن لباس ببیند، تن این زن کولی کند تا شاید لذت ببرد! (اشاره به فیلم «همیشه پای یک زن درمیان است») یا اینکه به سبک فیلم های آمریکایی، ماشین‌ها برای تصاحب دختری که در گوشه‌ی خیابان ایستاده است، چنان افراط کنند که چندین ماشین با هم تصادف کرده و خیابان بسته شود! (بازهم برگرفته از همین فیلم به کارگردانی کمال تبریزی و با بازی گل‌شیفته فراهانی)

کار در سال ۸۸ به جایی می‌رسد که بازیگران فیلم‌های کمدی با پس و پیش کردن برخی فعل‌ها و کلمات به قصد القای یک مفهوم جنسی، مخاطب را می‌خندانند که نمونه‌ی بارز آن در فیلم «نیش زنبور» (حمیدرضا صلاحمند) دیده می‌شود. در «زندگی شیرین»(قدرت‌الله صلح‌میرزایی) دیالوگ‌های شنیعی از قبیل اینکه «یادت میاد قبلاً می‌گفتی اگر با هم ازدواج کنیم من سگت میشم، برات واق‌واق می‌کنم!» (خطاب از کاراکتر بهاره افشار به کاراکتر جواد رضویان) به وفور وجود دارد! و البته این‌ها تنها مواردی هستند که می‌توان به آنها در یک رسانه‌ی عمومی اشاره کرد و اگرنه… تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!

«پوپک و مش ماشاالله» اوج بی‌حیایی‌گری جنسی در دیالوگ

در «پوپک و مش ماشاالله» که شاهکار یک کارگردان روشنفکرنما به نام فرزاد موتمن است، بی‌حیایی‌گری جنسی در دیالوگ به اوج خود می‌رسد، چنانکه در دیالوگ‌های امین حیایی نسبت به کاراکتر رابعه اسکویی و همسرش که طعنه به وزن بالای این زن دارد، کاملاً می‌توان ردپای این دیالوگ‌های جنسی را مشاهده کرد. در «سن‌پطرزبورگ» (بهروز افخمی) لغات و دیالوگ‌ها همانی نیستند که در نگاه اول جلوه می‌کنند و بسیاری از این دیالوگ‌ها کارکرد دوگانه و متأسفانه جنسی دارند. چنانکه وقتی کاراکتر پیمان قاسم‌خانی برای زن ثروتمند (اندیشه فولادوند) از پروستات صحبت می‌کند، می‌توان به وضوح این بی‌حیایی‌گری جنسی را در فیلم مشاهده کرد. هم‌چنین در سکانس‌های دو نفره‌ی قاسم‌خانی و رهنما یا سکانس گریم تنابنده توسط قاسم‌خانی، این کارکرد دوگانه‌ی واژه‌ها، کاملاً قابل ردیابی است.

و حالا در دهه‌ی نود، این خط بی‌حیاگری جنسی در فیلم‌های کمدی با اهتمام بیشتری از سوی عده‌ای از طنزپردازان دنبال می‌شود. چنانچه در «زنان ونوسی، مردان مریخی» (کاظم راست گفتار) رسماً هووها بر سر اینکه مردشان شب را در کدام خانه سپری کند، برنامه‌ریزی می‌کنند و این کار از طریق تزئئین اتاق خواب و آرایش‌های عجیب و غریب این زنان صورت می‌گیرد! یا در فیلم «آتشکار»(محسن امیر یوسفی) شاید چیزی حدود ۴۰ یا ۴۵ دقیقه‌ی فیلم در مورد اتاق خواب و ممانعت همسر فرخ‌نژاد از خوابیدن با او در یک اتاق باشد! بماند که موضوع این فیلم در ارتباط با «وازکتومی» است!

«خوابم میاد» در اوج با سکانس‌هایی که فقط تمایل یک مرد به مرد دیگر را در ذهن تداعی می‌کند

این روزها، همه از جنبه‌های فنی و سینمایی «خوابم میاد» عطاران صحبت می‌کنند و آن را به عنوان تجربه‌ی اول کارگردان، یک اثر موفق می خوانند. اما جالب و البته تأسف‌آور اینجاست که خیلی کم به سکانس های کاملاً جنسی این فیلم اشاره می‌شود. کمتر کسی است که در نقدش به سکانس‌های سینما رفتن رضا و یا سکانس به شدت غیراخلاقی معاینه‌ی رضا توسط دکتر اشاره کند. سکانس‌هایی که فقط و فقط تمایل یک مرد به مرد دیگر را در ذهن تداعی می‌کند. و آیا همین نگاه به شدت فرمالیستی نیست که سینمای ایران را تا این حد در معرض بی‌اخلاقی قرار داده است؟

به نظر می‌رسد سینمای کمدی ایران، بیش از هر چیزی برای گرفتن خنده از مخاطب به مسائل جنسی امید دوخته است و غلظت استفاده از مسائل و شوخی‌های جنسی در فیلم‌های کمدی چند سال اخیر، به شکل تأسف‌آوری رو به افزایش است. همین روند فزاینده، ممکن است سینمای ایران را به جایی ببرد که هیچ‌گاه انتظارش نمی‌رفت. چنانکه در دهه‌ی هفتاد، ساخته شدن فیلمی با موضوع وازکتومی (آتشکار) یا فیلمی مثل «خوابم میاد» با آن سکانس عجیب و غریب در مطب دکتر، حتی در تصور هم نمی‌گنجید.

البته نباید فراموش کرد که در این اوضاع نابسامان و غیر اخلاقی سینمای کمدی، کار کسانی مثل «حمید نعمت‌الله» و «هادی مقدم‌دوست» در فیلم «بی‌پولی»، داریوش مهرجویی در «مهمان مامان»، ده‌نمکی در «اخراجی ها ۱» و ایرج طهماسب در «دختر شیرینی فروش» تا چه حد شایسته و قابل احترام است. فیلم‌هایی که هم مخاطب را به خنده وامی دارند و هم از مسائل نازل و شوخی‌های جنسی بی‌بهره‌اند.

نکته آخر آنکه رهبر معظم انقلاب، در جمع هنرمندان سریال‌های نمایشی در تیر ماه سال ۸۹، به نکته مهمی اشاره کردند که مثل خیلی از دفعات پیشین مغفول واقع گردید و آن این بود که خط قرمزهای اخلاقی مهم‌تر از خط قرمزهای سیاسی هستند: «طرف دیگر قضیه این است که واقعاً خط قرمزهائى هست که باید رعایت شود. یک جاهائى عبور از برخى از خطوط قرمز اخلاقى – منظورم خطوط قرمز سیاسى هم خیلى نیست؛ عمدتاً انسان نگران اخلاق و دین و این چیزهاست- در بعضى از فیلم‌ها و سریال‌ها لزومى ندارد.»

حال با این وضع سینمای کمدی، باید پرسید که آیا در نظر مدیران واقعاً خطوط قرمز اخلاقی به خطوط قرمز سیاسی اولویت دارد؟ می‌شود یک‌بار دیگر «خوابم میاد» را تماشا کرد و پاسخ را یافت.

خبرگزاری فارس

صفحات: 1· 2

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: رسانه لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

تنها یک دقیقه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • عرفانهای نو ظهور
  • ولایت فقیه
  • جنگ نرم
    • رسانه
    • اسباب بازی
    • فضای سایبری
  • معرفی کتاب
  • سبک زندگی
  • مناسبت ها
  • نقد فیلم


دریافت کد همین آهنگ برای وب
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس