"بحران نمایی" از داخل؛ "فشار مذاکره" در خارج
با انتخاب «حسن روحانی» بعنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران توسّط مردم و ادامه روند قانونی- شرعی شدن این انتخاب، رفته رفته بازی و سناریوهای جبهه غرب علیه ایران نیز دستخوش تغییرات مفهومی و روبنایی می شود.
در حال حاضر پالس های فراوان و اتّفاقات عدیده ای در رابطه با موضوع تعامل با دنیا و مذاکره مستقیم ایران- آمریکا در حال بروز است، پالس هایی که در مجموعه کارگزاران نظام و البتّه بخش قابل توجّهی از ملّت به بحثی مهم، جدل ساز و قابل بررسی تبدیل شده است.
دیدار رمضانی رهبری حکیم انقلاب اسلامی با مجموعه کارگزاران نظام نیز نشانی بود از اینکه بحث مذاکره با آمریکا در پُشت پرده ساختار اجرائی کشور به مسئله ای با الویت تبدیل شده است. ایشان در هشدار به ذوق زدگی های داخلی نسبت به پالس های جدید آمریکا فرمودند: «مكرّر عرض كرده ايم؛ در عرصه هاى گوناگون جهانى، درگيرى ها غالباً جنگ اراده ها است؛ هر طرفى كه اراده اش زودتر ضعيف شود، شكست خواهد خورد. صبر يعنى اين عزم را، اين اراده را نگه داشتن، حفظ كردن … اگر چنانچه جهتگيرى را غلط انتخاب كرديم، در انتخاب جهت گيرى اشتباه كرديم؛ تلاش مضاعف ما نه فقط ما را به نتيجه نمي رساند، بلكه ما را از راه دور مي كند … بنده در روز چهاردهم خردادِ امسال، جهتگيرى هاى انقلاب را بر اساس قرائت امام شرح دادم … خب، اين گزارش مبسوط آقاى رئيس جمهور، آقاى دكتر «احمدى نژاد» را شنيديد. كارهاى فراوانى شده، كارهاى برجسته اى انجام گرفته … مهم اين است كه جهت گيرى ها استمرار داشته باشد؛ كه من در زمينه استمرار جهت گيرى ها و تذكراتى كه در اين مورد دارم، در فرصت هاى بعدى اِن شاءالله مطالبى را به مسئولين و به ملّت عرض خواهم كرد.

… مسئولان كشور بايد تصميم شان را در مواجهه با مشكلات حفظ كنند، عزم راسخ خودشان را محفوظ بدارند، دچار تزلزل نشوند. به سمت آرمان ها حركت كردن، اين عزم راسخ را نياز دارد. اينجور نباشد كه با مشاهده اخم دشمن، ترُش رویى دشمن، حركت معارضه دشمن با شكل هاى مختلفش – تبليغاتى اش، سياسى اش، اقتصادى اش و امثال اينها - متزلزل شوند … دومين نكته اى كه در اين زمينه وجود دارد، مسئله تعامل با دنيا است؛ كه اين روزها زياد هم گفته مي شود. ما معتقد به تعامل با دنيا هستيم. در تعامل با دنيا، بايد طرف مقابل را شناخت؛ اگر نشناسيم، پشت پا خواهيم خورد. پرونده خصوم خودمان را فراموش نكنيم.

ممكن است انسان يك وقتى سابقه اى را به رو نياورد؛ اشكالى ندارد. شما يك وقتى با يك شخصى مواجهيد، مي خواهيد يك كارى را انجام دهيد، يك سابقه اى هم از او داريد، مصلحت نمي دانيد به رو بياوريد؛ اين اشكالى ندارد، اما اين سابقه يادتان نرود؛ اگر يادتان رفت، پشت پا خواهيد خورد، ضربه خواهيد خورد. آمريكایى ها مي گويند ما مي خواهيم با ايران مذاكره كنيم. خب، سال ها است كه مي گويند مي خواهيم مذاكره كنيم؛ اين يك فرصتى نيست كه براى ما بوجود آوردند. من اوّل سال گفتم كه خوشبين نيستم. در مسائل خاص، مذاكره را منع نمي كنم - مثل مسئله خاصّى كه در قضيه عراق داشتيم، و بعضى از قضاياى ديگر- ليكن من خوشبين نيستم؛ چون تجربه من اين را نشان مي دهد. آمريكایى ها، هم غيرقابل اعتمادند، هم غير منطقى اند، هم در برخوردشان صادق نيستند. اين چهار ماهى هم كه از آن صحبت ما گذشت، همين را تأييد كرد؛ موضع گيرى هاى مسئولان و دولتمردان آمريكا نشان داد كه همين مطلبى كه ما گفتيم - كه گفتيم خوشبين نيستيم- درست است؛ خود آنها عملاً اين را تأييد كردند. انگليس ها هم يك جور ديگر، ديگران هم يك جور ديگر. تعامل با دنيا هيچ ايرادى ندارد، ما از اوّل هم اهل تعامل با دنيا بوديم؛ منتها در تعامل، طرف مقابل را بايد شناخت؛ شگردهاى او را بايد دانست؛ هدف هاى اساسى و كلان را بايد مدّ نظر داشت. ممكن است دشمنى سر راه شما را بگيرد، بگويد از اينجا نبايد جلو برويد. سازش با او به اين صورت نيست كه شما قبول كنيد، برگرديد؛ هنر اين است كه شما كارى كنيد كه راهتان را ادامه دهيد، او هم مانع كار شما نشود؛ والّا اگر چنانچه توافق و تفاهم به اين معنا بود كه او بگويد شما بايد از اين راه برگرديد، شما هم بگوئيد خيلى خوب، اين كه خسارت است. توجّه به اين جهات بايد از سوى مسئولين و دولتمردان وجود داشته باشد.» (دیدار با کارگزاران نظام اسلامی- 30/4/1392).
در هر صورت دولتی که قرار است روی کار بیاید در دوره تبلیغات انتخاباتی، شعارهایی را سر داده و آن را ادامه داده که احیاناً از منظر تیم همراهش؛ مقبولیتش تا حدود زیادی به مسئله کاهش یا تثبیت تحریم ها گره خورده است. در حالیکه «حسن روحانی» پیشتر از این و طیّ شعارهای انتخاباتی از طرح 100 روزه اوّلش برای بهبود شرایط اقتصادی خبر داده بود امّا رفته رفته این طرح عملیاتی تبدیل به یک طرح عملیات روانی می شود!
بر این اساس وی علیرغم اینکه طیّ تبلیغات انتخاباتی اش گفته بود: «برای مشکلات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و سیاست خارجی، برنامه یک ماهه و 100 روزه نیز وجود دارد. ما می توانیم در زمان کوتاه تحوّل اقتصادی بوجود آوریم و با ایجاد یک دوره تنفّس مشکلات را حل کنیم.» (برنامه انتخاباتی «با دوربین»- شبکه 1 سیما- 7/3/1392)؛ امروز و بعد از سپری شدن فصل انتخابات، بحث های دیگری را مطرح می کند. «روحانی» در دیدار با نمایندگان مجلس در «بهارستان» در این رابطه می گوید: «دولت در شروع کارش در 100 روز اوّل، تلاش خواهد کرد واقعیّات کشور را به مردم، مقام معظّم رهبری و نمایندگان ملّت عرضه کند. دولت آینده خواهد گفت چه چیزی را تحویل گرفته و با چه چیزی مواجه است و راه حل را چگونه می بیند!» (23/4/1392). همه گیر شدن این احساس که کشور در وضعیت فرابحرانی قرار دارد، در حال حاضر در دست پیگیری توسّط نزدیکان رئیس جمهور جدید است. از این جمله می توان به گفتگوی تهدیدآمیز «اکبر ترکان» با هفته نامه «آسمان» اشاره کرد که می گوید: «وضعیت اقتصادی کشور خراب تر از تصوّر قبلی ماست. منتها من ترجیح می دهم، اگر آقای دکتر «روحانی» صلاح دیدند؛ خودشان در این باره اظهارنظر کنند.» («وضع خراب تر از آن است که تصوّر می کردیم»- شماره 50- 22/4/1392) همچنین «عیسی کلانتری» می گوید: «آقای روحانی نه حضرت موسی است و نه حضرت عیسی که معجزه کند و اقتصاد ایران را یک شبه زنده کند. چهار سال طول میکشد که تازه به وضعیت 84 برسیم.» (گفتگو با پایگاه خبری- تحلیلی «فرارو»- 22/4/1392). گام بعدی این عملیات روانی مبتنی بر سیاه نمایی از وضع موجود، ترسیم تنها راه حل برون رفت از بحران است؛ راهی که از نظر برخی فقط از کاهش تحریم ها و تعامل با دنیا می گذرد.
به موازات اینکه نگاهِ تیم مستشاری رئیس جمهور به سمت سیاه نمایی از وضعیت فعلی کشور نیل پیدا می کند، در خارج مرزها نیز نسخه های آمریکا برای مواجهه با دولت جدید در حال تغییر مفهومی و بروز شدن است. در همین رابطه شاهد ایجاد مسیر هوشمندی از “مذاکره- فشار“ بدست نهادهای مختلف آمریکایی در برابر «دولت تدبیر و امید» هستیم. این مسیر یک سناریوی سینوسی است که بطور مداوم و یکی در میان، مذاکره (هویچ) و فشار (چُماق) را پُررنگ و کم رنگ می کند. البتّه انتخاب یک حرکت سینونسی و پاندولی در ابتدای کار «دولت یازدهم» قطعاً بی جهت نیست زیرا این حرکت بالا و پایین بیتشر می تواند، عزم و اراده طرف مقابل را سُست کند.
صفحات: 1· 2