تنها یک دقیقه

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

جنگ دائمی اسلام و دشمنانش

الفتنة اکبر من القتل و لایزالون یقاتلونکم حتی یردّوکم عن دینکم إن استطاعوا - بقره / 217

امام خمینی (ره): نکتۀ مهمی که همۀ ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم ، این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همۀ هویت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند. به گفتۀ قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمی دارند مگر اینکه شما را از دین تان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیست ها و آمریکا و شوروی در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبی مان را لکه دار نمایند. آری اگر ملت ایران از همۀ اصول و  موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانۀ عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین - علیهم السلام- را با دست های خود ویران نماید ، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر ، آنها ابر قدرت باشند ما ضعیف ، آنها ولی و قیّم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها ، نه یک ایران با هویت ایرانی - اسلامی بلکه ایرانی که شناسنامه اش را آمریکا و شوروی صادر کند ، ایرانی که ارابۀ سیاست آمریکا یا شوروی را بکشد… . - صحیفۀ امام ، ج 21 ، ص 90 و91

چند سؤال از رئیس جمهور فردا!

14 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

بسم الله الرحمن الرحیم
در گرماگرم ثبت نام نامزدهاي رياست جمهوري گويا جمع بي شماري پيش خود گفته بودند: «…بد نیست ما هم برويم رئيس جمهور شويم!»
بيراه هم نرفته بودند. آنها به تجربه دريافته بودند؛ بي هيچ معونه مي توانند پاي در اين ميدان بگذارند. از هر طرفش را هم كه می گرفتند سود مي داد.
ترديدي ندارم، آنها که یکباره هجوم آوردند اگر يكبار و فقط براي يكبار اين آيات الهي را پيش خود تكرار مي كردند؛ سر از پا نشناخته براي ثبت نام در صف ستاد انتخابات وزارت كشور نمي ايستادند ولشكري را به همراه خود به محل نمي كشيدند. آنجا كه فرمود:
«يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِيُرَوْا أَعْمالَهُم‏  فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَه‏  وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَه‏؛
در آن روز مردم پراكنده از قبرها بيرون مي آيند تا اعمال شان را به آنها بنمايانند. پس هركس به وزن ذرّه اي نيكي كرده باشد آن را مي بيند و هركس به وزن ذرّه اي بدي كرده باشد آن را مي بيند.»
با اين همه، براي گروه باقی مانده و آنكه دست آخر و با رأی مردم از صندوق بيرون مي آيد آرزوي توفيق خدمتگزاري به محرومان و عاقبت به خيري داريم و حسب وظيفه، سئوالاتي را فرارويشان قرار مي دهيم تا شايد پيش از ورود رسمي به ميدان درباره  اش بينديشند.
1.  چه تعريف و شناختي از «شرايط تاريخي» عصر حاضر و موقعيت جهان مستضعفان در آن شرایط داريد؟
2. موقعيت غرب و حوزة فرهنگي و تمدني اش را در آن شرايط تعريف شده تبيين فرماييد.
3. از آنجا كه همواره از ضرورت «توسعه» گفت وگو مي كنيد، مباني نظري توسعه و خاستگاه فرهنگي اش كدامند؟
4. استراتژي شما به عنوان رئيس دولت، براي آنچه كه مقام معظم رهبري از آن به عنوان «پيچ تاريخي» ياد فرمودند چيست؟ آیا هیچ گاه مجال تأمّل و شناسایی این امر را داشته اید؟
5. از آنجا كه سه جريان «صليبي، سلفي و صهيوني» در اتحادي نامقدّس براي انهدام و انعدام جهان مستضعفان و شيعيان همسو شده اند، استراتژي شما در سياست خارجي براي شكستن اين اتفاق و رخنه در آن چيست؟
6. با توجه به اينكه مثلث ناميمون «تركيه، قطر و سعودي»، همسو با غرب و صهيونيسم همة شيعيان را به مهلكه درافكنده و از نقش جمهوري اسلامي ايران در منطقه مي كاهند، سياست شما در قبال اين مثلث چيست؟
7. پوشيده نيست كه براساس دكترين « لوئی اشتراوس»، ايالات متحدة امريكا، همواره، براي حفظ امنيت، وحدت ملي و همچنين تنظيم سياست خارجي اش بر جعل دشمني فرضي (شوروي، اسلامگرايان، ايران …) تكيه مي كند و در كنار آن، صهيونيسم بين الملل نيز با مطرح كردن دائمي ايران اسلامي به عنوان خطر بالقوه و بالفعل، سياست هاي خود را دنبال كرده و كمك هاي مالي و تسليحاتي از غرب دريافت مي  كند، از این رو به شرط حفظ استراتژي نظام اسلامي، از چه سياستي براي خنثي سازي سياست امريكا و رژيم صهيونيستي پيروي خواهيد كرد؟
8. به عنوان حافظ منافع اين مردم، و با آگاهي دربارة مضمون و محتواي آيات سورة زلزال، برنامة شما براي برگردان اموال به يغما رفته و جلوگيري از به هدر رفتن اموال موجود ـ به شكل ها و گونه هاي مختلف ـ چيست؟ از كجا شروع مي كنيد؟ و آيا در خود توان مقابله با خاندان هاي زرسالار و پا گرفته در سال هاي اخير را مي بينيد؟
9. به عنوان رئيس شوراي عالي انقلاب فرهنگي و رئيس دولت، و با آگاهي از عدم تحقّق انقلاب فرهنگي، سياست شما براي رفع موانع و تسهيل حركت انقلابي در حوزة فرهنگي چيست؟
10. با توجه به ضرورت مطالعات استراتژيك در حوزة فرهنگ، چارچوب استراتژي و سياست كلان فرهنگي خود را بيان كنيد. (ضرورتاً به تعاريف اساسي دربارة «استراتژي»، «تاكتيك»، «برنامه» و تفاوت هر كدام در وقت پاسخگويي توجه فرماييد).
11. از آنجا كه يكي از راه هاي قطعي وابستگي بودجة عمومي به نفت اخذ ماليات است، براي دريافت ماليات از صدها شركت كلان و صنف ـ با توجه به قدرت و نفوذشان و شانه خالي كردن آنها از پرداخت ماليات ـ براي دريافت ماليات از آنها، از چه سياستي پيروي خواهيد كرد و آيا در خود آمادگي ورود به اين صحنة بزرگ را مي بينيد؟
12. چنان كه مي دانيد، به دلیل غفلت از ضرورت تحقق انقلاب فرهنگي و حفظ رويكرد معنوي و فرهنگي انقلاب و نظام اسلامي، رويكرد عمومي و حتي برنامه ها و سياست  هاي فرهنگي هم با رويكرد اقتصادي تعريف شده اند، حسب اين واقعه، خسارات بي شماري به كيان فرهنگي جامعة جوان ايراني وارد آمده است، برنامه ها و سياست هاي شما براي ترميم اين خسارات، جبران مافات و بازسازي كيان اخلاقي و فرهنگي جامعة جوان ما چيست؟
13. آيا مي دانيد منطقة «گاپ» كجاست؟ آيا مي دانيد در منطقة «آناتولي شرقي»، هم مرز با كردستان و آذربايجان، در يك مشاركت شيطاني ميان تركيه و رژيم صهيونيستي چه مي گذرد؟ … چنان كه در اين باره از اطلاعات كافي برخورداريد، استراتژي شما براي مقابله با پروژة «گاپ» چيست؟
14. چنان كه مي دانيد، طرح خاورميانه جديد توسط ائتلاف «غرب، رژيم صهيونيستي و هم پيمانان منطقه اي اش در حال اجراء است، استراتژي و سياست شما براي حراست از جغرافياي خاكي ايران اسلامي در قبال اين پروژه چيست؟ (با عرض معذرت، ابتداء و به طور اجمالي، پروژة خاورميانه جديد و اهداف مجريان آن را تشريح فرماييد).
15. چنانچه شرايط كنوني جهان و به ويژه شرق اسلامي به سوي وقايع ويژة سال هاي قبل از ظهور حضرت موعود مقدس پيش رود، (با پرهيز از گفت وگوهاي بي خاصيت و عمومي دربارة مهدويت، تعیین وقت نابخردانه و يا انجمن منحلة حجتيه)؛ الف) چه شناختي از نقشه كلي الهي درباره وقايع منطقه اي و فرامنطقه اي جغرافياي شيعيان، به استناد روايات مسلم داريد؟ ب) اين آگاهي چه تأثيري بر تنظيم مناسبات سياسي، اقتصادي و حتي نظامي جمهوري اسلامي ايران مي گذارد؟ ج) چه ساز و كاري براي جلوگيري از غفلت دربارة اين امر مهم تعريف مي كنيد؟
16. چنانكه «حركت به سوي احياء گري در حوزة فرهنگي و تمدني» را ضروري انقلاب و نظام اسلامي بدانیم؛
الف ـ استراتژي و سياست  ها و برنامه  هاي در حال اجرا (در حوزة شهرسازي، ارتباطات و رسانه ها، معماري، هنر و ادبيات …) را تا چه حد همسو با اين هدف كلان مي شناسيد؟
ب ـ اشكالات و ايرادات اساسي را در چه نقاطي ملاحظه و تعريف مي  كنيد؟
ج ـ برنامه و سياست شما براي اصلاح مواضع و بازسازي ويراني  ها چيستند؟
17. از استراتژيست ها و نظريه پردازان چه شناختی داريد و براي وارد ساختن آنها در حوزه هاي كلان تصميم سازي چه طرح و پيشنهادي داريد؟
18. «خلاء قانوني» را در كدام يك از مناسبات (سياسي، اقتصادي، فرهنگي و …) بيشتر مي شناسيد و براي زمينه سازي جبران و رفع اين نقيصه (همسو با ساير قوا) چه طرح و راهكاري را دنبال مي كنيد؟
19. صرف نظر از شعارها، به مهدويت و رويكرد مهدوي به معاملات و مناسبات خرد و كلان چه جايگاهي مي دهيد و براي اداء اين تكليف مهم چه سياست و يا روش هايي را پيشنهاد مي كنيد؟
20. با توجه به نقشي كه براي «ايران و ايرانيان» در واقعة شريف ظهور تعريف شده و ضرورتاً مكلف به ايفاء آن خواهند بود، براي ايجاد آمادگي همه جانبه و ايفاء اين نقش، در برنامه ريزي و سياست هاي خود چگونه آن راوارد مي سازيد؟
21. همة قراین وشواهد حاکی از پیشروی بحران های اقتصادی به سراسر جهان و ابتلاء عمومی مردم به آن است. از آنجا که روایات رسیده از حضرات معصومین (علیهم السلام) نیز مؤیّد این بحران های چند وجهی، قبل از واقعة شریف ظهور هستند، به عنوان رئیس دولت، اقدامات و استراتژی های بازدارندة شما در زمینة کشاورزی و تأمین غذای مردم کدامند؟
22. ….باقی بقای شما.
هماره خود را مهیای ارائة خدمات به خدمتگزاران این وطن اسلامی شناخته و درباره اش احساس تکلیف می کنیم. والسلام.
«موسسه فرهنگی موعود»

 نظر دهید »

نابودی سبک زندگی اسلامی (نقد فیلم رالی ایرانی)

13 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

چه بخواهیم چه نخواهیم رسانه ها به طور مستقیم در شکل دهی سبک زندگی افراد به ویژه قشر جوان تاثیر دارند و بسیاری از آنان با برنامه ریزی ، افکار عمومی را به سمتی خلاف باورهای دینی هدایت می کنند ؛ ماهواره با شبکه هایی چون فارسی وان، من و تو و…، تلفن همراه با فناوری بلوتوث و پیامکی خود، فضای مجازی هم با همه توان و این روزها پخش برنامه های مختلف در شبکه های خانگی و… طی سال‌های اخیر برنامه‌هایی برای بخش خانگی ساخته‌ شده‌اند كه به صورت دی‌وی‌دی در مراكز فرهنگی و سوپرماركت‌ها به فروش می‌رسند و در اختیار شهروندان قرار می‌گیرند. این تولیدات كه همیشه با حاشیه‌هایی روبه‌رو بوده‌اند در دو بخش سریال و برنامه‌هایی با موضوعیت سبك زندگی ساخته شده‌اند.

از این برنامه‌ها می‌توان به قهوه تلخ، قلب یخی، شام ایرانی و… اشاره كرد. آخرین برنامه‌ای كه در بخش سینمای خانگی ساخته و توزیع شد مجموعه رالی ایرانی است كه با انتقادها و حاشیه‌های زیادی همراه بوده است. رالی ایرانی با شركت به اصطلاح سوپراستارهای سینما در جریان یك مسابقه رالی با جریانات خاص تولید شده است. بازیگران حاضر در این فیلم مستند محمدرضا فروتن، سیروان خسروی، الناز شاكردوست، بهنوش بختیاری، سحر ولدبیگی،‌ نیما فلاح و فرزاد حسنی به‌عنوان مجری هستند.

 

این فیلم ساخته آرش معیریان با فیلمنامه‌نویسی و تهیه‌كنندگی سعید ابوطالب در قالب قسمت‌های دوگانه ساخته و راهی خانه‌های مردم شده است. اما چند نكته در مورد رالی ایرانی قابل توجه و بررسی است: اول اینكه اگر به این فیلم به‌عنوان نماد سبك زندگی ایرانی نگاه كنیم شاهد انحرافات و كج‌سلیقگی‌های كارگردان و بازیگرانی خواهیم بود كه چه در پوشش و چه در بیان راكت‌های بازیگری هیچ نشانی از زندگی ایرانی ندارند و تنها رواج‌دهنده زندگی غربی در بین‌ جوانان هستند.

   

برای مثال نوع پوشش بازیگران زن حاضر در این فیلم، پوششی غربی است كه هیچ تناسبی با فرهنگ دینی ـ ایرانی ایران ندارد و بارها از سوی مراجع قضایی مورد انتقاد قرار گرفته است. نكته اینجاست كه اگر الناز شاكردوست با آن لباس‌های بدن‌نما و دستمال سرش به‌جای حجاب در اذهان عمومی حاضر شود چه برخوردی از سوی نهادهای اجتماعی با او می‌شود؟ اگر گشت ارشاد را به عنوان نهادی برای مبارزه با بدحجابی و بی‌حجابی در جامعه در نظر بگیریم آیا با مشاهده این نوع پوشش با دارندگان آن برخورد نمی‌كند؟

 

اگر این فیلم به عنوان سبك زندگی در تلویزیون خانگی اكران شده است باید چند صباح دیگر شاهد حضور دختران با این نوع پوشش در اماكن عمومی باشیم و این موضوع ماهیتی ناهنجارگونه دارد. یا در مورد نحوه بیان و ادبیات الناز شاكردوست به عنوان دختر ایرانی سوپراستار حاضر در سینما و یا الگوی خیلی از جوانان این كشور باید دید چه وجاهتی برای این گونه بیان وجود دارد؟  

اگر در جامعه دخترانی با این ادبیات صحبت كنند به آنها چه لقبی می‌دهند و چگونه با آنها برخورد می‌كنند؟ وقاهت در نحوه بیان و پرورگری در برخورد با آقایان كجای سبك زندگی ایرانی وجود دارد كه دوستان سازنده این فیلم را به سبك زندگی ایرانی ربط می‌دهند؟ مگر نه اینكه الگوی دختران ایرانی حضرت زهرا (س) هستند. چگونه می‌توان رفتار الناز شاكردوست و دیگران بازیگران این فیلم را با سیره حضرت زهرا (س) تطبیق داد. خطاب كردن «داداشی» از سوی شاكردوست به فرزاد حسنی رواج سبك غربی ارتباط بین زن و مرد نامحرم است كه به راحتی در این فیلم رواج داده می‌شود.

نكته دوم در مورد این فیلم رواج زندگی اشرافی است كه چه در دین و چه در جامعه امروزی ایران منفور است و مورد انتقاد روحانیت و مردم قرار می‌گیرد. شروع این فیلم با مهمانی است كه بازیگران و مهمانان آن در شروع مراسم با ماشین‌های خاص و مدل بالا به مراسم می‌آیند و در ادامه با دیس‌های غذای بزرگ پذیرایی می‌شوند. این مدل مهمانی حتی بین متمولان جامعه هم رواج ندارد.

 

این ریخت و پاش‌ها مختص مهمانی‌های غربی و به اصطلاح پارتی‌های لس‌آنجلسی است كه به راحتی در این فیلم تبلیغ می‌شوند. و یا در قسمتی دیگر بازیگران زن این فیلم با بیان اینكه تا به حال نان و پنیر نخورده‌اند و نمی‌توانند بدون برنج زندگی كنند ساده زندگی كردن كه جزو سیره پیامبر معظم اسلام (ص) و اهل بیت (ع) است را به سخره می‌گیرند.

          

نكته آخر در مورد این فیلم رواج كارهای پسرانه‌ای است كه توسط دختران انجام می‌شود و به نوعی هنجارشكنی است. همین چند روز پیش بود كه حضرت امام خامنه‌ای در جلسه‌ای كه با حضور بانوان فعال در سیاست و جامعه داشتند فرمودند:آنچه كه باید مایه افتخار باشد، تعداد بالای زنان روشنفكر، فعال فرهنگی و سیاسی، و مجاهد است. ایشان با اشاره به نگاه یكسان اسلام به زن و مرد از لحاظ انسانی افزودند: از دیدگاه اسلام هریك از زن و مرد به لحاظ خلقت، ویژگیهای خاصی دارند اما از لحاظ حقوق انسانی و اجتماعی و ارزشهای معنوی و سیر تكامل معنوی، هیچ تفاوتی ندارند. رهبر انقلاب اسلامی تأكید كردند: نگاه صحیح به زن، نگاهی است كه او را در چارچوب جنس خود و ارزشهای تعالی دهنده آن بشناسد. اما این فیلم با بیانات مقام معظم رهبری به وضوح در تضاد است و به راحتی با نشان دادن موتورسوار شدن بازیگران زن زندگی غربی و حضور زنان در كارهای مردانه را رواج می‌دهد. در پایان ذكر این نكته كه فرهنگ و سبك زندگی ایرانی به شدت با این فیلم در تضاد است و باید از طرق مختلف به اطلاع مردم بر سر لازم است. رسانه‌های ما كه در لقای جمهوری اسلامی ایران فعالیت می‌كنند باید با برخورد با رواج چنین ناهنجاری‌هایی دین خود را به نظام بپردازند.

 4 نظر

بگذار مسلمان با مسلمان بجنگد‍!

13 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی


  “اليوت کوهن” استاد رشته روابط بين الملل دانشگاه جان هاپکينز آمريکا براي حرکت جديد ايالات متحده پس از حوادث يازدهم سپتامبر وضع کرد. بر اساس اين نظريه، آمريکا پس از پايان جنگ سرد ( که جنگ جهاني سوم بود) و با حادثه 11 سپتامبر سال 2001 وارد جنگ جهاني چهارم شده و بايد دشمن اصلي خود “اسلام مسلح” (بخوانيد اسلام جهادي) را مهار کند. سال گذشته مملو از حوادث متنوع در عرصه هاي داخلي و خارجي بود. اما مهم ترين موضوع در عرصه سياست بين الملل تداوم پروژه جنگ جهاني چهارم توسط محور خباثت (آمريکا- رژيم صهيونيستي- انگليس) بود که در سال جاري نيز پي گيري مي شود.

جنگ جهاني چهارم عبارتي است که پروفسور “اليوت کوهن” استاد رشته روابط بين الملل دانشگاه جان هاپکينز آمريکا براي حرکت جديد ايالات متحده پس از حوادث يازدهم سپتامبر وضع کرد. بر اساس اين نظريه، آمريکا پس از پايان جنگ سرد ( که جنگ جهاني سوم بود) و با حادثه 11 سپتامبر سال 2001 وارد جنگ جهاني چهارم شده و بايد دشمن اصلي خود “اسلام مسلح” (بخوانيد اسلام جهادي) را مهار کند. طرح و تفضيل نظريه جنگ جهاني چهارم را در نوشته هاي آينده مطرح مي کنم، اما بايد متذکر شد که در اين جنگ ايالات متحده از دکترين ها و استراتژي هاي متنوعي استفاده مي کند. از جمله دکترين هاي آمريکايي اتخاذ شده در اين منازعه، نسخه به روز شده دکترين “آلن دالاس” رئيس پيشين سازمان سيا است. دکترين دالاس اين بود که “بگذار آسيايي با آسيايي بجنگد” از نظر وي به جاي اينکه نيروهاي آمريکا در آسيا براي حفظ منافع واشنگتن بجنگد، بايد کاري کرد که آسيايي ها با آسيايي ها براي حفظ منافع نامشروع آمريکا مبارزه کنند، ورژن جديد و به روز شده دکترين دالاس که توسط آمريکا به کار گرفته شده از اين قرار است: “بگذار مسلمان با مسلمان بجنگد". مبتني بر اين دکترين براي حفظ و  بسط منافع آمريکا بايد مسلمانان را به جان يکديگر انداخت.

حمايت آمريکا از تروريستي به نام عبدالمالک ريگي و گروه موسوم به جندالله و تشويق و تجهيز گروهکي به نام پژاک تنها جزئي از تلاش هاي آمريکا براي تحقق اين فرمول مي باشد.

براي اجراي دکترين ها و عملياتي شدن آنها، طرح هاي عملياتي، تاکتيکي و تکنيکي به کار گرفته مي شود. به عنوان نمونه براي عملياتي شدن دکترين به روز شده دالاس در جهان اسلام، آمريکايي ها به برجسته سازي و اعلام خطر نسبت به شکل گيري “هلال شيعه” در خاورميانه پرداختند تا شيعيان و اهل تسنن را که مسلمان مي باشند با يکديگر درگير کنند.

از آنجايي که اصل“بگذار مسلمان با مسلمان بجنگد” در سطح جهان اسلام مي باشد، کاخ سفيدنشينان نسخه ايراني آن را نيز ارائه داده اند که مي گويد: “بگذار ايراني با ايراني بجنگد".

در چنين شرايطي و در پاسخ به اين استراتژي هاي درهم تنيده، مي بايست “ضد استراتژي” کارآمدي اتخاد مي شد. به صورت کلاسيک در طراحي استراتژي و ضد استراتژي سه گام وجود دارد.
1- شناخت دشمن
2- شناخت استراتژي دشمن
3- حمله نه به خود دشمن بلکه به استراتژي دشمن
رهبر معظم انقلاب اسلامي براي مقابله با استراتژي هاي ياد شده محور خباثت،  اتحاد و انسجام چه در سطح ملي و چه در سطح جهان اسلام را همواره شرط لازم برشمرده اند. البته نبايد آن را فقط به يک ضد استراتژي تقليل داد. طبيعي است اتحاد و انسجام براي عملياتي شدن نمي تواند در سطح شعار باقي بماند و نياز به طرح عملياتي دارد. چنانکه مقام معظم رهبري تهيه منشور وحدت اسلامي را به نخبگان جهان اسلام توصيه کردند. به اين ترتيب استراتژيست ها و کارشناسان سياسي ايران و جهان اسلام نيز بايد براي تحقق اتحاد ملي و انسجام اسلامي به طرح هاي عملياتي رو آورند. در سطح ملي و در سطح جهان اسلام ارائه و تعريف دشمن مشترک مي تواند از جمله اين اقدامات عملياتي باشد. در هر صورت بايد نيت و استراتژي محور خباثت را ناکارآمد کرد تا ديگر مسلمان با مسلمان نجنگد.

سيد حسن حسيني

 1 نظر

بمب جنسي؛ سلاح جديد ارتش آمريکا

13 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

 ساخت بمب جنسي به دليل توانايي‌هاي آن در بر هم زدن ساختار نيروهاي دشمن، با سرمايه‌گذاري بيشتري همراه شده است. منتقدان در برابر کارايي استفاده از چنين سلاح‌هايي عليه نيروهاي دشمن در عراق سؤالات زيادي را مطرح مي‌کنند؛ چرا که نيروهاي جنگجوي مسلمان، احتمالاً کشته شدن در يک عمليات انتحاري را بر يک زندگي توأم با همجنس‌بازي ترجيح خواهند داد.

در چند دهه اخير و به دنبال انجام مطالعات و آزمايش‌هاي مختلف در جهت توسعه زرادخانه سلاح‌هاي ميکروبي و شيميايي ارتش آمريکا، ساخت چند سلاح جديد نظير بمب‌هاي حاوي مواد حساسيت‌زاي پوستي، بمب‌هاي ايجاد کننده بوي بد دهان، بمب‌هاي نفخ‌آور و در نهايت بمب جنسي، در دستور کار پنتاگون قرار گرفته است. اما در اين ميان، ساخت بمب جنسي به دليل توانايي‌هاي آن در بر هم زدن ساختار نيروهاي دشمن، با سرمايه‌گذاري بيشتري همراه شده است. منتقدان در برابر کارايي استفاده از چنين سلاح‌هايي عليه نيروهاي دشمن در عراق سؤالات زيادي را مطرح مي‌کنند؛ چرا که نيروهاي جنگجوي مسلمان، احتمالاً کشته شدن در يک عمليات انتحاري را بر يک زندگي توأم با همجنس‌بازي ترجيح خواهند داد. نويسنده در اين مقاله با اشاره به سرمايه‌گذاري‌هاي ارتش آمريکا براي ساخت اين سلاح شيميايي جديد معتقد است که استفاده از اين سلاح عليه نيروهاي آمريکايي مي‌تواند به بروز يک فاجعه منجر گردد و جهنم کنوني درعراق را با وضعيتي بدتر روبه‌رو نمايد.


امروزه ديگر دکتر استرانگلاو در پژوهشکده (برادران) رايت نيروي هوايي ايالات متحده در دايتون اوهايو، سمتي ندارد. اما سيزده سال پيش، اين پژوهشکده از پنتاگون خواست که بودجه‌اي 5/7 ميليون دلاري را جهت انجام پژوهش بر روي پروژه ساخت بمبي که قادر به تبديل سربازان دشمن به افرادي همجنس‌باز باشد، تصويب نمايد.

براساس اسنادي که اخيراً توسط يک گروه بررسي کننده اسناد مربوط به توسعه سلاح‌هاي زيستي و مخارج آنها به دست آمده است، مديران اين آزمايشگاه به دنبال تحقق ساخت سلاحي غيرکشنده هستند که دشمن را به گونه‌اي غيرقابل تصور نابود نمايد.

ادوارد‌هاموند در گفت وگو با شبکه CBS در اين مورد مي‌گويد: «پژوهشکده اوهايوي نيروي هوايي، پيشنهاد ساخت بمبي را ارائه نموده که حاوي مواد شيميايي تحريک‌کننده نيروي جنسي سربازان دشمن مي‌باشد. آنان معتقدند که در سايه استفاده از اين بمب‌ها، واحدهاي دشمن از هم گسيخته گرديده و سربازان به صورتي غيرقابل تصور، براي يکديگر جذاب به نظر مي‌رسند.»

بايد دانست که در سال 2005 ميلادي، شبکه بي بي سي براي اولين بار خبر از طراحي و ساخت اين بمب داد. براساس گزارش بي‌بي‌سي، اگرچه در بررسي‌هاي به عمل آمده، تعدادي از سلاح‌هاي غيرکشنده پيشنهاد شده نظير مواد حساسيت‌زاي پوستي، مواد ايجادکننده بوي بد دهان، مواد نفخ‌آور و در نهايت، مواد شيميايي جذب کننده زنبورها به دور سربازان دشمن، مورد پذيرش قرار نگرفتند، اما رهبران پنتاگون، نظر مثبت خود را در مورد پروژه بمب جنسي اعلام نمودند. البته پافشاري پنتاگون بر انجام چنين پروژه‌هايي، يادآور رسوايي خريد چکش‌هاي معمولي اما 98 دلاري آنان براي ارتش ايالات متحده است.

در دوره‌اي که رئيس‌جمهور کلينتون در برابر همجنس‌بازان شعار «چيزي نپرس، چيزي نگو» را در پيش گرفت تا راه براي استخدام همجنس‌بازان در ارتش آمريکا باز شود، ايده ساخت بمب جنسي نيز به عنوان يک طرح جذاب مطرح شد. هرچند چنين برنامه‌هايي، سابقه‌اي ديرپا در ميان مقامات نظامي ايالات متحده دارد.

براساس گزارش تعدادي از مورخان، بمب «الکساندر کبير» در اصل يک بمب جنسي بوده است که قرن‌ها پيش مورد استفاده قرار گرفت. يک قرن پيش از آن نيز، در نبرد «ترموفيل» که حوادث آن اخيراً در فيلم سينمايي 300 به تصوير کشيده شده است و به نبرد تاريخي گروهي اندک از سپاه يونان با ارتش ايران مي‌پردازد، استفاده از بمب‌هاي جنسي گزارش گرديده است.

اما در مورد کارايي بمب‌هاي جنسي عليه جنگجويان عراقي، ترديدهاي زيادي وجود دارد؛ چرا که احتمالاً استفاده از چنين بمب‌هايي عليه آنان، آثاري معکوس براي ما خواهد داشت.
بسياري معتقدند که رزمندگان مسلمان ترجيح مي‌دهند که خود را در يک عمليات انتحاري عليه پست‌هاي بازرسي منفجر نمايند، اما ذلت يک زندگي توأم با همجنس‌بازي را نپذيرند. لذا به کارگيري اين سلاح از سوي ارتش آمريکا مي‌تواند به افزايش کشته‌هاي ما بيانجامد. اما بايد دانست که سرمايه‌گذاري 5/7 ميليون دلاري ارتش آمريکا بر روي ساخت چنين بمب‌هايي، مي‌تواند حتي به پايان يافتن سريع‌تر جنگ عراق نيز بيانجامد.

من معتقدم که با فرض استفاده دشمنان ما از چنين سلاحي عليه خود ما، کاربرد چنين سلاح‌هاي شيميايي نويني با محدوديت‌هاي اخلاقي زيادي روبروست. مثلاً فرض کنيد که يکي از اين بمب‌ها در پايگاه نظاميان آمريکايي در بغداد منفجر شود. آيا مي‌توان وضعيت اين نيروها را به دنبال چنين حمله‌اي تصور نمود؟

البته هم اينک نيز مخالفان زيادي در برابر حضور همجنس‌بازان در واحدهاي ارتش آمريکا وجود دارند. هرچند در سايه تغييرات کنوني، ممکن است تعداد اين افراد، بيشتر نيز گردد.
به ياد آوريد که هم اينک نيز ما در يک جهنم واقعي حضور پيدا کرده‌ايم. چرا که هيچ يک از ما در گذشته حتي تصور حضور نيروهايمان را در چنين جهنمي نمي‌کرديم و البته به‌کارگيري چنين سلاح‌هايي، تنها به بدتر شدن وضعيت اين جنگ خواهيد انجاميد.

توني نورمن
ماهنامه سیاحت غرب شماره 53

 2 نظر

ملت خطرناک از دیروز تا امروز

13 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

ملت خطرناکهمگان وقتی از هیتلر و حزب نازی در زمان جنگ جهانی دوم صحبت می‌کنند در کنار آن از آمریکا و متفقین به عنوان نجات دهنده بشریت! یاد می‌کنند، ولی نباید فراموش کرد وقتی هیتلر حتی با آن همه جنایات بشری، خواسته یا ناخواسته به ریشه کنی اسلاوهای اروپای شرقی اقدام نکرد و از سویی آنگلو ساکسون‌ها بدون اینکه جنایتکار جنگی محسوب شوند (شاید آن زمان رسانه‌ها به این اندازه پیشرفت نکرده بود) هندی‌های ساکن آمریکای شمالی را به راحتی از صفحه تاریخ حذف می‌کنند و شاید اگر هیتلر نیز می‌توانست نژادهای تحت امر کمونیست‌ها را حذف کند به عنوان دوست آمریکا معرفی می‌شد. روبرت کاگان در کتاب “از بهشت و قدرت” بر خلاف افکار عمومی که نسل اول آمریکا را آرمان‌گرا و در جستجوی مدینه فاضله معرفی می‌کند، با این نظریه‌ی اشتباه به شدت برخورد کرده بود. و نوشته‌های او اگرچه از زمان دیگری صحبت می‌کند ولی به اوضاع و احوال معاصر می‌پردازد. کاگان اعتقاد دارد سیاست اصلی آمریکا از همان آغاز پیدایش این کشور، سیاست کسب قدرت و دفع بیگانگان است و از همان آغاز آمریکایی‌ها دوست داشتند عاری از گناه بودن خود را در ذهن نسل‌های مختلف این کشور تلقین کنند.
روبرت کاگان در کتاب جدیدش تحت عنوان “ملت خطرناک” که در 527 صفحه توسط انتشارات آلفرد.ا.ناف به چاپ رسیده از همان آغازین صفحات اشتباه آمریکایی‌ها را به آنها گوشزد می‌کند. او می‌نویسد مردم این کشور دور و درون‌بین هستند و خود را بالای تپه‌ای احساس می‌کنند که می‌توان از بالای آن مردم شهر را زیر نظر داشت. 
اگرچه درحوادث اخیر جهان نام آمریکا را همواره به عنوان نفر اول خوانده‌ایم، ولی کاگان این رده‌بندی را بر خلاف عقاید عموم بازی سوء بین ملت‌ها ارزیابی می‌کند. از همان شروع درگیری بین جمهوری‌خواهان طرفدار جفرسون و فدرالهای همیلتون، همواره سیاست‌های داخلی و خارجی این کشور دچار سردرگمی بوده است. وقتی بریتانیا تصمیم می‌گرفت با تجارت برده مبارزه کند جنوبی‌ها (ایالت‌های جنوبی آمریکا) خشمگین می‌شدند و وقتی سرمایه داران انگلیسی به دلجویی از جنوبی‌ها اقدام می‌کردند، شمالی‌ها به رهبری سناتور “چارلز سامر” در ماساچوست اعتراضشان به هوا می‌رفت.
علاقه شدید برای فتح سرزمین‌های جدید و افزایش روزافزون تعداد برده‌های سیاه که بیشتر به کمک دوستان انگلیسی خود از هند آورده می‌شدند، این تصویر معصومانه‌ای که آمریکایی‌ها برای خود ترسیم کرده‌اند را، زشت و مسخره می‌نماید.
 در سال 1817 جان کوئینز آدامز، سفیر وقت آمریکا در لندن در گزارشی از احساسات ضد آمریکایی در اروپای آن زمان نوشت و گفت مردم اینجا احساس می کنند آمریکا ملتی خطرناک دارد و به عنوان عضوی از جامعه جهانی، در آینده مشکل ساز خواهد بود. البته شاید کاگان نام کتابش را از سخنان سفیر قدیم آمریکا در انگلیس الهام گرفته باشد؛ ولی منظور کاگان از خطرناک شاید وارونه جلوه دادن مفاهیم انسانی توسط آمریکایی‌ها باشد.
 او از تاریخ 200 ساله فتح سرزمین‌های جدید توسط آنگلو ساکسون‌ها می‌نویسد که چگونه از واژه‌ی “آزادی” برای انتشار خاک و فکرشان در سراسر قاره جدید استفاده می‌‌کردند.
 "آزادی"ای که لیبرال دموکرات‌های آن زمان آمریکا در رسیدن به اهداف خود دنبال می‌کردند، نه تعهد به نظریه‌های جامعه شناختی قرن 18 افرادی مثل “جان لاک” و “آدام اسمیت” داشت و نه در معانی رفع بورژوازی و مبارزه با سرمایه‌داری در افکار نسل جدید اواخر قرن نوزدهم خلاصه می‌شد. کاگان نیز به عنوان یک آمریکایی در بعضی از موارد حس نومحافظه‌کارانه خود را حفظ می‌کند و از مقایسه نسل‌کشی آمریکایی‌ها با حوادث جنگ جهانی دوم خودداری می‌کند.
 همگان وقتی از هیتلر و حزب نازی در زمان جنگ جهانی دوم صحبت می‌کنند در کنار آن از آمریکا و متفقین به عنوان نجات دهنده بشریت! یاد می‌کنند، ولی نباید فراموش کرد وقتی هیتلر حتی با آن همه جنایات بشری، خواسته یا ناخواسته به ریشه کنی اسلاوهای اروپای شرقی اقدام نکرد و از سویی آنگلو ساکسون‌ها بدون اینکه جنایتکار جنگی محسوب شوند (شاید آن زمان رسانه‌ها به این اندازه پیشرفت نکرده بود) هندی‌های ساکن آمریکای شمالی را به راحتی از صفحه تاریخ حذف می‌کنند و شاید اگر هیتلر نیز می‌توانست نژادهای تحت امر کمونیست‌ها را حذف کند به عنوان دوست آمریکا معرفی می‌شد.
 کاگان در هر کدام از فصول کتاب “ملت خطرناک” از روایت جنگ بین امپراطوری اسپانیا و آمریکا در سال 1898 گرفته تا دخالت آمریکا در جنگ جهانی دوم و اشغال عراق می‌نویسد و معتقد است که: “این ملت تنها فکرشان کشورگشایی بوده و در هر برهه‌ای از زمان بنا به منافع خود طرفی را می‌گرفتند که احتمال پیروزی‌اش را می‌دادند. بعضی اوقات بی جنگ با چین به ژاپن دست دوستی دراز می‌کردند و بعضی وقت‌ها نیز برای بمباران بندرهای ژاپنی از دوستان چینی خود کمک می‌گرفتند. “
 و این دخالتها در حالی شکل می‌گیرد که خود آمریکایی‌ها در داخل آرامش نداشته و ندارند. (در طی  9دوره ریاست جمهوری از پایان جنگ‌های داخلی تا ریاست جمهوری روزولت در سال 1904 ، افراد حایز صلاحیت این پست از میان افسران پیروز در جنگ های داخلی بین ایالت‌های شمالی و جنوبی انتخاب می‌شدند. ) کاگان در کتاب جدیدش در آمار جالبی از تاریخ قدرت‌های نظامی در جهان می‌نویسد: “کشورهای ضعیف امروزی مثل شیلی، بلژیک و حتی کشورهای حاشیه مدیترانه، ناوگان جنگی قدرتمندی نسبت به آمریکا داشته‌اند، ولی جای سوال باقی است که ساکسون‌ها چگونه و از چه منابعی توانستند تاریخ را به نفع خود رقم بزنند؟!
 با کنار گذاشتن انگیزه و اهداف پنهان و آشکار کاگان در نوشتن این گونه روایت از کشوری که خود به آن تعلق دارد، به طور کلی می‌توان او را در گروه نویسنده‌های نو محافظه کار قرار داد که بیشتر از زمان حال، مردمان گذشته را مورد نقد قرار می‌دهند.در “ملت خطرناک” کاگان با روایت گذشته، قصد دارد روند کلی سیاست داخلی و خارجی و حتی فرهنگ آمریکا را به تصویر بکشد و همانطور که آدامز در سال 1821 ملت آمریکا را خطرناک توصیف می کرد، او نیز به سیاست آمریکا در زمان کنونی، نگرش دور و درون داشته و معتقد است مردم جهان هنوز هم ملت آمریکا را خطرناک می‌دانند.

 2 نظر

پارادایم‌های نامتوازن از زنان و دختران در فیلم‌ها و انیمیشن‌های ویژه کودکان

12 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

چند سال پیش، هنگامی که خانم لجینا دیویس به همراه دختر دوساله‌اش مشغول دیدن چند کارتون و برنامة آموزشی پیش‌دبستانی بود، یک نکته تعجب وی را برانگیخت: پس دختران کجا هستند؟ چرا شخصیّت‌های دیروز دختر دنیای انیمیشن دیگر وجود ندارند؟ در سال‌های اخیر، به نظر می‌رسد، شخصیّت‌های جنگ‌جو، جونده یا سگ‌های پسر، بر همه فریم‌های انیمیشن سلطه دارند و ما شاهد یک شرایط غیر واقعی در تاریخ رسانه‌های تصویری خود هستیم.
 
اشاره:

امروزه وجود تصاویری اغواگرایانه، وسوسه‌کننده و البته نامتوازن از زنان و دختران در فیلم‌های سینمایی و انیمیشن‌های ویژة کودکان، برای اکثر مخاطبان رسانه‌ها، به امری پذیرفته تبدیل شده است. نویسنده با اشاره به یافته‌های یک تحقیق گسترده در این موضوع، معتقد است که این وضعیت نامتوازن در بخش فیلم‌های ویژة کودکان، سنگ بنای زندگی در چنین دنیایی را برای فرزندان ما فراهم خواهد کرد. خرید آثار مناسب هنری، می‌تواند به پایان این شرایط تحقیرآمیز و نامتناسب منجر شود.
چند سال پیش، هنگامی که خانم لجینا دیویس به همراه دختر دوساله‌اش مشغول دیدن چند کارتون و برنامة آموزشی پیش‌دبستانی بود، یک نکته تعجب وی را برانگیخت: پس دختران کجا هستند؟ چرا شخصیّت‌های دیروز دختر دنیای انیمیشن دیگر وجود ندارند؟ در سال‌های اخیر، به نظر می‌رسد، شخصیّت‌های جنگ‌جو، جونده یا سگ‌های پسر، بر همه فریم‌های انیمیشن سلطه دارند و ما شاهد یک شرایط غیر واقعی در تاریخ رسانه‌های تصویری خود هستیم.
خانم دیویس در لوس‌آنجلس به من چنین گفته بود: «من این موضوع را با یکی از رؤسای استودیوهای فیلم‌سازی مطرح کردم و از وی پرسیدم که آیا شما به این نکته توجه کرده‌اید که در برنامه‌های کودکان، دختران کمتری نسبت به پسران وجود دارند؟ البته وی به من چنین گفت: نه، نه. در ایالات متحده چنین موضوعی وجود ندارد. ما سال‌هاست که این موضوع را در کشور خود حل کرده‌ایم».
خانم دیویس یادآوری می‌کند که اشارة مدیر آن استودیو به وجود یک شخصیّت زن در همه آثار تولید شده در سال‌های اخیر باز می‌گردد. به نظر می‌رسید که نیاز به تحقیقی جامع در این زمینه وجود دارد. لذا وی تصمیم گرفت که داده‌های لازم را تهیّه کند. بدین ترتیب یک مؤسسه غیر دولتی تأسیس کرد و ظرف سه سال، با کمک استاد «دانشکدة روزنامه‌نگاری آنفبرگ» آقای استاسی اسمیت، به ارزیابی جایگاه شخصیّت‌های مذکر و مؤنث در آثار ساخته شده برای کودکان پرداخت. در روزهای 30 و31 ژانویة سال 2008 م. در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، خانم دیویس نتایج تحقیقاتش را با کمک «مؤسسه مطالعات جنسیّت و کودکان در رسانه‌ها» (GDIDM) ارائه کرد. در این جلسه که تعدادی از رؤسای استودیوهای فیلم‌سازی، نویسندگان، کارشناسان تعلیم و تربیت و دانشجویان حضور داشتند، سه نتیجه‌گیری اصلی این پژوهش برای حاضران مطرح شد:
1. ما در رسانه‌های تصویری خود، شاهد یک عدم توازن جنسیتی هستیم.
2. در قریب به اتّفاق این آثار، هنگام نمایش شخصیّت‌های مؤنث، این کاراکترها به صورتی بیش از حد سکسی ارائه می‌شوند.
3. بیشترین تمرکز در این شرایط نابرابر، به فیلم‌های انیمیشن و سپس فیلم‌های سینمایی ویژة کودکان باز می‌گردد که بر اساس طبقه‌بندی سنّی مخاطبان، شامل ایمن‌ترین فیلم‌های موجود در بازار می‌باشند.
به هر حال، دو نتیجه ابتدایی این پژوهش، سال‌هاست که در جامعه ما شناخته شده و تقریباً برای اکثر بینندگان معمولی رسانه‌‌ها تعجّب‌آور به شمار نمی‌روند، امّا نمی‌توان نتایج آماری ارائه شده را نادیده گرفت. مثلاً پس از بررسی پانزده هزار شخصیّت سخنگوی فیلم‌های مختلف در فیلم‌های ویژة کودکان و نوجوانان زیر سیزده سال و همچنین فیلم‌های ویژة افراد بالغ، تعداد مردان تقریباً سه برابر زنان بوده و تعداد قصه‌گوهای مرد هم چهار برابر قصه‌گوهای زن می‌باشد. (83 درصد در برابر 17 درصد).
همچنین پس از بررسی چهار هزار کاراکتر مؤنث (شخصیّت‌های دختر و زن انیمیشن یا حیوانات مختلف) مشخص شده است که این شخصیّت‌ها، پنج برابر شخصیّت‌های مذکور در آثار بررسی شده، خود را آرایش می‌کنند یا رفتارهایی اغواگرایانه و وسوسه‌کننده از خود نشان می‌دهند. همچنین با احتمال سه به یک، این کاراکترها، لباس‌هایی جلف و تحریک‌آمیز بر تن می‌کنند.
از سوی دیگر، هنگامی که زنان در فیلم‌های ردة کودکان ظاهر می‌شوند، با احتمال بیشتری از خود رفتارهایی محرک نشان می‌دهند، اغوا می‌شوند یا اقدامات رومانتیک از خود بروز می‌دهند.
زنان در این آثار، به گونه‌ای دراماتیک و اغواگرایانه، سه برابر مردان، بدن‌های موزون و متناسب دارند و بدین ترتیب الگوی یک بدن کشیده، لاغر و ترکه‌ای را از اوّلین سال‌های عمر به کودکان ما تحمیل می‌کنند. لذا گفته‌های یکی از مقامات شرکت «سونی»، باید یک هشدار جدی به حساب آید: «در بدن‌های استخوانی زنان نشان داده شده در فیلم‌های سینمایی و انیمیشن ویژه کودکان و نوجوانان، هیچ جایی برای رحم وجود ندارد».

٭ برگرفته از: سياحت غرب، ش 65، به نقل از:
www.Alternet.org
1.Sara Voorhees، بانوی نویسنده و منتقد با سابقه آثار سینمایی. وی از اعضای جامعه منتقدان آمریکا و عضو شورای مدیریت انجمن آموزش‌های رسانه‌ای است.

 نظر دهید »

دستور تشکیلاتی دراویش گنابادی در خصوص انتخابات +سند

12 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

 

 

سرکردگان دراویش گنابادی بعد از دستور رای به موسوی و کروبی در انتخابات ریاست جمهوری سال 88، این بار دستور به تحریم انتخابات را صادر کردند.

پس از سکوت طولانی سرکردگان دراویش گنابادی تا روشن شدن وضعیتشان نسبت به موضع‌گیری و طرفداری از یک کاندیدای خاص، خارج‌نشینان این فرقه از فرانسه دستور تشکیلاتی تحریم انتخابات را منتشر کردند. این اقدام در حالیاز سوی سران خارج‌نشین دراویش صورت می‌گیرد که نورعلی تابنده قطب این فرقه بارها در صحبت‌هایش، سیاست‌های خود را منطبق و هم‌سو با سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران خوانده است.

 نظر دهید »

اینفوگرافی / نقدی بر سخنان دکتر روحانی دربارۀ مذاکرات هسته ای

12 خرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 65
  • 66
  • 67
  • ...
  • 68
  • ...
  • 69
  • 70
  • 71
  • ...
  • 72
  • ...
  • 73
  • 74
  • 75
  • ...
  • 79
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

تنها یک دقیقه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • عرفانهای نو ظهور
  • ولایت فقیه
  • جنگ نرم
    • رسانه
    • اسباب بازی
    • فضای سایبری
  • معرفی کتاب
  • سبک زندگی
  • مناسبت ها
  • نقد فیلم


دریافت کد همین آهنگ برای وب
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس