هرعیب که هست از مسلمانی ماست
رابطه اخلاق با مصرف
هر کجا که سخن از مصرف باشد، پای اخلاقیات نیز، به میان کشیده میشود. گویا اینکه، این دو مقوله نوعی رابطه لازم و ملزومی با یکدیگر دارند.
درواقع، میتوان اینگونه بیان کرد که مجموعه رفتارهای اخلاقی چه از نوع ناپسند آن و چه از نوع پسندیده آن، تأثیر مهمی در رفتارهای مصرفی انسانها به جای میگذارند. این تأثیرگذاری تا آن حد مهم است که ممکن است انسان در نتیجه این رفتارهای اخلاقی به اوج کمال و سعادت و یا به نهایت ذلت برسد. همانگونه که در قرآن کریم نمونهای از آن برای ما بهعنوان شاهد برای عبرتآموزی آورده شده است و آن ماجرای قارون است که با رفتارهای متکبرانه و خودخواهانه خود در مقوله مصرف، عاقبتی ذلتبار و ننگین برای خود رقم زد و عبرتی شد برای همه انسانها تا در چگونه مصرف کردن درآمد و ثروت خود راهی که او پیموده است را نپیمایند. آنچه که بیش از پیش موضوع اخلاق مصرف را مهم و جذاب جلوه میدهد سفارشها و راهکارهایی است که اسلام ـ اعم از قرآن و روایات ـ بر آنها اصرار میورزد بهگونهای که در برخی موارد، شدت و حدت لحن روایات به قدری عمیق و جدی است که گویی موضوع مورد بحث اصلی از اصول دین و یا فرعی از فروع دین را مورد توجه قرار داده است و یا در برخی موارد تعداد روایات در برخی از این رفتارهای مصرفی به قدری زیاد است که گمان وجوب از آنها برداشت میشود. در چنین فضایی است که اهمیت بحث اخلاق مصرف جلوهگر میشود و به تبع آن اهمیت ثمراتی که از این بحث در زندگی فردی و اجتماعی انسان بهوجود میآید نیز، روشن میشود.
الف) رابطه مصرف با اخلاق پسندیده
رابطه مصرف با اخلاق پسندیده یک رابطه دو منظوره است که از یک سو، نتیجه این رابطه به ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان در دنیا مربوط میشود و از سوی دیگر، موجب تعالی روح انسان و بهرهمند شدن او از عطایا و تفضلات الهی در آخرت میگردد.
اخلاق پسندیده یک ملکه نفسانی در راستای به فعلیت رساندن فضایل درونی انسان است و او را به کمال انسانیاش نزدیک میکند، به همین دلیل هر گاه هر رفتاری از رفتارهای انسانی، متخلق به این اخلاق پسندیده شود، آن رفتار نیز پسندیده خواهد شد و در نتیجه، ثمرات آن، در دو بُعد زندگی دنیوی و اخروی انسان نمایان میشود.
در محل بحث ما نیز، هرگاه مصرف ـ که یک رفتار عملی در راستای مدیریت درآمد و ثروت است ـ به اخلاق پسندیدهای مانند ایثار، شکرگزاری و غیره مزین شود، در دنیا در بُعد زندگی فردی و اجتماعی انسان و در آخرت در به کمال رسیدن و سعادت انسان تأثیر فراوانی خواهد گذاشت.
ب) رابطه مصرف با اخلاق ناپسند
نوع رفتارهای انسان متأثر از نوع خلقیات روحی و روانی اوست بهگونهای که اگر رفتاری از انسان سربزند ابتدا به کَند و کاو درباره اخلاقیات و روحیات او میپردازند و او را با آن اخلاقیات ارزیابی میکنند.
اگر انسان رفتارهای گوناگون خود را مدیریت کند به راحتی میتواند بر اعمال و کردار خود یک روانشناسی همهجانبه داشته باشد و در زندگی فردی و اجتماعی خود آن را بهکار گیرد.
درواقع، زندگی دنیایی انسان که از دو بُعد فردی و اجتماعی تشکیل شده است متأثر از این رفتارهایی است که از اخلاقیات انسان شکل میگیرد که البته، میتواند به عزت و سربلندی و یا به ذلت و سرشکستگی زندگی دنیوی او بیانجامد و همچنین، در بُعد زندگی اخروی انسان، این رفتارها میتواند به کمال و سعادت و یا به زیان و خسران و پشیمانی او بینجامد.
در مقوله مصرف نیز، اینگونه است که اگر موارد مصرفی انسان با اخلاقیات منفی و ناپسند همراه شود، زیانهای جبرانناپذیری در زندگی دنیوی و اخروی او ایجاد خواهد شد.
نتیجه آنکه:
الف) هم در قرآن و هم در روایات حضرات اهلبیت(علیهم السلام) به ارتباط تنگاتنگ بین مقوله مصرف و مقوله اخلاق اشاره شده است.
ب) مرتبط بودن مصرف با اخلاق در دو حوزه اخلاق پسندیده و اخلاق ناپسند به چشم میخورد.
بهعنوان نمونه میتوان رابطه مصرف با ایثار یا شکرگزاری را نام برد که در حوزه اخلاق پسندیده است و همچنین، در حوزه اخلاق ناپسند نیز، میتوان به رابطه مصرف با بخل یا زیادهخواهی اشاره کرد.
ج) این واقعیت مسلم است که بین مقوله مصرف و مقوله اخلاق رابطه مستقیم وجود دارد به گونهای که:
۱) تأثیر مصرف بر اخلاقِ یک انسان و یا بر عکس، تأثیر اخلاقِ انسان بر مصرف او کاملا نمایان است.
۲) اخلاق یک انسان میتواند بیانگر نوع رفتار مصرفی او در جامعه باشد و بر عکس رفتار مصرفی یک انسان میتواند بیانگر صفت اخلاقی او باشد. یعنی، اخلاق انسان بیان میکند که نوع رفتار مصرفی او صحیح است یا خیر؟ و همچنین، رفتار مصرفی انسان بیان میکند که آیا او از اخلاق پسندیده برخوردار است یا از اخلاق ناپسند؟
همانگونه که در بحث ایثار و نوعدوستی یا دگرگرایی و… میتوان این تأثیر را به خوبی مشاهده کرد که چگونه اخلاق خوب و پسندیده در رفتار مصرفی انسان تأثیرات مثبت بهوجود میآورد همین حرف در حوزه اخلاق ناپسند هم، جاری است که چگونگی تأثیرات بخل، رفاهطلبی، گناه و غیره بر رفتار مصرفی انسان کاملاً مشهود میشود.
تأثیرات اخلاق مصرف در توسعه همهجانبه
اگرچه در موضوع مورد بحث، اخلاق مصرف یک مقوله مرتبط با حوزه اقتصادی و توسعه اقتصادی است ولی، ثمرات آن در بسیاری از ابعاد زندگی فردی و اجتماعی افراد جامعه قابل تعمیم است.
در تبیین این بحث، ابتدا باید انواع اخلاق مصرف مورد بررسی قرار بگیرد و به دیدگاه قرآن و روایات در اینباره پرداخته شود که در پی آن، خود به خود تأثیرات انواع اخلاق مصرف در توسعه همهجانبه نمایان میشود.
اخلاق مصرف افراطی
اخلاق مصرف افراطی به آن نوعِ از مصرف اطلاق میشود که در آن هیچ قید و بندی چه از حیث کمیت و چه از حیث کیفیت رعایت نمیشود و بدون در نظر گرفتن آموزههای دینی و با توجه به سلیقههای شخصیِ منفی انجام میپذیرد.
نتیجه
از مجموع آیات و روایات استفاده میشود که اسراف یک اخلاق مصرفی منفیای است که:
اولاً: باعث محدویت در نعمتهای الهی نسبت به انسان میشود،
ثانیاً: موجب کاهش برکت اموال انسان میشود،
ثالثاً: شخص مسرف از مورد عنایت محبت خداوند واقع شدن محروم میشود.
در نتیجه، تأثیرات اسراف که یک نوع اخلاق مصرفی منفی است، در همه جنبهها از جمله جنبه توسعهای ـ اعم از توسعه در نعمتها و توسعه در برکت اموال و توسعه در خصوص عنایات الهی ـ کاملا نمایان است.
اخلاق مصرف تفریطی
اخلاق مصرف تفریطی به آن نوع از شیوه مصرف اطلاق میشود که با وسواس و بدسلیقهگی فراوان همراه است بهطوریکه، این نوع افراد خود، خانواده و افراد جامعه را به ستوه میآورند و خود و اطرافیانشان را به رنج و زحمت میاندازند.
اخلاق مصرف اعتدالی
میانهروی در مصرف از اخلاق مصرفیای است که تأثیرات بسیار زیادی در توسعه همهجانبه فرد دارد بهطوری که انسان هم در زندگی فردی و هم در زندگی اجتماعی خود، به خوبی میتواند این اثرات را احساس کند.
میانهروی امری پسندیده است که رعایت آن در تمام امور زندگی سفارش شده است و چه در امور مصرفی و چه امور غیرمصرفی مورد تاکید است.
مدل اسلام برای اخلاق مصرف
اسلام بهعنوان یک دین کامل و دینی که دارای برنامههای فردی و اجتماعی انسانساز در همه زمینهها بهویژه، در زمینه اقتصادی است، مدلها و الگوهای بسیار مفید و سازندهای در مقوله مصرف ارائه کرده است که بیانگر آن است که مدیریت مصرف در اسلام یک امر لازم و ضروری است.
برخی از این الگوهایی را که اسلام مورد تأکید قرار داده است بهگونهای است که فرهنگ مصرفی افراد جامعه را هدف قرار میدهد و با بیان برخی از رفتارهای پسندیده مانند ایثار، رعایت حقوق دیگران و… بهدنبال تصحیح رفتار مصرفی و رشد و کمال اخلاقی افراد است.
برخی دیگر از این الگوهای مورد تأکید اسلام به حوزه معرفتی افراد نظر دارد بهگونهای که با تشویق انسان بهسوی شناخت بیشتر خالق و روزیدهنده خود، به تصحیح رفتار مصرفی انسان منجر میشود و در نتیجه افراد به این مطلب یقین پیدا میکنند که اموال مصرفی موجود در دسترس آنان، موهبتی از جانب خداوند یکتا است و با توجه به همین مطلب در مصرف آن بیش از پیش مراعات میکنند.
و نیز، برخی دیگر از این الگوهای بیان شده از جانب اسلام به حوزه انگیزه افراد جامعه مربوط است که انسان با چه انگیزههایی به رفتارهای مصرفی مبادرت میورزد.
نتیجه آنکه:
الف) اسلام برای مقوله مصرف، الگوهای مصرفی قابل توجهای از قبیل الگوهای فرهنگی، معرفتی و انگیزهای دارد که این الگوها در عرصه اجرایی نیز، بسیار کارا هستند.
نمونههای بارز آن، دیگرگرایی و رعایت ارزشها، رعایت حدود مصرف در حوزه فرهنگی، شناخت سنتهای الهی و سپاسگزاری در حوزه معرفتی و همچنین، تصحیح انگیزه مصرف و مطلوبیت استفاده از نعمتها در حوزه انگیزهای است که زمینههای بسیار کارآمدی در عرصه اجرایی ایجاد میکنند و درواقع، پتانسیل بسیار قویای در رشد مادی و معنوی جامعه بهشمار میرود.
ب) مقوله مصرف در نظر اسلام فقط یک بحث مادی صرف نیست بلکه، اسلام به مقوله مصرف به چشم یک عنصر معنویای نگاه میکند که باعث قرب به خداوند متعال و موجب رشد و کمال فرد و اجتماع، میشود.
بهعنوان نمونه میتوان به انگیزههای مثبت و منفی اشاره کرد که جدای از دربرداشتن سود یا زیان مادی برای انسان، منفعتها و یا خسارتهای اخروی هم برای او بهدنبال خواهد داشت.
درواقع، اگر انگیزه، مثبت باشد ثواب اخروی را در پی دارد و اگر منفی باشد عذاب و هلاکت اخروی را بهدنبال دارد.
ج) مدلهای اسلام برای اخلاق مصرف محدود به زمان و مکان خاصی نیست و نیز، مخصوص جامعه خاصی نیست که نشود در جوامع دیگر آنها را پیاده کرد بلکه، الگوهای مصرفی اسلام برای همه زمانها و مکانها است و در همه جوامع بشری قابلیت اجرایی دارد.
هفته نامه پنجره شماره۴۱
صفحات: 1· 2