شورای نظارت بر اسباب بازی را ازخواب بیدار کنید
سال هاست بحث نظارت بر محصولات تبلیغی غرب گفت وگو میشود. محصولاتی که موی رگی بر روح و روان فرزندان ایران اسلامی تأثیر میگذارد. الگو سازی این برنامه ها برای کودکان و خطرات پیش رو در این حوزه از جمله مواردی است که در متن زیر بدان پرداخته می شود. در روزهای اخیر نمایشگاهی با عنوان«دنیای اسباب بازی، آموزش و سرگرمی» در محل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تهران برگزار شد که ظاهراً زیر نظر «شورای نظارت بر اسباب بازی» بود. البته در همین ابتدا اذعان می کنیم که شرکت های تولیدی خوبی نیز در این نمایشگاه حضور داشتند و برخی از محصولات، واقعاً تحسین برانگیز بود.
به محض ورود به نمایشگاه با یک نمایشگر بزرگ روبرو میشدیم که در آن فیلم آموزش زبان برای کودکان پخش می شد. در این فیلم دو دختر و دو پسر انگلیسی زبان، حدود ۱۰ ساله در حال آواز خواندن و رقصیدن بودند که اگر قصد داشته باشید فرزندتان زبان انگلیسی یاد بگیرد چه شما بخواهید یا نه حتما در کنار آن رقصیدن، آن هم به شکل حرفهای و در کنار جنس مخالف خود را یاد خواهند گرفت. البته نگران نباشید چون همه محصولات این نمایشگاه زیر نظر شواری نظارت بر اسباب بازی بوده، حتما یادگیری رقص و… به صلاح فرزند شماست!
راجع به وضعیت ظاهری اغلب فروشندگان و غرفهداران نمایشگاهی که در سالن «حجاب» برگزار شد و حضور دختر و پسرهای جوان با قیافههای نامناسب و آرایشکرده نیز صحبتی به میان نمی آوریم که ظاهرا به پدیده عادی نمایشگاه های فرهنگی و غیر فرهنگی تبدیلشده و جای اعتراض ندارد. نکته قابل ذکر دیگر اینکه اکثر اسباب بازیهای این نمایشگاه خارجی بوده و قریب به اتفاق آنها حتی ترجمه فارسی هم نشده بودند. و احتمالا شاید به همین علت بسیار مهم!!؟، شورای نظارت بر اسباب بازی از آنها چیزی سر در نیاوره و لاجرم همه آنها را تایید کرده است.
هرچند در این نمایشگاه باربی وجود نداشت (و ظاهرا ممنوع شده بود) ولی اتفاقا همکارانش حضوری پر رنگ داشتند؛ همکارانی که مثل باربی هدفی جز حیازدایی و از بین بردن غیرت و عفت و حیا را در بین پسران و دختران کودک و نوجوان ما ندارند. چهرههایی مانند بن تن، بِرَتز، هانا مونتانا و مدرسه موسیقی. این آخری تصاویر ۳ جفت دوست دختر و دوست پسر است که شخصیتهای فیلمی هستند که در یک مدرسه موسیقی دائما در حال خواندن و رقصیدن با هم هستند و متاسفانه تصاویر آنها در حالتهای بسیار زشت و زننده، به وفور روی لوازم مربوط به نوجوانان ما دیده میشود.
مجدداً با اذعان به وجود محصولات خوب و مفید در برخی غرفهها، به معرفی چند محصول تهیه شده از این نمایشگاه میپردازیم:
کتابی با جلد گالینگور به همراه یک میکروفن که از آن به عنوان خودکار هم میشد استفاده کرد و دکمههایی که با فشار دادن آنها، موسیقی پخش میشود. محتوای این کتاب، معرفی تفصیلی رفتارها، گفتارها، نگاهها و سبک زندگیِ شخصیتهای مدرسه موسیقی بود. البته تصاویر زشت و شرمآور آن فقط در داخل کتاب نبود و اتفاقا روی جلد و پشت جلد کتاب نیز همان تصاویر زشت خودنمایی میکرد. البته شاید برخی ناظران معتقدند یک دختر و پسر جوان که با لباسهای نیمه عریان همدیگر را بغل کردهاند اشکالی نداشته و اصلا شاید برای پرورشِ فکر کودکان و نوجوانان، خوب هم باشد.
بسته دیگری، شبیه به بسته فوق و دارای میکروفن و… نیز به معرفی سر کار خانم هانامونتانا میپرداخت! این شخصیت به نوعی باربی جدید و زندهای است که کمکم دارد جای خودش را بر روی کیف و لباس و … کودکان باز میکند.
یکی دیگر از محصولات شگفت انگیز این نمایشگاه، وجود کتابی انگلیسی با عنوان «شاهزاده پارسی» بود که این هم مثل موارد دیگر، برگرفته از یک فیلم است که کتاب آن در نمایشگاه ارائه شده تا کودکان و نوجوانان ما فکرشان بیشتر پرورش پیدا کند. تصاویر بسیار زشتی از این شاهزاده ایرانی به همراه یک پرنسس ایرانی با لباسهای نیمه عریان در این کتاب وجود دارد. حال آنکه برای هیچ کس قابل انکار نیست که عفت و حیا در میان ایرانیان به شکل چشمگیری رواج داشته است. حتی ویل دورانت تاریخ نگار معروف در کتاب تاریخ تمدن ج۲ص ۷۸میگوید: «تجلیات پوشش در میان زنان ایرانی چنان چشمگیر است که برخی اندیشمندان و تمدن نگاران، ایران را منبع اصلی ترویج حجاب معرفی کرده اند.» و اتفاقا در این اثر فاخرِ!؟ ضد فرهنگی و البته تحت نظارت شورای نظارت، برای ما ایرانیها تاریخ کشور خودمان را تحریف کردهاند؛ تاریخ حیا و عفت زنان و مردان این سرزمین پاک و مقدس را.
پس از معرفی این سه محصول بعنوان مشت نمونه خروار چند فرضیه را می توان مطرح کرد:
نظارتِ شورای نظارت بر اسباب بازی، نظارت محتوایی نبوده و اصولاً محتوایی که اسباب بازی به کودک انتقال میدهد برای آنها موضوعیت ندارد. شاید هم نظارت، محتوایی بوده ولی از نگاه ناظران، مسأله حیا موضوعیت نداشته و اصولاً آنها از پروژه دقیق حیا زدایی دشمن بیخبر هستند یا برایشان بیاهمیت است. شاید با توجه به اینکه بعد از ۵۰-۶۰ سال که قضیه باربی لو رفته و در جهان به عنوان آموزگار سکس شناخته شده و در کشور ما نیز تا عمق وجود کودکانمان تاثیر گذاشته، تازه تصمیم گرفتند که باربی را حذف کنند. درحالیکه در شناسایی شخصیتهای تازه نفس و جدیدِ مؤثر و یکه تاز عرصه حیازدایی در کودکان و نوجوانان، (که با استفاده از بستری که باربی فراهم کرده، اتفاقا خیلی دقیق تر عمل میکنند) غافل و بیخبر هستند. بالاخره اگر چهره باربی براساس اصول زیباییشناختی یک ملاحتی، یک زیبایی زنانهای دارد، شخصیتهای مثل برتز و … نه تنها این زیبایی را ندارد بلکه چهرهشان تداعیکننده زنان بدکاره و به اصطلاح امروزیها، فَشِن است. اگر باربی طی این سالها (از زمان تولیدش در سال ۱۹۵۹ میلادی) تاکنون به دوست پسرش وفادار بوده است، شخصیتهای جدید، براساس قانون لذتگرایی و آزادی جنسی، هر زمان با یک دوست پسر دیده میشوند. متاسفانه الان دیگر نه تنها چشمان کودکان ما به تصاویر باربی عادت کرده و با آن اُنس گرفته است، بلکه خود ما هم عادت کردهایم که تمام شخصیتهای کارتونی را با یک همتا (یا اصطلاحاً پارتنر) از جنس مخالف ببینم. حتی وقتی نسخه جدید کارتونِ زورو به نام«ال زورو» از تلویزیون خودمان هم پخش میشود، شخصیت اول فیلم با یک دختر جوان که دوست او است، هنرنمایی میکند.
و شاید ۵۰-۶۰ سال دیگر که خدای نکرده رفتارها، گفتارها، نگاهها و سبک زندگی فرزندان ما مثل برتز و هانامونتانا و … شد و ارتباط با جنس مخالف به امری عادی تبدیل شد، ناظران ما از خواب بیدار شده و تصمیم خواهند گرفت که تصاویر اینها در نمایشگاه نباشد و خدا میداند که طی این مدت چه شخصیتهای الگوساز تازه نفسی برای کودکان ما طراحی شدهاند؟ حسن ختام این نوشتار نیز فرمایشی از رهبر فرزانه انقلاب است که می فرمایند:
«اگر یک انقلاب تحت فشار اقتصادی، سیاسی و تبلیغی قرار گیرد قابل ملامت نیست؛ ولی اگر این انقلاب نتواند فرزندش را تربیت کند قابل ملامت و سرزنش است»
۹ دی، شماره ۴۶