تاریخچه یوگا
«یوگا[1]»، یا به عبارت فارسی «جوک» که از طرفی به عنوان ورزش و از طرفی دیگر به عنوان راه حقیقت مورد توجه است[2]؛ در کشور ما نوظهور ميباشد؛ اما به اعتقاد هندوها سابقه طولانی 2000 ساله دارد.
امروزه یوگا، در مناطق مختلفی از جهان آموزش داده میشود.
مهمترین کشوری که یوگا درآن جایگاهي ویژه دارد، کشور هند است؛ به گونهای که مراکز آموزش یوگای بیحای هند از سوي دولت به عنوان دانشگاه علمی ـ بین المللی آموزش يوگا شناخته شده است.[3]
در پارهای از مراکز هند، نظام تعلیم و تربیت به سبک یوگا مورد اهتمام است (روش یوگانیدرا که اصول آن به قوانین کنترل و تربیت ذهن مربوط است).[4] پتنجلي[5] موسس يوگاست که حدود قرن دوم قبل از ميلاد، مباني و مسائل مربوط به يوگا را مدون نموده است.[6] پتنجلی در کتاب مشهور خود موسوم به یوگا سوترا، مراحل مربوط به مشهورترین طریق یوگا (راجا یوگا) را تبیین نموده است.[7]
فلسفه نظري سانکیهه که يکي از مکاتب فلسفي هند است، اساس و پايه يوگا ميباشد.[8] ريشي کاپيلا، فلسفه سانکيهه را پايه ريزي کرد. يوگا در حقيقت، جلوه عملي اين فلسفه است. سانکيهه، فرضيههاي اثبات خدا را تجزيه و تحليل نموده، آن را براي اثبات خدا ناکافي دانسته است و در ابطال این دلايل، چنين مدعی شده است: «وجود و عدم خدا با نحوه تمرينهاي روحي شخص رابطه ندارد.» از سوی دیگر، بوديسم و يوگا در اصول اوليه واجبات و پرهيزها و مفاهيم فلسفي بسيار به هم نزديک اند.[9]
بنا به گفته کتاب هاتايوگا، در پردايپيکا که از قديميترين منابع آيين ودايي است، چهار نوع يوگاي اصلي وجود دارد: کارمايوگا، بهاتکي يوگا، گيانايوگا، راجايوگا.
کارمايوگا رسيدن به وحدت از طريق کار و خدمت است؛ بهاتکي يوگا رسيدن به وحدت از طريق محبت به همنوع و عشق به خدا و تکرار ذکر است؛ گيانا يوگا درک وحدت از روش يادگيري علم و ارتقاي آگاهي است؛ راجايوگا رسيدن به مرتبه وحدت از طريق کنترل و پرورش ذهن و روان است.[10]
البته با نگاهي ديگر، اقسام دیگری هم برای يوگا برشمردهاند. مهمترين شاخههاي يوگا از ديدگاه سلوکي «راجايوگا» است که مستقيماً به ذهن پرداخته ميشود و تمام سلوک آن بر تمرينات ذهني مبتني است.[11]
بيشتر انواع يوگا، در بهگود گيتا که خود را کتاب مقدس يوگا مينامد، شرح داده شده است. البته در قرون اخير، بعضي استادان برجسته يوگا، ترکيبي از يوگاي گوناگون را تدريس کردهاند.[12]
هندوها معتقدند که شيوا (يکي از خدايان باستانی هندو) خدای کشنده و مهلک و فنا کننده موجودات است و البته از آنجا که برای او صفات پیچیده و مظاهر گوناگون هم ذکر کردهاند، او را سرچشمه حيات و زمان و منشا دگرگوني و باز آفرینی هم ميدانند. به گفته هندوها، او در جنگلها زندگي ميکند و خداي يوگا و نگهدارنده يوگيهاست.[13]
بنا به ادعاي هندوها، يوگا طريقت عملي و غير آييني گسترش آگاهي است که در هند قديم مرسوم بوده و در مقابل آن، طريق آييني هند قرار داشته و در دست برهمنان بود. اما در يوگا اين محدوديت وجود نداشت؛ به همین جهت فراگیر و در تاریخ ماندگار گرديد.[14]
[1]. yoga
[2]. ادیان و مکتب های فلسفی هند، داریوش شایگان، ج 2 ص 625 / فرهنگ ادیان جهان، جان هیلنز، ص 695
[3]. گنجینه اسرار یوگا، موسوی نسب، مقدمه
[4]. یوگا و تعلیم و تریت کودکان ونوجوانان، سوامی نیران جاناندا، جلال موسوی نسب، ص 46
[5]. PATANGLI
[6]. تاریخ جامع ادیان ،جان بایر ناس،ترجمه علی اصغر حکمت 1387 ص 269 / یوگا سوتره های پتنجلی، سوامی ساتیاناندا، جلال موسوی نسب ص 26 /جيمز ـ هويت، يوگا ص 10
[7]. دم گستری در یوگا، سوامی شیواناندا، ترجمه فرهاد خالصی مقدم ص23
[8]. فرهنگ اديان جهان، جان هيلنز ص 695
[9]. يوگا سوترههاي پتنجلي، ساتياناندا، ترجمه موسوي نسب،
ص 27
[10]. يوگاي پيشرفته؛ پي دي شارما، ترجمه موحدي ناييني، ص 13
[11]. دم گستري در يوگا، سوامي شيواناندا، ترجمه فرهاد خالصي مقدم، ص8
[12]. جيمز هويت، يوگا ص 12
[13]. تاریخ جامع ادیان ،جان بایر ناس،ترجمه علی اصغر حکمت 1387 ص279 / هستي بيکوشش، اليستر شيرر، پاشايي
ص 17
[14]. همان ص19