تنها یک دقیقه

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

جنگ دائمی اسلام و دشمنانش

الفتنة اکبر من القتل و لایزالون یقاتلونکم حتی یردّوکم عن دینکم إن استطاعوا - بقره / 217

امام خمینی (ره): نکتۀ مهمی که همۀ ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم ، این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همۀ هویت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند. به گفتۀ قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمی دارند مگر اینکه شما را از دین تان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیست ها و آمریکا و شوروی در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبی مان را لکه دار نمایند. آری اگر ملت ایران از همۀ اصول و  موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانۀ عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین - علیهم السلام- را با دست های خود ویران نماید ، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر ، آنها ابر قدرت باشند ما ضعیف ، آنها ولی و قیّم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها ، نه یک ایران با هویت ایرانی - اسلامی بلکه ایرانی که شناسنامه اش را آمریکا و شوروی صادر کند ، ایرانی که ارابۀ سیاست آمریکا یا شوروی را بکشد… . - صحیفۀ امام ، ج 21 ، ص 90 و91

جمع بندی و قضاوت ولی فقیه زمان از دولت نهم و دهم

29 تیر 1392 توسط میرعیسی خانی

آخرین بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی از تلاش ها و خدمات و رویکرد فکری و ارزشی دولت احمدی نژاد (۱۳۹۲/۰۴/۲۳)، جمع بندی و قضاوت ولی فقیه زمان و حکیم ترین و کارشناس ترین شخصيت در مدیریت کشور است که حجت را بر همه افراد و نخبگان و جریان های سیاسی و فرهنگی تمام می کند.



این بیانات نشان می دهد که دولت نهم و دهم اگر اشکالات و خطاهایی داشت، اما منحرف نبود بلکه ارزش های انقلاب اسلامی را مطرح و برجسته کرد و در محافل داخلی و بین المللی به آنها افتخار نمود و هم چنين، پرکارترین و خدوم ترین دولت نسبت به همه دوره های گذشته بود:

مغرضین و بی اطلاعان، خدمات دولت را انکار می کنند
«مخالفين و كسانى كه بى‌اطلاعند - بعضى از دستگاه‌هاى رسانه‌اىِ خارجىِ مغرض، و گاهى بعضى در داخل - برخى از چيزهائى را كه جلوى چشم هم هست، انكار ميكنند. يعنى كارى انجام گرفته، جلوى چشم است، همه مى‌بينند، منعكس شده، اين را دوست دارند انكار كنند. كارى به اين نداريم كه حالا بعضى‌ها ممكن است نگاه خوشبينانه‌اى يا دوستانه‌اى يا منصفانه‌اى نداشته باشند».

حجم کار دولت نهم و دهم از همه دوره ها بیشتر بود
«همه فهميدند كه رئيس جمهور محترم و همكارانشان در دولت حجم كارشان بسيار بالا و پرشتاب نسبت به همه‌ى دوره‌هاى ديگر بود و هست».

دولت نهم و دهم طالب استراحت و تفریح و امتياز نبود
«حجم كار بالا و تلاش خستگى‌ناپذير و اعراض از آسايشها و آسودگى‌ها و امتيازاتى كه معمولاً مسئولان كشورها در دنيا دارند؛ استراحت ميكنند، تفريح ميروند، امتياز ميگيرند؛ اينها را نخواستن، نديدن، طلب نكردن، امتياز بزرگى است كه اين دولت بحمدالله از اين امتياز برخوردار بود».

دولت نهم و دهم، ارزش های انقلاب اسلامی را برجسته و به آنها افتخار کرد
«اين دولت بحمدالله توانست شعارهاى انقلاب را سر دست بگيرد و به آنها افتخار كند و آنها را در جامعه مطرح كند. يكى از كارهاى مهمى كه جبهه‌ى ضدانقلاب - چه انقلاب ما، و چه انقلابهاى ديگر - در طول تاريخ و در عرض دنيا داشتند و ميكردند، اين بوده است كه سعى كنند ارزشهاى انقلاب را كمرنگ كنند. به اينجا هم محدود نميشود؛ اول ارزشها را كمرنگ ميكنند، بتدريج آنها را محو ميكنند؛ اگر ميدان پيدا كنند، آنها را تبديل به ضدارزش ميكنند؛ اين كارى است كه در دنيا معمول است؛ اين را ما در تاريخ انقلابهاى دنيا مشاهده ميكنيم؛ و در انقلابهائى هم كه زمان خود ما - در طول اين عمر طولانى‌اى كه ما كرديم - ديديم و خبر شديم، اين را مشاهده كرديم. جبهه‌ى مقابل انقلاب و ضدانقلاب، شعارهاى انقلاب را هرگز فراموش نخواهد كرد؛ يعنى ميداند كه در اين روياروئى، در اين هماوردى، آن چيزى كه توانست جبهه‌ى انقلاب را پيروز كند و جبهه‌ى ضدانقلاب را به هزيمت وادار كند، در درجه‌ى اول اين شعارها بود؛ كه هرچه شعارها پرمغز و جذاب و واقعى و براى مردم مفهوم و ملموس بود، كمك آن به پيشرفت انقلاب بيشتر شد. سعى ميكنند اين شعارها را بتدريج محو كنند، كمرنگ كنند.
در مورد كشور و انقلاب ما هم اين كار را دشمن شروع كرد؛ البته موفق نشدند؛ خدا را شكر ميكنيم. دشمن نتوانست شعارهاى انقلاب را كمرنگ و سپس محو كند. به نظر من يك بخش عمده‌اى از اين هم مربوط ميشود به هوشيارى امام بزرگوارمان. آنچه كه امام بزرگوار از اظهارات خود، از گفته‌هاى خود، از نوشته‌هاى خود در ميان ما باقى گذاشت، بيّنات است، محكمات است؛ متشابهات نيست كه كسى آنها را نفهمد. آخرين سخن امام هم وصيتنامه‌ى امام است. من هميشه به مسئولين و كسانى كه در دولتهاى گوناگون يك كار مهمى دستشان بوده است، توصيه ميكردم كه به وصيتنامه‌ى امام مراجعه كنند. وصيتنامه‌ى امام، لبّ ارزشهاى مورد نظر امام است؛ اينها را امام باقى گذاشته، زنده گذاشته است. لذاست كه اين ارزشها قابل تحريف نيست، قابل تغيير نيست. بله، نديده گرفتن اينها امرى است كه ميسر است براى كسانى كه بخواهند نديده بگيرند.
اين دولت اين شعارها را مطرح كرد، برجسته كرد، سر دست گرفت، به آنها افتخار كرد؛ در مجامع جهانى، احساس شرم از انگيزه‌هاى انقلابى و از اهداف انقلابى و از شيوه‌هاى انقلابى نكرد؛ اين خيلى كار بزرگى بود».

رشته خدمت را در آينده رها نکنید
«كارى كه بايد بر آن همت بگماريد، اين است كه رشته‌ى خدمت را رها نكنيد. همه‌ى تلاشها منحصر نيست در فلان وزارتخانه يا فلان مسئوليت در دولت؛ نه، صحنه‌ى كشور صحنه‌ى تلاش است، صحنه‌ى كار است، صحنه‌ى فعاليت است؛ و اين كار، دو جور ميتواند انجام بگيرد: متوجه اهداف انقلابى، و غيرمتوجه به اهداف انقلابى. شما چه در دولت آينده و در دولتهاى آينده حضور داشته باشيد، چه نداشته باشيد، كارى كه انجام ميدهيد و مسئوليتى كه برعهده ميگيريد - كه طبعاً امثال شماها، مديران شايسته و كارآمد، در هر بخشى از بخشها خالى از مسئوليت نميمانند - سعى كنيد آن را با توجه به اهداف انقلاب و با رويكرد هدفهاى انقلاب ان‌شاءالله انجام دهيد. خداى متعال شماها را مأجور خواهد داشت، ما هم در حد خودمان و به قدر خودمان تشكر ميكنيم».

 نظر دهید »

ناگفته‌های میهمانان برنامه "ماه عسل": حوادث جنگ و آلودگی شیمیایی آب مسبب بیماری های ما است

29 تیر 1392 توسط میرعیسی خانی

هفته گذشته ششمین برنامه ماه عسل با موضوع زیبایی با حضور سید عمار و حورا سادات موسوی درس ها و پیام های بسیاری را برای بینندگان به همراه داشت. داستان میهمانان این برنامه از این قرار بود که عمار و خواهرش در اوایل جنگ تحمیلی در حالی که ساکن عراق بودند برای نجات یافتن از جنایات رژیم صدام  از عراق به ایران سفر می کنند و زمانی که از مرز عبور می کردند مشکل پوستی برای این دو خواهر و برادر به وجود می آید.
این عارضه رفته رفته بیشتر شده و ابتدا که به پزشکان مراجعه میکردند هر کدام نظر متفاوتی داشتند مثلا برای تغییر آب و هوا، آلرژی و… این بیماری مشکلات فراوانی را برای این عزیزان به وجود می آورد. حورا سادات موسوی در سال 82 بر اثر این بیماری بینایی اش را از دست می دهد و به شکر خدا در سال 90 با تلاش پزشکان بیمارستان فارابی با پیوند قرنیه چشم مجدداً بینایی اش را بدست می آورد.
بعد از پخش این برنامه یکی از دوستان رسانه ای با ما تماس گرفت و بیان داشت که بخشی از صحبت های  سید عمار و حورا سادات به علت کمبود وقت و بخش دیگری به علت ممیزی رسانه ملی در برنامه ماه عسل اجازه انتشار نیافته است و این دو عزیز ناگفته هایی دارند که تقاضای انتشار آن در رسانه ها را داشته که به همین منظور 2 روز بعد این دو خواهر و برادر با حضور در دفتر پایگاه 598 به بیان ناگفته های خود پرداختند که مشروح سخنان سید عمار و حورا سادات موسوی و همچنین همسر سید عمار در ادامه تقدیم نظر خوانندگان می گردد.

بعثی ها به جرم ایرانی بودن به خانه ما حمله کردند
سید عمار موسوی: ما اصالتا يزدي هستيم و شهرت حمام چي را داشته ايم و از دو نسل پيش خانواده ما براي مجاورت حرم مطهر اميرالمومنين ساكن نجف مي شوند و در آنجا سكونت مي كند و پدر و مادر و همچنين من و خواهرم در نجف به دنيا مي آييم و به خاطر سيد بودنمان،‌ شهرت ما در نجف به موسوي تغيير پيدا مي كند.



با شروع جنگ تحميلي ماموران بعثي شروع به جمع آوري و دستگيري تمام افرادي كه نسبت و آشنايي با ايراني ها داشتند نمودند و ما تا سال 61 براي زندگي در عراق مشكلي نداشتيم و در سال 61 بعثي ها به منزل عموي ما حمله مي كنند و ما با خبر می شویم كه براي دستگيري ما به سمت خانه ما مي آيند و پدر و مادر بنده سريعا ما را برداشته و به كردستان عراق می برند پدرم در کردستان عراق دوستاني داشت كه قرار شد به ازاي دريافت پول ما را به مرز ايران برسانند.
چون تعداد خانواده ما زياد بود تقسيم به چند گروه شديم كه اگر لو رفتيم و دستگير شديم براي همه اتفاق پيش نيايد و مادرم و من و خواهرم با گروهي از اين كردستاني ها همراه شديم كه تقريبا از منطقه كركوك ما را آوردند و آن زمان من 3 ساله بودم و و خواهرم(حورا سادات) يك سال بيشتر نداشت و در مسير براي شستشو و همچنين سيراب كردن از بركه هايي كه در سر راه بود استفاده كردند و سپس ما را در لب مرز به نظاميان ايراني تحويل دادند.
ما را از آنجا با اتوبوس به تهران آوردند كه براي قرنطينه به مكاني به نام پارك شهر یا پارک ملت بردند و سريعا براي ما شناسنامه صادر كردند و پس از آن  پدر بزرگم وكالت ما را قبول كرد و ما براي زندگي به قم آمديم.

صفحات: 1· 2

 نظر دهید »

آیا فلسفه حجاب با ترویج مدگرایی در چادر همخوانی دارد؟

29 تیر 1392 توسط میرعیسی خانی

یکی از دغدغه های دلسوزان فرهنگی این است که چرا خیلی ها به چادر رغبت نمی کنند درحالی که اسلام دین جامعی است و مشکل اصلی ما عدم تفهیم فلسفه چادر برای نسل جوان بوده لذا وقتی مسئولان فرهنگی و دولتی خواستند در این مورد چاره اندیشی کنند متاسفانه به جای اصل به فرع پرداختند و حواشی را پررنگ کردند.
چنانچه برای ذائقه سازی، انواع مدلها و طرح های چادر را به طراحان لباس سپردند و بازار چادرهای جورواجور با نام های مختلف داغ شد مانند چادرملی، دانشجویی، قجری و… که البته  بعضی از آنها تا حدودی پوشش مناسب دارند  اما به دلیل عدم نظارت برچگونگی طراحی ها و مدل سازیهای چادر، هر بار شاهد یک مدل و شوی چادرهستیم، آن هم چادرهایی که بیشتر مصداق تبرج وجلوه گری زن مسلمان هستند تا پوشش کامل؛ به صورتی که حتی در نمایشگاه بین المللی قرآن زی رنظر وزارت ارشاد 50 نوع مدل چادر تبلیغ وعرضه می شود و به راحتی از آن چادرهای متنوع و مزین شده با نام چادر مجلسی و مهمانی یاد می کنند!!

بعد از برپایی نمایشگاه قرآن سال گذشته پیامکهای تبلیغی مختلفی داشتیم که یکی از آنها عجیب  و در عین حال ناراحت کننده بود با این مضمون که؛ 50نوع مدل چادر در بخش عفاف و حجاب بیستمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم آماده عرضه برای بازدیدکنندگان است. کنجکاو شدیم تا ببینم این انواع مدل چادرها چیست- درحالی که ما فقط یک پوشش اسلامی داریم-  آن نمایشگاه از مانکن های منقش شده، چادرهایی در مدلهای مختلف سرکرده اند پر شد بود که تنوع طرح و مدل انها از مانتوهای دختران خیابانی بیشتراست.
چادرهایی با کلاهکها و آستینهای سنگ دوزی شده ، روبانهای رنگی و… وقتی از مسئول بخش پرسیدیم اینها چه چادرهایی است که بیشتر از مانتو خودنمایی می کند. گفت: اینها چادرهای مجلسی هستند؟! مهم حجاب است که این چادرها دارند؟!! چطور می شود که عمداً یا سهوا خودمان حجاب را تحریف می کنیم و چاد راین پوشش اسلامی دستاویز نگاههای سلیقه ای قرار می گیرد.
سوال ما این است که فلسفه سرکردن چادر چیست که اینگونه به جانش افتاده ایم و کار دشمن را آسان کرده ایم و چادر او را  وسیله بدحجابی قرار داده ایم و نه تنها نتوانستیم با فرهنگ سازی غیر مذهبی ها یا افراد ضعیف را جذب کنیم بلکه با چنین برنامه های کاریکاتوری به جای تقویت بنیه دینی جوانان مذهبی، آن ها را هم بیراهه می کشانیم؛ این اعلام خطر فرهنگی است، زیرا هرچند باید با توجه به اقتضائات روز و تنوع پیش برویم اما نه به هرقیمتی. باید مراقب باشیم تا مصداق آن ضرب المثل نشویم که فلانی می خواست ابرویش را درست کند ، زد چشمش را هم کور کرد.
متاسفانه به نظر می رسد دانسته و یا نداسته در امر حجاب و عفاف مسیر را اشتباه می رویم و برای جوانان مذهبی و خانواده های  متدین الگوهای ناقصی از پوشش را القاء و نهادینه سازی می کنیم که  این چادر مدل دار مجلسی مناسب شیک است یا سنگ دوزی این چادر بهتر است و… با این پوشش زیبا در محافل اجتماعی حاضر شوید.
درحالی که بعضی ازاین چادرها به مراتب از مانتوهای بدن نمای دختران خیابانی زننده ترهستند ودرشان یک زن محجبه نیست تا خود را در معرض تبرج و خودنمایی با پوشش چادر قرار بدهد. این هشداری است که ما به عنوان رسانه موظف به گوشزد آن هستیم، زیرا از قرار زنگ خطر مدگرایی در وزارت ارشاد به صدا در آمده است.
وزارت ارشاد و دستگاههای فرهنگی باید خود را موظف بدانند تا با مدگرایی غلط مقابله کنند  نه اینکه خودشان وارد بحث مدگرایی آن هم در پوشش چادرشوند واین گونه شقه شقه اش کنند.
 1 نظر

باور مهدویت ؛ آسیب ها،تکلیف ها

29 تیر 1392 توسط میرعیسی خانی

رهبر معظم انقلاب اسلامي در سخنان مهمي، در سالروز ميلاد مسعود امام عصر(ع)، مهدويت را در عقايد شيعه، اعتقادي حقيقي و زنده دانستند که داراي مباني مستحکم و غيرقابل ترديد است. ايشان ضمن برشمردن مفهوم انتظار فرج، آن را به معناي حرکت و ردّ وضع موجود دانستند. معظم‌له در بخش ديگري از اين سخنان، به آسيب‌ها و پيرايه‌هاي باطل حول اين انديشة حقّ، بر لزوم فهم و درک درست، تعميق مدّبرانه و آگاهانه و انتقال و تبيين صحيح آن به وسيلة مجموعه‌هاي فرهنگي داخل و خارج از کشور، تأکيد کردند.
در اينجا بخش‌هايي از اين بيانات روشن‌کننده را تقديم خوانندگان گرامي موعود مي‌کنيم.

روز اميد

روز نيمة شعبان روز اميد است. اين اميد، مخصوص مجموعة شيعيان يا حتّي مخصوص امت مسلمان هم نيست. اصلِ اميد به يك آيندة روشن براي بشريت و ظهور يك موعود، يك منجي، يك دست عدالت‏گستر در سرتاسر جهان، تقريباً مورد اتفاق همة ادياني است كه در عالم سراغ داريم. اديان الهي و آسماني ـ كه اغلب اين اديان ريشه‏هاي الهي و آسماني دارند ـ نخواسته‏اند اميد واهي به مردم بدهند؛ آنها واقعيتي را بيان كردند.

مهدويت در باور شيعي

خصوصيت اعتقاد ما شيعيان اين است كه اين حقيقت را در مذهب تشيع از شكل يك آرزو، از شكل يك امر ذهني محض، به صورت يك واقعيت موجود تبديل كرده است. حقيقت اين است كه شيعيان وقتي منتظر مهدي موعودند، منتظر آن دست نجات‏بخش هستند و در عالم ذهنيات غوطه نمي‌خورند؛ يك واقعيتي را جستجو مي‌كنند كه اين واقعيت وجود دارد. حجت خدا در بين مردم زنده است؛ موجود است؛ با مردم زندگي مي‌کند؛ مردم را مي‏بيند؛ با آنهاست؛ دردهاي آنها، آلام آنها را حس مي‌کند. انسان‌ها هم، آنهايي كه سعادتمند باشند، ظرفيت داشته باشند، در مواقعي به طور ناشناس او را زيارت مي‌كنند. او وجود دارد؛ يك انسان واقعي، مشخص، با نام معين، با پدر و مادر مشخص و در ميان مردم است و با آنها زندگي مي‌کند. اين، خصوصيتِ عقيدة ما شيعيان است.

آنهايي هم كه از مذاهب ديگر اين عقيده را قبول ندارند، هيچ‏وقت نتوانستند دليلي كه عقل‏پسند باشد بر رد اين فكر و اين واقعيت، اقامه كنند.

… فرزند مبارك پاك‌نهاد امام حسن عسكري(ع)، تاريخ ولادتش معلوم است، مرتبطينش معلومند، معجزاتش مشخص است و خدا به او عمر طولاني داده است و مي‌دهد. و اين است تجسد آن آرزوي بزرگ همة امم عالم، همة قبائل، همة اديان، همة نژادها، در همة دوره‏ها. اين، خصوصيت مذهب شيعه دربارة اين مسئلة مهم است.

انتظار فرج

يك نكته در باب مسئلة مهدويت اين است كه شما در آثار اسلامي، در آثار شيعي مي‏بينيد كه از انتظار ظهور حضرت مهدي تعبير شده است به «انتظار فرج». فرج يعني چه؟ يعني گشايش. كِي انسان انتظار فرج دارد؟ انتظار گشايش دارد؟ وقتي يك فروبستگي‏اي وجود داشته باشد، وقتي گرهي هست، وقتي مشكلي هست. در زمينة وجود مشكل، انسان احتياج پيدا مي‌کند به فرج؛ يعني سرانگشتِ گره‏گشا؛ بازكنندة عقده‏هاي فروبسته. اين نكتة مهمي است.

معناي انتظار فرج به عنوان عبارت اخراي انتظار ظهور، اين است كه مؤمنِ به اسلام، مؤمنِ به مذهب اهل‏بيت(ع) وضعيتي را كه در دنياي واقعي وجود دارد، عقده و گره در زندگي بشر مي‌شناسد.

… انتظار يعني قانع نشدن، قبول نكردن وضع موجودِ زندگي انسان و تلاش براي رسيدن به وضع مطلوب، كه مسلّم است اين وضع مطلوب با دست قدرتمند ولي خدا، حضرت حجت‏بن‏الحسن، مهدي صاحب زمان(ع) تحقق پيدا خواهد كرد. بايد خود را به عنوان يك سرباز، به عنوان انساني كه حاضر است براي آنچنان شرائطي مجاهدت كند، آماده كنيم.
انتظار فرج معنايش اين نيست كه انسان بنشيند، دست به هيچ كاري نزند، هيچ اصلاحي را وجهة همت خود نكند، صرفاً دل خوش كند به اينكه ما منتظر امام زمان(ع) هستيم. اينكه انتظار نيست. انتظارِ چيست؟ انتظارِ دست قاهرِ قدرتمندِ الهيِ ملكوتي است كه بايد بيايد و با كمك همين انسان‌ها سيطرة ظلم را از بين ببرد و حق را غالب كند و عدل را در زندگي مردم حاكم كند و پرچم توحيد را بلند كند؛ انسان‌ها را بندة واقعي خدا بكند. بايد براي اين كار آماده بود. تشكيل نظام جمهوري اسلامي يكي از مقدمات اين حركت عظيم تاريخي است. هر اقدامي در جهت استقرار عدالت، يك قدم به سمت آن هدف والاست. انتظار معنايش اين است. انتظار حركت است؛ انتظار سكون نيست؛ انتظار رها كردن و نشستن براي اينكه كار به خودي خود صورت بگيرد، نيست. انتظار حركت است. انتظار آمادگي است. اين آمادگي را بايد در وجود خودمان، در محيط پيرامون خودمان حفظ كنيم.

آفت‌ها و آسيب‌ها

البته مثل همة حقايقي كه در برهه‏هاي مختلفي از زمان ملعبة دست سودجويان مي‌شود، اين حقيقت هم گاهي ملعبة دست سودجويان مي‌شود. اين كساني كه ادعاهاي خلاف واقع مي‌كنند ـ ادعاي رؤيت، ادعاي تشرف، حتّي به صورت كاملاً خرافي، ادعاي اقتداي به آن حضرت در نماز ـ كه حقيقتاً ادعاهاي شرم‏آوري است، اينها همان پيرايه‏هاي باطلي است كه اين حقيقت روشن را در چشم و دل انسان‌هاي پاك‌نهاد ممكن است مشوب كند. نبايد گذاشت. همة آحاد مردم توجه داشته باشند اين ادعاهاي اتصال و ارتباط و تشرف به حضرت و دستور گرفتن از آن بزرگوار، هيچ كدام قابل تصديق نيست. بزرگان ما، برجستگان ما، انسان‌هاي باارزشي كه يك لحظة عمر آنها ارزش دارد به روزها و ماه‏ها و سال‌هاي عمر امثال ما، چنين ادعاهايي نكردند. ممكن است يك انسان سعادتمندي، چشمش، دلش اين ظرفيت را پيدا كند كه به نور آن جمال مبارك روشن شود، اما يك چنين كساني اهل ادعا نيستند؛ اهل گفتن نيستند؛ اهل دكان‏داري نيستند. اين كساني كه دكان‏داري ميكنند به اين وسيله، انسان ميتواند به طور قطع و يقين بگويد اينها دروغگو هستند؛ مفتري هستند. اين عقيدة روشن و تابناك را بايستي از اين آفت اعتقادي دور نگه داشت.

وظيفة عالمان و روشنفکران

… اين عقايد را بايستي اولاً درست فهميد، ثانياً آنها را با تدبر و تأمل عمق بخشيد، ثالثاً آنها را به‌درستي منتقل كرد. در همة مجموعه‏هاي فرهنگي اينجور است. در آموزش و پرورش، يك معلم، يك مدير آموزشي يا پرورشي به بهترين وجهي مي‌تواند از اين فرصت طلاييِ عمر نوجوان ما كه در اختيار اوست، استفاده كند. عقايد ديني را نه فقط در زنگ تعليمات ديني، بلكه مي‌شود آن را در همة فرصت‌هاي تعليم، با هوشياري، با دقت، با سنجيدگي، در عمق ذهن و جان متعلم جايگزين كرد، تا او فرصت پيدا كند آن را در دل و مغز خود رشد بدهد.

… اين را، هم جوانان ما ـ جوانان فرزانة ما، دانشجويان ما، طلاب فاضل ما ـ هم مجموعه‏هايي كه متصدي آموزشند، متصدي تبليغند، متصدي پرورش افكار و اذهان هستند، بايد توجه كنند. نشان دادن آن حقيقتي كه در اختيار مذهب اماميه و پيروان اهل‏بيت(ع) هست به مخاطب، مساوق1 با قبول مخاطب و همراه با تصديق و پذيرش مخاطب است. حقيقت را بايد نشان داد. بايد سعي كنيم پيرايه‏ها، خرافه‏ها، ادعاهاي دروغين، كج‏فهمي‏ها، بدفهمي‏ها دخالت نكند. البته نقش علماي دين، مبلغان برجسته، روشنفكران در اين زمينه نقش برجسته‏اي است.

پي‌نوشت‌ها:
٭ برگرفته از: پايگاه اينترنتي Khamenei.ir.
1. مساوق: منطبق، برابر.

 نظر دهید »

یک جعبه پیتزا برای ذوزنقه کباب شده

29 تیر 1392 توسط میرعیسی خانی

 

یک تجربه ی فراموش نشدنی به من می گوید به عکس ها باید خوب دقت کنیم. در بعضی از عکس ها چیزی هست که خبر از یک حادثه یا اتفاق غیرمنتظره می دهد. من  خیلی خوب می دانم که عکس ها جان ندارند، ولی وقتی پای حادثه ای در میان باشد، همه چیز مثل برف زمستانی آب می شود و دوباره جان می گیرد؛ درست مثلِ عکسی که پشت ستون، روی دیوارِ پذیرایی خانه ی جدید ما جا مانده بود.

***

«یک جعبه پیتزا برای ذوزنقه کباب شده» نامی عجیب برای رمان «جمشید خانیان» است. نویسنده ی رمان، درباره ی محتوای کتابش می گوید: «در این داستان خانواده ‌ای سه نفره به نمایش در می ‌آیند که به یک آپارتمان در یک مجموعه داستانی نقل مکان می‌ کنند و در آن شرایط تازه ی زندگی، اتفاقاتی برایشان رخ می‌ دهد که مایه ی  ساخت ماجرای داستان می ‌شود.

این رمان با اینکه برای نوجوانان نوشته شده است، اما تم اصلی‌ اش مردمی هستند که ما در زندگی روزمره با آنها مواجهیم؛ مردمی که کارمند بودن ویژگی اصلی آنهاست و همین موضوع همه اتفاقات زندگی‌ شان را فشرده کرده و مشکلاتی را برای آنها رقم می ‌زند.»

از بارزترین ویژگیهای این کتاب، مکالمات روان بین شخصیتهای داستان است. از آنجایی که جمشید خانیان، نمایشنامه نویس است، می توان این را از ویژگیهای رمانهای خانیان دانست.

آخرین رمان خانیان که از کتابهای منتشر شده ی کانون پرورش فکری کودک و نوجوان در سال 91 است در 96 صفحه نوشته شده و با قیمت 2300 تومان به فروش می رسد.

منابع:
سایت کانون پروش فکری
کتاب نیوز

 نظر دهید »

نقش رسانه‌ها در تربیت اخلاقی

29 تیر 1392 توسط میرعیسی خانی

گستردگی و تأثیر عناصر رسانه‌ای نظیر كتب، مجلات، مجموعه مطبوعاتی، صدا و سیما، ویدئو، ماهواره و اینترنت؛ امروزه بر كسی پوشیده نیست. از جمله مقاصد رسانه‌ها: اطلاع‌رسانی، تعلیم و تربیت، اندیشه‌پروری (فرهنگ سازی)، هدایت و راهنمایی، افزایش آگاهی‌ها و … می‌باشد. كه البته باید در تمام این اهداف و مقاصد، اهداف تربیتی نهفته باشد. پس رسانه‌ها می‌توانند در تربیت جوانان نقش منفی، یا نقش مثبت ایفاء نمایند. امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ نیز در سخنان خویش به اهمیت رسانه‌ها اشاره می‌فرمایند و رسانه‌ها را عامل تربیت جوانان برمی‌شمارند.[1]
بسیاری از یادگیری‌ها غیرمستقیم هستند و پایدارترین تربیت، تربیت غیر مستقیم و ضمنی است كه در فیلم‌ها و سریال‌ها و داستان‌ها و … قابل مشاهده است. مثلاً شما داستان‌های رادیو، تلویزیون، فیلم‌های سینمایی، كتاب، جراید، مجلات و … را در نظر بگیرید، قهرمان داستان‌های شورانگیز به خصوص اگر در آن داستان‌ها جنبه‌های دینی و هنری به خوبی به كار رفته باشد، فوق‌العاده در نظر انسان اهمیت پیدا می‌كند و انسان می‌كوشد تمام خصوصیات زندگی خود را با وضع آنها منطبق سازد و كمتر كسی پیدا می‌شود كه دارای استقامت باشد و تحت تأثیر قرار نگیرد.[2]
البته گاهی نیز انسان در لابه‌لای فیلم، داستان، تبلیغات یا نوشته به صورت نا آگاهانه تأثیراتی می‌پذیرد كه حتّی خودش هم متوجّه این تأثیر نمی‌گردد و به مرور تأثیرات آن در زندگی‌اش بروز می‌كند.
رسانه‌ها در ابعاد مختلف می‌توانند جوانان ما را تربیت نمایند:
الف) تربیت اخلاقی:
این برخورد از چند طریق صورت می گیرد:
1. دعوت به ارزش‌های اخلاقی: رسانه‌ها می‌توانند با دعوت به خوبی‌ها و ارزش‌های اخلاقی جوانان را تربیت نمایند. این امر هم به صورت مستقیم مانند سخنرانی، درس، مقاله و … و هم به صورت غیر مستقیم مانند فیلم‌ها و برنامه‌های دیگر حاصل می‌گردد.
2. پرورش نیروی عقلانی: پرورش نیروی عقلانی یكی از راههای تربیت اخلاقی می‌باشد.[3] رسانه‌ها می‌توانند با دادن بینش صحیح و اصلاح نگرش غلط، نیروی عقلانی جوانان را بالا ببرند.
3. روش عبرت آموزی: مثلاًَ رسانه‌ها با آگاه كردن جوانان نسبت به عواقب وخیم فساد، اعتیاد، بی‌بند و باری و … می‌توانند جوانان را تربیت نمایند.
4. پرورش ایمان: ایمان و اعتقاد به خداوند، اولین اصل تربیتی و مهم‌ترین بنای اساسی در جهان‌بینی و نظام فكری در تعلیم و تربیت انسان است.[4] ایمان و اعتقاد سبب تصحیح رفتار، تهذیب اخلاق، تزكیه نفس و پیشرفت و تعالی و رستگاری و خوشبختی انسان می‌شود، همین اصل بود كه یقین را در سلمان، شجاعت را در ابوذر، استقامت را در بلال و انفاق و ایثار را در خدیجه ـ سلام الله علیها ـ و … جلوه‌گر می‌ساخت.[5]
بدین ترتیب رسانه‌ها می توانند با برنامه‌های مختلف ایمان جوانان را پرورش داده و آنان را تربیت نمایند.
ب) تربیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی:
1. آموزش و تصحیح رفتارهای اجتماعی: رسانه‌ها می‌توانند با برنامه‌های مختلف و به صورت مستقیم و غیر مستقیم، نحوه رفتارهای اجتماعی را به جوانان بیاموزد و رفتارهای غلط اجتماعی را در جوانان تصحیح نماید. آداب معاشرت و مهارت‌های روابط اجتماعی را بر اساس بینش الهی و انسانی به آنها آموزش دهد.
2. تربیت انسان به لحاظ سیاسی: در جنبه‌های سیاسی می‌تواند با دادن آگاهی‌های سیاسی و ایجاد قدرت تحلیل مسائل، جوانان را تربیت نمایند. و خطرهای سیاسی و اغفال‌های سیاسی‌ای را كه در كمین جوانان است را به آنها گوشزد كند.
3. تربیت انسان به لحاظ اقتصادی: رسانه‌ها می‌توانند با دادن بینش‌های لازم، جوانان را در این زمینه تربیت نمایند. همان‌گونه كه با دادن نگرش غلط و ایجاد اشتهای كاذب می‌توانند از آنها سوء استفاده كنند.
بنابراین رسانه‌ها می‌توانند در تربیت صحیح جوانان نقش اساسی ایفاء نمایند و همچنین می‌توانند با برنامه‌های نامناسب خود موجب رفتارهای نامناسب جوانان گردند و آنها را غلط تربیت بنمایند و این امر باعث حساسیت رسانه‌ها می‌گردد.
در كل زندگی انسان ابعاد مختلفی روان‌شناختی، عاطفی، سیاسی، اقتصادی، عبادی، اجتماعی و … دارد. رسانه‌ها باید در هر زمینه به انسان‌ها بینش‌هایی دهد و از طریق آموزش دروس و بررسی مشكلات جوانان و ارائه راه‌حل‌ها، مهارت‌ها و نیازهای زندگی (مادی و معنوی) به پرورش ابعاد مختلف انسان بپردازند و انسان را نسبت به اهداف زندگی آگاه‌تر سازند و با چاه‌ها و خطرهای راه آشنا سازند.


منابع

[1] . جوانان از دیدگاه امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ ، دفتر تنظیم و نشر آثار امام ـ رحمه الله علیه ـ ، 1377.
[2] . تربیت كودك در جهان امروز، احمد بهشتی، ص 50، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، 1377.
[3] . اخلاق اسلامی، احمد دیلمی و مسعود آذربایجان، ص 295، نشر و پخش معارف، 1377.
[4] . والدین و مربیان مسئول، رضا فرهادیان، ص 28، بوستان كتاب، 1382.
[5] . همان، ص 28.

 نظر دهید »

دختری که خشم صهیونیست‏‌ها را برانگیخت + عکس

29 تیر 1392 توسط میرعیسی خانی

به نقل از ابنا، روز گذشته انتخابات هیأت مدیره دانشگاه کالیفرنیا برگزار شد که برای نخستین بار یک دختر مسلمان با اکثریت آرا موفق به عضویت در هیأت مدیره شد.

«سعدیه سیف الدین» 21 ساله با کسب 25 رأی موافق توانست هیأت مدیره این دانشگاه شود که با عصبانیت شدید اعضای یهودی دانشگاه روبرو شد.



براساس گزارش ابنا ، دانشگاه کالیفرنیا با دارا بودن 222 هزار دانشجو با شرکت های رژیم صهیونیستی ارتباط دارد که به گفته مسئولان آن انتخاب یک دختر مسلمان نقض قوانین این رژیم را درپی دارد!

اعضای یهودی این دانشگاه تهدید کردند که مخالفت خود را با این اقدام با بیان اینکه این انتخاب حقوق بشر اسرائیل در منطقه را نقض می کند اعلام کردند امکان محرومیت مالی این دانشگاه از سوی شرکت های اسرائیلی وجود دارد.
هچنین كمیته‌ای صهیونیستی موسوم به “سیمون ویزنتال” كه از سال 1913 در آمریكا تاسیس شده است، با انتقاد شدید این انتخاب نسبت به عواقب آن ابراز نگرانی کرده است.



این كمیته كه هدف اصلی آن زنده نگه داشتن هولوكاست در یاد مردم آمریكاست، خواستار هیأت مدیره دانشگاه کالیفرنیا 26 عضو دارد و سعدیه سیف الدین به مدت یک سال به عضویت این هیأت درآمده است.



سعدیه با ابراز خوشحالی از این انتخاب در سخنان کوتاهی ضمن ابراز خوشحالی از این انتخاب اظهار کرد: تلاش خواهد کرد در آینده تحول بزرگی در سیستم آموزشی دانشگاه ایجاد کرده تا افراد بیشتری از اقوام مختلف برای تحصیل جذب دانشگاه شوند.

 1 نظر

«فیس‌بوک»،«اسکایپ»،«گوگل» و رسوایی جاسوسی

29 تیر 1392 توسط میرعیسی خانی

ماجرا از آنجا آغاز شد که «ادوارد اسنودن» ماه گذشته از هاوایی به هنگ کنگ، جایی که در آن برای یکی از تاسیسات آژانس امنیت ملی امریکا کار می‌کرد، گریخت؛ البته نه به تنهایی بلکه وی اسنادی درباره برنامه‌های نظارت اینترنتی و تلفنی فوق محرمانه امریکا را نیز در دست دارد.
پس از آن، اسنودن در یک ویدئوی ۱۲ دقیقه‌ای که گاردین آن را منتشر کرد، به نقش خود در افشای این اطلاعات اشاره کرد و در این مصاحبه، «جاسوسی نظام‌مند درباره شهروندان بی‌گناه امریکایی» را محکوم کرد و افزود که تنها انگیزه وی آن است که افکار عمومی را از آنچه به نام آنان و یا بر ضد آنان انجام می‌شود، آگاه کند و حاضر است زندگی راحت خود را فدا کند؛ چرا که نمی‌تواند با وجدان آسوده به دولت امریکا اجازه دهد با این ساز و کار جاسوسی بزرگ که مخفیانه سرگرم ساخت آن است حریم خصوصی، آزادی اینترنتی و آزادی‌های اساسی مردم در سراسر دنیا را نابود کند.
اسنودن ابتدا به هنگ هنگ رفته و پس از اطلاع منابع اطلاعاتی چین از این مکان، سر از روسیه، به عنوان رقیب چند ده ساله اطلاعاتی آمریکا سر درآورده است. پس از این رویداد بود که درگیری‌های لفظی میان کرملین و کاخ سفید بر سر بازپس دادن او بالا گرفت و به تیتر نخست بسیاری از رسانه‌های جهان تبدیل شد.
اما اصل ماجرا چه بود؟
درگیری مسکو و واشنگتن اما حاشیه این رسوایی بزرگ است. اصل ماجرا، جاسوسی رسمی، قانونی و نظام‌مند دولت آمریکا از کاربران اینترنت است که به طور رسمی صورت می‌گیرد و اکنون بخشی از آن افشا شده است.
روزنامه گاردین در تاریخ ۶ ژوئن، حکم فوق محرمانه دادگاهی در امریکا را فاش کرد که به آژانس امنیت ملی این کشور اجازه می‌دهد درباره میلیون‌ها امریکایی که مشتری شرکت ارتباطی «ورایزون» هستند، اطلاعات جمع آوری کند. طبق این حکم، ورایزون باید به صورت «روزانه» اطلاعاتی همچون شماره تلفن، محل، زمان و مدت تماس تمامی مکالمات تلفنی انجام شده در سیستم‌های خود چه در داخل امریکا و چه خارج از آن را در اختیار آژانس امنیت ملی قرار دهد.
«واشنگتن پست» در‌‌ همان روز با اشاره به دسترسی مستقیم آژانس امنیت ملی امریکا به سرورهای شرکت‌های اینترنتی اعلام کرد منبع این روزنامه که مامور اطلاعاتی یکی از شرکت‌های حمل و نقل است از توانمندی‌های سیستم‌های مورد استفاده آژانس جاسوسی عالی ‌رتبه امریکا در این زمینه وحشت ‌کرد.
دولت اوباما درحال حاضر به علت شنود مخفیانه مکالمات تلفنی خبرنگاران آسوشیتدپرس و همچنین نظارت بر ایمیل‌ها و مکالمات تلفنی خبرنگاران شبکه خبری فاکس نیوز به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است؛ انتقاداتی که اکنون در برابر این رسوایی عظیم جاسوسی، کم اهمیت به نظر می‌رسند.
از «فیس‌بوک» تا «اسکایپ»؛ برادر بزرگ در حال تماشای شماست
سال‌هاست که کارشناسان ارتباطات و فناوری اطلاعات از جاسوسی عظیم شبکه‌های اجتماعی از کاربران اینترنت در سراسر جهان سخن می‌گویند؛ یک جاسوسی شیک و تروتمیز که از خود شما به عنوان عامل اطلاعاتی استفاده می‌شود.
به عنوان مثال، در حالی که مایکروسافت در شعار تبلیغاتی جدید خود می‌گوید «حریم شخصی شما، حریم شخصی ماست»، اما نامه‌های درون سازمانی آژانس امنیت ملی آمریکا نشان می‌دهد که این دسترسی به این داده‌ها با اطلاع مسئولان شرکت‌ها انجام شده و همچنان نیز با قوت ادامه دارد.
اسناد جدیدی که اسنودن منتشر کرده، مربوط به بخش عملیات منبع ویژه آژانس امنیت ملی آمریکا است. این بخش مسئول تمام برنامه‌هایی است که با هدف نظارت بر ارتباطات آمریکایی‌ها طراحی شده است.
این اسناد نشان می‌دهد آژانس امنیت ملی آمریکا از‌‌ همان زمان که سرویس چت رمزبندی‌شده «آوت‌لوک» در ماه جولای سال گذشته راه افتاد، نسبت به آن نگرانی پیدا کرده است. در عرض پنج ماه بعد از آن، مایکروسافت و اف‌بی‌آی توانستند برای رمزگشایی از این اطلاعات دست یابند و آن را در اختیار آژانس امنیت ملی قرار دادند.
در یکی از نامه‌ها به تاریخ ۲۶ دسامبر ۲۰۱۲، آمده است: مایکروسافت و اف‌بی‌آی برنامه جاسوسی طراحی برای حل این موضوع طراحی کرده‌اند. این برنامه با موفقیت تست شده و از ۱۲ دسامبر ۲۰۱۲ نیز عملیاتی شده است. دو ماه بعد از این تاریخ بود که مایکروسافت رسما سامانه Outlook. com راه‌اندازی کرد.
همچنین، آژانس امنیت ملی آمریکا در طول دو سال گذشته تلاش زیادی کرده است تا با همکاری مایکروسافت بتواند توانایی خود بر اطلاعات منتقل شده در «اسکایپ» را افزایش دهد. تعداد کاربران جهانی «اسکایپ» ۶۶۳ میلیون نفر برآورد شده است. این آژانس ۹ ماه بعد از آنکه اسکایپ به مایکروسافت واگذار شد، این توان را پیدا کرد که حجم داده‌های ذخیره شده از ارتباطات با اسکایپ را سه برابر کند. این اقدام که با همکاری مایکروسافت انجام گرفت، با روش حذف تصاویر ویدئویی و نگهداری بخش صوتی ممکن شد.
از سوی دیگر، ایریس وارلا، وزیر زندان‌های ونزوئلا چند روز پیش با اشاره به افشاگری‌های ادوارد اسنودن از جاسوسی‌های سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا گفت: دوستان، حساب‌های کاربری خود در فیس بوک را تعطیل کنید. شما به طور رایگان با آژانس امنیت ملی آمریکا کار می‌کنید. پرونده اسندون را بخوانید.
این وزیر ونزوئلایی افزود: کشور‌ها و مردمی که قربانی این جاسوسی شده‌اند، باید از دولت آمریکا شکایت کنند تا از محاکمه منصفانه دولت آمریکا اطمینان حاصل کنند.
گوگل؛ موتور جستجویی با طعم جاسوسی
در خبری که یکی از سایت‌های اینترنتی اعلام کرده، مشخص شده که گوگل قصد دارد تا در منابع جستجوی کاربران گوگل، از محتوای جیمیل آن‌ها هم استفاده کند؛ یعنی ربات‌های گوگل ابتدا متن تمام ایمیل‌های شخصی شما را که ممکن است حاوی نامه شما به همسرتان، درخواست کار به یک شرکت و یا حتی یک تبریک سال نو به دوستتان در اروپا باشد را می‌خوانند و سپس با توجه به کلیدواژه‌های استفاده شده در این ایمیل‌ها، تبلیغات مرتبط با تمایلات و سلیقه شخصی شما را در جیمیل به نمایش می‌گذارد.
البته شاید در نگاه اول این مساله خوشایند به نظر برسد؛ چرا که همه کاربران اینترنتی از تبیغات اسپم خسته شده‌اند و تغییر تبلیغات متناسب با ذائقه آن‌ها قطعا خبر خوشحال کننده‌ای خواهد بود اما واقعا چه کسی است که علاقه داشته باشد تا تک تک نامه‌های شخصی‌اش توسط گوگل خوانده و احیانا ذخیره شود؟ تصور اینکه شما یک نامه عاشقانه برای همسر خود می‌نویسید ولی پیش از آنکه به دست او برسد، محتوای آن در مانیتور یکی از کارمندان گوگل در کالیفرنیا به نمایش در بیاید، واقعا وحشتناک است!
شاید اگر «جرج اورول» زنده بود، اکنون یکبار دیگر زمان محبوب و مشهورش «۱۹۸۴» را بازنویسی می‌کرد؛ البته این بار دیگر «برادر بزرگ» جای خودش را به شبکه‌های اجتماعی داده است که در هر زمان و مکان مشغول جمع‌آوری اطلاعات شخصی مردم جهان هستند و به کاخ سفید گزارش می‌دهند.
منبع : رجا

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 42
  • 43
  • 44
  • ...
  • 45
  • ...
  • 46
  • 47
  • 48
  • ...
  • 49
  • ...
  • 50
  • 51
  • 52
  • ...
  • 79
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

تنها یک دقیقه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • عرفانهای نو ظهور
  • ولایت فقیه
  • جنگ نرم
    • رسانه
    • اسباب بازی
    • فضای سایبری
  • معرفی کتاب
  • سبک زندگی
  • مناسبت ها
  • نقد فیلم


دریافت کد همین آهنگ برای وب
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس