تنها یک دقیقه

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

جنگ دائمی اسلام و دشمنانش

الفتنة اکبر من القتل و لایزالون یقاتلونکم حتی یردّوکم عن دینکم إن استطاعوا - بقره / 217

امام خمینی (ره): نکتۀ مهمی که همۀ ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم ، این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همۀ هویت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند. به گفتۀ قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمی دارند مگر اینکه شما را از دین تان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیست ها و آمریکا و شوروی در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبی مان را لکه دار نمایند. آری اگر ملت ایران از همۀ اصول و  موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانۀ عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین - علیهم السلام- را با دست های خود ویران نماید ، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر ، آنها ابر قدرت باشند ما ضعیف ، آنها ولی و قیّم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها ، نه یک ایران با هویت ایرانی - اسلامی بلکه ایرانی که شناسنامه اش را آمریکا و شوروی صادر کند ، ایرانی که ارابۀ سیاست آمریکا یا شوروی را بکشد… . - صحیفۀ امام ، ج 21 ، ص 90 و91

تبلیغ سبک زندگی غربی به روش «شبیه عطری در نسیم»

07 شهریور 1392 توسط میرعیسی خانی


«شبیه عطری در نسیم» اولین رمان «رضیه ‌انصاری» است که توسط نشر «آگه» منتشر شده است.

این کتاب در 11 فصل، روایت‌گر ایرانیان پناهنده در آلمان است؛ افرادی که کاملاً به زندگی غربی خو گرفته‌اند، لکن مشکلات روحی و اجتماعی‌‌شان برگرفته از سرشت ایرانی‌ بود‌نشان پابرجاست!
سه شخصیت اصلی داستان به نام‌‌های بهزاد، کیا و پیمان در برلین زندگی می‌کنند. بیشتر روایت داستان از بیان «بهزاد» است؛ کارگردان افسرده‌ی تئاتر که از جمله توده‌‌ای‌‌های فراری است و در بحران‌های درونی خود دست و پا می‌زند. «کیا» مردی زن‌‌باره با شغل عکاسی و «پیمان» کارمند یک شرکت بیمه است. هر 3 ازدواج کرده‌اند، ولی زندگی مشترکشان به مشکل خورده است و ارتباط با زنان مختلفی را در طول داستان تجربه می‌‌کنند!
این 3 نفر، دوست مشترک چهارمی هم دارند به اسم «نازی» که نقش یک الهه‌ی مؤنث را برا‌یشان بازی می‌‌کند! جالب اینکه علاوه بر روابط متعدد 3 شخصیت اصلی با زنان مختلف، دوست صمیمی آن‌‌ها (نازی) نیز دارای همسری به نام فرهاد است که هیچ نشانه‌‌ای از او در روابط این جمع نیست و نازی دائماً با دوستان‌ خود در ارتباط است!
نویسنده با ترسیم یک زندگی غربی اشاراتی هم به حوادث ایران و جهان دارد که تماماً در راستای تخریب ذهنیت مخاطب از جامعه‌ی ایرانی است. شایان ذکر است که عناصر و رسانه‌‌های دگراندیش به طور ویژه‌‌ای از «شبیه عطری در نسیم» تعریف و آن را تبلیغ کرده‌اند.
مروری بر محتوای کتاب
«رضیه انصاری» در رمان «شبیه عطری در نسیم» حکایت سرگشتگی چند ایرانی را در آلمان روایت می‌کند که در برزخ میان سیاست و هنر، حال و گذشته و دغدغه‌های فردی و اجتماعی زندگی می‌‌کنند. این کتاب در واقع شرح زندگی و مصائب 3 شخصیتی است که هر کدام به دلایلی از جامعه‌ی ایرانی فرار کرده‌اند و مجبور به مهاجرت شده‌اند.
نویسنده به دنبال آن است تا گوشه‌هایی از درگیری‌های ذهنی، روحی و عاطفی ایرانیانی را به تصویر بکشد که به رغم تداوم زندگی در آلمان، همچنان با ناملایمتی‌‌های جامعه‌ی ایرانی درگیر هستند! وی اشاراتی گنگ و گذرا به سابقه‌ی سیاسی شخصیت‎های رمان دارد. بهزاد کارگردان تئاتر است و همسر سابق او، دیبا، با مردی آلمانی دوست شده است. تنها فرزندشان، یاسمین، دختری ایرانی‌الاصل است که کاملاً به خوی غربی عادت کرده و دائماً در مراوده با پسران آلمانی است.
نویسنده مدعی است که کتابش تِمی اجتماعی دارد، لکن اجتماعی که او مطرح می‌‌کند، نه جامعه‌ی ایرانی که جامعه غربی را تبلیغ می‌‌کند؛ اجتماعی که انسان ایرانی هر قدر تلاش کند خود را با آن منطبق سازد، باز بیگانه است و غریب و این بیگانگی از سرشت ایرانی بودن او نشئت می‌‌گیرد!
تبلیغ جامعه‌ی غربی
در متن رمان «شبیه عطری در نسیم» با اسامی آلمانی زیادی که شامل نام خیابان‌‌ها، اماکن شهری و حتی مارک اجناس است برمی‎خوریم که نشان از آشنایی نویسنده با فضای جغرافیایی وقوع داستان (برلین آلمان) دارد؛ تا جایی که در برخی مواقع نویسنده در نقش یک عنصر تبلیغاتی عمل می‌‌کند و توصیف خاص از نوع پوشش‌‌های غربی نیز در متن داستان دیده می‌‌شود.
البته تبلیغ جامعه‌ی غربی به بیان پوشیدن مینی‌‌ژوپ یا مارک اجناس و خیابان‌‌ها خلاصه نمی‌‌شود، بلکه «رضیه انصاری» به دنبال ترسیم یک جامعه‌ی آرمانی از غرب است که اغلب در بیان بهزاد مطرح می‌شود.
نظم شهری و انضباط اجتماعی در برلین از موضوعاتی است که نویسنده به طور اغراق‌‌آمیزی به بیان آن می‌پردازد. همچنین توصیف شهر صنعتی برلین و اماکن تجاری آن در قواره‌ی یک عامل تبلیغاتی برای یهودیان توسط نویسنده صورت می‌‌گیرد (صفحه‌ی 69).
این توصیفات از غرب در حالی است که هر جا از جامعه‌ی ایران یاد می‌‌شود، به خرابی و ویرانی اشاره می‌‌گردد!
زمان جاری داستان وقتی است که زلزله‌ی بم اتفاق افتاده است و همنوعان آلمانی نیز به فکر کمک به مردم زلزله‌‌زده‌ی ایران افتاده‌‌اند. به بیان دیگر، «رضیه انصاری» با ترسیم تصویری ویران از جامعه‌ی ایرانی به دنبال امدادرسانی از سوی جامعه‌ی اروپایی است.
همچنین مرور خاطرات پریشان بهزاد (کمونیست فراری) از دوره‌ی حضورش در ایران مصداق بارز سیاه‌‌نمایی از انقلاب اسلامی و نیروهای انقلابی است (صفحات 30 و 114).
در وقت مرور خاطرات سیاسی بهزاد از ایران، به یک‌باره سخن از عاقبت «صدام حسین» می‌‌شود. گویی نویسنده می‌‌خواهد، به ‌زعم خود، عاقبتی چون او را برای مسئولین نظام جمهوری اسلامی ترسیم کند (صفحه‌ی 84).
نویسنده، بعد از اشاره به عاقبت صدام، بلافاصله به تشریح اوضاع ایران می‌‌پردازد و از ویرانی آن خبر می‌‌دهد و البته این غربی‌‌ها هستند که به کمک مردم ایران می‌‌شتابند! در ادامه نیز، ضمن تداوم امدادهای غربی بر ویرانی جامعه‌ی ایرانی، از ناکارآمدی مسئولین ایرانی و البته اعتقاداتش سخن می‌‌گوید (صفحات 90 و 91). نویسنده، پس از اتهام وارد کردن به ایرانی‌‌ها، صراحتاً به تمسخر آنان نیز می‌‌پردازد (صفحه‌ی 92).
ویرانی مورد تأکید «رضیه انصاری» برگرفته از ریشه‌‌های فرهنگی و اجتماعی جامعه‌ی ایرانی است که باعث ملال و شکست شخصیت‌های داستانش شده است! در واقع این ویرانی چنان است که نمی‌‌توان چاره‌‌ای برای آن اندیشید! از این‌ رو شخصیت‌‌های داستان در پی ایجاد هیچ تغییری برنمی‌آیند و از منجلابی که در زندگی جریان دارد گریزان نیستند. آنان می‌خواهند خلأ زندگی را با حضور در کاباره‌ها، ارتباط با زنان و دست زدن به کارهای به ‌اصطلاح هنری پر کنند. عادت کردن به فرهنگ غرب و مثلاً حفظ خون‌سردی! و بی‌‌تفاوتی به اتفاقات پیرامونی، موضوعی است که نویسنده تلاش زیادی برای القای آن دارد.
تخریب بنیان خانواده برگرفته از فرهنگ غربی
آنچه بیش از هر چیز دیگر در رمان خودنمایی می‌کند بحران روابط و به خصوص روابط خانوادگی است. هر 3 مرد اصلی داستان از همسر‌ا‌نشان جدا شده‌اند و گرچه تلاش می‌کنند تا با جمع‌‌های مردانه‌ی خود و بودن در کنار یکدیگر و البته با ارتباط با زنان مختلف (ایرانی و اروپایی) بر تنهایی‌‌شان غلبه کنند، اما باز هم «تنهایی» شاخص‌ترین ویژگی شخصیت آن‌‌هاست و سعی می‌‌کنند خود را به خوی غربی عادت دهند.
ارتباط دوستانه با زنان متعدد برای مردان متأهل امری عادی در بیان نویسنده است که برگرفته از جامعه‌ی غربی به مخاطب ایرانی ارائه می‌‌شود و البته شخصیت «کیا» در این بین سرآمد است. در صفحات 25 و 26، بیش از پیش بر زن‌‌بارگی کیا و نوع تعامل زن و شوهر در جامعه‌ی غربی تأکید می‌شود.
در ادامه‌ی داستان بین آذر (زن کیا) و رعنا (دوست‌‌کیا)، در محل عکاسی کیا، درگیری پیش می‌‌آید. کیا وقتی می‌‌رسد که آذر از محل درگیری رفته است و کیا فقط رعنا را در آغوش می‌‌کشد و بعد زندگی زناشویی در غرب در کمال دمکراسی! توصیف می‌‌شود.
* * *
مردان داستان، علاوه بر داشتن همسر، با زنان دیگر دوست و همراه هستند! مهم‌‌ترین نکته در جمع دوستانه‌ی شخصیت‌‌های داستان، شخصیت «نازی» است؛ زنی که به ‌رغم داشتن شوهر، با 3 شخصیت مرد داستان رفاقتی نزدیک دارد و البته همسران این 3 مرد نمی‌‌توانند از رفاقت شوهران خود با «نازی» ابراز رضایت کنند، لکن این مردان در ناملایمتی‌‌های زندگی به «نازی» پناه می‌‌برند و اوست که نقش فرشته‌ی نجات را برای آنان بازی می‌کند! توصیفات اغراق‌‌آمیز مردان داستان از الهه‌ی مؤنث خود بسیار جالب توجه است.
* * *
یکی از مهم‌‌ترین نکات رمان «شبیه عطری در نسیم» و تأکید نویسنده بر خوی غربی، نفی فرزند در خانواده است! وقتی «پیمان» ‌ـ‌که مدتی است از همسرش، میترا، جدا شده و با دختران دیگری ارتباط برقرار کرده است‌ـ به یک‌باره خواسته‌ی میترا را مطرح می‌‌کند، واکنش دوستانش کاملاً در راستای خوی غربی آن‌‌هاست:
«ـ… راستش… میترا بچه‌‌ می‌‌خواد.
ابروها بالا می‎رود و چشم‎ها گرد می‏شود.» ‌‌(صفحه‌ی 59)
منویات انصاری و القائات منفی از مادر شدن برای تخریب بنیان خانواده بروز می‌‌یابد (صفحه‌ی 60).
تأکیدات نویسنده بر سبک زندگی غربی در صفحات بعدی با وضوح بیشتری ادامه دارد و در نهایت، او برای یک جمع‌‌بندی از نوع روابط خانوادگی و در واقع تخریب بنیان خانواده می‌‌نویسد:
«دیبا تو و یاسمین را می‏گذارد و می‎رود، تو لیزا را می‎گذاری و می‎روی، کیا خودش را، پیمان بچه‎‎ای از میترا را، دست آخرش هم همه همان طوری می‎گذارند و می‎روند که پیرزن پیرمرد را گذاشت و رفت.» ‌‌(صفحه‌ی 76)
* * *
نکته‌ی مهم در رمان «شبیه عطری در نسیم» این است که همه‌ی مردان داستان او به شکلی با مشکلات زناشویی درگیرند. در واقع، نویسنده در این رمان به کلیشه‌‌نویسی دچار شده و کتابش از اتفاق داستانی تهی است؛ یعنی آدم‌های واقعی در برابر کلیشه‌هایی قرار دارند و اتفاقی در زندگی‌شان نمی‌افتد؛ نه کشمکشی هست و نه عاطفه‌ای؛ هرچه هست کلیشه‌هایی است که فقط روایت می‌شوند.
انصاری، در پاسخ به این ایراد بر کتابش، به عدم هویت شخصیت‌‌های داستانش اشاره دارد و صراحتاً به بیان و تبلیغ فرهنگ، ریشه‌ها و آداب غربی می‌‌پردازد (مصاحبه با تهران امروز، 8 آبان 90).
نویسنده‌ی جوان برای القای این بی‌‌هویتی به مخاطب جوان خود از تعدد روابط با جنس مخالف، به رغم تأهل و تعهد، ابایی ندارد. وی برای جنبه‌ی داستانی بودن اثرش به وقتی اشاره دارد که بهزاد همسرش را در آغوش مردی اروپایی در یک مهمانی می‌‌بیند، لکن در ادامه به افتخار از سازش‌کاری بهزاد با شرایط موجود! سخن می‌گوید و در واقع ترک خوی ایرانی و غرب‌‌زدگی را ترویج می‌‌کند که شرح آن ذکر شد.
اشاراتی بر فمینیسم
رگه‌‌های فمینیستی کتاب «شبیه عطری در نسیم» را می‌‌توان در آنجا پیدا کرد که هر سه‌ی این‌ مردها به یک معنا نابود شده‌اند؛ هم در زندگی خانواد‌گی‌شان و هم در رسیدن به آرمان‌هایشان. این موضوع در شخصیت بهزاد ـ‌که نویسنده بیشتر به آن می‌‌پردازد‌ـ نمود بیشتری هم دارد. بهزاد ‌ـ‌که به عنوان یک توده‌‌ای سابق مجبور به پناهندگی به آلمان شده است‌ـ‌ از ایران تنها خرابی و نابسامانی را برای مخاطب یادآور می‌‌شود و مدعی است دچار سیاست‌‌زدگی شده است. رابطه‌‌ی او با زنش، دیبا، در تشکیلات حزب توده شکل گرفته و البته از بین رفته است و حالا در یک مهمانی زنش را در آغوش مرد دیگری می‌‌بیند. در واقع او زنش را مثل آرمانش، که عمر و زندگی‌‌اش را فدای آن کرده، از دست داده است.
وی سعی می‌کند آن آرمان کذایی را فراموش کند، لکن هر چه از ایران در وجودش نهادینه شده است موجب سیاه‌‌بختی‌‌اش می‌‌گردد؛ حال چه زن باشد و چه ایدئولوژی!
به عبارت دیگر، «شبیه عطری در نسیم» نابودی مردان را در چارچوب زندگی ایرانی روایت می‌‌کند که حتی با پناهنده شدن به جامعه‌ی غربی هم نمی‌‌توان راه نجاتی از آن یافت. مردان مستأصلی که زندگی در سرزمین بیگانه را به ماندن در زادبوم خود ترجیح داده‌‌اند و البته دغدغه‌ی نویسنده بیشتر نحوه و شکل زندگی اکنون این افراد است.
قهرمانان افسرده‌ی «انصاری» از جمله افرادی هستند که روزگاری سودای تغییر جهان را در سر داشته‌اند، اما حال به جایی رسیده‌‌اند که عضو حزب توده در تنهایی خود مجبور است زن سابقش را ‌ـ‌که در تشکیلات حزبی با او آشنا شده است‌ـ در آغوش مرد اروپایی ببیند ..
از نگاهی دیگر، این مردان همه چیز را از دست رفته می‌‌بینند و با پناه بر جامعه‌ی غرب به دنبال آن می‌‌گردند. این ایرانیان افسرده با از دست دادن خود، خانواده و به قول نویسنده، همان طور که «اریش فرید»، شاعر آلمانی، می‌‌گوید، عشق و آزادی را با هم! به دنبال کسب آن‌ها در جامعه‌ی مدرن غربی هستند! و این باعث شده است میان هویت ایرانی و جایگاه آلمانی در نوسان باشند؛ آن‌چنان که در گذر زمان، تعادل روحی و روانی شخصیت‌‌ها به هم می‌‌ریزد و آن‌‌ها را در حصاری از تنهایی غم‌‌انگیز محصور می‌‌کند که تنها به خاطر سرشت ایرانی‌‌شان است!
سه دوست وامانده از جامعه‌ی ایرانی و غربی در نوعی بی‌‌هویتی و مسخ‌‌شدگی گرفتار شده‌‌اند، لکن این گرفتاری‌‌ها برگرفته از نهاد ایرانی آنان القا می‌‌شود و برای رهایی از آن به غرب پناهنده شده‌‌اند که البته نجات هم نیافته‌‌اند.
آنان دچار نوعی پوچی شده‌‌اند که از روی خردورزی نیست و به ابتذال و زوال گرایش دارد، چرا که شخصیت‌های رمان اصلاً در آن حد و اندازه هم نیستند که به پوچی خردمندانه دچار شوند!
تأکید بر مهاجرت از ایران
داستان با مهاجرت و کوچ پرندگان تمام می‌شود: «چشم‌هایش را باز می‌کند و یک دسته پرنده‌ی مهاجر را در آسمان می‌بیند که دارند از کوچ برمی‌گردند.» انگار نویسنده به دنبال روزنه‌ی امیدی برای رهایی از زندگی ایرانی می‌‌گردد و برای ترغیب مخاطبش به مهاجرت از هیچ کوششی دریغ نمی‌کند!
شیفتگی و ارادت به عناصر سکولار
در فصل «بگذار بر زمین خود بایستم» نویسنده شیفتگی و ارادت خود را به «احمد شاملو»، شاعر ضدنظام و دین‌‌گریز، با استفاده از اشعار او در دل جملات داستان، ابراز می‌‌کند! وی در بین جملات رمان قطعاتی را از بین اشعار شاملو آورده که به گفته‌ی دوستانش بسیار نامأنوس و به عبارت دیگر یک وصله‌ی ناجور است (تهران امروز، 8 آبان 90).
او خواسته است تا ضمن نوآوری! برای ادای دین به بزرگان جریان سکولار و روشن‌فکری و به قول خودش تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب! در جهت مورد نظر داستان، از اشعار شاملو استفاده کند، لکن دوستانش تأکید دارند که شعرهای شاملو را لوث کرده است و نتیجه‌ی عکس در ذهن مخاطب دارد!
در واقع بی‎توجهی نویسنده به این واقعیت که این اشعار از مضمونی بدون ارتباط و برون‌‌متنی نسبت به رمان حاضر برخوردارند و به‌کارگیری آن‌‌ها باید متضمن نوعی منطق درونی در متن حاضر باشد، باعث شده است که او از توفیق در به‌کارگیری این تمهید باز بماند.
کلام آخر
«شبیه عطری در نسیم» اولین رمان «رضیه ‌انصاری» است که به روایت ایرانیان پناهنده به غرب می‌‌پردازد تا ضمن تخریب ذهنیت مخاطب از جامعه‌ی ایرانی، جامعه‌ی غربی را تبلیغ کند و از آن، جامعه‌ی آرمانی را ترسیم نماید.
نویسنده، با پرداخت افسردگی و مشکلات شخصیت‌‌های داستانش، تأکید دارد که تمامی مشکلات قهرمانان زن‌‌باره‌‌اش برگرفته از ریشه‌‌های فرهنگی و اجتماعی جامعه‌ی ‌ایرانی است که باعث ملال و شکست آنان شده است!
تأکید بر عادت کردن به خوی غربی و تخریب بنیان خانواده برگرفته از فرهنگ غربی (از جمله نفی فرزند در خانواده) و تلاش برای القای بی‌‌هویتی به مخاطب جوان از مهم‌‌ترین محورهای کتاب «شبیه عطری در نسیم» است. همچنین ترویج انگاره‌‌های فمینیستی، اباحه‌‌گری، شرب خمر و البته اشاعه‌ی ابتذال با توصیف اغراق‌‌آمیز از کاباره‌‌های غربی و آزادی روابط جنسی از راهکارهای «انصاری» برای رسیدن به اهداف منحط خود می‌‌باشد.
این نویسنده از امیدهای اصلی جریان ادبی معارض انقلاب اسلامی است که به ‌طور ویژه از سوی رسانه‌‌های این جریان تبلیغ می‌شود.(*)

 نظر دهید »

سبک زندگی اسلامی مبتنی بر مقاومت، نرم‌افزار تمدن اسلامی

07 شهریور 1392 توسط میرعیسی خانی


در برهه‌ای که رهبرمعظم انقلاب از آن با تعبیر «پیچ تاریخی» یاد می‌کنند حرکت در مسیر پیشرفت برای نیل به تمدن بزرگ اسلامی از الزامات ضروری است. در این میان به  نظر می رسد سبک زندگی اسلامی برآمده از ارزش‌های اصیل اسلامی و ساختار بومی می‌تواند ما را به قطب مقاومت علیه غرب تبدیل نماید؛ بر این اساس برای بررسی ارتباط سبک زندگی با راهبرد مقاومت در مقابل گفتمان غربی با «وحید یامین‌پور» مدیر دفتر فرهنگی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی به گفت‌وگو نشسته‌ایم.


آیا اساساً مقوله‌ی سبک زندگی با موضوع مقاومت در مقابل استکبار ارتباط دارد؟

در ابتدا باید جایگاه مقاومت در بحث مشخص گردد. آنچه نه تنها ما به عنوان اعضا و فرزندان گفتمان انقلاب اسلامی به آن معتقدیم، بلکه حتی غرب نیز به آن اذعان دارد این است که انقلاب اسلامی پدیده‌ای در روند تاریخی آغازشده توسط غرب نیست.

در آن زمان مواجهه‌ی غرب با جهان پیرامونی ذیل عنوان استعمار، اما در حقیقت استثمار صورت می‌گرفت. جهت تاریخ به سمت جهتی بود که مجموعه‌ی کشورهای غربی و غیرغربی هم‌جهت با تاریخ غرب بودند؛ جهتی که از قرن هیجدهم و نوزدهم با پروسه‌های بین‌المللی استعماری در کل دنیا آغاز شد. در این میان، اولین اقدامی که نشان می‌دهد گفتمان مدرن غرب دچار اضمحلال، ضعف و پیری شده وقوع انقلاب اسلامی ایران در 1979م. (1357ش.) است.
در حالی که حرکت عمومی کشورها با سرعت قابل ملاحظه‌ای به سمت مدرن و سکولار شدن بود، انقلاب اسلامی ایران ایستاد و جهت دیگری را نشان داد. در اینجاست که مفهوم مقاومت تولید می‌شود. البته بعضی به‌ اشتباه، گفتمان‌های مارکسیستی و کمونیستی را به عنوان مقاومت در برابر غرب تحلیل و تلقی می‌کنند، اما این گفتمان‌ها زاییده‌ی غرب هستند که به صورت دیگری متجلی شده‌اند. درگیری آن‌ها با غرب اومانیست، سکولار، ملحد و نگاه لیبرالیستی آن نیست، بلکه تقابل آن‌ها با لیبرالیسم و سرمایه‌داری است. اما آنچه به طور بنیادی و ریشه‌ای در برابر جریان تاریخی و همه‌گیر سکولاریسم، انسان‌محوری و هویت لذت‌محور بشر جدید غرب مقاومت می‌کند انقلاب اسلامی است که مهم‌ترین پیامش به تمدن غرب این است که این بخش از دنیا تصمیم گرفته است در زمین تو بازی نکند. مفهوم مقاومت اینجا تولید می‌شود.



اما آیا معنایش این است که انقلاب اسلامی می‌خواهد به یک‌باره تمدنی جدید را به عنوان تمدن جایگزین که در تنازع با غرب باشد ایجاد کند؟

شکل‌گیری هر تمدنی نیازمند طی فرآیندی تاریخی است. لذا بهتر است که بگوییم روز 22 بهمن 57 پیروزی انقلاب اسلامی نبوده بلکه آغاز انقلاب اسلامی بوده است. پیروزی انقلاب اسلامی زمانی است که موفق شویم تمدنی را به عنوان الگوی زیست و سبک زندگی اسلامی بشر معرفی کنیم. آنچه تا کنون اتفاق افتاده این است که ما در فضای ذهنی، روحی و قلبی خود، اسلامی زیسته‌ایم، ولی موفق نشده‌ایم این علایق و سلایق فکری، فرهنگی و دینی را در دنیا به سبک زندگی و نهایتاً به تمدن اسلامی تبدیل کنیم.

با توجه با حجم محدود کارهای انجام‌گرفته و نیازهای موجود و آینده، باید گفت ما در آغاز راه هستیم. در ابتدای مسیری قرار داریم که معلوم نیست چند ده سال طول می‌کشد تا موفق شویم و مجموعه‌ی این موارد محقق شود. شاخص اصلی حرکت صحیح در این مسیر مقاومت است؛ یعنی مقاومت در مقابل فشارها و اقتضائات مدرن. این در حالی است که از اول انقلاب تا کنون شاهد حضور طیفی بوده و هستیم که مقاومت را برنمی‌تابند و منحل شدن انقلاب اسلامی را در غرب مطالبه می‌کنند.

این جریان فکری و سیاسی در فضای انقلاب اسلامی همیشه حضور داشته و دارد. این طرز تلقی ابتدا در نهضت آزادی و جبهه‌ی ملی حلول کرد و در دوره‌ی بازرگان به قدرت رسید و پس از جنگ در دولت آقای هاشمی رفسنجانی در قالب حزب کارگزاران مجدداً به قدرت بازگشت. کارگزارانی‌ها به عنوان نماد تفکر تکنوکرات غرب‌گرا معتقدند که انقلاب اسلامی باید در فن‌سالاری غرب منحل شود. این جریان فکری و سیاسی در کالبد اصلاح‌طلبان دولت آقای خاتمی ادامه‌ی حیات داد و حضور خود در ساختار و بدنه‌ی نظام جمهوری اسلامی را بازتولید کرد.


یکی از عمده‌ترین مبانی تفکر آن‌ها این است که مقاومت در برابر غرب بی‌نتیجه است و زیست بهتر و حیات متعالی‌تر از رهگذر سازش با غرب اتفاق می‌افتد. شاید یکی از مهم‌ترین محصولات این تفکر در دوره‌ی اصلاحات، کتابی است به نام مبانی نظری برنامه‌ی چهارم توسعه که توسط سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی در دولت آقای خاتمی منتشر شد. این کتاب به حدی فاجعه‌بار بود که خود دولت آقای خاتمی آن را جمع‌آوری و خمیر کرد. نخستین راهبرد این کتاب این بود که «امروز باید بپذیریم نظام تک‌قطبی به رهبری آمریکا در جهان ایجاد شده است و راه جمهوری اسلامی ایران جز با منحل شدن در نظام تک‌قطبی به جایی نخواهد رسید.»

بر این اساس، آن‌ها رسماً به دنبال تئوریزه کردن انحلال جمهوری اسلامی ایران و ایده‌های انقلاب اسلامی در نظام تک‌قطبی به رهبری آمریکا بودند. همه‌ی این‌ها در حالی است که هدف انقلاب اسلامی صرفاً تغییر رژیم سیاسی نبود، بلکه قرار بود تمدن جدیدی ایجاد و معرفی شود. این خطی است که با عنوان خط سازش از آن یاد می‌شود. خط سازش را نمی‌توان در معنا و مفهومی سیاسی منحصر کرد؛ معنای سیاسی یکی از نتایج آن است. خط سازش، معنای تمدنی و تاریخی دارد. بر خلاف نظر حضرت امام (رحمت الله علیه) که از ابتدا می‌فرمود مسئله‌ی ما مسئله‌ی فرهنگ و تمدن است، آن‌ها از ابتدا معتقد نبودند که انقلاب اسلامی برای ایجاد تمدن اسلامی به وجود آمده است. لذا باید در مقابل این دیدگاه، نگرش انقلابی مبتنی بر مقاومت، که مخالف سکولاریسم، الحاد و تسلیم و سازش است، به تدریج در همه‌ی رده‌های زندگی و تمدنی رسوخ یابد.

بنابراین در فضای گفتمانی کنونی ما با دو رویکرد مواجهیم: اول خطی که تأکید و اصرار می‌کند بر اسلامی کردن همه چیز و حرکت در مسیر پیشرفت با راهبرد مقاومت و دوم خط سازش که معتقد به توسعه، نه از رهگذر مقاومت، بلکه از گذرگاه سازش است. بر خلاف نظر گروه اخیر، مقام معظم رهبری معتقد به پیشرفت در علم، فناوری، کمال و رشد و تعالی اجتماعی، فرهنگ، هنر، آموزش، بهداشت و سلامت، اقتصاد و… با راهبرد مقاومت هستند. این اختلاف نظر راهبردی است، نه تاکتیکی. ما با کسانی که به سازش معتقدند اختلاف تاکتیکی نداریم، بلکه این اختلاف، راهبردی و مبنایی است. آن‌ها می‌گویند پیشرفت از مسیر سازش عبور می‌کند، ما می‌گوییم پیشرفت از مسیر مقاومت عبور می‌کند.


سبک زندگی اسلامی چگونه باعث مقاومت در برابر غرب می‌شود؟

سبک زندگی اسلامی، هم محصول مقاومت در برابر غرب و هم قوام‌بخش مقاومت است. به عبارت دیگر، با مقاومت در برابر غرب امکان تولید سبک زندگی اسلامی نیز حاصل می‌شود. از سوی دیگر، چنانچه سبک اسلامی شیوه‌ی زندگی قرار گیرد، امکان مقاومت در برابر غرب فراهم آمده است، چون سبک زندگی غربی عناصری دارد که انسان را برای مقاومت در برابر خود خلع سلاح و تخلیه می‌کند. به عنوان نمونه، سبک زندگی غربی یک سبک زندگی مصرف‌گرا و لوکس‌گرا است، چون با اقتصاد سرمایه‌داری ارتباط دارد. کسی که اهل اتراف و اسراف باشد در سبک زندگی اسلامی مبتنی بر قناعت و خفیف‌المؤونه بودن جایگاهی ندارد.

حضرت امام (رحمت الله علیه) می‌فرمود جوان‌ها عروسک‌های مصرفی نشوید، اگر عروسک مصرفی شوید، برده‌های امپریالیسم خواهید شد. مصرف‌گرایی که اصل و اساس سبک زندگی غربی و آمریکایی است به لحاظ سیاسی انسان را برده‌ی امپریالیسم می‌کند. اصلاً خود مصرف‌گرا بودن برده‌ی اقتصادی و سیاسی شدن است.

یکی دیگر از عناصر سبک زندگی غربی زندگی مبتنی بر لذت‌های اومانیستی و تلذذهای غریزه‌محور است. در حالی که سبک زندگی اسلامی ذکرمحور است، نه لذت‌محور. در این سبک زندگیِ لذت‌محور، انسان دیگر اهل مقاومت نیست و سازش‌طلب خواهد شد. امام (رحمت الله علیه) می‌فرمود تنها کسانی تا آخر خط با ما هستند که طعم فقر و استضعاف را چشیده باشند. این‌ها همه المان‌های سبک زندگی اسلامی است.

 نظر دهید »

بریده مقواهای ایرانی "اسپایدرمن" و "بن‌تن" را شکست دادند

06 شهریور 1392 توسط میرعیسی خانی

نمی دانم یک دفعه چه شد که موج بزرگی از تولید نوشت ابزارهای ایرانی سراسر کشور را فرا گرفت. طراحی تعداد زیادی دفتر، دفترچه، خط کش، کیف و جامدادی با طرح های ایرانی - اسلامی طی چند ماه اخیر و رونمایی از اولین نسل این محصولات وطنی، اتفاقی بود که گر چه خیلی دیر رخ داد اما باید آن را به فال نیک گرفت.

سال قبل بود که چند مدل لوازم التحریر ایرانی به دانش آموزان کشور معرفی شد و اهالی فرهنگ از آن به عنوان یک ابتکار قابل تقدیر یاد کردند و بالاخره هفته قبل در حوزه هنری از نوشت افزارهای “روشنا” رونمایی شد. شهید احمدی روشن، شهید تهرانی مقدم، شهید بابایی، جهان چهلوان تختی، خونه مادربزرگه، مختارنامه، میرزا کوچک خان جنگلی، قصه های مجید و ده‌ها طرح گرافیکی دیگر با موضوعات متنوع  از مجموعه  روشنا یکی پس از دیگری معرفی شدند و مورد تشویق قرار گرفتند.  



گرچه برخی تصاویر انتخابی برای این لوازم التحریر  مناسب کودکان و نوجوانان به نظر نمی رسید و احتمال می رود فروش این ابزار درسی با اقبال چندانی روبرو نشود؛ اما همین که چند جوان مبتکر ایرانی برای اولین بار شهامت به خرج دادند و پایشان را برای رقابت با طرح های غربی مثل “مرد عنکبوتی” یا “بن تن” به میدان گذاشتند،  یعنی شروع یک پروژه بزرگ ملی که باید هر چه بیشتر بر روی آن تمرکز و البته هزینه کرد. 
روشنا بهانه‌ای بود تا اتفاق خوب دیگری هم رخ دهد. اتفاقی که نشان می دهد ورود ملی به بحث نوشت ابزارهای مورد نیاز کودکان و نوجوانان جدی گرفته شده و خیلی زود وارد مرحله درآمد زایی شده است. 
“شکرستان” را که می شناسید؟ یک انیمشین کاملا ایرانی که چند سالی است حسابی برای خودش طرفدار پیدا کرده و در این مدت با زبان طنز کودکان و نوجونان زیادی را با داستان های کهن ایرانی و رسم و رسوم گذشتگان آشنا کرده است. پس احتمالا شنیده اید که شکرستان هم به روی جلد دفاتر مشق و کیف و جامدادی ها آمده تا با سابقه خوش نمک شخصیت های کارتونی خود حسابی بفروشد!
شکرستان یک پویانمایی تلویزیونی است که توسط یک شرکت ایرانی تولید شده و تا به اکنون بیش از 100 قسمت آن تولید و از برنامه کودک و نوجوان شبکه ۲ سیمای ایران پخش شده است. این مجموعه با روش «کات اوت» یا بریده مقوا ساخته شده و استقبال زیادی از آن شده‌است. قسمت‌هایی از این مجموعه در جشنواره‌های خارجی از جمله جشنواره چانگوی چین، جشنواره جیفونی ایتالیا و جشنواره فیلم کودک هند نمایش یافت و مورد تقدیر قرار گرفت.
طبق اعلام عوامل و دست‌اندرکاران طراحی و توزیع ” لوازم التحریر شکرستان” تا کنون و تنها در عرض چهار  روز بیش از نیمی از محصولات این مجموعه به فروش رسیده و از روز گذشته تولیدکنندگان وارد مرحله دوم توزیع اقلام درسی این برنامه کارتونی شده اند.
البته بماند که مثل همیشه عده ای می‌خواهند چوب لای چرخ چنین ابتکاراتی بگذارند. مثلا شهر کتاب مرکزی طبق سنوات گذشته به برپایی جشنواره‌ نوشت‌افزار پرداخته و متأسفانه فقط برند های غربی و پر زرق برق پیشین را برای فروش در معرض دید عموم گذاشته و هیچ خبری از نمونه های ایرانی نیست.
با تمام این اوصاف تصور این که چند کاراکتر دو بعدی ایرانی توان رقابت با بن تن، عروسک های باربی و اسپایدر من را داشته باشد، تا قبل از شندین خبر فروش خیره کننده “شکرستان” بسیار سخت بود اما امروز متوجه شدیم گرچه برای ساخت و خلق کاراکتر های محبوب کودکان امکانات آنچنانی نداریم اما ذوق و سلیقه در ساخت یک برنامه کودک ساده هم می تواند هر قشری را مجذوب هنر ایرانی کند. 

نمونه دیگر این امر مجموعه عروسکی کلاه قرمزی است که جزو پر بیننده ترین برنامه های تلویزیونی بوده و در این چند سال همیشه با اقبال مخاطب روبرو شده است. شاید بد نباشد در مرحله بعدی و برای تدام رشد و توسعه نوشت ابزارهای ملی مسئولان مربوطه به سراغ این عروسک ها بروند و به زودی شاهد ظهور لوازم التحریر کلاه قرمزی، فامیل دور، ببعی و دیگر عروسک های این مجموعه باشیم. 

*سخن آخر
گرچه به گفته برخی فروشنگان لوازم التحریر، اطلاع رسانی مسئولان برای فروش این محصولات نسبتا ضعیف است و خیلی از آنها نمی دانند که از چه طریقی باید نسبت به خرید این محصولات اقدام کنند و بیشتر طرح های روی جلد این دفاتر و کیف ها برای کودکان ایرانی آشنا نیستند و باید زمان زیادی برای شناساندن آنها به کودکان صرف شود؛ اما امیدواریم سال های تحصیلی بچه های امروز به جای باربی و بت من و لاک پشت های نینجا با ننه قمر، کوشا و جیگر سپری شود.

 نظر دهید »

کشف حجاب رضاخانی 2013

06 شهریور 1392 توسط میرعیسی خانی

هرچه بودوهرچه شدازخیروشر گذشت تا اینکه گفتمان جدیدی با عنوان روابط آزاد بین دختر وپسردراوایل دهه 70در روزنامه ها وسریالها و….به راه افتاد.روز به روز این گفتمان تقویت گشت تا اینکه امروز داشتن دوست دختریا پسر تقریبا قبح خود را از دست داده است وکم کم به عنوان یک ارزش درحال تثبیت وپیشرفت است.

همزمان با این گفتمان جامعه سنتی ومذهبی ما مواجه شد با هجوم هدفدار انواع لباسهای مردانه وبخصوص زنانه ای که هیچ گونه سنخیتی با عرف وعقایدمان نداشتند.

خلاصه بحث در این باب اینکه نمی دانم چطور  شد که چادرشد ،مانتو،مانتوها روزبه روز کوتاه تر شد،روزی آستین مانتوها به بالای مچ انتقال یافت وروزی دیگر آستین مانتوها با دکمه به بالای آرنج انتقال یافت،یکهوجوراب های ساق بلند زنانه از جامعه جوراب زنانه خداحافظی کردوجایش رابه جوراب های مچی داد،دشمن چقدرلطیف عمل میکند،یادم هست درست بعد از ورود جوراب های مچی به بازاروحذف جوراب های ساق بلند ،مد جدیدی به بازار شلوارزنانه آمدکه به شلوارهای کوتاه معروف شدند.

تا اینجای کار دشمن توانسته بود پروژه ی کشف حجاب رضاخانی اش را با شکستن حدود شرعی در رعایت پوشش زنانه به پیش ببرد.

اوایل دهه ی 80بود که موج هجوم فیلمهای مختلف هالیوودی و بالیوودی و خالی وودی مستهجن به کشورهمزمان با اکران برخی فیلمهای تلوزیونی وسینمایی که موضوع اصلی آن عشق بود وپسری گیتار به دست چشم سبزودختری زیبا نقش اول فیلم را بازی میکردند،آغاز گشت .

با ورورد ماهواره به حریم خانواده ها کم کم پازل تهاجم خاص فرهنگی برپایه سوءاستفاده از غرایز وشهوات انسانها وبخصوص نسل جوان کامل گشت تا ما را به این فکر وادار نماید که ظاهرا دشمن به دنبال اندلسی (اسپانیای قدیم)دیگر در این برهه از زمان است.
اندلسی که روزگاری به عنوان یکی از پیشروان فرهنگی وعلمی جهان اسلام درآمد وسالها بعد با هجوم فرهنگی دشمن از درون پاشید وشد اسپانیای امروزی که به دفعات اسلام ستیزی خودش را به اثبات رسانیده است.
جامعه آنروز اندلس  نیز جامعه ای جوان مانند جامعه کنونی مابود.
یکی از بهترین وموثرترین راه ها هم در از هم پاشیدن چنیین جوامعی با بافت جوان ومذهبی ورود از راه شهوات وامیال جنسی و….است.
متاسفانه دشمن نیز این موضوع را فهمیده است وپروژه های خود را بر این مبنا در کشور ما ودر بسیاری از جوامع مذهبی وسنتی در حال پیگیری کردن است.
باورود مد جدید برپایه انواع ساپورت ها به کشوردشمن می کوشد تیر خلاص را بر پیکر نیمه جان حیا وحجاب بزند.
پروژه ای که از تهران وتئاترشهر اغاز گشته است واینروزهااز روستاهای شمال غرب تا شمال شرق تا کهکلویه وبویراحمد متقاضی پوشیدن چنین مدی هستند.
اینهمه مد وترویج پوشش های بدن نما ،مانتوهای کوتاه و حریر ،شلوارهاوتی شرت های کوتاه مردانه،ساپورت ها و……،ماهواره ها ،سایت ها و….هدفی بجز این ندارد که جامعه جوان در حال پیشرفت مان را به اندلسی دیگر تبدیل کندواگر اینطور شود قرنها طول خواهد کشید که دوباره ملتی با رهبری همچون امام خمینی (ره)ظهورپیدا کند ومنادی اسلام ناب محمدی باشد.
 1 نظر

با دیدن تصاویر مستهجن حافظه خود را از دست می‌دهید + اینفوگرافیک

05 شهریور 1392 توسط میرعیسی خانی

به نقل از دیلی میل، افرادی که معتاد به نگاه کردن تصاویر مستهجن هستند در خطر از دست دادن حافظه کوتاه مدت قرار دارند.

دانشمندان آلمانی به بررسی آن قسمت از مغز که مسئولیت حل مسائل، نگه‌داری اطلاعات در حین کار، تصمیم‌گیری و استدلال هستند؛ پرداخته‌اند. آن‌ها در تحقیقاتشان از 28 نفر – که همگی بالای 26 سال بوده و گرایش به جنس مخالف داشتند – خواستند تا به تعدادی از تصاویر اینترنتی نگاه کنند که بعضی از آن‌ها مستهجن و تعدادی غیر‌مستهجن بودند.

تصاویر غیر مستهجن (عادی) شامل عکس‌های خندیدن و ورزش کردن افراد مختلف بود. از داوطلبین خواسته شده بود که همزمان با نگاه کردن عکس‌ها به سوال “آیا این عکس با عکس 4 اسلاید پیش یکسان است؟” جواب “بله” یا “خیر” دهند.

این افراد در زمان نگاه کردن به تصاویر مستهجن در مقایسه با تصاویر غیر مستهجن تعداد جواب ناصحیح بیشتری داشته‌اند. به‌طور میانگین، این افراد در زمان نگاه کردن به تصاویر مستهجن به 67 درصد سوالات جواب صحیح داده‌اند ولی در زمان دیدن تصاویر معمولی 80 درصد جواب‌های آن‌ها درست بوده است.

این یافته‌ها به روانشناسان کمک می‌کند تا دلیل این موضوع را دریابند که چرا افرادی که معتاد به نگاه کردن هرزه‌نگاری‌های آن‌لاین هستند؛ بر سر قرار ملاقات‌هایشان حاضر نمی‌شوند، فراموش می‌کنند که بخوابند و یا از پذیرفتن مسئولیت‌های شغلی پاپس می‌کشند.

محققین می‌گویند: “تاثیرات منفی تحریکات جنسی بر روی فرآیند‌های شناختی، دلیل بروز قسمتی از این اتفاقات است.”

کریستسن لایر فارغ التحصیل روانشناسی و مسئول این پروژه می‌گوید: ” تحریکات جنسی در امور مربوط به حافظه فعال، تداخل ایجاد می‌کند؛ قسمت مهمی از حافظه که مسئول عملکرد اجرایی بدن است.”

لذا با توجه به این موضوع مطرح شده در ادامه به آمار و اهداف انتشار محتوای مستهجن در فضای مجازی می پردازیم:

*  اهداف کشورهای غربی برای گسترش سایت‌های مستهجن

تصاویر

براساس بررسی‌های انجام شده بر روی موتور جستجوی دو نمونه از بزرگترین سایت‌های مستهجن آنلاین در کشورهای غربی، آمار قابل تأمل و در عین حال تأسف‌برانگیزی بدست آمده است.

-         بر روی این دو سایت بیش از 735 هزار ویدیو آپلود شده است.

-         در این دو سایت میانگین زمانی هر ویدیو حدود 11 دقیقه بوده است.

-      از زمان راه‌اندازی این دو سایت از سال 2006 تاکنون، 93 میلیارد بازدید صورت گرفته است، یعنی به طور مثال هر کدام از انسان‌های روی کره زمین 15 بار از این دو سایت‌ بازدید کرده‌اند.

-        آمار ویدیو‌هایی که هر ماه در این دو سایت آپلود می‌شود رو به افزایش است که به حدود 22000 ویدیو در هر ماه رسیده است.

-          از زمان شروع به کار این دو سایت، بازدیدکنندگان آن‌ها به اندازه 1.2 میلیون سال، هرزه نگاری آنلاین مشاهده کرده‌اند.

این آمار بسیار تأسف‌بار و قابل تأمل فقط متعلق به دو سایت از میلیون‌ها سایت مستهجن در فضای سایبر می‌باشد که نشان دهنده اهداف غرب برای گسترش باکتری‌گونه اینگونه سایت‌هاست، به‌طوریکه با تصور جامعه 300میلیونی آمریکا، 25 میلیون سایت پورن وجود دارد، یعنی به ازای هر 12 آمریکایی یک سایت مستجن راه اندازی شده است.

اولین هدف غرب از گسترش هرزه‌نگاری در فضای سایبر که در حال حاضر به صورت یک صنعت در آمده است، بخش مالی بسیار پررونق آن است به‌طوریکه به گزارش مرکز تحقیقات فورستر در سال 1998 حجم درآمد سالانه صنعت پرنوگرافی فقط از طریق اینترنت بین 1 تا 1.5 میلیارد دلار برآورد شده است.

دومین هدف، مشغول‌سازی انسان‌ها به خود است که با عادی سازی گناه و از بین بردن حیا در سطح جامعه‌ به راحتی به هدف خود دست پیدا می‌کنند.

با به عادت تبدیل شدن گناه تاثیرات مخربی در شخصیت و ذهن افراد ایجاد می‌شود از جمله کاهش فهم، خود فراموشی و فاصله گرفتن از عبادت و معنویات و از بین رفتن غیرت و عرق ملی و این همان چیزی‌ست که غرب به دنبال آن است تا با مشغول کردن ذهن انسان‌ها، دیگر مردم دخالتی در امور کشورداری و مذهبی نداشته و سیاستمداران به راحتی می‌توانند به تاراج ملت خود بپردازند.

البته غرب به این بسنده نکرده و با میزبانی و گسترش سایت‌های مستهجن به زبان‌های مختلف و برای ملیت‌های مختلف در صدد انحراف مردم دیگر کشورهاست چون با این عمل به راحتی می‌توانند اعتقادات مردم دیگر کشورها را سست کنند و رگ میهنی و ملی آنان را خشک کنند و بر جوامع مختلف دیگر کشورها حکومت کنند.

با اینکه غرب نسبتاً توانسته است در جوامع خود و دیگر کشورها به این هدف برسد ولی در برخی موارد به نتایج معکوس دست پیدا کرده‌ به‌گونه‌ای که انسان‌ها‌ از نظر ذهنی به طوری تخلیه می‎شوند که فجایعی غیر قابل جبران رقم می‌زنند نظیر آتش گشودن یک نروژی به شهروندان و در پی آن کشته شدن بیش از 90 تن از شهروندان خود شد و همچنین حادثه دلخراش هفته پیش در یکی از مدارس آمریکا که منجر به کشته شدن بیش از 20 کودک بی‌گناه و معصوم گردید.

از فحشای قانونی تا لگدمال شدن عزت ملت آمریکا + اینفوگرافی

نکته‌ای که در سیاست درآمدزایی دولتمردان آمریکا نسبت به مردم وجود دارد این است که آن‌ها هیچ فرقی بین  استعمار مردم خود و سایر نقاط دنیا قائل نیستند؛ آن‌ها در بسیاری از فیلم‌های هالیوودی خود نیز به این سیاست خود اشاره کرده‌اند.
به طور مثال، هنگامی که در یکی از این فیلم‌ها، تعدادی از مردم با جماعت زامبی‌ها مخلوط می‌شوند دولتمردان دستور بمباران و به رگبار بستن تمامی مردمان آن منطقه را می‌دهند.
دیدگاه حاکمان این دولت‌ها نسبت به اشاعه فحشا در فضای مجازی، هیچ تفاوت ملّی و بین‌المللی ندارد. آن‌ها با گسترش اینترنت از دهه 80 میلادی، به منظور کسب درآمد بیشتر اقدام به اشاعه مستهجن نگاری آن‌لاین در سرتاسر دنیا نمودند.
در سال ۲۰۰۰، مجله بی‌ارادگی و اعتیاد جنسی، در یکی از نسخه‌های خود به نقل از نویسندگان متعددی اظهار داشت که اتصال به سایت‌های اینترنتی مستهجن، محدود به کاربران خانگی نمی شود. براساس تحقیقات صورت گرفته در مورد ۵۰۰ شرکت پیشرو و موفق، روشن شد که کارمندان مرد، ۶۲ درصد از زمان کاری خود را در فضای مجازی به استفاده از سایت‌های مستهجن اختصاص می دهند.
پایین آمدن مداوم سن نگاه کردن هرزه نگاری آن‌لاین در آمریکا نیز شاهدی بر این مطلب است.
این یکی از صدها دلیلی است که امام خمینی (قدس سرّه) حاکمان پست و ظالم آمریکا را، شیطان بزرگ نامید و رهبر عزیزمان امام خامنه‌ای (حفظه‌الله‌تعالی)، منافق اصلیشان نامید؛ زیرا بیشترین تبعات سیاست هرزه‌نگاری آن‌ها در فضای مجازی علاوه بر فضای فیزیکی، ابتدا دامن‌گیر مردمان خود این کشور شده است و سپس سایر نقاط دنیا.

در اثبات این ادعا در زیر نمونه به تصویر کشیده شده این آمار را به شما ارائه می‌نماییم، آماری که توسط موسسات تحقیقاتی خود این کشورها ارائه شده است.

تصاویر

لذا پس از مطالعه این ویژه نامه کمی در این باره تامل کنیم که آیا همه ی این شواهد و قرائن، دلیل کافی برای اثبات هدفمند و از روی اغراض سوء بودن انتشار این محتوا در فضای مجازی نیست؟؟؟!!

واین ها دلیلی ست برای اثبات عقلی حکم شرعی خداوند در اسلام در رابطه با این باب (نگاه های حرام.)

 1 نظر

همسایه داری به سبک زندگی اسلامی

05 شهریور 1392 توسط میرعیسی خانی

 نظر دهید »

رسانه امنیتی آلمان برای "حجاب" در ایران فرهنگ سازی می‌کند!

05 شهریور 1392 توسط میرعیسی خانی

چندسالی است ترویج لباس‌های غیراسلامی در شبکه‌های ماهواره ای و سایتهای خارجی فارسی زبان به یکی از برنامه‌های ثابت و مورد توجه مدیران آن رسانه‌ها تبدیل شده است. از جمله این رسانه‌ها سایت “دویچه وله” وابسته به سازمان امنیتی آلمان است که تاکنون مصاحبه‌های متعددی نیز با طراحان این لباس‌ها در داخل کشور انجام داده و مخاطبان زیادی را برای بازدید و همچنین شرکت دادن محصولاتشان در نمایشگاه‌های برپاشده توسط این طراحان بخصوص درشهرهای تهران، شیراز و یزد ترغیب می‌نماید. آنها سعی دارند مدلهای مطرح شده دراین نمایشگاه‌ها را سازگار با فرهنگ ایرانی و متناسب با عرف مذهبی جامعه اسلامی ما وانمود کنند. در حالی که هنوز هم بسیارند دختران دانشجو و دانش آموز محجبه مسلمان در آلمان و فرانسه که محروم از تحصیل شده و حتی به خاطر حفظ حجاب مضروب شده و مانند “مروه شربینی” در جلسه دادگاه و مقابل چشم قاضی به قتل می‌رسند، رسانه‌های منتسب به سازمانهای جاسوسی آنها برای زنان ایرانی در داخل کشور نسخه مدهای جدید پیچیده و برای مطابقت آن مدها با عرف مذهبی و پوشش بومی زنان ما فرهنگ سازی می‌کنند!

این رسانه‌ها در تبلیغات خود به عنوان مدهای بهاره و تابستانه به ترویج لباس‌های جلف و زننده ای می‌پردازند که نه تنها رنگ و بویی از “عفاف و حجاب” ندارند بلکه با بکارگیری مقدار اندکی طرح و نقوش سنتی در قسمت هایی از لباس، به فریب افکار عمومی به عنوان ترویج مدل‌های ایرانی اصیل می‌پردازند!

در راستای تلاش برای ترویج مدهای غیر اسلامی،  با جلوگیری از ترویج عمومی نوعی از مدلهای آنها، شکل مدل‌ها تغییر ماهیت داده و به شکلی دیگر در می‌آیند. به طور مثال شلوارهای کوتاه که مورد برخورد پلیس امنیت اخلاقی گردید به شلوارهای تنگ و چسبان (ساپورت) تغییر شکل داده و با رنگ‌های شاد و حتی شبیه پوست همراه با مانتوهای بدون دکمه - بطوریکه شلوار کاملا هویدا باشد- تبدیل شده و  توسط مانکن‌ها به نمایش در می‌آیند.تصاویر زنانی با این نوع لباس‌ها در حالیکه بخشی از گردن و گوش‌های آنان کاملا نمایان و موهای رنگ شده و آرایش زننده ای دارند در خیابان‌های تهران و یا باغ‌های خصوصی، به حرکتی ضدفرهنگی علیه ارزش‌های دینی توسط رسانه‌های دشمن بدل گشته است.

مسئله قابل توجه در مصاحبه “دویچه وله” با طراحان این لباس ها، مواضع غیراسلامی و بیگانه از فرهنگ ایرانی این افراد می‌باشد که با صراحت فرهنگ بومی و اصیل را زیر سوال می‌برند. از جمله این مواضع معنادار را در گفتگوی “دویچه وله” با دو تن از این طراحان مشاهد می‌کنیم که می‌گویند:

« با وجود اجباری بودن حجاب در جامعه باز هم می‌توان خوش تیپ و جذاب بود. در جامعه شاید خیلی‌ها رنگ حجاب را مشکی می‌دانند و رنگ‌های تند مثلا سبز یا نارنجی را حجاب نمی‌دانند. در صورتی که این‌ها هیچ منافاتی با هم ندارند.»
کاربرد لفظ «اجباری بودن» برای حجاب به عنوان یکی از ارزش‌های  پذیرفته و اصیل جامعه اسلامی درجهت پیشگیری از فساد اخلاقی، نوعی جنگ روانی علیه زن مسلمانی است که اصالت و برتری این ارزش را حتی زیر چکمه‌های رضاخانی حفظ کرده است.همچنین پرداختن به رنگ‌های تند و زننده که مصداق بارز “تبرج” است و در قرآن کریم خداوند متعال از زنان خواسته که از آن حذر کنند بی شک حمله به حجاب برتر یعنی چادر می‌باشد که قرن‌ها با فرهنگ ملی زنان ما عجین بوده و می‌باشد.

با استناد به بخشی از بیانات مقام معظم رهبری، عناد و ضدیت رسانه‌های غربی علیه نظام اسلامی کاملا هویدا می‌گردد.ایشان در این باره می‌فرمایند:

« باید توجه کنید که هیچ بحثی در زمینه‌های مربوط به پوشش زن متاثر از هجوم تبلیغاتی غرب نباشد، زیرا اگر متاثر از آن شد خراب می‌شود. البته  نه اینکه من بخواهم بگویم چادر نوع منحصر به فرد است، بلکه می‌گویم چادر، هم بهترین نوع حجاب است و هم یک نشانه ملی ماست که هیچ منافاتی با تحرک زن ندارد.»(1)

نکته قابل توجه در اشاعه این نوع مدها، تنزل ارزش مقدس “حجاب و عفاف” با پرداختن به “مدگرایی” و سعی در القای داشتن حجاب با استفاده از این مدل‌های زننده و غیراسلامی می‌باشد.
در تناقض معنای اصیل حجاب در برابر چنین مدهایی که به اسم حجاب اشاعه می‌گردند، معنی ساده احکام حجاب در سوره مبارکه نور از جمله آیات19 و 31 قابل ذکر است که در آن، خداوند متعال مسلمانان را از اشاعه فحشا و استقبال از آن برحذر داشته و نیز از زنان خواسته است از جلوه گری و خودنمایی بپرهیزند.بی تردید حرکت هدفدار استعمار و رسانه‌های وابسته به آن پس از شکست در عرصه‌های نظامی به جنگ نرم به خصوص در عرصه‌ی فرهنگی تبدیل گشته است لذا با بکارگیری ابزارهای مدرن امروزی ازجمله ماهواره‌ها و فضای مجازی ،علیه کشورهای اسلامی و به ویژه کشور ایران  به عنوان کشوری مستقل با گفتمان نه شرقی نه غربی، استحاله فرهنگی را سبب می‌گردد.

فرانتس فانون جامعه شناس فرانسوی در این باره معتقد است: زنی که بیرون را می‌بیند و خود دیده نمی‌شود، خود بخود محرومیتی را بر استعمار تحمیل می‌کند. بنابراین استعمارگران در صددند با استحاله فرهنگ بومی یک ملت که نوع پوشش، بارزترین مورد آن است، به اهداف استعماری خود دست یابند.
رهبر معظم انقلاب، با تاکید بر اهمیت مقابله با جنگ نرم دشمن علیه فرهنگ و اعتقادات اسلامی، هوشیاری در مقابل این حرکات  را ضروری دانسته و می‌فرمایند: « نگذارید دشمن مثل موریانه‌اى به جان پایه‌هاى فکرى و اعتقادى و ایمانى مردم بیفتد و آنها را دچار رخنه کند؛ این مهم است. »ایشان همچنین بارها به تاثیر نقش ابزارها و فناوری‌های ارتباطی دشمنان در جهت تبلیغات معارضانه علیه فرهنگ اصیل اسلامی- ایرانی اشاره کرده و ضرورت مطالعه، برنامه ریزی و حرکت جهادی در جبهه‌ها و سنگرهای فرهنگی را متذکر شده اند.
متاسفانه با گذشت سی و چهارسال از عمر نظام اسلامی با مسامحه و غفلت نهادهای فرهنگی و تقنینی بخصوص مجلس شورای اسلامی و دولت و رسانه ملی، نه تنها هشدارهای رهبری درباب جنگ فرهنگی دشمن و لزوم مقابله با آن جدی گرفته نشده بلکه گاهی با افکار شبه روشنفکرانه‌ی برخی مسئولین به جسارت مروجین فرهنگ ضد اسلامی دامن زده شده  که این روزها نتیجه آن برخورد فیزیکی و صدمه زدن به افراد وظیفه شناسی بوده است که در صدد امر به معروف و نهی از منکر برآمده اند.از منظر دیگر، برنامه ریزی، اجرا و تاثیر کار فرهنگی عمیق، اصولا زمان بر و طولانی است و این مهم، لزوم پرورش نسل متعهد وانقلابی را می‌طلبد. نکته ای که متاسفانه همواره دولت‌ها از آن غافل بوده اند.

******************************

پی نوشتها:

(1): «بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای شورای فرهنگی،اجتماعی زنان؛جمعی از زنان پزشک متخصص و مسئولان اولین کنگره حجاب اسلامی به مناسبت میلاد حضرت فاطمة (س) » 4/10/1370

(2): بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با خانواده‌هاى شهدا و ایثارگران کردستان‌ 22/2/88
 نظر دهید »

باید از روزی بترسید که به مساجد پشت کنید

05 شهریور 1392 توسط میرعیسی خانی

در دین مبین اسلام محور و کانون تمامی فعالیتها به مسجد ختم می‌شود و هیچ فعالیت و فعلی را نمی‌توان پیدا کرد که در آمیختگی و ارتباط با دین باشد، ولی به مسجد ختم نشده ،یا مرتبط با مسجد نباشد، این امر مهم نشان از جایگاه و اهمیت محوری است که مسجد دارد. مسجد تنها مکانی بود که مسلمانان در آن دوشادوش هم یکرنگ و یکدل اجتماع می‌کردند و این اجتماع  به مصداق “ید الله مع الجماعه” همواره منشاء خیر و برکات معنوی زیادی برای آنان بود. مسجد یادآور استمرار وحدت بین مسلمین است که این یادآوری در روز سه ،یاپنج نوبت با ندای الله اکبر و حضور مسلمانان در مسجد جهت اقامه نماز انجام میگیرد و دائماً به آنها لزوم حفظ این وحدت را گوشزد می‌کند. این کانون تنها جایگاهی بوده است که در جوی آکنده از وحدت، اخوت و معنویت، نیروهای مبارز و مومن و شجاع را در خود جای داده و از این طریق در جهت بیداری و آگاهی بخشی به توده‌های بسیج و گروه‌های مختلف مردمی، رسالت خویش را عینیت بخشیده است.امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران در میان سخنان‌شان به جایگاه و ارزش والای مسجد اشاره داشته‌اند بخشی از سخنان امام خمینی(ره) پیرامون مسجد و تأثیرات آن به شرح ذیل است:

باید از روزی بترسید که به مساجد پشت کنید

اگر این مسجد و مرکز ستاد اسلام قوی باشد، ترس از فانتوم‌ها نداشته باشید. ترس از آمریکا و شوروی و اینها نداشته باشید. آن روز باید ترس داشته باشید که شما پشت بکنید به اسلام، پشت کنید به مساجد. ای ملت! مسجدهای خودتان را حفظ کنید، روشنفکر غربی نباشید، ای حقوقدان‌ها! مسجدها را حفظ کنید؛ بروید به مسجد تا این نهضت به ثمر برسد، مملکت شما نجات پیدا کند.

این یک توطئه است که می‌خواهند مسجدها را کم کم خالی کنند. شما باید هوشیار باشید که مسجدهایتان و محراب‌هایتان و منبرهایتان را حفظ کنید و بیشتر از سابق، شمایی که این معجزه را از مسجد دیدید که همه قدرت‌ها را به هم شکست، نه فقط ابرقدرت‌ها، قدرت‌های دیگر را هم به هم شکست، نباید در اسلام سستی کنید. مسجدها را محکم نگه دارید و پر جمعیت کنید.

دشمنان راجع به اسلام شروع کردند تبلیغات کردن؛ تبلیغ به اینکه اسلام یک مکتبی است که مربوط به دعا و ذکر و یک روابطی مابین مردم و مابین خالق، و سیاست را کاری به آن ندارد، اسلام به حکومت کاری ندارد، به سیاست کاری ندارد، این را آنقدر تبلیغات روی آن کردند که در جامعه خود روحانیت هم به خورد آنها هم دادند که بسیاری از آنها هم همین اعتقاد را پیدا کردند که روحانی مسجد برود و نماز بخواند و عرض می‌کنم از این صنف کارها: درس بگوید و مباحثه بکند و آن آداب شرعیه را به مردم نشان دهد. آنها دیدند که نماز روحانیون و نماز اسلام هیچ به آنها ضرر ندارد، هرچه می‌خواهند نماز بخوانند.

علماء جرائم اسرائیل را در مساجد به مردم گوشزد کنند

کتاب‌هایی که اسلام در سیاست دارد بیشتر از کتاب‌هایی است که در عبادت دارد، این غلط را در ذهن ما جای گیر کرده‌اند و حتی حال باورشان آمده است. آقایان جا انداختند که اسلام با سیاست جداست، این یک احکام عبادی است مابین خودش است و خدا، بروید توی مسجدتان و هرچه می‌خواهید دعا کنید، هرچه می‌خواهید قرآن بخوانید حکومت‌ها هم به شما کار ندارند اما این اسلام نیست. وظیفه علمای اعلام و مبلغین است که جرایم اسراییل را در مساجد و محافل دینی به مردم گوشزد کنند.

مساجد باید مجتمع بشود از جوان‌ها، اگر ما بفهمیم که این اجتماعات چه فوایدی دارد و اگر بفهمیم که اجتماعاتی که اسلام برای ما دستور داده و فراهم کرده است، چه مسائل سیاسی را حل می‌کند، چه گرفتاری‌ها را حل می‌کند، این طور بی‌حال نبودیم که مساجدمان مرکز بشود برای چند پیرزن و پیرمرد. نماز را در جماعت بخوانید، اجتماع باید باشد. اجتماعاتتان را حفظ کنید. مساجدتان را محکم نگه دارید.

مسجد مرکز اجتماع سیاسی است

مسجد مرکز تبلیغ است، در صدر اسلام از همین مسجدها جیش‌ها، ارتش‌ها راه می‌افتاده، مرکز تبلیغ احکام سیاسی ـ اسلامی بوده، هر وقت یک گرفتاری را طرح می‌کردند صدا می‌کردند «الصلوه مع الجماعه» اجتماع می‌کردند، این گرفتاری را طرح می‌کردند، صحبت‌ها را می‌‌کردند، مسجد مرکز اجتماع سیاسی است. اجتماعات خود را هرچه بیشتر در مساجد و محافل و فضاهای باز عمومی برپا کنند.

مسجد محلی است که از آن باید امور اداره بشود، این مساجد بود که این پیروزی را برای ملت ما درست کرد، این مراکز حساسی است که ملت باید به آن توجه داشته باشند، این طور نباشد که خیال کنیم حالا دیگر ما پیروز شدیم، دیگر مسجد می‌خواهیم چه کنیم؟ پیروزی ما برای اداره مسجد است.

مساجد سنگرهای اسلام در مقابل شیاطین است

دشمنان از مسجد می‌ترسند، من تکلیفم را باید ادا کنم به شما بگویم، شما دانشگاهی‌ها شما دانشجوها، همه‌تان مساجد را بروید پر کنید، سنگر هست اینجا، سنگرها را باید پر کرد. مساجد و محافل دینیه را که سنگرهای اسلام در مقابل شیاطین است، هرچه بیشتر گرم و مجهز نگه دارید. اگر حرم و کعبه و مسجد و محراب، سنگر و پشتیبان سربازان خدا و مدافعان حرم و حرمت انبیا نیست، پس مامن و پناهگاه آنان در کجاست؟
 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 16
  • ...
  • 17
  • 18
  • 19
  • ...
  • 20
  • ...
  • 21
  • 22
  • 23
  • ...
  • 79
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

تنها یک دقیقه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • عرفانهای نو ظهور
  • ولایت فقیه
  • جنگ نرم
    • رسانه
    • اسباب بازی
    • فضای سایبری
  • معرفی کتاب
  • سبک زندگی
  • مناسبت ها
  • نقد فیلم


دریافت کد همین آهنگ برای وب
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس