تنها یک دقیقه

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

جنگ دائمی اسلام و دشمنانش

الفتنة اکبر من القتل و لایزالون یقاتلونکم حتی یردّوکم عن دینکم إن استطاعوا - بقره / 217

امام خمینی (ره): نکتۀ مهمی که همۀ ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم ، این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همۀ هویت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند. به گفتۀ قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمی دارند مگر اینکه شما را از دین تان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیست ها و آمریکا و شوروی در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبی مان را لکه دار نمایند. آری اگر ملت ایران از همۀ اصول و  موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانۀ عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین - علیهم السلام- را با دست های خود ویران نماید ، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر ، آنها ابر قدرت باشند ما ضعیف ، آنها ولی و قیّم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها ، نه یک ایران با هویت ایرانی - اسلامی بلکه ایرانی که شناسنامه اش را آمریکا و شوروی صادر کند ، ایرانی که ارابۀ سیاست آمریکا یا شوروی را بکشد… . - صحیفۀ امام ، ج 21 ، ص 90 و91

جاهلان آخرالزمان چه کسانی هستند؟

30 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: « ما اوذی نبی مثل ما اوذیت» هیچ پیامبری مثل من آزار ندید؛ پیامبران گذشته نیز آزارهای بسیار دیدند، سر یحیی را از بدن جدا کردند؛ زکریا را با اره دونیم کردند و… اما آزاری که پیامبر (ص) از جاهلان عرب دید هیچ کدام از پیامبران به آن اندازه آزار ندیدند.

اما در روایتی امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: «آزاری که قائم در هنگام قیام خویش از جاهلان آخرالزمان می‌بیند به مراتب سخت‌تر است از آن همه آزار که پیامبر (ص) از مردم جاهلیت دید».
راوی می‌پرسد: این چگونه می‌شود؟ امام فرمود: «پیامبر به میان مردم آمد در حالی که آنها سنگ، صخره، چوب و تخته‌های تراشیده (بت ها) را می‌پرستیدند، ولی قائم ما که قیام کند مردمان همه از کتاب خدا برای او دلیل می‌آورند و آیه‌های قرآن را تأویل و توجیه می‌کنند».
آزار جاهلیت عرب کجا و آزار جاهلیت آخرالزمان کجا! یکی از بزرگ‌ترین آزارهایی که امام زمان (عج) با آن مواجه می‌شوند، از جانب فرقه ضاله وهابیت است؛ فرقه‌ای که زبانی جز قتل و غارت نمی‌داند و غیر خود را مسلمان نمی‌بیند.
مولود نامشروع انگلیس، صهیونیسم و آمریکا که زبان منطق نمی‌فهمند و مفتی‌هایش با فتواهای مضحک، پیروانش را به انجام پست‌ترین کارها از جهاد نکاح گرفته تا حراج غیرت؛ تشویق می‌کنند.
یک روز برای نابودی حزب الله لبنان، فتوا ردیف می‌کنند و روز دیگر برای نابودی حکومت بشار اسد؛ مجاهدانش دلگرم به کمک‌های اسرائیل هستند و هم کاسه آمریکا و اروپا؛ خودشان نماد اعلای شرک‌اند و دم از توحید ناب می‌زنند.
قرآن را در بهترین نسخ چاپ و نشر می‌دهند و تمام سعی‌شان را در تلاوت هر چه زیباتر قرآن صرف می‌کنند اما برخلاف آیاتش رفتار می‌کنند؛ می‌خوانند که «و لا تقولوا لمن القی الیکم السلام لست مومنا» (نساء،94) اما حتی کودکان مسلمان را با ذکر بسم الله سر می‌برند و مثله می‌کنند!
آیات قرآن را از بر می‌کنند و می‌خوانند که قرآن در سوره کهف آیه 21؛ گرامیداشت یاد اصحاب کهف را با ساختن عبادتگاه در کنار مزار آنها جایز دانسته است اما بقیع را ویران می‌کنند و به بهانه زدودن شرک، قبر صحابی پیامبر (ص) را نبش کرده و پیکرش را می‌ربایند.
امام زمان(عج) چه‌ها خواهند کشید از دست وهابیت و مفتی‌هایش که خود را خادم الحرمین و مروج دین و نمادهای توحید ناب می‌دانند! امام زمان (عج) چه اذیت و آزاری از صاحبان این مغزهای منجمد شده و افکار پوسیده و متحجر خواهند دید.
 نظر دهید »

فاجعه انساني در "نبل"و "الزهرا"/60 هزار شيعه در آستانه قتل‌عام

30 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

دو شهر شیعی نشین “نبل” و “الزهراء” که در ریف شمالی حلب در شمال سوریه و در مسیر “حلب – اعزاز” قرار دارند، در بیست و سوم ژوئیه سال 2012 میلادی به واسطه گروه‌ های سلفی وهابی تکفیری وابسته به سازمان تروریستی “القاعده” و در راس آنها گروه “جبهه النصرة” مورد حمله قرار گرفتند و هم اکنون بیش از یک سال و نیم است که در محاصره گروه های مسلح سلفی تکفیری قرار دارند و هنوز در برابر این عناصر سلفی تکفیری سر فرود نیاورده است. 


اگرچه در ابتدا محاصره این دو روستا از سوی گروه های مسلح با هدف تصرف آنها صورت گرفت، اما هم اکنون این محاصره بافت و ساختاری طایفه ای – مذهبی به خود گرفته، چون گروه های سلفی تکفیری وهابی که این دو شهر را به محاصره خود درآورده اند، هم اکنون بیش از هر زمان دیگری به جای اینکه در اندیشه تصرف این دو منطقه جغرافیایی باشند، در اندیشه کشتار ساکنان شیعی آن هستند.
به دلیل طولانی شدن مدت محاصره این دو شهر و قطع هرگونه کمک های بشر دوستانه به آن اهالی آن در شرایط بسیار سخت به سر می برند، به گونه ای که برای تامین غذای مورد نیاز خود به استفاده از گیاهان صحرایی منطقه روی آورده اند.
درحال حاضر دولت سوریه برای تامین نیازهای اساسی اهالی این دو شهر که بیش از 60 هزار نفر جمعیت دارد، به آسمان متوسل شده و از طریق بالگردهای نظامی ارتش تلاش می کند، نیازهای غذایی و دارویی اهالی این دو منطقه را تامین کند که هیچ گاه تامین کننده نیازهای آنها نیست. به همین دلیل اهالی دو شهر شیعی “نبل” و “الزهراء” محکوم به مرگ جمعی تدریجی شده اند.


این درحالی است که در بعد امنیتی و در عرصه میدانی این دو شهر هر روز شاهد حملات خمپاره ای و موشکی گروه های مسلح است و روزی نمی گذرد که مناطق مختلف این دو شهر شاهد اصابت و برخورد موشک ها و خمپاره ها نباشد که موجب وارد آمدن زیان ها و خسارات مادی کلان و جزیی به تاسیسات زیربنایی و مراکز و موسسات عمومی و خصوصی و دولتی شده است.
غیر از آن گروه های مسلح تکفیری وهابی ظرف یک سال و نیم گذشته اقدام به ربودن اهالی این دو روستا کردند و درحال حاضر بیش از یک صد نفر از اهالی این دو شهر توسط این عناصر وهابی ربوده شده و تحت انواع شکنجه و آزار و اذیت آنها قرار دارد.
صرف نظر از شیعی بودن اهالی دو روستای “نبل” و “الزهراء"، این دو منطقه از جمله مناطقی است که به نظام سوریه و “بشار اسد"، رئیس جمهوری این کشور وفادار عنوان شده اند و اهالی آن از ابتدای بحران همواره در کنار نظام سوریه و مدافع وطن در برابر گروه های تروریستی سلفی تکفیری بوده اند که به شدت خشم و غضب این گروه ها را برانگیخته است.


این عشق به میهن و وفاداری به نام و اعتقادات و باروهای مذهبی موجب شده تا اهالی دو شهر “نبل” و “الزهراء” در برابر حملات گروه های تروریستی سلفی تکفیری مقاومت کنند. شخصیت ها و شیوخ این دو روستا برای مقابله با حملات گروه های تروریستی سلفی تکفیری اقدام به تشکیل کمیته های مردمی از مردان دو روستا کردند تا در تمام مدت شبانه روز محافظت از اهالی و خانه و کاشانه آنها را برعهده داشته باشند.

هم اکنون گروه های تروریستی سلفی تکفیری با بستن تمام راه ها و جاده ها و مسیرهای منتهی به این دو شهر و به دست گرفتن کنترل آنها هرگونه ارتباط اهالی را با دنیای خارج قطع کرده اند.
بسیاری از اهالی دو شهر “نبل” و “الزاهرء” را کودکان و نوجوانان قرار گرفته در سن تحصیل و مدرسه تشکیل می دهند که یک سال و نیم است، از هرگونه درس و تحصیل محروم شده اند.
دو شهر “نبل” و “الزاهرء” صرف نظر از اهالی خود، میزبان حدود 15 هزار مسلمان شیعی دیگر نیز هستند که درپی بحران دو سال اخیر سوریه به آنجا پناهنده شده‌ اند. همچنین هزاران سنی حامی نظام که از پیوستن به گروه های مسلح خودداری کرده‌اند، در این دو شهر اقامت دارند.

عناصر تروریست سلفی وهابی مدتی پیش از اهالی این دو شهر به ویژه شیعیان آنها ‌خواسته بودند از حزب‌ الله، ایران و حکومت بشار اسد اعلام برائت کنند، اما با خودداری آنان و رد این درخواست، مورد خشم این عناصر قرار گرفتند. براین اساس، خون مردم دو شهر “نبل” و “الزهراء” به جرم شیعه بودن از سوی سلفی‌ های وهابی تکفیری، مباح و کشتن آنها جایز و مباح اعلام شده و در همین راستا عده‌ای از اهالی این دو شهر تنها به جرم نگهداری عکس “سید حسن نصر الله، دبیرکل حزب الله لبنان در خانه‌هایشان، شکنجه شده یا به قتل رسیده ‌اند.
عناصر تروریست سلفی وهابی از یک سال و نیم گذشته تاکنون از ورود آذوقه و سایر نیازهای اولیه زندگی به این مناطق جلوگیری می‌ کنند و هر کس ‌مستقیم و یا غیر مستقیم قصد فرستادن هر گونه کمک به این دو شهر داشته باشد، را تهدید به مرگ می ‌کنند.
مردم دو شهر “نبل” و “الزهراء” هیچ گونه سوختی از جمله نفت و گازوئیل برای تهیه غذا و گرم کردن خانه‌ های خود ندارند؛ بنابراین، به استفاده از چوب روی آورده ‌اند که مشکلات تنفسی متعددی را برای کودکان و سالخوردگان پدید آورده است.
همه داروخانه‌های سطح این دو شهر به علت کمبود شدید دارو تعطیل شده و بیماران به شدت نیازمند دارو هستند.
آب این دو شهر کاملا قطع است و مردم از آب باران برای نیازهای خود استفاده می ‌کنند. به علت قطعی آب بیماری‌ های واگیرداری مانند تب مالت در حال انتشار است. برق نیز هر چند روز یک بار، دو تا سه ساعت وصل می ‌شود.
کودکان این دو شهر، گرسنه سر بر بالین می ‌نهند و والدین آنها کاری از دستشان برنمی ‌آید. در آخرین اخبار رسیده از وضعیت اسفبار اهالی مظلوم “نبل” و “الزهراء” گزارش شده است که دو کودک شش و هشت ساله یک خانواده، از فرط گرسنگی و سوء تغذیه جان خود را از دست دادند. در پی این فاجعه انسانی دردناک، جوانان شهر بر آن شدند تا با امکانات نظامی ناچیز خود محاصره را در هم بشکنند؛ لکن این نبرد نابرابر منجر به کشته شدن سی نفر از این جوانان و زخمی شدن شمار بسیاری از آنها شد.


اما این پایان کار نبود، گروه‌های مسلح سلفی وهابی تکفیری به مزارع و باغ های اهالی منطقه رحم نکرده و بارها کشاورزان و مزرعه ‌داران منطقه را به گلوله بستند که به دنبال آن 18 غیرنظامی کشته شدند که در میان آنها زنان و کودکان نیز به چشم می‌ خوردند.

در یکی از دردناک‌ ترین و وحشیانه ترین این جنایت‌ها گروه‌ های مسلح سلفی وهابی تکفیری دو چوپان این دو شهر را از جنگل ‌های اطراف شهر الزهراء ربودند. عناصر این گروه‌ های تروریستی پس از شکنجه کردن این دو چوپان جسد یکی از آنها را به عنوان پیام مجاهدان سازمان تروریستی “القاعده” برای اهالی شهر الزهراء فرستادند، با این حال مقاومت مردمی همچنان در “نبل” و “الزهراء” ادامه دارد.

 1 نظر

آنجلینا جولی؛ سرباز جنگ‌های صلیبی

30 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

جنگ داخلی بوسنی و هرزه‌گووین فاجعه ای است که هیچ گاه از خاطره بشریت پاک نخواهد شد جنایاتی که صرب ها علیه مسلمانان انجام دادند به حدی وحشیانه بود که آنها را از مرز حیوانیت گذراند. آنها در اعمال وحشیانه خود اقدام به پاکسازی قومی کردند و این به این معنی است که مردان مسلمان اعم از پیر و جوان کشته و زنان و دختران ولو زنانی که هم کیش و هم مسلک آنان بودند نیز به بهانه ازدواج با یک مرد مسلمان از تجاوز سربازان صرب در امان نبودند؛ به گونه ای که پس از پایان جنگ داخلی، مسلمانان با صدها کودک نامشروع، مواجه بودند. کودکانی که حالا باید بدون سرپرست و در یتیم‌خانه بزرگ می شدند از طرفی دیگر نیز تعدادی از زنان مسلمان بوسنی به خاطر جنایت صورت گرفته علیه آنها ترجیح دادند سرزمین خود را ترک و در کشوری دیگر به زندگی ادامه دهند تا شاید زخم آنها اندکی التیام یابد و این در حالی است که هم اینک بعد از گذشت سالها، صدها زن مسلمان در کشور بوسنی همچنان در سوگ عزیزان خود و در پی احقاق حقوقشان هستند؛ به طوری که در آخرین اقدام در سال گذشته میلادی در پی اعتراض به فیلم آنجلینا جولی بازیگر آمریکایی علی رغم استقبال برخی از هنرمندان و سیاستمداران آن سرزمین، مانع از ادامه فیلمبرداری شدند.



فیلم “در سرزمین خون و عسل” اولین تجربه فیلم سازی این بازیگر هالیوودی است که در آن به رابطه عاشقانه و البته نامشروع یک سرباز صرب و یک زن مسلمان در دوران جنگ داخلی بوسنی می پردازد. اگر چه این فیلم اولین فیلمی نیست که به موضوع جنگ داخلی بوسنی پرداخته است اما دارای نکات حائز اهمیتی است که شاید هیچ فیلم دیگری این نکات را نداشته باشد.

کارگردان این فیلم زنی است که فیلمهای وی به دلیل داشتن ناهنجاری های اخلاقی مشهور است. این بازیگر هالیوودی سابقه بازی در فیلم های ماسونی از جمله سری فیلم های دزدان مقبره و … را نیز دارد. وی به عنوان سفیر صلح سازمان بین الملل توانست در سودان به همراه جورج کلونی دیگر بازیگر هالیوودی حضور فعال داشته باشد به طوری که این فعالیت تاثیر به سزایی در دو تکه شدن سودان داشت و همچنین حضور وی در پاکستان و سایر کشور های مسلمان آن هم با حجاب اسلامی توانست از وی علی رغم سابقه‌اش، چهره ای قابل قبول بسازد.

وی با چنین سابقه ای در این فیلم زنانی را به تصویر می کشد که هیچ شباهتی به زنان مسلمان ندارند. جولی در فیلم خود زنی با نام آنجلا را نمایش می دهد که نمی‌تواند معرف یک زن مسلمان باشد چنانچه در سکانسی از فیلم، آنجلا به پدر دنیل (سرباز صرب) می‌گوید “مادربزرگ من یک پارتیزان بود و من بدون اینکه کاری با صربها، لهستانی ها و مسلمانها داشته باشم، بزرگ شدم” و باز به عنوان مثال سکانس ابتدایی فیلم با موسیقی‌ای شروع می شود که بیشتر یادآور جامعه‌ای آمریکایی است. شما نظاره‌گر زن مسلمانی هستید که در حال آماده شدن برای دیدن یک جوان صرب است و در ادامه شاهد حضور این زن در یک سالن و رقص وی با مردی صرب، انفجار سالن و آغاز جنگ داخلی خواهید بود.



اگر چه آنجلینا جولی در فیلم خود به نسل کشی صرب‌ها، تجاوز به زنان مسلمان، آوارگی آنها و نکات بسیار دیگری اشاره کرده است؛ اما وی آنچنان به این رابطه عاشقانه و البته نامشروع این زوج پرداخته که بسیاری از صحنه و دیالوگ های موجود در فیلم، تحت الشعاع این موضوع قرار گرفته است. در سکانسی از فیلم پدر این سرباز صرب که خود نیز نظامی است خطاب به پسرش می‌گوید “تو فکر می کنی ما خیلی تند هستیم. ما صربها با ترک ها 500 سال قبل جنگیدیم و جلوی آنها را از حمله به اروپا گرفتیم. یک میلیون صرب در جنگ جهانی دوم کشته شدند. این سرزمین غرق در خون صرب هاست و حالا می خواهند اینجا زندگی کنند؟! تحت قوانین اسلام؟ در یک کشور مسلمان؟ و باز در ادامه در پاسخ پسرش که از وی می پرسد “فکر می کنید دنیا این پاکسازی قومی را نادیده می گیرد” می‌گوید: آنها می بینند اما هیچ کاری نمی کنند چون صربها تنها ارتش جدی در این قسمت اروپا هستند.



کارگردان این فیلم به خوبی و در لفافه توانسته به جنگ های صلیبی و حضور مسلمانها در اروپا و فتح این مناطق به دست مسلمانان بپردازد و  حضور مسلمانان و تشکیل یک کشور مسلمان در اروپا را به عنوان  یک زنگ خطر برای غربی ها به صدا درآورد. کارگردان در ادامه فیلم از این سرباز صرب انسانی نوع دوست و ضد جنگ می سازد به طوری که در ادامه فیلم وی نه تنها در برخی شرایط از کشتن مسلمانان صرف نظر می کندبلکه شرایط را برای فراری دادن آنجلا (زن مسلمانی که معشوقه وی است)  نیز مهیا می سازد و از وی می خواهد تا هر چه زودتر و در اولین فرصت از سربازخانه صربها فرار کند و در ادامه برای حفظ جان این زن مسلمان  وی را به عنوان نقاش خود استخدام می کند و در ادامه فیلم به آنجلا این اطمینان را می دهد که هیچ کس حق دست زدن به وی را ندارد.

از جملات نکات دیگر فیلم سکانس‌هایی است که کارگردان کوشیده تا در آنها از حس آمریکا ستیزی جوامع مسلمان بکاهد، بطوری که در برخی از این سکانس ها به عدم دخالت آمریکا در این جنگ می‌پردازد؛ در صورتی که مسلمانان هیچگاه حمایت ها و کمک های آمریکائیان در راستای تجهیز ارتش و سربازان صربی برای قتل عام و نسل کشی مسلمین را از یاد نخواهند برد.

سکانس پایانی فیلم با مرگ آنجلا رقم می‌خورد. دنیل که به خط مقدم می‌رود تا بتواند از آن طریق آنجلا را به یک مکان امن منتقل کند در کمین نیروی‌های مسلمان گرفتار می‌شود و تمامی همراهانش را در انفجار کلیسا از دست می‌دهد. وی به خاطر شکی که به آنجلا  دارد او را متهم به همکاری با مسلمان می‌کند و بدون اینکه منتظر پاسخ وی باشد او را می‌کشد.



اگر چه تعدادی از هنرمندان و سیاستمداران بوسنیایی معتقد هستند که این فیلم توانسته بار دیگر توجه جامعه بین الملل را به مسئله بوسنی جلب کند؛ اما باید دید این جلب توجه به چه قیمتی به دست آمده و چقدر جریان و محتویات فیلم به واقعیت نزدیک بوده است.

 نظر دهید »

[آیت‌الله] خامنه‌ای کیست؟

30 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

اکبر گنجی نویسنده و روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب دیروز و ضدانقلاب فراری امروز که چندسالی است به اردوگاه دیگر عناصر افراطی و فراری در آمریکا و کشورهای اروپایی ملحق شده است، در شماره سپتامبر و اکتبر نشریه اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا، دیدگاه‌ها و تفکرات رهبر انقلاب را به زعم خود بررسی و تبیین کرده است. این نشریه که قرار است هفته آینده منتشر شود به دلیل طراحی متفاوت این شماره خود بسیار خبرساز شده است.

در خلاصه منتشر شده از این مقاله اکبر گنجی آمده است:

براساس جزئیات ارائه شده از شخصیت و تفکرات رهبر ایران از سوی اکبر گنجی، [آیت‌الله] خامنه‌ای فردی غیرعقلانی، احساساتی یا متعصب نیست که به دنبال فرصت برای دشمنی کردن باشد. این بدان معناست که فضا و فرصت برای بهبود روابط ایران و آمریکا وجود دارد و واشنگتن باید [آیت‌الله] خامنه‌ای را متقاعد کند که به دنبال براندازی نظام جمهوری اسلامی نیست.

این مقاله اکبر گنجی که ابتدا بصورت فارسی نوشته شده است، پس از ترجمه در شماره جدید فارين‌افرز منتشر خواهد شد و به گفته مدیر مسؤول آن، علت انتخاب این موضوع، شناخت کم جامعه آمریکا از رهبری ایران است که “قدرت سیاسی بسیار دارد و تصمیماتش با پیامدهای مهم منطقه‌ای و بین المللی همراه است .”

“گرین روز” مدیر این نشریه می‌گوید برخلاف رؤسای جمهوری ایران که تحلیل‌های بسیاری از آنها منتشر می شود، ناظران آمریکایی در مورد دیدگاه‌ها و پیشینه فکری آیت‌الله خامنه‌ای که تصمیم گیرنده اصلی در ایران است اطلاعات محدودی دارند .

در ادامه خلاصه این مقاله آمده است:با انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری اسلامی ایران که نامزدی نزدیک به اصلاح‌طلبان محسوب می‌شود، بسیاری این پیروزی را منادی حرکت ایران به سوی آزادی و عقلانیت در سیاست داخلی و خارجی دانسته‌اند. اما شخصیت تعیین‌کننده در سیاست ایران رئیس‌جمهور نیست؛ بلکه رهبر ایران است.

آیت‌الله علی خامنه‌ای براساس قانون اساسی ایران رهبر عالی این کشور است و اختیار و نفوذ گسترده‌ای بر اکثر نهادهای کشور دارد و از سال 1989 که به رهبری ایران انتخاب شد تا کنون برای تقویت این تأثیرگذاری تلاش کرده است.

چه بصورت رسمی و چه غیر رسمی، قوای سه ‌گانه ایران مستقیما زیر نظر رهبری فعالیت می‌کنند. [آیت‌الله] خامنه‌ای، رهبر عالی ایران، فرمانده کل نیروهای مسلح و ایدئولوگ اصلی جمهوری اسلامی است. در سیاست و خط مشی ایران، نظرات وی است که در نهایت مسیر حرکت را مشخص می‌کند.

اکبر گنجی در این مقاله زندگینامه رهبر معظم انقلاب را از منظر خود نوشته و مسیر تکامل علمی و دینی ایشان از دوره نوجوانی تا آشنایی با آموزه‌های اخوان‌المسلمین و آثار سید قطب پرداخته است و مدعی شده است که این مقاله را بدون دخالت دادن دیدگاه‌های سیاسی‌اش نوشته است.

سیر تحول فکری اکبر گنجی نویسنده و روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب دهه هفتاد ایران که فردی متعصب در قبل از انقلاب و اوایل آن – که مشهور به برخورد خشن با مردم بود - تا بعد از انقلاب، دوره اصلاحات و تا به امروز که به انکار امام زمان(عج) و کلام الهی بودن قرآن رسیده است، بسیار قابل تأمل است. نظریات متنقاض و عجیب گنجی در بعضی از حوزه‌ها حتی صدای خارج‌نشینان و هم‌فکران وی را نیز درآورده است

گنجی پس از شرکت در کنفرانس اهانت‌آمیز برلین در سال 1379 بازداشت شد. گنجی یکی از مهره‌های اصلی اصلاح‌طلبان برای تخریب چهره و وجهه آیت‌الله هاشمی رفسنجاني نیز بود که با انتشار کتاب “عالیجناب سرخپوش” صراحتاً وي و برخی از سران نظام را به دست‌داشتن در قتل‌های زنجیره‌ای متهم کرد.

اندیشکده شورای روابط خارجی از قدیمی‌ترین و تأثیرگذارترین اتاق‌های فکر فعال در سیاست خارجی آمریکاست و نشریه فارين‌افرز نیز با بیش از 90 سال سابقه، از جایگاه مهمی در تعیین خطی مشی سیاست‌های آمریکا بویژه در قبال ایران برخوردار است.

 نظر دهید »

لباس‌های قوم لوط در هفت تیر!

28 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

به نقل از فرهنگ نیوز،شش چیز از اخلاق قوم لوط در این امت است: پوشیدن روپوش بلند از روی تکبر که بر زمین کشیده می‌شود، گشودن و باز گذاشتن دکمه‌های پیراهن و قبا و …؛ نیز می‌فرماید: هر کس لباس فاخر بپوشد به تکبر گراید و متکبر در آتش دوزخ است.
“هرگاه برهنه می‌شوید شیطان با چشم طمع به شما می‌نگرد، پس خود را بپوشانید.”
“کفش راحتی و سبک بپوشید و همانند اهل کتاب نباشید، کفش خوب و لباس پاکیزه بپوشید”
“هرگاه امت من از پوشیدن کفش‌ها و نعلین‌های پاره پاره و وصله دار دریغ نکنند خدا بر آنان آسان گیرد”
“هلاکت زنان امت من در دو چیز است: طلا و لباس نازک/ ای علی هر مردی از همسرش اطاعت کند خدا او را به رو در جهنم افکند. حضرت علی علیه السلام پرسید: این چه اطاعتی است؟، فرمود: در پوشیدن لباس نازک به وی اجازه دهد؛ همان گرامی به علی علیه السلام فرمود: ای برادر! به تو سفارشی می‌کنم آن را رعایت کن که شاید خدا سودی به تو برساند: لباس خشن و مناسب اندام بپوش تا غرور و تکبر تو را نگیرد؛ همچنین فرمود: از خصلت‌هایی که موجب هلاکت قوم لوط شد پوشیدن حریر(ابریشم) بود.”
“شش چیز از اخلاق قوم لوط در این امت است: پوشیدن روپوش بلند از روی تکبر که بر زمین کشیده می‌شود، گشودن و باز گذاشتن دکمه‌های پیراهن و قبا و …؛ نیز می‌فرماید: هر کس لباس فاخر بپوشد به تکبر گراید و متکبر در آتش دوزخ است.”
“رسول خدا(صلی الله علیه و آله) امتش را از دست کردن انگشتر طلا و پوشیدن انواع لباس زرباف و ابریشمی و ارغوانی نهی فرمود.”
“کفش باریک و نوک دراز نپوشید، چرا که آن، کفش فرعون است و نخستین بار او آن را پوشید.”
“رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مردان را از پوشیدن لباس زنان و زنان را از پوشیدن لباس مردان نهی می‌فرمود.”
“رسول خدا(صلی الله علیه و آله) از انگشت نما شدن در هر دو سو(افراط و تفریط) نهی فرموده است: نرمی و بلندی لباس یا تفریط در ضخامت، زبری و کوتاهی آن و نیز می‌فرماید: لباسی که در زیبایی یا زشتی شهرت دارد نپوشید و نیز می‌فرماید: هر کس لباس شهرت بپوشد خدا از او رو گرداند تا وقتی که آن را کنار نهد و همچنین می‌فرماید: هر کس در دنیا لباس شهرت بپوشد خدا روز قیامت لباس ذلت بر او بپوشاند.”
از این نوع روایات سبک زندگی اسلامی که از چهارده معصوم(علیهم السلام) نقل شد در “مفاتیح الحیات” کم نیستند. تمام جملات زیبای مذکور از امامان و پیامبر گرامی اسلام است که می‌بینیم کوچکترین نکات مبتلابه امروز ما را مورد اشاره قرار داده‌اند.
چند روایتی که آمد تنها بخش از فصل “لباس و پوشش” مفاتیح الحیات است. این کتاب نمونه عملی زندگی به سبک اسلامی است که می‌توان به وسیله آن خود را طراز داد، اینکه تا چه میزان اسلامی رفتار می‌کنیم، می‌پوشیم، فکر می‌کنیم، سخن می‌گوییم و … .
اگر همین الآن برای دومین مرتبه برگردیم و روایات بالا را بازخوانی کنیم می‌بینیم که اگر نگوییم تماما بلکه اکثرا عامل به نهی‌شدگان هستند! کفش نوک باریک، انگشتر طلا، پوشیدن لباس زنان توسط مردان و بلعکس، لباس نازک و حریر، لباس شهرت، باز گذاشتن دکمه‌های پیراهن و غیره تماما همان‌هایی هستند که نهی شده و جامعه مانند قوم لوط را رقم زدند.
حالا کافیست اگر در تهران هستید، به خود زحمت دهید و به مرکز پایتخت، میدان هفت تیر بروید و ببینید چند درصد فروشگاه‌های این میدان که بورس لباس زنانه‌ است، لباس‌های قوم لوط را نمی‌فروشند؟ چند درصد عابران و خریداران لباس‌های قوم لوط بر تن ندارند؟!
دین مبین اسلام که تا این حد مسائل را باز کرده و مردم را نهی و امر، واقعا نباید در حکومتی که پس از 1400 سال توانسته تشیع را مبنا و پایه قرار دهد و از مظلومیت قدری رهانیده شود، الگو قرار گیرد؟

 1 نظر

پوستر ضد اسراييلي يک يهودي

28 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

من يهودي هستم و در حمايت از فلسطين تظاهرات مي کنم.
يکي از نظاميان اسرائيل به من يادآوري کرد که چطور با فلسطينيان رفتار مي کند.”

 3 نظر

مناظره محمد بن عبدالوهاب با خدا

28 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

آنچه در اینجا می خوانید مناظره ای است فرضی میان خداوند متعال و محمدبن عبدالوهاب که سخنان خداوند از قرآن کریم اخذ و سخنان محمدبن عبدالوهاب از افکارش و افکار وهابیان امروز گرفته شده است.
خداوند متعال:
و إذ قلنا للملائکه اسجدوا لآدم فسجدوا الا ابلیس ابی و استکبر و کان من الکافرین (بقره /34) ؛
هنگامی که به ملائکه گفتیم برای آدم سجده کنید , همه سجده کردند جز ابلیس که امتناع کرد و تکبر ورزید و از کافرین بود.
محمد بن عبدالوهاب:
خدایا این شرک است که تو به ملائکه فرمان داده ای آدم را سجده کنند . چرا مردم را به سجده بر آدم وادار می کنی ؟
خداوند متعال :
و رفع ابویه علی العرش و خرُّوا له سُجدا و قال یا ابت هذا تأویل رویای من قبل قدجعلها ربی حقا (یوسف/100) ؛
یوسف پدر و مادرش را بر تخت نشاند و برادران یوسف پیش او به سجده افتادند . یوسف گفت : ای پدر! این تأویل خواب من است که پیش از این دیده بودم و خداوند آن را محقق ساخت.
محمد بن عبدالوهاب :
خدایا چرا پیامبرت یعقوب و یوسف باید اجازه دهند که برادرانش پیش او سجده کنند . برادران یوسف مشرک شده اند و قتل شان واجب . یعقوب و یوسف باید آن ها را می کشتند.
خداوند متعال :
و إذ جعلنا البیت مثابه للناس و أمنا و اتخذوا من مقام ابراهیم مصلی (بقره/125) ؛
[به یاد بیاورید] هنگامی که ما کعبه را محل بازگشت مردم و محلی امن قرار دادیم. [برای تجدید خاطره] مقام ابراهیم را محل عبادت خود قرار دهید .
محمد بن عبدالوهاب:
خدایا چرا گفته ای مقام ابراهیم را محل عبادت خود قرار دهید . چرا مکان یک بشر را محل عبادت خود قرار می دهی ؟ این شرک است . هیچ بشری به هیچ وجهی نباید دخلی در عبادت تو پیدا کند. چرا یک بیابان نامربوط به بشر را محل عبادت خود قرار ندادی که مقام ابراهیم را محل عبادت خود قرار دادی ؟ این باعث می شود مردم یاد بگیرند و محل اولیای دیگری چون رسول خدا(ص) و علی (رض) و… را محل عبادت خود قرار دهند . این ها همه شرک است .
خداوند متعال:
فی بیوت أذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدو و الآصال(نور/36) ؛
خانه هایی که خداوند اذن داده که بالا برده شود و در آن ها اسم خداوند برده شود که برای او صبح و شب تسبیح بگویند .
محمد بن عبدالوهاب :
خدایا ! چرا تو اذن داده ای که خانه هایی محل عبادت قرار گیرند؟ در آن صورت مردم می آیند در قبر رسول الله (ص) نماز می گذارند که این خانه رسول خدا بوده است . چون رسول الله در تفسیر این آیه گفته این خانه ها خانه های پیامبر است و خانه های علی و فاطمه هم از افضل ترین این خانه ها است . مردم می آیند در این خانه ها عبادت می کنند و مشغول نماز می شوند . محل قبر علی و فاطمه را هم چون پیامبرت گفته که خانه های آن ها هم از خانه های مأذون است , محل عبادت قرار می دهند. این ها همه شرک است .
خداوند متعال :
ما من شفیع الا من بعد إذنه ذالکم الله ربکم فاعبدوه افلا تذکرون(یونس/3)؛
هیچ شفاعت کننده ای وجود ندارد مگر پس از اذن خداوند . این خدای شما است آن را پرستش کنید . آیا به یاد نمی آورید؟ .
خداوند متعال:
و کم من مَلَک فی السماوات لاتغنی شفاعتهم شیئا الا من بعد أن یأذن الله لمن یشاء و یرضی (نجم/26) ؛
چه بسیارند فرشتگانی در آسمان که شفاعت شان هیچ سودی ندارد جز پس از آنکه خداوند اذن بدهد برای کسانی بخواهد و راضی گردد.
خداوند متعال :
و لا تنفع الشفاعه عنده الا لمن أذن له (سبأ/23) ؛
شفاعت سودی ندارد جز برای کسی که اذن داده شده باشد .
محمد بن عبدالوهاب:
خدا چرا استثنا کرده ای که جز برای کسیکه اذن شفاعت داده شود . باید بگویی به هیچ وجه شفاعتی در کار نیست و هیچ کسی نمی تواند شفیع باشد . اینکه تو استثنا کرده ای سبب می شود برخی از پیامبر و اولیایت بخواهند او را نزد تو شفاعت کنند . این شرک است که از غیر خدا شفاعت بخواهی .
خداوند متعال :
قالوا یا ابانا استغفر لنا ذنوبنا انا کنا خاطئین (یوسف /97)
قال ساستغفر لکم ربی انه هو الغفور الرحیم (یوسف/98) ؛
برادران یوسف گفتند : ای پدر برای گناهان ما از خدا طلب بخشش کن. یعقوب گفت : بزودی برای شما طلب آمرزش می کنم از خدای خود که او بخشنده مهربان است.
محمد بن عبدالوهاب :
دیدی گفتم اگر اجازه بدهی مردم بلافاصله طلب شفاعت می کنند . این برادران یوسف پدر خود را شفیع قرار دادند و از تو طلب آمرزش کردند. این شرک است .
خداوند متعال:
یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیله و جاهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون(مائده /35) ؛
ای مومنان از خدا بترسید و بسوی او وسیله ای بجویید و در راه خدا کوشش کنید باشد که به رستگاری برسید.
محمد بن عبدالوهاب :
خدایا ! چرا امر کرده ای که مومنان به نزد تو وسیله بجویند. آنان باید مستقیما نزد تو مراجعه کنند نه که نزد شفیعی رفته او را وسیله ای جهت تقرب به تو قرار دهند. این شرک است که مردم به غیر تو مراجعه کنند.
خداوند متعال :
اذهبوا بقمیصی هذا فألقوه علی وجه ابی یأت بصیرا وأتونی باهلکم اجمعین(یوسف/93)
فلما أن جاء البشیر القاه علی وجهه فارتد بصیرا قال الم اقل لکم انی اعلم مالا تعلمون (یوسف96) ؛
یوسف گفت : این پیراهن مرا ببرید و آن را بر صورت پدرم بیاندازید تا بینا شود و تمام اهل خود را بیاورید. وقتی قاصد رسید پیراهن را به صورت یعقوب انداخت و یعقوب بینا شد. و یعقوب گفت مگر من نگفتم من چیزی می دانم که شما نمی دانید.
محمد بن عبدالوهاب :
خدایا ! چرا این آیه را آورده ای . پیراهن که هیچ تأثیری ندارد . اینکه پیراهنی بتواند چشم نابینا را بینا کند نادرست است و این باعث خواهد شد مردم به ضریح پیامبر و اولیای تو چشم بمالند و از پیامبر و اولیا شفاطلب کنند چون فکر می کنند وقتی پیراهن یوسف بتواند چشم یعقوب را بینا کند , ضریح رسول خدا(ص) که افضل انبیاء است حتما این کار را می تواند انجام دهد. درحالیکه درخواست شفا از غیر خدا شرک است و مشرک واجب القتل
خداوند متعال:
و کذالک اعثرنا علیهم لیعلموا أن وعد الله حق و ان الساعه لا ریب فیها إذ یتنازعون بینهم أمرهم فقالوا ابنوا علیهم بنیانا ربهم اعلم بهم . قال الذین غلبوا علی امرهم لنتخذن علیهم مسجدا(کهف/21) ؛
و این چنین مردم را متوجه حال آن ها کردیم تابدانند که وعده خداوند در مورد رستاخیز حق است. و در پایان جهان و قیام قیامت شکی نیست . در آن هنگام که میان خود نزاع داشتند ؛ گروهی می گفتند: بنایی بر آنان بسازید(تابرای همیشه از نظر پنهان شوند و از آن ها سخن نگویید که ) پروردگارشان از وضع آن ها آگاه تر است . ولی آن ها که از راز شان آگاهی یافتند (و آن را دلیلی بر رستاخیز دیدند) گفتند : مامسجدی در کنار مدفن آن ها می سازیم (تا خاطره آنان فراموش نشود).
محمد بن عبدالوهاب :
خدا یا چرا این داستان را نقل کردی . وقتی هم نقل کرده بودی باید آن را شدیدا رد می کردی . چرا از کنار بنای مسجد بر قبر بدون هیچ انکار و ردی گذشتی در حالیکه در آیه بعدی که مردمان بعدا در مورد تعداد اصحاب کهف اختلاف خواهند کرد , بدنبال نقل داستان فرموده ای : فلاتمار فیهم الا مراءا ظاهرا ؛ بدون دلیل در مورد آن ها حرف نزنید. اینجا کار جدال کنندگان را تقبیح کرده ای اما آن جا کار بناکنندگان مسجد را تقبیح نکرده ای . در حالیکه بنای مسجد بر قبر ها شرک است .
خداوند متعال :
ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریه (بینه /7) ؛
کسانی به خدا و رسولش ایمان آورده و اعمال صالح انجام می دهند , آن ها بهترین مخلوقاتند.
محمد بن عبدالوهاب :
خدا یا پیامبرت گفته : منظور از خیر البریه در این آیه علی و شیعیانش

 1 نظر

اینفوگرافی / کودتایی به کام آمریکا

28 مرداد 1392 توسط میرعیسی خانی

 

برای دریافت تصویر در اندازه واقعی بر روی آن کلیک کنید

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 19
  • ...
  • 20
  • 21
  • 22
  • ...
  • 23
  • ...
  • 24
  • 25
  • 26
  • ...
  • 79
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

تنها یک دقیقه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • عرفانهای نو ظهور
  • ولایت فقیه
  • جنگ نرم
    • رسانه
    • اسباب بازی
    • فضای سایبری
  • معرفی کتاب
  • سبک زندگی
  • مناسبت ها
  • نقد فیلم


دریافت کد همین آهنگ برای وب
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس