تنها یک دقیقه

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

جنگ دائمی اسلام و دشمنانش

الفتنة اکبر من القتل و لایزالون یقاتلونکم حتی یردّوکم عن دینکم إن استطاعوا - بقره / 217

امام خمینی (ره): نکتۀ مهمی که همۀ ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم ، این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همۀ هویت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند. به گفتۀ قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمی دارند مگر اینکه شما را از دین تان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیست ها و آمریکا و شوروی در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبی مان را لکه دار نمایند. آری اگر ملت ایران از همۀ اصول و  موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانۀ عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین - علیهم السلام- را با دست های خود ویران نماید ، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر ، آنها ابر قدرت باشند ما ضعیف ، آنها ولی و قیّم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها ، نه یک ایران با هویت ایرانی - اسلامی بلکه ایرانی که شناسنامه اش را آمریکا و شوروی صادر کند ، ایرانی که ارابۀ سیاست آمریکا یا شوروی را بکشد… . - صحیفۀ امام ، ج 21 ، ص 90 و91

وهابیون: قبر پیامبر را خراب کنید! / فیلم + تصاویر

28 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

کاش یک شب شمع بودم در شب تار بقیع

تا سحر می‌سوختم چون قلب زوار بقیع

کاش می‌شد مخفی از وهابیان سنگدل

می‌نهادم نیمه شب صورت به دیوار بقیع

در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ هجری قمری قبرستان بقیع به عنوان مهم ترین قبرستان جهان اسلام که چهار تن از ائمه معصومین علیهم السلام در آن مدفون هستند به دست وهابیون سلفی تخریب شد.
دلیل تخریب قبرستان بقیع
آنچه که امروز وهابیت به آن معتقد می باشد همان اندیشه هایی است که عبدالحلیم حرانی (ابن تیمیه) در قرن هفتم هجری در صدد ترویج آن بود ابن تیمیه می‌گفت: «احادیثی که از پیامبر درباره زیارت قبور رسیده تماما ضعیف بلکه جعلی است.»
محمدبن عبدالوهاب هم هنگام ظهور در قرن دوازدهم در حجاز، آنچه را ابن تیمیه به یادگار گذاشته بود را با شرح و بسط بیشتری تبیین و ترویج کرد و در نهایت وهابیت با پشتیبانی آل سعود فتوی به تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام را داد امری که تا آن روز توسط هیچ کدام از مذاهب مسلمین نه تنها رخ نداده بود بلکه احترام به قبور مسلمانان از مسلمات جمیع فرق و مذاهب اسلامی به شمار می رفت.
شبکه های وهابی هم در راستای پروژه اختلاف اندازی در جامعه مسلمین و نشان دادن چهره زشت و خشن از اسلام با حمایت از این اقدام، تخریب دیگر قبور مورد نظر شیعیان را در دستور کار خود قرار دادند.
این شبکه ها با تقریر حرف های ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب زیارت رفتن را شرک دانسته و تخریب قبور را واجب می شمارند.
«پیامبران برای تخریب قبور بعثت(مبعوث) شدند. فرقی نمی کند گنبد نبی یا ولی یا پیامبر باید تخریب شود. آیا باید گنبد پیامبر هم تخریب شود؟ بله البته ولی باید ببینیم نظر ولی امر مسلمین (ابن جبرین) چیست.؟»
برای دریافت فایل تصویری کلیک کنید
اینها سخنان مفتیان و کارشناسان وهابی است که حکم به تخریب قبور می دهند.
نکته قابل توجه این که در تمام مواردی که حکم و فتوی به تخریب قبور داده شده است فقط در برگیرنده گنبد و بارگاه پیامبر و اهل بیت ایشان صلوات الله علیهم اجمعین و نیز صحابه با وفای ایشان مورد نظر مفتی های وهابی است، چراکه قبور کسانی که در نزد وهابیت مورد احترام است مورد تعرض و اهانت قرار نمی گیرند و این نشان دهنده ماهیت نفاق وهابیون همانند تمام امور دیگر که ایشان مدعی هستند، می باشد.




بنظر شما آیا این نشان دهنده نفاق و دروغگویی وهابیون را ثابت نمی کند؟

 نظر دهید »

تاثیر لوازم‌التحریر در سبک زندگی نسل آینده

28 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

1- دوستی میگفت:« با یکی از دوستان برای خریدن لباس بچه‏ گانه به مغازه ای رفتیم. فروشنده لباسی را آورد که بر آن تصویری کوچک از یک سگ بود. دوست من گفت که من این لباس را نمیخرم و وقتی فروشنده علت را جویا شد گفت: میترسم فرزندم هاپ هاپ کند.»

قبل از هرگونه قضاوتی نکات بعدی را بخوانید.

2- از یکی از علما پرسیدند: اگر بر روی لباسی حروف انگلیسی نوشته شده باشد بدتر است یا اگر تصویر حیوان داشته باشد؟ ایشان بلافاصله فرمودند: حروف انگلیسی بدتر است.

چرا؟ کمی فکر کنید.


3- این روایت عجیب را ببینید: «خداوند به یکی از پیامبران وحی فرستاد که به مؤمنین بگو: لباسهاى دشمنان مرا نپوشید و از خوراک هاى دشمنانم نخورید، و به راه و روش دشمنان من رفتار نکنید، که در این صورت شما نیز مانند آنان دشمنان من خواهید بود.»[1]

اینکه چگونه هم شکل شدن به همراه شدن میرسد نکته قابل تأملی است.

4- «در مشهد مقدس فلکه‏ ای دور آستانه امام رضا علیه السلام احداث کردند و تحولاتی ایجاد کرده بودند که در آن زمان کارهای مهم و جالب توجه برای هر کس بود .

مرحوم راشد تربتی از وعاظ مشهور تعریف می‏کند :

من همراه پدرم مرحوم آخوند ملاعباس تربتی که از علمای زاهد بود از در غربی صحن کهنه بیرون رفتیم و چون به بست بالا خیابان رسیدیم که دو دهانه فلکه در آنجا به هم می ‏پیوست، گفتم: «این فلکه ‏ای است که احداث کرده ‏اند». مرحوم حاج آخوند نگاه نکرد . از ایشان پرسیدم: «آیا نگاه کردنش گناه دارد؟ گفت: « نه، گناه ندارد. ولی به همین اندازه حواسم پرت می‏شود».[2]

اگر یک نگاه انسان را از هدف اصلی باز میدارد نگاه دائم به یک شخصیت پوچ به سرش خواهد آورد.

4- هر دانش ‏آموز (مخصوصاً دانش ‏آموز دبستانی) به طور متوسط 1200 بار در سال جلد هرکدام از دفترهایش را می‏بیند. اگر 1200 بار صحنه‏ ای مقابل ما تکرار شود چه رخ می‏دهد؟

یا فکر با آن شکل میگیرد و یا بسان خاطره‏ ای پابرجا باقی می‏ماند. به نظر میرسد باید برای انتخاب دفاتر و لوازم‏ التحریر فرزندان خود دقت بیشتری کنیم و از دفاتری که به سمت خیال‏ پردازی و بیراهه سوق میدهد خودداری نماییم.

5- این تصاویر برخی از شخصیتهایی است که الگوی عده‏ ای از کودکان و نوجوانان ما شده ‏اند.



مشخصات بارز آنها را مرور کرده و پیامهای گویا و صامتشان را بشنوید:

1- اگر می خواهی جلب توجه کنی باید مثل باربی تمام جذابیت های خود را برای همه ارائه کنی.

2- ارتباط با جنس مخالف چیز بدی نیست.

3- دنیا بر مدار شانس، جادو و جنبل پیش می رود.

4- دنیا منجی می خواهد و بهتر از منجیان غربی کسی نیست.

5- دختر و پسر با هم هیچ فرقی ندارند.

6- برای قهرمان بودن باید انسانیت را کنار گذاشت و به شکل دیگری درآمد.

7- موسیقی و ساز و آواز هرچه بیشتر باشد زندگی بهتری خواهی داشت.

8- خجالت در زمینه عشق معنا ندارد راحت باش.

براستی اگر نسل جدید الگوی خود را از این شخصیتها انتخاب کنند آیا نباید منتظر استمرار این حوادث بود:

1- فراموشی حیاء و عفت

2- نهادینه شدن ارتباط با جنس مخالف در سنین پایین و فروپاشی خانواده ‏ها در سنین بالاتر

3- توقف در حدّ لذات ظاهری و پوچ در برابر تلاش برای رسیدن به ارزش های فکری و معنوی

4- بی‏ رغبتی به سبک و سیاق زندگی بومی و علاقه مندی به زندگی غربی

5- دوری از تعقل و افتادن به ورطه خیال ‏پردازی

6- ترویج مفاهیم ضد دینی

7- ترویج مکاتب خاص فکری که پایه صحیحی ندارند

8- مقبولیت قهرمان های غربی به عنوان منجیان بشریت

لوازم التحریر اسلامی


6- فرهنگ دینی مملو از الگوهایی است که قابلیت ارائه در عرصه بین‌المللی و به خصوص در کشورهای اسلامی را داشته، نیاز امروز دنیا را در زمینه شخصیت‏ گرایی و الگوخواهی تأمین می ‎کنند.

تأمل در مطالبی که ذیل عناوین تأسی، اقتداء و تبعیت آمده است گنجینه ارزشمندی را برای ما مهیا می سازد که در سایه آن سیستم صحیح الگوگیری مشخص می شود.

آنچه در الگوهای اسلامی مطرح است خصوصیاتی است که از آن جمله‏ اند:

1- توجه به خدا در لحظات مختلف

2- توجه به جهان دیگر در کنار توجه به دنیا

3- توجه به اجتماع در کنار توجه به خویش

4- مبارزه در راه خدا

5- آرامش قلبی

6- توجه به دانش واقعی

طرح الگوسازی شخصیت های اسلامی ایرانی

از آن جایی که انتقال مفاهیم دینی به جامعه در اولویت مجموعه‏ های ارزشی قرار دارد مؤسسه در راه حق برآن شد که با هدف دستیابی به بیشترین نتیجه، به این مهم بپردازد.

ما به دنبال این هستیم که کودکان، نوجوانان و جوانان با شخصیت های اسلامی احساس هم ذات پنداری نموده زندگی خود را مانند زندگی ایشان پیش ببرند. اعتقاد ما این است که زندگی اصحاب، عالمان بزرگوار، عارفان گرانقدر، مبارزان انقلابی و شهدای بزرگوار دفاع مقدس از قدرت فوق العاده تأثیرگذاری برخوردار و بهترین فرصت را برای مقابله با الگوهای پوچ غربی فراهم میسازد.

در این راستا کتاب شکارچی شیر که به تشریح اتفاقات صدر اسلام پرداخته است با قالب داستانهای مصور(کمیک استریپ) انتشار یافته است.  در این داستان که در 45 صفحه منتشر گردیده است محوریت با حضرت حمزه میباشد. جذابیتهای تصویری و داستانی این اثر مورد استقبال قرار گرفته است و امید است که با نقد دوستان آثار فاخر بیشتری ارائه گردد


برای تهیه این کتاب با تخفیف 20% میتوان با شماره های 05118596468 و 09151257307 تماس گرفت.

[1] . وسائل‏ الشیعه ج : 4 ص : 385

[2] . رک: کتاب فضیلتهای فراموش شده

 2 نظر

عروسک برتز جایگزین باربی می شود/ قسمت سوم

27 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

صحنه جرم، ورود ممنوع

واقعا ایراد این عروسك‌های دوست‌داشتنی كه دوست كودكان و حتی بزرگسالان كشور خودمان هم شده‌اند چیست؟ مگر یك عروسك فسقلی بی‌جان، می‌تواند در دوستی نقش «خاله‌خرسه» را بازی كند و سنگی به سر ما بكوبد؟ چه اتفاقی افتاده كه داد و قال انجمن روان‌شناسان آمریكا، سایت MSN، موسسه مبارزه با تبلیغات آزاد كودكان و خیلی‌های دیگر درآمده است؟

پایه‌گذاران موسسه مبارزه با تبلیغات آزاد كودكان (CCFC) معتقدند: «این عروسك‌ها دختران را تشویق می‌كنند تا به خودشان به عنوان یك كالای جنسی كه قدرتش در پوشیدن لباس‌های تحریك‌كننده است، نگاه كنند».

یك مقاله بسیار تند و اعتراضی در سایت رسمی مایكروسافت (MSN) با عنوان ?Are bratz too sexy (آیا عروسك‌های برتز بیش از حد عریان نیستند؟) از تولید این عروسك‌ها برای كودكان ابراز نارضایتی كرده و آثار مخرب آن در آینده را گوشزد كرده است و حتی خواستار برخورد با آن شده؛ چراكه در بزرگسالان هم تاثیر مخربی دارد.

نظرسنجی BBC هم زنگ‌خطر دیگری را به صدا درآورد: «بیش از 50 درصد دختران و زنان بریتانیا از ظاهر خود ناراضی‌اند و خود را به میزان كافی لاغر نمی‌دانند و در عین احساس افسردگی و سرخوردگی، حاضرند خود را به تیغ جراحی پلاستیك بسپارند».

ای كودك، زیبا باش!

در این دوزخی كه به پا شده، آتش انجمن روان‌شناسان آمریكا از همه تندتر است. آنها در گزارششان هشدار داده‌اند كه نگاه رسانه‌های این كشور به دختران خردسال و نشان‌دادن آنها در حد یك وسیله شهوترانی، تاثیری فوق‌العاده منفی بر سلامت روانی آنها می‌گذارد و باعث بروز عارضه‌های روانی مانند اختلال در خوردن و كاهش اعتماد به نفس  می‌شود.

در این گزارش آمده است: «عروسكی كه دامن كوتاه سیاه چرمی و چكمه‌های تنگ ساق‌بلند به تن دارد، لباس زیر دختربچه‌های 7 ساله كه با واژه‌های نامناسب تزئین شده، ترغیب دختران 6-5 ساله به عشوه‌گری در مسابقات زیبایی كودكان، همه و همه بخشی از فرهنگ آمریكایی شده كه به زن و دختر به‌عنوان یك وسیله شهوترانی  نگاه می‌كند» (باور كنید این حرف‌ها را خود روان‌شناسان آمریكایی زده‌اند).

آنها معتقدند «عروسك‌‌های برتز به كودكان خردسال می‌آموزند كه چگونه بازی كنند، لباس بپوشند، موهایشان را آرایش كنند و در شوهای لباس شركت كنند. این مسائل باعث بروز برخی مشكلات مانند افسردگی، كاهش اعتماد به نفس و بلوغ فكری زودرس در دختران جوان  شده است».

دكتر آیلین زوربریكن كه رئیس تیم هدایتگر این پژوهش‌ها بوده می‌گوید: «نگرش جنسی القایی به دختران كه این عروسك‌ها و رسانه‌ها مبلغ آن هستند بر تحصیل دختران اثر منفی می‌گذارد و آن دسته از آنان كه خود را در حد یك شیء تزئینی می‌بینند، در برخی دروس مدرسه ازجمله ریاضیات یا حل مسائل فكری، موفقیت كمتری دارند».

خونسردی آقای رئیس!

او یك ایرانی است؛ یك هموطن خودمان؛ یك فارس‌زبان كه از دهه 70 در آمریكا زندگی می‌كند! كسی كه با  پایه‌گذاری شركت «ام‌جی‌ای» دنیای عروسكی را مدرنیزه كرده.

اسحاق لاریان رئیس شركت «ام جی ای» كه انگار از این اتفاق خوشحال هم شده و آن‌ را تبلیغ عروسك‌هایش قلمداد می‌كند، با خونسردی پاسخ داده «عروسك به هیچ‌وجه نمی‌تواند الگوی كودك باشد!».

ایشان در ادامه بیاناتش، تمامی انتقادها را مطالب «طنزی» دانسته كه ربطی به عروسك‌ها ندارد. او می‌گوید: «من هر روز به این عروسك‌ها كه تمام دیوار محل كار مرا پوشانده‌اند نگاه می‌كنم و چنین تصوری برایم ایجاد نمی‌شود كه آنها لباس‌هایی محرك و جنسی پوشیده‌اند. این عروسك‌ها فقط عروسك‌هایی فانتزی و خیالی هستند و این آدم‌بزرگ‌ها هستند كه همه‌چیز را جنسی می‌بینند، درحالی كه كودكان، این عروسك‌ها را فقط به خاطرزیبایی‌شان می‌خرند؛ همین!».

یک کم دلمان بسوزد

از اینكه فین دماغش را آن‌طوری با بغض می‌كشد بالا و اصرار می‌كند، بیشتر لجم می‌گیرد. «تو رو خدا بخر دیگه… آخه چی میشه؟» محلش نمی‌دهم. با غیظ به عروسك‌های بی‌ریخت زیر دست فروشنده نگاه می‌كنم. «هر چی بخوای می‌خرم غیر از اینا» بچه طفلكی پاهایش را می‌كوبد روی زمین؛ «آخه چرا؟….خیلی بدی».

راست می‌گوید؛ من خیلی بدم چون دارم همه حرصم را از این بی‌‌قواره‌ها سر یك بچه 5ساله خالی می‌كنم؛ بچه‌ای كه نمی‌دانم به چه دلیلی از این عروسك‌ها و قیافه‌شان خوشش آمده و دلش می‌خواهد یك دانه از آنها را داشته باشد و منی كه هیچ‌رقمه نمی‌توانم بهش بفهمانم این عروسك‌ها «چیزهای قشنگی» نیستند.

بدبختی این است كه اینها (گویا اسمشان برتز است) نه تنها خوشگل نیستند كه زشت هم هستند (صد هزار رحمت به باربی‌ها).عقلم قد نمی‌دهد كه اینها چی‌شان به موجودی می‌برد كه قرار است بچه‌ها را دلخوش یا سرگرم كنند؛ چشم‌های وغ‌شان یا هیكل قناص زنانه‌شان؟ و یا تركیب اینها كه آدم را یاد همه آن زن‌های تو فیلم‌ها می‌اندازد كه همیشه قرار بوده ازشان بدت بیاید؟ اصلا نمی‌فهمم این همه زنانگی به كجای دنیای بچه‌ها ربط دارد؛ لباس‌های تنگ و اروتیك، آرایش‌های غلیظ، موهای درست كرده،كیف وكفش سانتی‌‌مانتال، جواهرات و باقی آن چیزهای آدم‌بزرگانه دیگر.

این عروسك‌ها برای من نماد همه زشتی‌هایی است كه آدم‌ها با بزرگ‌شدنشان كم‌كم به آنها تن می‌دهند، بعد بهشان عادت می‌كنند و بعدتر معتادشان می‌شوند .حتی اگر از تكراری ‌بودن این حرف رودل كنید، باز هم حقیقت محض است كه بچه‌ها به اندازه همه پلشتی‌های ما آدم بزرگ‌ها پاكند و معصوم (بله به این زیادی) و بچه‌های این زمانه خیلی بیشتر از اینها مظلوم. مظلوم هستند چون آرامش كه به آنها نمی‌دهیم و تربیتشان كه نمی‌كنیم هیچ، این همه هم امكان بدی و زشت بودن برایشان دست و پا می‌كنیم.

اگر به بچه‌ها انسان‌بودن (و در درجات بعد مادر یا پدر و همسر خوب‌بودن) یاد نمی‌دهیم خدا را خوش می‌آید حداقل  بهشان تمرین بد نبودن بدهیم. واقعا ستم است كه این فرصت كم صاف و سالم‌بودن بچه‌ها صرف این شود كه التماس‌كنان از بزرگ‌ترها رژ لب بخواهند یا دامن كوتاه.

اینكه ببینی بچه‌ای با این برتز‌ها بازی می‌كند و می‌خواهد خودش را شكل آنها درست كند همان‌قدر بد و افسرده‌كننده است كه می‌بینی بعضی‌ها بچه‌هایشان را سرخاب سفیداب می‌مالند و می‌كنندشان شكل مدل و می‌برند عكس‌هایشان را می‌زنند روی مجلات خانواده.

بهتر است اگر پدری، مادری، خواهری… چیزی هستیم (یا هر كسی كه با بچه‌ای سر و كار دارد) كمی هم یاد بچگی خودمان بیفتیم كه خجالت می‌كشیدیم حتی لباس عروسك‌هایمان را جلوی بقیه عوض كنیم و بعد هم نگاهی به امروزمان بیندازیم.

یادمان نرود كه ما چه‌جوری بودیم و الان چه‌جوری هستیم. حالا واقعا درست است از روی یلخی‌گری و بی‌حوصلگی در مقابل خواسته‌های همه‌جوره بچه‌ها كوتاه بیاییم؟ اگر كمی هم دلمان برای بچه‌های این ننه باباهای آینده بسوزد بد نیست.

 2 نظر

عروسک برتز جایگزین باربی می شود/ قسمت دوم

27 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

هر صنفی، الگوی خودش را می‌خواهد!

«دنیس كری رابینسون» كه یك آمریكایی – آفریقایی است، با این ایده كه «هركسی دوست دارد عروسكی شبیه خودش داشته باشد» از 2005 وارد گود رقابت شده است؛ آن‌هم با نام Dolls Like Me (عروسك‌هایی شبیه خودم)! این شركت بر تنوع مخاطبان و سلایق متنوع آنان تاكید دارد و سعی كرده برای هر صنف از مخاطبانش، گم‌شده همان گروه را پیدا كند؛ آخر باید برای هر طبقه‌ای، الگوی دلپذیر خودش را قاب‌بزنی تا بتوانی آن را قالبش كنی دیگر!

وقتی این ایده جواب داد، تصمیم به تعمیمش گرفته شد؛ كودكان علاوه بر عروسك‌هایی شبیه خودشان، دوست دارند عروسك‌هایی شبیه دوستانشان هم داشته باشند! با این ایده، این قضیه كه ظاهر آدم‌ها شبیه هم نیست به یك فرصت تبدیل شد برای فروش بیشتر؛ حالا هركس چند عروسك می‌خرد؛ یكی شبیه خودش و بقیه شبیه دوستان و اقوامش. آیا شما دوست ندارید خانواده عروسك‌هایتان كامل باشد و هیچ‌وقت جای خالی آنهایی را كه دوست دارید حس نكنید؟

عروسك‌های دینی و قومی!

اما كار به همین‌جا ختم نمی‌شود؛ باید در میان مسلمانان كه جمعیت زیادی در دنیا دارند هم رخنه كرد! پس باید عروسك‌های محجبه و جذابی تولید شود تا اسباب‌بازی دختران مسلمان و الگوی مخفی‌شان شود؛ عروسك‌هایی كه گاه از آنها به «باربی باحجاب»(!) تعبیر شده است.

حالا وقت آن است كه تنوع محصولات این كمپانی نوپا، بین كشورها و ملیت‌ها و اقوام دیگر هم راه باز كند. آنها برای مهاجران و مردم 5 كشور چین (با آن وسعت جمعیت)، ایالات متحده آمریكا، ایتالیا، مكزیك و كنیا، سفیران فرهنگی پلاستیكی خود را هدیه می‌فرستند؛ عروسك‌هایی كه هركدام دارای داستانی درباره كشور هدفشان هستند.

چرا فقط بچه‌ها؟

شاید خیلی از ما، بچه‌تر كه بودیم با لالایی مادربزرگ‌هایمان به خواب می‌رفتیم. شاید قصه‌ها و لحن پدربزرگ‌هایمان، هنوز برایمان خاطرات شیرینی باشد كه دوست داشته باشیم یادآوری شوند و شاید هم دلمان بخواهد كه نغمه‌های كودكی برای‌مان زنده بمانند.  حالا اگر كسی عروسكی به شما – كه دیگر آدم بزرگ شده‌اید – هدیه كند و یكباره ببینید كه انگار دوباره مادربزرگتان دارد برای‌تان لالایی و شعر می‌خواند، غرق رویا نمی‌شوید و با آن ارتباط برقرار نمی‌كنید؟

شركت تولیدی Baby Abuelita Productions (مامان‌بزرگ كوچولو) با این ایده، بزرگسالان را هم اسیر عروسك‌هایی با طرح پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها كرده است؛ عروسك‌هایی كه علاوه بر طراحان، خوانندگان و موسیقی‌دانان هم روی آنها كار كرده‌اند و شعرها و موسیقی های قدیمی كوبایی، اسپانیایی، كلمبیایی، مكزیكی، نیكاراگوئه‌ای، پورتوریكایی و بسیاری كشورها را روی آن گذاشته‌اند.

سال 2004 كه اولین نسل این عروسك‌ها عرضه شد، خیلی‌ها بدبین بودند كه «چه كسی حاضر است عروسك پدربزرگ یا مادربزرگ بخرد؟» اما آمار، فروش 10 هزارتایی آنها را در كمتر از یك سال نشان می‌داد؛ جالب اینكه بیشترین خرید در میان بزرگسالان و حتی قدیمی‌ترها بود نه بچه‌ها (یعنی دیگر پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها هم عروسك‌باز شده‌اند). پیش‌بینی می‌شود در سال 2007 بیش از 100 هزار نمونه از این عروسك‌ها فروش برود.

آمار نوزادان و فرهنگ خانواده‌هایشان را داریم!

این جمله «براندا آندولینا» بازاریاب كمپانی تولیدكننده باربی (ماتل)، تكان‌دهنده است؛ «ما همواره با دقت، آمار نوزادان متولدشده را بررسی می‌كنیم و تركیب والدین و فرهنگ و زبان آنها را كاملا درنظر می‌گیریم».

این جمله را هم از «راینه رایس» متخصص گرایش و استقبال مردمی در انجمن صنایع اسباب‌بازی بشنوید؛ «بازار جوامع غیرانگلیسی زبان، خصوصا اسپانیایی‌زبان‌ها، یك بازار نامحسوس ولی بسیار بزرگ و انبوه است كه باید هدف گرفته شود».

این بار كمپانی باربی چند ایده جدید دارد. «كیف دورا» عروسكی است كه هر لغتی به انگلیسی گفته شود، اسپانیایی‌اش را پاسخ می‌دهد. بدین ترتیب این عروسك‌های بامزه حتی در خانواده‌های انگلیسی‌زبانی كه دوست دارند فرزندانشان زبان خارجی دیگری بیاموزند پرطرفدار شده‌اند.

اما «باربی باهوش» هم در راه است؛ عروسكی كه در اصل یك لپ‌تاپ متحرك است كه علاوه بر انواع قابلیت‌های عروسك‌های باربی قبل، بازی‌های متنوع دیگر، قابلیت‌های نرم‌افزاری بالا و امكان آموزش زبان اسپانیایی را هم دارد.

این عروسك در پاییز 2007 به بازار عرضه خواهد شد و این‌بار نفوذ فرهنگی و عرصه الگوسازی آن، اضافه بر ظاهر و شرایط باربی و حتی آموزش زبان، در انواع امكانات «مالتی مدیا»ی طراحی‌شده‌ای است كه در تركیب آنها بسیار فكر و پول خرج شده است.

راستی می‌دانید كه ورود به كارخانه باربی ممنوع است و هركسی اجازه ورود به آن‌را ندارد؟ حتی آنها هم كه اذن دخول به شركت «ماتل» دریافت كنند، حق ورود به بسیاری از مكان‌ها و ملاقات با بسیاری از طراحان و ایده‌پردازان را ندارند؛ فكر می‌كنید در پشت آن اتاق‌های بسته و اتاق های فكر و فرهنگ و الگوسازی، چه‌خبر است؟

چرا بزرگش می کنی؟

این یعنی وضعیت قرمز؛ یعنی نباید چشم‌ها را بست؛ یعنی خبری شده و اتفاقی افتاده است.

انجمن روان‌شناسان آمریكا گزارش اعتراض‌آمیزی منتشر می‌كند. مسئولان سایت MSN، مقاله تندی را در معرض دید مخاطبان می‌گذارند. بازار انحصاری «باربی» به خطر افتاده  است. نتیجه نظرسنجی BBC تكان‌دهنده است. دعوا بالا می‌گیرد. همه‌چیز هم زیر سر عروسك‌های «برتز» است.

رئیس كمپانی «ام جی ای» همه اتهامات را رد می‌كند و همه را به ذهن بیمار آدم‌بزرگ‌ها منتسب می‌كند نه دنیای پاك كودكان! اگر خبری نبود این همه داد و قال چرا؟ اگر تاثیرش چشمگیر و تكان‌دهنده نبود، فروش چند میلیارد دلاری سالانه و تولید بیش از 144 میلیون از آن برای چی؟

آنها را نسل جدید باربی‌ها نامیده‌اند اما برخلاف باربی‌ها، خیلی بلوند و چشم‌آبی نیستند بلكه براساس الگوهای چندفرهنگی آمریكا و جمعیت‌های غالب طراحی شده‌اند.

هر كدامشان با خودشان یك جهیزیه كامل دارند؛ انواع و اقسام لوازم و وسایل جانبی. خیلی هم متنوعند. خلاصه‌كاری كرده‌اند كه هم جای پای خودشان را در بازار اسباب‌بازی و عروسك محكم كنند و هم كلی گرد و خاك راه بیندازند. آنها برای جامعه آمریكا یك مسئله شده‌اند؛ «آیا باوجود آثار و تبعات فوق‌العاده منفی این عروسك‌ها بر ذهن و روح و حتی جسم كودكان، نباید جلوی تولید آنها را سد كرد؟»

مفید یا مخرب؟

تحقیقات «دپارتمان آموزش دوران كودكی» در دانشكده «ویلوك بوستون» حاوی این نكته است كه كودكان در بازی‌هایشان تفكر، تعامل با محیط، روابط اجتماعی و درس‌های زندگی را یاد می‌گیرند و با آن تجربیات بزرگ می‌شوند.

تاثیری كه اسباب‌بازی بر ذهن كودك می‌گذارد حتی در جهان‌بینی او هم موثر است. كودك از طریق اسباب‌بازی با دنیای خود محاوره می‌كند و الگوهایش را با خاطرات و علایقش پیوند می‌زند. دنیای كودك، دنیای بازی‌ها و اسباب‌بازی‌هایش است و با همین دنیای خودی است كه دنیای اطراف را می‌بیند و آن‌را برای خود ترجمه می‌كند.

روان‌شناسان كودك، در این پژوهش به این نكته هم رسیده‌اند كه داشتن اسباب‌بازی‌های مناسب – مانند یك عروسك معمولی – سبب ایجاد خلاقیت در كودكان می‌شود. عروسك‌ها خصوصا در دنیای دختربچه‌ها، گاهی فراتر از یك دوست عمل می‌كنند و بچه‌ها با آنها هم ذات ‌پنداری دارند.

تاثیر یك عروسك و خاطراتش، در بسیاری از موارد به دوران كودكی محدود نمی‌شود و تا آخر عمر همراه فرد است. این تاثیر در بسیاری از موارد، نامحسوس و ناخودآگاه است».

عروسك‌ها زمان لازم دارند!

A Passion For Fashion (اشتیاق به مد)، شعار عروسك‌های برتز (bratz) است؛ عروسك‌هایی كه سایت‌هایشان مملو از عكس‌های جذاب و طرح‌های متنوع و محصولات متعددند.

اما جالب اینجاست كه در فاصله زمانی انتظار برای دیدن عكس‌ها و قسمت‌های مختلف سایت، مرتبا این پیام نمایش داده می‌شود: «لطفا صبر كنید… عروسك‌ها برای اینكه این‌قدر زیبا بشوند، زمان لازم دارند».

برتزها رقبایی شده‌اند برای باربی و دیگر عروسك‌هایی كه برای موفقیت در رقابت باید برگ‌برنده‌ای رو می‌كردند. آنها به یك تنوع گسترده دست یافته‌اند. برای شناخت ابعاد خانواده برتز بد نیست بدانید كه اضافه بر برتزهای دخترانه و پسرانه، برتزهای نوزاد هم به بازار عرضه شده‌اند كه فقط یك پوشك كوچك به پا دارند.

اما كلاغ داستان در همین‌جا به خانه‌اش نمی‌رسد بلكه به فهرست عروسك‌های بالا باید اینها را هم اضافه كنید؛ عروسك حیوانات خانگی (petz)، تی‌شرت و لباس‌های عروسكی در سایز كودكان و… .

ادامه دارد…

 1 نظر

عروسک برتز جایگزین باربی می شود/ قسمت اول

27 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی
عروسک برتز

انگار بعد از باربی، نوبت نوع جدیدی از عروسک های خارجی است که بازار ایران را قرق کنند. عروسک‌های «برتز» با قیافه های جدید وارد  شده‌اند.

اسم عروسك‌های برتز را شنیده‌اید؟ ما كه قبلا نشنیده بودیم و از میان دارو دسته عروسك‌ها، فقط باربی را می‌شناختیم و همین دارا و سارای خودمان را.

اولین بار اسم برتز را در مقاله‌ای در سایت MSN دیدیم كه خبر می‌داد روانشناس‌های آمریكایی دادشان از این عروسك‌ها درآمده. این قدر این روان‌شناس‌ها شلوغ كرده بودند كه فكر كردیم این عروسك‌ها می‌توانند سوژه‌ای خوبی  باشد.

می‌خواستیم مثلا بگوییم این عروسك‌ها ممكن است به زودی به ایران هم بیایند و مثل باربی‌ها بازار را قرق كنند و فلان و بهمان. ولی بعدا فهمیدیم برتزها چند سالی است كه به ایران آمده‌اند و مثل باربی بین عده‌‌ای از دختر كوچولوهای ایرانی محبوب هستند؛ دختر كوچولوهایی كه با این عروسك‌ها زندگی می‌كنند و اگر فكری نكنیم، در آینده  برتز و باربی الگوی لباس و مد و قیافه‌شان می‌شوند؛ دختر كوچولوهایی كه بزرگ ‌می‌‌شوند و بعدها در خیابان‌های شهر به‌ آنها تذكر می‌دهند كه چرا با این قیافه بیرون‌ آمده‌اند. آن روز شاید كسی یادش نباشد كه قصه از یك عروسك ساده شروع شده است!

آنها از كجا می‌آیند؟

دختر جوان از جلوی ویترین اسباب‌بازی فروشی رد می‌‌شود و برای چند لحظه چشمش روی عروسك باربی پشت ویترین ثابت می‌‌ماند. خاطره‌ای شاید نگهش داشته؛ تصویر وقت‌هایی كه دست مادر و پدرش را جلوی مغازه برای خریدن عروسك می‌كشیده.

حالا عروسك‌های دیگری مثل برتز و بی‌بی بورن و اكشن من، به ویترین اسباب‌بازی ‌فروشی‌ها اضافه شده‌اند؛ عروسك‌هایی كه دخترها و پسرهای جوان نسل‌های بعدی قرار است با آنها بزرگ شوند.

عروسك برتز از آخرین مد‌های ویترین اسباب‌بازی‌فروشی‌های ایران و بقیه جاهای دنیاست؛ عروسكی شبیه به عروسك‌های باربی كه آن‌قدر مشتری پیدا كرده كه برایش مدل اصل و مدل تقلبی زده‌اند. مدل اصل برتز، یك عروسك یازده و نیم اینچی (29 سانتی‌متری) با مجموعه‌ای از لباس‌ها و وسایل متنوع است كه چینی‌‌ها، تحت لیسانس شركت آمریكایی M.g.I می‌زنند و در ایران با قیمتی بین 24 تا 120 هزار تومان می‌فروشند.

چشم بادامی‌ها، فكر قیمت بالای این عروسك‌ها را هم كرده‌اند و برتزهای تقلبی را در مدل‌ها و قیمت‌های مختلف تولید كرده‌اند؛ آنچه شاید شما هم بخواهید، برتزهای 4 ـ 3 هزار تومانی، برتزهای كوچك و بزرگ، برتز 30 سانتی و برتز 70 سانتی! البته فروشنده‌های اسباب‌بازی‌ حرفشان این است كه «نمی‌شود یك قیمت ثابت برای عروسك‌ها در نظر گرفت. عروسك‌های باربی و برتز، هر كدامشان حدود 400 ـ 300 مدل دارند با كلی وسیله جانبی؛ تازه اگر مدل‌های تقلبی‌شان را بگذاریم كنار».

به غیر از وسایل جانبی و مدل عروسك‌ها، سال ساخت آنها در میزان قیمتشان تأثیر دارد. فروشنده‌ای می‌گوید: «برتز ساده 2006  بدون هیچ وسایلی، 18 ـ 17 هزار تومان است ولی همان عروسك تولید شده در یك سال دیگر، 40 ـ 39 هزار تومان فروخته شده، در حالی كه فقط آرایش و مدل لباسش فرق می‌كرده».

عروسک برتز

در كنار باربی و برتز، مارك‌های دیگر عروسك‌های خارجی هم قیمت ثابتی ندارند. بی‌بی‌ بورن، بی‌بی آنابل و اكشن من، جزء مارك‌های متداول بازار عروسك‌فروشی‌ها هستند اما طبیعی است كه به خاطر دامنه قیمت 40 تا 120 هزار تومانی‌شان، چندان شناخته‌شده و همه‌گیر نشوند.

وقتی عروسک ها خوب می فروشند

بازار عروسك‌ها با وجود بالا و پایین رفتن قیمت، بازاری فصلی است. بگذارید باز هم برویم سراغ فروشنده‌های اسباب‌بازی. به گفته آنها: «تابستان و عید فروش خوب است. در پاییز فروش افت می‌كند و با شروع زمستان دوباره بهتر می‌شود».

این هفته‌هایی كه در حال گذرند، هفته‌های كسادی كار اسباب‌بازی‌فروشی‌هاست. از 15 فروردین تا 15 خرداد كه بچه‌ها مشغول درس و امتحانند، عروسك‌ها و اسباب‌بازی‌ها پشت ویترین مغازه‌ها خاك می‌‌خورند و این وضع تا بعد از دوره امتحانات مدارس ـ كه پدرها و مادرها می‌خواهند جایزه بچه‌های دلبندشان را رو كنند ـ ادامه دارد.

وضعیت بازار سال نوی عروسك‌فروشی‌ها، فقط به مشتری‌ها بستگی ندارد. درست همزمان با شروع سال جدید، تعرفه‌های گمرك هم جدیدتر و زیادتر می‌شوند و این برای واردكننده‌ها و فروشنده‌های عروسك‌های خارجی، اصلا خوش‌یمن نیست.

آنها باید هفت‌‌خوان را برای وارد كردن اسباب‌بازی‌های خارجی بگذرانند. محمدرضا نادر، معاون امور گمركی اداره گمرك می‌گوید: «با اینكه این‌‌جور كالاها ممنوع الورود نیستند ولی شرط ورودشان ثبت كالا در وزارت بازرگانی، پرداخت 55 درصد ارزان‌ترین كالا به گمرك و گرفتن مجوز از كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان است.

اما با داشتن این شرایط هم هیچ‌گونه انحصاری از طرف وزارت بازرگانی برای شركت‌های خاصی كه این‌گونه كالاها را وارد می‌كنند، تعریف نشده». طبیعی است كه با وجود چنین مقررات سفت و سختی، بازار عروسك‌هایی مثل باربی و برتز باید از سكه بیفتد.تا حد زیادی احتمال دارد كه چنین كالایی كه بعضا از نظر مراجع قانونی، مخالف شئون ملی و فرهنگ عمومی است در بازرسی‌های معمول گمرك گرفتار شود.

وقتی عروسک ها خوب نمی فروشند

این نباید همه ماجرا باشد؛  صاحب مغازه‌ها می‌گویند بازار باربی و برتز در ایران بازار خوبی است. آنها می‌گویند: «از تهران خرید می‌كنیم؛ از شركت‌های واردات و صادرات اسباب‌بازی. این شركت‌ها انواع و اقسام عروسك‌ها و اسباب‌بازی‌های وارداتی را در فروشگاه‌هایشان می‌چینند و ما می‌رویم خرید می‌كنیم». ولی هیچ‌‌كدامشان به هیچ عنوان حاضر نمی‌شوند  شماره تلفن حتی یكی از این شركت‌های واردكننده اسباب‌بازی را لو بدهند! داستان برای آنها كاملا مافیایی است.

پای این شركت‌های مخفی واردكننده یا ارسال كارها، به سایت‌های اینترنتی و آگهی‌های روزنامه هم كشیده شده؛ یك آگهی كوتاه، با یكی دو تا شماره تلفن و یك آدرس ای‌میل.

آن طرف خط: «الو؟ شما از كجا تماس می‌گیرید؟»

«شما دقیقا چه مدل اسباب‌بازی‌ای می‌خواهید؟»

« ما فهرست اسباب‌بازی‌هایمان را برایتان میل می‌كنیم.»

« آدرس میل لطفا؟»

با ایمیل اقلام خرید را انتخاب می‌كنی و آنها اجناس را برایت خواهند آورد، بدون اینكه ازشان آدرسی داشته باشی.

معلوم نیست این عروسك‌ها دقیقا از چه میان‌برهایی وارد می‌شوند. اعتقاد محمدرضا نادری بر این است كه «هر كالای خارجی كه وارد می‌شود، به معنی ترخیص آن از گمرك نیست و امكان دارد از مجاری غیرقانونی دیگری وارد شده باشد. در این صورت فقط وقتی كالاهایی را خارج از اماكن گمركی، به ظن قاچاق كشف كنند و به ما تحویل دهند، مسئول پیگیری مجوز گمركی و قانونی بودن آن اجناس می‌شویم».

«شاید این عروسك‌ها را بین بقیه اجناس و چمدان‌ها قایم كرده باشند. شاید جعبه‌هایشان را عوض كرده باشند.»؛  این را یكی از فروشنده‌ها درباره نحوه ارسال كارها می‌گوید. البته به قول مغازه‌دار دیگری «همه مسافرها هم می‌توانند برای بچه‌هایشان عروسك باربی و برتز بیاورند. این‌طوری قیمتش هم كمتر تمام می‌شود». هر كدام این كانال‌ها، فقط راهی است كه عروسك‌های آن‌ور آبی را به دست بچه‌ها برسانند؛ به دست دختران و پسران جوان نسل‌های بعدی.

آمار نوزادها را داریم!

«لطفا صبر كنید… عروسك‌ها برای اینكه این‌قدر زیبا شوند به زمان نیاز دارند.»؛ این جمله در سایت برتز زمانی كه همه انتظار دیدن عروسك‌ها را می‌كشیدند، دائما رژه می‌رفت.

فكر می‌كنید این عروسك‌های زیبا، بی‌حساب و كتاب، یك‌ باره وارد بازار می‌شوند؟ یعنی كمپانی‌ها تا ته خط را ندیده‌اند؟ این‌بار می‌خواهیم از پشت پرده تولید بگوییم تا بدانید پشت‌سر الگوهای پلاستیكی بازار، ساعت‌ها فكر و ایده و مطالعه و محاسبه پنهان است.

ادامه دارد….

منبع: همشهری جوان

 1 نظر

اندیشکده «بروکینگز» را بهتر بشناسیم

27 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی


اندیشکده «بروکینگز» یکی از سه اندیشکده‌ برتر و تاثیرگذار آمریکایی است که در سال 1916 توسط زبان شناس آمریکایی «رابرت بروکینگز» تاسیس شد و آن را باید ابداع کننده سیاست «تحریم و مجازات» علیه کشورهای مخالف آمریکا به شمار آورد.

به گزارش جنگ نرم، برخلاف آنچه در کشورهای شرقی به طور عام و کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به طور خاص رایج است که در آن یک نفر و یا یک خاندان و در مواردی اندک گروهی خاص در امور سیاسی از جمله سیاست خارجی تصمیم‌گیری می‌کند، در کشور آمریکا گروهی از کارشناسان و صاحبنظران که به اصطلاح عضو اندیشکده‌ها و اتاق‌های فکر این کشور هستند، به عنوان مهمترین بازیگران ترسیم کننده سیاست خارجی این کشور ایفای نقش می‌کنند و دولت‌های مختلفی که تاکنون در آمریکا به قدرت رسیده‌اند، نه تنها از این ایفای نقش و ترسیم این سیاست‌ها احساس ناامنی و نگرانی نکرده‌اند، بلکه همواره قدردان این کارشناسان بوده‌اند.

مجموعه مقالاتی که تحت عنوان «نگاهی به نقشه اندیشکده‌ها و اتاق‌های فکر در آمریکا» به قلم «أمیمة عبداللطیف»، نویسنده و اندیشمند جهان عرب ارائه می‌شود، تلاش می‌کند تا نگاهی ریشه‌ای به این اندیشکده‌ها داشته باشد و زیر و بم آنها را تا جای ممکن به خواننده بشناساند.

بخش اول از این مجموعه مقالات به نحوه شکل‌گیری و زمان شکل‌گیری این مراکز و مهمترین آنها در آمریکا و تفاوت اندیشکده‌های آمریکایی با دیگر اندیشکده‌ها در کشورهای جهان پرداخت.

بخش دوم ادامه بررسی این اندیشکده و شیوه فعالیت آنها با تکیه بر نمونه «اندیشکده بروکینگز» را برعهده دارد.

در پژوهشی که «استروپ تالبوت»، مدیر اندیشکده بروکینگر انجام داد به بررسی نحوه فعالیت و عملکرد اندیشکده‌های آمریکایی و خط مشی تبعیت شده توسط این اندیشکده‌ها از جمله اندیشکده بروکینگز پرداخت.

تالبوت در پژوهش خود می‌گوید که هدف اندیشکده بروکینگز و دیگر اندیشکده‌های آمریکایی ارائه بیش از پیش تحلیل‌ها و تفسیر‌های سیاسی به جامعه سیاستمداران است تا از آنها به عنوان پایه و اساسی جهت ایجاد هرگونه تغییر و تحول در سیاستگذاری‌های خود استفاده کنند و یا اینکه بر پایه و اساس آنها سیاست‌های خود را اصلاح و تعدیل و یا سیاست‌های جدیدی وضع کنند.

مهمترین چالش پیش روی اندیشکده‌ها

به اعتقاد تالبوت یکی از مهمترین چالش‌هایی که مراکز تحقیقاتی و اندیشکده‌ها با آن مواجه هستند، تعیین و تشخیص دقیق موضوعات مهم و حساس است که هر کشوری ممکن است در عرصه داخلی یا منطقه‌ای یا بین المللی با در زمان حال یا آینده مواجه شود و با تمرکز بر آنها تصویری شفاف و دقیق از آن به سیاستگذاران و افکار عمومی ارائه شود.

مواد خامی که مراکز تحقیقاتی و اندیشکده‌ها بر آن تکیه می‌کنند، «افکار» هستند. این مراکز تحقیقاتی و اندیشکده‌ها بر سیاست‌های عمومی تمرکز دارند که به ارزیابی و تست میزان درستی و نادرستی افکاری می‌پردازند که پایه و اساس سیاست‌ها و سیاستگذاری‌ها را تشکیل می‌دهند. همچنین اقدام به توسعه و گسترش و تغییر و تحول افکار و اندیشه‌هایی می‌دهند که براساس آنها می‌توان سیاست‌های آینده را شکل داد. بر این اساس می‌توان در تعریف و توصیف اندیشکده‌ها به تعریف و توصیف «جیمز آل اسمیت» استناد جست که آنها را «دلال‌های افکار» می‌نامد.

اندیشکده بروکینگز

«اندیشکده بروکینگز» یکی از مهمترین و قدیمی‌ترین اندیشکده‌های آمریکایی باید به شمار آورد که در سال 1916 به نام «اندیشکده سیاست‌های دولتی» توسط زبان شناس آمریکایی «رابرت بروکینگز» تاسیس شد. چراکه وی بر این باور بود که دولت‌ها و حکومت‌ها می‌توانند از ایده تلفیق و ادغام پژوهش‌ها و تحقیقات اقتصادی و اداری استفاده کنند.

بروکینگز در ابتدا بر سیاست‌های اجتماعی و محلی و داخلی تکیه می‌کرد و تنها پس از جنگ جهانی دوم بود که موضوعات مرتبط با روابط بین الملل را وارد حیطه تحقیقات و پژوهش‌های خود کرد.

اندیشکده بروکینگز به سه بخش تحقیقاتی تقسیم شده است: دایره پژوهش‌های سیاست خارجی، دایره پژوهش‌های اقتصادی و دایره پژوهش‌های دولتی و حکومتی.

اما تالبوت تاکید می‌کند که این تقسیم بندی‌ها صوری است و در موارد بی‌‌شماری این خطوط در یک دیگر تداخل پیدا می‌کند، چون تحقیقات بسیاری توسط اندیشکده صورت گرفته است که هر سه حوزه را شامل می‌شود. همان طور که ساختار تشکیلاتی اندیشکده شمار زیادی از دوایر و شاخه‌های تحقیقاتی را در بر می‌گیرد که یا براساس حوزه جغرافیایی و یا موضوع تحقیق و پژوهش تقسیم شده است، مانند مرکز تحقیقات خاورمیانه یا مرکز سیاست‌های آموزشی.

غیر از آن به نظر می‌رسد، وظیفه این اندیشکده و عملکرد آن با آنچه مد نظر بنیانگذار آن بوده، به شکل ریشه‌ای تغییر کرده است، چراکه رابرت بروکینگز یکبار گفته بود که «فعالیت‌های بروکینگز باید تنها بر ارائه افکار متمرکز باشد، بدون آنکه به آنها پوشش ایدئولوژیک بدهد یا آنها را در این پوشش پنهان سازد». در حالی‌که در حال حاضر کسانی‌که پژوهش‌ها و تحقیقات اندیشکده برکینگز را دنبال می‌کنند، به راحتی می‌توانند ایدئولوژی حاکم بر خط مشی تحقیقاتی مرکز و پژوهش‌های ارائه شده توسط آن را از طریق موضوعاتی که برای پژوهش انتخاب می‌شوند و افکار و اندیشه‌هایی که سیاستگذاران و افکار عمومی ارائه می‌شود، دریابد.

 

چارچوب‌های فکری اندیشکده بروکینگز

این نکته‌ای است که تالبوت نیز به آن اشاره و اذعان می‌کند. وی می‌گوید: افکار و اندیشه‌هایی که بروکینگز صادر کننده و منتشر کننده آن بودند، نقش مهم و اساسی را در بسیج افکار عمومی آمریکایی‌ها برای حضور در دو جنگ جهانی اول و دوم و در نظر گرفتن بودجه‌ای تحت عنوان بودجه دولت فدرال و سیستم خدمات مدنی ایفا کرد. همانطور که نقش بسزایی در اشاعه آنچه که «طرح مارشال» نامیده شد، داشت.

غیر از آن باید باید اندیشکده بروکینگز را از جمله اندیشکده‌های آمریکایی برشمرد که القا کننده اجرای سیاست «تحریم و مجازات» علیه کشورهای سرکش در اصطلاح آمریکایی آن (کشورهایی که از سیاست‌های آمریکا در عرصه بین المللی تبعیت نمی‌کنند) به شمار آورد.

همچنین اندیشکده بروکنیگز مهمترین عامل و محرک در پس تاسیس کمیته امنیت ملی آمریکا و تشکیلات و ساختارهای دفاعی و سیاست خارجی آمریکا و متعهد کردن این کشور جهت کمک به کشورهای فقیر و تغییر و تحول سیاست خارجی آمریکا در قبال روسیه پس از فروپاشی اتحاد شوروی سابق و تدوین سیاست آمریکا در قبال روس‌ها به شمار می‌آید.

تالبوت در ادامه به این نکته اشاره می‌کند که حوادث یازده سپتامبر تاثیر بسزایی در ایجاد تغییر کیفی در توجهات تحقیقاتی و پژوهشی اندیشکده بروکینگز داشت.

بر این اساس تالبوت می‌گوید که بعد از حوادث یازده سپتامبر تحقیقات و پژوهش‌های اندیشکده بروکینگز بر تولید افکار و تحلیل‌هایی متمرکز گردید که بر بازنگری در روابط بین غرب و جهان اسلام و نحوه ایجاد موازنه و تعادل بین بیداری و آگاهی علیه «تروریسم» و میان حمایت از آزادی مدنی و همچنین نزاع اعراب – اسرائیل و نیاز به اتخاذ خط مشی‌های سنتی دیپلمات و توجه به آنها همزمان با ظهور بازیگران جدید در خارج از مرزهای کشورها تاکید داشتند و تلاش کرد، ایده‌ها و افکار برخاسته از این نوع تحقیقات و پژوهش‌ها را اشاعه دهد.

اندیشکده بروکینگز همچنین نشست‌های بحث و مناقشه‌ بسیاری درباره ضربات پیشگیرانه برای مقابله با تهدیدات تروریستی و کشورهای حامی تروریسم و همچنین تدوین استراتژی جهان شمول برای جهان پس از جنگ سرد و آینده‌ای بدون سلاح و سیستم‌های پدافند موشکی برگزار کرد.

تالبوت توضیح می‌دهد که چگونه هر روز که می‌گذشت، نقش اندیشکده‌ها و مراکز تحقیقاتی در آمریکا اهمیت و مرکزیت بیشتری می‌یافت، چون هر روز بیش از پیش به منبع اصلی اطلاعات و تجارب و مهارت‌ها برای بازیگران عرصه سیاست و تصمیم گیرندگان سیاسی و فراتر از آن دنیای رسانه‌ها به ویژه روزنامه‌ها و روزنامه‌نگاران تبدیل می‌شدند، چون گزارش‌ها و تحلیل‌های آنها به شکلی اساسی راهنما و راهگشای اعضای کنگره در رسم سیاست‌های قانونگذاری در کشور بود و در نگارش گزارش‌های خود بر تحلیل‌ها و تفسیرها و گزارش‌های روزنامه‌ها تکیه اساسی داشتند.

نظر سنجی صورت گرفته میان اعضای دو مجلس سنا و نمایندگان آمریکا و همچنین روزنامه‌نگاران و خبرنگارانی که اقدام به پوشش اخبار کنگره می‌کنند، نشان داد که حدود 90 درصد شرکت‌ کنندگان در این نظر سنجی بر این باور هستند که اندیشکده‌ها و مراکز تحقیقاتی «نفوذ بسیار زیادی» در زندگی سیاسی کنونی آمریکا دارند.

همچنین یکی از نتایج تحقیق صورت گرفته توسط اندیشکده «اندرو ریچ» نشان داد که اندیشکده بروکینگز از جمله سه اندیشکده برجسته آمریکایی است که سیاستمداران آمریکایی و تصمیم گیرندگان سیاسی این کشور بر آن تکیه می‌کنند و این اندیشکده نزد آنها از مصداقیت بسیار بالایی برخوردار است.

تالبوت می‌گوید که در آمریکا به طور معمول از اندیشکده بروکینگز تحت عنوان «دانشکده بدون دانشجو» یاد می‌شود. وی ادامه می‌دهد: این اندیشکده حدود 75 کارشناس را در برمی‌گیرد که برخی از آنها نمایندگان دانشگاه‌ها به شمار می‌آیند و از تحقیقات و پژوهش‌های صورت گرفته توسط آنها به طور معمول به عنوان مرجع دانشگاهی استفاده می‌شود.

برخی از پژوهشگران اندیشکده بروکینگز صرف نظر از انجام کارهای تحقیقاتی و پژوهشی در این مرکز دارای پست‌ها و مناصب دولتی و حکومتی نیز هستند و این به آنها اجازه می‌دهد تا نظریه‌ها و دیدگاه‌ها و نتایجی که به انها دست یافتند را مورد آزمایش قرار دهند و در دنیای واقعی بیازمایند.

در اندیشکده بروکینگز بیش از 12 پژوهشگر وجود داشتند که پیشتر در وزارت خارجه آمریکا و شورای امنیت ملی آمریکا مشغول به کار بودند. یکی از این افراد «مارتین اندیک»، مدیر اندیشکده خاورمیانه «سابان» بود که پیشتر به عنوان معاون وزیر خارجه آمریکا در امور خاورمیانه و دو دوره به عنوان سفیر آمریکا در اسرائیل خدمت کرد.

تالبوت اعتراف می‌کند که همه اندیشکده‌ها و مراکز تحقیقاتی خود را ملزم و متعهد نمی‌بینند که اصول و قواعد آکادمیک را در تحقیقات و پژوهش‌های خود به اجرا بگذارند و یا اینکه به صورت مستقل و غیر حزبی در تحلیل‌های سیاسی خود عمل کنند. برخی از مراکز تحقیقاتی دارای گرایش‌های سیاسی هستند و برخی دیگر سیاست‌ها و خط مشی‌های حزبی خاصی را به اجرا می‌گذارند و به این ترتیب بر تصمیم گیرندگان سیاسی تاثیر گذاشته و حتی آنها را تحت فشار می‌گذارند.

 

گرایش‌های فکری اندیشکده بروکینگز

تالبوت با اشاره به اینکه به باور وی اندیشکده بروکینگز اندیشکده میانه‌روی به شمار می‌آید، می‌گوید: این اندیشکده برای اینکه تحلیل‌های سیاسی و توصیه‌های خود را در جامعه آمریکا اشاعه دهد و ترویج کند، اقدام به انتشار آنها در قالب گزارش و کتاب می‌کند و هنگامی‌که احساس کند، سیاستگذاران و تصمیم گیرندگان آمریکایی زمان و فرصت لازم برای مطالعه گزارش‌های طولانی را ندارند، اقدام به انتشار خلاصه گزارش‌ها به صورت پژوهش و تحقیق می‌کند و به ندرت اتفاق افتاده که اندیشکده بروکینگز به صورت مستقیم اقدام به انتقال تحلیل‌ها و نتیجه گیری‌های خود به سیاستگذاران و تصمیم گیرندگان کند.

اندیشکده‌ها و مراکز تحقیقاتی آمریکایی بر این باور هستند که تاثیرگذاری دارای چرخه‌ای است که گریزی از آن نیست. به این معنا که سیاستگذاران و تصمیم گیرندگان سیاسی از افکار عمومی تاثیر می‌پذیرند و افکار عمومی را رسانه‌ها به ویژه مطبوعات شکل می‌دهند و ماورای همه اینها سیاستگذاران و مشاوران آنها و افکار عمومی از طریق پوشش‌های‌ رسانه‌ای با قضایای سیاسی آشنا می‌شوند و از آن اطلاع می‌یابند، به همین دلیل عجیب نیست، اگر بدانیم که اکثر این پژوهشگران بخش اعظم وقت خود را در رسانه‌ها سپری می‌کنند و دستاوردهای تحقیقاتی و پژوهشی و افکار و اندیشه‌های خود را به رسانه‌ها به صورت کتاب و مقاله و گزارش ارائه می‌دهند.

برای اینکه دریابیم، اندیشکده بروکینگز نیز به اهمیت رسانه‌ها در انتقال افکار و اندیشه‌ها به طور کامل واقف و آگاه است، تنها کافی است، به این نکته اشاره کرد که در سال گذشته میلادی اقدام به تاسیس استودیویی خصوصی در این اندیشکده کرد تا محققان و پژوهشگران این مرکز به راحتی امکان انجام مصاحبه‌های مطبوعاتی را داشته باشند.

همچنین اندیشکده بروکینگز اقدام به انتشار کتابچه‌ای تحت عنوان «راهنمای رسانه‌ها» کرد تا به روزنامه‌نگاران آمریکایی در آشنایی با کارشناسان مطبوعاتی هر منطقه و ایالت از آمریکا کمک کند.

بودجه تحقیقاتی اندیشکده بروکینگز سالیانه به حدود 40 میلیون دلار می‌رسد که اکثر آن از ثروتی که بنیانگذار این مرکز از خود برجای نهاده است، این درحالی است که موسسات و مراکز و شرکت‌ها و افرادی نیز هستند که به این مرکز در انجام فعالیت‌های پژوهشی‌اش کمک می‌کند و در این میان این مرکز دارای درآمدهایی از فروش سالیانه حدود 50 جلد کتاب می‌باشد.

 نظر دهید »

روایتی کوتاه از تحریم + دانلود

27 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی



روایتی کوتاه از تحریم

ایران پس از انقلاب اسلامی حوادث گوناگونی را به خصوص در عرصه‌ی خارجی تجربه کرده است. روابط ایران پس از انقلاب اسلامی با غرب و به ویژه آمریکا همواره پرتنش و جنجال‌برانگیز بوده است. آمریکا به عنوان نزدیک‌ترین کشور به ایران در دوره پهلوی دوم، پس از انقلاب اسلامی به جایی می‌رسد که «امروز هرگاه نام «دشمن» برده می‌شود، ذهن ملت ایران متوجه دولت آمریکا می‌شود».

  • دریافت کتاب

 نظر دهید »

از تصرف ظاهر تا تصرف فکر، کشتار برای تعمیم سبک زندگی غربی

27 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی


سیدمهدی میرباقری رئیس فرهنگستان علوم اسلامی در قم در گفتاری به بررسی شیوه های مختلف گسترش سبک زندگی غربی در ایران و شیوه های مقابله و برخورد با تعمیم این نوع سبک زندگی پرداخته است. میرباقری معتقد است به همان ترتیبی که بعد از دوره رنسانس غربی ها با مجموعه کردن شیوه و آداب زندگی شان توانستند حتی در زندگی خصوصی ایرانی ها دخالت کنند ما نیز باید از طریق ایجاد یک شبکه نظام مند از ارزش ها نهایتا به سبک زندگی به شیوه اسلامی دست پیدا کنیم. متن کامل سخنرانی به نقل از پایگاه فرهنگستان علوم اسلامی در قم به شرح ذیل است:

باید یک تحوّل همه‌جانبه متناسب با آن ترسیمی که از عصر ظهور داریم در زندگی اجتماعی هم ایجاد کنیم. برای مثال، آنچه در غرب اتفاق افتاده است یک تحوّل همه‌جانبه در زندگی اجتماعی و خصوصی انسان‌ها بر محور ارزش‌های بنیادینی است که ارزش‌های حاکم بر جریان تجدد هستند. این جریان از ابتدا دنبال تحقق یک سلسله ارزش‌های اجتماعی بود و الآن هم برای تحقق همان ارزش‌ها در حال تلاش است. و در همه حوزه‌ها و از جمله حوزه‌ی فرهنگ آن را دنبال می‌کند و تلاش دارد بین مدرنیته‌ی فرهنگی و سیاسی تفکیک کند و ضعف‌های پدیده‌آمده که در مسیر تجدد (کشتارها، جنگ‌های بزرگ جهانی و بحث محیط زیست و امثال این‌ها) را به حوزه‌ی اقتضائات سیاسی تجدّد برگرداند تا از نظر فرهنگی تجدد را از نو احیا کند و قرائت جدیدی از تجدد داشته باشد و آن را دوباره در زندگی اجتماعی جاری کند.

ارزش‌هایی که تجدد بر محور آن شکل گرفته، انسان‌محور است؛ آزادی‌های فردی و اجتماعی انسان به خصوص آزادی از تقیدات معنوی و امثال این‌هاست. آن‌ها این ارزش‌ها را مبنا قرار دادند و بر محور آن‌ها فلسفه و دانش و علم و عقلانیت و تکنولوژی و فناوری تولید کردند. انقلاب علمی و صنعتی به وجود آوردند و همه ساختارها و حتی مفاهیمی را که در زندگی اجتماعی جاری است تحت تأثیر همان مفاهیم ارزشی بازتولید کردند. الآن انسان به هر زاویه‌ای از زوایای زندگی که نگاه می‌کند، می‌بینید به شدت تحت تأثیر آن فرهنگ است.

الگوی خوراک و پوشاک و مسکن ما به شدت تحت تأثیر آن موج جهانی است، نحوه‌ی رضایت‌مندی ما از زندگی نیز همین‌گونه است. هرکس به آشپزخانه‌ی خانه‌ی خودش نگاه کند می‌بینید تجدد چکار کرده است! همه‌ی شئون آن بر مدار طراحی و مدیریت غرب بعد از رنسانس شکل گرفته است. آن‌ها ارزش‌های خودشان را به نوع زندگی ما و به ارزش‌هایی که ما در عرصه‌ی زندگی‌مان به آن پای‌بند هستیم تبدیل کرده‌اند. تجلیل‌ها و تحقیرها و یا شرافت و تحقیر انسان بر آن مبنا تعریف می‌شود. حتی ذائقه‌ی ما را عوض کرده‌اند و ارزش‌ها را در ذهن ما تغییر داده‌اند. امروزه بسیاری از ارزش‌های امروزی ما بعد از رنسانس تولید و در جامعه‌ی جهانی تعمیم داده شده است. آن‌ها ذائقه‌ها را هم تغییر داده‌اند، در پوشاک، خوراک، نوع نگاه به مسکن، زیبایی‌شناسی در هنرها، همه را بر مدار آن ارزش‌های محوری خودشان تغییر داده‌اند.

از تصرف ظاهر تا تصرف فکر

الآن هم دنبال گسترش بیشتر همان ارزش‌ها هستند. ارزش‌ها را به رنگ لباس، مدل راه رفتن، مدل درست کردن مو و آرایش ظاهری و بقیه‌ی شئون تبدیل کرده‌اند. وقتی مدل لباس یک جوان، یا زیبایی‌شناسی آرایش شخصی او را تغییر می‌دهند، قبلاً به فکر او و در روح او تصرف کرده‌اند. از این گسترده‌تر، مدل‌هایی است که برای زندگی ما درست کرده‌اند، مانند این‌که جایگاه خانم‌ها کجاست و چه وقت به سعادت می‌رسند.، مدل مطلوبی که باید در زندگی اجتماعی دنبال کنند چیست؟ چقدر باید درس بخوانند و چگونه درس بخوانند؟ اشتغال‌شان و پوشش‌شان چگونه باشد؟ ارتباط‌شان با اقشار دیگر چگونه باشد؟ روابط عاطفی و فیزیکی‌شان با مردها و ده‌ها مسئله‌ی دیگری که الآن با آن مواجهیم و می‌بینید همه‌ی این‌ها را ارزش‌سازی و به جامعه‌ی جهانی منتقل کرده‌اند.

امروزه بسیاری از چیزهایی که ما در حوزه‌ی زندگی، اعم از زندگی خصوصی و اجتماعی می‌پسندیم و حقّ خودمان می‌دانیم و دنبال می‌کنیم و رسیدن به آن را برای سعادت می‌دانیم و سعادت را به آن تعریف می‌کنیم، بر محور آن ارزش‌ها تولید شده است. نمی‌توان فقط روی یک مورد خاص دست گذاشت. به عنوان نمونه ببینید امروزه نوع تحصیل بانوان دنیای اسلام چگونه است؟ مسئله این نیست که بانوان تحصیل کنند یا نه؟ پیداست عالم بودن چیز خوبی است و کسی با علم مخالف نیست. باید مسئله‌ی دیگری را دنبال کرد و آن این‌که نگاه ما به علم، به تعلیم، به تعلّم و مأموریت ما در حوزه‌ی آگاهی یافتن و آموزش‌هایی که باید بیاموزیم و بعد به کارگیری این آموزش‌ها و حِرَف در زندگی اجتماعی و فردی، این‌ها تابع یک ارزش‌ها و یک برنامه‌ریزی است که مبتنی بر فرهنگ مدرن است.

کشتار برای تعمیم ارزش‌ها

بعد از ماجرای یازده سپتامبر توجیه غرب برای جنگ نظامی تمام‌عیاری که بر علیه دنیای اسلام شروع کرد همین بود. متفکرین‌شان نامه نوشتند و از اقدامات نظامی بوش دفاع کردند. حرف آن‌ها این بود که ما باید ارزش‌های آمریکایی را در جهان تعمیم و توسعه دهیم. این ارزش‌هاست که باید جهانی شود و اگر یک جایی هم لازم باشد برای گسترش آن‌ها جنگ نظامی به راه بیندازیم، حتی جنگ نظامی‌ای که به کشتارهای جمعی براساس استفاده از سلاح‌های غیر متعارف مثل سلاح شیمیایی و اتمی منتهی بشود امری کاملاً اخلاقی است.

حال همان‌گونه که آن‌ها بعد از رنسانس انتظاراتی را در دنیا ایجاد و هماهنگ با آن‌ها اقدام کردند و بعد از طریق یک سلسله ارتباطات ایجاد قدرت کردند و ارزش‌های خودشان را حتی در عرصه‌ی زندگی خصوصی ما وارد کردند. ما هم می‌بایست از ارزش‌هایی که مانند معنویت و توحید و عدالت و تعالی انسان دنبال می‌کنیم یک شبکه بسازیم، آن‌ها را به یک برنامه برای زندگی اجتماعی و خصوصی از جمله برای بانوان تبدیل کنیم. آن‌ها زنان را از حوزه‌ی زندگی خصوصی وارد زندگی اجتماعی آن هم به تعریف خاص کرده‌اند! این وضعیتی که در ارتباط زن و مرد در غرب وجود دارد، پوشش، فرهنگ ارتباطات و مراودات‌شان، یک وضعیت دیرپایی نیست، اگر سه، چهار قرن عقب‌تر بروید در غرب هم پوشش، حجاب، حیا و مسائلی از این دست در روابط اجتماعی زنان غربی وجود داشته است.

اما آن‌ها بعد از رنسانس ارزش‌هایی را محور قرار دادند و براساس آن انتظارات اجتماعی ایجاد کردند و بر آن اساس اخلاق اجتماعی به وجود آورند و متناسب با رشد تکنولوژی اخلاق را تغییر دادند و برای این‌که این ارزش‌ها را به مناسبات عینی تبدیل کنند، یک مفاهیم بنیادی در حوز‌ه‌ی فرهنگ تولید کردند. الآن بر همین اساس جامعه‌ی بانوان را اداره می‌کنند. البته برای همه‌ی اقشار این کار را کرده‌اند، هم برای همه ساحت‌های حیات و هم برای همه‌ی ساعات زندگی برنامه‌ریزی کرده‌اند.

برای یک عمر، برنامه‌ریزی کرده‌اند

انسان چگونه باید متولد شود، در کجا متولد شود؟ چطور از مادر او در دوران بارداری نگهداری و پذیرایی شود و بعد چگونه باید به مهدکودک‌ها و محل پرورش اجتماعی کودکان تحویل داده شود. از کجا این کودک باید وارد عرصه‌ی آموزش و تعلیم شود، دوره ابتدایی مثلاً با آموزش‌های کما بیش یکسان‌سازی‌ای که شده تا آموزش عالی، بعد در کجا استخدام شود و چگونه زندگی کند، چند سال کار کند، بعد دوره‌ی بازنشستگی‌اش چه شود مثلاً خانه‌ی سالمندان برود و یا برنامه دیگر. به هر حال برای شصت، هفتاد سال زندگی او برنامه‌ریزی کرده‌اند و برای همه‌ی ساحات زندگی او برنامه‌ریزی کرده‌اند، برای ورزش، تفریح، الگوی خوراک و مسکن، همه را می‌بینید که مدیریت شده است و این در باب همه انسان‌ها و اقشار است.

نوع زندگی بانوان در غرب کاملاً مدیریت می‌شود، ارزش‌سازی می‌شود، ایجاد انتظارات می‌شود و بعد بر آن اساس برنامه‌ریزی می‌شود. در این برنامه‌ریزی، فرهنگ‌های دیگر را هم تحت تأثیر فرهنگ خودشان قرار داده‌اند و آن ارزش‌ها را با اختلافات و تغییراتی که اقتضای مناطق مختلف و اقوام مختلف و ملل مختلف است جاری کرده‌اند. البته امروزه بحمدالله با بحران مشروعیت روبرو هستند چون در برخورد با فرهنگ‌های دیگر و تحقیر آن‌ها شکست خورده‌اند. بنابراین دنبال تنوّع فرهنگی و ایجاد یک همگرایی در بین فرهنگ‌های مختلف براساس ارزش‌های بنیادین غرب هستند، در عین این‌که تنوّع فرهنگ‌ها را در این برنامه‌ریزی جدید ملاحظه می‌کنند. می‌خواهند همه‌ی این فرهنگ‌ها را به خُرده‌فرهنگ تبدیل و بر محور ارزش‌های بنیادین غرب ساماندهی کنند.

ما باید در نقطه‌ی مقابل آن‌ها اقدام کنیم؛ یعنی اگر ما منتظر یک تحول همه‌جانبه و فراگیر نسبت به همه‌ی ساحت‌های حیات انسان و همه‌ی آداب زندگی هستیم باید بتوانیم تحقق ارزش‌های الهی را مدیریت کنیم. آن‌ها باید آرام‌آرام و با تناسب‌سازی به زندگی ما وارد و به مدل زندگی ما تبدیل شوند؛ یعنی الگوی خوراک و پوشاک و مسکن و ارتباطات و اشتغال و خانه‌داری و حضور در محیط اجتماعی باید براساس این ارزش‌ها شکل گیرد.

منبع: فرهنگستان علوم اسلامی

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 17
  • 18
  • 19
  • ...
  • 20
  • ...
  • 21
  • 22
  • 23
  • ...
  • 24
  • ...
  • 25
  • 26
  • 27
  • ...
  • 79
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

تنها یک دقیقه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • عرفانهای نو ظهور
  • ولایت فقیه
  • جنگ نرم
    • رسانه
    • اسباب بازی
    • فضای سایبری
  • معرفی کتاب
  • سبک زندگی
  • مناسبت ها
  • نقد فیلم


دریافت کد همین آهنگ برای وب
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس