فصل هشت سریال 24 به مانند دیگر فصل های گذشته، با به تصویرکشیدن تهدید ها و فرصت ها، ایالت متحده آمریکا را در مواجه با چالش های گوناگون قرار داده است و طبق سنوات فصول گذشته “جک باور” به عنوان شخصیت محوری داستان، به مقابله با تهدیدات بر می آید.

داستان این فصل مربوط به جریان صلح و مذاکرات هسته ای بین ایالت متحده آمریکا و جمهوری اسلامی کامستان یا همان است؛ جمهوری ای خیالی که به صورتی کاملا اتفاقی المان های از برای تطابق با جمهوری اسلامی ایران را به یدک می کشد.
جمهوری اسلامی ایرانی که هر چند در سریال به شکل مستقیم به آن اشاره نمی شود اما از دیالوگ های رد و بدل شده و اِلمان های موجود در فیلم به خوبی میتوان آن را مشاهده کرد، که در ادامه به آن اشاره می شود.
رئیس جمهور کشور کامستان شخصی به نام “عمر حسن” است که در فیلم از وی رئیس جمهور حسن نام برده می شود.
رییس جمهور حسن طی سفر خود به نیویورک جهت سخنرانی در سازمان ملل متحد، قصد انعقاد قرار داد صلح هسته ای بین جمهور اسلامی کامستان و ایالات متحده امریکا را دارد.
نقش داشتن کشور خیالی جمهوری اسلامی کامستان در این سریال که به جای جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است و همچنین مذاکرات مستقیم هسته ای رئیس جمهور حسن با رئیس جمهور آمریکا، “الیسون تیلور” که یکی از چالشی ترین مباحث مطرح و همیشگی ما بین جمهوری اسلامی ایران و آمریکا است، این فصل را از حساسیت بیشتری برخوردار کرده است.
صل هشتم مجموعه تلویزیونی ۲۴ که با نام روز هشتم شناخته میشود در ۱۷ ژانویه ی سال ۲۰۱۰ میلادی آغاز و در ۲۴ می همان سال پایان یافت؛ فصلی که به دلیل ارتباط با موضوع انرژی هسته ای جمهوری اسلامی کامستان (بخوانید جمهوری اسلامی ایران) در نسبت با فصل های دیگر از تمایز و اهمیت ویژه¬ای برخوردار است و آغاز آن دقیقا 18 ماه پس از اتفاقات فصل هفت، در “نیویورک سیتی” است. 
در این فصل ” جک باور” اسطوره ضد تروریسم آمریکا بازنشسته شده و زندگی جدیدی را به همراه دختر، داماد و نوهاش “تری” آغاز کردهاست؛ به موازی این وضعیت زندگی خصوصی جک، موضوع مذاکرات هسته ای بین جمهوری اسلامی کامستان و آمریکا در حال انجام شدن است، اما تروریستها که عوامل داخلی جمهوری اسلامی کامستان می باشند، قصد دارند تا با ترور رئیس جمهور حسن جلوی این کار را بگیرند، هر چند در ابتدا موفق به انجام آن نمی شوند.

در ابتدا ماموران CTU به زنی روزنامه نگار که با رئیس جمهور کامستان رابطه دارد شک کرده، اما پس از مدتی به اشتباه خود پی برده و بر خلاف تصور همگان، تروریست اصلی “فرهاد” (Farhad Hassan) شناسایی میشود."فرهاد” که برادر رئیس جمهور حسن است برای بر هم زدن مذاکرات بین دو کشور کامستان و آمریکا در حال معامله با یک گروه مافیای روسی جهت خرید تجهیزات ساخت بمب اتم میباشد.

به موازی این امر جک باور و همکارش رنه واکر با انجام عملیاتی سعی دارند تا با نفوذ در برخی از باندهای خلاف کار روس به مافیای اصلی دست پیدا نموده و فرهاد را دستگیر نمایند. علیرغم آنکه عملیات آنها موفقیت آمیز انجام می شود، اما سلاح هسته به عنوان ابزار تهدید برای بر هم زدن معاهده هسته ای بین جمهوری کامستان و امریکا به دست تروریست های کامستانی رسیده است. تروریست ها برای منفجر نکردن بمب اتم در خاک آمریکا، خواهان تحویل دادن پرزیدنت حسن می باشند، اما دولت آمریکا با این پیشنهاد مخالفت و خود را برای انفجار بمب هستهای آماده میکند؛ با این وجود رئیس جمهور حسن برای جلوگیری از انفجار اتمی خود را تحویل تروریستهای هموطن خود می دهد. بعد از این اتفاقات جک باور نیز با فرماندهی عملیاتی در پی نجات رئیس جمهور حسن می باشد، اما عدم موفقیت وی در نجات رئیس جمهور کامستان منجر به کشته شدن رئیس جمهور حسن توسط فردی به نام “سمیر مهران” (Samir Mehran) می-شود.
در ادامه این اتفاقات “رنه واکر"، همکار و همیار ” جک باور” اسطوره نیز توسط تروریست ها کشته میشود.

جک که تعلق خاطر خاصی به “رنه واکر"داشته، با ادامه تحقیقات خود متوجه می شود که در پس پرده اتفاقات روی داده، دولت روسیه و در رأس آن رئیسجمهور روسیه، “پرزیدنت سواروف” (President Yuri Suvarov) میباشد.
روسیه به علت مخالفت با این پیمان و احساس خطر از چنین رویدادی، با کمک تروریستها، سعی در جلوگیری از امضای این صلح نامه را داشته است. جک که از کشته شدن رنه واکر ناراحت است تمام عاملان این اتفاقات از جمله وزیر امور خارجه روسیه را میکشد، وی حتی موقعیت کشتن “رئیس جمهور سواروف” را دارد که جلوی او گرفته می شود ؛ چرا که در صورت چنین اتفاقی بین دو کشور روسیه و امریکا جنگ رخ خواهد داد.
در آخر نیز قرارداد منعقد نمیشود و “جک قهرمان” طبق معمول دستگیر، و طبق معمول شخص رییس جمهور آمریکا “الیسون تیلور” (Allison Taylor) تصمیم میگیرد جک را آزاد کند و خود و عواملی را که در این قتل ها دست داشته اند را معرفی میکند.
صفحات: 1· 2