تنها یک دقیقه

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

جنگ دائمی اسلام و دشمنانش

الفتنة اکبر من القتل و لایزالون یقاتلونکم حتی یردّوکم عن دینکم إن استطاعوا - بقره / 217

امام خمینی (ره): نکتۀ مهمی که همۀ ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم ، این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند. به یقین آنان مرزی جز عدول از همۀ هویت ها و ارزش های معنوی و الهی مان نمی شناسند. به گفتۀ قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمی دارند مگر اینکه شما را از دین تان برگردانند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیست ها و آمریکا و شوروی در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبی مان را لکه دار نمایند. آری اگر ملت ایران از همۀ اصول و  موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانۀ عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین - علیهم السلام- را با دست های خود ویران نماید ، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر ، آنها ابر قدرت باشند ما ضعیف ، آنها ولی و قیّم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها ، نه یک ایران با هویت ایرانی - اسلامی بلکه ایرانی که شناسنامه اش را آمریکا و شوروی صادر کند ، ایرانی که ارابۀ سیاست آمریکا یا شوروی را بکشد… . - صحیفۀ امام ، ج 21 ، ص 90 و91

انیمیشن متفاوت ایرانی برای کودکان حزب الله لبنان + تصاویر

13 شهریور 1392 توسط میرعیسی خانی

«میلاد موعود» نام جدیدترین انیمیشن موسسه فرهنگی هنری «هفت سنگ ماهان رسانه» است.«هفت سنگ» این انیمیشن را برای موسسه «جمعیت کشاف الامام المهدی» بخش کودک و نوجوان حزب‌الله لبنان می‌سازد. کارگردانی این انیمیشن ۴۰ دقیقه‌ای را حامد جعفری به صورت مشترک با مهدی پاکدل انجام می‌دهد.

«میلاد موعود» قسمت اول از یک مجموعه سه قسمتی است. «امام موعود» و «غیبت موعود» دو قسمت دیگر این مجموعه هستند. پروسه تولید «میلاد موعود» تمام شده است و در مرحله رندر و کامپوزیت قرار داد. تصاویر زیر منتخبی از عکسهای این انیمیشن است.

انیمیشن متفاوت ایرانی برای کودکان حزب الله لبنان + تصاویر

انیمیشن متفاوت ایرانی برای کودکان حزب الله لبنان + تصاویر

انیمیشن متفاوت ایرانی برای کودکان حزب الله لبنان + تصاویر

انیمیشن متفاوت ایرانی برای کودکان حزب الله لبنان + تصاویر

انیمیشن متفاوت ایرانی برای کودکان حزب الله لبنان + تصاویر

انیمیشن متفاوت ایرانی برای کودکان حزب الله لبنان + تصاویر

انیمیشن متفاوت ایرانی برای کودکان حزب الله لبنان + تصاویر

انیمیشن متفاوت ایرانی برای کودکان حزب الله لبنان + تصاویر

انیمیشن متفاوت ایرانی برای کودکان حزب الله لبنان + تصاویر

انیمیشن متفاوت ایرانی برای کودکان حزب الله لبنان + تصاویر

انیمیشن متفاوت ایرانی برای کودکان حزب الله لبنان + تصاویر

انیمیشن متفاوت ایرانی برای کودکان حزب الله لبنان + تصاویر

انیمیشن متفاوت ایرانی برای کودکان حزب الله لبنان + تصاویر

انیمیشن متفاوت ایرانی برای کودکان حزب الله لبنان + تصاویر

انیمیشن متفاوت ایرانی برای کودکان حزب الله لبنان + تصاویر

انیمیشن متفاوت ایرانی برای کودکان حزب الله لبنان + تصاویر



 1 نظر

سینماگران سفیران کدام فرهنگ هستند؟

13 شهریور 1392 توسط میرعیسی خانی

باز هم حاشیه و باز هم حرف و حدیث بازار سینمای ایران را داغ کرد. سینمایی که این روزها بیش از متن حواشی گریبانش را گرفته و آن را از رسالت واقعی خود دور کرده است. رسالتی که گره خورده با خواسته های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کشور بزرگی همچون ایران است.

برخی از سینماگران به واقع حرف درستی می زنند که سینما پرچم دار فرهنگ ایران برای ارسال این فرهنگ دیرینه به خارج از مرزهای کشور است اما گویی این پرچم دیر زمانی است بر زمین مانده و بازیگران، کارگردانان و تهیه کنندگان فراموش کرده اند که نماینده چه مردمانی هستند و باید در صدور چه فرهنگی نقش داشته باشند.

متاسفانه در چند روز اخیر در فضای مجازی عکسی منتشر شد که حکایت از خروج یکی از بازیگران از کشور و حضور وی در جمعی از هنرمندان با پوششی نامناسب داشت. هر چند این خبر از سوی این بازیگر تکذیب شد اما نوع بازخورد سینماگران به این موضوع جای تامل بسیار دارد. موضوعی که می تواند میزان تاثیر پذیری سینماگران از فرهنگ داخلی و یا وابستگیشان به فرهنگ آن سوی مرزها را نمایان سازد.

در همین رابطه معاونت اجتماعی ناجا به گلایه پرداخته و گفته بود که ” باور ما بر این است که بسیاری از سینماگران، اندیشمندانی متعهد هستند که در راه ترویج انقلاب و دفاع مقدس تلاش های بسیاری کرده اند و تنها عده قلیلی هنجار ستیز بوده و دارای پوششی خارج از عرف هستند که با آنها برخورد می‌شود. تلاش پلیس این است که سینما تقویت شود و اگر درصد کمی هنجار شکنند باید اصلاح شوند “.

اما صحبت های این مقام انتظامی که از پیگیری اینترپل در برخورد با بدپوششی هنرمندان در خارج از مرزها خبر داده بود به دل بسیاری از هنرمندان خوش نیامد تا اینکه در اظهار نظرهای مختلف عدم پوشش مناسب را این گونه توجیح کنند که ” معاون اجتماعی ناجا لطف کرده به جای تهدید، تهمت هایی که به اهالی سینما نسبت داده می شود را پیگیری و به نوعی اعاده حیثیت از آنها کنند “، ” بسیاری از مردم ممکن است پس از خروج از فرودگاه داخلی، حجاب خود را رعایت نکنند و جالب است که معاون اجتماعی نیروی انتظامی فقط به اهالی سینما حساس است. نیروی انتظامی از بازیگران باید حمایت کند نه اینکه با برخی اظهارنظرهای کارشناسی نشده، اهالی سینما را مورد هجمه قرار دهد “.

سخنان بالا که متعلق به احمد نجفی عضو شورای عالی سینما است و در خروجی یکی از خبرگزاری ها رسمی نقش بسته در ابتدا این سوال را در ذهن ایجاد می کند که آیا هنرمندان به مانند مردم عادی هستند؟ آیا هنرمندان نمادی از باورها و ارزش های یک کشور به حساب نمی آیند؟ آیا به واقع می توان هنرمندان که با سرمایه های اجتماعی مردم به این جایگاه رسیده اند در پله ای بالاتر از دیگر افراد جامعه ندانست و آنان را سفیران بی چون و چرای فرهنگی ملی معرفی نکرد؟

حال جالبتر اینجاست که یکی دیگر از سینما گران برخورد با بد حجابی هنرمندان را هزینه زا برای کشور معرفی می کند و در سخنی دیگر ” نگار فروزنده ” بر داشتن حجاب در خارج از مرزها را نقض قوانین هیچ کشوری نمی داند.

این سخنان و اظهار نظرها از سوی اهالی سینما در حالی مطرح می شود که آنجلینا جولی بازیگر مشهور هالیوود برای تامین منافع سازمان های امنیتی آمریکا حجاب بر می گزیند و اولویت اول کار حرفه ای خود را خواسته های کشورش می داند حال با توجه به این نمونه بارز سینمایی و ایجاد هزار سوال و اما و اگر در ذهن باید تنها یک سوال را پرسید که سینماگران داخلی ما با این اظهار نظرها سفیران کدام فرهنگ هستند و در زمین چه کسی بازی می کنند هر چند که نباید این نکته را به فراموشی سپرد که آزادی حق مسلم هر فردی است.

شاید گریز زدن به حادثه ای که در فوتبال انگلیس و تیم منچستر رخ داد از موضوع این نوشتار چندان دور نباشد. ” اریک کانتونا “بازکن مشهور فرانسوی تیم منچستر در یک مهمانی که حدود اخلاق با توجه به فرهنگ انگلیس رعایت نشده بود شرکت کرد. تیم منچستر پس از اطلاع از حضور این بازیکن تراز اول جهان با وی برخوردی جدی کرد تا به او بفهماند که وی نماد و نماینده تیم منچستر است و باید بسیاری از خطوط قرمز را رعایت کند. حال با توجه به این موضوع و سخنان تامل برانگیز جالب و خواندنی بازیگران و سینما گران داخلی خود مردم قضاوت کنند که برخورد با بدپوششی بازیگران که مهر تایید کشوری اسلامی را دارند درست است یا خیر؟

کدام عقل و منطق قبول می کند که سفیران هنر ایران در آن سوی مرزها می توانند منافع ملی کشورشان را نادیده بگیرند و ریش خند به ملتی بزنند که آنها را با پوشش اسلامی بر روی پرده سینما مشاهده می کنند.

 2 نظر

شبکه من و تو، اغوا گر جوانان

13 شهریور 1392 توسط میرعیسی خانی

شبکه من‌و‌تو که تنها نزدیک به سه سال است راه اندازی شده، متأسفانه توانسته از نقاط ضعف رسانه ملی استفاده کرده و با پخش برنامه‌های سرگرم کننده، افکار و عقاید ضد انقلابی و ضد اسلامی خود را خوراک فکری جوانان و خانواده ها کند. این شبکه در لابلای برنامه‌های تلویزیونی خود به مخالفت با ارزش های نظام اسلامی می پردازد و همچنین سعی دارد تا سبک زندگی غربی و غیر اسلامی را در میان جامعه  ایرانی رواج دهد.

به طور مثال شبکه من‌ و تو با پخش مستند‌هایی در مورد کارخانه جات تهیه مشروبات الکلی و یا اخباری در مورد بازیگران و خوانندگان فاسد غربی و … به تبلیغ سبک زندگی غیر اسلامی می‌پردازد و چون این شبکه در ظاهر شبکه‌ای خانوادگی با برنامه‌های به اصطلاح سرگرم کننده محسوب می‌شود، برخی از خانواده‌ها و حتی کودکانشان به سادگی پای برنامه‌های بی محتوا و ضد دین این شبکه می‌نشینند و بسیاری از مفاهیم ضد اسلامی با رویکردی نرم در ذهنشان می نشیند و قطعا در آینده ای نه چندان دور کیان خانواده ایرانی به خطر خواهد افتاد.

اما یکی از نکاتی که قصد دارم به آن بپردازم سبک پوشش و آرایش مجریان شبکه من و تو است. این افراد سعی دارند تا با پوشش و آرایش زننده خود، بی‌حجابی کامل را در میان خانواده‌های مسلمان کشورمان رواج دهند و تاسف بار اینکه این خانم‌ها به راحتی خود را در معرض نمایش و نظر جوانان قرار می‌دهند و متأسفانه جوانانی که در کشور به علت افزایش سن ازدواج، کاهش سطح دینداری خود و غفلت مسئولین فرهنگی به تماشای چنین برنامه‌هایی می‌نشینند، جذب بی عفتی آنان می شوند.

بدون شک پس از گذشت چند سال از فعالیت شبکه من و تو، براحتی می توان، افکار شیطانی این شبکه را به منظور از بین بردن «حیا و عفت» در جامعه ایرانی، ملاحظه کرد و این در حالیست که امام علی(ع) می فرمایند: اَلحَياءُ مِفتاحُ كُلِّ الخَيرِ؛ حيا كليد همه خوبى هاست[1] پیامبر اکرم(ص) نیز می فرمایند: شاخه هاى حيا عبارتند از: نرمش، مهربانى، در نظر داشتن خدا در آشكار و نهان، سلامت، دورى از بدى، خوشرويى، گذشت، بخشندگى ، پيروزى و خوشنامى در ميان مردم، اينها فوايدى است كه خردمند از حيا مى برد. خوشا بحال كسى كه نصيحت خدا را بپذيرد و از رسوايى خودش بترسد.[2]

آیا باور ندارید؟

شاید شما با من هم‌عقیده نباشید اما باورش سخت نیست، باید قبول کنیم که عده‌ی زیادی از بینندگان این برنامه برای رفع غریزه جنسی و نگاه حرام این شبکه را تماشا می‌کنند. اگر باور ندارید کافیست سری به سایت اینترنتی شبکه من و تو بزنید، در بخش عکس‌ها خواهید دید که جوانان با چه لحن و جملاتی در مورد عکس‌های این مجریان نظر داده‌اند و جالب تر از همه این‌ها این است که چطور مدیران سایت شبکه من و تو به خودشان اجازه داده‌اند تا این جملات زشت و رکیک منتشر شود و این امر نشان از آن دارد که سیاست این شبکه تلویزیونی چیزی جز ترویج فساد نیست و متأسفانه مجریان این شبکه برای امرار معاش خود در غربت، حتی حاضرند خودنمایی و به نوعی تن فروشی کنند، تا بینندگان بیشتری جذب این شبکه فاسد شود.

سخنی با خانواده ها

آیا بهتر نیست چنین شبکه‌ای که قصد دشمنی با اسلام را دارد، تماشا نکنیم؟ البته من هم به شما حق می‌دهم، اما با تمام مشکلات و ضعف‌هایی که رسانه ملی دارد باز هم تماشای شبکه‌ی فاسد من و تو که قصد دارد در قالب برنامه های به ظاهر سرگرم کننده و جذاب، تیشه به ریشه دین و آینده خانواده ایرانی بزند، کار عاقلانه‌ای نیست. خودتان انتخاب کنید.

منابع:

1. غررالحكم، ج1، ص93، ح340

2. تحف العقول، ص 17

 نظر دهید »

"معرفت‌شناسی، اخلاق و سبک زندگی" در کلام رحیم‌پور ازغدی + دانلود

13 شهریور 1392 توسط میرعیسی خانی

پانزدهمین مقاله شفاهی به بحث پیش‌فرض‌های سبک زندگی پرداخته در جمع اساتید دانشگاه و اعضاء هیئت علمی دانشگاه‌ها اختصاص یافته است.
نقش اعضاء هیئت علمی و اساتید دانشگاه‌ها در «گفتمان‌سازی» «سبک زندگی»، ارتباط سبک اندیشیدن و سبک زیستن، تأثیر معرفت‌شناسی در طبقه‌بندی ارزش‌ها و الگوپذیری رفتار فردی و جمعی، اعتبار معیارهای اخلاقی و سبک زندگی، سبک زندگی «سکولار»، به اندازه سبک زندگی دینی، قدمت و سابقه دارد، سبک زندگی کافرانه(اصالت دنیا) از کفر نظری تا کفر عملی(زیستن با قطع نظر از مبدأ و معاد)، هبوط آدم و سبک هابیلی و قابیلی زندگی(هابیلیزم و قابیلیزم) و تئوری یونانی «اصالت طبیعت و لذت»، وجه مادی مدرن و وجه شکاک «پُست مدرن» آن از جمله موضوعاتی هستند که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته اند.
جزم‌زدگی مادی و شکاکیّت روحی، یا ایمان دینی؟، محترم بودن همة سبک‌های زندگی و شکاکیت اخلاقی، «دگرباشی»، «دگراندیشی» و امر به معروف و نهی از منکر، دُگماتیزم مادی مدرنیته و سبک زندگی، تسویة «عدل و ظلم» در آینة پلورالیزم معرفتی، سه فاز دموکراسی و زندگی لیبرال، خودخواهی فردی و سبکهای دموکراتیک زندگی، تعریف «پوزیتویستی» از زندگی، نفی «حق و باطل» و امتناع ترجیحات نظری، بی‌معنایی «خوب و بد» و مفهوم تئوریکِ «نظام برتر» و «می‌خواهم» بجای «می‌باید»! سایر موضوعات مورد بررسی در این مقاله به شمار می روند.
همچنین در این مقاله مباحثی چون نفی خدای «شارع» و شریعت و تأثیر آن در سبک زندگی و حکومت، الاهیات «دِئیستی»، نفی «ربوبیت خدا» و «نبوت نبی» و شرع‌ستیزی، مدارای اسلامی با سبکهای گوناگون زندگی به چه معناست؟، احترام به سبک‌های گوناگون براساس کدام فلسفة اخلاق؟ و زندگی اسلامی، منحصر به یک سبک زندگی نیست( سبک های زندگی اسلامی) مورد واکاوی رحیم پور قرار گرفته اند.

دانلود پانزدهمین مقاله

 نظر دهید »

وای اگر کفتارها رفتار کفتاری کنند

13 شهریور 1392 توسط میرعیسی خانی

مجتبی نادری طاهری شاعر جوان و معاصر کشورمان در وبلاگ نادرترین غزل، غزلی با موضوع تحولات و وقایع اخیر سوریه سروده است:

وای اگر کفتارها رفتار کفتاری کنند
یا که گرگان لحظه‌ای اندیشه هاری کنند
یا شغالان از سگان قلاده‌ها را بُگسلند
یا که روباهان دوباره فکرِ مکاری کنند
با پلنگ و ببرها هم گر در افتادند،… هیچ
وای اگر این شیر را درگیر بیداری کنند
آسمانِ صافِ ایران، نیست جای کرکسان
تا عقاب و بازها سیمرغ را یاری کنند
ای کلاغ بی‌خبر! از ما به زالوها بگو:
باز اگر در جنگل ما قصد خونخواری کنند؛
قلعه را روی سر آن قوم ویران می‌کنیم
تا که مدت‌ها فقط آواربرداری کنند!
نور پشت ماست، دست نور فوق دست‌هاست
پس سیاهی‌ها نباید سهل‌انگاری کنند

***
سوریه، لبنان، فلسطین، امت اسلامی‌اند
وای اگر با دوستان، آن دشمنان کاری کنند
 نظر دهید »

پخش مجدد سریالی که شروعی برای توهین به امام هادی بود ! + عکس

12 شهریور 1392 توسط میرعیسی خانی

در ماه مه سال ۲۰۱۱ میلادی، صفحه‌ای در فیس‌بوک به نام “کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان” و در کنار آن وبلاگی در وردپرس راه اندازی شد، ایجادکنندگان صفحه چنین نوشته بودند: «اگر شما شیعه ی متعصب هستید ممکن است مطالب این صفحه شما را آزار دهد. . . ما فقط طنز می‌نویسیم و حضرتش یعنی امام نقی را به خاطر علاقه بیش از حدی که به ایشان داریم قهرمان تمام طنزهایمان محسوب می‌کنیم.»294426 4561 پخش مجدد سریالی که شروعی برای توهین به امام هادی بود ! + عکس

به موازات موج های “پ ن پ” و “مملکته داریم؟”  این صفحه مورد استقبال تعدادی از کاربران فیس‌بوک و دیگر شبکه‌های اجتماعی مانند توییتر، گوگل‌پلاس و وبلاگ‌ها قرار گرفت.
پس از مدتی رسانه های مجازی شیعی به مخالفت با آن پرداختند، برخی وبلاگ ها و سایت های ارزشی با تقبیح توهین های صورت گرفته در این صفحه با انتشار تصاویر شطرنجی اعضای صفحه و با تهدید به انتشار اطلاعات کسانی که به فعالیت خود ادامه دهند، باعث بیرون آمدن افراد بی اطلاع و جاهلی که صرف خنده و مضحکه وارد صفحه شده بودند، گشتند، پس از آن از یک سو کمپین روز به روز بر فعالیت های خود می افزود و از سوی دیگر کاربران ارزشی فضای مجازی به تکریم حضرت امام علی النقی علیه السلام می پرداختند، چنانچه در فروردین ماه ۹۱ دهه ی بزرگداشت امام هادی علیه السلام در فضای مجازی از سوی کاربران ارزشی برپا شد.

چند ماه بعد کلیپی از سوی شاهین نجفی خواننده ایرانی ساکن آلمان در اهانت به حضرت امام هادی علیه السلام منتشر شد که باعث شد برخی مراجع حکم به ارتداد این فرد بدهند، دادن حکم ارتداد بر شدت اهانت ها در شبکه های اجتماعی به خصوص فیس بوک افزود به طوری که برای سایر ائمه بزرگوار نیز صفحاتی ایجاد گشت، تنها شاهین نجفی بود که فراری گشت و برنامه های روتینش با مشکل مواجه شد اما سایر هتاکان که تعداد نه چندان کمی از آن ها داخل ایران اند بدون واهمه به فعالیت خود ادامه دادند.
در زمان گسترش اعتراضات جهانی مسلمانان به فیلم موهنی که علیه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ساخته شده بود نیز خواننده ی فارسی زبان دیگری به هتاکی نسبت به مفهوم انتظار و حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف پرداخت.  

همچنان پس از قریب به دوسال این کمپین به فعالیت خود ادامه می دهد و عجیب است چرا هنوز نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی اقدام به شناسایی گردانندگان وبلاگ اصلی کمپین که به نظر می رسد از داخل ایران مشغول فعالیت هستند، نکرده اند.(برای مثال در یکی از پست های ابتدایی وبلاگ چنین آمده: “نوشته‌شده در مه ۲۷, ۲۰۱۱  -  خوب من الان تو کتابخونه دانشگاه نشستم و دارم صفحه‌ی امام نقی رو چک می‌کنم. یه یارو (…) حزب‌الهی هم نشسته کنارم و زل زده تو مانیتور و هر چی تایپ می…” / لازم به ذکر است که اکثر اعضای صفحه ی فیس بوک کمپین ساکن تهران هستند.)

291338 213 پخش مجدد سریالی که شروعی برای توهین به امام هادی بود ! + عکس

 


این کمپین در ادامه ی حرکت های براندازانه علیه نظام جمهوری اسلامی راه اندازی شده است. به اقرار گردانندگان کمپین این روش، روش تازه کشف شده برای سرگونی نظام حاکم بر ایران است، این که پایه های مکتب تشیع را از طریق خرافه عنوان نمودن و با زبان طنز(لودگی) تضعیف کنند تا در نتیجه مردمی که عادت به استهزای باورهای خویش کرده اند سرانجام در ایستادگی بر باورها تزلزل پیدا کرده و از آن ها دست بکشند.

احتمالا طراحان این طرح برای موفقیت خود به تجربه های قبلی جوک سازی و انتشار آن در سطح جامعه تکیه کرده اند، سال هاست جوک های قومی – قبیله ای مورد اعتراض مراجع و دلسوزان نظام قرار می گیرد و خطرات آن برای امنیت ملی کشور بیان می شود اما دریغ که دستگاه های فرهنگی فشل ما توان اصلاح اینگونه ناهنجاری ها را ندارند، وقتی فردی به تمسخر یک قومیت خاص عادت کند هنگام جنگ یا حتی اتفاق افتادن یک حادثه ی طبیعی برای مردم آن منطقه چطور می توان از او انتظار کمک به اهالی آن منطقه را انتظار داشت؟ چطور این فرد به مردمی کمک کند که پیش تر شرف و عزت و حیثیت آن مردم را لگدمال کرده است؟ در زمان هائی نیز برای مسئولین نظام و چهره های مشهور جوک ساخته می شود، که این نیز در جای خود می تواند بر وحدت ملی و حمایت از ارکان نظام تاثیر گذار باشد، جوک هائی که ارزش های دینی را هدف گرفته باشند هیچ گاه در سطح کل جامعه پخش نشده اند، تنها در زمان پخش سریال یوسف پیامبر علیه السلام برخی حرکت های زشت مشاهده شد که البته عمومیت نیافت.

به هرحال اکنون شیطان جنود خود را گردآورده تا از این راه به شیعه ضربه بزند، ایرانیان و به خصوص نسل جوان و نوجوان علاقه ی زیادی به طنز، لطیفه، شوخی و … دارند، مؤید این مطلب حجم بالای پیامک ها، سایت ها، کتاب های موبایل و … است، پس از دو موج طنزی که در فضای مجازی برپا شد(“پ ن پ” و “مملکته داریم؟”) و یکسری حرکت های دیگر، تعداد انبوه ایمیل ها، پست ها و صفحات اختصاص داده شده به این مطالب در فضای مجازی در کنار امتحانِ پس داده شده ی تلفن همراه در پراکنده نمودن جوک ها و لطیفه ها زمینه را برای راه انداختن این موج هتاکی مهیا نمود.

صفحات: 1· 2

 3 نظر

ازدواج یا مددکاری؟! نقد یک روحانی به فیلم “مادرانه”

12 شهریور 1392 توسط میرعیسی خانی

soltani BahseAzad.ir   ازدواج یا مددکاری؟! نقد یک روحانی به فیلم مادرانه

اما در دل داستان آن سریال، ماجرای “انتخاب همسرِ” یک دختر خانم جوان، نقد شد و خیلی جدی به مخاطب پیامی اخلاقی داده شد که «یک دختر خانم معتاد به شیشه، با خانواده ای گسیخته و نابسامان و پدری خلافکار» نباید با یک پسر خلافکار ازدواج کند؛ بگو خب

اما پیام دیگر سریال مذکور این بود که «یک خانم معلمِ متدین، فرهنگی و عاقل با خانواده ای خوب و بسامان و پدری با مرام و پهلوان و برادری غیرتی» هیچ اشکالی ندارد که با یک مرد خلافکار ازدواج کند! بگو خب

0.760931001375884097 jazzaab ir  ازدواج یا مددکاری؟! نقد یک روحانی به فیلم مادرانه

حالا باید پرسید جوان ها در موقعیت های مشابه، برای تصمیم گیری در قبال ازدواج با عشق شان! خودشان را جای کدام گزینه قرار می دهند؟ «دخترِ بد با خواستگار بد» یا «دختر خوب و خواستگار بد»؟

شاید به بهانه ی این سریال ذکر سه نکته مهم مرتبط به انتخاب همسر و ازدواج، ضروری به نظر می رسد:

۱. دخترم؛ پسرم؛

آیا یک دختر خوب و مومن و سربه راه ،باید ازدواج کند تا قربانی شود؟! زخم روی زخم بخورد و صبوری کند؟!

دخترم! تو ازدواج نمی کنی که قربانی شوی، زخم بخوری و منتظر زخمهای بعدی باشی،-اشاره به دیالوگ های خانم خوبه- نباید در مرحله انتخاب همسر و قبل از عقد! ترحم کنی، نباید تصمیمت این باشد که نقش پدر یا مادر را برای شوهر آینده ات ایفا کنی.

دخترم؛ پسرم؛

ازدواج؛ مددکاری نیست!

ازدواج؛ روان درمانی نیست!

ازدواج؛ ایفای نقش پدر و مادر برای خواستگار نیست!

ازدواج؛ ترحم کردن و اعانه دادن نیست!

ازدواج؛ هدفش آرامش است؛ آرامش دو نفر! نه فدا شدن و نابودی تو برای آرامش دیگری!

ازدواج؛ راهی است به سوی کمال؛ کمال ایمان و اخلاق نه آغازی به سمت مشکلات و تباهی.

ازدواج و تشکیل خانواده و ایفای نقش والد برای فرزندانت به جا و مقدس است نه برای همسرت.

ازدواج و عشق ورزی و فداکاری برای همسرت و خانواده ات مقدس است و ستودنی -خدای مهربان روزی همه شما کند- بله این عشق و فداکاری مقدس است اما نه با نقشه قبلی او؛ با این زبان حال: با من ازدواج کن فدام شو.

۲- «انتخاب آگاهانه» و دور از هیجانات تنها راه درست و قابل اطمینان برای رسیدن به یک «ازدواج موفق و زندگی عاشقانه» است.

اگر کسی به قصد رسیدن به ازدواج موفق و عاشقانه، از راه انتخاب آگاهانه و خردمندانه حرکت کند و خدای نکرده به هر علتی قبل یا بعد از ازدواج، متحمل رنجی شود، در پیشگاه خدا معذور و مغفور است ان شاءالله و الا هم کامش تلخ شده و هم باید به خدای متعال بابت تلخ کامی هایش پاسخ دهد. (این به یک توضیح کوتاه نیاز دارد: اگر کسی جوری ازدواج کند که از پیش برایش معلوم باشد و یا عقلاء به او تذکر دهند که این ازدواج و زناشویی، پر دردسر و دردسر آفرین است؛ بابت اعصاب خوردی ها و هر رنج و مشقتی که به خود و یا همسرش و دیگران تحمیل کند،  باید پاسخگوی خدا باشد. چرا که جسم و روح ما امانتی الهی است در دست ما و کسی حق ندارد به خودش ظلم کند و موجبات غم و غصه خودش را فراهم کند. البته آدمی مادامی که زنده است می تواند بابت ظلم ها و خطاهایش و تمام گناهانش از طریق توبه و استغفار با خدا در دنیا تسویه حساب کند. انّه هو الغفور الرحیم)

چقدر خوب است هر کسی، در مواقع خاص و حساس زندگی خود مثلا قبل از تصمیم های مهم؛ خلوتی کند و یا با یک مشاور خردمند، انتخابها و آرزوهایش را بررسی و تحلیل کند. خصوصا با توجه به “تاریخ تولید” آنها؛ شاید زمانی که آرزو کرده، یا تصمیم گرفته و یا انتخاب کرده، آن انتخاب؛ کودکانه و یا خشم گینانه و یا ناآگاهانه و … خلاصه تحت تاثیر هیجان بوده، ولی خودش می تواند از سر شعور و آگاهی “تاریخ انقضاء” آن را تعیین کند چون بعضی از آرزوها، هدف ها و انتخابهای “تاریخ گذشته” حتما خطرشان از مصرف شیر و شکلات “تاریخ گذشته” بیشتر است!

۳. وقتی فرد بزرگ تر می شود حتی اگر تحصیلاتش را ادامه ندهد، تجربیاتش بیشتر میشود، موقعیت اجتماعی او و نظام پسندهایش نیز تغییر میکند و … معمولا افراد بعد از دوران جوانی باید بتوانند عشق و نفرت را شناسایی و کنترل کنند و به این باور نادرست ادامه ندهند که «عشق اول» بهترین و کاملترین عشق است. «هیچ چی عشق اول نمیشه!»

اگر کسی پذیرفت که عشق اول اشتباه بوده، نباید خودش را سرزنش کند و نباید دوباره آن اشتباه را تکرار کند!

در چنین شرایطی نباید با عشق اول خاطره بازی کرد.

اساسا اگر ازدواجی غلط بوده و یک طرف یا دو طرف به هم ظلم کرده اند و کینه به دل گرفته اند؛ نباید «رفتار اسلامی و پسندیده ی عفو و گذشت» را، با تکرار آن اشتباه و خطا و «ازدواج مجدد» اشتباه گرفت. عفو کن ولی خطا را تکرار نکن! عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود.

اشتباهی که شاید در برخی داستان های مکتوب یا نمایش ها ستوده شود و تکرار مجدد یک اشتباه، به غلط «فداکاری» و ایثار جلوه داده می شود و به سادگی! تعقل، درایت و تجربه فرد عاقل در داستان، نادیده گرفته می شود و تحت تاثیر درام این غفلت معمولا به چشم نمی آید.

منبع: سایت شهاب مرادی

 1 نظر

نقدی جدی برای فیلم هیس خانم درخشنده!

12 شهریور 1392 توسط میرعیسی خانی

1452 نقدی جدی برای فیلم هیس خانم درخشنده!

نکته نیوز، ، به گزارش ۵۹۸ به نقل از مسعود یارضوی نویسنده وبلاگ عبور با انتشار مطلبی در وبلاگ‌شخصی‌اش نوشت: هیس! دخترها فریاد نمی زنند داستان یک اتفاق بد است که همیشه در جوامع بشری وجود داشته. تجاوز به کودکان!

یعنی یک جورهایی فیلم خانم درخشنده مضمونی را مورد اشاره قرار می دهد که از اعصار گذشته وجود داشته تا همین الآن. و از مکزیک و آمریکا گرفته تا ایران و ژاپن و اساساً هر سرزمینی که آدم های مختلف در آن ساکن هستند با شدت ها و حدّت های مختلفی با این اتفاق سوء مثل تمام اتفاقهای سوء دیگر مواجه هستند.

فقط نکته اینجاست که نمی دانم چرا چند سالی است این اتفاق بد نادر اما موجود و چندتا اتفاق دیگر در سینمای ایران و بویژه در فیلم هایی که با موضوع «زنان» ساخته می شود توسط معدودی فیلمساز ایرانی و جماعت اپوزیسیون فرهنگی، دائماً مورد اشاره های خاص قرار می گیرد!

همانطور که همین مضمون در فیلم «تسویه حساب» خانم تهمینه میلانی هم مورد اشاره قرار داشت.

در واقع این اتفاق که چندسالی است در سینمای ایران بحث تجاوز به کودکان، زندان های زنان، ظلم به زنان و غیره تا این اندازه نمود یافته است از نظر من به هیچ وجه نمی تواند تصادفی باشد.

و شاید این سوالیست که اگر به جواب واضحش فکر کنیم، ابعاد بیشتری از مسئله روشن شود.

هیس! دخترها فریاد نمی زنند، پرداختی است معمولی به موضوع تجاوز به دختران کم سن و سال که البته تا اینجا نه می توان غیر از سوالی که در بالا اشاره کردم، توضیحی از کارگردان خواست و نه اساساً هیچگاه می توان هیچ فیلمسازی را از بابت انتخاب آزادانه یک موضوع ملامت کرد. (غیر از مواقعی که آن موضوع با امنیت ملی منافات دارد!)

فیلم، از پردازش های شخصیتی و مضمون پردازی های خاص هم برخوردار نیست و منهای بازی خوب طباطبایی ها (شهاب و طناز) چیزی دیگری ندارد که بتوان بعنوان یک ظرفیت هنری بدیع در ساحت یک فیلم به آن اشاره کرد.

اما دو نکته در فیلم هست که به نظر من بی توجهی به آنها منشأ خطر است.

نکاتی که یکی در جریان کلی فیلم، دائماً مورد اشاره قرار دارد و دیگری هم روح حاکم بر فیلم است.

* هیس! خانم درخشنده می خواهد فریاد بزند

روح حاکم بر فیلم خانم درخشنده، چیزی غیر از «فمینیسم» نیست.

همان مفهوم زن گرایی که از اوایل سده بیستم وارد افکار عمومی غرب شد و به شعوب مختلفی هم گرایش یافت. شعوبی اعم از آنها که می خواستند مردان را بکشند و به جهان عاری از مرد فکر می کردند تا نحله های دیگری که زن را موجودی مقدس و البته مورد تهتّک و ظلم مردان می پنداشتند.

و جالب آنکه هیچیک از این نحله ها نیز به تساوی حقوق زن و مرد، یکسان بودن مقام زن و مرد در نزد خداوند متعال و نگاه پیشرفت مدار و تعالی بخش به زنان معتقد نبودند و نیستند.

خانم درخشنده حتماً بعنوان یک فیلمساز و کسی که علی القاعده می داند ساحت «معناشناسی» چیست، می پذیرند که با این محتوای بارز و صدها نشانه خاص معنایی دیگر؛ فیلم هیس! دخترها فریاد نمی زنند را با معانی فمینیستی ساخته اند و لذا خواسته یا ناخواسته همان کاری را انجام داده اند که فمینیست ها خوش داشته اند.

دقت کنیم که کسی نمی گوید نباید درباره بانوان فیلم ساخت و یا مقوله ای به نام ظلم به زنان وجود ندارد.

صحبت از واقعیت هاست. خانم درخشنده باید بگوید که آیا واقعاً بوتیقای فیلمش را بر بیان واقعیت هایی از خیر و شرّ استوار کرده است یا به تصنّع و گفتن آنچه امثال اوریانا فالاچی می پسندیده اند بسنده کرده است؟!

بحث دوم و البته مهمتر این نقد، تصاویری است که فیلمساز به زعم خود و از واقعیت های جامعه ایران اسلامی نشان می دهد. همان رخدادی که در جدایی نادر از سیمین، نارنجی پوش، یه حبه قند و … نیز گام اصلی بوده است.


* دشمن پشت دروازه ها…

دقت کنید که وقتی شما درباره مفاهیمی مثل ایران بد، ایران خوب، ایران سرشار از ظلم به زنان و … صحبت می کنید مخاطب شما پیش و بیش از آنکه به خوبی و بدی و ظلم به زنان فکر کند؛ به «ایران» خواهد اندیشید.

خانم درخشنده و همکارهایش منهای سوژه اصلی، چه تصویری را از ایران در فیلم هیس! دخترها فریاد نمی زنند، نشان داده است؟!

پلیس فیلم خانم درخشنده یک متهم را پفیوز و کثافت و عوضی! خطاب می کند و او را برای اعتراف کردن، کتک می زند.

خانم درخشنده باید بعنوان یک فیلمساز که از نان و آب و امنیت ایران اسلامی استفاده می کند، بداند که این کارها در پلیس جمهوری اسلامی ایران نه تنها رویه نیست بلکه جرم است و اگر در حالتی اتفاقی پلیسی دست به این کارها بزند، متهم می تواند از او شکایت کند.

البته حرف دل خانم درخشنده را هم خودشان می دانند، هم من و هم کسانی که این نقد را می خوانند!

نکته تأسف بارتر اما آنست که خانم درخشنده حتی به اندازه فیلمسازهای آمریکایی و اروپایی و عربی هم اخلاق را درباره کشورشان، قانونشان و پلیسشان رعایت نکرده اند که فرض بر وجود برخی اتفاقات سوء هم، مضمون تصاویرشان را از قانون انتخاب کنند نه از بی قانونی!

نیک می دانم که این کار خانم درخشنده در توهینی که به پلیس جمهوری اسلامی ایران کرده اند (و این کار رویه اپوزیسیون فرهنگی هم هست) اگر در کشوری دیگر رخ می داد؛ کمترین خطابش خیانت بود و بس کما اینکه تجربه های مشابه در کشورهای دیگر نیز همین مسئله را اثبات می کند.

* مسئله بعدی را واقعاً نمی دانم چطور باید بیان کنم؟!

شاید منی که دارم این نقد معناگرایانه را می نویسم زیادی حساس هستم و البته شاید هم خانم درخشنده آنقدر در ربط دادن بدی! به نمادهای دینی و اسلامی و ایرانی ما در فیلمشان افراط کرده اند که مخاطب از تعجب هاج و واج می ماند.

مرد بد فیلم یعنی مراد صفرخانی(با بازی بابک حمیدیان) هنگامیکه در مقابل بازپرس قرار می گیرد، در حالی تصویری بسته (Close) از او نشان داده می شود که پرچم جمهوری اسلامی ایران هم در تصویر قرار دارد.

قهرمان فیلم یعنی شیرین (با بازی طناز طباطبایی) در حالی وارد دادگاهی می شود که قرار است حکم به اعدام او بدهد که تصاویر امام راحل و مقام معظم رهبری در دو سوی تصویر ورود او به وضوح نشان داده می شود. و همینطور باز هم در حالی وکیل او حکم اعدامش را دریافت می کند که عکس امام و رهبری در تصویر نشان داده می شود!

شاید خانم درخشنده بگوید اینها از ارکان دکور یا میزانسن بوده اند.

حرفشان را بپذیریم اما این را نپذیریم که ایشان نمی داند وقتی تصویر معنای منفی می دهد هرچیزی که با این معنای منفی ممزوج شود، نیز قید منفی می گیرد!

«چادر» در سرتاسر فیلم خانم درخشنده نمادی از وحشت، ناامیدی، زندان، کم دانی و البته مرگ! و قصاص! است. (همانطور که در من مادر هستم! و در جدایی نادر از سیمین بود) این مسئله به قدری در فیلم هیس! دخترها فریاد نمی زنند نمود دارد که هر کس و ناکسی به تماشای فیلم بنشیند آنرا به وضوح می بیند و می یابد.

در این زمینه توضیح بیشتری نمی دهم و قضاوت با خوانندگان و توضیحاتی که احیاناً خانم درخشنده و اصغر فرهادی و فریدون جیرانی و بقیه… درباره عناد فهم شده یا فهم نشده خود با «چادر» در چنته دارند.

* و مورد بد بعدی…

یک مرد لاغر اندام سر به زیر با محاسن خوش فرم شما را به یاد چه کسانی می اندازد؟!

حرف مورد اشاره من گریم صورت بابک حمیدیان، شخصیت منفی و مازوخیسم دار! فیلم است که ظاهری با معنای اشاره شده! دارد. این را باید از خانم درخشنده پرسید که می دانید آیا آدمهایی با همین تیپ های ظاهری هستند که امنیت شما و خانواده تان را تأمین می کنند و گرنه اوضاع شما از مردم سومالی و سوریه و مکزیک هم بدتر بود؟!

چرا آدم منفور فیلم خانم درخشنده با این ظاهر خاص در فیلم نشان داده می شود؟!

و البته باید دوباره بگویم که حرف دل خانم درخشنده گویا چیز دیگریست که هم ما می دانیم و هم جماعت اپوزیسیون فرهنگی…

حرفهای من تمام شد. فیلم خانم درخشنده نکته قابل نقد یا اشاره دیگری ندارد. فقط می ماند یک نکته که به نظرم بد نیست نیم نگاهی به آن داشته باشیم.

موردی در فیلم خانم درخشنده وجود دارد که امیدوارم بعد از این در هیچ فیلم دیگری شاهد آن نباشیم.

البته این مورد در نقد فیلم یه حبه قند! هم از سوی نویسنده هشدار داده شد ولی عده ای که وجود اپوزیسیون فرهنگی و همچنین رویه دشمنی صریح با مقدسات دینی را باور ندارند، آنرا جدی نمی گیرند. (همانطور که متوجه نیستند وقتی چادر هدف قرار می گیرد، گام بعدی مقدسات است)

آن مورد هم استفاده از نام مقدس ائمه اطهار و اهلبیت(س) در تصاویر منفی فیلم است.

در فیلم خانم درخشنده نام یکی از اهل بیت(س) ۳ مرتبه و به صور مختلف در کادر تصویر قرار می گیرد.

یک بار بر روی دیوار اتاق بازجویی! و دو بار دیگر به عنوان نام مجتمع ساختمانی که در آن رخداد سوء مورد اشاره خانم درخشنده اتفاق می افتد!

متأسفم که این مطلب را می گویم اما یا این کار عمداً انجام شده است یا اینکه برخی از عناصر ساخت فیلم آنقدر حواسشان پرت هست که ضرورتاً بهتر است شاید حرفه ای دیگر را به جای فیلمسازی انتخاب کنند.

* و قصه ما به سر رسید…

هیس! دخترها فریاد نمی زنند نه ابتدای ماجراست و نه حتماً پایان آن…

فقط نکته اینجاست که همه بدانیم این واقعیت است که پیروز می شود.

و صدالبته جدای از این پیروزی حتمی؛ خانم درخشنده و درخشنده های دیگر هم باید به نسل های امروز و فردا جواب بدهند که در تولیدات فرهنگی شان واقعیت ها را گفتند یا چیزهای دیگری را!

هزار نکته باریکتر زِ مو همینجاست…

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 17
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 79
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

تنها یک دقیقه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • عرفانهای نو ظهور
  • ولایت فقیه
  • جنگ نرم
    • رسانه
    • اسباب بازی
    • فضای سایبری
  • معرفی کتاب
  • سبک زندگی
  • مناسبت ها
  • نقد فیلم


دریافت کد همین آهنگ برای وب
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس