تنها یک دقیقه

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

جنگ دائمی اسلام و دشمنانش

الفتنة اکبر من القتل و لایزالون یقاتلونکم حتی یردّوکم عن دینکم إن استطاعوا - بقره / 217

امام خمینی (ره): نکتۀ مهمی که همۀ ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم ، این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همۀ هویت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند. به گفتۀ قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمی دارند مگر اینکه شما را از دین تان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیست ها و آمریکا و شوروی در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبی مان را لکه دار نمایند. آری اگر ملت ایران از همۀ اصول و  موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانۀ عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین - علیهم السلام- را با دست های خود ویران نماید ، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر ، آنها ابر قدرت باشند ما ضعیف ، آنها ولی و قیّم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها ، نه یک ایران با هویت ایرانی - اسلامی بلکه ایرانی که شناسنامه اش را آمریکا و شوروی صادر کند ، ایرانی که ارابۀ سیاست آمریکا یا شوروی را بکشد… . - صحیفۀ امام ، ج 21 ، ص 90 و91

فشن های مجازی، محبوب و معروف

07 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

 

 هنرپیشه های سینما و تلویزیون  دو چهره رسمی دارند، یکی آنکه بر خروجی تلویزیون و سینما قرار می گیرد و با گفتمان رسمی فرهنگی کشور تا حدودی هماهنگی دارد، حدود و ثغوری دارد و در چارچوبی می‌گنجد و دیگری آن چیزی است که ابتدا بر روی جلد و صفحات مجلات عامه پسند یا باصطلاح زرد رواج پیدا کرد و بعد ها به فضای مجازی رسید و حالا به یکی از روزآمد ترین محصولات فرهنگی کشور تبدیل شده است.

کمتر اتفاق می افتد که کسی اهل وبگردی باشد و در میان صفحاتی که روزانه مرور می کند به پیوندهایی با این عنوان"آخرین عکسها از [فلان] هنرپیشه سریال [فلان]” بر نخورد” عکسهایی که در معمولی ترین شکلشان تفاوتهایی پایه ای با تصویری که شما در خروجی رسمی سینما و تلویزیون از آنها دیده اید دارند.
نمایشگاه های مد مجازی نسبت به حاشیه خیابان ولیعصر که روزگاری محل معرفی جدیدترین مدها بود، تفاوت هایی پیدا کرده است. مهم ترین تفاوت این نمایشگاه ها این است که مانکن های آن را –اگر چه در ریخت و ترکیبی متفاوت- بارها و بارها مردم بر روی پرده ی سینما و صفحه تلویزیون دیده اند و کاملا شناخته شده اند.
تفاوت آشکار دیگری این است که این نمایشگاه ها گاه پا را فراتر می گذارند و به عرصه های خصوصی تری وارد می شوند، عرصه هایی که هیچگاه مجال ورود به آن در خیابان های تهران وجود نداشته و هنوز هم ندارد. تصاویری که از محیط خصوصی مدل های سینمایی و تلویزیونی در محیط مجازی منتشر می شود، بیش از ظاهر بیرونی تاثیر گذار خواهد بود.

لطفا این آلبوم را به اشتراک بگذارید

” لطفا این آلبوم را به اشتراک بگذارید” یادداشت کوتاهی است که در زیر همه آلبوم های یکی از نمایشگاه های مد مجازی بر روی صفحه یک سایت اجتماعی دیده می شود؛ آنها مدعی هستند که عکسهایی درباره هنرمندان، خوانندگان و البته مدل های ایرانی منتشر می کنند.
جالب این است که بر روی همه این عکس ها نام یک آتلیه نقش بسته است و در ذیل برخی از آنها نیز نام عکاس کاملا خوانا است. پس زمینه و برخی دکورها در عکسهای آلبوم های مختلف یکی است و در نهایت بعضی عکس ها با تکنیک های مشابهی افکت گرفته اند.
چرا باید عکس های اینچنینی از هنرپیشه ها به صورت وسیع در فضای مجازی پخش شود؛ از طرف هنرپیشه ها ماجرا کاملا حل شده است، به همان دلیلی که عکس هایشان در مدلهای مختلف بر روی جلد نشریات زرد قرار می گیرد، عطش شهرت همه چیز را به خوبی توضیح می دهد، برای هر هنرپیشه ای شهرت از نان شب هم واجب تر است و دست به دست شدن تصاویر او در اینترنت تا حدی این عطش را می تواند تسکین دهد. برای دارندگان پایگاه های اینترنتی هم به صورت معمول این نوع تصاویر همان تعریفی را دارد که برای سردبیران زرد نامه ها داشت، یعنی تیراژ و بازدید بالاتر.
اما آیا همه چیز در فضای مجازی به همین تعاریف ساده منحصر می شود؟ آن جمله ای که در ابتدای بحث آوردیم قرار است همین تفاوت را توضیح دهد؛ چرا باید تا به این میزان اشتراک گذاشتن این عکس ها اهمیت داشته باشد؟

همه چیز فرو می ریزد
پس از پایان ماه مبارک رمضان صدا و سیمای جمهوری اسلامی به سنت همیشگی تشکر از خود و تولیداتش؛ برنامه ای را برای تقدیر و تشکر از عوامل یکی از سریال های این ماه برگزار کرد، سخنران این مراسم که از مدیران سازمان نیز بود پس از رفتن پشت تریبون شروع کرد به تمجید از شخصیت اول زن داستان که در این سریال نقش دختر محجبه ای را بازی می کرد، تا جایی که آرزوی خود را با این عنوان که ان شاء الله همه دخترانمان مثل این نقش باشند به زبان آورد؛ اما کار آنجا خراب شد که خانم هنرپیشه روی سن آمده و احتمال با چنان وضعیتی ظاهر شد که سخنران یاد شده، از آرزویش دست پشیمانی بر روی دست زد.
چه بخواهیم و چه نخواهیم، چه  قبول داشته باشیم و بپسندیم و چه نه؛ نقش صدا و سیما یا بهتر بگوییم تلویزیون در فرهنگ عمومی جامعه نقش بی بدیل و تاثیر گذاری است؛ و از همین جهت است که کارکنان آن، خصوصا آنهایی که بیشتر در دید هستند، یعنی هنرپیشه ها و مجری ها، بیش از دیگران در چشم مردم می آیند، از این میان هنرپیشه ها، گوی سبقت را از مجریان ربوده اند؛ از آن جهت که آنها در زمینه ای داستانی و قصه گو، همه فاصله ها را میان خود و مخاطب حذف کرده و باعث همذات پنداری مخاطب با پرسوناژ- شخصیت نمایشی- می شوند. حالا در نظر بگیرید خانم و آقای هنرپیشه در بیرون از فضای رسمی رسانه، تصاویری از خود به عنوان زندگی خصوصی منتشر می کند در این شرایط برای مردمی که او را به عنوان قشر مرجع فرهنگی می شناسند چه اتفاقی خواهد افتاد و آنها چه برداشتی خواهند داشت؛ همه این ها در شرایطی رخ می‌دهد که از یک سو رسانه برای بازار گرمی هر روز بر مرجعیت سبک زندگی این قشر می افزاید، در مناسبت های مختلف از آنها دعوت می کند و به زور می خواهد به مردم حالی کند که اینها افراد مورد علاقه شما هستند و در نهایت با جرح تعدیل زندگی او، یک فرشته را به نمایش می گذارند. جالب اینجاست که در هیچ یک از برنامه های رسانه ملی، خبری از ناهنجاری‌های زندگی هنرپیشه ها نمی بینیم.
در طرف دیگر زندگی خصوصی این هنرپیشه ها اساسا ربطی به تصویری که رسانه های رسمی از جمله رسانه ملی می سازد ندارد، اگر چه با کمرنگ شدن حساسیت ها حتی این تفاوت نیز در حال کمرنگ شدن است. مردم از طریق زردنامه ها و رسانه های مجازی می آموزند که این مدل ها چگونه زندگی می کنند، چه می پوشند و نوع روابط خصوصیشان چگونه است؛ و به این شکل است که تمام بافته ها پنبه می شود و همه چیز فرو می ریزد، چیزی شبیه همان اتفاقی که برای آن سخنران در جلسه تجلیل از سریال ماه رمضان صدا و سیما اتفاق افتاد. واقعیت چیز دیگری غیر از آن چیزی است که برخی در ذهن می پرورانند.

سیاست مهم تر از فرهنگ
شاید این روزها انتشار زردنامه های مجازی و راه اندازی وب سایت هایی که در آن جشنواره مد و آرایش مجازی با شرکت هنرپیشه های سرشناس تلویزیون و سینما صورت بگیرد یکی از ساده ترین و امن ترین فعالیت ها در فضای مجازی باشد؛ در حالی که فعالان پایگاه های سیاسی و خبری بر روی اینترنت به شدت زیر ذره بین نکته بین و دقیق ارگان های نظارتی هستند، برخی پایگاه ها هر روز سبک زندگی و نمونه های آرایش ظاهری هنر پیشه ها و برخی ورزشکاران پر حاشیه را تبلیغ می کنند، گاهی تصاویر کاملا خصوصی را منتشر می کنند، تصاویری که با سکوت و موافقت تلویحی در ایمیل ها و وبلاگ ها دست به دست می شود و این گونه یک روند یکسان سازی به روشی خزنده و ساکت رشد می کند و البته هیچ یک از دستگاهها و مسوولان قضایی و فرهنگی واکنشی نشان نمی دهند.

منبع: برگرفته از مقاله"حضور مانکن های سینمایی در نمایشگاه های مد مجازی"، 17 دی 1390.

 نظر دهید »

حاء، سین، نون

07 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

خیرۀ معاویه می شوم:
- شنیدی چه خواندم یا سیر آسمان ها می کنی؟
معاویه خودش را یله می کند:
- شنیدم عتبه! شنیدم… تکرار حکایت همیشگی، باز هم خدا و بهشت و جهنم و عذاب و… افسانه هزار بارۀ خاندان محمد. به خدای خودشان سوگند، مانده ام که این جماعت به چه ایمان آورده اند؟ پدران و اجدادمان، جان کندند تا مردم به بتی که می دیدند مؤمن شوند؛ چه سِحری است در کار محمد که پیروانش برای خدای ندیده جان می دهند؟ مانده ام ولله!
 سه چهار خرمای دهانم را می بلعم: - چه غصه ها می خورد خلیفه ی مسلمین عالم!
می خندم:
- از پی همان دین است که تو بر مسندی و عیش و عشرت مان مهیا و میان بیت المال غوطه ور و…
معاویه ناگاه برمی خیزد و مقابلم می ایستد، تند و عصبانی:
- تو را به لات و عزی سوگند که انقدر احمق نباش عتبه! کوری یا نمی خواهی ببینی؟ کری یا دوست نداری بشنوی؟
معاویه راه می رود و صدایش حالا به فریاد:
- ابوبکر خلیفه بود، روزگار را حرام کرد بر خودش و رعیتش، مُرد و نامش هم با خودش زیر خاک رفت. عمر هم، ده سال بر گرده مردم سوار بود، او هم مُرد و نامش هم با خودش دفن شد…
متعجب نگاهش می کنم. می فهمد که منتظر ادامه ام.
- اما محمد…
انگار خسته است، خودش را رها می کند روی تخت:
- سال هاست که مرده اما… اما نامش را تا کنار نام خدا بالا برد…
آه بلندی می کشد:
- عجب همتی داشتی محمد! که اکنون هر روز بر سر مأذنه ها، نامت را بعد الله فریاد می زنند.
برایش قدری شراب می ریزم:
- گلو تازه کن که شراب خرمای حجاز است. حکم نوشدارو دارد، بر مرده بریزی جان می گیرد…
خودم هم جامی برمی دارم:
- خودت را خسته چه لاطائلاتی می کنی معاویه! اصلاً روزی هزار بار بر سر مأذنه ها نامش را فریاد کنند، اصلاً بگو پیش از نام خدا بخوانند، من و تو را چه زیانی می رسد؟ به ازای هر اذان که سکه ای از خزانه شام کم نمی شود یا کنیزی از آغوش مان یا بلادی از حکمرانی مان یا… چه می دانم، ضرری نمی کنیم از دین محمد.
جام را یک نفس می نوشم:
- البته که برای ما یکسر سود بوده این حکایت.
معاویه خلط دهانش را جایی کنار تخت می اندازد:
- یا تو پسر ابوسفیان نیستی یا من؛ که انقدر نمی فهمی و اسباب حماقت علم می کنی…
خودش را نزدیک ترم می کشاند و شمرده شمرده می گوید:
- همانی که نامش را بعد از نام خدا بر سر مأذنه ها می خوانند؛ داغ «ابناء الطلقاء» بر پیشانی مان زده ابله. می-فهمی؟ یعنی تا همیشه ای که نام او در تاریخ می ماند، کنارش ننگ فرزندان امیه هم می درخشد…
چشمانش را می بندد:
- ابناء الطلقاء…
نامه را که همچنان در دست داشتم، مقابلش می گذارم:
- برای تاریخ وقت بسیار داریم، عجالتاً برای این غائله تدبیر کنیم.
معاویه می خندد، بلند، قهقهه می زند: - باید به شکرانه این سرور، با همه کنیزان شام بخوابم… احمق! تاریخ و این غائله، اینجا به هم می رسند! کجایی محمد که ببینی، آن قمار که تاسش را تو انداختی به ابتدا، من برنده ام.
متعجبم، اما معاویه هنوز می خندد:
- بازی باخته را به برد بدل می کنم عتبه! آزادشده ای در برابر آزادشده… نمی گذارم تاریخ با یک «الطلقاء» بماند… کفه را برابر می کنم… کجایی محمد…
برمی خیزد، تند و پرشتاب: - کاتب بیاید و آن دو پیک حسن را هم خبر کن. بسر و مغیره هم حاضر باشند.
دربانان را، اوامر امیر می گویم و باز می گردم، همچنان متحیر که معاویه چه خواهد نوشت برای روزگار شام. نگاهم با نگاهش گره می خورد.

***
رمان، روایتی است از زندگانی امام حسن مجتبی (ع)، در بستر زمانی شهادت حضرت امیر و آغاز خلافت امام تا شهادت ایشان. و محوریت موضوع صلح. شجاعی در این رمان با رفت  و برگشت های راوی میان دو جبهه امام و معاویه و بازسازی و بازیابی اهداف و افكار و شخصیت معاویه، تصویری جدید از صلح امام به مخاطب ارائه می دهد.
نویسنده كه آغاز كتاب، درباره ی امام حسن (ع) در ضمن اشاره ای ظریف به نام زیبای ایشان،  آورده است: «و خداوند را آیه ای است، که نازل شد به آغوش پیامبر: حاء. سین. نون…» با تأكید بر راز وارگی شخصیت حضرت و رفتارشان در برابر مكر معاویه، تلاش می كند تا كمی از اسرار نهان انتخاب های امام را برای خواننده تصویر كند.
«سید علی شجاعی»، رمان «حاء، سین، نون» را در قالب رمان نگاشته و انتشارات نیستان با قیمت 8000تومان منتشر کرده است. برای تهیه ی این کتاب می توانید به این سایت مراجعه کنید: http://www.neyestanbook.com/

 نظر دهید »

مستحبی که ترک آن ثواب است

07 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

همه ما عربستان را می شناسیم . کشوری که در آن مقدس ترین اماکن مورد احترام مسلمانان از شیعه  و سنی  قرار گرفته است. سرزمینی که خاستگاه دین مبین  اسلام  و حضرت محمد مصطفی (ص) ، پیامبر خاتم  و اعظم و کتاب انسان ساز قرآن بود . در آن مقطع حساس عرب جاهلیت هر آنچه توان داشت به کار بست تا اسلام ظهور نکند  و کتاب قرآن نور خود را به سینه ها نتاباند. اگرچه  پس از رسول اعظم، عترت و سنت او که همانا آیینه تمام قد آن خاندان پاکش بودند را به شکل های مختلف از میان برداشت ، اما نتوانست نور قرآن و محبت رسول خدا واهل بیتش را از دل های آگاه براند ومی بینیم که  امروز اسلام به عنوان یکی از بزرگترین ادیان اصیل جهان به شمار می رود  و روز به روز به تعداد پیروان آن در دنیا افزوده می شود.
اما اکنون بر سرزمین وحی نا کسانی  حکومت می کنند که از عرب جاهلیت جاهل ترند .آنان که خود را شیوخ حرم امن الهی  و پرده داران مسجد الحرام می نامند ، بی صفتانی وهابی که به استناد به آیات قرآن از حیوانات هم کمترند.
وهابیت ، این وصله ناجور وخطرناک که با عقاید مسخره و منفور چون بختکی به جان دنیای اسلام افتاده اند و نفس را در سینه  شیعه و سنی حبس کرده است. اینان که بویی از رحم و مروت نبرده اند ودر جنایت و برادر کشی گوی سبقت را از کافران بی دینی که به خدا اعتقاد ندارند هم ربوده اند. خائنینی که قصدشان زشت نشان  دادن چهره زیبا و معصوم دین اسلام در جهان است.

 

 

قتل و کشتار زنان و مردان و کودکان بی گناه به نام شرک وارتداد دست مایه این فرقه ضاله برای رسیدن به اهداف شوم خود و ازبین بردن اصل اسلام و کتاب قرآن و توحید است که در این میان تیغ تیز خود را به روی شیعیان که رهروان راستین اسلام و قرآن و اهل بیت رسول اکرم (ص)  می باشند بیشتر نمایان نموده و درریختن خون ایشان هیچ تردیدی به خود راه نمی دهند و آن را ثواب می دانند .اینان فرزندان خلف همان زنازادگانی چون شمر و معاویه و ابوسفیانند که درقتل و کشتار خاندان رسول خدا (ص)از هیچ تلاشی فروگذار نکردند.

سوریه ، عراق، بحرین ، مصر و … از قربانیان شیطان صفتی های حاکمان جور و ستم سعودی امروزند . آنچه امروز در این کشورها از کشتار مسلملنان و شیعیان می بینید دست پخت سران وهابیت و در راس آنها آل سعودی است که نه تنها از این جریانات  حمایت ویژه می کند بلکه پایگاه استقرار دشمنان اسلام از جمله آمریکا و صهیونیست و متحدان آنان نیز هست.
امام امت خمینی کبیر(ره) فرمودند: حتی اگر از آمریکا و اسرائیل بگذریم از آل سعود نخواهیم گذشت. حساسیت موضوع و خطر این ناکسان را برای اسلام و بشریت در این سخن شیوا می توان یافت.
واما بعد ، آنچه گفتیم پیش  درآمدی بود برای این مطلب که بگوئیم  :
آیا وقت آن نرسیده که  سکوت را بشکنیم و کاری انجام دهیم ؟
مگر نه اینکه ما خود را شیعه می نامیم؟
مگر نه اینکه بنی آدم اعضای یکدیگرند؟
مگر نه اینکه ما مسلمانیم؟
پس اگر اینها را قبول داریم آیا وقت عمل فرا نرسیده است ؟
در زیر دو سخن را ارایه کرده ایم که به گمان ما کوچکتربن کاری است که در این زمان می توان انجام داد تا ضربه ای بر پیکره این جریان انحراف در اسلام  وارد آید:


سخن اول (تحریم حج عمره):
یک آمار:
کمیسیون گردشگری عربستان اعلام کرد درآمد این کشور از محل مناسک حج عمره در سال ۲۰۱۲ با افزایش ۱۰ درصدی نسبت به سال ۲۰۱۱ به ۱۶.۵ میلیارد دلار رسید.  بر اساس این گزارش، درآمد پادشاهی عربستان از حج عمره در سال ۲۰۱۲ به ۱۶.۵ میلیارد دلار رسیده است.  بیش از ۷ میلیون زائر از کشورهای مختلف هر سال به شهرهای مقدس حجاز سفر می کنند. هر زائر حدود ۱۰ هزار دلار بابت انجام سفر حج به عربستان هزینه می کند.
بر اساس گزارش کمیسیون گردشگری عربستان، گردشگری، دومین صنعت پردرآمد عربستان است که ۸ درصد از کل مشاغل موجود در این کشور را به خود اختصاص داده است.

آماری دیگر:
عربستان سعودی میلیون ها دلار پول به شورشیان عراقی و سوری می دهد و قسمت اعظم این پول صرف خرید سلاح از جمله موشک های ضد هوایی انفرادی می شود.در یکی از این موارد اخیراً مبلغ ۲۵ میلیون دلار از عربستان به یکی از روحانیون سنی مذهب داده شد و او آن را در اختیار افرادی قرار داد که دارای روابطی با بازار سیاه اسلحه دنیا هستند و این افراد تمام این مبلغ را صرف خرید اسلحه از رومانی کردند.
رئیس‌جمهور و پادشاه عربستان  بر تعهد خود برای ارسال کمک به ائتلاف مخالفان سوریه و شورای عالی نظامی برای تقویت مخالفان تأکید کردند.
در بالا با بخشی از درآمد دولت خونخوار عربستان از حج عمره و نیز کمک میلیاردی به شورشیان و قاتلین شیعیان در کشورهای منطقه آشنا شدید.
حال با این اوصاف به نظر شما آیا ادامه  اعزام کاروان های حج عمره مفرده به این کشوراز ایران که بعضا با تحقیرهایی نیز همراه است رواست؟
مگر نه اینکه فریاد میزنیم که  بخشی از درآمد حاصل از فروش محصولات   پپسی ، نستله ، کوکاکولا ، نوکیا ، موتورولا ،کمپانی والددیزنی و….  صرف گلوله هایی می شود که بر قلب فلسطینیان و بلکه بر قلب جهان اسلام می نشیند؟ پس آن ها را تحریم می کنیم و حکم بر نخریدن آن ها می دهیم ؟
آیا وقت آن نرسیده مستحبی را ترک کنیم و حکم به تحریم آن بدهیم  که  درآمد حاصله از آن به جیب دولتی می رود که فاسق و خون ریز بودن آن واضح و مبرهن است و از طریق  آن دشمنان اسلام تقویت شده و خون برادران  و خواهران شیعه ما را به راحتی بر زمین می ریزند؟
آیا واجب نیست حکم به تحریم مستحبی بدهیم  که از زوال  دین و کشته شدن پیروان دین جلوگیری می کند ؟

سخن دوم  (معادل حج عمره و تمتع):
اگر چه حضور در سرزمین وحی و زیارت اماکن متبرکه آن و طواف خانه خدا آرزوی هر عاشق دلباخته و مومن واقعی است اما خداوند مهربان برای برخی اعمال عبادی دیگر نیز ثواب حج را به بندگان خود عطاء می‌کند؛ چه خوب است که با انجام آنها حج نرفته ثواب حج ببریم.
ذکر خدا پس از نماز صبح تا طلوع آفتاب در سجاده؛ ثواب حج را دارد
پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «هر مسلمانی که پس از نماز صبح تا طلوع آفتاب در سجاده بنشیند و ذکر خدا گوید ثواب حج برایش نوشته می شود و گناهانش آمرزیده می شود، همچنین اگر بنشیند تا ساعتی که نماز در آن وارد است فرا رسید، دو یا چهار رکعت نماز بخواند گناهان گذشته‌اش آمرزیده می شود و خداوند ثواب حج برای‌اش منظور می کند.»
مسلمانی که کیث باشد می تواند از طریق عمل کردن به این احادیث گرانبها هر روز به ثواب حج برسد و از فرصت دنیای فانی برای زندگی سعادتمند در دنیای باقی استفاده کند.
ثواب نماز مغرب به جماعت مساوی، ثواب حج مبرور و عمره مقبول است
همچنین رسول اکرم(ص)  فرموده‌اند: «هر کس نماز مغرب را به جماعت بخواند ثواب حج می برد و عمره مقبوله را دارد.» انسانی که فرصت شناس باشد، ارزش دنیا را بسان مزرعه آخرت می داند و برای اندوختن توشه اخروی از آن استفاده می کند و در کاشتن بذر طاعت کاهلی نمی کند. چنانچه خداوند در سوره مزمل آیه ۲۰ می فرماید: «آن چه از پیش از خیر برای خویش فرستادید نزد خدا بیابید.»

ثواب زیارت امام رضا(ع) معادل حج تمتع
علاوه بر آن که ثواب داشتن معادل حج و بلکه یک میلیون حج که در روایت آمده است وقتی است که همراه با معرفت باشد. ابونصر بزنطی گوید: در نوشته ای از ابوالحسن الرضا (ع) خواندم: به شیعیان من ابلاغ کن: همانا زیارت من نزد خدا برابر هزار حج است.
راوی گوید با حضرت جواد (ع) گفتم: برابر هزار حج است؟ حضرت گفت: آری سوگند به خدا هزار هزار (یک میلیون) حج. اما برای کسی که با عارف به حقش او را زیارت کند.
مراد از عارف به حق آن حضرت طبق روایت امام صادق (ع) این است که امام صادق(ع) می فرماید. بداند او امامی است که اطاعتش (از طرف خدا) ورسولش واجب است او دور از وطن و شهید است.
نتیجه آن که ثواب زیارت امام رضا(ع) در روایات معادل حج تمتع یا هزار حج یا یک میلیون حج شده هیچ ایراد و اشکالی ندارد. چرا که حقیقت زیارت کعبه ، توجه به ولایت است که در روایات به این مسئله تصریح شده است . علاوه بر آن که در صورتی این ثواب است که زائر عارف به حق امام (ع) باشد.

و مسائلی از قبیل فراهم نمودن شرایط ازدواج و معیشت برای جوانان و …..
در پایان لازم می دانیم این مطلب را متذکر شویم که   انتشار این مطالب  صرفا به معنای ارایه پیشنهاد و راهکاری برای انجام وظیفه  شرعی و انسانی  هر مسلمان در وضعیت کنونی  کشورهای اسلامی منطقه و اتفاقات شرم آوربوجود آمده  در این مناطق علی الخصوص سوریه  است و به معنای اظهار یک حکم و فتوا از جانب شخصی خاص نیست . توجه شود که روی سخن بیشتر باعزیزانی است که ۱ بار به  سفر معنوی حج  مشرف شده اند و قصد دارند دوباره عازم این سفر  شوند . لذا خوانندگان گرامی با توجه به درک موضوعی از مطلب ارایه شده می توانند تصمیم گیرنده باشند.
امید است که هر چه زودتر فرج مولا و صاحبمان حضرت ولی عصر (عج) برسد  و چشم ما و همه عاشقان ایشان به جمال نورانی آنحضرت روشن گردد و به دست ایشان زمین از وجود این خائنان به اسلام ومسلمین  پاک گردد و انتقام خون های به ناحق ریخته برزمین تا قطره آخر به دست پیروان راستین آنحضرت از کفار و دشمنان اسلام گرفته شود .ان شاالله

منبع : رهبران شیعه

 نظر دهید »

کتابی برای مطالعه در «شب های قدر»+عکس

07 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

«مهران بلورچی»، به تاریخ 15 اردیبهشت 1345 شمسی، در تهران متولد شد و در مورخه ی 12 اسفتد 1365 در منطقه ی عملیاتی «شلمچه» با اصابت آتش متجاوزان بعثی، بال در بال ملائک گشود. ممکن است بیان این نکته برای بعضی اهمیت داشته باشد که، این جوانِ کاشانی الاصل، در سال 1363، با رتبه ی پنجم کنکور سراسری، در رشته ی «مهندسی برق» دانشگاهِ «صنعتی شریف» پذیرفته شده بود. این هم شماره ی دانشجویی ایشان: 63131008.
از «مهران بلورچی» تعداد قابل توجهی یادداست و نامه به یادگار مانده است. این یادداشت ها و نامه های خواندنی، توسط «انتشارات یا زهرا(س)» به صورت کامل و دست نخورده، در قالب کتابی 336 صفحه با نام «کتاب بلوزچی»، منتشر شده است.


طرح جلد «کتاب بلورچی»

حدود صد صفحه از این کتابِ ارزشمند، حاوی «محاسبات نفس» شهید «بلورچی» است که حقیقتا برای هر انسان جوبای رستگاری و تعالی اخلاقی، بسیار راه گشا و مفید به فایده است. کتابی که مطالعه ی آن را، در این شب های «قدر» اکیدا توصیه می کنیم. باشد که مفهوم «حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا» برای خواننده ی آن بیش از پیش روشن گردد و الگویی شود برای همه ی آنان که اراده کرده اند، به راه «مهران بلورچی» و همرزمان او پای گذارند. راهی که بی شک، به آسمانی راه دارد که بنده گان صالح خداوند و ابرار در آن ماوی دارند.
ضمن توصیه مجدد و اکید کاربران، به مطالعه ی «کتاب بلورچی»، به عنوان «نقشه ی راهی» ملموس و تجربه شده، بخش هایی از «محاسبه ی نفس» آن شهید عزیز را، که ماه رمضان سال 1365، نگاشته شده است، به حضورتان ارائه می کنیم:


نمایی از «کتاب بلورچی»


*یک شنبه 22/2 65- دوم رمضان المبارک

«بل الانسان علی نفسه بصیره ولو القی معاذیره، یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم»
1-نماز صبح خیلی دیر خوانده شد و تعقیبات چندان مورد توجه نبود
2-کمی نسبتا زیاد تندویی کردم و صدایم را بلند کردم
3-چند مورد چشم نگاه های اضافی به دنیا داشت
4-مزاح های غیر لازم در دو مورد دیده شد، باید دقت یبیشتری در مزاح کردن شود
5-یاد مرگ اصلا تا ظهر وجود نداشت
6-عجب و غرور می خواهد بروز کند
7-در قرآن خواندن احساس می کنم شیطان می خواهد نیت را ریا کردن و قیافه گرفتن برای مردم قرار دهد، باید خیلی مواظب باشم
8-تواضع و خشوع چندان مورد دقت قرار نداشت.

*چهارشنبه 24/2/65 – 4 رمضان

1-صبح اول صبح هم خودم را دنیا قرار دادم
2-بی اعتنایی به مقام ]نامفهوم [کردم، شاید تسلیم نبودم.
3-ظاهرا صبحانه زیاد از حد خوردم
4-خیلی به دنیا توجه دارم، باید برای رفع این مسئله، به خدا توجه دایمی داشته باشی.
5-در نیت قرآن خواندن خیلی مشکوک هستم که مبادا به خاطر دنیا بوده
6-داشت در دلم کینه جای می گرفت.
7-دو-سه مورد زبان بدون فکر صحبت کرد که موجب شد به خطا رود
8-غافلانه صحبت می کنم و این در کلام را از دست داده ام.
9-معاشرت با […] و رضا برایم ضرر دارد؛ البته بیشتر رضا.
10-در مورد احمد، بی چاره شده ام و واقعا نمی دانم چه کنم. باید امشب با امام زمان(عج) در میان بگذارم.
11-الحمدلله حال مراقبه وجود داشت ، لیکن صحیح استفاده نشد.
12-یک مورد دروغ واضح گفتم، استغفرلله
13-کمی صحبت کردم.
14-یاد مرگ کم بود.
15- زیاد صحبت کردم.
16-تقریبا زیاد خوردم.
17-یاد دنیا کمی آزارم داد و مشغولیات ذهنی برایم ایجاد کرده بود.

پنجشنبه 25/2/65  5 رمضان

1-نماز صبح را کمی دیر خواندم.
2-صبح اول صبح باز هم دنیا داشتم
3- غفلت کمی وجود داشت.
4- توفیق کار کردن برای رضای خدا وجود نداشت و تنبلی کردم.
5- دو-سه مورد با زبان، موجب ناراحتی دیگران شدم و جلوی دیگران آبرویش را بردم.
6-شاید غیبت فیاضی را کردم. باید خیلی در این مورد صحبت ها دقت کنم.
7-محبت دنیا خیلی بیشتر از مقدار لازمه ابراز شد.
8-حسادت خیلی آزارم می داد.
9-خیلی بی مورد و بی خود در موارد بسیار زیاد صحبت کردم.
10- به خدا توجه نکردم.
11-اخلاص وجود نداشت

* نتیجه:
نفس آلوده به نظر می رسد. توجه به نفس، حال به چه دلیل، به دلیل روزه یا چیز دیگر، آسان تر از قبل میسر است، لیکن آن چه دیده می شود، آلودگی نفس است. در ضمن، در نماز یاد احمد وجود داشت، اما برای فهمیدن این مطلب که آیا واقعا این گونه است یا نه، باید بیشتر دقت شود، این گونه حس می کنم که شیطان می خواهد مرا بی هوده سرگرم این قدرت شیطانیه بکند تا از اصل غافل بمانم. اولا نمی دانم اصل مطلب چیست،  یعنی باید در رذایل ، کدام کدام یک را از بین برد، اپن گونه که حاج آقا قبلا گفته، خودخواهی است، پس باید حسابی توان روی آن بگذارم. ثانیا نمی دانم چگونه آن را، یعنی خودیت را از بین ببرم.
چهار شنبه 7/3/65  18 رمضان
باید تا آن جا که ممکن است توجه به نفس داشته باشی و سکوت را رعایت کنی، یعنی حتما این دو کار باید به جد رعایت شود و نهایت، شب هم که شب قدر است، مورد مواخذه قرار دهی نفس را که آیا چنین کرده بودی یا نه؟ در ضمن، امر لازم دیگر، خواندن قرآن به حد وفور است و باید حتما رعایت شود.

علاقمندان به تهیه این کتاب می توانند با شماره تلفن 66962116 و 66465375 تماس بگیرند.


طرح پشت جلد «کتاب بلورچی»


شهید مهران(علی) بلورچی- اسفند 1363 - محوطه ی پادگان دوکوهه


شهید مهران(علی) بلورچی

 1 نظر

مبارزه با سگ بازی وظیفه کیست؟

06 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

سگ بازی و سگ گردانی طی سالهای اخیر به یكی از معضلات پایتخت نشینان تبدیل شده است بطوریكه علاوه بر ایجاد مزاحمت برای برخی شهروندان رواج دهنده فرهنگ مبتذل غرب است. پلیس نیز اعلام كرده با این پدیده برخورد می‌كند اما شهروندان تاكنون برخورد قاطع و جدی از ماموران را در این زمینه ندیده اند.

در حالی بر اساس مصوبه مجلس سگ بازی ممنوع شده است كه برخی از پایتخت نشینان نگهداری سگ را باعث تفاخر خود می دانند. این افراد با سگ هایی كه برخی از آنها قیمتی میلیونی دارند در شهر می چرخند و از نگاه شهروندان به خود و سگشان احساس غرور و تفاخر می كنند. از سوی دیگر اهمال پلیس با این موضوع باعث شده سگ بازان در خیابان های پایتخت جولان دهند. كافی است سری به خیابان های شمال تهران بزنید و با انواع مختلف سگ در این محله ها روبرو شوید كه صاحبانشان آنها را برای گردش به خیابان آورده اند. بوستان‌ها بعد از ساعت 9 و 10 شب در برخی مناطق در تسخیر سگ‌بازها هستند. اگر در این ساعت‌ها به یكی از این بوستان‌ها پا بگذارید، افرادی را در سنین مختلف می‌بینید كه قلاده سگی را در دست گرفته و حیوان را به گردش آورده‌اند و این تقید همیشگی برای گردش شبانه گاهی رشك‌برانگیز است! شاید برخی سگ‌بازان متاهل كه دارای فرزند هم هستند، به میزان تعصبی كه به گردش رفتن با حیوان دارند، مقید به تفریح با فرزندان نباشند (بگذریم از آنها كه حیوان را جایگزین فرزند كرده‌اند!)

تا چند سال قبل زنان بیشتر به نگهداری سگ علاقمند بودند اما حالا پسران جوان نیز به طرفداران سگ های خانگی پیوسته اند و با قرار دادن سگ ها روی صندلی جلوی خودروهای گرانقیمت خود خیابان های شمال تهران را بالا و پائین می كنند.

بدیهی است این مجال، محل بحث درباره دلایل و عوارض گسترش سگ‌بازی در جامعه اسلامی نیست. بدیهی است هیچ‌یك از دست‌اندركاران حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی بر این پدیده مذموم صحه نمی‌گذارند.

سگ‌های تزئینی (كه قیافه‌ای شبیه عروسك برایشان درست می‌شود) قطعا نه برای نگهبانی به خدمت گرفته می‌شوند و نه خدمت دیگری (از نوع سالم و بهداشتی) از آنها برمی‌آید.خود آنها نیازمند مراقبت دائم هستند و نمی‌توانند كمك حال صاحبانشان باشند، جز آن‌كه همدم و همراه ساكتی باشند برای مرفهین بی‌دردی كه از فرط خوشی در دنیا احساس رنج می‌كنند و آخرت را سه‌طلاقه كرده‌اند! یا آنها كه در پی بهره‌های دیگری هستند كه اساسا فكر كردن به آن هم، آدم را از انسان بودن خود شرمنده می‌كند! و جای تاسف است كه برخی از ضعیفان جامعه نیز با الگو گرفتن از مرفهین پیش‌گفته، ادای آنها را درمی‌آورند و به ترویج این پدیده ناپسند دامن می‌زنند.

رواج فرهنگ غربگرایی

دكتر حسینی – آسیب شناس اجتماعی- در این زمینه می گوید : رواج سگ گردانی رواج فرهنگ مخرب غرب در جامعه است. متاسفانه این فرهنگ در جامعه رو به رشد بوده و نیاز است با آن برخورد جدی صورت گیرد. در ایران سگ ها برای نگهداری از احشام و خانه ها استفاده می شدند و به دلیل اینكه ایرانیان این حیوان را نجس می دانند از ورودش به داخل خانه خودداری می كردند.

اما حالا با رواج فرهنگ غربزدگی در كشور شاهد آن هستیم این حیوان به راحتی به خانه ها راه یافته و وسیله ای برای تجمل گرایی است. نگهداری از سگ های گرانقیمت با هزینه های بالا در بین جوانان رو به رواج است. متاسفانه شاهد هستیم حس برخی از زنان به سگ هایشان باعث شده آنها دیگر تمایلی به بچه دار شدن نداشته باشند.

بیماری هایی كه سگ بازان را تهدید می كند

متاسفانه اغلب كسانی كه در ایران به دنبال نگهداری حیوانات خانگی هستند این موضوع برایشان بیشتر جنبه خودنمایی دارد، به خصوص در سال‌های اخیر كه خرید و فروش حیوانات خانگی با قیمت‌های بالا و نامگذاری‌های عجیب و غریب روی آنها بیشتر به یك مد شباهت پیدا كرده است. اما این مدگرایی فارغ از مزاحمت‌هایی كه برای دیگر شهروندان در پی دارد نگهدارنده این حیوانات را نیز دچار مشكل می‌كند.

سگ بازی

سگ از نظر فقه اسلام جزء نجاسات شمرده شده و خرید و فروش آن حرام است. البته به فتوای مراجع معظم تقلید خرید و فروش و نگهداری سگ شكاری-سگ گله و زراعت و سگ باغ و بستان و خانه و انواع سگهای مطرح شده از این حكم استثناء شده است ولی نجاست آنها به قوت خود باقی است. افرادی كه از سگهای خانگی نگهداری می ‌كنند به دلیل این‌كه اغلب پس از تماس با حیوان دست ‌های خود را نمی ‌شویند یا ممكن است این حیوان به رختخواب صاحب خود نیز راه پیدا كند، در بیشتر موارد میكروب ‌های سگ به افراد منزل منتقل شده و احتمال انتشار میكروب بین اعضای خانواده نیز بیشتر می ‌شود.

پژوهشگران آمریكائی معتقدند، تقریبا تمام كسانی كه سگ دارند با سگ شان غذا می ‌خورند و بیش از نیمی از آن ها به این حیوان اجازه می‌دهند كه روی تختخواب شان كنار آن ها بخوابد. آزمایشات نشان می دهد بسیاری از میكروب های مدفوع سگ، در اثر انگشتِ صاحبان آنها، وجود دارد. همچنین 10 درصد از افرادی كه در خانه سگ دارند دارای زنجیره‌های باكتریایی ” E coli ” هستند كه هم در حیوان و هم در صاحب آن مشاهده می شود. از سوی دیگر، آسیب‌پذیرترین افراد جامعه در برابر رونق هدفمند آمیزش زندگی خانواده‌‌ها با انواع سگ‌ها، كودكان هستند. كودكان به حیوانات هم نگاهی شبیه اسباب‌بازی دارند و وقتی قبح سگ‌بازی ریخته و این موضوع به امری رایج تبدیل شد، مطالبه كودكان از پدر و مادر خود برای داشتن سگ كوچكی كه مثل اسباب‌بازی در دستان همسالان یا بزرگ‌ترهای همسایه و فامیل دیده‌اند، چندان دور از انتظار نیست!

از سوی دیگر، آپارتمان‌نشینی و سگ‌بازی به معنای آلوده كردن نه‌تنها زندگی خود كه به كثافت كشیدن زندگی چند خانواده دیگر هم هست.

نجاست تنها در محدوده یك خانواده باقی نمی‌ماند بلكه تمام مشاعات ساختمان را هم آلوده می‌كند و این‌گونه كه پیش می‌رود، شاید بزودی شاهد آن باشیم كه هنگام ساخت آپارتمان‌های لوكس، در كنار انباری و پاركینگ، لانه سگ هم تعبیه شود!

شاید پیدا كردن پاسخ پرسش‌های زیر راهگشا باشد:

1ـ چه كسی متولی مبارزه با پدیده مذموم سگ‌بازی در جامعه است؟‌ آیا توقع صرف مبارزه قهرآمیز نیروی انتظامی با فروشندگان و سگ‌گردانان كفایت می‌كند و موجب برافتادن این امر می‌شود؟

2ـ كدام یك از مراكز فرهنگی در مقام مبارزه با این اقدامات زشت و ناپسند و دور از فرهنگ اسلامی ایرانی برآمده‌اند؟

3ـ كدام مركز فرهنگی وظیفه رصد شیوه‌های تهاجم نرم دشمن و هشدار بموقع به مراكز فرهنگی و انتظامی را برعهده دارد؟

4ـ اساسا در برابر این‌گونه تهاجمات فرهنگی كدام رشته فعالیت‌ها را می‌توان با درگیر كردن نهادهای خصوصی و دولتی انجام داد؟



فرآوری: نسرین صفری


 2 نظر

هیپنوتیزم عرفان های نوظهور برای مخاطب

06 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

آیا می دانید عرفانهای نوظهور از چه راههایی در جوانان نفوذ كرده اند؟ چگونه توانسته اند این قدر درایران رخنه كنند؟

1. باید گفت که معنویت‏های جدید از چند طریق با مخاطبان خود ارتباط گرفته و پیام خود را منتقل می‏کنند.روش اول، فعالیت در فضای مجازی است. امروزه بسیاری از مکاتب معنویت‏گرا در اینترنت، دارای پایگاه‏های مستقل‏اند. بسیاری از معنویت‏های جدید در قالب سایت و وبلاگ‏ به ترویج تعلیمات خود می‏پردازند و عضوگیری و ثبت‏نام دارند. امروزه بیش از 30 پایگاه الکترونیک به تبلیغ و ترویج یوگا و بیش از این تعداد درباره عرفان حلقه و 80 سایت و وبلاگ به توصیف قانون جذب در فضای سایبر مشغول‏اند.

2.راه دوم انتشار آثار مکتوب از قبیل کتاب، مجله، نشریه و روزنامه است. در میان مکتوبات، بیشترین حجم مربوط به کتاب بوده؛ به گونه‏ای که امروزه بیشترین کانال ارتباطی عرفان‏های نوپدید در کشور ما کتاب است. تعداد قابل توجهی از جریان‏ها در کشور ما دارای تشکیلات و ارگان تبلیغی نیستند؛ اما همگی از منابع مکتوب برخوردارند. کمتر جریانی وجود دارد که بدون کتاب بتواند گسترش پیدا کرده و در میان عموم جا پیدا کند. درباره قانون جذب که از آن به عرفان مدرن یاد می‏شود تاکنون بیش از 100 عنوان کتاب در کشور چاپ شده است که بیشتر این‏ کتاب‏ها ترجمه‏ای اند. افرادی مانند کریشنا مورتی، دالایی لاما، اکهارت‏توله، شاکتی گواین، پائولو کوئلیو، کارلوس کاستاندا، دیپاک چوپرا و دیگر چهره‏های معنویت‏گرا تمامی کتاب‏هایشان به زبان فارسی ترجمه شده است. در مواردی تعدادی از این کتاب‏ها چند ترجمه دارند. گاهی کتابی قبل از آن‏که به زبان اصلی چاپ شود ترجمه آن به زبان فارسی در اختیار خوانندگان قرار می‏گیرد. پاره‏ای از کتاب‏ها نیز که اجازه چاپ داده نشده‏اند یا به صورت کپی‏تکثیری (نه چاپ در چاپ‏خانه) و قاچاق در کتاب‏فروشی‏ها یافت می‏شوند و یا به صورت فایل پی.دی.اف در فضای مجازی قابل مطالعه‏اند.

3. ابزار سوم استفاده از نماد و اشکال نمادین است. جریانات معنویت‏گرا به صورت گسترده‏ای از نمادها استفاده می‏کنند. علت این است که نماد، ابزاری قوی و نافذ است و برخورداری از نمادهای گویا و متنوّع، قدرتی بی‌بدیل محسوب می‌شود. به همین جهت، گاهی پاره‏ای از جریان‌ها به سود خود دست به استخدام نمادهای دیگر مکاتب می‏زنند و به نام خود آن را تبلیغ می‏کنند. مثلا جریان شیطان‏پرستی، بسیاری از نمادهایی را که در دیگر آیین‌ها و مسلک‌ها ریشه دارد، امروزه به سود خویش و در خدمت خود به کار گرفته است. بسیاری از نمادهایی که امروزه به نام شیطان‌پرستی مشهور شده، متعلّق به جریان شیطانی نیست و آن‌ها این نمادها را تصاحب کرده‌اند. هدف آن‏ها از این تردستی، اثبات ریشه‌دار بودنِ آیین‌ شیطان‌پرستی و تثبیت آن و اعتماد‌بخشی به یاران شیطان است.

عرفان ، انسان ، آخرت

4.طریق بعدی که معمولا کانال مۆثر و کارسازی برای جذب مخاطب است برقراری جلسات و محافل خانگی است. بسیاری از جریان‏ها در گام اول فعالیت خود را این‏گونه آغاز کرده‏اند و توانسته‏اند بعد از آن‏که تعدادی را جذب نمایند آن‏ها را به خوبی آموزش داده و برای عضوگیری بیشتر از این افراد استفاده نمایند. در نتیجه افراد جدید توانسته‏اند بعنوان هواداران و مبلغان آیین جدید مشغول عضوگیری و تبلیغ شوند. بیشترین افرادی که از این طریق جذب شده‏اند بانوان‏اند. علتِ پیشگامی بانوان در این بخش، وجود سه ویژگی؛ برخورداری از گرایش شدید معنوی، فراغت نسبی و اعتماد سریع است که باعث شده بانوان بعد از آن‏که به یک جریان اعتماد کرده‏اند به شکل نیروهای پا به رکاب و فداکار، تمام توان خود را برای گسترش آن جریان به کار گرفته‏اند.

5.     کانال آخر، ابزار هنری است که شامل فیلم‏های سینمایی، کارتون، انیمیشن، بازی رایانه‏ای است. این دسته از قالب‏های هنری که محصولات معناگرا نام دارند قادرند هیجان، عاطفه و احساسات هواداران خود را جهت داده و قوای روحی آن‏ها را در مسیر تعلیمات خویش بکارگیرند. آن‏چه در این بین قابل توجه است همراهی مخاطبان با محصولات هنری است. بالاترین میزان همراهی و همدلی در فیلم‏های سینمایی اتفاق می‏افتد و سینما از نظر گستره و عمق تأثیرگذاری، ظرفیت فوق‏العاده‏ای دارد.

بیننده با وجود این‏که می‏داند نورپردازی، شخصیت‏ها و صحنه‏ها همه ساختگی و به عبارت صریح‏تر بازی و دروغ‏اند، باز قوای احساسی خود را همراه نموده و همدلانه به تماشای فیلم می‏نشیند. مخاطب یک فیلم به صورت ارادی تصمیم می‏گیرد که قوه فکر و اندیشه خود را موقتا تعطیل کند و به ضمیر خود بقبولاند که آن‏چه می‏بیند همه واقعیت‏اند و هیچ توهم و تخیلی در کار نیست؛ این در حالی است که بیننده ممکن است بسیاری از شخصیت‏های یک فیلم را با گذشته آن‏ها و جزئیات زندگی‏شان دقیقا بشناسد؛ اما تصمیم می‏گیرد که تمام نقش‏هایی را که بازیگران به عهده گرفته‏اند همه را واقعی فرض کند و قوای معنوی و احساسی خود را برای درک این نقش با فیلم همراه کند؛ به گونه‏ای که گاهی هنگام تماشای یک فیلم به خشم می‏آید یا به گریه می‏افتد. از این جهت، نسبتی که انسان‏ها با محصولات هنری بخصوص سینما برقرار می‏کنند نسبت عجیبی است؛ چرا که انسان‏های عاقل تصمیم می‏گیرند به خود دروغ گفته و با هم‏ذات‏پنداری، خود را جزئی از یک اثر هنری فرض کنند. به عبارت دقیق‏تر، اعتباری را که فیلم‏نامه‏نویس و کارگردان به بازیگر داده‏اند مخاطب آن را جدی فرض می‏کند. در این حالت، بیننده در حقیقت به قوه عاقله خود خطاب می‏کند که قضاوت نکن! داوری ممنوع!

از این‏رو گفته می‏شود که سینما دیکتاتورِ دنیای مجازی است، یعنی به صورت یک‏طرفه پیام خود را به بیننده القا می‏کند و بیننده هم آن را دریافت کرده و می‏پذیرد و مخاطبین خودخواسته هیپنوتیزم می‏شوند.

دجال شیطان تک چشم

امروزه کمتر معنویتی را می‏توان یافت که از این ظرفیت در حد توان استفاده نکند. در این میان آیین‏هایی که با سیاست‏های حاکم بر هالیوود هم‏سو هستند از این امکان بهره بیشتری دارند. از شیطان‏پرستی گرفته تا مکاتب شرق آسیا در هالیوود به عنوان آیین‏های معنوی و روحی تبلیغ و ترویج می‏شوند. مثلا شخص مکتب دالایی لاما و هم مکتب وی (بودیسم)، تاکنون دستاویز دسته‏ای از آثار هنری در سینماهای غرب و هالیوود ـ هم چون مجموعه‏های بودای کوچک، 2012 و آخرین کنترل‏کننده باد، لبه تیغ و ای‏کیوسان و ده‏ها محصول دیگر ـ قرار گرفته‏است. یا در باب آموزه‏های شیطان‏پرستی فیلم‏هایی از قبیل کودک رزماری، دروازه نهم، گابریل، جن گیر، طالع نحس (3،2،1) و ارباب حلقه‌ها و هری پاتر تولید شده است، تازه این‏ غیر از فیلم‏هایی است که فرقه شیطان‏پرستی خود اقدام به تولید آن کرده است مانند فیلم‌های باران شیطانی(1975) ، دكتر دراكولا (1981) ،‌گفت وگوی شیطان(1995) و مجموعه تلویزیونی شیطان در حومه شهر(2000) كه گاهی افراد شاخصی هم‌چون آنتوان لاوی (بنیان‌گذار فرقه سیتنیسم) و پیترگیلمور (مسئول كنونی كلیسای شیطان) در آن‌ها به ایفای نقش پرداخته‌اند.

بخش اجتماعی تبیان

 نظر دهید »

هیپنوتیزم عرفان های نوظهور برای مخاطب

06 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

آیا می دانید عرفانهای نوظهور از چه راههایی در جوانان نفوذ كرده اند؟ چگونه توانسته اند این قدر درایران رخنه كنند؟

1. باید گفت که معنویت‏های جدید از چند طریق با مخاطبان خود ارتباط گرفته و پیام خود را منتقل می‏کنند.روش اول، فعالیت در فضای مجازی است. امروزه بسیاری از مکاتب معنویت‏گرا در اینترنت، دارای پایگاه‏های مستقل‏اند. بسیاری از معنویت‏های جدید در قالب سایت و وبلاگ‏ به ترویج تعلیمات خود می‏پردازند و عضوگیری و ثبت‏نام دارند. امروزه بیش از 30 پایگاه الکترونیک به تبلیغ و ترویج یوگا و بیش از این تعداد درباره عرفان حلقه و 80 سایت و وبلاگ به توصیف قانون جذب در فضای سایبر مشغول‏اند.

2.راه دوم انتشار آثار مکتوب از قبیل کتاب، مجله، نشریه و روزنامه است. در میان مکتوبات، بیشترین حجم مربوط به کتاب بوده؛ به گونه‏ای که امروزه بیشترین کانال ارتباطی عرفان‏های نوپدید در کشور ما کتاب است. تعداد قابل توجهی از جریان‏ها در کشور ما دارای تشکیلات و ارگان تبلیغی نیستند؛ اما همگی از منابع مکتوب برخوردارند. کمتر جریانی وجود دارد که بدون کتاب بتواند گسترش پیدا کرده و در میان عموم جا پیدا کند. درباره قانون جذب که از آن به عرفان مدرن یاد می‏شود تاکنون بیش از 100 عنوان کتاب در کشور چاپ شده است که بیشتر این‏ کتاب‏ها ترجمه‏ای اند. افرادی مانند کریشنا مورتی، دالایی لاما، اکهارت‏توله، شاکتی گواین، پائولو کوئلیو، کارلوس کاستاندا، دیپاک چوپرا و دیگر چهره‏های معنویت‏گرا تمامی کتاب‏هایشان به زبان فارسی ترجمه شده است. در مواردی تعدادی از این کتاب‏ها چند ترجمه دارند. گاهی کتابی قبل از آن‏که به زبان اصلی چاپ شود ترجمه آن به زبان فارسی در اختیار خوانندگان قرار می‏گیرد. پاره‏ای از کتاب‏ها نیز که اجازه چاپ داده نشده‏اند یا به صورت کپی‏تکثیری (نه چاپ در چاپ‏خانه) و قاچاق در کتاب‏فروشی‏ها یافت می‏شوند و یا به صورت فایل پی.دی.اف در فضای مجازی قابل مطالعه‏اند.

3. ابزار سوم استفاده از نماد و اشکال نمادین است. جریانات معنویت‏گرا به صورت گسترده‏ای از نمادها استفاده می‏کنند. علت این است که نماد، ابزاری قوی و نافذ است و برخورداری از نمادهای گویا و متنوّع، قدرتی بی‌بدیل محسوب می‌شود. به همین جهت، گاهی پاره‏ای از جریان‌ها به سود خود دست به استخدام نمادهای دیگر مکاتب می‏زنند و به نام خود آن را تبلیغ می‏کنند. مثلا جریان شیطان‏پرستی، بسیاری از نمادهایی را که در دیگر آیین‌ها و مسلک‌ها ریشه دارد، امروزه به سود خویش و در خدمت خود به کار گرفته است. بسیاری از نمادهایی که امروزه به نام شیطان‌پرستی مشهور شده، متعلّق به جریان شیطانی نیست و آن‌ها این نمادها را تصاحب کرده‌اند. هدف آن‏ها از این تردستی، اثبات ریشه‌دار بودنِ آیین‌ شیطان‌پرستی و تثبیت آن و اعتماد‌بخشی به یاران شیطان است.

عرفان ، انسان ، آخرت

4.طریق بعدی که معمولا کانال مۆثر و کارسازی برای جذب مخاطب است برقراری جلسات و محافل خانگی است. بسیاری از جریان‏ها در گام اول فعالیت خود را این‏گونه آغاز کرده‏اند و توانسته‏اند بعد از آن‏که تعدادی را جذب نمایند آن‏ها را به خوبی آموزش داده و برای عضوگیری بیشتر از این افراد استفاده نمایند. در نتیجه افراد جدید توانسته‏اند بعنوان هواداران و مبلغان آیین جدید مشغول عضوگیری و تبلیغ شوند. بیشترین افرادی که از این طریق جذب شده‏اند بانوان‏اند. علتِ پیشگامی بانوان در این بخش، وجود سه ویژگی؛ برخورداری از گرایش شدید معنوی، فراغت نسبی و اعتماد سریع است که باعث شده بانوان بعد از آن‏که به یک جریان اعتماد کرده‏اند به شکل نیروهای پا به رکاب و فداکار، تمام توان خود را برای گسترش آن جریان به کار گرفته‏اند.

5.     کانال آخر، ابزار هنری است که شامل فیلم‏های سینمایی، کارتون، انیمیشن، بازی رایانه‏ای است. این دسته از قالب‏های هنری که محصولات معناگرا نام دارند قادرند هیجان، عاطفه و احساسات هواداران خود را جهت داده و قوای روحی آن‏ها را در مسیر تعلیمات خویش بکارگیرند. آن‏چه در این بین قابل توجه است همراهی مخاطبان با محصولات هنری است. بالاترین میزان همراهی و همدلی در فیلم‏های سینمایی اتفاق می‏افتد و سینما از نظر گستره و عمق تأثیرگذاری، ظرفیت فوق‏العاده‏ای دارد.

بیننده با وجود این‏که می‏داند نورپردازی، شخصیت‏ها و صحنه‏ها همه ساختگی و به عبارت صریح‏تر بازی و دروغ‏اند، باز قوای احساسی خود را همراه نموده و همدلانه به تماشای فیلم می‏نشیند. مخاطب یک فیلم به صورت ارادی تصمیم می‏گیرد که قوه فکر و اندیشه خود را موقتا تعطیل کند و به ضمیر خود بقبولاند که آن‏چه می‏بیند همه واقعیت‏اند و هیچ توهم و تخیلی در کار نیست؛ این در حالی است که بیننده ممکن است بسیاری از شخصیت‏های یک فیلم را با گذشته آن‏ها و جزئیات زندگی‏شان دقیقا بشناسد؛ اما تصمیم می‏گیرد که تمام نقش‏هایی را که بازیگران به عهده گرفته‏اند همه را واقعی فرض کند و قوای معنوی و احساسی خود را برای درک این نقش با فیلم همراه کند؛ به گونه‏ای که گاهی هنگام تماشای یک فیلم به خشم می‏آید یا به گریه می‏افتد. از این جهت، نسبتی که انسان‏ها با محصولات هنری بخصوص سینما برقرار می‏کنند نسبت عجیبی است؛ چرا که انسان‏های عاقل تصمیم می‏گیرند به خود دروغ گفته و با هم‏ذات‏پنداری، خود را جزئی از یک اثر هنری فرض کنند. به عبارت دقیق‏تر، اعتباری را که فیلم‏نامه‏نویس و کارگردان به بازیگر داده‏اند مخاطب آن را جدی فرض می‏کند. در این حالت، بیننده در حقیقت به قوه عاقله خود خطاب می‏کند که قضاوت نکن! داوری ممنوع!

از این‏رو گفته می‏شود که سینما دیکتاتورِ دنیای مجازی است، یعنی به صورت یک‏طرفه پیام خود را به بیننده القا می‏کند و بیننده هم آن را دریافت کرده و می‏پذیرد و مخاطبین خودخواسته هیپنوتیزم می‏شوند.

دجال شیطان تک چشم

امروزه کمتر معنویتی را می‏توان یافت که از این ظرفیت در حد توان استفاده نکند. در این میان آیین‏هایی که با سیاست‏های حاکم بر هالیوود هم‏سو هستند از این امکان بهره بیشتری دارند. از شیطان‏پرستی گرفته تا مکاتب شرق آسیا در هالیوود به عنوان آیین‏های معنوی و روحی تبلیغ و ترویج می‏شوند. مثلا شخص مکتب دالایی لاما و هم مکتب وی (بودیسم)، تاکنون دستاویز دسته‏ای از آثار هنری در سینماهای غرب و هالیوود ـ هم چون مجموعه‏های بودای کوچک، 2012 و آخرین کنترل‏کننده باد، لبه تیغ و ای‏کیوسان و ده‏ها محصول دیگر ـ قرار گرفته‏است. یا در باب آموزه‏های شیطان‏پرستی فیلم‏هایی از قبیل کودک رزماری، دروازه نهم، گابریل، جن گیر، طالع نحس (3،2،1) و ارباب حلقه‌ها و هری پاتر تولید شده است، تازه این‏ غیر از فیلم‏هایی است که فرقه شیطان‏پرستی خود اقدام به تولید آن کرده است مانند فیلم‌های باران شیطانی(1975) ، دكتر دراكولا (1981) ،‌گفت وگوی شیطان(1995) و مجموعه تلویزیونی شیطان در حومه شهر(2000) كه گاهی افراد شاخصی هم‌چون آنتوان لاوی (بنیان‌گذار فرقه سیتنیسم) و پیترگیلمور (مسئول كنونی كلیسای شیطان) در آن‌ها به ایفای نقش پرداخته‌اند.

بخش اجتماعی تبیان

 نظر دهید »

این نسخه ویروسی است؛نزدیک نشوید!

06 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

شنیدی … سبیل گذاشته؟ دیدی رنگ موی جدید …چقدر قشنگه؟ دستمال گردن‌های جدید رو تو عکس فلانی دیدی؟ الان دیگه برنزه مد نیست چون تو فلان جشنواره نقش اول زن با یه تیپ جدید اومده بود. عینک جدید… رو دیدی، چقدر بامزه است؟ شنیدی اون بازیگر معروفه از زنش جدا شده؟ یقه لباس فلانی رو دیدی دورش نقطه داره، اونا الان جدیده و …

این جملات تنها بخشی از دیالوگ‌هایی است که هنر هفتم و بازیگرانش برای جوانان جامعه طراحی کرده اند. روزانه در سطح شهر شاید هزاران بار این عبارات بین آدم‌های مختلف رد و بدل شوند و در نهایت فردی که اعلام بی خبری از این جریان به اصطلاح جدید و مد گرایی افراطی و تقلیدی آشکار از بازیگران سینما کند، متهم به عقب افتادگی و بی کلاسی می‌شود، تنها به این دلیل که از واقعه‌ای عظمی همچون مانتو و یا مدل سبیل چند بازیگر خاص آگاهی ندارد و سرگرم زندگی خود است.

البته در این میان یک عذرخواهی بزرگ از محضر بازیگران بنام سینمای ایران داریم که چند جوان تازه به دوران رسیده به الطاف جیب پر پول پدران تاجر خود و با انجام چند ترفند از جنس لابی، پا به عرصه سینما گذاشتند و جامعه به غلط به جای هنرجو و یا هنرپیشه به آن‌ها لقب بازیگر می‌دهد.

و این گونه می‌شود یک شبه ره صد ساله را طی کردن. اغلب همین هنرجوهای جوان هم دچار این توهم از جنس واقعی و نه فانتزی می‌شوند که من آنم که رستم بود پهلوان، و از سر مبارک ما تا نوک پایمان باید در چشم باشد و به تصور خود بشوند سوپراستار سینما و مورد تقلید همگان.

مدگرایی داخلی، خود زنی به سبک ایرانی

با توجه به این اوضاع به شدت باتلاق گونه که اگر کسی دچارش شود بیشتر در آن غرق می‌شود، باید گفت تقلید از مدگرایی در جامعه نوعی خودزنی درونی است که در داخل کشور و جامعه اتفاق می‌افتد. خود زنی‌هایی که رنگ و بوی تنوع طلبی را به خود گرفته است. خودزنی از جنس مد یعنی مصرف گرایی محض، یعنی متفاوت بودن از طریق هزینه کردن، یعنی ابطال وقت برای کسب لذت دیگران. مدگرایی را هر طور که تعریف کنیم باز خود زنی است، خودزنی جامعه از داخل، گویی جامعه و فرهنگ تیغی را بر دست گرفته و از طریق رواج مدگرایی در جوانان شروع به خودزنی کرده است.

کافی است کمی به گذشته بنگریم، تا قبل از پیشرفت و توسعه رسانه‌های دیداری نیز همیشه نوع پوشش، طرز گفتار انسان‌های شاخص و سرشناس مدل و الگوی سایر انسان‌ها قرار می‌گرفت که از جمله آن‌ها می‌توان به سیاسیون و سردمداران جنبش‌ها اشاره کرد به عنوان مثال مردان میرزا کوچک خان از ظاهر تقریباً یک شکلی برخوردار بودند. با این حال با گذر زمان بازیگران، ورزشکاران و جامعه هنری جای سرشناسان قبلی را گرفتند.

پیروی از مد گرایی و الگو قرار دادن بازیگران محدودیت جغرافیایی ندارد و گاه یک بازیگر، موفق به درهم شکستن مرزهای بین‌المللی می‌شود و گاهی نیز در چارچوب مرزهای خاکی یک کشور باقی می‌مانند و بعد از مدتی هم تنها از آن‌ها نامی می‌ماند و تازه به دوران رسیده‌های دیگری جایگزین آن‌ها می‌شوند.

مد گرایی و بازیگران

مدگرایی و تقلید از بازیگران باعث شده تا مزون‌های لباس و شوهای نمایش لباس با حضور بازیگران و ورزشکاران مشهور و البته نامحبوب، به یکی از مکان‌هایی تبدیل شود که حضور در آن آرزوی خیلی از جوانان شود. البته نا گفته نماند که این لباس‌ها بر تن این هنرجوهای جوان نوعی رواج تجمل گرایی آشکار است چرا که اغلب این البسه حکم لباس‌های از ما بهتران را دارد همگی مارک خارجی را به خود به یدک می‌کشند و مبلغ آن‌ها هستند.

حتی برخی از این بازیگران سینما و تلویزیون هر کدام برند خاص خود را دارند و سعی می‌کنند از سر تا پا و حتی عطری که استفاده‌ می‌کنند همگی از یک مارک باشند.

چند سال پیش را یادتان می‌آید، زمان پخش سریال در پناه تو، مد جدیدی همراه این سریال در جامعه به جریان افتاد. بازیگر نقش اول زن نوع خاص چادر سر می‌کرد و همین امر به عنوان چادر مدل مریمی بین جوانان پخش شد. بعد از این نیز همین سه سال پیش بود که در قالب سریال ارمغان تاریکی نوعی چادر ساده سر کردن دوباره مد جامعه شد که البته این مورد مد گرایی منفی محسوب نمی‌شد. القصه این که مد همیشه‌ی خدا هم منفی و ناپسند نیست بلکه می‌توان با یک هنجار سازی مناسب و درست از پتانسیل بالقوه جوانان جامعه در بهترین راه و تبلیغ فرهنگ درست استفاده کرد.

ذکر این نکته ضروری است که برخی از مسئولین فرهنگی و البته سیاسیون وزارت ارشاد خود را به نوعی به خواب غفلت زده‌اند که هر مدل و هر کلام و هر جریانی در قالب فیلم‌های تلویزیونی و سینمایی به خورد ذهن و روح و حتی جسم جوانان ما می‌رود. گویی هیچ فیلتری برای خروج فیلم‌های ما وجود ندارد.

علاوه بر وزارت ارشاد و متولیان مربوطه، متأسفانه بنیاد عالی مد و لباس هم هر روز عقب گردی به روز گذشته دارند و هیچ اقدام مثبتی را در جهت سامان دهی وضعیت مد و لباس از سوی آن‌ها نمی‌بینیم. شورای عالی انقلاب فرهنگی هم همچون سایر متولیان مربوطه در حال درجا زدن هستند و امید است که زمانی به خودشان بیایند که هنوز امیدی برای اصلاح وضعیت موجود و همچنین توان و قوه انجام آن را داشته باشند.

مهدیه محمدی

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 33
  • 34
  • 35
  • ...
  • 36
  • ...
  • 37
  • 38
  • 39
  • ...
  • 40
  • ...
  • 41
  • 42
  • 43
  • ...
  • 79
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

تنها یک دقیقه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • عرفانهای نو ظهور
  • ولایت فقیه
  • جنگ نرم
    • رسانه
    • اسباب بازی
    • فضای سایبری
  • معرفی کتاب
  • سبک زندگی
  • مناسبت ها
  • نقد فیلم


دریافت کد همین آهنگ برای وب
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس