تنها یک دقیقه

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

جنگ دائمی اسلام و دشمنانش

الفتنة اکبر من القتل و لایزالون یقاتلونکم حتی یردّوکم عن دینکم إن استطاعوا - بقره / 217

امام خمینی (ره): نکتۀ مهمی که همۀ ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم ، این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همۀ هویت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند. به گفتۀ قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمی دارند مگر اینکه شما را از دین تان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیست ها و آمریکا و شوروی در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبی مان را لکه دار نمایند. آری اگر ملت ایران از همۀ اصول و  موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانۀ عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین - علیهم السلام- را با دست های خود ویران نماید ، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر ، آنها ابر قدرت باشند ما ضعیف ، آنها ولی و قیّم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها ، نه یک ایران با هویت ایرانی - اسلامی بلکه ایرانی که شناسنامه اش را آمریکا و شوروی صادر کند ، ایرانی که ارابۀ سیاست آمریکا یا شوروی را بکشد… . - صحیفۀ امام ، ج 21 ، ص 90 و91

صدا و سیما نمی‌تواند یا نمی‌خواهد؟ + فیلم و تصاویر

01 مهر 1392 توسط میرعیسی خانی

اهمیت تکنولوژی و علم و استفاده از آن برای قدرتمند شدن در جهان امروز بارها توسط مقام معظم رهبری مورد تاکید قرارگرفته است؛ ایشان در دیدار با شركت‌كنندگان در اجلاس جهانی اساتيد دانشگاه‌هاى جهان اسلام و بيدارى اسلامى‌ در 21 آذر سال 1391 هجری شمسی در ارتباط با علم آموزی و تکنولوژی فرمودند:


به این جهت برنامه کلان جمهوری اسلامی ایران به فرموده امام امت باید بر مبانی پیشرفت علمی و استفاده از آن به عنوان ابزاری برای ترویج آرمان‌های انقلاب اسلامی ایران باشد و نباید فراموش کرد که تمامی این ابزارآلات صرفا وسیله‌ای برای انتقال بهتر محتوی به مخاطب می‌باشد، اما متاسفانه در بعضی از حوزه‌ها، ابزار‌های رسانه‌ای بر محتوی پیشی گرفته و اصل وجودی آن­ها مورد فراموشی قرارگرفته است.

القای پیام  به صورت غیر مستقیم در لوای سرگرمی‌، از پدیده‌هایی است که در جهان امروز به خوبی توانایی اغوا و اقناع توده مردم را دارد؛ حال اگر سرگرمی مد نظر از دوز بیشتری برخوردار باشد القای پیام غیر مستقیم از اثر گذاری بیشتری برخوردار خواهد بود.

در حوزه سرگرمی از دهه‌های گذشته تاکنون فیلم ها و جذابیت های داستانی آن بسیاری از مردم در سراسر جهان را به پای گیرنده­ های تلویزیونی و صندلی های سینما کشانده است و به مرور زمان ورود رایانه­ ها و کنسول­ های بازی با حالت اکتیو، جوانان را به خود مشغول کرده است.


تمامی این ابزارآلات انتقال پیام در پوشش سرگرمی نقش ویژه­ای را در راستای القای پیام غیر مستقیم به مخاطب داشته است

همچنین در عرصه فیلم و سینما، این مسئله با بهبود چشم گیری کماکان روند رو به رشد خود را ادامه می‌دهد، به گونه ­ای که جدای از جذابیت داستانی فیلم، جذابیت‌های بصری و با کیفیت‌تر شدن تصویر ارائه شده در فیلم ها‌ به القای عمیق­تر پیام به مخاطب بسیار قابل توجه می­ باشد.

در ابتدا این مسئله با ورود دی‌وی‌دی (DVD ) و سپس با ورود بلوری (Blu-Ray ) به اوج خود رسید و با گذشت نه چندان زیادی سیستم های سه بعدی خود را وارد شبکه سرگرم کننده رسانه‌ای کرد که در طول چند سال گذشته بسیاری از جهانیان با ورود به سینماها برای دیدن فیلم های سه بعدی و یا خرید تلویزیون‌های دارای این سیستم به دیدن این برنامه ها می‌پردازند.


و هم اکنون نیز بسیاری از شبکه های جهانی، سیستم خود را به سه بعدی تغییر دادند اما به دلیل عدم رغبت مردم به این تکنولوژی و گران بودن آن و بایدی استفاده از عینک مخصوص برای دیدن، بسیاری از مردم دیدن فیلم های فول. اچ.دی (FULL HD) را به تکنولوژی سه بعدی ترجیح دادند.


شبکه Xfinity 3Dاز شرکت کامکست (Comcast) بزرگ‌ترین ارائه‌کننده شبکه‌های کابلی در آمریکا محسوب می‌شود، که 24 ساعته برنامه‌های سه بعدی پخش می‌کند.

اما نوع دیگر انتقال پیام که عموما از جذابیت کمتری برخوردار است و در نسبت با فیلم و بازی مخاطبان کمتری دارد، برنامه‌های خبری می­ باشد؛ برنامه­ هایی که عنوان یکی از اقسام انتقالات پیام در القای مستقیم داشته و مبتنی بر مدل انتقال پیام مستقیم عمل می­ نماید.

اما امروزه تکنولوژی به کمک تهیه‌کنندگان اخبار آمده و برنامه­ های خبری را که از ده‌ها سال پیش تا کنون و با اختراع تلویزیون مرسوم ترین نوع انتقال پیام به مخاطب بوده را متحول ساخته است.

به گونه­ ای که با ارائه سیستم‌های ویژه به تصویرسازی شبه سه بعدی و بدون نیاز به عینک پرداخته‌اند تا جذابیت بیشتری به اخبار ارائه شده دهند.


در این باره اخیراً شبکه روسی راشاتودی (Russia Today)‏ با حضور ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در عملی ابتکاری از شیوه نوین در این شبکه پرده برداشت و برنامه خبری خود را به صورت شبه سه‌ بعدی برای بینندگان پخش کرد.


این شبکه برون مرزی روسی که برای عرب زبانان به پخش اخبار عربی مشغول است با بکارگیری  تکنولوژی و ورود دادن تصاویر کامپیوتری به سالن اخبار و دادن بُعد به آن به واقعی سازی اخبار دست زده و در چهار چوبی سرگرم کننده با ایجاد جذابیت بصری، برنامه خبری خود را به روی آنتن برد.


ورود هواپیما و تانک انیمیشنی به همراه شکلیک گلوله و بمباران در استودیو اخبار شبکه روسی راشاتودی (Russia Today)‏

دانلود

همچنین شبکه عربی المیادین واقع در کشور لبنان نیز که در رقابت با شبکه الجزیره و العربیه شکل گرفت با ارائه اخباری شبیه شبکه راشاتودی برنامه خبری خود را به شکل سه بعدی پخش کرد و موجبات ایجاد کیف سرگرم کنندگی را برای مخاطب فراهم ساخت.

امری که موجب می­شود تا مخاطب القائیات مستقیم را نادیده گرفته و در پس سرخوشی ناشی از گذران لطیف زمان، قلب و ذهن خود را جهت حکاکی باور­های مدنظر در اختیار فرستنده قرار دهد.


نمونه ای از تصاویر خبری شبکه المیادین، همراه با افکت های صدا

در این راستا می‌توان به نوع دیگری از خبر رسانی جذاب، که به شکل آزمایشی در چند سال قبل در شبکه سی‌.ان.ان (CNN) رخ داد مورد توجه قرار داد، این شبکه خبرنگار این شبکه را به شکل مجازی در استودیو خبر سی.ان.ان ظاهر کرد.


حضور خبرنگار سی.ان.ان به شکل مجازی در استودیو پخش شبکه سی. ان.ان (CNN)

روند خبری این شبکه‌ها و استفاده از انیمیشن های کامپیوتری و واقعی سازی خبر ارائه شده به مخاطب با توجه به رشد تکنولوژی در دیگر ابزارهای رسانه‌ای و وجود سرگرمی زیاد در موارد‌های گوناگون، نظیر بازی و فیلم موجب تغییر ذائقه توده مردم به سمت و سوی برنامه‌های سرگرم کننده شده است، به این جهت در حوزه اخبار که کمترین جذابیت رسانه‌ای برای مخاطب وجود دارد دلیلی بر این شده است که این شبکه‌ها با عملی هوشمدانه و درک صحیح از روند کنونی جهان و جنگ رسانه‌ای موجود در دنیای امروز و نیاز داشتن به اقناع افکار عمومی برای پیشبرد اهداف خود دست به القای بهتر پیام در قالب فضای سه بعدی خبری بزنند و در عین حال نیز بدون ایجاد هیچ گونه هزینه گزاف و اضافی برای مخاطب، برنامه خبری جالب و جذاب را به بیننده خود ارائه دهند.

نکته قابل توجه در این ارتباط اخبار این شبکه ها برای دیگر کشورهاست که در این باره می‌توان توضیحات شبکه خبری چینی در وصف تسهیلات نظامی جمهوری اسلامی ایران و به تصویر کشیدن سامانه پرتاب موشک شهاب3 به حالت سه بعدی را مورد بررسی قرارداد، امری که پیش از این باید توسط نظام رسانه‌ای در داخل کشور رخ می‌داد.


بررسی قدرت و توان دفاعی جمهوری اسلامی ایران در یک شبکه چینی

متاسفانه این مسئله و ارائه تحلیل‌ها و نظرها درباره سامانه موشکی شهاب3 در شبکه تلویزیونی چین به شکل سه بعدی و با ایجاد جذابیت بصری برای نظام رسانه‌ای داخل کشور نوعی عقب ماندگی از سرعت رشد فناوری رسانه‌ای و به تبع آن آسیب دیدن در این جنگ رسانه‌ای محسوب می‌شود.


نمایش این گونه­ توان دفاعی جمهوری اسلامی و معرفی این چنینی سیستم موشکی ایران توسط شبکه تلویزیونی یک کشور دیگر، کم کاری مسئولان دستگاه رسانه‌ی ملی را نشان می دهد.


دانلود

معرفی نقاط قوت هر کشوری به شکل جذاب و مخاطب پسند برای عوام جامعه، یکی از عوامل قوام یافتن پایه‌های‌ هرحکومتی است؛ اگر مردم کشوری از نقاط قوت و مثبت کشورشان آگاه باشند به طور قطع غرور ملی و امید به آینده در درون آنان به جوش خواهد آمد؛ برای رسیدن به این مسئله و دمیدن در غرور ملی؛ خبر رسانی صحیح و دقیق با استفاده از ابزار آلات روز رسانه‌ای، کمک شایانی به پیش برد خواسته­‌های رسانه‌ای کشور می­‌کند.


رسانه­  ملی رسانه­  چینی


در این راستا معرفی این نقاط قوت توسط اخبار سه بعدی یکی از بهترین روش‌ها برای به تصویر کشیدن هیبت واقعی دستاورد های جمهوری اسلامی ایران می‌باشد، که جذابیت آن نیز به کمک آمده و مخاطبان بشتری را به خود جلب می‌کند


القای پیام غیر مستقیم و قدرت نمایی درقالب این نوع خبر رسانی با ایجاد جذابیت بصری به طور قطع بسیار اثرگذاری بیشتری در نسبت با سبک فعلی خبر رسانی دارد، از این حیث جمهوری اسلامی ایران و نهاد متولی این امر باید با بررسی این جذابیت های سرگرم کننده خبری و خلق اخبار واقعی‌تر برای مخاطب، خود را به سمت و سوی این دست تکنولوژی ها هدایت کرده و با لبیک گفتن به منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران هر چه زودتر خود را در مسیر قدرتمند تر شدن رسانه‌ای سوق دهد تا به جای آنکه کشور های همسایه به توصیف تکنولوژی های نظامی ایران اسلامی بپردازند دستگاه­ های رسانه­ ای کشور خود نیز این موضوعات را تبیین کنند.


در مجموع باید پذیرفت برنامه­‌های تلویزیونی به طور قطع عام‌ترین و پرمخاطب‌ترین نوع فناوری رسانه‌ای و انتقال پیام در سراسر جهان هستند؛ بالاخص در جنگ رسانه‌ای دنیای امروز هر کشور که بتواند با توانمند کردن سیستم رسانه‌ای تلویزیون خود به انتقال بهتر پیام بپردازد به طور قطع هژمونی و هیمنه خود را به خوبی می‌تواند بگستراند و بلاخص در جمهوری اسلامی ایران نیز که در زیر آماج حملات رسانه‌ای قرار داد باید هر سریع تر اخبار داخلی کشور و دیگر شبکه های برون مرزی را به این سلاح مسلح کرده و با استفاده از فناوری‌های روز و ایجاد سرگرمی پیام خود را به خوبی به مخاطب القا کند.


غفلت در این امر قطعا موجب ضر و زیان خواهد شد چرا که بدون شک شبکه های ماهواره فارسی زبان که در عرصه خبری نیز فعالیت دارند وارد این عرصه شده و با جذابیت دو چندان خبری، مخاطبان بیشتری را جذب کرده و توانایی اغواگرانه خود را افزایش خواهند داد.

حال اگر دستگاه رسانه‌ای کشور و به‌ویژه سیمای جمهوری اسلامی ایران، با ورود سریع‌تر به این مسئله پیشدستی کند، به‌خوبی می‌توان در جنگ بین حق و باطل با ارشادگری به تبیین جذاب‌تر واقعیات پرداخته و یک گام به سمت و سوی اهداف خود نزدیک تر شد.


در این میان بهتر آن است که فضاسازی سه بعدی خبری هر چه سریع تر در شبکه‌های برون مرزی جمهوری اسلامی ایران، راه اندازی شده تا با تبیین صحیح قدرت داخلی کشور و اعتقادات جمهوری اسلامی در ارتباط با وقایع موجود در جهان، به هدایت و ارشاد افکار عمومی جهانیان پرداخته شود.

 نظر دهید »

دستاوردهای حرکت استراتژیک "نرمش قهرمانانه" پیامبر(ص)

31 شهریور 1392 توسط میرعیسی خانی

بازخوانی صلح حدیبیه به عنوان حرکت استراتژیک پیامبر اعظم (ص) در صلح با قریش که در نهایت منجر به فتح مکه گردید از مصادیق نرمش قهرمانانه است. این یادداشت برگرفته از برگرفته از کتاب سیاست خارجی پیامبر، تالیف سعید جلیلی، چاپ اول، بهار ۱۳۷۴ است.

از مسائل مشهود در سیاست خارجی پیامبر «صلح» و «ترک جنگ» می‌باشد. بررسی صلح در کنار جنگهای متعددی که پیامبر داشته‌اند دارای اهمیت بسیاری است، آنچنانکه پیامبر پس از تشریع جهاد، حمله اصلی خود را متوجه مکه و مشرکین قریش نمودند. ۶ سال استراتژی جهاد با قریش، نشانگر اهمیت دادن پیامبر به مبارزه با قریش و تضعیف آن‌ها می‌باشد. اما در سال ششم هجرت تغییر استراتژی و اتخاذ استراتژی صلح مشاهده می‌شود. تحلیل صلح حدیبیه به عنوان یکی از بارز‌ترین نمونه‌ها، می‌تواند شاخص‌های انتخاب این استراتژی و اهمیت آن را آشکار سازد.

صلح حدیبیه در شرایطی واقع شد که پیامبر تا آن زمان ۶سال به جنگ با دشمن پرداخته بود و در آن سال از نظر قدرت و موقعیت در وضعیت بهتری نسبت به ۶سال قبل بودند اما با این وجود پیامبر صلح را برمی گزیند. پیامبر با در نظر گرفتن هدف غایی که گسترش اسلام در سراسر جهان بود، باید دامنه دعوت خویش را کم کم به خارج از محدوده مدینه و مکه و حتی شبه جزیره بگستراند. تا سال ششم پیامبر توانسته بود تا اسلام را در منطقه حجاز گسترش دهد و دشمنان خویش را در این منطقه به قدر کافی تضعیف نماید.

قریش بزرگ‌ترین و اصلیترین دشمن پیامبر، تمام سعی خویش را در مخالفت با پیامبر به کار برده بود. اینک مشخص شده بود قریش دیگر توان وارد ساختن ضربه اساسی به مدینه را ندارد. پیامبر با بسیاری از قبایل منطقه نیز ارتباط برقرار نموده است و باید به نقاط دوردست‌تر بپردازد. دو ابرقدرت روم و ایران هنوز به اسلام دعوت نشده بودند. لحن نامه‌هایی که پیامبر به سران کشور‌ها نوشتند لحن قاطعی بود. این لحن، آمادگی برای هرگونه خطر احتمالی را می‌طلبید و پیامبر باید از قبل چنین آمادگی را فراهم سازد.

پیامبر دریافته بود که برای پرداختن به خارج از شبه جزیره، می‌بایستی در منطقه ثبات حکم فرما شود و پیامبر دیگر منازعی در منطقه نداشته باشد. لازمه پرداختن به خارج، حضور بلامنازع در منطقه است و برای اینکار یا باید دشمن مقهور شود و یا اینکه خاطرجمع شد که دیگر ازناحیه وی مزاحمتی ایجاد نخواهد شد. بدین سبب پیامبر با حرکت به سوی مکه و نمایشی از قدرت را طرح ریزی می‌نمایند. مانوری که منجر به صلح حدیبیه شد و بوسیله آن ایشان توانست به مقصود خویش، ایجاد ثبات در منطقه و تبلیغ اسلام درخارج شبه جزیره برسد.

در این قسمت ابزار‌ها و تاکتیک های پیامبر در در صلح حدیبیه مورد بررسی خواهد گرفت:

۱) ایجاد زمینه برای تحقق استراتژی

پیامبر چون قصد حرکت به سمت مکه را نمود باید زمینه را برای مقهور ساختن دشمن فراهم می‌نمود. بهترین شیوه جنگ سرد بود، کاری که قریش به دلایل ملاحظات سیاسی نتواند عکس العملی نشان دهد. پیامبر قصد عمره می‌نماید، سنت مشترکی که بسیاری از قبایل به آن عمل می‌نمایند و قریش نیز به عنوان متولیان کعبه نمی‌توانند مانع آن شوند. استفاده از این سنت مشترک می‌تواند وسیله‌ای کارساز باشد، پس پیامبر تمامی همپیمانان خویش را به سوی مکه فرامی خواند و خود نیز با بسیج ۱۵۰۰ نفر و برداشتن هفتاد قربانی راهی می‌شود. هم پیمانان می‌دانند ورود به مکه مساوی با شکستن شوکت قریش است و از دیگرسو قریش نمی‌توانند مانع ورود زائران به مکه شود، پس بحرانی در پیش خواهد بود بدین سبب از رفتن کناره می‌گیرند چرا که قریش در مدینه به پیامبر حمله کرد تا چه رسد به مکه.

اما پیامبر با هوشیاری کامل به سوی مکه حرکت می‌کنند و در جواب هریک از فرستادگان قریش می‌فرمایند: ما قصد جنگ نداریم و برای عمره آمده‌ایم و آوردن قربانی را گواه بر این موضوع می‌گیرد. نشان دادن قربانی‌ها به قریش و اعلام اینکه هدف زیارت است، کارساز می‌شود. در مکه اختلاف می‌افتد. عده‌ای معتقدند نمی‌توان جلوی زائرین را گرفت و قریش معتقدند اگر برای حج هم آمده‌اند نباید وارد شهر شوند چرا که این مطلب ورد زبان قبایل عرب خواهد شد. این زمینه سازی باعث می‌شود قریش که در ابتدا طلب صلح نداشتند برای جلوگیری از ورود پیامبر به مکه خواهان صلح شوند. اینک برای قریش مهم‌تر از هرچیز جلوگیری از ورود پیامبر به مکه است تا شاید در پرتو آن شوکت قریش باقی بماند. مشکلی که قریش دچار آن شده بود راه حل آن صلح با پیامبر و جلوگیری از ورود ایشان به مکه بود و این‌‌ همان خواسته پیامبر بود. وادار نمودن دشمن به ترک جنگ و عدم مزاحمت تا بتوان به دیگر نقاط جهان پرداخت

حرکت پیامبر بهترین زمینه را برای تحمیل صلح به قریش فراهم نمود. خود رسول اکرم در اینباره می‌فرمایند: «مشرکین از شما طلب صلح کردند و تمایل داشتند که با شما در امان باشند و حال آنکه قبل از آن نسبت به شما کراهت داشتند».

۲) دیپلماسی

حضور پیامبر در نزدیکی مکه دشمن را به هراس می‌افکند، لذا مذاکره و ارسال پیام بین طرفین آغاز می‌شود. پیامبر سعی می‌نماید با یک دیپلماسی هوشیارانه خواسته خویش را بر قریش تحمیل نماید. ۸ بار فرستادگان طرفین برای مذاکره رفت و آمد می‌کنند.

بار اول «بشر بن سفیان» به نزد ایشان آمده و حضرت جواب می‌دهد: ما برای زیارت آمده‌ایم.

بار دوم «بدیل بن ورقا خزاعی» هم پیمان پیامبر را به نزد ایشان می‌فرستند، پیامبر دوباره می‌فرمایند: ما برای حج آمده‌ایم

پس از آن «مکرز بن خفض» فرستاده می‌شود و باز‌‌ همان جواب را می‌شنود

بار چهارم «حلیس بن علقمه» به نزد پیامبر فرستاده می‌شود و ایشان با‌شناختی که از روحیات وی داشتند دستور می‌دهند تا شترهای قربانی را به وی نشان دهند و او چون آن‌ها را می‌بیند متاثر شده و به نزد قریش برمی گردد و موافقت خویش را از ورود پیامبربه مکه اعلام می‌دارد. در مکه اختلاف می‌افتد قریش هراسان شده و اینبار «عروه بن مسعود» را به نزد پیامبر می‌فرستند تا با تهدید روحیه مسلمانان را تضعیف نماید اما مشاهده می‌کند که مسلمانان محبتی عظیم به ایشان دارند و برای ایشان حاضرند جان خویش را نیز فدا کنند پس به نزد قریش بازگشته و از وفاداری مسلمین به پیامبر و اراده عظیم آنان سخن می‌گوید.

رسول خدا تاکنون توانسته است با استفاده از سنن مشترک و نمایش قدرت مسلمانان، در تمامی مذاکرات دشمن را به بن بست برساند. اینک دشمن به دنبال بهانه‌ای برای جلوگیری از ورود پیامبر به مکه است، اگر پبامبر وارد مکه شود شوکت قریش شکسته خواهد شد و اگر مانع ورود ایشان شوند نیز به نحوی دیگر چرا که آنان، متولی کعبه‌اند و چنین حقی را ندارند، لذا قریش به دنبال بهانه‌ای می‌گردند تا بوسیله آن از این بحران رهایی یابند بدینوسیله «خراش بن امیه» فرستاده پیامبر را نه تنها به حضور نمی‌پذیرند بلکه نقشه قتل وی را نیز می‌ریزند اما پیامبر هوشیارانه هیچ عکس العملی نشان نمی‌دهند. از سوی دیگر قریش ۵۰ نفر را به سپاه پیامبر می‌فرستد تا چند نفر از مسلمانان را به اسارت بگیرند و بهانه‌ای برای جنگ پیدا شود، اما هر ۵۰ نفر توسط مسلمانان دستگیر می‌شوند و پیامبر دستور آزادی آن‌ها را می‌دهد. این حرکت مدبرانه پیامبر هر گونه عکس العملی را از دشمنن سلب می‌نماید.

پیامبر فرستاده دوم خویش «عثمان بن عفان» را به نزد ایشان می‌فرستد، آنان عثمان را محبوس و شایعه می‌کنند عثمان به قتل رسیده است. این شایعه می‌تواند کارساز باشد، از یک سو ممکن است به بهانه آن مسلمانان جنگ را شروع نمایند و بعد هم با آزادی عثمان، خرده‌ای بر قریش نباشد و از دیگر سو قریش می‌توانست به ارزیابی سپاه پیامبر بپردازد که تا چه اندازه توان جنگ و مقابله با قریش را دارند و آیا آمادگی جنگیدن دارند یا خیر؟

اما پیامبر بسیار هوشیارانه عمل می‌نمایند، مسلمانان را برای جنگ با قریش بسیج نموده و ازآنان بیعت می‌گیرد که با قریش بجنگند و بیعت برای جنگ، نشانگر نیرویی جدی و قوی و تهدیدی مهم برای قریش بود. قریش مستاصل شده و خبر سلامت عثمان را به پیامبر می‌رساند قریش چاره‌ای جز صلح با پیامبر ندارد «سهیل بن عمرو» به نزد پیامبر فرستاده می‌شود تا قرارداد صلح را بنویسد، اما به او سفارش می‌شود تا جایی که می‌تواند سعی نماید تا مذاکره به بن بست برسد. اما پیامبر این نقشه را نیز خنثی می‌سازد. پیامبر هدفی بزرگ‌تر و لازمه آن صلح در منطقه است، پس باید انعطافهایی در مذ اکرات انجام دهد اگرچه فهم آن برای بعضی از اصحاب دشوار خواهد بود.

«سهیل بن عمرو» از ابتدای مذاکره، شروع به سنگ اندازی می‌نماید. نخست خواهان ننوشتن «بسم الله الرحمن الرحیم» می‌شود. اصحاب اشفته می‌شوند، اما پیامبر می‌فرمایند: آنچه او می‌خواهد بنویسد «بسمک اللهم» دوباره سهیل بن عمرو از نوشتن «محمد رسول الله» امتناع می‌نماید، پیامبر باز هم موافقت می‌نمایند. انعطافهای پیامبر سهیل را مقهور می‌نماید، در صلحنامه، سهیل بن عمرو چنین ماده‌ای را پیشنهاد می‌کند که:

اگر کسی از قریش بدون اجازه ولی خود به محمد ملحق شود او را به پیش ولی خود باید بازگرداند و هرکس از همراهان محمد به قریش ملحق شود او را به محمد بر نخواهند نگرداند.

این آخرین حربه دشمن برای فرار از صلح است، بعضی از اصحاب باز هم آشفته می‌شوند. اما پیامبر بازهم آن را می‌پذیرند و بدین ترتیب قرارداد صلح بر دشمن تحمیل می‌شود. اینک بر اساس قرارداد، پیامبر با یک دیپلماسی آگاهانه بزرگ‌ترین دشمن خویش را در منطقه خلع سلاح نموده و با خاطرجمعی می‌تواند اسلام را به بقیه نقاط گسترش دهد.

۳) تهدید به جنگ:

پیامبر برای تحمیل صلح بر دشمن به منطقه آمده بود، لذا باید از یک سو از موضع قوی با دشمن برخورد می‌نمود، واز یک سو باید با هوشیاری کامل مانع از هرگونه سنگ اندازی در راه صلح شود و از دیگر سو باید از موضعی قوی و بر‌تر با مسئله برخورد نماید. برای تحمیل صلح علاوه بر قراردادن دشمن در محظورات سیاسی، مهم‌ترین کار ترساندن وی از قوه نظامی است. بدین خاطر وقتی اولین فرستاده قریش برای تهدید به نزد پیامبر آمد ایشان با قاطعیت هرچه تمام‌تر فرمودند:

قریش چه گمان می‌گند؟ به خدا سوگند در راه دین خدا که مرا بدان مبعوث نموده آنقدر می‌جنگم تا خدا آن را پیروز گرداند و یا اینکه جان خود را بر سر این راه گذارم و از میان روم

و چون حضرت اطلاع یافت که قریش قصد دارد راه را بر ایشان ببندد پس از مشورت با اصحاب، اعلام کردند یا مهلت به آن‌ها می‌دهیم و یا می‌جنگیم. این تهدیدهای جدی که جلوه بارز آن در بیت زضوان عینیت یافت باعث شد تا قریش تدریجا به خود آمده و وحشتی در آنان ایجاد شود و به فکر مذاکره برای صلح بیفتند.

تهدیدهای پیامبر نشانگر آن است که اگرچه استراتژی پیامبر برقرای صلح بود اما تهدید به جنگ به عنوان یک تاکتیک ارزنده در جهت استراتژی صلح بکار گرفته شد و پیامبر از آن به عنوان وسیله‌ای موثر استفاده کردند و از طریق همین تاکتیک بود که توانستند دشمن را به تسلیم و راضی شدن به صلح وادارند.

۴) پیامدهای صلح:

برقراری صلح برای پیامبر و مسلمانان برکان فراوانی داشت. تعبیری که قرآن مجید برای موفقیت از صلح می‌کند راجع به هیچیک از جنگهای پیروزمند پیامبر نکرده است:

انا فتحنا لک فتحا مبینا

به گفته بیشتر تفاسیر معتبر، آیه فوق مربوط به صلح حدیبیه است. صلح نشانه اعتراف قریش به حکومت پیامبر بوده و بوسیله ان ایششان توانستند از جنگهای تحمیلی قریش فرار کنند.

اینکه شوکت قریش گرفته شده و کینه‌های قریش نسبت به پیامبر پوشانده شده بود و به تعبیر امام رضا (ع) این فتح تبعات و اثار سوء دعوت نسبت به قریش را از بین برد

پس از صلح بود که پیامبر توانستند با خاطری آسوده به سراغ یهودیان رفته و قلعه‌های خیبر را فتح نمایند.
پس از صلح بود که پیامبر طی نامه‌هایی به سران قدرتهای بزرگ وقت، آنان را با لحنی قاطع به اسلام دعوت نمایند
پس از صلح بود که پیامبر سپاهی عظیم را به سرحدات روم فرستادند. پس از صلح بود که جمع کثیری به اسلام گرویده و مسلمان شدند. وسرانجام پس از صلح بود که مکه فتح شد.

 نظر دهید »

نجات آمريكا توسط اسطوره هاي كليشه اي

30 شهریور 1392 توسط میرعیسی خانی

يكي از سياست هاي قديمي هاليوود تا به امروز دشمن تراشي براي آمريكا بوده است و به اين وسيله با القاي هراسي هميشگي به مردم اين كشور از وجود دشمن فرضي، قهرماناني اسطوره اي را نيز براي مردم آمريكا خلق كند. در بسياري از اين فيلم‌ها دشمنان آمريكا ماهيتي واقعي دارند ولي قدرت آنها بسيار بسيار بالاتر از آن چيزي است كه در واقعيت وجود دارد. به عنوان مثال مي توان به كره شمالي اشاره كرد كه چند سالي است در فيلم هاي هاليوودي در كنار مسلمانان به دشمني بسيار قدرتمند و تروريست هايي بي رحم تبديل شده است. اين دشمن سعي دارد كل مردم آمريكا را نابود كند.
شخصيت دشمن (يا دشمنان) در تمام اين فيلم ها بدون پرداخت است و حداكثر چيزي كه از اين دشمن به بيننده نشان داده مي شود، شخصيتي است بسيار سطحي، بدون عمق و نمونه نما كه از هيچ منطقي برخوردار نيست. او با بي رحمي تمام به آمريكا حمله مي كند و سعي دارد مردم آمريكا را بدون هيچ دليلي قتل عام كند.

** كره شمالي محور فيلم ها آمريكايي

—————————
در طي دو سال گذشته همزمان با وقايع سياسي حول محور بحران كره، شاهد فيلم‌ هايي از اين دست هستيم. در سال گذشته ميلادي فيلم طلوع سرخ ( Red Down ) به كار گرداني دن بردلي را شاهد بوديم كه ماجراي آن به حمله سربازان كره شمالي به آمريكا مربوط مي شد.
در اين فيلم ابتدا بحران اقتصادي اروپا خصوصا يونان، اسپانيا و پرتغال مطرح و سپس به حمله هاي سايبري به سيستم هاي امنيتي آمريكا اشاره مي شود. پس از آن به كره شمالي اشاره شد و علت اصلي تمام مشكلات جهان، كره شمالي معرفي مي شود. البته اينكه بحران اقتصادي و حمله هاي سايبري چه ارتباطي با كره شمالي دارد، تا انتهاي فيلم به آن اشاره نمي شود.
در ادامه گروهي از جوانان كه موفق به فرار از دست ارتش كره شده اند، تصميم مي گيرند با يكديگر متحد شوند و در قالب يك گروه پارتيزاني به مقابله با نظاميان كره اي برخيزند و موجبات آزادي آمريكا را فراهم آورند.

در سال جاري فيلم ديگري به نام اوليمپوس (كاخ سفيد) سقوط كرده است (Olympus Has Fallen ) به كارگرداني آنتوني فوكوآ در ماه مارس روي پرده رفت و به علت ساختار نسبتا بهتر خود در مقايسه با آثاري از اين دست، و نيز حضور هنرپيشگان معروفي چون جرارد باتلر در نقش مايك بنينگ، آرون اكهارت در نقش رئيس جمهور و مورگان فريمن در نقش رئيس مجلس نمايندگان ايالات متحده آمريكا، توانست از فروش خوبي برخوردار شود.

قصه اين فيلم حول شخصيت مايك بنينگ شكل گرفته و قرار است وي در تحولي بسيار جالب در ماجرايي اكشن و پر التهاب، به اسطوره انتهاي فيلم بدل شود.
در ابتداي فيلم حادثه اي براي اتومبيل رئيس جمهور رخ داد و مايك كه فرماده تيم محافظتي رئيس جمهور است، اقدام به نجات وي مي كند؛ اما نمي تواند همسر رئيس جمهور را نجات دهد و همسر رئيس جمهور در اين حادثه كشته مي شود. اين مساله موجب مي شود كه رئيس جمهور مايك را كه يادآور آن حادثه تلخ است كنار بگذارد. مايك رسما به قهرمان طرد شده فيلم تبديل مي شود و بايد در ادامه فيلم در تلاشي مجدد، خود را به اثبات برساند و در انتها به شخصيتي اسطوره اي بدل شود.
۱۸ ماه بعد تروريست هايي به سركردگي فردي به نام ين ساك كانگه به كاخ سفيد حمله مي كنند و پس از تصرف كاخ سفيد، رئيس جمهور و برخي از اعضاي بلندپايه آمريكا را گروگان مي گيرند.
تا اين فسمت از فيلم يكي اهداف اصلي و اوليه اين گونه فيلم ها (خلق دشمن) محقق شد.
تروريست ها به طرزي باورنكردني و با مهارتي فوق تصور، چنان كاخ سفيد را تسخير مي كنند كه گويي از نيرويي فرار طبيعي برخوردارند. جالب اينجاست كه ارتش آمريكا كه ادعاي قوي ترين نيروي نظامي دنيا را دارد، نمي تواند كوچكترين خللي در عمليات تروريست ها ايجاد كند.
با توجه به تاريخ سينماي آمريكا و فيلم هاي با همين مضمون، مي توان به راحتي به هدف دوم فيلم (خلق اسطوره اي آمريكايي) رسيد. مايك بنينگ - همانند جان مك كلاين قهرمان سري فيلم هاي جان سخت ( Die Hard ) - قهرماني است بدون تحولي دروني اما با حادثه اي روبرو مي شود كه تبعات آن جهاني است. اين نكته دقيقا همان عنصري است كه قهرمانان محبوب آمريكايي در اكثر فيلم هاي پر خرج و اكشن هاليوودي از بهره برده اند.
آمريكا در اين فيلم ها به نمايندگي از تمام دنيا مورد حمله قرار مي گيرد و خطري كه آمريكا را تهديد مي كند به گونه اي نمايش داده شده است كه تمام دنيا بايد از آن عنصر خطر آفرين در هراس باشند. پس از آن قهرمان آمريكايي با ويژگي هايي مشخص و كليشه اي براي نجات آمريكا و در واقع دنيا ظهور مي كند.
در اين فيلم نيز ابتدا تروريست هاي كره ايي، بسيار بي رحم به مخاطب نشان داده مي شوند. آن ها سعي دارند با بدست آوردن كد بمب هاي اتمي آمريكا، تمام آمريكا را نابود كنند. در اين ميان بنينگ جان خود را به خطر مي اندازد و براي نجات دنيا وارد عمل مي شود.
همچون همه فيلم ها از اين دست، خشونت بسيار بالاي تروريست ها رفتار بسيار خشن قهرمان آمريكايي را توجيه مي كند و همين موضوع باعث مي شود در انتهاي فيلم كه مايك شروع به كشتار تروريست ها مي كند، هيچگاه بيننده احساس نارضايتي نمي كند و كاملا به مايك به خاطر رفتار بي رحمانه اش حق خواهد داد.
اين فيلم به خوبي توانسته است در جهت دشمن تراشي و مظلوم نمايي آمريكا در دنياي خيالي حركت كند و اين موضوع را با آب و تاب فراوان، به مخاطب خود در آمريكا و ديگر كشورهاي دنيا نيز القا مي كند.
فيلم در انتها نيز نويد ظهور قهرماني اسطوره اي با اخلاقي كاملا آمريكايي را به دنيا مي دهد.

 نظر دهید »

درباره فیس‌بوک، توئیتر و مانیفست مرتضی آوینی

30 شهریور 1392 توسط میرعیسی خانی

در روزهای منتهی به انتخابات در پایگاه اجتماعی توئیتر که این روزها یکی از پرطرفدارترین پایگاه های اجتماعی فعال محسوب می شود، دیدن شناسه های کاربری به نام کاندیداهای انتخاباتی از آقای هاشمی رفسنجانی گرفته تا دکتر سعید جلیلی اتفاقی معمول بود. اینکه با وجود ممنوع بودن استفاده از این پایگاه های اجتماعی برخط نامزدهای ریاست جمهوری از امکانات ارتباطی آن ها تا حد ممکن استفاده کرده و می کنند شکی نیست؛ اما بعد از انتخابات ریاست جمهوری و با پیروزی دکتر حسن روحانی در انتخابات، حرف و حدیث ها در این زمینه وارد مرحله جدیدی شد. شاید برای اولین بار در توئیتر و فیس بوک شناسه هایی دیده می شدند که به نام مسوولان دولتی پست منتشر می کردند و حتی برخی منابع غربی بعضی خبرها را با استناد به این شناسه ها بر روی خروجی خود می گذاشتند. بحث درباره امکان استفاده ی از شبکه های اجتماعی که در دنیای مجازی آن را “وب2″ می نامند دوباره آغاز شد و البته این بار ماجرا جدی تر است.


اگر جه هدفی را که احتمالا برخی از مسوولان دولتی خصوصا آنهایی که حیطه هایی بزرگ تر از مرزهای ایران را پوشش می دهند، مخاطبان غیرایرانی و غیر ساکن در جمهوری اسلامی ایران است. اما مساله به همین جا محدود نمی شود. استفاده کننده گان از سرویس های مشهور شبکه های اجتماعی در ایران نیز تعداد قابل ملاحظه ای را تشکیل می دهند.این افراد که بسیاری از آنها در رده های سنی 18 تا 35 سال قرار دارند، کسانی هستند که حداقل یک بار در روز به حساب کاربری خود در شبکه های اجتماعی  سر می زنند و هر از چندی مطلبی را بر آن منتشر می کنند.

مخاطبان شبکه های اجتماعی در ایران چه کسانی هستند؟
شبکه های اجتماعی، پایگاه های اطلاعاتی خودساز هستند؛ این خود ساز به آن معناست که شبکه های اجتماعی در درون ماهیت خود اطلاعاتی را منتشر نمی کنند بلکه کاربران خود با استفاده از امکاناتی که این شبکه ها در اختیارشان قرار می دهند، مطالبی را منتشر می کنند و در اختیار دیگران قرار می دهند به این شکل به صورت مداوم مطالب این شبکه ها به روز می شود و البته خود مخاطبان و تولید کنندگان نقش مهمی در انتشار و توزیع تولیدات دارند.
ایده ی چنین شبکه هایی تنها مربوط به حوزه فناوری اطلاعات نمی شود. سال هاست که در علم بیونیک که اساسا مبنای آن کپی برداری از ساختارهای زنده و طبیعی و تبدیل آن به تولیدات تکنولوژیکی است به طراحی ساختارهایی فکر می شود که در آن خود ساختار و بخش های تشکیل دهنده ی آن به صورت خودکار، خود را ترمیم و رشد نماید. درست مانند یک ساختار زنده که سلول ها در صورت صدمه دیدن بخشی از آن ساختار زنده خودشان آن بخش را ترمیم می کنند و یا بر اساس یک فرآیند که ارتباطی با فضای بیرون ندارد؛ به صورت خودبخودی مسیر رشد ساختار را می پیمایند. در نانوتکنولوژی، و در بحث تئوری “نانو ماشین ها” چنین ویژگی هایی سال هاست که تحقیقات دانشمندان را به خود اختصاص داده است.


شبکه های اجتماعی نیز بر اساس همین تئوری طراحی شده اند، با این تفاوت که در شبکه های اجتماعی سلول ها و واحد های سازنده، خود زنده اند و افراد جامعه واقعی را تشکیل می دهند و البته همین امر هم مساله را ساده تر و سهل الوصول تر می سازد و هم پیچیده تر.
اما در ایران با توجه به موقعیت ژئو استراتژیک جمهوری اسلامی و نوع ارتباطی که در دهه های اخیر میان کشور ما و کشورهای غربی بر قرار بوده است، رسانه های بیش از این که وارد کارکردهای فرهنگی خود شوند رنگ و بوی امنیتی به خود گرفته اند. از یک سو، غرب که سکان بسیاری از اپراتورهای رسانه ای از جمله شبکه های اجتماعی را در دست دارد درباره ی ایران بیش از هر چیز بر کارکرد سیاسی و تاثیر گذاری سیاسی بر جامعه ایران با استفاده از این ابزارها تاکید کرده است؛ و البته بر هم زدن ثبات ایران هیچ وقت از اهداف این تاثیرگذاری ها بیرون نبوده است و از سوی دیگر، متاسفانه مدیران فرهنگی ما نیز در برخوردی منفعل بر تعاملی مبتنی بر پرده های آهنین پای فشرده اند. این سیاست انفعالی و در حقیقت دفاع انفعالی باعث شده است تا در ساختارهای فرهنگی ما بدون توجه به بسیاری از تفاوت هایی که میان ایران و کشوری مانند چین در تعاملات بین المللی وجود دارد الگوی چینی را در کنترل فضای مجازی پیش ببریم و عملا آن گونه که استفاده کنندگان امنیتی و سیاسی از کارکرد شبکه های اجتماعی برای مخاطب ایرانی تعریف کرده اند محقق شود.
صحبت درباره تفاوت های تعاملی بین المللی میان ایران و چین و اشتباهاتی که در الگو برداری از این سیستم صورت گرفته است بحثی مستقل و طولانی می طلبد؛ اما آنچه که در اینجا نباید از کنار آن گذشت نتیجه غایی دفاع منفعلانه در برابر حرکت هجومی مقابل است. همان طور که قبل از این هم گفتیم اولین نتیجه دفاع منفعلانه پذیرفتن تعاریف و قواین طرف مقابل و بازی در زمین اوست.
درست است که اینترنت و ساختارهای آن و بیشتر ابزارهایی که درش فعال هستند همگی ساخته و پرداخته ی یک تفکر یکپارچه و هدفمند غربی یا بهتر است بگوییم آمریکایی‌اند، اما درباره شبکه های مجازی و حتی دیگر بخش های اینترنت تنها یک بخش از تکنولوژی ارتباطی جدید را طراحی های از پیش شده تشکیل می دهند. نیم دیگر ماجرا کاربرانی هستند که در این ساختارها فعال می شوند و البته تولیداتی که آنها بر روی این شبکه منتشر می سازند، نیز در هویت بخشی به آن موثر هستند. با این وصف با تمام امکانی که طراح بودن و در اختیار داشتن زیر ساخت ها در دستان غرب می گذارد، سوراخ های فرهنگی جامعه اطلاعاتی آنچنان عریض و طویل است که نمی توان به این راحتی ها آن را مسدود کرد و مسر انتشار اندیشه را یک طرفه انگاشت. با این وصف وقتی با همه ی تاثیر گذاری موجود که آن را نفی نمی کنیم؛ ساختار فرهنگی کشور پا پس می کشد و میدان را با محدودیت های حذفی برای هجمه های سیاسی در شبکه های اجتماعی باز می گذارد به این معناست که مدیریت فرهنگی ما پذیرفته است، شبکه های اجتماعی در اینترنت با مخاطب قریب به میلیاردی آن تحت سیطره ی یک تفکر جهت دهی شده و ثابت سیاسی و فرهنگی است که جایی برای تنفس برای حضور ایران وانقلاب اسلامی ندارد. این دقیقا به معنای قبول شکست و تایید مالکیت غرب بر مجموعه ای از مخاطبان است که در هیچ مرزی نمی گنجند.
به عبارت دقیق تر بر خلاف آنچه که طرف مقابل می خواهد به عنوان یک امر بدیهی جا بیندازد، هیچ آمار دقیقی از گرایشات سیاسی و فکری کاربران ایرانی شبکه اجتماعی نیست که دلالت بر اپوزسیون یا مخالف بودن اکثریت آنها با نظام داشته باشد.بر همین اساس، متاسفانه هیچ آمار دقیقی از زمینه ها و امکاناتی که شبکه های اجتماعی می تواند در اختیار انقلاب اسلامی قرار دهد تدوین نشده و ما همچنان این ابزار را به بزرگترین تابوی تبلیغاتی علیه خود تبدیل کرده ایم.  

سید مرتضی آوینی و آخرین مقاله
سید مرتضی آوینی، شاید یکی از معدود کسانی باشد- اگر نگوییم که تنها او بود- که در حوزه فرهنگ و هنر پس از انقلاب اسلامی و براساس آموزه های آن و نیاز روز- و البته در بیشتر موارد نیاز آینده- نظریه پردازی کرد. او در قالب مقالات متعدد و در چارچوب یک نشریه تئوریک، خطوطی را ترسیم کرد که برای طراحی یک جبهه فرهنگی و ساز و کارهای تولید آثار هنری نیاز بود.


اگر چه در دستگاه تبلیغات رسمی امروز آوینی را تنها به واسطه صدای دلنشینش در برنامه روایت فتح می شناسند و روشنفکرتر ها او را صاحب سبکی در ساخت مستند – که مرحوم مددپور آن را با عنوان مستند اشراقی معرفی کرد - و کمتر اشاره ای به آنچه او درباره سینما، تلویزیون، ادبیات داستانی و رمان، موسیقی و حتی گرافیک نوشت و گفت، می شود.نظریات او درباره این هنر و ادبیات، برای مدیران فرهنگی گذشته و حال کشورمان، آن قدر خاص و دور از ذهن و البته غیر عملی است که مدیران فرهنگی ما ترجیح می دهند اساسا این نظریات را نادیده بگیرند. این نوع برخورد در زمان حیات آوینی، تند تر از این بود؛ تا جایی که اتهامات متعددی به مرتضی آوینی وارد می شد. عده ای او را لیبرال مسلک و جمعی دیگر چماقدارش می خواندند و همه ی این ها از آن جهت بود که آوینی میانه ای با انفعال و البته فریفتگی و مرعوب شدن نداشت. همه ی این ها را گفتیم تا به یکی از آخرین نوشته هایش یعنی مقاله ای با عنوان “انفجار اطلاعات” اشاره کنیم.
“انفجار اطلاعات! نمی دانم چرا من از این تعبیر آنچنان که باید نمی ترسم و حتی چه بسا مثل کسی که دیگر صبرش تمام شده است از فکر اینکه جهان به سرنوشت محتوم این عصر نزدیک تر می شود خوشحال می شوم. نیچه خطاب به فیلسوفان می گوید: « خانه هایتان را در دامنه های کوه آتشفشان بنا کنید » و من همه کسانی را که در جست و جوی حقیقتند مخاطب این سخن می یابم. «گریختن» مطلوب طبع کسانی است که فقط به عافیت می اندیشند و اگر نه، مرگ یک بار، زاری هم یک بار.”
عجیب است نه؟ انگار این جملات همین حالا  و در جواب کسانی نوشته شده است که امنیت را در خانه نشستن و بستن در و پنجره ها جستجو می کنند. در دامنه آتشفشان زندگی کردن یعنی به مواجهه با همه ی سوالات، شبهه ها و حتی تهاجمات رفتن و تکلیف ماجرا را در وسط میدان و نه در گوشه ی پست، معلوم کردن. حرفهای آوینی در این مقال صریح تر هم می شود.
دهکده جهانی واقعیت پیدا خواهد کرد، چه بخواهیم و چه نخواهیم. این حقیقت تنها ما را که شهروندان مطیعی برای این دهکده بزرگ نیستیم مضطرب نمی دارد و بلکه غرب را هم چه بسا بیش تر از ما به اضطراب می اندازد. ما شهروندان مطیعی برای دهکده جهانی نیستیم؛ این سخن نیاز به کمی توضیح دارد.
شهروندِ مطیع کسی است که وجود فردی اش مستحیل در جامعه ای است که پیرامون او وجود دارد. اعتراضی ندارد. استدلال های رسمی را می پذیرد و در صدق گفتار سیاستمداران تردید روا نمی دارد. تا آنجا تسلیم قوانین محلی است که عدالت را نه قبله قانون، که تابع آن می بیند. به آنچه فرا می خوانندش روی می آورد و از آنچه باز می دارندش پرهیز می کند. دروازه های گوش و چشم و عقلش برای پیام های پروپاگاندا باز است و مثلاً در ایران خودمان وقتی می شنود که «بانک فلان، بانک شماست »، باور می کند و پولش را در بانکی انبار می کند که جایزه بیش تری می دهد… و از این قبیل. و خوب! دهکده جهانی هم برای آنکه سر پا بماند به شهروندان مطیعی نیاز دارد که سرشان در آخور خودشان باشد.
اگر قرار باشد برای مسیر حرکت به دنبال مانیفست بگردیم شاید همین چند خط بهترین نقطه عزیمت باشد. اتفاقی که در این چند ساله و با همه ی نسخه هایی که برای چاره اندیشی مواجهه ی ما با ابزار های کوچک کننده دنیا صورت نبسته، اما در همین جا ممکن است بسیاری از دوستان و اهل علم و صاحب نظارن ان قلت بیاورند؛ که باید آنها را به فال نیک گرفت.چرا که هر یقینی از ابتدای شک جوانه می زند.
آنچنان که در ابتدا گفتیم ورود به مساله ما و نسبت شبکه های اجتماعی و انواع و اقسام شعبده های دهکده ی جهانی که در راه هستند، از یک اتفاق سیاسی جدی می شود؛ اما برای انقلابی که قدم اول خود را فرهنگی می داند و قبای فرهنگ را بر قامت خود می دوزد ناشایست است اگر با باد سیاست به هر سویی برود. حتی اگر باد سیاست مانند مورد اخیر یک سوال منطقی و درست را به جولان انداخته باشد. این داستان بسیار پیشتر مساله انقلاب و نظام بوده است، اما چه باید کرد که مدیران فرهنگی همواره پاک کردن صورت مساله را جوابگو تر از پاسخ به آن یافته اند.
شبکه های اجتماعی ابزاری است که برای نسل های آینده تبدیل به یک ماجرای عادی مانند تلویزیون و رادیو خواهد شد. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در دنیایی زندگی می کنیم که برای چندین سده در معادلات و طراحی زندگی در آن نقشی نداشته ایم؛ اولین نشانه های حیات در ما با دخالت در شرایط حیات در این دنیا دیده شد، و اگر بخواهیم آینده را ترسیم کنیم باید فعالانه نقش ایفا کنیم و این نقش از میان همین زندگی فعلی می گذرد.
“وقتی حصارهای اطلاعاتی فرو بریزد مردم جهان خواهند دید که این دژ ظاهراً مستحکم بنیان هایی بسیار پوسیده دارد که به تلنگری فرو خواهد ریخت. قدرت غرب، قدرتی بنیان گرفته بر جهل است و آگاهی های جمعی که انقلاب زا هستند به یکباره روی می آورند؛ همچون انفجار نور. شوروی نیز تا آن گاه که فصل فروپاشی اش آغاز نشده بود خود را قدرتمند و یکپارچه نشان می داد و غرب نیز آن را همچون دشمنی بزرگ در برابر خویش می انگاشت. تنها بعد از فروپاشی بود که باطن پوسیده و از هم گسیخته شوروی آشکار شد.”
قطعا حضور در میدان زندگی امروز اگر تلفات داشته باشد بر پنهان شدن در پشت دیوارهای آهنین ارجحیت دارد، این چیزی است که مدیران ما باید برای آن آرایش دقیق طراحی کنند نه این در فکر بنا کردن حصارهای حصین و ستبر غوطه خورند.
“و اما درباره خودمان. نباید بترسیم. حصارها تا هنگامی مفید فایده ای هستند که دزدان شب رو، بر زمین می زیند، اما آن گاه که دزدان از آسمان فرود می آیند، چگونه می توان به حصارها اطمینان کرد؟ پس باید از این اندیشه که حصارهایی بتوانند ما را از شرّ ماهواره ها محفوظ دارند، بیرون شد و « خانه را در دامنه آتشفشان بنا کرد. » باید در رو به رو شدن با واقعیت، به اندازه کافی جرئت و شجاعت داشت. غرب چنین است که در عین ضعف، بیش تر از همیشه رجز می خواند تا خود را در پناه وهم حفظ کند.”

 1 نظر

لزوم فهم صحيح سياست 'نرمش قهرمانانه' و شرط اصلي آن

28 شهریور 1392 توسط میرعیسی خانی

بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در جمع فرماندهان سپاه و خصوصا نکته‌اي که ايشان در باب «نرمش قهرمانانه» بيان داشتند موجب تحليل‌ها و بحث‌هاي مختلف سياسي شده است و برداشت‌هاي مختلفي از اين بيان ايشان صورت گرفته است که برخي به صواب نزديک‌تر و برخي از مفهوم اصلي سخن ايشان دورتر است. از اين رو به نظر مي‌رسد که شايسته است نگاهي دقيق‌تر و بهتر به بيانات و سخنان ايشان داشته باشيم تا به مفهوم مورد نظر مقام معظم رهبري نزديک‌تر شويم.

محورهاي اصلي سخنان رهبري

بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در اين ديدار يک مجموعه منسجم و مرتبط به هم بود که با دقت فراوان بيان شده است و از اين رو شايسته است که با دقت فراوان نيز مورد تحليل و تفسير قرار گيرد و در تقدم و تاخرهاي کلام ايشان دقت شود.

اگر بخواهيم فرازها و محورهاي اصلي سخنان ايشان در اين جمع مهم را مورد توجه قرار دهيم بايد بيان داشت که اين سخنان شامل بخش‌هاي زير بود:

1- تحليلي از نقش امام رضا عليه السلام در برابر دستگاه ظالم بني‌عباس

2- درس گرفتن از عمل امام رضا عليه اسلام در برنامه ريزي بلند مدت و وظيفه سپاه و شباهت آن به موضع امام رضا عليه السلام در اين بخش

3- نگاهي به کارنامه سپاه در طول دوران پس از انقلاب

4- ضرورت انقلابي زيستن و انقلابي ماندن و مخالفت با اين توجيه که دنيا تغيير کرده است

5- تبيين رابطه سپاه و سياست

6-  تبيين منطق انقلاب اسلامي مبني بر ظالم و مظلوم نشدن

7- تبيين علت دشمني دشمنان با انقلاب اسلامي و امام خميني رحمت الله عليه

8-  برنامه مداوم مستکبرين در گسترش جنگ، فساد و فقر

9- تبيين موضع جمهوري اسلامي در مساله هسته‌اى

10- اعلام موافقت با حركتهاى صحيح و منطقى ديپلماسى و مساله «نرمش قهرمانانه» و شرط اساسي آن

11- تاکيد بر آينده‌ى روشن انقلاب اسلامى

12- استدلال بر اين که آينده روشن انقلاب اسلامي امري حقيقي و قطعي است.

آنچه ذکر شد 12 فراز و محور اصلي بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي است که تقريبا با همين سير و با دقت هر چه تمامتر بيان شده است. (به خوانندگان گرامي توصيه اکيد مي‌شود که متن کامل اين بيانات را در اين آدرس مطالعه نمايند:)

در اين ميانه شاهد آن هستيم که برخي از اين سخنان مفصل و بيانات واضح ارائه شده در آن فقط به بحث نرمش قهرمانانه پرداخته و آن را شاهدي بر مساله صلح امام حسن عليه السلام مي‌گيرند و تصور مي‌کنند که از اين طريق رهبر معظم انقلاب در لفافه بيان کرده‌اند که اوضاع کشور ما مانند زمان صلح امام حسن عليه السلام است.












اين تصور تصوري غلط و نابجاست. البته صلح امام حسن عليه السلام امري در جاي خود حق و قابل قبول بوده و هست و وظيفه‌اي بوده است که امام معصوم عليه آلاف التحيه و الثناء انجام داده‌اند و گردي هم بر دامن آن نمي‌نشيند. اما نکته اين‌جاست که مساله امروز کشور ما مساله صلح امام حسن عليه السلام نيست.

شاهد اين مدعا همين بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي است که در آن بر سياست امام رضا عليه السلام به عنوان يک الگوي عملي و پيش روي ما تاکيد کرده است و نيز اين که ايشان به صراحت بر آينده روشن انقلاب اسلامي تاکيد کرده‌اند و اين آينده روشن را مستدل و با بيان دلايل آن ذکر کرده‌اند و تاکيد کرده‌اند که اين يک سخن سطحي و بيان يک آرزو نيست بلکه سخني از سر استدلال و با بيان منطقي است.

ايشان در استدلال بر اين آينده روشن انقلاب اسلامي خاطر نشان ساختند: “به نظر بنده، آينده، آينده‌ى روشنى است براى انقلاب اسلامى؛ نه به معناى يك دل‌خوش‌كُنَك، بلكه به معناى ملاحظه‌ى همه‌ى آنچه كه جلو چشم ما است. دو استدلال را اينجا انسان نگاه كند: يك استدلال، استدلال تجربه است؛ خب، ما از چه وضعيّتى در اوائل انقلاب، از لحاظ فقر نيروى انسانى، فقر نيروى مادّى، فقر سلاح، فقر تجربه‌ى مديريّتى و فقرهاى گوناگون ديگر، امروز به چه وضعيّتى رسيديم؛ غناى نيروى انسانى، غناى مادّى، غناى علمى، غناى سياسى، غناى آبرو و حيثيّت بين‌المللى…يك استدلال ديگر اين است كه ما داريم با منطق پيش ميرويم، با محاسبه‌ى علمى پيش ميرويم؛ طرف مقابل ما دچار ضعفهاى روزافزون و تناقضهاى درونى است به‌خاطر غلطِ فاحش بودنِ ساختِ درونى آن تمدّن؛ آنها دارند عقب‌نشينى ميكنند - البتّه لازم نيست به اين عقب‌نشينى اعتراف كرده باشند يا به طور محسوس و واضحى در حرفهاى آنها ديده بشود - واقع قضيّه اين است، حقيقت قضيّه اين است. وقتى يك ملّتى با محاسبه‌ى درست، با پيداكردن نقطه‌ى صحيح كار، كار را پيش ميبرد، قطعاً به نتايج مطلوب خواهد رسيد. ما گفته‌ايم «ساخت درونى نظام» بايد استحكام پيدا كند؛ ما گفته‌ايم «علم» بايستى رشد پيدا كند؛ ما گفته‌ايم «توليد داخلى» بايستى اساس كار باشد؛ ما گفته‌ايم «نگاه خوشبينانه به استعداد بومى كشور» بايستى جدّى باشد، استعدادها پرورش پيدا كند؛ اينها پايه‌هاى اصلى كار است. وقتى كشورى با تكيه‌ى به استعدادهاى درونى، با تكيه‌ى به ابتكار نيروى انسانى خود، با تكيه‌ى به علم و دانش خود، با تكيه‌ى به ايمان خود و با اتّحاد حركت ميكند، قطعاً به نتايج مطلوب خواهد رسيد".

مقام معظم رهبري همچنين در ديدار با مسئولان وزارت‌ امور خارجه‌ و نمايندگان‌ سياسی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ايران درباره ضرورت پرهيز از حالت دفاعى در مسائل سياسى به عنوان يكى از ويژگي‌هاى روحيه انقلابى تأكيد كرده و مي‌فرمايند:” نمايندگان سياسى جمهورى اسلامى ايران در جهان بايد تيزتر از شمشير، نرم‌تر از حرير و سخت‌تر از سنگ و پولاد باشند. عرصه سياست خارجى ميدان نرمشهاى قهرمانانه است، اما نرمشى كه در برابر دشمن تيز باشد. بنا بر اين ديپلماتهاى ما بايد در مواضع اصولى خود مستحكم بايستند و استقامت و پايمردى حضرت امام خمينى (رض) را الگوى خود قرار دهند.”
مقام معظم رهبرى روحيه تسليم ناپذيرى حضرت امام خمينى (رض) را موجب نجات كشور، ملت و انقلاب اسلامى دانستند و فرمودند: كسانى كه امام را قبول دارند بايد شكر گزار او باشند و كسانى كه با انقلاب دشمنى مى‌ورزند اما ايران را قبول دارند بايد خاك پاى امام را توتياى چشمشان كنند و خود را وامدار او بدانند زيرا استقامت و پايمردى امام (رض) بود كه موجب شد كه ايران بماند و تجزيه نشود.”

از اين رو بايد توجه داشت که با بياني که رهبر معظم انقلاب اسلامي داشته‌اند نمي‌توان برداشت‌هاي غلط برخي جريان‌هاي سياسي را پذيرفت و تصور کرد که ايران اسلامي دچار سستي و ضعفي شده است يا نسبت به آينده راه خويش دچار ترديد شده است و يا حاضر به کوتاه آمدن از اهداف خويش شده است. بلکه مساله نرمش قهرمانانه و شرط اساسي آن، که در تعبير رهبر معظم انقلاب اسلامي چنين بيان شد: «فراموش نكند كه طرفش كيست؛ فراموش نكند كه مشغول چه كارى است؛ اين شرط اصلى است؛ بفهمند كه دارند چه‌كار ميكنند، بدانند كه با چه كسى مواجهند، با چه كسى طرفند، آماج حمله‌ى طرف آنها كجاى مسئله است؛ اين را توجّه داشته باشند»؛ مصداقي براي اصل کلي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران است که همان سياست «عزت، حکمت و مصلحت» است.

ايشان همچنين در بياني مشهور تأکيد کردند که «من يک انقلابي هستم؛ ديپلمات نيستم.» که اين رهنمود بيانگر اين است که اگر هم قرار است نرمشي قهرمانانه در برابر حريف صورت پذيرد ضرورتاً مي‌بايست نرمشي انقلابي باشد نه ديپلماتيک.

 نظر دهید »

منبع تعبیر «نرمش قهرمانانه» رهبری کجاست؟

27 شهریور 1392 توسط میرعیسی خانی

رهبر معظم انقلاب در دیدار با فرماندهان سپاه از تعبیری در سخنان خود استفاده کردند که از دقت تاریخی، منطق شیعی و دینی متناسب با مقتضیات زمان برخوردار است. به راستی ایشان تعبیر “نرمش قهرمانانه” را از کدام منبع استخراج کرده اند و آیا این تعبیر تازه ای است؟

این تعبیر اگرچه شاید برای جامعه رسانه ای ما واژه ای تازه به ذهن بیاید اما 44 سال پیش آیت الله خامنه ای کتابی را ترجمه کردند که عنوان آن “صلح الحسن” نوشته “راضی آل یاسین” بود.

راضى آل یاسین از محققان معاصر نجفی تنها کتاب تحلیلى و تفصیلى را در موضوع صلح امام حسن( ع) نگاشته و آیت الله سید على خامنه اى این اثر را به فارسى برگردانده است. شاید تصور کنیم انتخاب یک عنوان افزوده بر نام کتاب، گویای ذوق ادبی مترجم باشد. “صلح‌الحسن” به “صلح امام حسن” ترجمه شده و در عین حال آیت الله خامنه ای عنوان ادیبانه‌ی دیگری را ذیل آن آورده است: “پرشکوه‌ترین نرمش قهرمانانه تاریخ".

روشن است که کاربرد قلم ادیبانه برای شرح حماسه‌های نظامی و نبردهای تند و تیز آسان است، اما در بیان حادثه‌ای که به صلح انجامیده، می‌بایست توانی دو چندان برای تبیین آن با استفاده از جملات و تعابیر به‌کار برد. حالا این عنوان جالب و نگاه عمیق تبیین شده بر اساس صلح، مع الاسف در همه این سال ها در پژوهش‌های جاری مورد بی‌توجهی قرار گرفته است.

امروز به ذهن می رسد که این کتاب مهم ترجمه شده توسط مقام معظم رهبری که منطق گفتاری ایشان مبتنی بر آن استوار است، ضرورتی تاریخی در عصر و زمانه ما باشد. فهم دقیق این مساله ما را وا می دارد تا یک بار دیگر به این کتاب رجوع کنیم. چنانکه ایشان در آن اشاره کرده اند : صلح در مدیریت جامعه اسلامی و در منطق شیعه یک “نرمش قهرمانانه” است و امام حسن (ع) در مقابل معاویه در شرائطی خاص قرار گرفت که برای مصالح حکومت اسلام و پابرجاماندن اصول اسلامی، از این منطق بهره گرفته است.

حال به بخش های مهم و تازه ای از سخنان امروز مقام معظم رهبری دقت کنید:

* امروز دنیای دیپلماسی پیچیده است. عرصه دیپلماسی، عرصه لبخند و درخواست مذاکره و مذاکره است اما همه این رفتارها باید در چارچوب چالش اصلی فهم و درک شود.

* ما با حرکت های صحیح و منطقی در سیاستهای خارجی و داخلی موافقیم. من با مسئله ای که سال ها پیش “نرمش قهرمانانه” خواندم، موافقم. چرا که این حرکت در مواقعی بسیار خوب و لازم است اما با پایبندی به یک شرط اصلی.

* درک ماهیت طرف مقابل و فهم صحیح هدفگذاری ، شرط اصلی استفاده از تاکتیک نرمش قهرمانانه است. یک کُشتی گیر فنی نیز برخی مواقع بدلیل فنی نرمش نشان میدهد اما فراموش نمیکند که حریفش کیست و هدف اصلی او چیست؟

 نظر دهید »

آشنایی اجمالی با ساختار تشکیلاتی فرقه های ضاله

27 شهریور 1392 توسط میرعیسی خانی

عبدالرحیم بیرانوند/  امروزه بسیاری از گروه های فرقه ای به طور فعال اقدام به عضو گیری، گسترش و کسب پول و قدرت در سراسر جهان می نمایند.این گروه ها اعضا یا هواداران خود را توسط کار های برنامه ریزی شده ذهنی، یا روند بازسازی فکری ،استثمار کرده و تحت نفوذ وکنترل کامل خود در می آورند. سوءاستفادۀ ذهنی می تواند به طریق یا روش های متعددی انجام شود.

در گذشته، فرقه ها با جذب افراد به اصطلاح حاشیه ای اجتماع یعنی افراد بدون وابستگی، افراد سرخورده و افراد نا راضی از هر نسل،جای پای خود را محکم می کردند. ولی گروههای فرقه ای امروز آنچنان نحوۀ برخورد و روش های مجاب سازی افراد را حرفه ای کرده اند که فراتر از چهار چوب معمولی در متن جریان اصلی جامعه حرکت می کنند.
فرهنگ لغات معمولی در خصوص فرقه داری تعاریف توصیفی معینی است. اما بهتر است از عبارت روابط فرقه ای برای بیان دقیق ترِ جریانات و عملکردهایی که در یک فرقه اتفاق می افتد استفاده کنیم. روابط فرقه ای عبارت از روابطی است که در آن یک فرد آگاهانه افراد دیگر را با استفاده از روش های خاصی وادار می کند تا به طور کامل (یا نسبتا کامل)در خصوص تقریبا همه ی تصمیمات مهم زندگی شان وابسته به او باشند، و به این پیروان عقیدتی اینطور القا می نماید که او دارای استعداد نبوغ یا دانش ویژه ای است. بر این اساس، فرقه حول فاکتور های زیر تعرف می شود.
الف: در بسیاری ازموارد یک فرد که عموماً بنیانگذار فرقه هم هست ، در بالای ساختار تشکیلاتی فرقه قرار گرفته و تصمیم گیری در وی متمرکز می شود. رهبران فرقه ها اغلب مردان و انتصابی و تحمیل گر هستند تمایل به اعمال اراده و تسلط داشته و اغلب به عنوان کاریسماتیک توصیف می شوند.آنان تکریم و ستایش را بر روی خود متمرکز می نمایند. روحانیون مذهب بر حق، تکریم و ستایش پیروان را به سمت خدا، معطوف می کنند در حالیکه رهبران فرقه ها، تمرکز را بر عشق، ایثار، وفاداری نسبت به شخص خود بنا می گذارند.
ب: فرقه ها در ساختار تشکیلاتی خودکامه هستند. رهبر فرقه به عنوان مقام عالی شناخته می شود.
ج: فنون خاص مجابسازی استثماری، یعنی پروسه های متعدد بازسازی فکری، مورد استفاده رهبران فرقه ها و سازمان های شبه فرقه ای برای وادار کردن افراد به پیوستن، ماندن و اطاعت کردن قرار می گیرد.فرقه ها تمایل به خودکامگی،تمام خواهی،کنترل رفتار اعضا، همچنین خودکامگی ایدولوژیک، بروز علنی تعصبات و افراتی گری در جهان بینی دارند.

انواع فرقه
یک فرقه می تواند حول هر محتوایی نظیر سیاست، مذهب،تجارت، سلامت جسم، روانشناسی و غیره شکل گرفته باشد. هر فردی که دارای قاطعیت کافی و مقداری جذبه و توان عوام فریبی باشد،یا حتی یک بازاریاب خوب که وقت و انرژی کافی صرف کند، به سادگی می تواند پیروانی حول تقریبا هر موضوعی گردآورد. فرقه ها ،از هر نوعی که باشند دارای رهبران فرقه ای مجربی هستند که افراد محزون، تنها و سرخوده و کسانی که صرفا به دلیلی در دسترس هستند و یا افرادی به دعوتی در یک نقطه بحرانی در زندگیشان،پاسخ مثبت داده اند را مجبور به پیوستن می کنند.

تفاوت فرقه ها با گروههای معمولی
با توجه به مجموعه مطالب ذکر شده، در بیان تعریف و خصوصیات یک فرقه باید روی سه ویژگی زیر نسبت به تفاوت یک فرقه با یک گروه معمولی متمرکز شد.
1. فرقه ها توسط رهبران کاریسماتیک یا قوی که هرم قدرت و منابع مادی را کنترل می نمایند، تأسیس شده یا هدایت می شوند، در مقابل، گروههای معمولی تمایل دارند که ساختار تشکیلاتی را به حداقل رسانده و قدرت طلبان را خنثی یا اخراج نمایند.
2. فرقه ها داری نوعی کلام و بیان آشکار به شکل یک کتاب، مانیفست،با دکترین هستند.در حالی که گروههای معمولی تشویق به تعهد عمومی نسبت به صلح و آزادی کرده و از موسسات کنترل کننده مادر رویگردان می باشد.
3. فرقه ها مرزهای غیر قابل عبور ترسیم کرده، اعضایشان را به طریق مختلف کنترل نموده و به کسانی که می خواهند فرقه را ترک کنند،تحت عناوین بریده، مزدور و خائن حمله میکنند.
آنها اعضای جدید را با انرژی فوق العاده ای جذب نموده، پول فراوانی جمع کرده و نظرات خصمانه ای توأم با عدم اعتماد را نسبت به جهان خارج از تشکیلات جا می اندازند. در عوض، گروههای معمولی نسبتا گشاده و باز هستند. مرزهای آنها پرده های قابل عبوری هستند که مردم نسبتا بدون اشکال از آنها رفت و آمد دارند که در صورت تمایل به مراجعاتشان ادامه بدهند و یا در صورت عدم تمایل، به جامعه ای که از نظر گروهی متفاوت تعریف می شود ، برگردند.
بنابرین اغلب گروهای معمولی، بر اساس تعاریف فوق، به نظر می رسد تهدید نسبتا کمی را متوجه می نمایند. در مقابل بسیاری از فرقه ها بطور فزاینده ای خطرناک هم برای اعضایشان و هم برای دیگران به حساب می آیند. والسلام

 نظر دهید »

تشیعی که از لندن و آمریکا تبلیغ شود به درد شیعه نمی‌خورد

27 شهریور 1392 توسط میرعیسی خانی

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز(چهارشنبه) در دیدار کارگزاران حج امسال، حج را مایه اقتدار سیاسی، فرهنگی و معنوی جامعه اسلامی دانستند و با اشاره به شرایط کنونی جهان اسلام و منطقه و تلاش بدخواهان برای ایجاد درگیری میان مسلمانان به بهانه اختلاف‌های مذهبی و همچنین تهدیدها و آتش‌افروزی‌های سلطه‌گران فرمودند: امیدواریم رویکرد جدید آمریکا در قبال سوریه، جدی و به دور از فریب، و برگشت واقعی از رویکرد خودسرانه و غلط چند هفته اخیر باشد.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه یکی از لوازم حج واقعی، رفتار برادرانه‌ مسلمانان در عرصه این فریضه بزرگ است، افزودند: دوری از جدال در ایام حج که در قرآن کریم بر آن تأکید شده به معنای جدال نداشتن برادران دینی و مسلمان با یکدیگر است که هم شامل پرهیز از جدال زبانی و هم پرهیز از تنافر قلبی می‌شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: متأسفانه برخی کج‌فهم‌ها، با تفسیر غلط از جدال نداشتن در ایام حج، تلاش دارند فلسفه برگزاری مراسم برائت از مشرکین را زیر سؤال ببرند در حالی‌که جدال با شرک و کفر، از اساسی‌ترین دستورات اسلام است.

ایشان مسلمانان را به هوشیاری در قبال نقشه بدخواهان برای ایجاد اختلاف‌ها و درگیری‌های مذهبی فراخواندند و تأکید کردند: دشمنان امت اسلامی بخوبی متوجه شده‌اند درگیری مذاهب اسلامی به نفع رژیم غاصب صهیونیستی است و بر همین اساس با راه‌اندازی گروه‌های تکفیری از یک طرف و با ایجاد رسانه‌های به ظاهر اسلامی و حتی شیعی برای دامن زدن به اختلافات از طرف دیگر، بدنبال درگیر کردن مسلمانان با یکدیگر هستند.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: بزرگان تشیع اعم از حضرت امام(ره) و دیگران همواره بر حفظ اتحاد امت اسلامی تأکید کرده‌اند، بنابراین آن تشیّعی که با هدف دامن زدن به اختلافات، از رسانه‌هایی که در لندن و امریکا هستند، تبلیغ می‌شود، در مسیر شیعه واقعی نیست.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای یکی دیگر از نقاط قوت حج را که زمینه‌ساز اقتدار بیش از پیش آن می‌شود، تبادل فرهنگ اسلامی ناب میان مسلمانان و اطلاع از واقعیات و پیشرفت‌های جوامع اسلامی، در ایام حج دانستند و فرمودند: با توجه به حجم بسیار بالا و غیرقابل تصور رسانه‌های معاند نظام اسلامی، یکی از وظایف زائران ایرانی، معرفی و شناساندن چهره واقعی اسلام و شیعه و حقایق و پیشرفت‌های نظام اسلامی، از طریق زبان و عمل خود است.

ایشان با تأکید بر اینکه تقویت معنویت یکی دیگر از محورهای اصلی حج واقعی است، خاطرنشان کردند: ایمان قوی، توکل بر خدا و حسن ظن به وعده الهی که لازمه عبور از گذرگاه‌های دشوار و نهراسیدن از هیمنه ظاهری قدرت‌ها هستند، در حج بدست می‌آید.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به آتش افروزی دشمنان امت اسلامی در پاکستان، افغانستان، عراق، سوریه و بحرین به بهانه شیعه و سنی و کشته شدن صدها انسان بیگناه، گفتند: سلطه گران و ابرقدرتها بویژه امریکا برای رسیدن به منافع نامشروع خود از ویران کردن کشورها و کشتن انسانها هیچ ابایی ندارند.

حضرت آیت الله خامنه ای به تحولات سوریه و تهدیدهای چند هفته اخیر امریکاییها برای جنگ افروزی در منطقه، اشاره کردند و افزودند: آنها برای منافع ملی ادعایی خود که در واقع منافع صهیونیستها و سرمایه داران بزرگ است، حتی حاضر به آتش افروزی و پایمال کردن منافع کشورها و ملت های دیگر هستند.

ایشان با تأکید بر اینکه امیدواریم رویکرد جدید امریکا در قبال سوریه، جدی و به دور از بازی سیاسی باشد، خاطرنشان کردند: اگر چنین باشد، به معنای بازگشت امریکا از رویکرد خودسرانه و غلط چند هفته اخیر است.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: جمهوری اسلامی ایران با دقت و هوشیاری حوادث منطقه را دنبال می کند.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: ما به عنوان یک ملت بزرگ در این منطقه حساس، باید با نگاه درست و با استفاده از اقتدار اسلامی، اهداف والا و انسانی خود را که مبتنی بر اسلام است، در معرض دید همگان قرار دهیم و بشریت را به دستاوردِ حرکت براساس اسلام، دعوت کنیم.

ایشان خاطرنشان کردند: دستاوردِ حرکت براساس اسلام، ساخت اقتدار درونی ملت است که با ایمان راسخ، اتحاد آحاد مردم، عملکرد صحیح مسئولان، همدلی مردم و مسئولان و توکل بر خدا به دست می آید.

رهبر انقلاب اسلامی، عقل، معنویت، توکل، حرکت و عمل را پنج عنصر اساسی برای ساخت اقتدار درونی برشمردند و افزودند: حرکت نظام اسلامی در این مسیر و اقتدار روز افزون آن، قطعاً بر شرایط منطقه تأثیرگذار خواهد بود، همانگونه که تاکنون بوده است.

در ابتدای این دیدار حجت الاسلام والمسلمین قاضی عسکر نماینده ولی فقیه و سرپرست زایران ایرانی ضمن تبریک هفته حج و دهه‌ی کرامت، تدوین سند راهبردی حج، اهتمام به تقویت هرچه بیشتر قرآن، تلاش برای ایجاد تحول روحی در زائران از طریق آموزشهای قبل از تشرف، دفاع از حقوق زائران، تقویت امر تحقیق در رابطه با موضوعات مرتبط با حج، برگزاری همایش های تخصصی، ارتقاء سطح علمی روحانیون کاروانها، برگزاری دوره های آموزش زبان عربی و تدوین تجارب و آسیب شناسی برنامه های گذشته را از مهمترین فعالیت های بعثه مقام معظم رهبری بیان کرد.

آقای جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در گزارشی با بیان مجموعه تلاشهای صورت گرفته به منظور هماهنگی میان اجزاء دستگاههای مرتبط با حج برای انسجام بیشتر و خدمات رسانی هرچه بهتر به زائران گفت: حج فرصت مناسبی برای انتقال فرهنگ ایران اسلامی به سایر ملت هاست.

وی با تأکید بر اهمیت توجه به فلسفه، اسرار و معارف حج افزود: برقراری ارتباط بین شخصیت های دینی و علمی جمهوری اسلامی با دیگر شخصیت های جهان اسلام زمینه‌ی انسجام هرچه بیشتر امت اسلامی را فراهم خواهد کرد.

آقای اوحدی رئیس سازمان حج نیز با اشاره به اینکه در سال جاری 64000 زائر ایرانی در قالب 500 کاروان از 17 ایستگاه پروازی در سراسر کشور به حج اعزام خواهند شد گفت: سازمان حج همچنین پذیرای2000 زائر ایرانی مقیم خارج از کشور نیز می باشد.

وی تمرکز در استقرار زایران و خدمات رسانی به آنان و همچنین برپایی مراکز در مانی در برخی کاروان ها  و دو بیمارستان به صورت شبانه روزی در مکه مکرمه و مدینه منوره را از دیگر فعالیت های سازمان حج و زیارت بیان کرد.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 8
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 12
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 79
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

تنها یک دقیقه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • عرفانهای نو ظهور
  • ولایت فقیه
  • جنگ نرم
    • رسانه
    • اسباب بازی
    • فضای سایبری
  • معرفی کتاب
  • سبک زندگی
  • مناسبت ها
  • نقد فیلم


دریافت کد همین آهنگ برای وب
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس