آیا تصوف در اسلام اصالت دارد؟
صوفیان و دراویش به لحاظ قدمت تفرقه افکنی در جهان اسلام همیشه مورد سوء استفادهی ظالمان و جباران تاریخ قرار گرفتهاند. به قول «آیت الله عظمی مرعشی نجفی»، پس از انحراف «سقیفه»، حادثهی پیدایش تصوف از بزرگترین مصیبتها برای اسلام و مسلمین است. نقطهی آغازین این انحراف، رهبانیت مسیحی است که توسط امویان و عمال آنها نظیر «حسن بصری»، «شبلی»، «ابوهاشم کوفی» و … به جهان اسلام و تشیع سرایت نموده است و پس از قرنها هنوز جباران و ظالمان برای استثمار مسلمین به صوفیان و دراویش امیدوارند.
آقای «برنارد لویس» در سخنرانی خود در بنیاد «نیکسون» ضمن برشماری خصوصیات اهل تصوف، آنان را جایگزین مناسبی برای اسلام رادیکال دانسته و به «بوش» (رییس جمهوری آمریکا) پیشنهاد مینماید برای ارتقای سطح گفتوگو بین آمریکا و جهان اسلام با رهبران بزرگ صوفیه به مذاکره بنشیند. وی خاطر نشان میکند بیشتر آثار صوفیه به زبان فارسی است و ایران یکی از کانونهای بزرگ صوفیه در جهان اسلام است. صوفیان را میتوان فرزندان شیطان و مادر تمام فرقههای انحرافی در جهان اسلام دانست زیرا آنها اولین تفرقه افکنان در صفوف مسلمین بوده و اکثر سران فرقههای انحرافی مدتی با دراویش حشر و نشر داشتهاند. به عنوان مثال «میرزا حسین علی نوری» مؤسس فرقهی بهاییت قبل از ادعای نبوت به مدت 2 سال در منطقهی کوهستانی «سلیمانیه» با دراویش زندگی میکرده است.
پیامبر عظیم الشان اسلام از اولین سال بعثت با تشریع عبادات و اعمال اجتماعی اسلام و تأکید بر جهاد در راه خدا و توصیه به فرهنگ کار و تلاش و نهی مسلمین از بی تفاوتی نسبت به فقرا، این پیام اساسی را به جهانیان ابلاغ کرد که در اسلام رهبانیت و چله نشینی، بی مسؤولیتی، گریز از اجتماعات مسلمین، دوری از مسجد و تفرقه، جایی ندارد؛ ولی متأسفانه از صدر اسلام یهود و نصارا با فریب افرادی نظیر حسن بصری و … خط انحرافی جامعه گریزی، غلّو و صوفیگری را باز نمودند
امام صادق(علیهالسلام) با قاطعیت اعلام کرد صوفیان و افرادی که به آنها متمایل هستند، دشمنان ما اهل بیت محسوب میشوند و امام رضا(علیهالسلام) با تیزبینی فرمودند کسی به تصوف قائل نمیشود مگر از روی مکر و خدعه، ضلالت و گمراهی و یا جهل و حماقت ولی حاکمانی نظیر معاویه و مأمون عباسی به تقویت این تفکر انحرافی پرداختند.
امام صادق(علیهالسلام) در مورد اولین صوفی (مخترع تصوف یعنی ابوهاشم کوفی) میفرمایند: «انّه کان فاسدَ العقیده جداً و هو الذّی اِبتَدَع مذهباً یقال له التصوف و جَعلَه َمفرّا لعقیدتِه الخبیثه.» یعنی: «همانا او (ابوهاشم) فساد جدی عقیدتی دارد او کسی است که مذهبی را بدعت گذاشت که تصوف نامیده شد و آن را محل فراری برای عقیدهی خبیث خود قرار داد.»[1]
از امام رضا(علیهالسلام) نیز روایاتی در نکوهش صوفیه وارد شده است که فرمود: «مَن ذُکرَ عِندَه الصوفیه و لَم یُنکرهم بِلسانه و قلبِه فلَیسَ منّا و مَن اَنکَرهم فَکانّما جاهَد الکُفّار بَینَ یدی رسول الله.» امام رضا(علیهالسلام) میفرمایند: «هر کس نزد او از صوفیه سخنی به میان آید و با زبان و دل آنها را انکار نکند از ما نیست و هر کس ایشان را انکار کند مانند این است که در حضور رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) با کفار جهاد نموده است.»[2]
صفحات: 1· 2